کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • راهنمای نگارش مقاله درباره ارائه الگوی انواع استراتژی های ارزیابی عملکرد برای سازمان های نظارتی جمهوری اسلامی ...
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره تعیین رابطه بین مهارتهای سه گانه فنی، انسانی و ادراکی مدیران ...
  • بررسی وضعیت مدیریت تغییر در خدمات کتابخانه مرکزی دانشگاه تربیت مدرس- قسمت ۵
  • راهنمای نگارش پایان نامه و مقاله درباره بررسی دور باطل رکود تورمی در ایران، از منظر اجرای سیاست ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره اثر تمرینات یوگا و ثبات مرکزی بر تعادل و ناهنجاری قامت ...
  • بررسی عوامل مؤثر بر عدم توسعه شهرک صنعتی شهر خلخال- قسمت ۷
  • بررسی رابطه اندازه موسسات حسابرسی و مدیریت سود مبتنی برجریان نقدی- قسمت ۵
  • بررسی ارتباط میان ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده (REVA) و بازده سهام در شرکت های بورس اوراق بهادار
  • بررسی تطبیقی اخلاق از منظر نسبی یا مطلق‌بودن در مثنوی و نهج‌البلاغه۹۳- قسمت ۳
  • راهنمای نگارش مقاله درباره بررسی مقاومت به شکست دندانهای اندو شده باروشهای مختلف ترمیم ...
  • اثربخشی دوره آموزش ضمن خدمت فاوا برای معلمان دوره متوسطه شهرستان ملایر بر اساس مدل کرک پاتریک- قسمت ۵
  • بررسی رابطه مهارت مذاکره مدیران با میزان تعارض میان کارکنان مراکز آموزش فنی و حرفه ای کرج- قسمت ۱۳
  • ارائه مدلی جهت استقرار مدیریت پروژه امنیت اطلاعات- قسمت 5
  • بررسی تطبیقی مجازات حدود در قانون جدید و قدیم مجازات اسلامی۹۳- قسمت ۱۲
  • تحقیقات انجام شده در رابطه با ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • تاثیر سهولت کسب و کار(EDB) و سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) بر رشد اقتصادی- قسمت ۷
  • تاثیر نام و نشان ملی بر نام و نشان شرکت های ایرانی در بازار هدف- قسمت ۹
  • رابطه بین انعطاف پذیری مالی و سیاست های نقدی با تاکید بر چرخه عمرشرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران۹۲- قسمت ۷
  • مسئولیت مدنی و انتظامی باشگاه ها و مؤسسات ورزشی در حقوق ایران و کشورهای اروپایی- قسمت ۶
  • مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر هوش‌های چندگانه و روش متداول بر یادگیری درس علوم دانش‌آموزان دختر ۸-۷ ساله مدارس ابتدایی شیراز درسال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲- قسمت ۴
  • بررسی عوامل موثر بر تولیدات علمی اعضای هیات علمی دارای مقاله های ISI و ISC در سال های ۱۳۸۵-۱۳۸۹ مطالعه موردی دانشگاه شیراز- قسمت ۴
  • بررسی-مالیت-ومالکیت-اعضای-بدن-انسان- قسمت ۸
  • دانلود فایل های پایان نامه با موضوع صور خیال در غزلیّات خواجوی کرمانی- فایل ۲۶
  • بررسی رابطه انواع دینداری و نگرش به جامعه مدنی ( در میان دانشجویان دانشگاه تهران و شاهد )- قسمت ۱۵
  • بررسی اثربخشی الگوی درمانی کاهش استرس براساس ذهن آگاهی (MBSR) در کاهش نگرانی بیمارگونه- قسمت ۳
  • تبیین دلیل نیاز اعمال حقوقی به اعلام اراده و تعیین نقش اعلام اراده در ایجاد ایقاعات و عقود- قسمت 5
  • عنوان بررسی اثرات آزادسازی مالی و تجاری بر توسعه مالی گروهی از کشورهای عضو اوپک، با تاکید بر ایران۹۲- قسمت ۸
  • مطالب در رابطه با : مقایسه ی مولفه های نابرابری آموزشی بر اساس مکتب انتقادی ...
  • نقش وجایگاه حقوقی رییس قوه مقننه درحقوق عمومی ایران۹۳- قسمت ۵
  • تاثیر مهارت های مدیریتی بر سطح تفکر استراتژیک مدیران شهرداری کاشان- قسمت ۶- قسمت 2
  • اثر بخشی طرحواره های درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت روان- قسمت ۹
  • دانلود منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله شرح مشکلات دیوان خاقانی هفت ترکیب بند بلند شرح نشده- فایل ۳۳
  • نقش کشمکش های والدین در سازگاری فرزندان (اعتماد به نفس، پرخاشگری و سلامت روان)- قسمت ۶




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      تاثیر مصرف کوتاه مد ت مکمل کراتین مونوهیدرات به همراه تمرین تخصصی والیبال بر توان هوازی و بی هوازی والیبالیست های باشگاهی ارومیه۹۳- قسمت ۴ ...

    ۱-۷-۱ محدودیت‌های قابل کنترل

     

     

    تحقیق حاضر تنها بر روی بازیکنان باشگاهی والیبالیست انجام می شود .

    همه آزمودنی های تحقیق مرد هستند.

    دامنه سنی آزمودنی ها بین ۱۸ – ۲۴ سال می باشد .

    همه آزمودنی ها تحقیق بطور متوسط ۳ سال سابه بازی والیبال باشگاهی دارند.

    هیچ کدام از آزمودنی ها سابقه مصرف قبلی هیچ گونه مکملی ، بخصوص کراتین مونوهیدرات را ندارند.

    همه آزمودنی ها از نظر جسمانی سالم بودند و هیچ گونه سابقه بیماری قلبی

    ۱-۷-۲ محدودیت‌های غیرقابل کنترل

     

     

    انگیزش آزمودنی ها .

    استرس و اظطراب آزمودنی ها

    تفاوت رژیم غذایی آزمودنی ها

    عدم تعیین مقادیر اولیه درون عضلانی کراتین و اثر احتمالی آنبر نتایج تحقیق

    عدم آگاهی دقیق از مصارف قبلی هر گونه دارو و مکمل نیروزای دیگر بجز کراتین،توسط آزمودنی ها.

    عدم کنترول دقیق بر مصرف دارو یا مواد غذایی اثر گذار در طول تحقیق .

    ۱-۷ تعریف واژگان

     

     

    کراتین مونوهیدرات

    تعریف نظری:کراتین آمینو اسیدی است که از آرژنین،گلیسین و متیونین گرفته می شود.کبد ، کلیه و پانکراس به طور ذاتی در حدود ۱ الی ۲ گرم کراتین در روز تولید می کنند. ۱ الی ۲ گرم کراتین دیکر نیز از طریق مواد غذایی مصرف شده و به طور عمده از طریق ماهی و گوشت قرمز کسب می شود.(۵۹)
    کراتین از جمله مکمل‌هایی است که جهت کاهش خستگی و افزایش برون ده در توان در تمرینات شدید وکوتاه مدت استفاده می شود. (۶۰).
    تقریباَ تمام کراتین که در بدن انسان و در عضله اسکلتی قرار دارد حدود ۴۰% آن به شکل آزاد و ۶۰% آن به شکل فسفوریله می باشد. بطورکلی یک شخص ۷۰ کیلو گرمی می تواند میانگین ۱۴۰ – ۱۲۰ گرم کراتین در روز به صورت کراتینین از دست می دهد.این مقدار از دست رفته به وسیله هر دو بخش بیرونی در حدود ۱ گرم در روز از یک غذای مخلوط طبیعی و ۱ گرم از سنتز درونی جبران می شود.(۲۲)
    تعریف عملیاتی: در این تحقیق از مکمل کراتین مونوهیدرات ساخت شرکت شرکت داروسازی و مکمل های غذایی – حیاتی کارن دارای تأئیدیه از وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران می باشد، استفاده شد.

     

     

    آدنوزین تری فسفات(ATP): شکل انرژی قابل استفاده برای سلول‌های بدن که انرژی آزاد شده از جدا شدن باند فسفات پر انرژی از این ماده ، منبع فوری انرژی انقباض عضلانی است (۱۰۴).
    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    استقامت قلبی تنفسی یا ظرفیت استقامتی: همان استقامت هوازی یا توان هوازی و منظور توانایی ادامه یا حفظ یک فعالیت یا تمرین شدید بکار گیرنده گروه های بزرگ عضلانی ،به مدت طولانی است.

    توانایی دستگاه گردش خون و تنفس برای مطابقت با فشار تمررین و بازگشت به حال اولیه از اثرات یک تمرین با کل بدن را نشان می دهد.(۱۰۴)

     

     

    اکسیژن مصرف بیشینه: بالاترین میزان اکسیژنی که فرد قادر است آن را مصرف کند.معمولا با واحد میلی لیتر اکسیژن در هر کیلو گرم از وزن بدن در دقیقه بیان می شود.توان بیشینه هوازی نیز نامیده می شود.

    عملکرد هوازی

    تعریف نظری: عملکرد در فعالیت هایی که در آن گروه های بزرگ عضلانی با شد ت متوسط کار می کنند و به بدن این امکان را می دهند که برای تأمین انرژی و حفظ یک حالت یکنواخت تمرینی به مدت بیش از چند دقیقه ،از اکسیژن استفاده نمایند.(۱۰۴)
    تعربف عملیاتی توان هوازی:در این تحقیق منظور از توان هوای عملکرد والیبالیست ها به تست ۵۴۰ متر است.

     

     

    عملکرد بی هوازی:

    تعریف نظری: عملکرد در فعالیت هایی که در آن گروه های عضلانی با شدت نسبتا بالایی که از ظرفیت بدن در مصرف اکسیژن برای تولید انرژی متجاوز است ،فعالیت می کنند و با تولید بی هوازی انرژی موجب بوجود آمدن وام اکسیژن می گردند.
    تعریف عملیاتی توان بی هوازی :در این تحقیق منظور از توان بی هوازی عملکرد والیبالیست ها به تست ۴ در ۹ متر و پرش ارتفاع (توان) و پرش طول است.

     

    ۲-۱ مقدمه

    سال ها مکمل های تغذیه ای گوناپونی برای تأثیر استفاده از آن ها بر پاسخ های فیزیولزژیکی به تمرین و افزایش سازگاری با تمرین ارائه شده است.هر چند تحقیقات تا به حال نشان داده اند بسیاری از این مکمل ها تأثیری بر عملکرد افراد نداشته اند ،ولی ثابت شده مکمل کراتین یکی از موُثر ترین مکمل های تغذیه ای موجود برای ورزشکاران است.(۱۰۵)
    مکمل کراتینی بیشتر برای افزایش حجم عضلانی،حفظ وزن بدن ، افزایش مقاومت در برابر خستگی،بهتر شدن حرکات انفجاری، سوزاندن چربی،کاهش دوره زمان باز یافت، و درمان برخی بیماری ها استفاده می شود.(۳)
    مصرف مکمل کراتین که در چند سال اخیر در میان ورزشکاران رقابتی بیشتر رشته های ورزشی متداول شده است،از زمانی به عنوان کمک ارگوژنیکیشهرت یافت که دوندگان سرعت با مانع بریتانیایی در بازی های المپیک ۱۹۹۲بارسلونا آن را مصرف کردند.از هر ۴ نفر ورزشکار صاحب مدال در بازی های المپیک آتلانتا ،۳ نفر از مکمل کراتین استفاده کرده اند .با وجود این ،سازمان های بین المللی ورزشی ،کراتین را به عنوان ماده شیمیایی غیر قانونی معرفی نکردند.(۱۰۶).

     

