فرضیه تحقیق
فرض اساسی در این تحقیق وجود رابطه ای معنی دار بین شاخص قیمت بورس اوراق بهادار تهران و شاخص داوجونز قبل و بعد از بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ است. بنابراین دو سوال اصلی که در این تحقیق به آن پاسخ داده شده است به همبستگی این دو شاخص مربوط بوده و به شرح ذیل می باشد:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
آیا بورس اوراق بهادار تهران در شرایط عادی و در شرایط رونق اقتصادی جهانی تا قبل از بحران از بورس های جهانی تبعیت کرده است؟
عکس مرتبط با اقتصاد
آیا بورس اوراق بهادار تهران از بحران جهانی ۲۰۰۸ تاثیر پذیرفته است؟
روش تحقیق
روش استفاده شده در این تحقیق بر اساس بررسی آماری داده های مربوط به یک دوره پنج ساله از دو شاخص داوجونز DJI و شاخص قیمت TEPIX در دو بازار مالی اوراق بهادار نیویورک و اوراق بهادار تهران می باشد. داده ها از پایگاه اطلاعاتی دو بازار استخراج شده و به دلیل عدم تطابق روزهای معاملاتی دو بازار به صورت هفتگی مورد مقایسه قرار گرفته اند و در تحلیل داده ها و نتایج آماری تحقیق از روشی ابتکاری جهت یافتن الگوی انتقال بحران استفاده شده است که ما آن را روندکشویی[۱۸] نامیده ایم.
مراحل تحقیق
جهت انجام تحقیق مراحل زیر برای پاسخ به فرضیات مطرح شده به شرح ذیل طی گردید:
بررسی ادبیات بحران و پیشینه تحقیق
بررسی ضرورت تحقیق در شناخت تاثیر بحران بر بورس تهران
انتخاب بازارهای مورد بررسی و شاخص های مربوطه
انتخاب دوره مورد بررسی با توجه به زمان وقوع بحران و داده های موجود
جمع آوری داده ها
بررسی روش های آماری موجود برای آزمون داده ها
انجام آزمون های آماری با بهره گرفتن از نرم افزار EViews
بررسی نتایج و کشف مکانیسم
تجزیه و تحلیل مدل
جمع بندی نتایج و ارائه مقاله
مجلد سازی و آماده سازی جهت ارائه علمی
نوآوری های تحقیق
آنچه در تحقیقات گذشته داخلی در وقوع بحران های مالی تا کنون به آن پرداخته نشده است بررسی مکانیسم پذیرش یک بحران در سطح بین المللی به اقتصاد داخلی است. این واقعیت که وقوع بحران اجتناب ناپذیر بوده و اثرات آن خواه نا خواه بر اقتصاد داخلی سایه خواهد افکند تاکنون به صورت کیفی بیان شده و در تحقیقات گذشته به صورت کمی به آن پرداخته نشده است. این تحقیق با بررسی کمی داده ها و یافتن مکانیسم تاثیر گذاری بحران تصویری از میزان تاخیر و میزان همبستگی در آشفتگی مالی اخیر ارائه نموده است که می تواند راهنمای سرمایه گذاران، فعالان و سیاست گذاران این بخش گردد. در واقع با فرض های اساسی که در نظر گرفته شده سعی شده است که مدلی از مکانیسم ورود بحران به بورس تهران ارائه گردد.
ساختار پایان نامه
این تحقیق از پنج فصل تشکیل شده است. در فصل اول به کلیات و شرحی از مساله تحقیق پرداخته شده است. هدف و ضرورت تحقیق مورد اشاره قرار گرفته و لزوم توجه به موضوع برای استفاده کنندگان ذکر گردیده است. فصل دوم به ادبیات بحران اخیر و نحوه شکل گیری آن پرداخته شده است و توضیحاتی در خصوص بازار بورس و شاخص های آن ارائه گردیده است. در فصل سوم روش تحقیق علمی مورد استفاده اقتصاد سنجی توضیح داده شده و در فصل چهارم نتایج داده های گرداوری شده پس از انجام آزمون های مورد نیاز ارائه شده است. در فصل آخر نیز نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و پیشنهاداتی برای ادامه تحقیق آتی درباره موضوع بیان شده است.
