کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • پیامدهای تفکرات وهابیت در جهان اسلام- قسمت ۸
  • پژوهش های انجام شده در مورد طراحی و ساخت سامانه اندازه گیری دمای چند کاناله با ...
  • دانلود مطالب پایان نامه ها با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • مدل سازی استراتژی های بازاریابی بین المللی در ارتباط با محصولات با فناوری سطح بالا (مطالعه موردی شرکت¬های ایرانی فعال در زمینه نانوفناوری)- قسمت ۴
  • تاثیر استراتژی های منابع انسانی بر عملکرد سازمانی در شرکت داروسازی باریج اسانس کاشان- قسمت ۱۶- قسمت 2
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • زمان بندی ماشین های موازی غیر مرتبط با اثر همزمان ...
  • بررسی ارتباط بین هموارسازی سودبا نسبت های مالی اهرمی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران۹۳- قسمت ۴
  • تأثیر حاکمیت شرکتی و مدیریت سود برکیفیت سود- قسمت ۱۰
  • طلسم و افسون در داستانهای هزار و یک شب- قسمت ۶
  • مدیریت دانش مشتریان بانک مهر اقتصاد با استفاده از تکنیک ...
  • تجلّی داستان های پیامبران در قصاید سنایی- قسمت 15
  • راهنمای نگارش مقاله درباره :وضعیت راههای اصفهان در عصر قاجار از نگاه سفرنامه های ...
  • تبیین نقش مدیریت دانش آفرین سازمان پلیس بر عملکرد پلیس پیشگیری در شهر تهران- قسمت ۱۲
  • اثربخشی رویکرد امید درمانی بر کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش شادکامی زناشویی- قسمت ۱۰- قسمت 2
  • مسئولیت مدنی ناشی از مالکیت تأسیسات صنعتی نفت و گاز با بررسی تطبیقی در حقوق ایران و انگلیس- قسمت ۸
  • بررسی گرایش نسبت به مصرف تنباکو و عوامل موثر برآن
  • تحلیل سوره مبارکه انشراح بر اساس مد91ل ارزشیابی سیستمی CIPPO به منظورتدوین منشور تربیتی مدیریتی جهت استفاده مدیران دستگاه آموزش و پرورش- قسمت 5
  • بررسی تأثیر مدیریت استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران- قسمت ۳
  • بررسی پیرنگ در داستان¬های مثنوی معنوی- قسمت ۸
  • عوامل اقتصادی – اجتماعی مؤثر بر شکل‌گیری قشربندی اجتماعی در اهواز- قسمت ۳
  • بررسی توسعه پایدار در ایران با استفاده از رویکرد ردپای بوم شناختی- قسمت ۷- قسمت 2
  • رابطه خودکنترلی و سبک¬های فرزندپروری با بهزیستی روانشناختی در بین دانش¬آموزان دبیرستانی شهرستان آباده ۹۳- قسمت ۷
  • دانلود مطالب در مورد ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها درباره جایگاه بخش انرژی در اقتصاد ایران رهیافتی مبتنی بر تحلیل‌های داده-ستانده- فایل ۶
  • ارزیابی تاثیر بازاریابی آموزشی بر توانمند سازی کارکنان فروش خدمات- قسمت ۱۵- قسمت 2
  • دانلود پروژه های پژوهشی در رابطه با ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه و مقاله درباره بررسی عوامل تعیین کننده تصمیم سزارین در برابر زایمان طبیعی ...
  • تعیین اندازه بهینه منابع تولید پراکنده با در نظر گرفتن کلید زنی های مختلف در شبکه های توزیع فعال- قسمت 3
  • تأمین ‌های پشتیبان دعوا و دفاع در حقوق ایران و فرانسه- قسمت 22
  • راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع مدل مدیریت کیفیت خدمات راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ...
  • جایگاه قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل متحد در رویه قضایی دیوان بین المللی دادگستری- قسمت ۲
  • رابطه استرس شغلی، تعهد سازمانی و تفکر سازنده با فرسودگی هیجانی پرستاران شاغل در بیمارستان دولتی استان هرمزگان۹۳- قسمت ۵- قسمت 2




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      بررسی نشانه‌های ظهور امام زمان در منابع شیعه- قسمت ۸ ...