    ۲-۲ مبانی نظری تحقیق

    ۲-۲-۱ کراتین
    ۲-۲-۱-۱ تاریچه کراتین
    کراتین ابتدا از اوایل دهه ۱۸۳۰ بوسیله چوروئل (cherreul)کشف شد و در سال ۱۸۴۷ بوسیله لای بگ به عنوان بخشی از برنامه ی غذایی مورد استفاده قرار گرفت فرضیه لای بگ در ابتدا این بود که کراتین به نوعی با اجرای عضلانی مرتبط است .با وجود این ،این مسئله تا اوایل سال ۱۹۰۰ هنگامی که استخراج کراتین از گوشت انجام شد که منجر به بررسی کراتین به عنوان یک مکمل واقعی شد، مشخص نبود .در سال ۱۹۷۰ شوروی سابق و کشورهای عضو اتحادیه شرق استفاده از کراتین را به عنوان یک مکمل برای بهبود عملکرد آغاز کردند.اما پیشرفت واقعی در مطالعه بر روی مکمل کراتین حاصل نشد تا اینکه در اوایل دهه ۱۹۹۰ در ایالات متحده و بریتانیا این کار انجام شد.
    فسفوکراتین (PCr) شکل فسفوریله شده کراتین می باشد که در سال ۱۹۲۷ کشف شد و مشاهده شد که در هزینه انرژی ورزشی درگیر می باشد،کراتین کیناز(CK) آنزیم تجزیه کننده فسفوکراتین در سال ۱۹۳۴ کشف شد.در سال ۱۹۶۸ با اختراع تکنیک عضله برداری سوزنی (BIOPSY)برای خارج کردن نمونه های عضلانی انسان ، محققان سوئدی نقش PCr در طی ورزش وباز گشت به حال اولیه را مورد بررسی قرار دادند.
    گلیسین یکی از سه آمینو اسید سازنده کراتین می باشد.در اوایل سال ۱۹۴۰ تحقیقاتی انجام گرفته است که نشان داد مصرف مکمل ژلاتین که تقریبا از ۲۵% گلیسین ساخته شده است .دارای قوائد نیروزایی می باشدکه احتمالا این تأثیر با افزایشسزوح فسفوکراتین PCrدر ارتباط است .
    چندین محقق نیز سال های ۱۹۴۰ تا ۱۹۶۴ خاصیت نیروزایی بالقوه مکمل سازی گلیسین یا ژلاتین را نشان دادند.
    تحقیق بر روی تأثیرات مکمل سازی کراتین یا فسفو کراتین در دهه های ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ بعضی شواهد در رابطه با کمک های نیروزایی کراتین را بوجود آورده است.(۷۵-۷۴-۷۳ ۷۲ )
    ۲-۲-۱-۲ کراتین چیست؟
    کراتین یک پروتئین غیر ضروری است که از آرژنین، گلیسین و متیونین گرفته می‌شود. کبد، کلیه ها و پانکراس به طور ذاتی در حدود ۱ الی ۲ گرم کراتین در روز تولید می‌کنند . ۱ الی ۲ گرم کراتین دیگر نیز از طریق مواد غذایی مصرف شده و به طور عمده از طریق ماهی و گوشت قرمز کسب می‌شود.
    این مقادیر کراتین اخذ شده از مواد غذایی روزانه و تولید شده توسط بدن با یکدیگرترکیب شده تا نیازهای طبیعی بدن را که روزانه ۲ گرم کراتین است را برآورده سازند. تقریباً ۹۵ درصد کراتین بدن در عضلات اسکلتی به کراتینین تبدیل شده و بعد در چرخش توسط کلیه‌ها به میزان ۲ گرم در روز دفع می‌شود.
    خیلی مهم است که کراتین با کراتینین اشتباه گرفته نشود. در عضله اسکلتی کراتین نقش مهم و حیاتی به عنوان منبع انرژی آنی و در دسترس برای انقباض عضله بازی می‌کند. کراتین با فسفوکراتین در یک تعادل قابل برگشت قرار دارد. عضله به آدنوزین تری فسفات (ATP) برای انرژی نیاز دارد و ATP ذخیره شده در عضلات تقریباً برای ۴-۳ ثانیه انقباض کفایت می‌کند و بعد از آن تمام می‌شود.
    همان طوری که ذخایر ATP در حین انقباضات عضلانی شدید و انفجاری تخلیه می‌شود فسفوکراتین درون عضله برای تولید مجدد ATP به کراتین و فسفات آزاد تجزیه می‌شود. این فعل و انفعالات نقش مهمی برای حفظ انرژی عضله در حین ۱۰ الی ۲۰ ثانیه اول از فعالیت‌های بی‌هوازی شدید بازی می‌کنند . بعد از ۱۰ الی ۲۰ ثانیه نخست, گلیکولیز بی‌هوازی و فسفو لارسیون هوازی منابع متعددی برای تولید ATP عضلانی می باشند.
    در حین دوره برگشت به حالت اولیه بعد از تمرین (ریکاوری) نیز مسیرهای تولید انرژی هوازی غالب هستند و مقدار زیادی ATP تولید می‌کنند. در این دوره (ریکاوری) فسفوکراتینِ تخلیه شده، به سرعت تجدید و احیا می‌شود. در حقیقت بیش از ۹۰ درصد فسفو کراتین بعد از ۳ الی ۴ دقیقه در حین دوره ریکاوری مجدداً تولید می‌شود.
    به طور خلاصه فسفوکراتین (pcr) یک منبع انرژی مهم و غالب در حین ثانیه‌های نخست از تمرینات بی‌هوازی شدید بیشینه می‌باشد و به طور سریع در دوره ریکاوری توسط مسیرهای هوازی مجدداً تولید می‌شود. هدف از مصرف مکمل‌های کراتینی بیشینه سازی ذخایر کراتین و فسفو کراتین عضله می‌باشد. ذخایر pcr بیشتر، سوبسترای در دسترس بیشتری تولید می‌کند و این باعث تولید سریعتر ATP در حین ۱۰ الی ۲۰ ثانیه نخست فعالیت‌های‌ شدید و بی‌هوازی خواهد شد. این امر همچنین به طور بالقوه برای بافر کردن اسید لاکتیک و به تأخیر انداختن خستگی مناسب است.
    ۲-۲-۱-۳ منابع کراتین
    والکر (Walker)در سال ۱۹۷۹ نشان داد که کراتین در مهره داران وجود دارد.ولی در گیاهان و ریز جانوران (میکرو ارگانیسم)یافت نمیشود و از آنجا که کراتین عمدتا در بافت عضلانی تجمع می یابد.
    منابع غذایی عمده کراتین ،ماهی و گوشت قرمز می باشد،هر چند بالسوم (Balsom) در سال ۱۹۹۴ نشان داد که مقادیر بسیار کم کراتین ممکن است در بعضی گیاهان یافت شود.(۳۱-۶۴)
    هر کیلو گرم گوشت تقریبا دارای ۲ تا ۵ گرم کراتین می باشد.افراد عادی حدود ا یک گرم کراتین در روز از منابع غذایی دریافت می کنند ،مکمل های کراتین اغلب در ازمایشگاه ها ساخته می شوند .بیشترین شکل موجود کراتین منوهیدرات می باشد.کراتین منوهیدرات یک پ.در سفید،بی مزه و بی بو می باشد که تا اندازه ای قابل حل در آب می باشد(۵۳)
    اگر چه کراتین می تواند از فراورده های گوشتی،رژیم غذایی و مکمل ها بدست آید،بدن ما نیز می تواند کراتین تولید کند.سنتز کراتین موجود زنده اغلب در کبد ،لوزالمعده و کلیه روی می دهد و۹۵%آن در عضلات اسکلتی ذخیره می شود.سنتز کراتین برای حفظ نرمال کراتین عضله ،بدون مصرف منابع خوراکی کافی می باشد .بنابراین کراتین جزء مواد غذایی اصلی خوراکی محسوب نمی شود.(۸۰).
    ۲-۲-۱-۴ مصرف کراتین از نقطه نظر آماری
    کراتین یکی از رایج ترین مکمل های بهبود بخش اجرای ورزشی است که مورد استفاده قرار می گیرد.تقریباّ۲۵۰۰ تن کراتین در سال ۱۹۹۹ مصرف شده است.در سال ۱۹۹۷یک بررسی ملی بر روی ورزشکاران آماتور ایالات متحده امریکا نشان داد که بیش از ۳۰ در صد از آن ها در طی یک سال گذشته مکمل های کراتینی مصرف کرده اند.تقریباّ ۱۰%از ورزشکاران دبیرستانی از مکمل های کراتینی استفاده می کنند.
    مصرف کنندگان مرد از زنان بیشتر هستند.اکثر مصرف کنندگان بر این باورند که مصرف مکمل های کراتینی اجرای ورزشی آنها را بهبود می بخشد.با وجود این مصرف کنندگان کراتین به خوبی در مورد کراتین اطلاعات لازم را ندارند.همچنین بیشتر از ۷۵% از مصرف کنندگان نمی دانند که چه مقدار کراتین باید مصرف کنند و مقادیر بیشتری نسبت به مقدار های پیشنهاد شده مصرف می کنند.(۷۷-۷۶)
    از آنجا که کراتین یک ماده ضروری به حساب نمی آید.بنابر این آن را می توان به عنوان یک ماده ارگوژنیک فیزیولوژیکی در نظر گرفت.مصرف مکمل های کراتینی در دهه های اخیر به صورت فزاینده ای عمومیت یافته است.پروتکل استانداردمصرف مکمل کراتین عبارتند از ۲۰ تا ۳۰ گرم کراتین منوهیدرات (که معمولاّ به شکل قرص یا پودر به مایعی افزوده می شود)که معمولاّ در دوزهای چند گانه ۵ گرمی در طول ۵ تا ۷ روز مصرف می شود اما پروتکل های دیگری مانند ۳ گرم در روز به مدت ۲۸ روز نیز مصرف می شود.(۱۰۷)
    البته یک دوره تعقیبی و حفظ دارو به صورت مصرف ۲ تا ۵ گرم کراتین در روز نیز به دنبال پروتکل های مصرف مکمل کراتینی وجود دارد.(۱۰۸)
    روش سریع بارگذاری کراتین در عضلات اسکلتی نیازمند مصرف روزانه ۲۰ گرم کراتین منوهیدرات به مدت ۶ روز است که بعداّ به دوز کاهش یافته ۲ گرم در روز تغییر می یابد و این مقدار به مدت ۲۸ روز ادامه می یابد.چنانچه سرعت بار گذاری کراتینی مد نظر نباشد ،مصرف روزانه ۳ گرم به مدت ۲۸ روز نیز مقادیر افزایش یافته مشابهی را می تواند به وجود آورد.(۱۰۸)
    ۲-۲-۱-۵ سنتز درونی و مکانیزم
    مصرف کراتین غذایی تقریباّنصف نیاز بدن به کراتین را تأمین می کند و باقی مانده آن مخصوصاّوقتی کراتین مصرفی روزانه برای تأمین نیاز روزانهبدن کافی نمی باشد.از طریق سنتز از آمینو اسید های گلیسین،آرژنین و میتیونین تامین می شود .برای سنتز کراتین ،مولکول گلیسین به طور کامل به کراتین می پیوندد،در حالی که آرژنین فقط گروه اسیدی آن را، و میتونین گروه متیل آن را فراهم می کند.در انسان ها کبد محل اصلی سنتز کراتین می باشد ولی کلیه سنتز کراتین شامل انتقال برگشت پذیر یک گروه آمیدین از آرژنین به گلیسین و تشکیل گوانیدینو استات (Guanidinoacetete)می باشد.این واکنش توسط گلیسین آمید ینو ترانسفرازAGAt)) Amidinotranfraseکاتالیز می شود.
    نظر به اینکه اسید گوانبد ینواستات در کلیه تشکیل می شود ،مرحله بعد انتقال برگشت ناپذیر گروه متیل از اس –آدنوزین میتونین S-adenosylil –methianineبه اسید گوانید ینواستات برای تشکیل کراتین یا اسید آلفا متیل گوانیدینواستات(( a-methilguanidinocetic acid))می باشد (۴۲-۶۵-۶۹)

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      حدود و جایگاه حاکمیت اراده در حقوق ایران، فقه امامیه با کنوانسیون بیع بین المللی کالا مصوب 1980 وین- قسمت 8 ...

    فقها شرایط صحت معامله را در دو دسته کلی شرایط متعاقدین (قصد و رضا در زمره این دسته می باشد) و شرایط عوضین بیان کرده اند.[94]
    برخی دیگر قصد و رضا(اختیار)را از شرایط متعاقدین می دانند ولی در این خصوص تعریفی ارائه نکرده اند و تنها اثر فقدان هر یک را بیان کرده اند.[95]
    گروهی دیگر قصد و رضا را تحت عنوان کلی “اختیار ” می آورند و از شرایط متعاقدین می دانند.[96]

    بند سوم:کنوانسیون
    در حقوق انگلیسی در برخی از نوشته ها، قصد و رضا دو عنصر جدا در اعتبار قرارداد ذکر شده اند:

    قصد ایجاد روابط حقوقی Intention to create legal relations
    رضایت باید واقعی باشد Consent must be genuine
    این در حالی است که در نوشته های دیگر، تنها قصد را (بدون ذکری از رضا) به عنوان عنصر یک قرارداد ساده ذکر کرده اند:
    قصد این که قانوناً ملتزم باشند. Intention to be legally bound
    درکنوانسیون: بیان شد که تفکیکی میان قصد و رضا صورت نگرفته است و با این که وجود قصد نقش اصلی را در تشکیل عقد و به طور عام در تحقق هر عمل حقوقی ایفا می کند، نامی از آن به صورت عنصر جدای از رضا دیده نمی شود و در جایگاه شروط روانی، فقط از رضایت (consenternent) نام برده شده است. در نوشته های حقوقی گاه از «تراضی» با کلمه «اراده» (La Volonte) یاد شده است؛ آن هم بدون توجه به تمایز قصد انشا از رضا.[97]

    فصل دوم:مبانی و آثارحاکمیت اراده

    مبحث اول:حاکمیت اراده و آزادی قراردادی

    گفتار اول:اصل آزادی قراردادی

    بند اول:اصل آزادی قرارداد

    کلیات
    یکی از مفاهیم مذکور برای اصل یاد شده این است که عقود و قراردادها بین اشخاص علی الاصول نافذ است مگر آنکه قانون در مواردی منع کرده باشد. عده ای نیز ماده 10 قانون مدنی[98] را موید اصل آزادی قراردادها دانسته و اضافه نموده اند که فقهای امامیه دست کم در مبحث شرط از همین اصل به دلالت « المومنون عند شروطهم» پیروی کرده اند.[99] و سه عامل محدود کننده اصل مذکور را قانون (منظور قواعد امری) ، نظم عمومی و اخلاق حسنه دانسته اند. در تعریف دیگری از این اصل اشاره شده که هر کس می تواند به اراده خود تعهدات و قراردادهای الزام آوری را که از لحاظ قانون قابل اجراست و ضمانت اجرایی دارد قبول کند یا از قبول آن امتناع کند. برخی نیز اصل حاکمیت اراده و اصل آزادی مردم در معاملات (اصل آزادی قراردادها) را یکسان تلقی کرده اند.
    برخی از نویسندگان حقوقی معتقدند اصل آزادی قراردادها از اصل حاکمیت اراده منعشب شده است. به اعتقاد عده ای دیگر قاعده آزادی معاملات نه تنها از روح قانون مدنی بلکه از ماده 10 آن به صراحت استفاده می شود. در سایر کشورها نیز اصل آزادی قرارداد یکی از مباحث اصلی حقوق قراردادها را تشکیل می دهد. در حقوق انگلیس اصل یاد شده به عنوان یکی از اصول اساسی قراردادها مورد تاکید قرار گرفته اما مقررات قانونی در موارد خاصی از شمول وکلیت اصل کاسته اند قضات قرن 19 انگلیس معتقد بودند که ازاشخاص دارای اهلیت کامل بایستی برای انعقاد هرگونه قراردادی آزادی داشته باشند و قانون فقط در موارد خاصی که مبتنی بر انصاف است نظیر تدلیس یا اعمال نفوذ ناروا دخالت نماید و این صرفاً به این دلیل نیست که یک طرف قرارداد از نظر اقتصادی و مالی از طرف دیگر قوی تر است بنابراین قراردادهای استاندارد مورد حمایت قرار می گرفت هر چند که شرایط آن یکجانبه و از قبل تعیین گردیده بود و واقعاً صدق عنوان توافق بر آنها محل تامل بود. در مواردی هم که تهیه کننده کالاهای انحصاری چنین قراردادهایی را تنظیم میکرد. مشتری میبایست قرارداد را با همان شرایط از قبل تعیین شده می پذیرد یا از قبول آن امتناع می کرد که در اغلب موارد عملاً مجبور می شد که قرارداد را منعقد سازد مع الوصف به موجب مقررات خاصی از جمله در رابطه با قراردادهای استخدامی دولت عملاً دخالت کرده و اصل آزادی قراردادها مورد تاخت و تاز واقع شده است.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    در حقوق فرانسه در اواخر قرن 18 و اوایل 19 حقوق قراردادها متکی به اصل حاکمیت اراده بوده و سئوال اساسی که در این زمینه مطرح شده این است که چرا قراردادها نسبت به کسانی که آن منعقد نموده اند نافذ است؟ در پاسخ به این سئوال به ماده 1134 قانون مدنی فرانسه که مقرر داشته قرارداد قانون طرفین است استناد شده و استدلال شده که نفوذ و اعتبار قراردادها ناشی از اراده اشخاص است.[100]
    تئوری حاکمیت اراده در قرارداد بوسیله دکترین اقتصادی laissez – faire و جنبه های اخلاقی ـ به این معنی که فرد باید بهترین قاضی منافع خود باشد ـ تقویت شده و در حقیقت نتیجه تلاقی دو اراده می باشد که الزاماً توازن صحیحی از منافع طرفین مضاناً دو نتیجه عملی اصل حاکمیت اراده در قراردادها به شرح ذیل بیان شده است:
    1 ـ افراد بایستی برای انعقاد قرارداد یا عدم انعقاد قرارداد آزاد باشند.
    2 ـ افراد بایستی در انعقاد هرگونه و هر نوع قراردادی آزاد باشند و فقط محدودیتهای خاص ناظر بر منافع عمومی

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
    مانعی در این طریق به شماره می رود
    لذا طرفین قرارداد بر خلاف آنچه در حقوق رم مطمح نظر بود ـ که البته بعداً نیز مورد تجدید نظر قرار گرفت ـ مجبور بر انعقاد قراردادهای معین نبوده و حق انعقاد قراردادهای غیر معین را دارند. لازم به ذکر است که در هر دو سیستم حقوق انگلیسی و فرانسه اصل یاد شده و محدودیتهای اعمال شده بر اصل مشابهت دارد برخی دیگر سه نتیجه برای اصل آزادی قرارداد به شرح زیر بیان داشته اند:
    1 ـ آزادی قراردادی ( در انعقاد یا عدم انعقاد قرارداد(
    2 ـ قدرت تعهد آور قرارداد (نفوذ و اعتبار قرارداد (
    3 ـ اثر قرارداد در ارتباط با طرفین.
    در اصول قراردادهای بازرگانی بین المللی که بوسیله موسسه بین المللی وحدت حقوق خصوصی (UNIDROIT) متشکل از حقوق دانان کشورهای مختلف تنظیم گردیده به اصل مزبور عنایت شده و بیان داشتند که : « طرفین مختارند قرارداد منعقد نمایند و مفاد و محتوای آن را تعیین کنند.[101]
    در مواردی هم که به موجب اصل یاد شده قراردادی باطل تلقی میشود نظیر عقد ربوی مرحله ثبوتی عقد مطرح میباشد فلذا میتوان گفت که اصل حاکمیت اراده و شاخه آن بنام اصل آزادی قراردادها در احراز نفوذ و اعتبار یا بطلان عقد و شرایط ضمن آن مورد استفاده واقع می شود و پس از تشخیص این امر، فایده دیگری نخواهد داشت.