مروری بر منابع
مقدمه
در دهه های گذشته پیچیدگی نظام اقتصاد جهانی و در هم تنیدگی نظام های مالی، بانکی، سرمایه، سهام و تجارت بیشتر شده است که یکی از نمادهای اصلی آن جهانی شدن اقتصاد می باشد. یکی از ویژگی های توسعه جوامع بشری طی ده های متمادی ابعاد کاملاً به هم مرتبط اقتصاد مالی و پولی بین المللی است. این وضعیت در هم تنیده به سرعت در حال تبدیل شدن به وضعیتی است که از آن تحت عنوان فرایند جهانی شدن شبکی ای نام برده می شود. سازمان تجارت جهانی[۱۹] و قبل از آن گات[۲۰]، نظام بانکداری جهانی و نهادهای دخیل چون صندوق بین المللی پول[۲۱] و بانک جهانی[۲۲] نیز از مشخصه جهانی شدن شبکه ای برخوردار بوده اند. اساس و بنیان جهانی شدن شبکه ای نظام مالی و پولی وابستگی متقابل[۲۳] است. جهانی شدن شبکه نظام پولی و مالی بین المللی ، به همراه وابستگی متقابل آن، حکایت از فرایند وسیع عمیق و پیچیده ای از تحولات پویا و در حال گذار اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در سطوح ملی و جهانی دارد. در چنین شرایط جهانی همه کشورها به تناسب پیوندهای تجاری، مالی و اقتصادی بین المللی از این بحران متأثر می شوند. دو دسته از کشورها بیشترین آسیب را از این بحران متحمل شده اند. دسته اول کشورهای درحال رشد که ازحلقه های ضعیف زنجیره به هم وابستگی متقابل می باشند و استراتژی توسعه در بسترجهانی شدن را انتخاب کرده اند در معرض آسیب جدی قرار گرفته اند و دسته دوم کشورهایی که سیاست یکپارچه و همگرایی اقتصادی بین الملل گرایی را برگزیده اند و بی شک با خیل عظیم تبادلات تکنولوژی، سرمایه، کالا، خدمات و غیره روبرو بوده اند و در نتیجه با دریافت بیشترین امواج بحران نظام مالی و پولی نیز مواجه اند.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
ایون و شیم[۲۴] در تحقیقی بر روی بازار سهام آمریکا اذعان داشتند که این بازار بیشترین تاثیر را بر روی بازار سهام سایر کشور ها تا کنون داشته است به طوری که موقعیت آمریکا را در اقتصاد جهانی غالب می سازد. این موضوع کشور آمریکا را احتمالا بیشترین تولید کننده اخبار تاثیر گذار در بازارهای مالی جهان می نماید [۱]. لذا با در نظر گرفتن منشاء پیدایش بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ و صرفه نظر از مسائل سیاسی میان کشورها در این تحقیق بر آنیم تا تصویری از میزان وابستگی متقابل اقتصاد ایران و تحولات اقتصاد بین الملل از طریق بررسی دو شاخص از بورس اوراق بهادار نیویورک با عنوان داوجونز و شاخص بورس اوراق بهادار تهران با نام تپیکس ارائه نماییم.
تعاریف، اصول و مبانی نظری
از آنجایی که قیمت سهام با تغییرات انتظارات سهامداران از وضعیت اقتصادی شرکتها در حال نوسان میباشد و این نوسان قیمتها روی شاخص بازار تاثیر میگذارد، لذا میتوان شاخص بازار را به عنوان نماگر وضعیت و عملکرد آتی اقتصاد در سطح ملی دانست. لذا در این تحقیق مکانیسم تاثیر پذیری بورس اوراق بهادار تهران از بحران جهانی را توسط شاخص های بورس دو کشور آمریکا و ایران سنجیده ایم که در این قسمت به مبانی نظری شاخص های مورد استفاده می پردازیم.
