۵- آیا میزان آگاهی معلمان در اجرای ارزشیابی در دروس علوم پایه و علوم انسانی متفاوت است؟
اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق
آموزش و پرورش یکی از مهمترین راه های هماهنگ شدن با دنیایی است که هر روز اختراعات و اکتشافات تازه علمی، ادبی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را مشاهده می کندکه در این میان آموزش معلمان و به روز درآوردن اطلاعات علمی آن ها امری بسیار ضروری است، زیرا معلم بزرگ ترین و مهم ترین سرمایه جامعه (نیروی انسانی) را تربیت می کند. دردنیای امروز، حجم، تنوع و عمق توقعات و انتظارات مرتبط با نظام آموزش و پرورش، آن چنان است که نظام مذکور، با شرایط، امکانات، روش ها و نیروی انسانی فعلی به هیچ وجه نمی تواند از عهده رسالت خود برآید. نظام آموزش و پرورش باید متحول شود و تغییراتی بنیادین و اساسی در آن به وجود آید (پرداختچی، ۱۳۷۴،ص۱۹).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
با توجه به مسائل فوق اگر آموزش و پرورش می خواهد تغییرکند،دست اندر کاران امر تعلیم و تربیت به خصوص معلمانی که تعامل گسترده با فراگیران دارند باید متحول شوند، تغییر کنند و پیشرفت نمایند. همچنین دانش و اطلاعات، شناخت ها، نگرش ها، مهارت ها و روش های کار آنها نیز باید تغییر کند. لازمه این کار، حرفه ای شدن تعلیم و تربیت و در سرلوحه آن، حرفه ای شدن تمام معلمان است. از نظر رووف، مهارت های حرفه ای معلم، لازم ترین و ضروری ترین نیاز اوست. هر نوع بی توجهی در به دست آوردن این مهارت ها، عدم موجودیت شغلی وحرفه ای اورا به اثبات می رساندوخط بطلان روی مهارت او می کشد (رؤوف،۱۳۸۰، ص۴۲). به اعتقاد و باور بسیاری از متخصصان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت، یادگیری مهارتهای حرفه ای از جایگاه ویژه ای برخوردار است تا آنجایی که معلمی که به اندازه کافی مهارتهای تدریس را تجربه نکرده باشد معلم بدون صلاحیت خوانده می شود (رؤوف،۱۳۸۰، ص ۲۲).
نقش معلم در تحقق هدفهای آموزش و پرورش بسیار مهم است و در همین رابطه توسعه حرفه ای معلمان بویژه علوم و ریاضی یک ضرورت است، توسعه حرفه ای معلمان نیاز به چگونگی تحول در فرایند آموزش، تغییر باورها و نگرشها و فراهم کردن چارچوب مناسبی برای آموزش و یادگیری معلمان است (گویا، ۱۳۸۱، ص۷۶).
عدم آگاهی معلمان از مبانی، اصول و قوانین یادگیری و مهارتهای آموزش و پرورش موجب بروز مشکلاتی در فرایند تدریس و یادگیری می گردد و همچنین موجب افزایش افت تحصیلی، کاهش انگیزه تحصیلی و در بسیاری از موارد ترک تحصیل از مدرسه می شود. و از ضرورت پژوهش مذکور این می تواند باشد که با شناسایی نقاط ضعف و ارائه راهکارها جهت ارتقاء دانش و مهارتهای حرفه ای معلمان، کارایی و اثربخشی آنان را افزایش می دهد و همچنین نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده مسئولان و دست اندرکاران آموزش و پرورش و برنامه ریزان و کارشناسان تعلیم و تربیت و معلمان قرار گیرد و کیفیت بخشی به دانش معلمان موجب آرامش روحی و روانی دانش آموزان می گردد و رشد و پیشرفت تحصیلی را در کوتاه مدت و دراز مدت به دنبال دارد و موجب افزایش اعتماد به نفس معلمان و رضایت شغلی انان می گردد و تحول در فرایند تعلیم و تربیت ایجاد می شود.
بررسی اثر تبادل رهبر پیرو بر رضایت شغلی کارکنان از طریق نقش میانجی سرمایه روانشناختی
روش انجام پژوهش
روش این تحقیق زمینه ای[۱۰] است و چون مهارتهای حرفه ای معلمان در دروس علوم پایه و علوم انسانی مورد بررسی قرار گرفته از روش مذکور استفاده شده است.