    در همین زمینه امام صادق می‌فرمایند:
    سفیانی از نشانه‌های حتمی ظهور است خروج او از آغاز تا انجام پانزده ماه طول می‌کشد ۶ ماه کار زار (جنگ) می‌کند همینکه بر پنج شهر (دمشق، اردن، حمص، حلب، قنسرین)تسلط یافت نه ماه فرمانروایی می‌کند بی آنکه یک روز برآن افزوده شود.
    به نظر می‌رسد سفیانی خروج خود را از شام شروع می‌کند چنانچه در حدیث زیر از امام باقر می‌خوانیم تَوقَّعوا الصوت یاتیکم بغتهَ من قبل دمشق فیه لکم فرج عظیم یجیئکم الصوت من ناحیه دمشق باالفتح. منتظر صدای سفیانی باشید که ناگهان از دمشق شنیده می‌شود در این بانگ، فرج عظیمی برای شماست، زیرا این بانگ پیروزی بزرگی را به شما نوید می‌دهد.[۷۸]
    درباره‌ی کارهای او در دمشق به ذکر گوشه‌ای دیگر از حدیث آقا امام باقر بسنده می‌کنیم. «و بعد دخوله الی دمشق یهربُ منها اولاد رسول الله الی القسطنطنه- فیطلبهم و یردهم ملک الروم الیه فیضرب اعناقهم علی الدرج الشرقی فی جامع دمشق فلاینکرذلک علیه امر» (بعد از ورود او به دمشق، فرزندان پیامبر به قسطنطنیه فرار می‌کنند. سفیانی از حاکم روم آنها را می‌خواهد و حاکم روم آنها را تحویل می‌دهد و سفیانی آنها را در پله‌های شرقی مسجد گردن می‌زند و کسی به او اعتراض نمی‌کند.)[۷۹]
    حضرت صادق در چند حدیث قیام سفیانی را چنین شرح می‌دهد: «حتی یقترب السفیانی من دمشق یهدب حاکمها و تجتمع الیه قبائل العرب و یخرج الربیعی و الجرهمی و الاصعب و غیرهم من اهل الفتن و الشغب فیغلب السفیانی من یحاربه منهم و یتولی علی الشام.» (وقتی سفیانی به دمشق نزدیک شود، حاکم دمشق فرار می‌کند، و قبائل عرب دور او جمع می‌شوند. ربیعی، جرهمی، اصعب و دیگر شورشگران اهل فتنه، علیه او قیام می‌کنند ولی سفیانی برهمه آنها غلبه می‌کند و برشام تسلط می‌یابد.)[۸۰]
    «یخرج السفیانی بالشام فینقاد له اهل الشام الاطوائفٌ من المقیمین علی الحق یعصمهم الله من الخروج معه.» (سفیانی وارد شام می‌شود و بر آنجا مسلط می‌شود و مردم شام تسلیم او می‌شوند فقط عده‌ی کمی از کسانی که در دین حق ثابت قدم مانده اند، خداوند آنها را از تسلیم شدن در برابر سفیانی حفظ می‌فرماید.)[۸۱]
    طبق روایات و بررسی‌های به عمل آمده در منابع شیعی سفیانی پس از دمشق به سراغ قرقیسا[۸۲] می‌رود.
    حضرت باقر در خصوص جنایات سفیانی در قرقیسا تعبیرات بسیار عجیبی به کار برده اند: «امّا انه سیکون بها وقعهٌ لم یکن مثلها ما دامت السماوات و الارض مادبهٌ للطیر تشبع منها سباعُ الارض و طیور السماء یهلک فیها قیس و لایدعی لها داعیه» (درقرقیسا حادثه‌ای اتفاق می‌افتد که هرگز از اول آفرینش جهان این گونه اتفاق نیفتاده بود و تا روزی که آسمانها و زمین وجود دارد، چنین حادثه‌ای روی نخواهد داد. آنجا سفره‌ی گسترده الهی پهن می‌شود، و حیوانات و پرندگان گوش ظالمان را می‌خورند؛ مرغان در هوا و درندگان صحرا از آن می‌خورند و سیر می‌شوند. در این حادثه قیس(مصری و مغربی) کشته می‌شود و کسی اعتراض نمی‌کند.)[۸۳]
    نظیر این روایت از آقا امام صادق نیز روایت گردیده است. با توجه به متن این روایت و بررسی روایات دیگر هواداران حضرت مهدی در نبرد قرقیسا دخالت نمی‌کنند.
    به نظر می‌رسد پس از نبرد قرقیسا سفیانی وارد نبرد عراق می‌شود و عراق را اشغال می‌کند.
    با توجه به روایات به این می‌رسیم که سفیانی پس از شکست حاکم و فرمانروای عراق به این کشور تسلط پیدا می‌کند تا اینکه سپاهیان سید خراسانی به نبرد علیه او می‌شتابند.
    در همین رابطه حضرت باقرالعلوممی فرمایند: سفیانی، سپاهی را که شمار آنان به هفتاد هزار نفر می‌رسد به کوفه می‌فرستد و اهل آن سامان را با کشتن و دار آویختن و اسارت گرفتن دچار مصیبت می‌سازد. در این حال یاوران درفش‌های سیاه از سوی خراسان به حرکت در آمده و منازل را یکی پس از دیگری به سرعت پشت سر می‌گذارند و در میان آنها تعدادی از یاران قائم وجود دارد.[۸۴]