کلیات رویکردهای اصلی در طراحی شاخص
مساله ایجاد و استفاده از شاخص در قرن حاضر جذابیت قابل توجهی داشته است. علل ایجاد شاخص ها معمولا بسته به متغیر تحت بررسی، مختلف بوده به عنوان مثال رویکرد ایجاد شاخصقیمت مصرف کننده متفاوت از رویکرد ایجاد شاخص تولید ناخالص داخلی میباشد. چنانچه شاخص در طول زمان بررسی شود تحت عنوان مقایسه فضایی یا بعدی[۲۵] شناخته میشوند و چنانچه به طور عرضی مقایسه شوند (مثلا در کشورها یا نواحی خاص جغرافیایی)، مقایسه فاصلهای[۲۶] نامیده می شود. امروزه فرمولهای پیشنهادی لاسپیرز[۲۷] (۱۸۷۱) و پاشه[۲۸] (۱۸۷۴) کماکان از رایجترین شاخص های مورد استفاده میباشند. فیشر[۲۹] در سال ۱۹۹۲ رویکرد آزمون شاخص ها را معرفی نمود که در آن با بیان مجموعه ای از خواص، نسبت به انتخاب یا استخراج یک فرمول مناسب با بهره گرفتن از تحلیل تابعی ریاضی اقدام گردید. فریش[۳۰] در سال ۱۹۳۶ بین دو رویکرد اصلی ذرهای[۳۱] و تابعی در طراحی شاخص ها تفکیک قائل شد. در رویکرد ذرهای فرض می شود که مقادیر و قیمتهای مشاهده شده اقلام مستقلی هستند و شاخص های قیمت و مقدار به عنوان تابعی از اطلاعات قیمت مقدار تعریف میشوند. رویکرد ذرهای رویکردی کلی است که شامل رویکردهای تصادفی[۳۲] و آزمون[۳۳] است که مقادیر و قیمتها را به عنوان اقلام مستقل در نظر میگیرند. در رویکرد ذرهای برای ایجاد شاخص فرض می شود که تمامی متغیرها اقلام مستقلی هستند. رویکرد ذرهای را میتوان به عنوان چارچوبی کلی در نظر گرفت که شامل رویکرد آزمون و رویکرد تصادفی میباشد. لازم به ذکر است که ولر[۳۴] (۱۹۸۳) و دی ورت[۳۵] (۱۹۹۲) با تعمیم رویکرد آزمون و بسط و توسعه آن نقش اساسی در توسعه رویکرد اصل موضوعی[۳۶] از خود بجای گذاشتند.
بر طبق رویکرد اصل موضوعی، مجموعه ای از خواص به شکل قضایا بیان می شود. سپس این قضایا به منظور یافتن فرمول مناسب برای مقایسه به کار میروند. از طرف دیگر نظریات اقتصادی نشان داده است که یکسری روابط تابعی میان متغیرهای مختلف اقتصادی وجود دارد. بنابراین شاخص ها میباید درقالب چنان چارچوب هایی محاسبه و در نظر گرفته شوند. این ایده منجر به رویکرد تابعی در طراحی شاخص ها گردید. رویکرد تابعی وجود روابط درونی را برای تعریف شاخص های مختلف به منظور محاسبه تغییرات در ستادهها و بهرهوری مدنظر قرار میدهد. دی ورث از بنیانگذاران رویکرد تابعی میباشد، وی ضمن تبیین خواص نظری اقتصادی بسیاری از شاخص های رایج، ایده شاخص های دقیق[۳۷] و عالی[۳۸] را برای توصیف خواص نظری انواع شاخص ها معرفی نمود.
اما در رویکرد تصادفی به این سوال پاسخ داده می شود که عدد شاخص بدست آمده تا چه حدی معنیدار میباشد و یا به عبارت بهتر، درجه اعتبار آن چقدر است. ازآنجا که این رویکرد بیشتردر مورد جامعههای آماری بسیار بزرگ که همواره مشمول خطاهای نمونه گیری میباشند، بکار میرود، در واقع نوعی نگرش آماری به شاخص ها محسوب می شود که در برگیرنده تحلیلهای ریاضی آماری بسیار پیچیدهای است [۲].
مفهوم شاخص
واژه شاخص[۳۹] به معنای وسیله تشخیص است و عدد شاخص عددی است که بوسیله آن تغییرات ایجاد شده در یک پدیده را در فاصله دو زمان مختلف(یا دو مکان مختلف) بررسی میکنیم. بنابراین میتوان گفت، شاخص عددی است برای اندازه گیری و سنجش تغییرات عوامل مختلف در فواصل زمانی یا مکانی. همچنین شاخص را میتوان نماگری دانست که بیانگر روند عمومی پارمتر مورد نظر در میان گروهی از متغیرهای مورد بررسی است که تغییرات آن در مقایسه با یک سال پایه ( تاریخ مبدا) در نظر گرفته می شود. معیار مقایسه تغییر مقدار عدد شاخص در هر زمان نسبت به سال پایه، عدد مبنا است. عدد مبنا بطور معمول ۱۰۰ در نظر گرفته می شود. در این صورت از تقسیم میزان شاخص در هر زمان بر عدد مزبور میتوان رشد پارامتر مورد نظر را در میان گروه متغیرهای مورد بررسی بدست آورد. البته باید توجه داشت که ارزش عددی شاخص، بار اطلاعاتی چندانی ندارد بلکه روند تغییر شاخص در یک دوره زمانی مشخص، می تواند بیانگر عملکرد آن در دوره مذکور باشد.