    بند دوم:اصل آزادی اراده

    الف: اصل آزادی اراده درفلسفه حقوق
    اراده یکی از عناصر تشکیل‏دهندهء شخصیت انسان و احترام به اراده انسان احترام به‏ شخصیت اوست.ظهور کمال شخصیت هر فرد منوط به این است که آزادی اراده داشته باشد زیرا در سایه آزادی اراده است که هر فرد می‏تواند کمالات خود را ظاهر سازد.پس برای این‏ که به شخصیت انسانی احترام گذاشته شود باید به اراده او احترام نها و قانون فقط وظیفه دارد که جلوی تعارض اراده‏ها را بگیرد.بنابراین،نباید تکلیفی بر انسان تحمیل کرد مگر این که‏ خود او آن تکلیف را بخواهد و چنین تکلیفی با قانون طبیعت وفق داشته باشد.پس اساس حق‏ و تکلیف مطلقا اراده افراد است.بنابراین،قانون در خدمت اراده افراد است و وظیفه آن،دفع‏ برخورد اراده‏هاست.[102] از این دیدگاه،اراده خلاق افراد منشاء تمام امور در زندگی اجتماعی و غایت نظم اجتماعی،خدمت به افرادی است که آن اجتماع را تشکیل‏ می‏دهند. برخی از فیلسوفان بر این عقیده هستند که مفهوم آزادی اراده چنان بدیهی است که‏ می‏توان آن را یکی از متعارف‏ترین مفاهیم فطری در نهاد انسان دانست‏.[103]
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    از نظر حقوقی، فردگرایان حتی نسبت به قانون از این حیث که حقوق و آزادی‏های فردی‏ را محدود می‏کند،بدبین هستند؛به این ترتیب،هر قانونی را از نظر اصول و مشرب فکری‏ خود«بد»می‏دانند،اما چون به‏هرحال،نبود قانون نیز ممکن است باعث هرج و مرج و در نتیجه تباهی و زوال حقوق و آزادی‏های خود فرد گردد،ناگریز به حاکمیت قانون تن در می‏دهند.اما هدف نهایی آنها این است که به تدریج از قلمرو اجرای قانون کاسته و بر دامنه‏ ابتکارات و فعالیت‏های فردی افزوده شود. از نظر آنها،اراده همانند اندیشه فرد از عناصر شخصیت انسان است؛قولی را از«کانت»نقل می‏کنند که به خوبی گویای این اندیشه‏ می‏باشد:«در موردی که شخص درباره دیگری تصمیم می‏گیرد،همیشه امکان بی‏عدالتی‏ می‏رود،ولی هنگامی که او برای خود امری را می‏خواهد،دیگر احتمال وقوع هیچ ظلمی وجود ندارد».[104]
    نفوذ چنین افکار و اندیشه‏هایی موجب طرح نظریه‏ای شد که در فلسفه حقوق از حیث‏ هدف به«نظریه حقوق فردی یا اصالت فرد»شهرت یافته است.از دیدگاه این مکتب،اشخاص‏ در برابر هم دارای استقلال و آزادی اراده هستند،اما چون گاهی ممکن است همین اراده‏ها به صورت مستقل و آزاد در جامعه با یکدیگر تعارض پیدا کنند،حقوق وظیفه دارد که به تنظیم روابط افراد بپرازد تا همزیستی آنها فراهم شود.قواعدی که افراد به رضا و اراده خود و در نتیجه‏ قرارداد اجتماعی به وجود آورده‏اند،هدفشان بسترسازی برای هماهنگی آزادی اراده افراد است.در پرتو چنین اندیشه‏ای عدالت نیز مفهوم ویژه خود را دارد.یعنی حقوق بدون توجه به‏ شایستگی و نیازمندی افراد،باید به تنظیم روابط حاکم بر اموالی که با اراده افراد مبادله شده‏ است،بپردازد؛دولت هیچ سهمی در توزیع ثروت و سنجش شایستگی‏های افراد ندارد و عدالت به مفهومی که ارسطو و دیگران گفته‏اند،«عدالت معاوضی»است.[105]
    باوجوداین،اصل استقلال اراده در تحولات فکری انسان تحول پیدا کرد به طوری که‏ جای خود را به بحث‏های تازه‏ای داد[106] حقوق خصوصی یکی از زمینه‏هایی است که اصل آزادی اراده در آنجا از دیرباز محل بحث بوده است.

    ب: اصل آزادی اراده درحقوق خصوصی
    در حقوق عمومی،عامل اجبار و عمل اقتدارگرایانه،نقشی مهم را ایفاء می‏کند و انسان در میان مجموعه‏ای از قواعد آمره (jus cogens) احاطه شده است و در برابر سازمان‏ها،تشکیلات‏ و نهادها ناگزیر از تسلیم و رضایت است، اعمال قوای عمومی،دولت،پلیس،قضات و مدیران‏ تجلی بخش حقوق عمومی است. اما در حقوق خصوصی،در
    نهایت امر،این اراده آزاد افراد است که شکل‏دهندهء روابط حقوقی است.در این قلمرو فرد در برابر فرد قرار می‏گیرد.در این‏ میان،نفس قرارداد،به مثابهء عالی‏ترین مظهر بروز اراده در حقوق خصوصی،در نظرها مجسم‏ می‏شود.بنابراین،ابتکارهای فردی و تلاقی قصد و رضای طرفین،ترجمان حقوق خصوصی‏ است.[107]
    نفوذ نظریه اصل آزادی اراده در قلمرو حقوق خصوصی منتهی به ستایش اراده آزاد انسان‏ و این باور گردید که اراده یگانه منبع تعهدات مدنی است.افراد هنگامی متعهد می‏شوند که‏ خود آن خواسته باشند و این خواهش اغلب در قالب قراردادها متبلور می‏شود.اصل آزادی‏ اراده به عنوان اصل متعالی در تمام روابط ابعاد اجتماعی الهام‏بخش«اصل آزادی قراردادها» بوده است..
    در عین حال،اگرچه قرارداد عالی‏ترین مظهر ابراز اراده در حقوق خصوصی است،اما اصل آزادی اراده فقط اختصاص به حقوق قراردادها ندارد،به عبارت دیگر در پرتو اندیشه‏ اصل آزادی اراده،در مسئولیت مدنی،مسولیت ناشی از تقصیر است؛در ارث، ورثه تابع اراده‏ مفروض متوفی هستند؛در حقوق مالکیت،مالکیت فردی محترم و محدودیت آن امری‏ استثنایی است؛در امور خانوادگی،طلاق مجاز است.[108] در حقوق بازرگانی، با تأثیر از اندیشه لیبرالیسم اقتصادی،اشخاص در عرصه‏ تجارت با تشکیل شرکت‏ها می‏توانند آزادانه و بدون مداخله دولت با یکدیگر و حتی با نهادهای دولتی رقابت کنند.باوجوداین، برخی از نویسندگان در توصیف اصل یاد شده عنوان کرده اند که آدمی در افعال و تروک آزاد است جز در موارد الزامات قانونی و در تالیف دیگری بیان داشته اند که منظور از اصل آزادی اراده این است که هرگاه عقدی واقع شود و به جهتی از جهات در نفوذ اراده متعاقدین شک شود از نظر ما باید از اصل آزادی قراردادها استفاده کرد و افزوده اند در حقوق ما اصل مزبور یک مبنای مسلم حقوقی است و اختصاص به ماده 10 قانون مدنی ندارد بلکه قلمرو آن بمراتب وسیع تر است این برداشت از اصل آزادی اراده به اصل آزادی قرارداد نزدیکتر است اصل آزادی اراده در مفهوم اعم خود محدوده به قرارداد نبوده ، بلکه ایقاعات و سایر افعال غیر حقوقی رادر میگیرد.

    بند سوم:قلمرو و آثار آزادی قراردادی
    هر چند که اصل آزادی قراردادها از روی ضرورتهای اجتماعی و اقتصادی و با عنوان یک وسیله مفید در حقوق موضوعه ایران پذیرفته شده است، اما تا جایی این اصل کلی قابل استناد و احترام است که با نظام اجتماعی و حقوقی معارض نباشد. ماده 10 قانون مدنی نفوذ قراردادهای خصوصی را منوط به عدم مخالفت صریح با قانون دانسته است. مضافاً بر اینکه ماده 975 قانون مدنی نیز بیان می دارد:[109]
    محکمه نمی تواند قوانین خارجی و یا قراردادهای خصوصی را که بر خلاف اخلاق حسنه بوده و یا به واسطه جریحه دار کردن احساسات جامعه یا به علت دیگر، مخالف با نظم عمومی محسوب می شود، به موقع اجرا گذارد؛ اگر چه اجرای قوانین مزبور اصولاً مجاز باشد.
    از آنجایی که از اصل مذکور نتایج مختلفی حاصل می شود لذا قلمرو و اجرا و اعمال اصل آزادی قرارداد در هر مورد متفاوت خواهد بود. چنانچه اصل مزبور به عنوان قاعده ای که مبین آزادی افراد در انعقاد و عدم انعقاد قرارداد است مورد توجه قرار گیرد قلمرو و اعمال اصل گسترده بوده و شامل کلیه عقود و قراردادها اعم از معین و غیر معین خواهد بود چرا که افراد آزادند عقود معین یا غیر معین را در روابط حقوقی میان خود مورد توافق قرار داده یا از انعقاد آن استنکاف نمایند. اما در صورتی که نتیجه دیگر اصل حاکمیت اراده که همان اعتبار و نفوذ قراردادهای بی نام و غیر معین است مدنظر باشد بدیهی است قلمرو و اعمال اصل نیز محدوئد به عقود بی نام خواهد بود.اما آنچه در این خصوص قابل ذکر است اینکه کاربرد عمده اصل مذکور در مرحله ثبوتی است به عبارت دیگر در مرحله وجود یا عدم وجود قرارداد به آن استناد می شود و پس از احراز وجود و اعتبار خود قرارداد و در ادامه آن یعنی تنظیم روابط حقوقی متعاملین و بررسی آثار و نتایج عقد، اصل مذکور کارایی نخواهد داشت. در تفسیر قراردادها نیز هر چند به اصل حاکمیت اراده یا اصل آزادی قراردادها تکیه میشود لیکن چنین استنادی فقط در مرحله ثبوتی است به عنوان مثال استدلال می شود که به استناد اصل حاکمیت اراده آزادی قراردادها بیمه معتبر و نافذ است اما در خصوص همان قراراداد بیمه و اینکه چه آثار و نتایجی برای طرفین و اشخاص ثالث در بر دارد و در مقام اختلاف در تعبیر و تفسیر مفاد قرارداد ، اصل آزادی قراردادها کارایی نخواهد داشت.