جامعه آماری
جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق را کلیه معلمان دروس علوم پایه و علوم انسانی اعم از زن و مرد دوره راهنمایی شهرستان بهشهرکه در سال تحصیلی۹۰- ۸۹ مشغول تدریس می باشند را شامل می شود.
نمونه و روش نمونه گیری
تعداد نمونه بر اساس جدول تعیین حجم نمونه از روی حجم جامعه (جدول مورگان)که با توجه به نسبت موجود معلمان در دوره راهنمایی که ۴۴ درصدزن و ۵۶ درصد مرد در دروس علوم پایه و ۴۵ درصد زن و۵۵ درصد مرد در دروس علوم انسانی می باشند بر اساس درصد مذکور معلمان جمعاً به تعداد ۱۵۰نفر به روش تقسیم به نسبت با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.
روش و ابزار گردآوری دادهها
در این پژوهش از روش فیش برداری جهت تدوین فصل دوم و پیشینه تحقیق و از روش میدانی با بهره گرفتن از پرسشنامه محقق ساخته وچک لیست گرد آوری داده ها انجام شده است، برای تعیین روایی ابزار تحقیق از نظرات و تایید استادان محترم راهنماومشاورین و استادان دانشگاه وبرای تعیین پایایی نیز ازآلفای کرونباخ استفاده شده است۸۰ % محاسبه شده که ازنظر آماری مورد قبول می باشد.
روشهای آماری و تجزیه و تحلیل دادهها
برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از دو شیوه آماری توصیفی واستنباطی استفاده شده است:
۱- آمار توصیفی: داده ها با بهره گرفتن از آمار توصیفی (جداول، فراوانی، درصد، نمودار) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
۲- آمار استنباطی: و در بخش آمار استنباطی به کمک نرم افزار آماری spss از آزمون خی دو۲ c(برای تعیین تفاوت توزیع بین فراوانی مشاهده شده و مورد انتظار داده های طبقه بندی شده مولفه های مهارتهای حرفه ای معلمان در دو گروه علوم پایه وعلوم انسانی) بکار گرفته شد.گفتنی است با توجه به این که دادهای بدست آمده از اجرای پرسشنامه پژوهش،گسسته وارزشی بوده و همچنین هدف پژوهشگرمقایسه توزیع فراوانی های دو گروه مستقل از یکدیگر است،لذا مناسب ترین آزمون برای تحلیل داده های این پژوهش،آزمون خی دو ۲ cمی باشد.
محدودیتهای موضوع تحقیق
محقق برخی ازمتغیرهای ناخواسته را با برنامه ریزی صحیح بصورتی کنترل می کند که شرایط مساوی برای همه آزمودنیهای پژوهش وجود داشته باشد که این محدودیتها در اختیار پژوهشگر نامیده می شود. اما متغیرهای ناخواسته و مزاحم دیگری نیز وجود دارند که نوع دیگری از محدودیتها را در پژوهش بوجود می آورد، لذا این متغیرها نیز بایستی مشخص شود و پژوهشگر آگاهی خود را از تاثیر این متغیرها بر نتایج نشان دهد؛ که این محدودیتهای خارج از کنترل پژوهشگر نامیده می شود (نادری- سیف نراقی، ۱۳۸۹، ص۵۶).
۱- محدودیتهایی که کنترل آن در اختیار پژوهشگر است:
الف: جنسیت معلمان
ب: مشخص کردن حوزه تحقیق که شهرستان بهشهر میباشد.
ج: تحقیق در زمینه موضوع مورد علاقه و تجربه محقق
د: انتخاب مقطع تحصیلی
۲- محدودیتهای خارج از کنترل پژوهشگر:
الف: تاثیر مسائل معیشتی و رفاهی معلمان در پاسخ به سئوالات پرسشنامه
ب: کمبود علاقه و انگیزه بعضی از معلمان به فعالیتهای پژوهشی
ج: محدودیت در صحت و دقت ابزار تحقیق
د: محدودیت زمانی در انجام فرایند پژوهش
ه: کمبود منابع و سوابق پژوهشی در موضوع
تعاریف واژهها و اصطلاحات (به صورت مفهومی و عملیاتی)
از آنجاکه بسیاری از واژه ها و اصطلاحات معانی گوناگونی دارند، محقق در کاربرد آنها در تحقیق خود ناگزیر به تعریف آنهاست زیرا ممکن است در بعضی موارد واژه یا اصطلاح ویژه ای مفهومی را به خواننده عرضه کند که اصولاً مورد توجه محقق نباشد یا احتمالاً واژه و اصطلاح خاصی برای خواننده بیگانه و نامفهوم باشد. بنابراین و با توجه به لزوم گویایی و ساده نویسی گزارشات تحقیقی محقق موظف است به تعاریف واژه ها بپردازد (نادری- سیف نراقی،۱۳۸۹، ص۶۲).