در واقع شاخص، مفهومی انتزاعی است که معمولا برای اندازه گیری تغییر در یک مجموعه متغیرهای مرتبط در طول زمان یا برای مقایسه سطوح کلی(عمومی) این متغیرها در بین کشورها یا نواحی مختلف بکار میرود. در اکثر رشتههای علوم، شاخص ها مورد استفاده واقع میشوند، اما در علم اقتصاد جایگاه و اهمیت خاصی دارا هستند. شاخص ها ابزار سودمندی در اقتصاد میباشند، زیرا حرکات یا تغییرات متغیر مورد نظر را به سادهترین و راحتترین شیوه ممکن بیان می کنند. بعنوان مثال، شاخص قیمت مصرف کننده [۴۰]، که تغییرات قیمت مجموعه ای از کالاها و خدمات مصرف را نمایش میدهد، یکی از پر کاربردترین شاخص های اقتصادی در هر کشور محسوب می شود. از دیگر شاخص های مهم، میتوان به شاخص های مالی (همانند شاخص داوجونز و نیکی) در بازار سهام اشاره نمود.
به بیان دیگر شاخص بازار سهام یک معیار مفید و خلاصه شدهای از انتظارات جاری در مورد آینده سهام میباشد که بعنوان میزان الحراره حساسی، آثار پدیدههای سیاسی، اقتصادی و غیره را منعکس ساخته و تغییرات ساختاری و بلند مدت در اقتصاد را منعکس مینماید. بنابراین اگر شاخص های بازار سهام به درستی طراحی شوند، درآن صورت میتوان از آنها بعنوان معرف و نماگر پیشرو عملکرد اقتصادی کشور نام برد. امروزه اندازه و روند شاخص های قیمت سهام یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تصمیمات سرمایه گذاران در بازارهای مالی محسوب می شود. با توجه به اینکه سرمایه گذاران با علائق و سلایق خاصی اقدام به سرمایه گذاری در بورسهای اوراق بهادار مینماید، لذا در اکثر بورسهای پیشرفته علاوه بر شاخص های کل، شاخص های معینی جهت نمایش رفتار بخش خاصی از بازار طراحی و محاسبه میگردند. در سطح بازارهای مالی محاسبه شاخص موارد استفاده و کاربرد زیادی دارند و در واقع شاخص ها، بیان کننده بازده کل بازار یا عناصر مشخصی از بازار در یک دوره معین بوده و میتوان از شاخص ها به عنوان مبنایی در جهت مقایسه عملکرد انواع پرتفوهای تشکیل شده در بازار استفاده نمود.
تعاریف شاخص
اصطلاح شاخص در ادبیات مالی، فوقالعاده زیاد بکار رفته اما ظاهرا به شیوه دقیقی تعریف نشده است. فرهنگهای لغات معمولا شاخص را بعنوان چیزی که نشان میدهد، مشخص می کند، نمودار یا نماینده است، وصف می کنند. ولی پر واضح است که اصطلاح در ادبیات مالی حاکی از معنای گستردهتری از مقداری است که با تغییرات خود، دگرگونیهای روی داده در طی زمان یا مکان را نشان میدهد، البته منظور آن دسته از دگرگونیهایی است که دامنه تغییرات آنها بگونهای است که قابلیت اندازه گیری مستقیم به خودی خود یا مشاهده مستقیم را در عمل ندارند [۳]. در زیر تعاریف بعمل آمده از شاخص را جهت آشنایی بیشتر ذکر میکنیم:
شاخص یک نماینده از کمیتهای همگن متعدد است که اندازه و جهت نوسانات را بر اساس یک عدد پایه و در یک زمان معین نشان میدهد [۴].
شاخص را میتوان بعنوان یک توصیف آماری معرفی کرد که خلاصهای از تغییرات نسبی را در گروه های اصلی متغیرها ارائه میدهد. به بیان دیگر از شاخص برای مقایسه سطح متوسط نمودارها و برای تعیین تغییرات نمود مرکب بر اثر تغییرات هر یک نمودهای ساده تشکیلدهنده آن (بر حسب زمان ) استفاده می شود [۵].