    گفتار دوم:اصل حاکمیت اراده

    کلیات
    اصل حاکمیت اراده معمولاً مترادف اصل آزادی قرارداد استعمال شده است به اعتقاد بعضی حقوق دانان حاکمیت اراده به عنوان یک اصل دو فقه اسلامی که اساس اقتباس مقررات حقوقی ایران است با عنایت معروف ” العقود تابعه للقصود [110]” شناخته شده است و حاکمیت اراده به عنوان یک اصل در ماده 191 قانون مدنی [111]. انعکاس یافته و برای قصد انشاء به عنوان خالق عقد و تعیین کننده توابع و حدود و آثار آن نقش اصلی و تعیین کننده شناخته است و افزوده اند که از اص
    ل حاکمیت اراده در اعمال حقوقی آزادی شخص در انشای عمل حقوقی و اینکه مبادرت به تشکیل عقد بکند یا نکند و نیز در انتخاب نوع عقد و تعیین حدود آثار آن و مشروط ضمن عقد نتیجه می شود بنابراین از دید این عده اصل حاکمیت اراده در حقوق جدید همان قاعده فقهی العقود تابعه للقصود میباشد و در جای دیگری افزوده اند که مطابق اصل حاکمیت اراده در قراردادها “العقود تابعه للقصود” اصل تحقق قرارداد و همه آثار و حقوق و تعهدات ناشی از آن “جز آثار ذات عقد ” با رعایت شرایط قانونی وابسته به اراده انشاء کنندگان آن است و هرگز قراردادی به شخصی که آن اراده نکرده است تحمیل نخواهد شد مگر در موارد استثنایی قانونی که مصلحت نظام حکومتی آن را ایحاب کند مانند تحمیل فروش زمین مورد نیاز طرحهای مصوب دولتی به دولت که طبق مقررات قانونی به مالک آن تحمیل میشود که در این مورد در صورت خودداری مالک از انشاء بیع اراده دولت جایگزین اراده مالک میشود.[112]
    مفهوم دیگری که برای اصل حاکمیت اراده بیان شده این است که طرفین قرارداد یا معامله میتواند در قراردادها و معاملات خود هر چه بخواهد تعهد کنند بنابراین در قراردادها اصل ، نفوذ یا صحت است و این اصل جزئی از اصاله الاباحه[113] می باشد و افزوده اند که اصل حاکمیت اراده حدودی ندارد مگر آنچه مخالف صریح قانون باشد.[114]
    همین عده معنی دومی برای حاکمیت اراده قائل شده و اظهار عقیده نموده اند که معنی دیگر حاکمیت اراده یا اصل آزادی مردم در معاملات از جهت صورت این است که امروز لفظ یا الفاظی که طرفین عقد یا معامله استعمال میکنند ارزش تشریفاتی معینی ندارد بلکه لفظ و یا الفاظ مزبور کاشف از قصد و رضای طرفین است پس از الفاظ ایجاب و قبول درحقوق امروز تابع قصد است و اضافه نموده اند امروز چون بخواهد قراردادها رااجرا یا تفسیر کنند قاضی ملزم نیست که لفظ را به خودی خود مورد توجه قرارداده و مستقلاً آن را ملاحظه کند بلکه باید از حدود الفاظ خارج شده و از تمام مضمون سند و از تمام معلوماتی که از آن جمله در دست دارد استنباط مطلب کند و قصد صاحبان معامله را دریابد براساس نظریه فوق اصل حاکمیت اراده به معنی اصل آزادی قراردادها شناخته شده و از طرفی اصل نفوذ و اعتبار تعهدات با اصل صحت به یک مفهوم پنداشته شده است در حالی که اصل صحت مفهوم دیگری غیر از اصل نفوذ و اعتبار تعهدات دارد و نمیتوان هر دو را به یک معنی پنداشت.[115]
    پاره ای دیگر از نویسندگان[116] بدون ارائه تعریفی از اصل حاکمیت اراده نتایج آن را بیان داشته و معتقدند نتایج اصل یاد شده این است که اولاً اشخاص آزادند عقودی را که می خواهند بین خود ببندند و یا برعکس از قبول هرگونه الزامی خودداری کنند ثانیاً اشخاص آزادند که بر پایه تساوی درباره شرایط عقد به مباحثه بپردازند و محتویات و موضوع آن را تعیین کنند و این دو نتیجه را ناشی از ماده 10 قانون مدنی دانسته اند. شعبه 24 دیوان عالی کشور طی دادنامه شماره 552/24 مورخ 5/8/72در پرونده کلاسه 3/7177 ـ 24 اظهار نموده که “… اصل حاکمیت اراده افراد در تنظیم قراردادهای خصوصی به موجب ماده 10 ق. م پذیرفته شده است”برخی دیگر نیز اصل حاکمیت اراده را به معنای استقلال اراده[117] دانسته و نظر داده اند که مقصود از حاکمیت قراردادهای خصوصی نیز همین است و معادل تقریبی آ ن در فقه اصل اباحه بوده و سپس اصطلاح اصل حاکمیت اراده را معادل اصل آزادی اراده دانسته و افزوده اند که منظور ، اراده گزینش فعل یا ترک چیزی است و هرگاه الزامی از الزامات قانونی مانع اعمال اراده آدمی نگردد اراده او در فعل و ترک نافذ است و از نظر قانونی قابل ترتیب اثر است خواه در عقود و قراردادها باشد خواه در ایقاعات و خواه در غیر اینها.
    عده ای نیز در توضیح اصل حاکمیت اراده یادآور شده اند که اصل مذکور یک اصل مهم فلسفی است که نه تنها در زمینه قراردادها بلکه در دیگر مباحث حقوق و حتی فلسفه و اقتصاد از قرن پیش مطرح و مورد بحث و منشاء اثر بوده است و معتقدند که اصل حاکمیت اراده و آزادی قراردادها امروزه اهمیت خود را در حقوق حفظ نموده و عقد قرارداد و تنظیم شرایط آن اصولاً آزاد است لیکن هر وقت مصلحت جامعه اقتضا کند دولت دخالت خواهد کرد و آزادی طرفین قرارداد را در راه تامین مصلحت اجتماعی محدود خواهد ساخت از جمله قوانین مربوط به نظم عمومی محدود کننده اصل حاکمیت اراده و آزادی قراردادهاست و اضافه نموده اند که قانون مدنی برای تسهیل معاملات وروابط حقوقی مردم ارزش و احترامی بیش از حقوق قدیم برای اصل حاکمیت اراده و آزادی قراردادها قائل شده و به موجب ماده 10 قانون مدنی قراردادهای منعقده بین اشخاصی هر شکل و عنوانی داشته باشد معتبر شناخته شده اند و چهار نتیجه بر اصل حاکمیت اراده قائل شده اند.[118]
    الف ـ فرد در عقد و عدم عقد قرارداد مخیر است و نمی توان او را مجبور به بستن قرارداد کرد و اصولاً افراد می توانند به میل خود محتوی و آثار قرارداد را تعیین کنند که این آزادی در اصطلاح حقوقی آزادی قراردادی یا آزادی قراردادها نامیده می شود و آن
    مصداق اساسی و قسمت عمده اصل حاکمیت اراده میدانند به موجب این آزادی افراد می توانند روابط قراردادی خود را بدان گونه که می خواهند تنظیم کنند و مکلف نیستند از نمونه هایی که قانون در اختیار شان گذاشته است استفاده کنند ممکن است افراد قراردادی منعقد کنند که جزء هیچیک از عقود معین نباشد. ب ـ پس از انعقاد قرارداد ، اراده متعاقدین باید محترم شمرده شود و مقامات عمومی حق تغییر و تجدید نظر در آثار قرارداد و تعهدات طرفین را ندارند.
    ج ـ از لحاظ شکل ، قراردادها جز در موارد استثنایی تابع تشریفات خاصی نبوده و رضایی هستند. د ـ اصل حاکمیت اراده اقتضا میکند که در تفسیر قرارداد به آنچه طرفین خواسته اند توجه شود الفاظ قرارداد مقدس و قاطع شمرده نمیشوند و تا حدی معتبر هستند که مبین اراده واقعی طرفین قرارداد باشند.بطوری که ملاحظه می شود اصل حاکمیت اراده در مفهوم اعم از خود شامل عقود و ایقاعات و سایر اعمال انسانهاست در حالیکه در معنی اخص خود ویژه اخص خود ویژه قراردادها در نظر گرفته شده است.
    1.اصل استقلال اراده
    این اصطلاح بعضاً مورد استفاده واقع شده و آن را مترادف اصل آزادی اراده و اصل حاکمیت اراده و اصل اباحه دانسته اند و و افزوده اند که فقها از این اصل در اثبات مشروعیت عقود بی نام فراوان بهره گرفته اند.
    2. اصل اباحه
    به نظر برخی اصل اباحه در قلمرو و اصل آزادی اراده بکار رفته و در عقود و خارج از عقود جریان دارد و جنبه مذهبی دارد و در فرهنگ بشری سابقه قدمت آن بیشتراز اصل آزادی اراده میباشد و اساس اصل اباحه این است که استفاده از آنچه که طبیعت در اختیار بشر نهاده است علی الاوصول نیاز به تجویز از طریق قانون آسمانی ندارد مگر اینکه قانون گذار بوضوح در مورد ویژه ای استفاده از چیزی را منع کرده باشد و در جای دیگر گفته اند که نبودن منع مطلقاً در افعال و تروک و معادل اصل آزادی اراده است و در ترمینولوژی حقوق اشاره شده که معنی اصل مذکور این است که انسان نسبت به اشیاء موجود در خارج حق هرگونه دخل و تصرف را دارد مگر در مواردی که قانون منع کرده باشد و این اصل ضامن آزادی اراده افراد در معاملات است و ماده 10 و 754 قانون مدنی موید این است در توضیح اصل مذکور (اصاله الاباحه) اشاره شده است که هرگاه در حلال و یا حرام بودن چیزی تردید کنیم اصل اباحه جاری کرده حکم به عدم حرمت می دهیم زیرا آنچه نیازمند نص است الزامات قانونی است والا عدم الزامات قانونی احتیاجی به نص ندارد پس اصل در اشیاء قبل از ورود شرع اباحه است و افزوده اند که بحث در اصل اباحه دایر بین جواز و منع است و ناظر به جواز انتفاع از اعیان خارجه است در مقابل اصل یاد شده اصاله الحظر مورد اشاره قرار گرفته لیکن با مقایسه آن دو برخی تحلیل نموده اند که اصل اباحه می باشد نه منع و دلیل آن را نیز عقل نسبت داده و افزوده اند که نعم الهی برای استفاده بندگان میباشد ومنع از بهره برداری اشیاء و انتفاع از آن با فلسفه خلق آن منافع عقلاً منافات دارد . برخی نیز معتقدند که در دین اسلام آنچه ممنوع است و حرمت دارد باید مورد تصریح واقع شود و آنچه را که مردم مجاز به انجام آن هستند لزومی به ذکرش نیست و افزوده اند مثلاً در معاملات شرع اصرار بر این دارد که عقود عقلانی و عرفی را تایید کند و فقط آنهایی نهی شده که مورد تصریح شارع قرار گرفته باشد نظیر آیه شریفه لاتاکلوا اموالکم بینکم بالباطل الا ان تکون تجاره عن تراض در خصوص اصل اباحه اشاره شده که اصل عملی موضوعی و حکمی میباشد یعنی هم میتواند مثبت حکم باشد و هم مثبت موضوع البته در این معنی اصل اباحه هنگامی جریان مییابد که در خصوص مباح یا ممنوع بودن عملی شک و تردید حاصل شود که بنا را برجواز و اباحه قرار خواهیم داد..
    3. اصل نفوذ و اعتبار عقود و تعهدات در اکثر نوشته های حقوقی از این اصل سخن در میان نیامده و فقط برخی از حقوق دانان به اصل مذکور اشاره نموده اند برخی اظهار عقیده نموده اند که منظور از اصل اعتبار تعهدات این است که تعهداتی که انسان به اختیار خود می پذیرد نافذ است مگر در خصوص مواردی که قانون صریحاً منع کرده باشد و اضافه نموده اند که این اصل شاخه ای از اصل حاکمیت اراده ( یا اصل استقلال اراده )میباشد. در اثر دیگری نیز اشاره نموده اند که این اصل هنوز در جایی ابراز نشده است و معنی این است که هر تعهد که اراده انسان در پیدایش آن دخالت داشته باشد علی الاوصول معتبر است مگر اینکه قانون ویژه ای تعهدی را غیر معتبر بشناسد بنابراین اصل یاد شده راهنمای تشخیص درستی و نادرستی تعهدات مخصوصاً تعهدات بی نام است فرق آن با اصل آزادی قراردادها این است که ماده 10 قانون مدنی ویژه عقود است پس شعاع عمل اصل اعتبار تعهدات به مراتت وسیع تر از اصل آزادی قراردادهاست و پیشنهاد نموده اند که بهتر بود به جای ماده 10 قانون مدنی ماده ای که حاکی از اصل اعتبار تعهدات باشد مورد توجه قرار می گرفت.
    4. برخی دیگر از حقوق دادنان نیز با طرح این سئوال که آیا فقط عقودی هستند که شارع از آنها حمایت کرده است و به عبارت دیگر آن شرع و قانون هر عقدی را باید جداگانه اعتبار بخشیده و نافذ شمارد و اگر عقدی بین مردم منعقد می شود مادام که مورد تایید شرع قرار نگرفته قابل حمایت نبوده و معتبر نیست یا آنکه شرع با یک امضای کلی کلیه عقود تراض غیر مخالف با نصوص خاصه شرعیه را تنفیذ کرده و گفته که همه عقود نافذ است مگر خلاف آن بیان شده باشد پاسخ داده اند که نهی شده معتبر دانسته است و این همان اصل نفوذ و اعتبار عقد است و کاربردآن در م
    عتبر دانستن عقود عقلانی و بی نام است و معنی آن در حقوق امروزی اصل آزادی قراردادهاست و دلیل پاسخ فوق را از جمله آیه شریفه لاتاکلوا اموالکم بینکم بالباطل الا ان تکون تجاره عن تراض و همچنین آیه اوفوا بالعقود دانسته اند. همچنین در اثر دیگری اشاره نموده اند که بعضی از حقوق دانان معاصر چنین تصور کرده اند که با اصل صحت بسیاری از تاسیسات و قراردادهایی که در صدر اسلام وجود نداشته از قبیل بیمه قابل توجیه است و اینطور استدلال میکنند که چون در صحت این عقود و قراردادها شک بوجود می آید اصل را بر صحت بر میگیریم و این اعمال حقوقی را صحیح تلقی میکنیم در حالی که اعتبار آنها ناشی از اصل صحت نیست زیرا اصل صحت در مواردی استفاده می شود که معامله یا قراردادی که باید تحت ضوابط و شرایط معینی تحقق یابد مورد شک قرار میگیرد اینجاست که اصل صحت مداخله می کند و عمل تحقق یافته را صحیح تلقی میسازد ماده 223 قانون که موید این اصل می باشد مقرر داشته : ” هر معامله که واقع شده باشد محمول بر صحت است مگر اینکه فساد آن معلوم شود”.
    این نکته ظریف و اساسی که مورد عنایت قرار گرفته از دید بسیاری از نویسندگان مخفی بوده لیکن در پاره ای از نوشته های حقوقی استدلال مذکور بطور گذرا مورد توجه قرار گرفته است. . جمع بندی نظریات ارائه شده در خصوص اصل آزادی قرارداد و سایر عناوین
    الف ـ اصل حاکمیت اراده در مفهوم اعم خود قلمرو و وسیعتری نسبت به اصل آزادی قراردادها دارد زیرا اصل حاکمیت اراده غیر از قراردادها ، ایقاعات نظیر ابراء اخذ به شفعه ، فسخ معاملات و سایر اعمال و افعال اشخاص را در بر می گیرد در حالیکه موضوع منحصر اصل آزادی قراردادها، عقود میباشد.
    ب – از مجموع نظریات عنوان شده برای اصل حاکمیت اراده (در مفهوم اعم یا اخص (مفاهیم ذیل مورد نظر واقع شده است:
    1 ـ اشخاص در افعال و تروک آزادند.
    .2 اگر قراردادی منعقد شود و در نفوذ اراده متعاقدین شک شود به موجب اصل یاد شده قرارداد مزبور معتبر است.
    3. اصل حاکمیت اراده همان قاعده العقود تابعه للقصود است[119]
    4. اصل حاکمیت اراده جزئی از اصاله الاباحه میباشد
    5. منظور از اصل حاکمیت اراده این است که در قراردادها ، اصل نفوذ یا صحت[120]

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      رقص در اسلام- قسمت ۸ ...