    پس از حمله سپاه سید خراسانی به سمت سپاه سفیانی در کوفه و عراق؛ سپاه او در آنجا نابود می‌شود و غنایم جنگ از آنها گرفته می‌شودبعد از شکست سفیانی در عراق نبرد اصلی وی با حضرت مهدی وارد فاز جدیدی می‌شود در یک سو حضرت مهدی از سوی مدینه به سوی مکه رفته است.
    قال الباقر: «یخرج المهدی منها علی سُنَّهِ موسی خائفایتر قب حتی یقدم مکه»[۸۵] (مهدی مانند حضزت موسی نگران از مدینه خارج می‌شود و به سوی مکه می‌رود.)
    و از سویی دیگر سپاه سفیانی که از نظر عده و تجهیزات بسیار بزرگ و وسیع بودند به سوی حضرت از مدینه به مکه در حرکت بودند
    «قال الباقر: و یقبل الجیش حتی اذانزلوا البیداء و هو جیش المهلات خسف لهم فلا یفلت منهم الامخبر»[۸۶] (وسپاه سفیانی حرکت می‌کنند تا به سرزمین بیداء می‌رسند و نابود می‌شوند. فقط یک خبر رسان باقی می‌ماند.)
    در بعضی روایات اشاره به بشیر و نذیر می‌کند که بشیر بشارت این اتفاق را در حالی که صورتش به سوی عقب برگردانده شده است را به سوی حضرت مهدی می‌برد و نذیر هم در حالیکه صورتش به عقب برگردانده شده خبر این شکست را برای سفیانی می‌برد بعد از این اتفاق به نقل از ابن عباس در کتاب بشاره الاسلام حضرت می‌فرمایند الحمدالله این همان نشانه‌ای است که درباره آن سخن می‌گفتیم سپس سپاهیان حضرت به سوی شام حرکت می‌کنند حضرت باقر در خصوص حمله سپاهیان حضرت به سفیانی اینگونه می‌فرمایند:
    «یخرج السفیانی بماهٍ وسبعین الفاً فینزل بحیرهٍ طبریه ویسیر الیه المهدی ثم یواقعه هناک و لا تکون ساعهٍ حتی یهلک الله اصحابه و لا یبقی الا هو وحده فیاخذه المهدی فیزبحه تحت الشجره التی اغصانها مولاۃ علی صبریه، ثم یملک مدینه دمشق.» (سفیانی با صد و هفتاد هزار جنگجو حرکت می‌کند و در کنار دریاچه‌ی طبریه فرود می‌آید و حضرت مهدی به سوی او حرکت می‌کند و در کنار همان دریاچه بر او هجوم می‌برد و در کمتر از یک ساعت همه سپاهش نابود می‌شود و فقط سفیانی باقی می‌ماند سپس مهدی او را دستگیر می‌کند و در کنار دریاچه‌ی طبریه در زیر درختی که شاخه هایش روی دریاچه گسترده شده، سر می‌بردو سپس شام را تصرف می‌کند.)[۸۷]
    ۲- قتل نفس زکیه
    قال رسول الله: «ان المهدی لا یخرج حتی تقتل النفس الزکیه. فاذا قتلت النفس الزکیه غضب علیهم من فی السماء و من فی الارض فاتی الناس المهدی فزفوه کما تزفُّ العروس الی زوجها لیله عرسها» (مهدی قیام نمی‌کند تا نفس زکیه کشته شود. وقتی نفس زکیه کشته شد، اهل آسمان و زمین از آنها خشمگین می‌شوند، پس مهدی ظهور می‌کند و مردم او اطراف جمع می‌شوند، همانگونه که در شب زفاف اطراف عروس جمع می‌شوند.)[۸۸]
    یکی دیگر از علائم حتمی ظهور قتل نفس زکیه می‌باشد طبق آن چیزی که در روایات شیعه وارد شده است نفس زکیه لقب جوان هاشمی از آل محمداست که میان قوم خود مقام والایی دارد؛ او در آغاز جنبش سفیانی به مدینه می‌آید و دومین گروه از لشکر سفیانی که برای جنگ با سپاه حضرت مهدی به مدینه می‌آیند او را به شهادت می‌رسانند وقتی سپاه سفیانی مردم حجاز را می‌کشند و خانه هایشان را ویران می‌کنند و به حریم دختران و زنان تجاوز می‌کنند نفس زکیه به مکه می‌رود و در آنجا ندای دادخواهی و دعوت به سوی آل محمد سر می‌دهد سپس او را مظلومانه بین رکن و مقام به شهادت می‌رسانند.
    در این خصوص حضرت علی می‌فرمایند: «یقول القائم لاصحابه یا قوم انّ اهل مکه لا یرید وننی و لکنی مرسل الیهم لا حتجَّ علیهم.» قائم به یاران خود می‌گوید: اهل مکه مرا نمی‌خواهند ولی من کسی را به سوی آنها می‌فرستم تا حجت را بر آنها تمام کند، آنچنانکه برای مثل من شایسته است.
    پس حضرت یکی از یاران خود را به سوی مکه می‌فرستد تا پیام حضرت را به مردم مکه ابلاغ کند و در ادامه حضرت علی اینگونه ادامه می‌دهند
    انا اهل بیت الرحمه و معدن الرساله و الخلافه و نحن ذریه محمد و سلاله البنین و انا قد ظلمنا و اضطهدنا و قهرنا و ابتَّز منا حقنا منز قبض نبینا الی یومنا هذا فنحن نستنصرکم فانصرونا فاذا تکلُّم هذا الفتی بهذا الکلام أتوا الیه فذیحوه بین الرکن و المقام و هی النفس الزکیه.