شاخص یک معیار آماری برای نمایش تغییرات در یک متغیر یا گروهی از متغیرهای مرتبط میباشد که با توجه به زمان، محل جغرافیایی یا سایر ویژگیها طراحی می شود [۶].
شاخص از نظر لغوی به معنی وسیلهای جهت تشخیص و یا تمیز بین دو پدیده از یکدیگر میباشد، اما از نظر آماری، شاخص کمیتی است که به صورت نسبت، برای مقایسه بزرگی اندازه های مختلف یک یا چند متغییر بکار میرود و تغییرات نسبی اندازه صفتی را نسبت به یکی از اندازه های همان صفت به نام پایه نشان میدهد [۳].
شاخص عبارت است از وسیله اندازه گیری، مقایسه و سنجش پدیدههایی که دارای ماهیت مشخص و لاقل یک خاصیت مشخصکننده هستند. این اعداد معمولا تغییرات را در طول زمان اندازه گیری مینمایند و آنها را بصورت درصد بیان می کنند. بطور کلی اگر پدیدههای مختلف اقتصادی و اجتماعی را با هم مقایسه نمود و تغییرات ایجاد شده را بررسی کرد، باید از شاخص ها بهره جست.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
شاخص کمیتی است که بعنوان نماینده کمیتهای همگن متعدد بکار میرود و می تواند جهت و میزان تغییر کمیتهای مورد نظر را در طول زمان نشان دهد.
واژه شاخص به معنای نمودار، نماینده، نشاندهنده و نمایانده میباشد. از نظر کاربردی شاخص کمیتی است که نماینده چند متغیر همگن میباشد. شاخص وسیلهای برای اندازه گیری و مقایسه پدیدههایی است که دارای ماهیت و خاصیت مشخصی هستند. بنابراین بر مبنای شاخص میتوان تغییرات ایجاد شده در متغیرهای معینی را طول یک دوره بررسی نمود. حتی به معنای خاصتر، عدد شاخص عددی است نسبی که تفاوتها و از آن مهمتر، تغییرات پدیده مورد مطالعه را در یک منطقه یا در رابطه با یک مجموعه تعریف شده، در طی چندین دوره، بر مبنای کمیتی نسبی که مبدا یا پایه سنجش و مقایسه قرار داده می شود، بیان می کند [۷].
شاخص کمیت عددی است که درصد تغییرات را در یک دوره زمانی و یا نسبت به دو نقطه زمانی خاص مقایسه می کند.
شاخص قیمت بعنوان یک کمیت عددی، تغییرات قیمت سهام موجود در بازار مالی را مورد سنجش قرار داده و تحولات و تغییرات بازارهای مالی را اندازه گیری و منعکس مینماید.
شاخص جهت و میزان حرکت اوراق بهادار و یا پرتفوی خاصی را نشان میدهد و در واقع بازتابی از تمایل کلی بازار اوراق بهادار است. به عبارت دیگر و به طور کلی شاخص سهام چگونگی عملکرد بازار را نشان میدهد و از طرف دیگر روند بازار را که نشان از حرکت کلی قیمت بازار سهام است اندازه گیری مینماید. بنابراین، شاخص معیار اندازه گیری و قضاوت سرمایه گذاران در مورد کل بازار سهام و یا در مورد گروه خاصی از سهام در مقابل عملکرد سهام منفرد است. به همین خاطر به عنوان معیاری سودمند شناخته شده و توسط مشارکتکنندگان بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
لازم به ذکر است که کمیت نسبی پایه را عموما با عدد ۱۰۰ نشان میدهند، زیرا افزایش یا کاهش کمیت مورد مطالعه، مانند ۱۲۵ و ۷۵ در مقایسه با ۱۰۰ به سهولت فهمیده می شود. عددهای شاخص ممکن است به صورت عددهای نسبی ساده، بر مبنای ۱۰۰، یا عددهای نسبی مرکبی که به صورت میانگینهای موزون، از همافزایی مقدارهای ناهمگن به دست آمده است (مانند قیمتهای نسبی یک مجموعه از چندین پدیده مورد بررسی و کار در چندین سال پیاپی)، یا به شکل نسبتهای کمیتهای میانگین بیان شده باشد.
اساسا، طراحی و محاسبه عدد شاخص کوششی است برای پدید آوردن معیار همگن برای اشیاء، ویژگیهای کیفی و کمیتهای ناهمگن. یکی از وجوه ناهمگنی فرآورده ها، وجود واحدهای قابل سنجش متفاوتی چون وزن، حجم، طول، مساحت، تعداد، مدت استفاده و مواردی از این قبیل است که برای تعیین کمیت آنها به کار میرود. اگر این فرآورده ها در معرض خرید و فروش منظم و وسیع قرار داشته باشند، همگنسازی آنها ضرورت مییابد. به بیان کلی، عداد شاخص برای مقاصد بسیار متنوعی، از جمله برای نشان دادن تغییرات مواردی از قبیل قیمت سهام شرکتها در بورس، تولیدات صنعتی، بازده تولید، درآمدهای ملی، قیمتهای عمدهفروشی، هزینه زندگی و بسیاری دیگر تهیه میشوند. در تهیه شاخص های قیمت، عموما اعداد شاخص بر مبنای زوجهایی از مقدار و قیمت مطرح میشوند. در این میان زنجیرهای زمانی اعداد شاخص را میتوان به مثابه روندنمایی از پدیده مورد بررسی در نظر گرفت. اعداد شاخص معیاری برای نشان دادن تغییرات اینگونه واقعیتها است. درباره عدد شاخص به مثابه روندنمای تغییرات قیمت، لازم است به این مساله توجه شود که چگونه باید از ترکیب تغییرات نسبی قیمت سهام شرکتهای گوناگون یک عدد شاخص بدست آورد که بتوان آن را معیاری از تغییر نسبی سطح عمومی قیمتها دانست باید یادآوری شود که ثبات رویه در تهیه شاخص می تواند بر قابلیت اتکای آن بیافزاید، از این گذشته راههای مقایسه و ارزیابی مبانی تئوریک اعداد شاخص که در ادامه بدان اشاره خواهد شد نیز چندان بسته نمی باشد. مضافا اینکه در تهیه شاخص ها مسائل بسیار حائز اهمیتی چون:
انتخاب پایه (مبداء مقایسه)
انتخاب مجموع نمونه (سبد)
تعیین اهمیت نسبی (وزن)
مقایسه و سنجش سلسلهای از شاخص ها هنگامی معنادار است که اجزای تشکیلدهنده سبد از قبیل قیمتها، مقادیر و سال یا سالهای مبدا در وضعیتی عادی و قابل مقایسه انتخاب شده و از حالتهای افراط یا تفریط و بهمخوردگیها و افت و خیزهای تند و زودگذر بدور بوده باشد. موضوع دیگری که مطرح میباشد بکارگیری شیوهای جهت خنثی کردن آثار افت و خیزهای شدید قیمتی در اقلام سبد مورد محاسبه شاخص میباشد.
در هنگام بررسیهای علمی، به منظور انجام ارزیابیهای دقیق و قابل اتکا، نیازمند معیارهای درست و منطقی میباشیم. بر این اساس نماگرهای اقتصادی در شناسایی رفتارها و سیستمهای موجود، شناخت روندها و جهت آنها و نیز ترسیم چشم اندازهای آتی از اهمیت اساسی برخوردار هستند. از نظر مفهوم آماری، شاخص ها در گروه نماگرها قرار میگیرند. نماگرها به مفهوم بکارگیری مجموعه ای از داده ها و فرایندها برای تشخیص تغییرات دورهای و نقاط چرخش رفتار متغیرهای مورد بررسی است.
شاخص ها از دیدگاه زمانی در سه گروه شاخص های تاخیری[۴۱]۱، شاخص های همزمان[۴۲]۲ و شاخص های پیشرو[۴۳]۳ طبقه بندی میگردند. تفاوت نماگرهای فوق در این است که افت و خیزهای برخی از آنها قبل از افت وخیزهای بقیه بوقوع میپیوندد [۸]. شاخص های پیشرو بیشتر در متغیرهای قیمتی و مواردی نمود مییابد که نسبت به اختلالهای اتفاقی کوتاهمدت یا نوسانهای ادواری اقتصاد ملی حساسیت زیادی دارند. شاخص های همزمان حرکتهای ادواری کمتری دارند و هموارتر میباشند. و به همین ترتیب شاخص های تاخیری دارای کمترین نوسانات ادواری بوده و بسیار هموار میباشند. شاخص های همزمان و تاخیری بیشتر به منظور تحلیل روندهای درازمدت و شناخت ساختار اقتصاد ملی بکار میروند. از دیدگاه کاربردی، شاخص ها به دو گونه اصلی تقسیم بندی میشوند.
شاخص های مقداری (حجمی)
شاخص های قیمتی