    و به راستى کسى که این صفات چهار گانه را دارد انسان موفق و خوشبخت و پیروزى است، در میان مردم محبوب، و در پیشگاه خدا عزیز است.
    از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نقل شده: «بیشترین چیزى که سبب مى‏شود امت من به خاطر آن وارد بهشت شوند تقواى الهى و حسن خلق است».[۱۴۸]
    آیه ۵۹ سوره احزاب:
    شأن نزول:
    آن ایام زنان مسلمان به مسجد مى‏رفتند و پشت سر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نماز مى‏گذاردند، هنگام شب موقعى که براى نماز مغرب و عشاء مى‏رفتند بعضى از جوانان هرزه و اوباش بر سر راه آنها مى‏نشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار مى‏دادند و مزاحم آنان مى‏شدند.
    آیه نازل شد و به آنها دستور داد حجاب خود را بطور کامل رعایت کنند تا به خوبى شناخته شوند و کسى بهانه مزاحمت پیدا نکند.
    تفسیر:
    اخطار شدید به مزاحمان و شایعه پراکنان! به دنبال نهى از ایذاء رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) و مؤمنان در آیات گذشته، در اینجا روى یکى از موارد ایذاء تکیه کرده و براى پیشگیرى از آن از دو طریق اقدام مى‏کند.
    در قسمت اول مى‏گوید: «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنین بگو: جلبابها [روسرى‏هاى بلند] خود را بر خویش فرو افکنند این کار براى این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است» و اگر تاکنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ).
    هدف این است که زنان مسلمان در پوشیدن حجاب سهل‏انگار و بى‏اعتنا نباشند مثل بعضى از زنان بى‏بندوبار که در عین داشتن حجاب آن چنان بى‏پروا و لاابالى هستند که غالبا قسمتهایى از بدنهاى آنان نمایان است و همین معنى توجه افراد هرزه را به آنها جلب مى‏کند.
    و از آنجا که نزول این حکم، جمعى از زنان با ایمان را نسبت به گذشته پریشان مى‏ساخت، در پایان آیه مى‏افزاید: «خداوند همواره آمرزنده و مهربان است» (وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً).
    هر گاه از شما تاکنون در این امر کوتاهى شده چون بر اثر جهل و نادانى بوده است خداوند شما را خواهد بخشید، توبه کنید و به سوى او باز گردید، و وظیفه عفت و پوشش را به خوبى انجام دهید.[۱۴۹]
    آیه ۳۰سوره نور:
    شأن نزول:
    از امام باقر علیه السّلام چنین نقل شده است که جوانى از انصار در مسیر خود با زنى رو برو شد. چهره آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد تا اینکه وارد کوچه تنگى شد باز همچنان به پشت سر خود نگاه مى‏کرد ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزى استخوان یا قطعه شیشه‏اى که در دیوار بود صورتش را شکافت! با خود گفت به خدا سوگند من خدمت پیامبر مى‏روم و این ماجرا را باز گو مى‏کنم، هنگامى که چشم رسول خدا به او افتاد فرمود: چه شده است؟ جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام جبرئیل، پیک وحى خدا نازل شد و آیه مورد بحث را آورد.
    تفسیر: مبارزه با چشم چرانى و ترک حجاب: پیش از این گفته‏ایم که این سوره در حقیقت سوره عفت و پاکدامنى و پاکسازى از انحرافات جنسى است، در اینجا احکام نگاه کردن و چشم چرانى و حجاب را بیان مى‏دارد.
    نخست مى‏گوید: «به مؤمنان بگو: چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند» (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ).
    و از آنجا که گاه به نظر مى‏رسد که چرا اسلام از این کار که با شهوت و خواست دل بسیارى هماهنگ است نهى کرده، در دنباله آیه مى‏فرماید: «این براى آنها پاکیزه‏تر است» (ذلِکَ أَزْکى‏ لَهُمْ).
    سپس به عنوان اخطار براى کسانى که نگاه هوس‏آلود و آگاهانه به زنان نامحرم مى‏افکنند و گاه آن را غیر اختیارى قلمداد مى‏کنند، مى‏گوید: «خداوند از آنچه انجام مى‏دهید آگاه است» (إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ).[۱۵۰]
    همانگونه که متوجه شدید در قرآن، هیچ اشاره ای به رقص و حرمت آن نشده است، البته در قرآن آیات روشن و صریحی هست که انسان ها را از پرداختن به لهو و لعب و کارهای بی فایده و عبث نهی می کند و انسان را به وقار و متانت و رشد شخصیت فرا می خواند. هر رقصی اگر مصداق لهو و لعب حرام باشد، این نهی های قرآن شامل آن می شود، امّا باید توجه داشت که هر لهوی حرام نیست. فقیه شیعی آیت الله بروجردی (رضوان الله علیه) فرموده اند: هرچند حرمت بعضی از اقسام لهو، قطعی است، اما حرمت مطلق لهو نیست، زیرا لهو حرام آن است که موجب خروج انسان از حالت طبیعی گردد، چنانکه حالت مستی به فرد شراب خوار دست می دهد و باعث زوال عقل او می گردد و اختیار از او سلب می شود.[۱۵۱]
    با توجه به تعریف های گنگی که از مجالس لهو و لعب می شود با ذکر یک مثال از این مجالس می توان گفت: مجالس عیّاشی که با ارتکاب محرّمات مانند قمار و مشروب و غیره تهیه می شود، مجالس لهوی است که شرکت در آن حرام است.
    برخی از مفسران معاصر، یکی از مصادیق مردم زمان جاهلیت و الگو گیری از کار مشرکان در خصوص کف زدن و سوت زدن، مجالس سماع صوفیان و موسیقی ساختن در مدح پیامبر (صلّی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) دانسته اند، مثلاً محققان ارجمند تفسیر نمونه، در آخر آیۀ ۳۵ سوره انفال که خداوند می فرماید: «و ما کان صلاتهم عند البیت الامکاءً و تصدیهً فذوقوا العذاب بما کنتم تکفرون؛ و نماز شان در خانۀ خدا جز سوت کشیدن و کف زدن نبود، پس به سزای آن که کفر می ورزیدید، این عذاب را بچشید.» آورده اند، با کمال تعجب در عصر ما کسانی هستند که با تکرار اعمال زمان جاهلیت، خود را در صف عبادت کنندگان می پندارند، آیات قرآن و گاهی اشعاری در مدح پیامبر و علی (علیهما السلام) است با نغمه های موسیقی توأم می کنند و حرکاتی شبیه رقص به سر وگردن و دست های خود می دهند و نام آن را بزرگداشت این مقدسات می گذارند. این اعمال گاهی به نام وجد و سماع و زمانی به نام ذکر و حال و گاهی به نام های دیگر در خانقاه ها و غیر خانقاه ها انجام می گیرد، در حالی که اسلام از همه این کارها بیزار است و این اعمال نمونه دیگری از اعمال جاهلی است.[۱۵۲]
    دیدگاه فوق شاید نتیجه درستی از آیه شریفه نباشد، چون اولاً: نماز و عبادت کافران در کنار خانه خدا، همین سوت کشیدن و دست زدن بوده است، اما سماع و رقص صوفیانه، هر چند که مورد اشکال بسیاری از عالمان شیعه و سنی قرار گرفته است، ولی الگویی از کار مشرکان در عبادت حق نیست. ثانیاً: شعر و موسیقی ساختن در مدح پیامبر و علی (علیهما السلام) اگر مفسده انگیز نباشد از نظر فقها بی اشکال است و امری است که اکنون در جمهوری اسلامی هم رایج است .
    خلاصه این که آیه شریفه می رساند که عبادت آن مردم، سوت زدن و کف زدن بوده است.
    علامه طباطبائی (ره) در ذیل همین آیه و نیز در بحث روایتی که به این مناسبت می کند، کف زدن و سوت کشیدن را همان نماز و عبادت جاهلی می داند و هیچگاه از آیه این نتیجه را نمی گیرد که امروز هم کف زدن مردم مسلمان در مناسبت های شادی و تشویق، پرتوی از کار مشرکان است.[۱۵۳]
    جلال الدین سیوطی در((الدار المنثور)) در شأن نزول این آیه از سعید بن جبیر نقل می کند که: قریش با پیامبر(صلّی الله علیه و آله) معارضه می کردند لذا در هنگام طواف، ایشان را مسخره می کردند و سوت می کشیدند و دست می زدند، بخاطر همین آیه شریفه نازل شد.[۱۵۴]
    مرحوم امین الاسلام طبرسی در مجمع البیان می نویسد: روایت شده هنگامی که پیامبر در کنار حجرالاسود، رو به سوی شمال می ایستاد(که هم مقابل کعبه باشد و هم بیت المقدس) و مشغول نماز می شد، دو نفر از طائفه((بنی سهم)) در طرف راست و چپ آن حضرت می ایستادند، یکی صیحه و دیگری کف می زد تا نماز پیامبر (صلّی الله علیه و آله) را مشوش کنند.[۱۵۵]
    ۴٫۲٫ دیدگاه روایت
    در روایت و احادیث فقط در یک مورد بطور مستقیم به رقص، اشاره شده است.
    روایتی از حضرت صادق (علیه السلام) نقل شده است که در آن عنوان «زفن» آمده و از آن نهی شده است و این واژه به گزارش اهل لغت، هم معنا و مرادف رقص است. روایت این است: محمد بن یعقوب کلینی از علی بن ابراهیم از پدرش ابراهیم بن هاشم از نوفلی از سکونی از حضرت صادق (علیه السلام) نقل می کند که پیامبر گرامی (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: أنهاکم عن الزفن و المزمار و عن الکوبات و الکبرات؛ من شما را از رقص و نی زدن و شطرنج و طبل کوبیدن باز می دارم.[۱۵۶]
    در این روایت چهار چیز مورد نهی پیامبر واقع شده است: رقص، نی، طبل زدن و شطرنج. می دانیم که بسیاری از فقها طبل زدن و نی زدن را اگر مفسده انگیز نباشد بی اشکال می دانند و برخی از آنان نیز مثل حضرت امام خمینی، شطرنج بازی را با وجود آنکه روایات زیادی در نهی و مذمت آن وارد شده، اگر از حالت قمار بیرون آمده باشد، بی اشکال می دانند، حال آنکه حضرت امام حرمت آن را تحت موضوع قمار نگریسته اند و هرگاه از مصادیق این عنوان نبوده و صرفاً یک وسیلۀ ورزشی و سرگرمی باشد، حرام نیست. نی زدن و طبل کوبیدن هم اگر مفسده ای مثل آزار و اذیت دیگران و ترویج اشعار باطل نداشته باشد حرام نیست. همواره شاهدیم طبل های گوناگون را در مراسم مختلف عزا و عروسی و حتی در حضور روحانیون و متشرعان می زنند، یا نی که در موسیقی های مختلف حتی در حضور حضرت امام، انواع نی ها را همراه با سرود انقلابی و عاطفی مختلف می نواختند. در این روایت فقط رقص می ماند، این رقص هم به فتوای جمعی از فقها چه برای مردان و چه برای زنان، اگر هم مفسده ای نباشد، بی اشکال است و همانند نی و شطرنج و طبل است. در آن روایت نهی در مورد سه موضوع آمده است درمورد رقص هم آمده، چطور ما آن سه را اگر مفسده انگیز نباشد بی اشکال بدانیم، اما رقص را بی اشکال ندانیم.
    برخی از فقها گفته اند آن رقصی که در روایت، پیامبر (صلّی الله علیه و آله) مردم را از آن نهی فرموده، رقصی بوده که در دوره جاهلیت رواج داشته است و اگر باز در دورۀ ائمه معصوم (علیهم السلام) نهی شده، از آن جهت بوده که در دورۀ خلفای اموی و عباسی تربیت ((قَینه، کنیزکان آوازه خوان و رقاص)) که بتوانند خوب برقصند و ساقی باشند، مورد استقبال اعیان و درباریان بوده است. (خلفای اموی و عباسی که غرق در عیش و عشرت بودند، از وجود این بردگان و کنیزان هرگونه بهره کشی می کردند، بیشتر تمتع خلفا از کسانی بود که به کرشمه چند کار انجام می دادند، دف در کف، اشعار را می خواندند و می رقصیدند و باده در دست خلیفه سرمست از نخوت و غرور را بیهوش و مدهوش حرکات و عشوه گری های خود می کردند. ولید بن یزید مدام خواهان تکرار آواز می شد، بطوریکه عقل او گسسته و شروع به بوسیدن سرتاپای مغنّی می کرد و سپس هزار دینار طلا به او می بخشید.)[۱۵۷]
    نتیجه تصویری برای موضوع هوش
    احادیث دیگری در خصوص حرمت رقص مطرح شده که در واقع به خود رقص اختصاص ندارد بلکه موضوعات حرامی است که در حین رقص برخی افراد مرتکب آن می شوند.
    روایت از فضاله بن عبید از رسول اکرم که فرموده اند: سه گروه اند که از آنها سؤال نمی شود: مردی که جماعت را رها کند و به مخالفت امامش بپردازد و در عصیان بمیرد، کنیز و برده ی فراری که بمیرد، زنی که شوهرش غیبت کرده (مرده است) و برای امورات دنیا خود را نمایان سازد، پس از اینها سؤال نمی شود.[۱۵۸]
    وجه دلالت از حدیث: همانا وقتی زن از خانه اش خارج می شود در حالی که کشف حجاب کرده است و آنچه که باید می پوشانده آشکار نموده باشد، او از اهل آتش است، چراکه کاری را انجام داده که برایش حلال نبوده است و آن تبرّج و خودنمایی است، گناه بودن خارج شدن او به این صورت مقید به این نیست که شوهرش نباشد یا اینکه برای امور دنیا نباشد، حرام است، این قید وارد شده در حدیث بخاطر امور غالبی است که زن وقتی ولی یا همسر بر او باشد آزادی عمل ندارد.[۱۵۹]
    أسامه بن زید گفته است: رسول خدا به من قبطیه را داد که دحیه کلبی به او هدیه داده بود، پس من او را زنم قرار دادم، پس رسول خدا پرسید با قبطیه چه کردی؟ گفتم او را به همسری قبول کردم، پس فرمود: برو و زیر لباس او زیر پوش قرار بده که من می ترسم استخوان هایش وصف شود.[۱۶۰]
    این حدیث روشن می کند که جایز نیست زن لباس نازک بپوشد، آن قدر که زیر آن معلوم شود.
    ابو هریره از رسول خدا روایت می کند: خداوند بر فرزندان آدم لذت ها از زنا را حرام کرده است، زنای چشم نگاه کردن است و زنای زبان سخن گفتن است و زنای گوش شنیدن است و زنای دست ها، گرفتن است و پاها رفتن است،نفس اینهارا می خواهد.[۱۶۱]
    این حدیث دلالت بر حرمت نگاه کردن و دست گرفتن نامحرم است که میل نفس است و سبب ارتکاب گناه می شود که شارع آن را نهی نموده است.
    زنی که حرکات رقص را انجام می دهد بیشتر اجزاء بدنش آشکار می شود و در این حالت همه ی اهل علم اجماع دارند که جایز نیست نگاه مردان بر زنان و حرام می باشد. پس شأن حکم رقص حرام، همان شأنی است که بوسیله آن به حرام رسیده می شود.
    زمانی که مردی همراه همسرش در حضور مردم می رقصد یا از طریقی مانند فیلمبرداری مردم می بینند سه امر صورت می گیرد:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

     

    آشکار شدن زن برای نامحرم که حلال نیست دیده شود، ۲- نگاه کردن مردان نامحرم به زن یا زنان نامحرم به مرد، ۳- نبودن غیرت مرد نسبت به همسرش.