    ما اهل بیت نبوت و معدن رسالت و خلافت هستیم، ما خاندان پیامبر و سلاسه پیامبرانیم. ما مورد ظلم و ستم واقع شدیم، از روزی که پیامبر رحلت کرد، حق ما را غصب کردند و تا به امروز در دست غاصبان است. ما از شما کمک می‌خواهیم، ما را یاری کنید. وقتی پیام آن حضرت را ابلاغ می‌کند او را می‌گیرند و میان رکن و مقام او را قربانی می‌کنند، که او همان نفس زکیه است.[۸۹]
    در کتاب منتخب الاثر آیت الله صافی این حدیث از وجود مقدس حضرت صادق نقل شده: «لیس بین القائم و قتل النفس الزکیه سوی خمس عشره لیله» (بین (قیام) قائم و کشته شدن نفس زکیه، فقط ۱۵ روز فاصله است.)[۹۰]
    ۳ – خروج یمانی
    آن چیزی که به نظر می‌رسد این است که خروج یمانی با انقلاب‌های دیگر منطقه همراه است که به همراه سپاه سیدخراسانی به جنگ با سفیانی می‌پردازند و او را شکست می‌دهند. در خصوص نسب او در حدیثی از امام صادق آمده است که او از فرزندان زید بن علی بن الحسین می‌باشد.
    در حدیثی امام باقر قیام او را اینگونه شرح می‌دهند:
    خروج السفیانی و الیمانی و الخراسانی فی سنهٍ واحده و فی شهر واحد فی یومٍ واحدو نظامٍ کنظام الخرز یتبع بعضه بعضاً فیکون الباسُ من کلَّ وجه ویل لمن ناواهم و لیس فی الرّایات اهدی من رایه الیمانی هی رایه هدی لانه یدعوا الی صاحبکم فاذا خرج الیمانیّ حُّرم بیع السلاح علی الناس و کل مسلم و اذا خرج الیمانی فانهض الیه فان رایته رایه هدی و لا یحل لمسلمٍ ان یلتوی علیه فمن فعل فهومن اهل النار لا نه یدعوالی الحق والی طریق مستقیم.
    سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز خروج می‌کنند. خروج اینها مانند دانه‌های گردن بند به هم می‌باشد به هر طرف نگاه کنی، ترس و وحشت و نگرانی خواهد بود. وای به حال کسی که با آنها بجنگد. پرچم یمانی نسبت به بقیه پرچم‌ها خالص تر است و هدایت می‌کند و شما را به سوی صاحبتان دعوت می‌کند. هنگامی که یمانی خروج کند، فروش اسلحه را برای مردم دیگر حرام می‌کند. وقتی او خروج کند، به سوی او برو که پرچم او پرچم هدایت است. و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که در برابر او بایستد، هرکس بایستد، به دوزخ می‌رود، زیرا او به سوی حق و راه درست دعوت می‌کند.[۹۱]
    ۴- فریاد و صیحه‌ی آسمانی
    در خصوص صیحه آسمان و کیفیت آن روایات بسیار زیادی وارد شده است. در اکثر روایات این ندای آسمانی در ماه رمضان اتفاق می‌افتد و از آن به دو ندا اشاره کرده اند که یکی در صبح اتفاق می‌افتد و آن ندایی است که اهل ایمان منتظر آن بوده اند و موجب خوشحالی آنها میشود و ندایی هم در هنگام غروب شنیده می‌شود که اهل باطل را جمع می‌کند ندای اول ندای آسمانی و الهی است و ندای دوم ندای زمینی است در روایات مختلف کیفیت این ندا را به طرق مختلف نقل کرده اند که میتوان وجه جمع را در این روایات به این طریق انجام داد که منادی اسم امام زمان و آباء و اجداد او که حضرت علی می‌شود را صدا زند در خصوص کیفیت این ندا می‌توان احادیث ذیل را بررسی کرد.
    زمان شنیده شدن ندا
    قال الباقر: «الصیحه لاتکون الا فی شهر رمضان شهرالله و هی صیحه جبرئیل الی الحق.»[۹۲] (ندای آسمانی فقط در ماه رمضان شنیده خواهد شد که ماه رمضان ماه خداست وآن ندای جبرئیل است که به سوی حق دعوت می‌کند.)
    در روایات مختلف زمان این ندا را در ماه رمضان نام برده اند روایتی از پیامبر آن را در روز دوم ماه مبارک نامبرده است و در روایتی دیگر که خواهیم گفت از امام باقر و امام صادق هم روایت همانند آن دارد این ندا را در بیست و سوم ماه مبارک تعبیر کرده اند. ضمناً کسی هم که این ندا ار سر می‌دهد به گواهی این روایت و اکثر روایات جبرئیل می‌باشد.