الف: تعاریف نظری
مراد از تعاریف نظری واژه هاو اصطلاحات آن است که پژوهشگر یک مفهوم و واژه را بوسیله مفاهیم دیگر تعریف کند. این تعریف یک استنباط ذهنی و تجریدی از واژه هاست و بایستی ریشه در نوشته ها و نظریه های موجود داشته باشد و بطور علمی بیان شود (نادری- سیف نراقی ،۱۳۸۹،ص۶۲).
۱- مهارتهای حرفه ای: آن دسته از مهارتهایی است که معلمان صرف نظر از نوع درسی که تدریس می کنند باید از آن برخوردار باشند و به معلمان کمک می کنند تا بتوانند محیط جالب و مورد توجه برای دانش آموزان کلاس درس فراهم آورند (نوروزی، آقازاده، عزت خواه،۱۳۸۶، ص۱۰۰).
مهارتهای حرفه ای: مهارتهایی است که معلم علاوه بر تسلط به مواد درسی باید از یکسری توانائیها برخوردار باشد مانند: استفاده از روش های تدریس، برقراری ارتباط با دانش آموزان و ارزشیایی می باشد (تقی پور ظهیر ،۱۳۸۷،ص۲۱۲). و همچنین آن بخش از توانائیها که به مهارتها و توانائیهای عملی معلم در فرایند یاددهی- یادگیری مرتبط می شود. مانند: مهارت در روش های تدریس، مهارت در طراحی آموزشی، مهارت در اجرای طرح آموزشی و مهارت در ارزشیابی دانش آموزان، که این قبیل توانائیها مهارتهای حرفه ای نام دارد (ملکی،۱۳۸۰ ، ص۱۵).
۲- روش تدریس: به مجموعه تدابیر منظمی که معلم برای رسیدن به هدف با توجه به شرایط و امکانات اتخاذ می کند روش تدریس می گویند (شعبانی، ۱۳۸۶، ص۲۴۱). روش های تدریس، شیوه کار معلم را در کلاس شکل می دهند و فرصتهای مناسب را برای یادگیری دانش آموزان فراهم می کنند (آقازاده، ۱۳۸۴، ص۱۱۲).
۳– تکنولوژی آموزشی: استفاده از وسایل و ابزارهایی که توسط معلم جهت کمک به یادگیری بهتر و تشویق دانش آموزان بکار گرفته می شود(رؤوف، ۱۳۸۰، ص ۳۴).
۴- طراحی آموزشی: پیش بینی یا تجویز روش های مطلوب آموزشی به منظور دستیابی به تغییرات مورد نظر در دانشها، مهارتها، عواطف و رفتار دانش آموزان است (وکیلیان،۱۳۸۶،ص۳۸). اختصاص دادن یا بکارگیری منابع برای دستیابی به یک هدف و انجام تهیه یک نقشه کاری برای حصول آنچه که از پیش تعیین شده آمده است (فردانش،۱۳۸۰، ص۱۱۰).
۵- ارزشیابی: یک فرایند نظام دار برای جمع آوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات است که بدین منظور تعیین شود آیا هدفهای مورد نظر تحقق یافته یا در حال تحقق یافتن هستند و به چه میزانی؟ (سیف،۱۳۸۷، ص۳۶).
ب: تعاریف عملیاتی
منظور از تعریف عملی واژه ها و اصطلاحات آن است که محقق در این تعریف به مشخص ساختن حدود یک متغیر و تعیین حوزه عملیاتی آن تعیین معیارها و ملاک تجربی و عملی جهت اندازه گیری و سنجش آن متغیر به طریقی که در پژوهش مورد نظرمد توجه محقق می باشد مبادرت می کند(نادری- سیف نراقی، ۱۳۸۹، ص۶۳).
۱- مهارتهای حرفه ای: منظور از مهارتهای حرفه ای معلمان در این تحقیق: مهارت در روش تدریس- مهارت در استفاده از تکنولوژی آموزشی، طراحی آموزشی و اجرای آن و مهارت در ارزشیابی می باشد.