    غیرت از صفات مومن است و کسی که نسبت به محارمش غیرت نداشته باشد در روز قیامت خدا به او نگاه نمی کند و ممکن نیست که به بهشت داخل شود، چرا که آنچه سزاوار است را رها ساخته است.
    دلیل بر اینکه غیرت از صفات مؤمنان است روایات وارد شده است.
    از ابو هریره بیان شده است که رسول خدا فرمودند: که خداوند غیرتمند است و مؤمن همانا غیور است. غیرت خداوند این است که برای مؤمن آنچه حرام است را بیان می کند، و در روایت دیگری است که: از غیرت خدا این است که گناهانی که از حرام های الهی است را برای مؤمن بیان کند.[۱۶۲]
    هنگامی که مردی با زن نامحرمی برقصد در آن امور هفت گانه است: ۱- ظاهر شدن زن برای کسی که حلال نیست به آن نگاه کند. ۲- نگاه کسی که بااو می رقصد به بدن زن بدون سببی که جایز باشد. ۳- بی غیرتی هنگامی که این زن دارای شوهر یا محرمی باشد. ۴- لمس کردن مرد نامحرم اعضاء بدن زن را در حالتی که دلیل جایز وجود ندارد. ۵- ایجاد شهوت و انگیزه برای دفع غریزه بوسیله ی انجام گناه. ۶- خلوت کردن با زن نامحرم هنگامی که زن با مرد ناحرم بدون حضور مردم برقصند. ۷- اختلاط مردان با زنان هنگامی که آنها در عموم مردم برقصند.
    آراء فقها اتفاق دارد بر اینکه حرام است که مرد بالغ چیزی از زنی که جوان و نامحرم است را لمس کند، هنگامی که جایگاه ضرورت یا حاجت نباشد، اگر چه از روی شهوت نباشد و از گناه هنگام لمس کردن هم ایمن باشد. همچنین حلال نیست که همانا مرد با زن نامحرم مصافحه کند، بلکه علماء گفته اند: همانا لمس کردن در حرام بودن نسبت به نگاه کردن اولویت دارد چون غلیظ تر و شدیدتر است.
    از ابی حنیفه روایت شده است که جایز دانسته که اگر مرد مسن است و از خودش مطمئن است که هنگام مس زن نامحرم جوان شهوتش برانگیخته نمی شود هنگامی که او را لمس کند یا در آغوش بگیرد، پس اگر نسبت به خودش ایمن نیست یا نسبت به زن ایمن نمی باشد، در آغوش گرفتن آن زن حلال نیست، چرا که به گناه می افتد. شافعیان نظر داده اند که حلال نیست که مرد زن نامحرم را در آغوش بگیرد به شرطی که حایلی بین آنها وجود داشته باشد.[۱۶۳]
    روایت شده است از عاشیه که گفته است: رسول خدا با زنان بوسیله کلام و گفتگو بیعت می کرد بوسیله آیه ۱۲ سوره ممتحنه، ولی دست رسول خدا دست زنی را لمس نکرد مگر آنکه آن زن محرمش بود و در روایت دیگری است: هنگامی که زنان مؤمن هجرت کردند بسوی رسول خدا، ایشان آنها را امتحان می کرد بوسیله فرموده خدا: که ای پیامبر هنگامی که زنان مؤمن آمدند که با تو بیعت کنند بر مبنای اینکه به خدا شرک نورزند و سرقت نکنند. پس هر زن مؤمنی که اقرار می کرد به اینها، رسول خدا وقتی بوسیله گفتارشان اقرار می کردند به آنها می فرمود: جدا شوید که همانا با شما بیعت کردم.[۱۶۴]
    کسانی که رقص را کلاً حرام می دانند از نظر عقلی می گویند: رقص، لعب به تنهایی است که نفعی در آن نیست و آن را انجام نمی دهند مگر بچه ها و ناقص العقل هاست. عز بن عبدالسلام گفته است: اما رقص ابلهی و احمقی است که مشابه کار زنان باشد، که آن را جز احمق هایی که خود را به جهالت می زنند انجام نمی دهند، بنابراین فاعل آن جاهل است، وشریعت اسلام آن را در قرآن یا سنت جایز نکرده است و هیچ یک از انبیاء آن را جایز نکرده اند، همانا آن کاری است که جاهل حق را بوسیله هوای نفس گم کرده است، انجام می دهد، و گذشتگان و نیکان آن را از جهالت دانسته اند که چیزی از حق در آن نیست.[۱۶۵]
    دلیلی دیگر از نظر عقل بر حرمت رقص اینکه: همانا رقص ای که سبب لمس کردن بدن نامحرم مانند رقص باله و غیره می شود، در لذت رساندن بیشتر و در شهوت برانگیختن شدیدتر از نگاه کردن به تنهایی است، پس همانا به اولویت حرام بودن آن نسبت به نگاه حرام در رقص منجر می شود.[۱۶۶]
    همانا ضرورتی در لمس کردن نامحرم وجود ندارد، پس این مس کردن حرام است بخلاف نگاه کردن هر یکی بر دیگری، پس همانا اقتضای ضرورت و حاجت این را مباح می سازد، البته آن لمس کردنی که بر اثر شهوت باشد و شهوت را تحریک کند بالاتر از نگاه کردن است، پس مباح بودن یکی از دو فعل پست دلالت ندارد بر اینکه فعل برتر مباح باشد. [۱۶۷]
    از مجموعه احکام اسلامی بدست می آید که برخی از محرّمات به عنوان حریم و پیشگیری کننده نسبت به برخی دیگر که از اهمیت بسیاری برخوردارند در نظر گرفته شده است. از مسلمات فقه اسلامی حرمت قمار است، ولی در کنار آن بازی با آلات قمار گرچه برد و باخت هم نداشته باشد ممنوع اعلام گردیده است. نوشیدن شراب از محرمات قطعی دین است و در کنار آن فروش انگور به کسی که شراب می سازد و می نوشد یا می فروشد نیز جایز نیست. همچنین حفظ و نگهداری کتابهای گمراه کننده برای کسی که با خواندن آنها به گمراهی می افتد حرام شناخته شده است. زنا هم از حرام های مسلّم اسلام است که برخی از امور دیگر، در واقع به عنوان حریم آن مورد منع واقع شده اند مانند چشم چرانی و نگاه شهوت آلود، آوازخوانی های مطرب و آهنگ های شهوت انگیز، هرگونه تماس جسمی با نامحرم و موارد دیگر که در منابع فقهی مطرح شده است. برخی از فقها رقص را با بهره گرفتن از این عناوین محکوم به حرمت می دانند. هنگامی که مردی همراه همسرش برقصد در عدم حضور مردم، این از انواع ملاعبه شمرده می شود، که اگر لهو باشد از انواع لهو حق است، بخاطر آنچه که عقبه بن عامر از رسول خدا روایت کرده: «هر چیزی که مرد با آن بازی می کند باطل است، مگر تیراندازی و رام کردن اسب و بازی با اهلش که آنها از حق هستند، پس هر چیزی که بوسیله آن مؤمن به لهو بیفتد که در آینده یا در حال فایده ای نداشته باشد باطل است و دوری کردن از آن برتر است مگر اینکه آن از اقسام سه گانه باشد که مطرح گردید، و ملاعبه با همسر از انواع حق است که گناهی در آن نیست.[۱۶۸]
    اگر فقیهی تنها روایت خاص را در مورد خود رقص که از امام صادق (علیه السلام) بیان گردیده است را پذیرفت طبعاً فتوا به حرمت تمام صورت های رقص، حتی رقص شخص برای خود، بی هیچ بیننده و نیز رقص همسر را برای همسر می دهد، اگر در اعتبار این روایت تردید داشته شود و لهو را حرام دانسته، باز هم فتوا به حرمت هر صورت آن می دهد.
    گرچه ممکن است رقص زن برای همسر خود را به جهت روایتی که لهو را در چند مورد از جمله لهو زن برای همسر خود تجویز کرده است، جایز بداند. البته اگر حجیّت آن روایت را به لحاظ سند و دلالت پذیرفته باشد و اگر در حرمت مطلق لهو و باطل تردید داشت ولی آن را تحت عنوان تحریک جنسی دانست و از قرقگاه های زنا بحساب آورد، به ناچار رقص زن نزد مرد چه محرم و بخصوص نامحرم و بالعکس را حرام می داند اگرچه ممکن است به حلال بودن اقسام دیگر آن فتوا دهد.
    ۴٫۳٫ رقص و موسیقی
    رقصیدن با موسیقی به قدیمی ترین غریزۀ ذاتی ما برمی گردد. از بدو زمانی که بشر پا بر این کره ی خاکی گذاشت، رقص جزئی از فرهنگ بوده است. این جنب و جوش و حرکات زیبا، علاوه بر این که تفریح جالبی است و برای جسم و فکر ما مفید است، حواس بینایی، شنوایی و بساوایی را نیز تقویت می کند. جالب است بدانید که درفرهنگ هندوان با توجه به این که بعد از آب و هوا، موسیقی سومین دلیل زنده بودن ساکنین شبه قاره بوده و هست؛ رقص وسیله­ برای نشان دادن ارادت و شکرگزاری برای خدایانشان و بلکه مقدس ترین حالتی است که یک انسان می تواند در پیشگاه خدا به آن برسد.
    در تعریف رقص برخی گفته اند: رقص، به حرکت در آوردن اندام مطابق با آوای موسیقی و یا آوازه خوانی است. البته روشن است که همراهی موسیقی در مفهوم رقص دخالتی ندارد بلکه تنها موزون بودن حرکات اندام بدن مورد نظر است، اگرچه از دیر باز تاکنون هیچ مجلس رقصی بدون آهنگ نبوده، و معمولا بدون آهنگ عملاً سخت و غیر ممکن است. این همراهی سبب شده برخی از علماء یکی از دلایل حرمت رقص را همین مسئله بدانند. در حقیقت اولاً: باید حکم رقص و موسیقی را به تنهایی در نظر گرفت، ثانیاً: هر موسیقی ای حرام نمی باشد. درمورد حکم رقص سخن گفته شد، در این قسمت موسیقی و فرق آن با غنا بیان می شود.
    منابع و قوامیس لغت و فرهنگ واژه ها، جهت تبیین معانی الفاظ و لغات و کشف مراد مفردات و اصطلاحات فراهم گردیده اند. برای فهم اولیه هر کلمه ناگزیر از مراجعه به منابع دست اول هر لغت هستیم. اما چرا گاه با معانی متفاوت و متضاد در یک کلمه مواجه می شویم؟ تنوع و فراوانی معانی یک واژه، گاه تا حدی است که انسان از درک مقصود اصلی باز می­ماند و با حدس و تخمین مراد خویش را بیان می کند. تطور و تحول لغات با تنوع و تعدد علوم و فنون ارتباط تنگاتنگی دارد. بدین روی، بسیاری از کلمات و واژه ها، دارای یک معنای لفظی و ریشه ای و یک معنای اصطلاحی می باشند، که گاه این معنای اصطلاحی به عنوان معنای حقیقی آن لفظ به شمار می رود و گاه عنایتی به حقیقت معنای آن واژه ندارد.
    و در تعریف مشهور غنا «کشش صوت و آوازی که مشتمل بر ترجیع مطرب است» می باشد. با توجه به اینکه معنای لغوی غنا در کتب لغت، متفاوت و بعضاً متغایر است؛ لذا نمی توان به یک معنا و مفهوم مشخص و محصلی دست یافت. تعریف فقهی، ناشی از یک جمع محتوایی میان تعاریف لغوی است و بیش از آنکه از متن و ظاهر آیات و روایات متخذ باشد، یک برداشت کلی از تعریف تاریخی در قوامیس لغت است .
    این تعریف که غنا، مد صوت مشتمل بر ترجیع مطرب است، از یک قالب یعنی صوت و یک محتوای تأثیر گذار (مطرب) یعنی کلام تشکیل شده که در واقع این کلام و شعر است که کشیده می شود و ادوات تحریر بر آن قرار می گیرد.
    ظاهر برخی آیات و روایات می نماید که غنا از مقوله و جنس کلام ها و سخنان لهوی و باطل است و نصّ بعضی دیگر از آیات و احادیث، گویای این می باشد که غنا از مقوله اصوات باطل و لهوی است.[۱۶۹]
    و از آنجایی که استعمال لفظ غناء در اشعار عرب در معانی متفاوتی بوده است، لذا برداشت های مختلفی نیز از این واژه صورت گرفته است و هر کس با توجه به ذوق و سلیقه و برداشت خود از این اشعار، غناء را بطور مختلفی معنی کرده است. ازجمله اینکه، غنا همان صوت است، یا غنا ترجیع صوت است، یا غنا ترجیع صوت مطلوب است و یا اینکه غنا همان صوت مرجع مطرب حسن است.
    اما کدام یک از این معانی مد نظر شاعر بوده و کدام یک را مورد نهی قرار داده است؟ برای دستیابی به این مطلب باید ببینیم که شرع مقدس، غنا را چگونه معنا کرده است و چه ملاک هایی را شرط حرمت آن قرار داده است.
    البته غناء از جمله بحث های فقهی است که به دلیل موضوع خاص آن سوالات مختلفی پیرامون آن مطرح می شود. از قبیل اینکه آیا بر هر صوت موزون و زیبا غناء اطلاق می شود؟ و آیا غناء در اسلام مطلقاً حرام است؟ یا مطلقاً جایز است؟ یا اینکه قسم خاصی از آن حرام بوده و بقیه مصادیق آن جایز می باشد؟ و به تبع آن، نظریات مختلفی نیز در این باب وجود دارد.
    برای روشن شدن حقیقت مطلب، ابتدا باید مشخص شود که غنا چه معنایی دارد؟ و ملاک و حرمت آن چیست؟ برای دستیابی به معنای موضوع له هر کلمه و معنای حقیقی هر شیء نمی توان به قول و نظر علمای اهل لغت استناد کرد و قول آنها در این باب حجت نمی باشد. چراکه معمولاً ملاک لغویون، استعمال لغات در اشعار، سخنان و اقوال مردم می باشد و در استعمال نیز مسائل مختلفی از جمله استعاره، مجاز، تناسب حکم با موضوع، تناسب جلسه، تناسب گوینده و موارد دیگر در نظر گرفته می شود که در آینده ممکن است بر اثر کثرت استعمال، این واژه برای معنای دیگری تعیّن پیدا کند.
    و از آنجایی که لفظ غنا طبق مفهوم عرفی، به معنای آواز و صدای موزون معادل واژه (موسیقی) و کلمه یونانی است. این صدای موزون و زیبا، دراسلام حرام نمی باشد. چرا که قوانین دین اسلام طبق مصالح و مفاسد واقعی و طبق فطرت بنا شده است و هیچ گونه حکم تحمیلی بر انسان ها ندارد. این گونه نیست که هر لذت و خوشی، ممنوع و حرام باشد. شیعه معتقد به حسن و قبح عقلی بوده و قائل است که شرع مقدس هیچ چیزی را حلال و حرام نمی کند مگر آنکه مصلحت یا مفسده ملزمه ای در آن نهفته باشد و این مسئله در علم کلام با دلیل و برهان به اثبات رسیده است. از جمله مواردی که خداوند تبارک و تعالی به دلیل مفسده ملزمه، چیزی را حرام کرده، شرب خمر می باشد. چرا که نوشیدن آن سبب خروج از حالت تعادل، زوال عقلی، میل به فساد و بروز جنبه حیوانیت در انسان می شود. مسئله غنا نیز همینگونه است. مسلماً غنایی که مفسده برانگیز باشد مورد حرمت قرار می گیرد. پس می توان گفت که غنا بر دو قسم است: ۱- غنای محلَّل ۲- غنای محرَّم.
    در غنای محلّل، خود صدای موزون، فی نفسه مد نظر قرار می گیرد که امری مباح است، اما اگر این صدای موزون و این آواز با چیزی ترکیب شود و بعد از ترکیب با آن شیء دارای مفسده ملزمه گردد غنای محرَّم نامیده می شود. این قسم از غنا دارای یک سری ویژگی های خاص می باشد.
    در تعاریفی که از غنا مطرح است به یک سری از قیود باید اشاره شود. از جمله ترجیع صوت و مطرب بودن اما این دو ویژگی، شرط کافی برای حرمت غنا نمی باشد. ماده و محتوای اشعار نیز مهم است که به بررسی آنها می پردازیم.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تطبیقی اخلاق از منظر نسبی یا مطلق‌بودن در مثنوی و نهج‌البلاغه۹۳- قسمت ۲۵ ...

    که نگردد غرّه هر نابکار

     

     

    (دفتر ۵ ، بیت ۲۵۸۲)

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    توبه می آرند هم پروانه وار باز نسیان می کشدشان سوی کار

    (دفتر ۶ ، بیت ۳۴۵)

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    توبه کن، مردانه سر آور به ره که فَمَن یعمَل بِمِثقالٍ یَره

    (دفتر ۶ ، بیت ۴۳۱)

     

    ۴-۱-۱-۴- تحلیل توبه

    با توجه به سخنان حضرت علی (علیه السلام) در نا امید نشدن از رحمت پروردگار و باز بودن در آمرزش و توبه همزمان و اینکه استغفار درجه بلند مرتبگان است و درجاتی دارد که پس از گذراندن همه مراتب تازه بگویی استغفرالله چنین به نظر می رسد که از انسانها دعوت به بازگشت به اصل نیکی که همان اراده الهی می­ شود. انسانی که با رفتار نادرست گرفتار امور دنیوی گشته و به بن بست رسیده رفتارهایی که جهت گذران امور دنیوی خود با توجه به شرایطی که در آن قرار گرفته است انجام داده که همان رفتار نسبی است غلط بوده و حال باید تلاش کند به اصل که مطلقا نیک است بازگردد.
    همچنین مولانا نیز پشیمانی از رفتار نامناسب و توبه و بازگشت به اصل را آن هم به راحتی نصیب هر کس نشدن را به میان می­آورد و رها کردن همه امور دنیوی و انجام اعمال حسنه و اشاره به آیات قرآن که هر عملی دارای پاداش است و جزا اما در نیمه راه دوباره به امور دنیوی باز می گردند و انسانهایی که به دلیل غلبه نفسانیات نمی توانند برعهد خود پایدار بمانند و بارها عهد خود را می­شکنند دوباره گرفتار رفتارهایی می شوند که نسبت به شرایطی که در آن قرار می گیرند انجام می دهند و اینکه انسان هنگامی که از خداوند دور است دچار مرگ شده و فقط حیات در نزد خداوند است و انسانی که همواره به دنبال صراط مستقیم است. همه نشانگر نسبی بودن رفتار انسانها جهت گذران امور دنیوی است که راه به جایی نمی برد و در انتها باید به اصل خود رجوع کند اصلی که ذاتا نیک است و مطلقا نیک و دعوت مولانا به بازگشت به اصل.

     

    ۴-۱-۲- جود

    این دو واژه که در مقابل «بخل »است، غالبا در یک معنی استعمال می شود، ولی گاه از بعضی کلمات استفاده می شود که «جود» مرحله بالاتر از«سخاوت» است، زیرا درتعریف «جود» گفته­اند: «بخشش بدون درخواست است که در عین حال، بخشش خود راکوچک بشمارد.» گاه گفته­اند: «جود،خوشحال شدن از درخواست مردم و شادگشتن به هنگام بخشش است. » بعضی نیز گفته اند:«جود بخششی است که مال را، مال خدا بشمرد و سائل رابنده خدا بداند و خودش را در این میان واسطه ببیند»،در حالی که «سخاوت» معنی وسیع تری دارد و هرگونه بذل و بخشش را شامل می شود.
    بعضی نیز گفته­اند: «کسی که بخشی از اموال خود را ببخشد و بخش دیگر را برای خود بگذارد، صاحب سخاوت است و کسی که اکثر آن را ببخشد و مقدار کمی را برای خود بگذارد، دارای جود است ». مطابق تمام این تعریف­ها «جود» مرحله بالاتر از«سخاوت» است.
    به هر حال «جود» و «سخاوت» از فضایل مهم اخلاقی است، هر اندازه «بخل» نشانه پستی و حقارت و ضعف ایمان و فقدان شخصیت است، «جود» و «سخاوت» نشانه ایمان و شخصیت والای انسان است.
    در آیات قرآن مجید گرچه واژه «جود» و «سخاوت» به کار نرفته است، اما تعبیرات دیگری دیده
    می­ شود که منطبق بر این دو مفهوم است و قرآن نیز برای آن ارج فراوانی بیان کرده است، به عنوان نمونه به آیات زیر توجه فرمایید:
    ۱- وَ الَّذینَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإیمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لا یَجِدُونَ فی‏ صُدُورِهِمْ حاجَهً مِمَّا أُوتُوا وَ یُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (حشر، ۹)
    ۲- و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا-انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لا شکورا (دهر،۸ و ۹)
    ۳- مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی‏ کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ (بقره،۲۶۱)
    ۴- الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرا و علانیه فلهم اجرهم عند ربهم و لاخوف علیهم و لا هم یحزنون (بقره،۲۷۴)
    ۵- لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ‏ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلیمٌ (آل عمران،۹۲)
    ۶- الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ (بقره،۳)
    ۷- وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَهً إِلى‏ عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً (اسراء،۲۹)
    ترجمه

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

     

    ..و کسانی را که به سویشان هجرت کنند،دوست می دارند و در دل خود نیازی به آنچه به مهاجران داده شده،احساس نمی کنند و آنها را بر خود مقدم می دارند،هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند…

    و غذای(خود)را با این که به آن علاقه(و نیاز)دارند،به مسکین و یتیم و اسیرمی دهند-(و می گویند:) ما شما را به خاطر خدا اطعام می کنیم و هیچ پاداش و سپاسی از شمانمی خواهیم.

    کسانی که اموال خود را در راه خدا«انفاق »می کنند،همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه یکصد دانه باشد و خداوند آن را برای هر کس بخواهد(وشایستگی داشته باشد)، دو یا چند برابر می کند و خدا(از نظر قدرت و رحمت)وسیع و(به همه چیز)داناست.

    آنها که اموال خود را شب و روز پنهان و آشکار انفاق می کنند،مزدشان نزدپروردگارشان است، نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند.

    هرگز به(حقیقت)نیکوکاری نمی رسید!مگر این که از آنچه دوست می دارید(در راه خدا)انفاق کنید و آنچه انفاق می کنید،خداوند از آن آگاه است.

    (پرهیزکاران)کسانی هستند که به غیب(آنچه از حس پوشیده و پنهان است)ایمان می آورند و نماز را بر پا می دارند و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده ایم،انفاق می کنند.

    هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن(و ترک انفاق و بخشش منما)و بیش از حد نیزدست خود را مگشا تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرو مانی.

    ۴-۱-۲-۱- سخاوت در منابع حدیث

    در روایات اسلامی تعبیرات بسیار والایی درباره «جود»و«سخاء»دیده می شود که در نوع خود کم نظیر است.روایات زیر نمونه هایی است که از میان احادیث فراوانی گلچین شده است:

     

     

    در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله آمده است: «السخاء خلق الله الاعظم (۱۲)، سخاوت، اخلاق بزرگ الهی است »

    در واقع تمام سخاوت­ها در وجود ذی جود پروردگار متجلی است،زیرا هر چه داریم از اوست.نعمتهای گوناگون، زمین و آسمان،حیات وجود ما،همه از اوست و هر جاسخاوتی است از سخاوت او سرچشمه گرفته است،زیرا اگر او مواهبی به ما نمی بخشید، ما توان بخشش را نداشتیم،حتی صفت جود و بخشش نیز از مواهب اوست.

     

     

    امام صادق علیه السلام می فرمایند:«السخاء من اخلاق الانبیاء و هو عماد الایمان ولا تکون المؤمن الا سخیا و لا یکون سخیا الا ذو یقین و همه عالیه لان السخاء شعاع نور الیقین،و من عرف ما قصد هان علیه ما بذل،سخاوت از اخلاق انبیاء است و ستون ایمان است و هیچ فرد با ایمانی وجود ندارد،مگر این که با سخاوت است و هیچ سخاوتمندی وجود ندارد،مگر این که دارای یقین و همت عالیه است،زیرا سخاوت،شعاع نور یقین است وآن کس که بداند چه چیزی را قصد کرده،آنچه را که بذل نموده در نظر او کم اهمیت است »[۴۸]

    از این حدیث استفاده می شود که این صفت والا بعد از ذات پاک الهی که مبداسخاوت است در وجود انبیاء،نشانه ایمان و یقین آنهاست.