    قال الباقر: «الصیحه فی شهر رمضان فی لیله جمعه لیله ثلاث و عشرین فلاتشکو فی ذلک واسمعوا و اطیعوا…» (ندای آسمانی در ماه رمضان، در شب جمعه، شب بیست و سوم ماه رمضان شنیده می‌شود و هرگز درباره‌ی آن شک نکنید، گوش دهید و اطاعت کنید…)[۹۳]
    قال الصادق: «یکون النداء لیله الجمعه لثلاث و عشرین من شهر رمضان اول النهار بعد صلاه الصبح…» (ندای آسمانی در شب جمعه، شب بیست و سوم ماه رمضان، اول صبح بعد از نماز صبح شنیده می‌شود.)[۹۴]
    کیفیت این ندا
    همان طوری که قبلاً اشاره شد این ندا ندایی است عالم گیر و سراسر عالم این ندا را می‌شنوند و صدای او را همه‌ی اهل زمین و آسمان می‌شنوند و اسم حضرت را می‌برد و نسب حضرت را بیان می‌کند.
    قال الرضا: «ینادی منادی من السماء یسمعه جمیع اهل الارض بالدعاء الیه الا ان حجه الله قدظهر عند بیت الله فاتبعوه فان الحق معه»[۹۵] (منادی از آسمان ندا می‌دهد و همه مردم روی زمین آنرا می‌شنوند که آنها را به سوی قائم دعوت می‌کند و می‌گوید: آگاه باشید که حجت خدا در کنار خانه‌ی خدا ظهور کرده از او اطاعت کنید که حق با اوست و مخصوص اوست.)
    در بعضی دیگر از روایات اینگونه آمده که کف دستی در آسمان ظاهر می‌شود بعد ندایی داده می‌شود در جاهای دیگری نیز از اشاره به اسم شیعه علی بن ابیطالب و نام بردن اسم امیرالمؤمنین نامبرده شده که همگی با این روایات قابل جمع هستند.
    ندای دوم
    سؤال اساسی که مطرح می‌شود این است با وجود فراگیری این ندا و اینکه همه را هوشیار می‌کند چطور بعضی از مردم جهان به این ندا لبیک نمی‌گویند مسأله‌ای که زراره در سؤال از امام صادق می‌پرسد.زراره در سؤال اول از امام می‌پرسد: آیا ندای آسمانی عمومی است یا خصوصی؟ حضرت پاسخ می‌دهد: عمومی است هر قومی آنرا به زبان خود می‌شنود زراره که گویی مثل ما دچار تعجب شده است از حضرت صادق می‌پرسد که: وقتی جبرئیل قائم را با نام و نشانی و با چنین وضعی ندا می‌دهد، دیگر چه کسی با او مخالفت می‌کند؟ امام صادق در پاسخ فرمودند: «لاید عهم ابلیس حتی ینادی فی آخر النهار یشکک الناس» (شیطان آنهارا ترک نمی‌کند، بلکه در پایان همان روزندا می‌زندو آنها را دچار شک و تردید می‌کند.)[۹۶]
    و در حدیث دیگری امام صادق می‌فرمایند: صدای جبرئیل از آسمان است و صدای شیطان از زمین؛ شما از صدای جبرئیل اطاعت کنید.
    پس مشخص گردید صدای دوم از زمین و توسط شیطان زده می‌شود و اهل باطل را دچار شک و تردید می‌کند آنان که آنقدر در ایمانشان سست هستند که با یک ندای شیطان دور او جمع می‌شوند.
    خوشحالی مؤمنان از ندای آسمانی
    آری مؤمنانی که سالها منتظر ظهور حضرت بوده اند از این ندا سر از پا نمی‌شناسند شاید بهترین و بهترین بشارت در این مورد حدیث آقا امام رضا باشد که فرمودند:
    کم من حزی مؤمنه و کم من مؤمن متاسفٍ حیرانُ حزین عند فقدان اسماء المعین کانی بهم آیس ماکانوا نودو نداءً یسمعُ من بَعُدَ کما یسمع منَ قُربَ یکونُ رحمه علی المؤمنین و عذاباً علی الکافرین.[۹۷]
    چقدر مرد مؤمن و زن مؤمنه، که در دوران غیبت او حیران و نگران و سرگردان می‌شوند! وقتی بی نهایت ناامید می‌شوند، ندای آسمانی سر داده می‌شود که از دور نیز مانند نزدیک شنیده می‌شود این بانگ برای مؤمنان رحمت و برای کافران عذابی سخت خواهد بود.
    ۵- خسف در سرزمین بیداء
    قال رسول الله: «فیسیر حتی اذا جاء بیداء من الارض خسف بهم فلا ینجو منهم الا المخبر» (وقتی سپاهیان به سرزمین بیداء می‌رسند، زمین آنها را در کام خود فرو می‌برد که حتی خبر رسانی باقی نمی‌ماند.)[۹۸]
    همانطور که در شرح قیام سفیانی توضیح دادیم هنگامی که سپاهیان سفیانی از مدینه به مکه جهت رویارویی با حضرت ولی عصر عازم مکه می‌شوند در سرزمین بیداء فرود می‌روند و از آنها هیچ کس نمی‌ماند بجز یک یا دو نفر که همانها هم صورتشان به طرف عقب بر میگردد و نشانه‌ای می‌شوند برای این حادثهی بزرگ که یکی از آنها بشیر است وبشارت این اتفاق را به حضرت ولی عصرمی دهد و یکی دیگر نذیر است که به سفیانی خبر این شکست را می‌دهد حضرت بعد از شنیدن این خبر می‌فرمایند این همان بشارتی بود که منتظر آن بودم و قبلاً از آن با شما سخن گفته بودم طبق احادیث وارد شده خسف سرزمین بیداء از امور محتوم است.