۲- روش تدریس: منظور در این تحقیق اجرای روش های نوین تدریس میباشد که مهارتهای مانند: مشارکت دانش آموزان در تدریس- ایجاد انگیزه- طرح مساله- فعال کردن دانش آموزان در بحث- جست وجو و اکتشاف- ایجاد فرصت یادگیری برای دانش آموزان- تعامل معلم و دانش آموزان و…. می باشد که از طریق مشاهده و تکمیل چک لیست و پرسشنامه خود سنجی معلم مورد ارزیابی قرار می گیرد.
۳- تکنولوژی آموزشی: منظور در این تحقیق استفاده از ابزارهای آموزشی و کمک آموزشی است که معلم جهت کمک به یادگیری دانش آموزان در هنگام تدریس بکار می گیرد که شاخص آن عبارت است از بکارگیری انواع سخت افزارها و نرم افزارها (تلویزیون، رایانه، اسلاید، نقشه، چارت و… می باشد که از طریق مشاهده و تکمیل چک لیست و پرسشنامه خود سنجی معلم مورد ارزیابی قرار می گیرد.
۴- طراحی آموزشی: منظور اشاره به فعالیتهایی نظیر: مشخص کردن هدف کلی درس- تجزیه و تحلیل محتوای درسی با رعایت اصول و شرایط لازم- تعیین هدفهای رفتاری مناسب- مشخص کردن رفتار ورودی دانش آموزان- انتخاب محتوا، روشها و رسانه های درس- مشخص ساختن ارزشیابی می باشد که از طریق مشاهده و تکمیل چک لیست و پرسشنامه خود سنجی معلم مورد ارزیابی قرار می گیرد.
۵- ارزشیابی: منظور در این تحقیق شاخصهای بکارگیری شیوه های مختلف ارزشیابی آغازین، تکوینی، تراکمی و پایانی در تدریس می باشد که از طریق مشاهده و تکمیل چک لیست و پرسشنامه خود سنجی معلم مورد ارزیابی قرار می گیرد.
فصل دوم
ادبیات موضوع تحقیق
مقدمه
امروزه نظام آموزش وپرورش بنابرضرورت تغییرات اجتماعی یکی از سازمان های پیچیده وبزرگ اجتماعی درهرکشورمحسوب می شود،این سازمان که بارشدوتوسعه اجتماعیِ، فرهنگی و اقتصادی پیوند ناگسستنی داردبتدریج حالت ساده وابتدایی خودرااز دست داده وبه حالتی پچیده در آمده است. عصرکنونی، عصری است که در آن هدف از آموزش وپرورش تنها انتقال میراث فرهنگی و تجارب بشری به نسل جدید نیست بلکه رسالت آموزش و پرورش ایجاد تغیرات مطلوب در نگرشها، شناختها و در نهایت رفتار انسانهاست. در این عصر معلمان بیشترین نقش را در انتخاب وانتقال عناصر فرهنگی و دستاوردهای علمی و فنی و تجارب بشری به نسل نو خاسته به عهده دارند.علاوه بر نقشهای هدایتی، حمایتی و تقویتی سازمان دادن فعالیتهای یادگیری دانش آموزان و رشد هماهنگ ابعاد وجودی آنان نیز بر عهده معلمان است.
عکس مرتبط با اقتصاد
یکی از عوامل کلیدی و ابزارهای اساسی در پیشرفت تحصیل دانش آموزان در آموزش و پرورش وابسته به وجود معلمانی است که از توانایی های نظری و عملی لازم برخوردار باشند مهارتهای حرفهای معلمان در حقیقت موفقیت هر نظام آموزشی در حدی تعیین کننده به دانش ومهارتهای حرفهای معلم بستگی دارد. جهان بسرعت دگرگون می شود ومعلمان نیز مانند دیگر گروه های حرفه ای با این واقعیت روبرومی شوند که آموزشهای اولیه آنان در جهان امروز چندان مفید نخواهد بود وآنان باید در سراسر عمر دانش خود را روز آمد کنند بنابراین مهارت در روش تدریس،مهارت در استفاده از تکنولوژی آموزشی، طراحی آموزشی و مهارت در ارزشیابی از ویژگیهای ضروری و حیاطی حرفه تدریس می باشد که در فصل دوم سعی شده است این مهم با توجه به ابعاد گوناگون آن مورد دقت قرار گیرد و پرداخته شود و تحقیقات انجام شده در زمینه مذکور مورد استفاده قرار گیرد.