     

     

    در حدیث دیگری از امیر مؤمنان علیه السلام آمده است:«تحل بالسخاء و الورع فهماحلیه الایمان و اشرف خلالک،به سخاوت و ورع،خود را بیارای که این دو آرایش ایمان و برترین صفات توست.»[۴۹]

    این تعبیر نشان می دهد که این صفت را از برترین صفات مؤمن به حساب آورده است.

     

     

    در حدیث دیگری از همان امام بزرگوار آمده است:«السخاء ثمره العقل والقناعه برهان النبل،سخاوت میوه درخت عقل و خرد و قناعت دلیل بر نجابت است »[۵۰]

    آنها که در بخشش به دیگران «بخل »می ورزند،اموال زیادی را فراهم کرده ومی گذارند و می روند،در حقیقت این گونه افراد عاقل نیستند،زیرا،زحمت بر دوش آنها بوده،بدون آن که از اموالشان بهره مادی یا معنوی ببرند.کدام عاقلی چنین کاری می کند!

     

     

    در تعبیر دیگری از آن حضرت علیه السلام در مورد اهمیت «سخاوت »به نکته لطیف دیگری اشاره می فرمایند:«غطوا معایبکم بالسخاء فانه ستر العیوب،عیوب خویش را باسخاوت بپوشانید،زیرا سخاوت پوشاننده عیبهاست »[۵۱]

    صدق این کلام مولی با تجربه به خوبی ثابت می شود،اشخاص را می بینیم که عیوب گوناگونی دارند،ولی چون سخاوتمندند همه مردم به دیده احترام به آنها می نگرند.

     

     

    باز در تعبیری دیگر از همان امام همام علیه السلام آمده است:«السخاء یمحص الذنوب و یجلب محبه القلوب،سخاوت، گناهان را پاک می کند و دل ها را سوی سخاوت کننده فرامی خواند.»[۵۲]

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:02:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تأثیر مدیریت استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران- قسمت ۳ ...

    الف) فرضیه اصلی:
    مدیریت استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران تأثیر دارد.
    ب) فرضیه های فرعی:
    ۱- مدیریت استعداد شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران از وضعیت مطلوبی برخوردار است.
    ۲- عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران از وضعیت مطلوبی برخوردار است.
    ۳- ابعاد مدیریت استعداد در بانک رفاه دارای اولویت بندی است.
    ۴- جذب استعدادها بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران تأثیر دارد.
    ۵- کشف استعدادها بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران تأثیر دارد.
    ۶- توسعه و بهسازی استعدادها بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران تأثیر دارد.
    ۷- حفظ و نگهداشت استعدادها بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران تأثیر دارد.
    ۱-۶- مدل تحقیق:
    مرور ادبیات و بررسی و تحلیل آن ها، ما به این نتیجه رساند که امروزه مدیریت استعداد یکی از دارایی های مهم به حساب می آید که به رشد و تقویت عملکرد کارکنان کمک بسیاری می کند. بر این اساس مدل مفهومی پژوهش حاضر نیز بر مبنای تأثیر مدیریت استعداد و ابعاد آن-جذب استعداد، کشف استعداد، توسعه و بهسازی و حفظ و نگهداشت – بر تقویت و رشد عملکرد کارکنان پی ریزی شده است. در این پژوهش برای سنجش عملکرد کارکنان از مدل اچیو (هرسی و گلداسمیت، ۲۰۰۳) استفاده شده است هم چنین به منظور بررسی مدیریت استعداد از مدل فیلیپس و راپر (۲۰۰۹) استفاوده شده است. این مدل در شکل شماره(۲-۱) آورده شده است.

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

    شکل شماره (۲-۱): مدل مفهومی پژوهش (منبع: مدیریت استعداد (فیلیپس و راپر، ۲۰۰۹) عملکرد کارکنان اچیو (هرسی و گلداسمیت، ۲۰۰۳)

     

    ۱-۷- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای مورد پژوهش:

    مدیریت استعداد: مدیریت استعداد، کاربرد مجموعه ای از فعالیت های یک پارچه است که سازمان ها با بهره گرفتن از آن از تأمین (جذب، حفظ، انگیزش و توسعه ی) نیروهای مورد نیاز خود – در حال و آینده – اطمینان می یابند و با تأکید بر این که افراد مستعد از منابع اصلی سازمان به شمار می روند، هدف شان حفظ جریان استعدادها است (آرمسترانگ[۴]، ۲۰۰۶). منظور از مدیریت استعداد نمرات حاصل از گویه های پرسشنامه مدیریت استعداد می باشد که شامل ابعاد جذب استعدا، کشف استعداد، توسعه و بهسازی، حفظ و نگهداشت استعدادها می باشد.
    عملکرد کارکنان: فرهنگ انگلیسی آکسفورد عملکرد را به عنوان« اجرا، به کار بستن، انجام دادن هر چیز منظم یا تعهد شده» تعریف می کند( همان منبع). در این پژوهش منظور از عملکرد کارکنان نمرات حاصل از گویه های پرسشنامه عملکرد کارکنان می باشد که با بهره گرفتن از مؤلفه های مشوق، اعتبار، ارزیابی، محیط، کمک، وضوح و توانایی، مورد سنجش قرار گرفت.
    ۱) جذب استعدادها: جذب استعدادها شامل تمام موضوع های مرتبط با شناخت افراد با مجموعه مهارت های سطح بالا،برای مشاغل مورد نیاز سازمان است(تاج الدین و معالی تفتی،۱۳۸۷). منظور از جذب استعدادها در این پژوهش، نمرات حاصل از گویه های ۱ تا ۹ پرسشنامه مدیریت استعداد میباشد.
    ۲) کشف استعدادها: هدف از فرایند کشف کارکنان با استعداد، گزینش افراد از میان منبعی از کاندیداهای واجد شرایط است که بتوانند به بهترین نحو کار مورد نظر را انجام دهند (طهماسبی و همکاران، ۱۳۹۲). منظور از کشف استدادها در این پژوهش، نمرات حاصل از گویه های۱۰ تا ۱۴ پرسشنامه مدیریت استعداد میباشد.
    ۳) توسعه و بهسازی استعدادها: اویی (۲۰۰۹، به نقل از زارع خلیلی و چوپانی، ۱۳۸۹) بیان می کند که توسعه و بهسازی استعدادها در واقع برنامه پیشرفته و مناسبی با استعدادها است که در آن این افراد بویژه با آموزش به روز نگه داشته می شود تا بتوانند نیازهای آینده کسب و کار را تأمین کنند. منظور از توسعه استعدادها در این پژوهش، نمرات حاصل از گویه های ۱۵ تا ۲۲ پرسشنامه مدیریت استعداد میباشد.
    ۴) حفظ و نگهداشت استعدادها: از دیدگاه ویس و مک کی[۵] (۲۰۰۹) زیر سیستم حفظ و نگهداشت در نظام مدیریت استعداد دارای این هدف بلند مدت است که به افراد کمک کند که تمامی توان خود را به بالفعل تبدیل کنند. آنها بیان می کنند که این زیر سیستم به طور مستقیم به جبران خدمات متصل نیست بلکه ما به این نتیجه رسیده ایم که افراد بیشتر با لذتی برانگیخته شوند که آنها از طریق به کارگیری استعداد و نقاط قوتشان به دست می آورند. منظور از حفظ و نگهداشت استعدادها در این پژوهش، نمرات حاصل از گویه های ۲۳ تا ۲۸ پرسشنامه مدیریت استعداد میباشد.
    ۱-۸- روش تحقیق:
    قبل از انتخاب روش تحقیق مناسب برای مطالعه، باید به ماهیت موضوع و هدف های پژوهش توجه نمود. در بیشتر موارد تحقیق مناسب با توجه دقیق به سؤالات تحقیق و روش قابل استفاده ای است که سؤالات می توانند با آن مطالعه شوند. «هدف از انتخاب روش تحقیق آن است که محقق مشخص نماید چه شیوه یا روشی را اتخاذ کند تا او را هر چه سریع تر و دقیق تر در دستیابی به پاسخ کمک نماید» (نادری و سیف نراقی، ۱۳۸۸، ص ۶۰).این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش آن توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. این پژوهش توصیفی است زیرا هدف آن توصیف عینی، واقعی و منظم حوادث، رویدادها و موضوعات مختلف است. تحقیق توصیفی روش هایی است که هدف آن ها توصیف کردن شرایط یا پدیده های مورد بررسی است (پاشاشریفی و شریفی،۱۳۸۳). هم چنین روش پژوهش حاضر پیمایشی است. زیرا به بررسی دیدگاه کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران می پردازد لذا پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد.
    ۱-۹– قلمرو تحقیق:
    ۱-۹-۱- قلمرو تحقیق از لحاظ موضوع
    موضوع تحقیق حاضر عبارتست از بررسی تاثیر مدیریت استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران که از بعد مدیریت استعداد و عملکرد در حیطه مباحث مدیریت منابع انسانی قراردارد.
    عکس مرتبط با منابع انسانی
    ۱-۹-۲- قلمرو تحقیق از لحاظ محدوده زمانی
    قلمرو زمانی این پژوهش دوره توزیع و جمع آوری پرسشنامه آبان ماه ۱۳۹۳می باشد.
    ۱-۹-۳- قلمرو تحقیق از لحاظ محدوده مکانی
    تحقیق حاضر در شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران انجام می گیرد.
    ۱-۱۰- جامعه و حجم نمونه:
    جامعه آماری مورد مطالعه این تحقیق ، کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران می باشد که تعداد آن ۱۳۳۳ نفر می باشد . از جامعه آماری پژوهش نمونه ای به حجم ۲۹۸ نفر با به کارگیری فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد.

     

    ۱-۱۱- محدودیت های پژوهش:

    الف) محدودیت های در اختیار
    * عدم پاسخ گویی مناسب بعضی از کارکنان
    * فقدان بودجه لازم برای انجام و پیشبرد امور
    * عدم دسترسی به بعضی از مقالات مفید در ارتباط با موضوع تحقیق
    ب) محدودیت های خارج از اختیار
    * در پرسشنامه این احتمال وجود دارد که آزمودنی سعی کنند تا آنگونه که باید باشند، نه آنگونه که هستند را در پاسخگویی به سوالات مد نظر داشته باشند و این امر نتایج تحقیق را ممکن است تحت تاثیر قرار دهد(بحث مطلوبیت اجتماعی).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    * از آنجا که جامعه آماری این پژوهش محدود به کارکنان بانک رفاه در شهر تهران با توجه به ویژگی، آموزشی و تربیتی و اجتماعی آن بود، تعمیم نتایج این پژوهش به بانک رفاه در سایر شهرستانها امکان پذیر نیست و یا با احتیاط باید صورت گیرد.
    فصل دوم:
    مبانی نظری پژوهش
    بنا بر روال معمول تحقیقات و پژوهش ها، دومین فصل تحقیق به ادبیات و پیشینه اختصاص دارد تا موضوع هر چه شفاف تر تبیین گشته و حتی المقدور ، هر گونه ابهام در زمینه موضوع مرتفع گردد. بنابراین در فصل حاضر مبانی نظری مرتبط با متغیر های تحقیق ، به عبارتی مدیریت استعداد و عملکرد کارکنان مورد بررسی قرار می گیرد. به دنبال اشاره اجمالی که طی فصل اول به موضوع تحقیق شد ، در این فصل متغیرهای مزبور ، از ابعاد و دیدگاه های مختلف به طور مشروح به بحث و نظر گذارده می شوند.
    از این رو فصل کنونی ، متشکل از سه بخش می باشد. بخش اول ، مدیریت استعداد از نظر صاحبنظران گوناگون تعریف شده و از جنبه های مختلف مورد توجه قرار می گیرد. بخش دوم به موضوع عملکرد کارکنان ، تعاریف و مفاهیم آن و سپس اهمیت و ضروت عملکرد کارکنان اختصاص داده شده است و سرانجام در طول بخش سوم ، با مروری بر تحقیقات انجام شده پیرامون مدیریت استعداد و عملکرد کارکنان در منابع داخلی و خارجی و نتایج آنان از نظر خواهد گذشت.
    بخش اول: مدیریت استعداد

     

    ۲-۱- مفهوم استعداد:

    درباره استعداد و مفهوم آن می توان با نگاهی به منابع مختلف به تعاریف متعددی دست یافت. ما نیز در این جا برای آغاز بحث به تعریف این مفهوم به عنوان یکی از مفاهیم اساسی مطرح در این پژوهش ، اشاره می کنیم. فرانک برونو ، استعداد را «توانایی بهره بری فوری از آموزش ، تعلیم یا تجربه در یک محدوده مشخص از عملکرد»می داند. شفیع آبادی نیز استعداد را «توانایی بالقوه ای که فرد را برای انجام دادن کار ، آماده می کند»دانسته است (مبینی، ۱۳۸۵، ص ۱۱۰).
    کارشناسان و نظریه پردازان واژه استعداد در سازمان ها را با جنبه های متفاوتی تعریف کرده اند. استعداد از مفاهیم اصلی در مدیریت استعداد است. بخشی از سیستم مدیریت استعداد روشن کردن استعدادهای محوری است. مشخص کردن این که کدامیک از ظرفیتهای انسانی بزرگترین تفاوت را در موفقیت راهبردی سازمان دارد (انسلی و همکاران[۶]، ۲۰۱۰، ص ۲۶). برای مثال میشلز و همکاران [۷](۲۰۰۱، ص ۸) استعداد را بسیار کلی تعریف میکند: نوعی کد (شناسه) برای شناسایی اثربخش ترین مدیران و رهبران در همه سطوح، یعنی کسانی که می توانند به موفقیت و کامیابی سازمان کمک کنند و عملکرد آن را ارتقا دهند؛ استعداد مدیریتی تلفیقی از ذهن باهوش راهبردی،توانایی رهبری، بلوغ عاطفی و احساسی، مهارتهای ارتباطی، توانایی جذب و الهام بخشی به افراد با استعداد دیگر، روحیه کارآفرینی، مهارتهای شغلی و وظیفه ای، و توانایی کسب نتایج است. به نظر ویلیامز (۲۰۰۰، ص ۵) افراد با استعداد آن هایی هستند که به طور مرتب ، توانایی استثنایی و فوق العاده و موفقیت را در طیفی از فعالیتها و موقعیتها بروز میدهند، یا در یک حوزه تخصصی خاص غالباً شایستگی بالایی را در فعالیتهایی بروز می دهند که به تحولات چشم گیری منجر می شود. فیلیپس و راپر معتقدند استعداد کسی است که دارای تعداد بالا و سطوح بالایی از تعهد و سودآوری باشد، سر کار حضور یابد، و با سطوح بالای اطمینان در سازمان باشند و بتواند بر سطوح رضایت مشتری تأثیر مثبت گذارد (به نقل از فیلیپ و راپر[۸]، ۲۰۰۹، ص ۱۴).
    مایکل استعداد را مجوعهای از تواناییها میداند که شامل مهارتها، دانش و پتاسیل برای توسعه است. مایکل در تعریف خود استعداد را مانند مثلی تعریف میکند که دارای سه ضلع است. در این تعریف، فرد با استعداد کسی است که دانشی خاص دارد و پس از آن مهارت لازم برای به عینیت درآوردن دانش خود را داشته باشد و از نظر وجودی و شخصیتی پتانسیل لازم برای رشد و ارتقا را نیاز داشته باشد (جواهری زاده و همکاران، ۱۳۹۳، ص ۱۵۷).
    استعداد در سازمان، به رهبران و کارکنانی اشاره دارد که کسب وکار را به جلو هدایت می کنند (هانسن، ۲۰۰۹ ، به نقل از طالقانی و همکاران، ۱۳۹۲، ص ۸۶). درواقع دستاوردهای بالا و افرادی که برای عملکرد بالا الهام بخش اند، افراد باصلاحیت و مستعد سازمان هستند که درصد کمی از کارکنان را تشکیل می دهند (برگر و برگر،۲۰۰۴ ، به نقل از همان منبع).

