تعریف بهرهوری از دیدگاه سیستمی
بهرهوری از دیدگاه سیستمی، طبیعت پیچیدهتری داشته و در کل سیستم مطرح میگردد.
بهرهوری عبارت است از نسبت بین مجموعه خروجیهای یک سیستم به ورودی های آن.
این تعریف در سیستمهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و صنعتی کاربرد دارد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
صورت کسر که خروجیهای سیستم هستند می تواند به شکل فیزیکی (حجم محصول، تعداد افراد فارغالتحصیل،وغیره) و مخرج کسر (مقدار مواد اولیه یا ساعت کار نیروی انسانی و ماشینآلات و غیره) تعریف گردد و یا اینکه به شکل معیارهای ارزش مالی یا واحد پول رایج در هر کشور اندازهگیری میشوند.
بهرهوری از دیدگاه اقتصادی
عکس مرتبط با اقتصاد
ازنظر اقتصادی مقدار محصول یا خروجی تابع عوامل سرمایه و نیروی کار فرض میگردد. لذا افزایش مهارت نیروی کار و یا تغییرات تکنولوژی و یا افزایش مهارت به همراه بهبود تکنولوژی می تواند موجب افزایش مقدار تولید و حرکت تابع تولید به سمت بالاتر و ازآنجا موجب افزایش بهرهوری شود.
بهطورکلی امروزه بهرهوری نگرشی اقتصادی، فنی و فرهنگی نسبت به تولید است که در آن انسان فعالیتهای خود را هوشمندانه و خردمندانه انجام میدهد تا بهترین نتیجه را با کمترین هزینه و در مدتزمان کمتر به دست آورد.گرچه بهرهوری را بهصورت کلاسیک بیشتر در امور اقتصاد تعریف کرده اند ولی میتوان مفهوم بهرهوری را در همه امور زندگی روزمره تا چرخه عظیم صنعت در نظر گرفت.
سطوح بهرهوری:
حدود چهل سال است که موضوع بهرهوری در نظامهای اقتصادی-اجتماعی واداری سازمانها مطرح است بهطوریکه امروزه ارتقا بهرهوری و بهبود آن جز اهداف کمی نظامهای اقتصادی سازمانی جوامع محسوب میشود. موضوع بهرهوری استفاده بهینه از منابع و امکانات موجود را ترویج میدهد و بحث آن مختصر به سیستمهای تولیدی نیست. بهبیاندیگر بهرهوری هم سیستمهای تولید کالا و هم در نظامهای تولید خدمت مطرح است. زمانی که در خصوص بهرهوری صحبت میشود، توجه به این نکته ضروری است که بهرهوری در چه سطحی و ابعادی مطرح است. بهطورکلی بهرهوری در سطوح زیر میتواند موردبحث قرار گیرد
بهرهوری در سطح کلان
بهرهوری میانه
بهرهوری در سطح خرد
بهرهوری در سطح کلان شامل بهرهوری در سطح بینالمللی و ملی است. بهرهوری در سطح میانه شامل سطح بخش و صنعت است.بهرهوری در سطح خرد ابعاد مختلف از قبیل بنگاه، سطح واحد، سطح محصول، سطح خانوار و سطح فرد میباشد.
بهرهوری ملی در خصوص بهرهوری کل اقتصاد در یک جامعه صحبت میکند. درواقع بهرهوری ملی کارایی کل اقتصاد یک جامعه را موردسنجش ارزیابی قرار میدهد. در بهرهوری بخشی، بهرهوری در سطح بخشهای مختلف اقتصاد یک جامعه از قبیل بهرهوری بخش حملونقل، بهرهوری بخش خدمات و غیرهبررسی و تحلیل میشود. ازاینرو در بهرهوری ملی و بخشی کل نظام اجتماعی و اقتصادی یک جامعه ازنظر کلان مورد تجزیهوتحلیل واقع میشود. بهرهوری در سطح خرد عموماً در سلسلهمراتب پایینتری قرار میگیرد. موضوع بهرهوری سازمانی درواقع ارتقا سطح بهرهوری و عملکرد مؤسسات اجتماعی است. وقتی در بخش دولتی در خصوص بهرهوری سازمانی صحبت میشود، منظور ارزیابی و بهبود و ارتقا سطح بهرهوری وزارتخانهها، سازمانها و ادارات کل تابعه دولت است. بهرهوری سازمانی لازمه بهرهوری بخشی و بهرهوری بخشی لازمه بهرهوری ملی است.