اهمیت و جایگاه معلم درآموزش و پرورش
یکی ازنهادهای مهم آموزش و پرورش هر جامعه سازمانی است که در آن معلمان مورد نیاز دوره های مختلف تحصیلی تربیت می شوند، زیرا محصول این نوع سازمان ها معلمانی هستند که نقطه آغاز هر تحول آموزشی و پرورشی اند و قادرند با دانش و مهارتی که کسب کرده اند چهره سازمان آموزشی را دگرگون سازند و فضای مدارس را به فضای محبت، رشد و بالندگی روح افزا و لذت بخش مبدل کنند و با انتقال عناصر فرهنگی به نسل نوخاسته و اعمال روش های مناسب تربیتی، موجبات رشد شخصیت کودکان و نوجوانان را فراهم سازند. نظر به اهمیت نقش معلمان و اعتبار و ارزشی که بر آن متصور است، سرمایه گذاری به منظور تربیت و تامین این رکن مهم تعلیم و تربیت، بهترین و سودمندترین نوع سرمایه گذاری است. گسترش این قبیل سازمان ها مهمترین وظیفه مدیران عالی آموزش و پرورش و مدیران رده بالای کشور است، چرا که به قول ژان پیاژه زیباترین اصلاح و بازسازی آموزش و پرورش در صورتی که معلم به تعداد کافی و با کیفیت دراختیار نباشد با شکست روبرو خواهد شد. در آموزش و پرورش نقش نیروی انسانی مهم است و معلم از مهمترین عوامل موثر در رشد و توسعه کیفی و محتوایی تعلیم و تربیت به شمار می آید، زیرا تربیت انسان نتیجه یک جریان متقابل دو جانبه و بالاخره حاصل عمل مربی و عکس العمل شاگرد است.با توجه به همین اهمیت و جایگاه آموزش و پرورش در بین نهادهای مختلف جامعه می توان اذعان کرد، مهمترین نهاد اثرگذار در تربیت و تامین نیروی انسانی می باشد و معلم به عنوان مدرس و مربی می تواند نقش حساس و کلیدی در این رابطه داشته باشد تا نیروی انسانی کارآمد وخلاق برای جامعه تربیت نماید، به این ترتیب زمینه مناسب جهت رشد جامعه در تمامی ابعاد آن فراهم می آید.
مهمترین عواملی که می توانند معلم را در رسیدن به اهداف عالی تربیت نیروی انسانی (تعلیم وتربیت) یاری رسانند فهرست وار به شرح زیر می باشد:
۱- بهره مند شدن از آن ویژگی های روانی، عقیدتی و اخلاقی که با رسالت معلم و مربی تناسب داشته باشد و نفوذ آنها را در جامعه به عنوان الگوی مطلوب و سرمشق آرمانی زندگی انسان ها بتوان تایید کرد.
۲- کسب دانش و اطلاعات کافی درحد لازم برای اشتغال به تدریس در هر رشته و هر مقطع تحصیلی.
۳- کسب مهارت ها و آمادگی فنی برای به کار گرفتن روش مطلوب عرضه و انتقال اطلاعات و مهارت ها به صورتی که کلاس درس آموختن و یادگیری را برای آموزنده سهل و آسان کند و محیط مدرسه نوجوانان را به ارزش های تربیتی زمان سوق دهد.
۴- آشنایی کامل او به روش های تدریس جهت ارائه یک تدریس موثر.
۵- آشنایی با اصول روان شناسی تربیتی و اصل تشویق و تنبیه در امر یادگیری.
۶- آگاهی کامل به شیوه های مختلف ارزشیابی جهت حصول اطمینان از بازده موفق فعالیت های آموزشی.
۷- توجه به شأن و کرامت انسان ها در تدریس و ساختن انسان های توانمند، خلاق و متعهد تا در آینده جامعه با کار و تلاش فرزندان خود به جایگاه اصلی خویش برد.
بنابراین معلم می تواند با برخورداری از عوامل فوق و دیگر عوامل تاثیرگذار در روند آموزشی نسبت به تربیت نیروی انسانی در سطح جامعه همت گمارد و بدون شک سعادت هر جامعه بستگی مستقیم به تلاش و همت معلمان آن جامعه دارد. امیدواریم با تلاش بی وقفه و آگاهی کامل از نقش خود از عهده ایفای وظیفه محوله برآیند.توفیق یا شکست برنامهها و فعالیتهای آموزشی و پرورشی هر نظام و کشوری به معلمان آن بستگی دارد.به عبارت دیگرمهمترین وسیله رسیدن جامعه به غایات و هدفهای آموزش و پرورش معلم دانا وتواناست. با توجه به این امر است که اهمیت کار و مقام معلم و تأثیر عمیق آن در عزت و ذلت و پیشرفت و انحطاط جامعه روشن میشود. در حقیقت رهبری نسل آینده هر جامعه به دست معلمان آن جامعه است. روی این اصل است که حتی در جوامع ابتدایی معلم دارای ارزش ومقام قابل احترام بوده است. نحوه تفکر و نوع جهان بینی معلمان یک قوم و ملت در چگونگی و نوع تفکر، سیادت و شقاوت آن قوم تأثیرکلی و غیر قابل انکار دارد. مثلاً در قرون وسطی که آموزش و پرورش در اروپا بیشتر در کلیساها و دیرها انجام میگرفت، اربابان کلیسا نظر میدادند که خرد دانای مطلق نیست، بنابراین باید تابع ایمان و در خدمت آن باشد، در نتیجه هدف آموزش و پرورش را اطاعت محض و کورکورانه از دستورات کلیسا، و منظور از زندگی در دنیا را نیز آماده شدن برای روز رستاخیز و زندگانی اخروی میدانستند. چنین تفکر و آموزش و پرورش متناسب با آن، باعث انجماد و رکود فکری و عدم پیشرفت علمی و صنعتی شد.
بعد از آنکه سبوی سیطره اربابان کلیسا با سنگ تجددخواهی و بشر دوستی و روشنفکری شکست و فکر بشر از زندان هزار ساله قرون وسطی آزاد شد، باز هم ظهور دانشمندان و مربیان روشنبین و ترقی خواه باعث پیشرفت سریع علم و صنعت و ترقی جامعه اروپا شد.با اندک توجه به تاریخ انقلابات و پیشرفتهای ملتها، نقش اساسی معلم در ایجاد این انقلابات کاملاً روشن میشود. در جهان مترقی امروز هم تمام ملتهای پیشرفته به آموزش و پرورش و تربیت معلم و رفاه حال او توجه کامل دارند، چه به نقش معلم، که بعد از دانشآموز رکن اساسی آموزش و پرورش است،در چگونگی پیشرفت و نحوه تفکر ملت کاملاً آگاهی دارند. البته تنها ملتهای پیشرفته زمان ما نیستند که به تأثیر فوق العاده معلم و آموزش و پرورش در تعین سرنوشت نسلهای آینده و پیشرفت نسل فعلی متوجهاند، بلکه از زمان های قدیم ملتهای بیدار، زمامداران عاقل، علما و حکما به این امر اساسی و مهم توجه داشتهاند.مثلا،درایران و روم باستان، بزرگان در انتخاب معلم لایق و پاکدامن از نجیب زادگان و اشخاص با استعداد، توجه زیادی داشتند و سعی میکردند پاکدامنترین اشخاص را مأمور آموزش و پرورش فرزندان خود کنند، زیرا که به نقش معلم و تعلیمات او در سازندگی انسانها و ایجاد تغییرات در آنان واقف بودند. به این ترتیب، اهمیت مقام معلم و تأثیر او در پیشرفت یا انحطاط جامعه معلوم میشود. پس، هر ملتی که دارای معلمان شایسته و مجربی باشد، بهتر میتواند هدفهای مورد نظر خود را به وسیله مراکز آموزشی تأمین کند. بنابراین، باید در انتخاب و تربیت معلم، نهایت دقت و توجه مبذول شود، تا اجرای برنامههای آموزشی و پرورشی به طرز صحیح و مطلوب عملی شود (تقی پور ظهیر،۱۳۸۷، ص۵۶).
چنانچه خواهیم دید مدرسه هدف خود را ازجامعه می گیرد و یکی از وظایف مدرسه آشنا ساختن افراد به فرهنگ جامعه است،بر این اساس معلم بهتر ریشه و اساس هدفهای تربیتی را درک کند و با وضع صحیحتری شاگردان را به امور فرهنگی آشنا سازد، باید مطالعاتی عمیق و اساسی درباره فرهنگ جامعه داشته باشد. تهیه برنامه تعلیماتی و انتخاب مواد مفید و لازم کار مدرسه و معلم است. اطلاعات فرهنگی معلم او را در انتخاب مواد مناسب و یاد دادن آنها به شاگردان در فرهنگهای مختلف فرق میکند.در یک جامعه معلم به منزله دیکتاتوری است که باید فرمان او بدون چون و چرا اجرا گردد و همه چیز تابع تمایلات، فهم، اطلاعات و تجربیات او است. در صورتی که در اجتماع دیگر معلم فقط وظیفه راهنمایی را بعهده دارد و خود مانند سایر شاگردان عضو کلاس است. در چنین اجتماعی معلم در تنظیم برنامه انتخاب کتاب، اتخاذ روش یا روش های معین در تدریس، و تعیین هدفهای تربیتی از شاگردان کمک میگیرد. روی این زمینه اگر معلم آشنا به فرهنگ جامعه نباشد نمی تواند طرز کار و روابط خود را با شاگردان آن طوری که از او انتظار میرود تعیین نماید.
در هر جامعه منبع قدرت و منشأ افکار و عقاید اموری خاص میباشند. در جامعهای علم و منطق هادی و راهنمای افراد در رفتار و عقاید و افکار آنهاست، در جامعه دیگر آداب و رسوم و سنتهای گذشته حاکم بر اعمال و افکار میباشند، در یک اجتماع عقاید دینی به طور مؤثر نفوذ دارند و در جامعهی دیگر هر یک از این عوامل در حد خود در افکار و نظریات و عادات مردم تأثیر دارد. بنابراین معلم باید کاملاً به وضع فرهنگی و اجتماعی آشنا باشد تا بهتر بتواند وظیفهی تربیتی خود را انجام دهد.
مدرسه مانند سایر مؤسسات اجتماعی هدف، طرز عمل، وظیفه و روش کار خود را از جامعه میگیرد، اما در عین حال اثری خاص در زندگی اجتماعی یک ملت دارد. اصولاً زندگی اجتماعی ما مرکز تأثیر و تأثر مؤسسات یا نهادهای اجتماعی است. در جامعه، حیات اجتماعی، مظاهر و جلوههای خاصی از خود ظاهر میسازد. عواملی مانند موقعیت جغرافیایی، اعتقادات و آداب دینی، عادات و رسوم، شکل حکومت، طرز تولید، سوابق تاریخی و مؤسسات تربیتی در یکدیگر تأثیر میکنند و در هر اجتماعی به صورتی خاص جلوهگر می شوند. در میان مؤسسات اجتماعی، مؤسسات تربیتی نقشی خاص بعهده دارند و مدرسه یک مؤسسه اجتماعی است که برای اجرای امور تربیتی جامعه بوجود آمده است. امور تربیتی برای ادامه حیات اجتماعی جامعه، حفظ و وحدت آن، اصلاح و پیشرفت آن، انتقال و توسعهی ارزشها و اعتقادات آن جامعه و تأمین احتیاجات اجتماعی آن ضروری و لازم هستند.
میراث فرهنگ جامعه، جنبههای مختلف فرهنگی آن، ارزشها و عقاید اجتماعی و احتیاجات جامعه، اساس برنامه دبیرستانها یا تعلیم و تربیت متوسطه را تشکیل میدهند.تجربیات دانشآموزان در مدرسه، فعالیتهای مختلف فرهنگی آنان، مطالب درسی و هدفهای تربیتی مدارس متوسطه همه باید با فلسفه اجتماعی جامعه ای که مدرسه در آن تأسیس شده است سازش داشته باشد. آنهایی که در تهیه برنامه و تجدیدنظر و تغییر در آن اقدام میکنند باید اطلاعات وسیعی درباره جامعه و جنبههای مختلف فرهنگی آن داشته باشند. هر جامعه در حد خود منحصر، ودارای خصوصیات معینی است که کاملاً با خصوصیات جوامع دیگر فرق دارد (شریعتمداری،۱۳۸۰، ص۳۵).
نقش معلم و مدرس به بیان ساده، تسهیل یادگیری است و به توزیع اطلاعات محدود نمیشود.به جزشیوه انتقال شفاهی اطلاعات از یادداشتهای مدرس به جزوه دانشجو، بی آنکه تبادل ذهنی در این میان انجام گیرد، راه های کارآمدتر و مؤثرتری برای تعلیم و تعلم وجود دارد. تسهیل یادگیری مسئولیتهای گستردهای را به عهده مدرس میگذارد. اساسی ترین این مسئولیتها آن است که مدرس در رشته، زمینه و تخصص خود، آگاهی و آمادگی کافی احراز کند. درس یا درسهای مورد تدریس مدرس باید از نظر جایگاهشان در مجموعه دانش و در ارتباط با سایر علوم بخوبی روشن و قابل فهم باشند. اهداف عینی باید بدقت معین شده باشند تا مدرس را در انتخاب محتوا و تجارب یادگیری رهنمون شوند. مدرس مسئولیت ارزیابی میزان کامیابی دانشجو در تحقق اهداف عینی دوره را نیز به عهده دارد. به طور کلی، مدرس باید در طول دوره آموزش و در جهت افزایش دانش دانشجو مسئولیت ارائه اطلاعات لازم به وی را بپذیرد. امکانات، وسایل کمک آموزشی و وسایل طراحی شده برای موفقیت یک برنامه آموزشی ضرورت بسیار دارد و بدون مدرسان آزموده و مطلع از فرایند تدریس و رشته تخصصی مربوط هیچ برنامه آموزشی نمیتواند کاملاً موفق باشد.
در هر سطح و سازمانی رهبر آموزشی یعنی مدرس، عنصر اصلی کارآیی برنامههای آموزشی است. این کتاب بر توان و تبحّر تخصصی که همان دانش و مهارتهای مورد نیاز مدرسان برای انجام مؤثر وظایف آموزشی آنهاست، تأکید فراروان دارد.صلاحیت فنی یا اطلاع کامل از موضوع تدریس و صلاحیت فردی، دو حیطه مهارتی دیگرند که در معادله آموزش – یادگیری بطور مساوی حائز اهمیتند.این تواناییها به انضمام صلاحیت تخصصی برای تدریس مؤثر ، هماهنگی و تعادل لازم را ایجاد میکنند. هر سه این مهارتها مانند پایه های یک کرسی برای حفظ و پیشبرد اهداف ضرورت دارند (میری، ۱۳۸۷، ص۴).
خصوصیات و صفات معلم
۱- ویژگیهای شخصی معلم
الف) برخورداری از سلامت جسمی روانی
کسی که عهده دار شغل مشکل و طاقت فرسای معلمی میشود باید از نظر جسمانی سالم و قوی و از نظر روانی و عاطفی متعادل باشد،در غیر این صورت ممکن است با کوچکترین اشتباه و خطای شاگردان یا با یک عمل بیجا و نابهنگام آنان، که اغلب اوقات بدون آگاهی و قصد معینی صورت میگیرد به شدت عصبانی شود و از شیوه عدل و انصاف عدول کند و در نتیجه آموزش و پرورش از مجرای صحیح خود خارج شود. بدیهی است که معلم افسرده، مضطرب، مأیوس، ستیزه جو و تندخو نمی تواند نشاط، امنیت خاطر و ثبات را در کلاس درس و محیط آموزشی و پرورشی به وجود آورد.
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
ب- پایبندی به ارزشها و اصول انسانی و اجتماعی
یکی از هدفهای مهم پذیرفته شده در هر نظام آموزش و پرورش این است که ارزشهای معنوی، اخلاقی و اجتماعی را به کودکان و نسل آینده انتقال دهد. لازمه راهبرد و نیل به این هدف به اعتقاد و ایمام معلم به این ارزشها بستگی دارد. به عبارت دیگر، میزان پایبندی و اعتقاد معلم به ارزشهای جامعه در رفتار و گفتار و کردار وی منعکس میشود،ازطرفی چون جامعه معلم را نماینده خود در انتقال و تعلیم ارزشها و معتقدات و اصول انسانی و اجتماعی به نوباوگان خویش میداند، توقع و انتظارش از معلم در رعایت این اصول بیش از کسان دیگر است … همه مردم، حتی خود معلمان آرزو دارند که سرمشق و الگوی فرزندان آنان نمونه برازندهای از انسانیت و عضو شایستهای در اجتماع باشد. این است که انتظار دارند معلم به صفات عالی انسانی مانند راستگویی، وظیفه شناسی، پاکدامنی و تقوی، شهامت، شجاعت، و عدالت آراسته گردد.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:46:00 ق.ظ ]