     

    ۲-۲- تعریف مدیریت استعداد:

    مرور و بررسی ادبیات مدیریت استعداد تعاریف مختلفی از آن را نشان می دهد. مدیریت استعداد، مدیریت استراتژیک جریان استعداد در یک سازمان است. هدف و مقصود آن تضمین عرضه مطلوبی از استعدادها به منظور انطباق افراد مناسب با مشاغل مناسب در زمان مناسب بر مبنای اهداف استراتژیک سازمان است (دوتاگوپتا[۹]، ۲۰۰۵، ص ۲۳). در تعریفی دیگر مدیریت استعداد در برگیرنده تمامی فرایندهای منابع انسانی، مدیریت امور و فناوریهاست. مدیریت استعداد عموماً به معنی کاوش، کشف، انتخاب، حفظ و نگهداری، توسعه و بهسازی، به کارگیری بازسازی نیروی کار است. گروهی دیگر از محققین مدعی اند که بهتر است مدیریت استعداد به منزله مجموعه ای از موضوعات در نظر گرفته نشود بلکه به منزله نوعی دیدگاه یا نگرش ذهنی به آن نگریسته شود. از این منظر، یک دیدگاه مدیریت استعداد بر این باور است که افراد با استعداد نقش محوری را در موفقیت سازمان ایفا میکنند (شوویر[۱۰]،۲۰۰۴، ص ۲۷).
    مدیریت استعداد را میتوان به عنوان فرایندها و فرصتهای مدیریتی بیشتر که برای افراد در سازمان فراهم شدهاند، تعریف کرد. استعدادها را به عنران افراد در شغلهای حیاتی که برای موفقیت سازمان مهم هستند و میتوانند تفاوت مهمی در عملکرد سازمان ایجاد کنند، تعریف می کنند. بیشتر سازمان های موفق و تحسین شده مساعدترین محیط کاری را برای جذب و نگهداری کارکنان فراهم میآورند. اگر چه هزینه های جذب و حفظ افراد مستعد شایسته بالاست. با این حال سازمان ها نمیتوانند بدون آنها موفق باشند. مضافاً این که محیط پیچیده و به شدت رقابتی، بحران حفظ و نگهداری این نیروهای با استعداد را به وجود آورده که باید به خوبی اداره و مدیریت شوند (ابزری و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۱۰۰۸).
    مدیریت استعداد، تسهیل و توسعه پیشرفت مسیر شغلی افراد بسیار با استعداد و ماهر در سازمان بااستفاده از دستورالعمل های تدوین شده، منابع، سیاست ها و فرایندها می باشد. مدیریت استعداد یا مدیریت استعدادیابی را سرمایه گذاری در توسعه کارکنان، شناسایی جانشین ها و افراد با استعداد در سازمان و بالنده کردن آنان برای ایفای نقش های گوناگون رهبری تعریف میکنند(گای و همکارن ، ۱۳۸۸، ص ۴۳).
    کریلان (۲۰۰۴، به نقل از جواهریزاده و همکاران، ۱۳۹۳؛ ص ۱۵۱) بیان می کند بهتر است مدیریت استعداد به منزله مجموعهای از موضوعات در نظر گرفته نشود، بلکه به منزله نوعی دیدگاه یا نگرش ذهنی نگریسته شود. دیدگاه مدیریت استعداد بر این باور است که افراد با استعداد ، نقش محاوری را در موفقیت سازمان ایفا می کنند. فرایند مدیریت استعداد بر آماده سازی کارکنان و رهبران برای آینده سازمان تمرکز دارد.
    مدیریت استعداد، یک مدیریت راهبردی است که به شناسایی نظامند پستهای کلیدی میپردازد که این پستها رمز پایداری و مزیت رقابتی سازمان محسوب می شوند. توسعه ذخیره استعداد سازمان برای پر کردن این پستهای کلیدی از جمله مسولیت های اصلی این نوع مدیریت به شمار می رود (کالینگز و ملاهی[۱۱]، ۲۰۰۹، ص ۳۱۰).

     

    ۲-۳- اهمیت و ضرورت مدیریت استعداد:

    ورود به دنیای الکترونیکی و سازوکارهای آن باعث گردیده بتدریج ارزش نیروی انسانی و نرم افزار تکنولوژی جایگاه واقعی خود را بدست آورده و حرکت از دنیای مکانیکی را که سالها باعث به زنجیر کشیدن انسانها شده به سوی دنیای انسانی سوق دهد. دیگر ارزش سخت افزاری منابع و ماشین آلات قادر نیست جایگاه والای انسانی را اشغال نماید. نیروی کار فیزیکی که در تحت سلطه قدرتهای سرمایه بود، امروزه با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات و رشد نرم افزاری و قوه عقل و تدبیر انسانی به نیروی دانش تبدیل گردیده و ابزار سرمایه در اختیار کسانی قرار گرفته که با قدرت انتزاعی و استدلالی خویش می توانند از حق خویش دفاع نمایند و راه سعادت و شقاوت خویش را خود تدبیر نمایند. جایگاه واقعی نیروی انسانی در سازمانها در حال تجلی دوباره است و تولدی دیگر را نوید می بخشد. ابزار مکانیکی تیلوریسم امروزه تبدیل به ابزار دانشی گردیده و منابع انسانی امروزه تبدیل نه تنها یک مزیت نسبی و رقابتی هستند بلکه عدم وجود آنها به منزله فنا و نیستی سازمان های موفق محسوب می گردد. امروزه مدیریت مبتنی بر هدف، اهداف سازمان و افراد را در یک دنیای مجازی به یکدیگر سوق داده و از کمک و تسهیم دانش و سرمایه یکدیگر بهره می گیرندو رقابت بر سر به خدمت گرفتن دانشگران در بین سازمانها هر روز شدیدتر و به عنوان یک اهرم قدرتمند محسوب می گردد(یوسفی پناه، ۱۳۸۵، ص ۲۳).
    نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات
    امروزه منابع مالی و تکنولوژیک تنها مزیت سازمانها به شمار نمیروند، در اختیار داشتن افرادی مستعد و توانمند است که میتواند نه تنها مزیت رقابتی سازمان محسوب شود بلکه میتواند فقدان و یا نقص دیگر منابع را نیز جبران نماید. در وضعیت رقابتی موجود و در محیطی که تغییرات پی در پی و نوآوریهای مداوم اصلی ترین ویژگی آن است. تنها سازمان هایی موفق به کسب سرآمدی خواهند شد که نقش استراتژیک منابع انسانی خود را درک نموده و دارای منابع انسانی ماهر، دانش محور، شایسته ، نخبه و توانمند باشند. نظریه های نوین اقتصادی با تاکید بر اقتصاد دانش محور، موفقترین اقتصاد را در آینده، اقتصادی میدانند که به تولید و توزیع دانش پرداخته و از آن به صورت تجاری بهره برداری کند. از اینرو، در نظریات نوین اقتصادی نقش سرمایه های انسانی در تولید دانش و کسب درآمد بیش از بیش مورد توجه قرار گرفته است. اساس رقابت به کلی در حال دگرگونی است. در عصر دانش و دانایی، سازمانها در حال تاکید روز افزون بر دانش و کارکنان دانشی هستند. بنابراین در حوزه مدیریت منابع انسانی برلزوم طراحی فرایند جامعی از مدیریت استعداد تاکید میشود(نان[۱۲]، ۲۰۰۷، ص ۱۶۳).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    از طرفی استعدادهای با ارزش بسیار کمیابند و اهمیت آنها روز به روز افزوده میشود؛ و بازنشستگی و خروج نیروهای توانمند و باتجربه از محیط کار، مهارتهای مورد نیاز نوپدید برای دستیابی به آینده مطلوب و تغییرات سریع سبک زندگی در افراد بر اهمیت آن میافزاید (اولیور[۱۳]، ۲۰۱۰، ص ۳۴).
    مدیریت استعداد این اطمینان را به وجود می آورد که هر یک از کارکنان، با استعدادها و مهارتهای ویژه در شغل مناسب قرار گرفته اند، به علاوه مزایای جبران خدمت، منصفانه و عادلانه است. همچنین مسیر شغلی آن ها شفاف است و به عنوان یک عامل تحریک فزاینده برای فرصت های شغلی بهتر، درون و بیرون سازمانی، عمل می کند. مدیریت استعداد، فرایندها و ابزارهای مناسبی را برای حمایت و توانمند سازی مدیران فراهم می آورد. از این راه آن ها در می یابند که از کارکنان خود چه انتظارهایی باید داشته باشند، که این امر موجب بهبود روابط کاری می شود. در نتیجه سازمان با سرمایه گذاری در مدیریت استعداد از یک سو، از یک نرخ بازگشت سرمایه بالا برخوردار می شود و از سویی دیگر، مجموعه استعدادهای گوناگون را در سازمان خواهد داشت. در چنین شرایطی سازمان از مزایای نیروی کار چابک و با انگیزه بهره می برد، که این خود بهره وری سازمانی را به دنبال خواهد داشت (تاج الدین و معالی تفتی،۱۳۸۷، ص ۶۳).
    در واقع به کارگیری مدیریت استعدادها، مهمترین مزیت رقابتی در سازمان های امروزی است و شناسایی استعدادها، از مهمترین دغدغه های مدیریت منابع انسانی به شمار می رود. درواقع مدیریت استعداد بیان میکند که همه افراد استعدادهایی دارند که باید آنها را شناخت و آزاد کرد. با بهره گیری از مدیریت استعداد، میتوان اطمینان یافت که هر یک از کارکنان با استعدادها و توانایی های ویژه خود، در شغل مناسبی به کار گرفته خواهند شد. مدیریت استعداد یک ابزار مدیریتی است که به توانمندی مدیران کمک کرده و نوعی انعطاف پذیری را هماهنگ با شرایط در حال تغییر بازار ایجاد می کند. مدیریت استعداد به دو دلیل کلی اهمیت دارد: اول اینکه اجرای مدیریت استعداد مؤثر، موجب کشف و نگهداری موفقیتآمیز استعدادها میشود و دوم، این که کارکنان با استعداد برای پستهای کلیدی آینده انتخاب میشوند، که امروزه مورد دوم با نام «جانشین پروری» شناخته میشود و توجه بسیاری از سازمان ها را به خود جلب کرده است. مدیریت استعداد رویکرد جدیدی است که میتواند تحولی در مدیریت سرمایه انسانی ایجاد کرده و نقاط ضعف و مشکلات رویکردهای سنتی را از میان بردارد، از این رو میتوان آن را به منزله ابزاری مناسب، در کنار مدیریت منابع انسانی سنتی در سازمانها پیشنهاد کرد. البته پیاده سازی مدیریت استعداد در سازمان ها، نیازمند برنامه ریزی است ؛ در غیر این صورت، سازمان ها پس از مدت کوتاهی این رویکرد بسیار مهم را فراموش خواهند کرد (رضائیان و سلطانی، ۱۳۸۸، ص ۱۱).

     

    ۲-۴- فرایند مدیریت استعداد:

    مدیریت استعداد به سازمان اطمینان می دهدکه افراد شایسته،با مهارت های مناسب،در جایگاه مناسب شغلی در جهت دستیابی به هدف های مورد انتظار کسب و کار قرار دارند.به واقع مدیریت استعداد،شامل مجموعه کاملی از فرایندها برای شناسایی،بکارگیری و مدیریت افراد به منظور اجرای موفقیت آمیز استراتژی کسب و کار مورد نیاز سازمان است.این فرایندها که در چرخه حیات کارکنان موثرند،به سه حوزه اصلی تقسیم می شوند: جذب استعدادها، همسوسازی و نگهداشت استعدادها و توسعه استعدادها(تاج الدین و معالی تفتی،۱۳۸۷، ص ۶۲). در ادامه به شرح هر یک از فرایندهای زیر پرداخته می شود.

     

    ۲-۴-۱- جذب استعدادها :

    این مرحله شامل تمام موضوع های مرتبط با شناخت افراد با مجموعه مهارت های سطح بالا،برای مشاغل مورد نیاز سازمان است(تاج الدین و معالی تفتی،۱۳۸۷، ص ۶۲). در زیر سیستم جذب و کشف هدف این است که گروهی از افراد مشخص شناسایی شوند که می توانند در محدوده زمانی توسعه یابند و پس از آن به عنوان سرمایه برای سازمان فعالیت کنند، استعدادها می توانند از دو منبع داخلی و خارجی شناسایی شوند که بسته به استراتژی سازمان هر یک از سازمانها از یکی از این دو روش یا هر دو روش استفاده می کنند (میرکمالی و همکاران،۱۳۸۹، ص ۶).

     

    ۲-۴-۲- انتخاب استعداد ها:

    امروزه استفاده از روش های عینی سنجش عملکرد مانند ارزیابی های روان شناختی، مصاحبه های رفتاری، ارزیابی های شخصیتی، و آزمون های دانش شغلی جهت انتخاب و انطباق درست فرد با شغل متداول تر شده است (طهماسبی و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۱۲).

     

    ۲-۴-۳- همسوسازی و نگهداشت استعدادها :

    در این مرحله لازم است مجموعه مهارت های مناسب افراد،با وظایف شغلی آنها در یک راستا قرار گرفته و همسو شوند.به بیان دیگر عملکرد نیروی کار باید مدیریت شود تا سازمان اطمینان یابد در مسیری است که نیروی انسانی آن بیشترین بهره وری را دارد(تاج الدین و معالی تفتی،۱۳۸۷، ص ۶۳). هم چنین در این زیر سیستم به مبحث جبران خدمات این افراد توجه می شود و سازمانها سعی می کنند با ایجاد شرایط مطلوب، نیروهای مستعد خود را حفظ کنند(میرکمالی و همکاران،۱۳۸۹، ص ۷).
    از دیدگاه ویس و مک کی[۱۴] (۲۰۰۹، ص ۳۲) زیر سیستم نگهداشت در نظام مدیریت استعداد دارای این هدف بلند مدت است که به افراد کمک کند که تمامی توان خود را به بالفعل تبدیل کنند. آنها بیان می کنند که این زیر سیستم به طور مستقیم به جبران خدمات متصل نیست بلکه ما به این نتیجه رسیده ایم که افراد بیشتر با لذتی برانگیخته شوند که آنها از طریق به کارگیری استعداد و نقاط قوتشان به دست می آورند.

     

    ۲-۴-۴- توسعه استعدادها :

    گام نهایی این فرایند، شامل مباحث مربوط به یادگیری و توسعه است. در این مرحله کارکنان به یک مسیر توسعه شغلی قابل لمس و شفاف نیاز دارند. در همین مورد، سازمان به سرمایه گذاری بیشتر بر روی کارکنان به هدف ایجاد فرصت های یادگیری و توسعه نیاز دارد، تا از این راه بتواند مهارتهای آنها را در جهت پاسخویی به انتظارها و نیازهای آینده سازمان به روز نه دارد(تاج الدین و معالی تفتی،۱۳۸۷، ص ۶۲). در همین راستا فیلیپس و راپر[۱۵] (۲۰۰۹، ص ۹) بیان می کند که توسعه در واقع برنامه پیشرفته و مناسبی با استعدادها است که در آن این افراد بویژه با آموزش به روز نگه داشته می شود تا بتوانند نیازهای آینده کسب و کار را تأمین کنند. هم چنین محتوای آموزشها به گونه ای طراحی می شود که در پایان آن مجموعه مهارتی این افراد با تناسب مناسب و ارتباط مثبت با تقاضاهای واحد کسب و کار باشد. نگهداشتن کارکنان پیوند بسیار تنگاتنگ و نزدیکی با سیستم مدیریت عملکرد سازمان دارد. توجه به چالش ها و انتظارات نسل جوان برای نگهداشت آنها بسیار مهم است. استعدادها به سازمان فشار می آورند تا به طور دائم و مستمر توانمندیها و قابلیت های آنان را بهبود ببخشند. در این راستا تدوین نوعی رویکرد شایسته سالاری یکی از راهکارهای اصلی است (طهماسبی و همکاران، ۱۳۹۲، ص ۱۳).

     

    ۲-۵- الزامات توسعه مدیریت استعداد:

    امروزه اتخاذ سیاست ها، راهبردها و رویه های صحیح و کارآمد مدیریت استعداد در جوامع مختلف به یک مسئله اساسی تبدیل شده است. شناسایی اجزا و عناصر مدیریت استعداد در جوامع مختلف با زیرساخت ها، منابع، مزیتها و بازارهای متفاوت مهمترین فعالیت مطالعاتی برای تصمیم گیری درباره استعدادهاست. از اینرو محققین این حوزه به روش های مختلف تلاش میکنند عوامل مؤثر بر تحرکات فیزیکی نخبگان و نیروهای دانشی را رصد کرده و به روش های مستقیم و غیرمستقیم ضمن شناسایی این عوامل، نحوه تصمیمگیری و نوع تصمیمات مدیران این حوزه را تحت تأثیر قرار دهند (مبینی دهکردی و طهماسب کاظمی، ۱۳۹۲، ص ۱۱۷).

     

    ۲-۵-۱- فراهم کردن بسترهای فرهنگی در سازمان:

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:02:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم