• تابع سود[۱۴] (محمد زاده و همکاران، ۱۳۸۶).

 

در ادبیات اقتصاد تابع تولید مرزی را به صورت حداکثر خروجی از مجموعه خاصی از ورودی ها تعریف کرده اند. ولی واقعیت نشان می دهد که برخی از واحدها کمتر از حد توان خود تولید می کنند (مهرگان، ۱۳۹۱: ۲۵).
ب) روش های ناپارامتری
روش مطرح دیگر به منظور ارزیابی کارایی، روش ناپارامتری است که در این روش با بهره گرفتن از تکنیک های برنامه ریزی ریاضی به ارزیابی کارایی بنگاهها پرداخته خواهد شد. حال آنکه در این روش دیگر نیازی به برآورد تابع تولید نیست و نیز چنانچه بنگاه مورد نظر دارای چند خروجی متفاوت باشد، این روش در ارزیابی کارایی با مشکلی مواجه نخواهد بود. از جمله روش های ناپارامتری که می توان به آنها اشاره کرد عبارتند از:

 

  • روش وصل نقاط حدی

 

  • روش تحلیل پوششی داده ها

 

روش وصل نقاط حدی بر اساس نقاط مشاهده شده، به تعیین مرز کارایی می پردازد. اگر فرض نقاط مشخص شده در نمودار هر یک نشان دهنده ترکیبات مختلف عوامل تولید x1 و x2 برای تولید یک واحد محصول باشد (برای تمامی واحدهای مورد مقایسه در نمونه) با وصل نقاطی که به مبدا مختصات و محورهای مختصات نزدیک هستند و تمامی نقاط را پوشش می دهند تابع محدبی بدست می آید که هیچ نقطه ای در زیر این تابع قرار نمی گیرد. تابع بدست آمده، تابع تولید مرزی می باشد و کارایی تمام نقاط نسبت به این خط مرزی سنجیده می شود (اسمعیلی کاکرودی، ۱۳۸۸: ۳۹).
دانلود پایان نامه
نمودار (۲-۱) منحنی تولید مرزی با بهره گرفتن از وصل نقاط حدی
روش تحلیل پوششی داده ها دیگر روش ناپارامتریکی است که در این روش با بهره گرفتن از تکنیک های برنامه ریزی ریاضی به ارزیابی واحد های مورد نظر پرداخته خواهد شد. روش های پارامتری برای ارزیابی کارایی واحدهای تولیدی که یک ستاده دارند و یا در صورت داشتن ستاده بیشتر می توان این ستاده ها را به یکدیگر یا به یک واحد ستاده یکسان- تبدیل کرد، مناسب هستند. اما فرض کنید بخواهیم کارایی دو واحد خدماتی در آموزش را با هم مقایسه کنیم و این واحدها بیش از یک ستاده داشته باشند؛ برای مثال دو نمونه از این ستاده ها تعداد فارغ التحصیلان و تعداد مقالات پذیرفته شده در مجلات معتبر است که توسط هر واحد حاصل شده و هیچ شاخصی برای تبدیل یکی از این دو به دیگری وجود نداشته باشد و در عین حال هیچ توافق کلی در مورد وزن یا اهمیت هر یک از این دو نیز موجود نباشد، حال اگر بخواهیم از روش های قبلی، کارایی را ارزیابی و سپس مقایسه کنیم، عملاً غیرممکن خواهد بود؛ چرا که ما ستاده واحدی برای برآورد تابعی به عنوان تابع تولید مرزی نداریم. این مشکل یکی از مشکلات ارزیابی کارایی به روش تابع تولید مرزی است. از طرفی در تمامی روش های ارزیابی کارایی با بهره گرفتن از توابع تولید مرزی، یک شکل خاص برای تابع تولید تصریح می شود و فروضی برای متغیر جزء تصادفی اعمال می شود که در عمل ممکن است نقض شود. برای حل مشکلات فوق می توان از روشی به نام روش تحلیل پوششی داده ها استفاده نمود. در این روش برای ارزیابی کارایی هر واحد، ابتدا یک واحد مجازی ایجاد می کنند که به صورت ترکیبی خطی از سایر واحدهای تصمیمگیری است. سپس ستاده حاصل از این واحد تصمیم گیری مجازی را -که با بکار بردن نهاده یکی از واحدهای تصمیم گیری بدست می آید، با ستاده واقعی این واحد مقایسه کرده و به این ترتیب اقدام به ارزیابی کارایی می کنند (محمد زاده و همکاران، ۱۳۸۶).
۲-۷) فرایند ارزیابی عملکرد
هر فرایندی شامل مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و اقدامات با توالی و ترتیب خاص منطقی و هدفدار می‌باشد. در فرایند ارزیابی عملکرد نیز هر مدل و الگویی که انتخاب شود، طی مراحل و رعایت نظم و توالی فعالیت‌های ذیل ضروری می‌باشد.

 

  • تدوین شاخصها و ابعاد و محورهای مربوطه و تعیین واحد سنجش آنها.

 

  • تعیین وزن شاخصها، بلحاظ اهمیت آنها و سقف امتیازات مربوطه

 

  • استانداردگذاری و تعیین وضعیت مطلوب هر شاخص.

 

  • سنجش و اندازه‌گیری از طریق مقایسه عملکرد واقعی پایان دوره ارزیابی، با استاندارد مطلوب از قبل تعیین شده.

 

  • استخراج و تحلیل نتایج (رحیمی، ۱۳۸۵).

 

۲-۸) چالش های ارزیابی عملکرد

 

  • تغییرات محیطی که اغلب سالها طول میکشد تا قابل رؤیت شوند.

 

  • تعداد زیاد نقش آفرینانی که باید برای راه حل های اجرای موفق در نظر گرفت.

 

  • اجتناب ازصدمات در رفتار متغیر و عملکرد احتیاطی به سختی تشریح میشود.

 

  • شاخص های مناسبی در زمینه تحقیقات علمی و تکنولوژی در دسترس است.

 

  • بسیاری از خروجی های نهایی مورد انتظار برای توسعه قابل قبول به طور واضح مشخص نشده است (ابن الرسول،۱۳۸۳: ۴۹).

 

۲-۹) مزایای نظام ارزیابی عملکرد
فیشر مزایای یک نظام موفق ارزیابی را به صورت زیر بیان میکند: (ابن الرسول،۱۳۸۳: ۴۷-۴۶)

 

  •  

 

 

 

          1. برای سازمان

         

         

     

     

 

  • افزایش عملکرد بدنه سازمان بخاطر توجه مؤثر بر اهداف و ارزش های سازمان؛

 

  • نشان دادن مشکلات موجود در سازمان و اولویت بندی جهت رفع آنها؛

 

  • امکان توسعه انتظارات و دیدگاه های بلند مدت؛

 

  • افزایش احساس همبستگی و وفاداری؛

 

  • ارتباط بهتر بین مدیران و کارکنان؛

 

  • افزایش قدرت رهبری مدیران؛
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 02:07:00 ب.ظ ]