شکل ۲‑۱:سطوح بهرهوری
لذا بهرهوری ملی ارتقا نمییابد مگر اینکه هریک از بخشهای مختلف اقتصادی عملکرد مطلوب داشته و ارتقا یابند. ارتقا بهرهوری بخشی نیز تابع ارتقا سازمانهای تشکیلدهنده آن بخش است. مثلاً بهرهوری بخش دولتی تابع بهرهوری هریک از وزارتخانهها و سازمانها و ادارات تابعه است. ازاینرو چنانچه برنامهریزان جامعه و تصمیم گیران اجرایی کشور برای ارتقا بهرهوری ملی اولویت و اهمیت میدهند باید به مسئله بهرهوری دستگاههای اجرایی توجه ویژه نمایند. زیرا ارتقا بهرهوری ملی در پرتو نظام اداری کارا و مؤثر امکانپذیر است و بدون داشتن یک نظام کارآمد و مؤثر اداری، انتظار ارتقا بهرهوری ملی و بالا بردن سطح کیفیت زندگی کاری و اجتماعی امکانپذیر نیست. بنابراین بهرهوری سازمانی و بهرهوری هریک از دستگاههای اجرایی تشکیلدهنده نظام اداری-دولتی کشور، شرط لازم جهت ارتقا بهرهوری ملی و به عبارتی لازمهی رشد و توسعه اجتماعی-اقتصادی است که این امر در بسیاری از کشورهای دنیا به اثبات رسیده است (پیرایش،۱۳۸۷).برخی از منابع نیز بهرهوری را بدین گونه سطحبندی کردهاند
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
بهرهوری فردی:
منظور از بهرهوری فردی، استفاده بهینه از مجموعه استعدادها و تواناییهای بالقوه فرد در مسیر پیشرفت زندگی خود میباشد. از دید منافع سازمانی ارتقا بهرهوری در افراد، بهبود بهرهوری سازمان را به دنبال خواهد داشت. آموزش، یادگیری و رشد نیروی انسانی در سازمان و مشارکت افراد در اداره سازمان علاوه بر بهبود بهرهوری فرد، موجب افزایش بهرهوری در سازمان خواهد شد. به فعل درآوردن نیروهای بالقوه و استعدادهای شگرف در جهت سازندگی موجب پیشرفت و بهرهوری فرد و همسویی با سازمان و سبب بهرهوری سازمان خواهد شد. یکی از دلایل افزایش بهرهوری در سازمانهای پیشتاز امروزی رشد و یادگیری در میان کارکنان آن سازمان میباشد.
بهرهوری در خانه:
ارتقا بهرهوری در خانه موجب پایین آمدن ضایعات، از بین رفتن اسراف و کیفیت زندگی بهتر در استفاده از مواهب زندگی می شود.
بهرهوری در سازمان:
بهبود بهرهوری در سازمان نتیجه استفاده بهینه و مؤثر و کارآمد از منابع، تقلیل ضایعات، کاهش قیمت تمامشده، بهبود کیفیت، ارتقا رضایت مشتریان، دلپذیری در محیط کار، و افزایش انگیزه و علاقه کارکنان به کار بهتر بوده که نهایتاً موجب رشد و توسعه سازمان را به دنبال خواهد داشت.
بهرهوری در سطح ملی:
افزایش بهرهوری تنها راه توسعه اقتصادی کشورها میباشد که موجب ارتقا سطح رفاه زندگی یک ملت میگردد. تحولات معجزهآسای رشد و توسعه اقتصادی در کوتاهمدت در برخی از کشورها نتیجه افزایش بهرهوری و استفاده بهینه، کارا و اثربخش آن ها از منابع فیزیکی، انسانی کشورهایشان بوده است.
بهرهوری منابع انسانی
بهرهوری نیروی انسانی عبارت است از به حداکثر رساندن استفاده از منابع،نیروی انسانی و تمهیدات به طریق علمی بهمنظور کاهش هزینه ها و رضایت کارکنان، مدیران و مشتریان.
امروزه نقش و اهمیت نیروی انسانی در فرایند تولید و ارائه خدمات در جوامع بشری بهعنوان مهمترین عامل مشخصشده است. استفاده صحیح از نیروی انسانی به مثابه ارزشمندترین و بزرگترین ثروت هر جامعه بهصورت مسئلهای حائز اهمیت موردتوجه دولتها بوده است. بهعبارتدیگر میتوان گفت که انسان هم هدف توسعه و هم عامل آن محسوب میشود و تحقق اهداف توسعه تا حد قابلتوجهی به نحوه اداره و مدیریت این ثروت و منبع حیاتی بستگی یافته است. بنابراین بهرهوری منابع انسانی یکی از رکنهای مهم هر موسسه یا سازمان میباشد. تا اوایل دهه ۱۹۵۰ اکثراً تصور میگردید که عامل عمده و ریشه عقبماندگی کشورهای درحالتوسعه، کمبود سرمایههای مادی و فیزیکی است. در پرتو چنین طرز تفکر و نگرشی، این کشورها از راههای مختلف و با نزدیکی با دیگر ملل به جذب سرمایهها و ورود تکنولوژی از خارج پرداختند. این امر خود عوارض متعدد ازجمله تشدید وابستگی سیاسی- اقتصادی و تخریب بنیانهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را در این کشورها ایجاد نموده است که تزریق مقادیر متنابهی از سرمایههای فیزیکی و مادی به این کشورها، الزاماً موجب تسریع روند توسعه آنها نشده است، بلکه جوامعی که از یک سازمان قوی و نهادههای اداری کارآمد و درعینحال از سرمایههای انسانی کارا و متخصص و ماهر برخوردار بودهاند، توانستهاند از سرمایه فیزیکی و مادی به نحو مطلوب در تسریع روند توسعه و رشد، بکار گرفته شوند. ازاینرو امروزه تأکید بر سرمایهگذاری بر روی سرمایههای فیزیکی کاسته و بر سرمایهگذاری انسانی تأکید بیشتری میشود.
سرمایهگذاری انسانی و اعتلای کیفیت نیروی کار یکی از زمینهها و راههای کلیدی و بنیادی در افزایش بهرهوری و تسریع رشد اقتصادی جوامع است. تلاش برای بهبود و استفاده مؤثر از تمامی منابع و بهویژه منابع انسانی که خود بکار برنده دیگر منابع هستند، هدف تمامی مدیران سازمانها است. استفاده از نیروی انسانی واجد صلاحیت، شایسته و توانمند از ضروریاتی است که برای نیل به بهرهوری مطلوب باید موردتوجه مدیران قرار گیرد.تعلیم و تربیت بهعنوان بارزترین نمود سرمایهگذاری انسانی، نقش اصلی را در این زمینه ایفا میکند. تعلیم و تربیت از یکطرف بر بازدهی و توانایی نیروی کار افزوده و استعدادها را شکوفا میسازد و از سوی دیگر زمینه بهکارگیری فناوریهای برتر را برای نیروی کار فراهم میکند. امروزه تقریباً در تمامی جوامع افرادی که از تحصیلات و دانش بالاتری برخوردار باشند بهطور متوسط از درآمد بالایی نیز در مقایسه با سایر اقشار بهرهمند هستند، لذا هزینه ها و فرصتهایی که افراد و سازمانها جهت افزایش دانش و مهارتها متقبل میشوند نوعی سرمایهگذاری انسانی تلقی میشود.
بهرهوری فردی نیروی انسانی: نسبت کار انجامشده توسط هر فرد به زمان مصرفی توسط همان فرد.
بهرهوری گروهی منابع انسانی: نسبت کار انجامشده توسط گروه به مجموع زمان مصرفشده توسط اعضا گروه.
بهرهوری منابع انسانی سازمان: نسبت کار انجامشده توسط سازمان (تولید کالا یا ارائه خدمات) در طول یکزمان معین، به منابع انسانی صرف شده (کل کارکنان سازمان) برحسب نفر ساعت، نفر هفته یا نفر ماه.
بهرهوری ملی را نیز میتوان نسبت تولید درآمد ملی به منابع انسانی فعال یا نیروی انسانی شاغل دانست. رشد این شاخص از بهرهی هم در سطح خرد و هم در سطح کلان نمایانگر استفاده مؤثر از منابع انسانی است.
بهبود بهرهوری
بهبود واقعی بهرهوری در احیا فعالیتهای اقتصادی تنها زمانی قابل حصول است که هم در عوامل سختافزاری مثل تکنولوژی جدید و تجهیزات پیشرفته تولید، و هم در عوامل انسانی فعالیت اقتصادی مانند روابط نیروی کار با مدیریت، تلاش و پیشرفتهای هماهنگ و متعادلی انجامشده باشد. امروزه کلید بهرهوری در این نیست که به نحوی از کارکنان کار بیشتری کشیده شود، بلکه در برانگیختن و تشکیل سرمایه و تحقق و توسعه است تا ابزاری برای انجام مؤثرتر کار در اختیار منابع انسانی قرار بگیرد.با عنایت به اینکه بهبود بهرهوری در سازمانها بستگی به کارکنان دارد باید با فراهم کردن فرصتهایی جهت مشارکت کارکنان در فرایند تصمیمگیری، بهرهوری سازمان را افزایش داد. در تعیین عوامل مؤثر بر بهرهوری نظرات متفاوتی وجود دارد و هر یک از دانشمندان و صاحبنظران عاملی را بهعنوان عامل مؤثر در بهبود بهرهوری مشخص کردهاند و بهطور اجمالی عواملی چون آموزش شغلی مستمر مدیران و کارکنان، ارتقا انگیزش میان کارکنان برای کار بهتر و بیشتر، ایجاد زمینه های مناسب ابتکار و خلاقیت مدیران و کارکنان، برقراری نظام مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد و برقراری نظام تنبیه، تشویق و وجدان کاری و انضباط اجتماعی تحول در سیستم و روشها که نقش کلیدی و حساس دارند، تقویت حاکمیت و تسلط سیاستهای سازمان بر امور و صرفهجویی بهعنوان وظیفه ملی در بهرهوری مؤثر میباشد. ولی تمام مؤلفان این رشته تقریباً در این باب اتفاقنظر دارند که برای افزایش سطح بهرهوری تنها یک علت خاص را نمیتوان ارائه نمود بلکه عنوان میکنند که ارتقا بهرهوری را باید معلول ترکیبی از عوامل گوناگون دانست (امیران،۱۳۷۲).