    حضرت باقر در حدیثی که در بحث خروج سفیانی اشاره شد فرمودند سپاه سفیانی حرکت می‌کنند تا به سرزمین بیداء می‌رسند و نابود می‌شوند و فقط یک خبر رسان باقی می‌ماند ولی خود ایشان در جایی دیگر اینگونه فرمودند: «انه لا ینجو سوی اثنین من قبیله جهینه» فقط دو نفر از قبیله جهینه باقی می‌ماند که برای مردم درباره‌ی نابودی سپاه خبر می‌برد، یکی از آن دو بشیر و دیگری نذیر است. در این خصوص روایات بسیار زیادی وارد شده است در خصوص اصل حادثه که در سرزمین بیداء دو منزلی مکه اتفاق می‌افتد و همه‌ی سپاهیان سفیانی را فرو می‌برد اختلاف وجود ندارد اما در اینکه یک نفر یا دو نفر و یا سه نفر از این حادثه زنده باقی می‌مانند اختلاف وجود دارد حتی در حدیثی که از پیامبردر اول بحث مطرح شد ایشان فرمودند حتی خبر رسانی از آنها باقی نمی‌ماند که این حدیث ممکن است با سخنان ابن عباس که گفته چوپانی این سپاه را می‌بیند بعد برمی گردد به گوسفندان خود سر بزند وقتی بازمی گردد اثری از آن سپاه نمی‌بیند بلکه بعضی از بقایای آنان را بین زمین و زیر زمین می‌بیند و او این خبر را برای حضرت مهدی می‌برد قابل جمع باشد والله اعلم.
    گفتار دوم: ناآرامی، جنگ، ویرانی
    در بخش گذشته نسبت به انقلاب و قیام سفیانی توضیحات مفصلی را بیان کردیم با توجه به اینکه در بخش نشانه‌های حتمی ظهور بعضی از این انقلاب‌ها مثل اصهب و ابقع و سیدخراسانی اشاره اندکی به آن شد اما نیاز است با ۶ قیامی که در روایات به آن اشاره شده است به طور مختصر آشنا شویم
    سید خراسانی
    قال مولانا علی: «انتظروا الفرج من ثلاث اختلاف اهل الشام فیما بینهم و الرایات السود من الخراسان و الفرعهٌ فی شهر رمضان» (با دیدن سه نشانه، منتظر فرج باشید؛ اختلاف بین شامیان، حرکت پرچم‌های سیاه خراسان، صیحه آسمانی در ماه رمضان.)[۹۹]
    در مبحث قیام سفیانی تا حدودی به سید خراسانی اشاره شد. تکثر احادیث در این باب در کتب شیعه به قدری زیاد است که قیام سید خراسانی را جزء محتمل ترین قیام‌ها در حمایت از امام عصر و نبرد با سفیانی تبدیل کرده است در خصوص قیام سید خراسانی آن چیزی که واضح است این است که او از سمت خراسان قیام خواهد کرد و به سمت کوفه خواهد رفت و با سید یمانی به جنگ سفیانی می‌روند و او را شکست سختی می‌دهند در لسان روایات از او به عنوان صاحب پرچم‌های سیاه نام برده شده است. فرمانده سپاهیان سید خراسانی شخصی به نام شعیب بن صالح می‌باشد که او از قبیله بنی تمیم است در خصوص خصوصیات شخصی وی از امام مجتبی نقل شده: «یخرجُ بالدی رجلُ ربعه اسمر، مولی بنی تمیم کوسج یقال له شعیب بن صالح، فی اربعه آلافٍ یکون مقدمه للمهدی لایلقاه احدٌ الاقتله»[۱۰۰] (مردی گندمگون، چهار شانه و بدون ریش، به نام شعیب بن صالح با چهر هزار نفر از ری قیام می‌کند که در آستانه‌ی ظهور حضرت مهدی است، هرکس در برابر او بایستد با تیر کشته می‌شود.)
    در بعضی از روایات او را از اهالی سمرقند خوانده اند در خصوص مسیر حرکت سید خراسانی در روایات اینگونه وارد شده است وی ابتدا به کوفه می‌رود و سپاه سفیانی را سخت شکست می‌دهد بعد جهت بیعت و زمینه سازی حضرت به بیت المقدس می‌رود.که می‌توان به حدیث آقا امام باقر اشاره نمود:
    تخرج رایاتٌ سودٌ یقاتل السفیانی فهیم شابٌ من بنی هاشم وجهه کدائرۃ القمر فی کفه الیسری خال، علی مقرقعه شعیب بن صالح القمیمی الذی قلانس جیشه سودوثیابهم بیض یهزمون السفیانی و یتقدمون الی الغرب حتی نیزلوا بیت المقدسو یهیئون للمهدی سلطانه…. ویکون بین خروجه و بین یسلم الامر للمهدی اثنان و سبعون شهرا.[۱۰۱]
    پرچم‌های سیاهی برای جنگ با سفیانی حرکت می‌کند که میان آنها جوانی از بنی هاشم با صورتی مثل ماه می‌باشد و در دست چپش خالی است جلوی این سپاه شعیب بن صالح تمیمی است که کلاه سپاهیانش سیاه و لباس هایشان سفید است.سپاه سفیانی را شکست می‌دهند و به سوی مغرب می‌روند تا به بیت المقدس می‌رسند و زمینه ظهور قائم را فراهم می‌کنند.
    در خصوص اینکه سپاه سید خراسانی بعد از کوفه به سوی بیت المقدس می‌روند حدیثی از طرق اهل سنت نیز وارد شده که درفش‌هایی سیاه از خراسان خروج می‌کند که هیچ چیز قادر به برگرداندن آنها نیست تا اینکه در ایلیاء[۱۰۲] به اهتزار در آیند[۱۰۳].
    و در بیت المقدس به جنگ با دشمنان حضرت می‌پردازند و زمینه ساز قیام حضرت می‌شوند در خصوص سال قیام خراسانی تعداد سپاهیان وی و نکات دیگر این قیام احادیث مختلف می‌باشند آن چیزی که مسلم است خراسانی قیام خواهد کرد از ایران سپاه او از افراد با ایمان و سستی ناپذیر تشکیل شده است در بعضی از روایات از افراد طالقان که شاید اشاره به ایران داشته باشد بعنوان سپاهیان او نامبرده شده و شعیب بن صالح فرمانده سپاه اوست در ابتدا به سفیان حمله می‌کنند و بعد به بیت المقدس می‌روند.
    اصهب و ابقع
    قال مولانا الرضا: «من علاماته ان یکون خراب الشام حین التقاء الرایات الثلاث منها: الابقع و الاصهبٌ و السفیانی» (از نشانه‌های ظهور آن حضرت، خراب شدن شام با حمله‌ی سه لشکر در زیر پرچم‌های سفیانی و اصهب و ابقع است.)[۱۰۴]
    در جریان قیام سفیانی توضیح داده شد که سفیانی با سپاه ابقع «یعنی کسی که نقطه سیاه و سفیددر چهره دارد» و اصهب «یعنی زرد چهره» مبارزه می‌کند از لسان رویات برمی آید هردوی این افراد مخالف و دشمن اسلام وطرفدار دشمنان اسلام و کفار می‌باشند.
    در این باره حدیثی که در کتاب غیبت نعمانی نقل شده است شاید بیشتر روشن کننده این ماجرا باشد.
    «فاول ارضٍ تخربُ ارضٌ الشام ثُمَ یختلفون عند ذلک علی ثلاث رایاتٍ رایه الاصهب و رایه الابقع و رایه السفیانی فیلتقی السفیانی بالابقع فیقتلون ویقتله السفیانی و من معه و یقتل الاصهب»[۱۰۵] (اولین سرزمینی که در آن قیام و کشتار صورت می‌گیرد، سرزمین شام است که سه لشکر در آن باهم می‌جنگند، اصهب و ابقع و سفیانی. این سه لشکر با هم می‌جنگند تا سفیانی با ابقع درگیر می‌شود و او و سپاهیانش را به قتل می‌رساند سپس اصهب را نیز از بین می‌برد.)
    در جریان جنبش سفیانی به این نکته اشاره شد اولین جایی که سفیانی قیام خود را شروع می‌کند شام است و در روایات اشاره شد اوحکومت در شام تشکیل می‌دهد سپس به نظر می‌رسد اصهب و ابقع را که از فرمانروایان شام باشند از راه برمی دارد.
    عوف سلمی
    قال السجاد: «لایکون قبل خروجه خروجُ رجلٍ یقال له عوف سلمی بارض الجزیره و یکون ماواهُ تکریت و قتله بمسجد دمشق» (قبل از خروج آن حضرت، مردی به نام عوف سلمی در الجزایر خروج می‌کند. در تکریت[۱۰۶] سکونت می‌کند و در مسجد دمشق کشته می‌شود.)[۱۰۷]
    در کتاب عصر ظهور علامه کورانی نقل شده که ظاهراً وی علیه حکومت سوریه قیام می‌کند و مدّت کوتاهی قبل از سفیانی به سر می‌برد و جایگاه او قبل و بعد قیام شهر تکریت خواهد بود پس بنابراین روایت اشاره به این معنا دارد که عوف سلمی در مسجد دمشق کشته می‌شود و خروج او از جمله حوادث قبل از ظهور امام زمان است.
    مغربی و مصری
    آن چیزی که در روایات به صورت قطعی بیان شده این است تا قبل اینکه سفیانی به مصر برود آنجا توسط سپاهی فتح شده و حاکم مصر به دست آن سپاه کشته می‌شود همزمان حاکم شام نیز کشته می‌شود و فرمانده سپاه مردم را به سمت آل محمد هدایت می‌کند.
    در خصوص آن زمان می‌گویند بندگان برسرزمین اربابان خود مسلط می‌شوند و بردگان علیه ارباب خود قیام می‌کنند و آنها را می‌کشند.
    «یُقتلُ قبل ظهور القائم ملک الشام و ملک المصر و یسبی اهل قبائل من مصر.»[۱۰۸] (قبل از ظهور قائم، حاکم شام و مصر کشته می‌شوند و گروه‌هایی از مردم مصر اسیر می‌شوند.)

     

    دانلود

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:58:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی جامعه شناختی بهره‏وری معلمان تربیت بدنی شهرکرمان- قسمت ۱۰ ...

    تعریف بهره­وری از دیدگاه سیستمی

    بهره­وری از دیدگاه سیستمی، طبیعت پیچیده­تری داشته و در کل سیستم مطرح می­گردد.
    بهره­وری عبارت است از نسبت بین مجموعه خروجی­های یک سیستم به ورودی­ های آن.
    این تعریف در سیستم­های مختلف اجتماعی، فرهنگی و صنعتی کاربرد دارد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    صورت کسر که خروجی­های سیستم هستند می ­تواند به شکل فیزیکی (حجم محصول، تعداد افراد فارغ‌التحصیل،وغیره) و مخرج کسر (مقدار مواد اولیه یا ساعت کار نیروی انسانی و ماشین‌آلات و غیره) تعریف گردد و یا اینکه به شکل معیارهای ارزش مالی یا واحد پول رایج در هر کشور اندازه‌گیری می­شوند.

     

     

    بهره­وری از دیدگاه اقتصادی
    عکس مرتبط با اقتصاد

     

    ازنظر اقتصادی مقدار محصول یا خروجی تابع عوامل سرمایه و نیروی کار فرض می­گردد. لذا افزایش مهارت نیروی کار و یا تغییرات تکنولوژی و یا افزایش مهارت به همراه بهبود تکنولوژی می ­تواند موجب افزایش مقدار تولید و حرکت تابع تولید به سمت بالاتر و ازآنجا موجب افزایش بهره­وری شود.
    به‌طورکلی امروزه بهره­وری نگرشی اقتصادی، فنی و فرهنگی نسبت به تولید است که در آن انسان فعالیت­های خود را هوشمندانه و خردمندانه انجام می­دهد تا بهترین نتیجه را با کمترین هزینه و در مدت‌زمان کمتر به دست آورد.گرچه بهره­وری را به‌صورت کلاسیک بیش­تر در امور اقتصاد تعریف کرده ­اند ولی می­توان مفهوم بهره­وری را در همه امور زندگی روزمره تا چرخه عظیم صنعت در نظر گرفت.

     

     


    سطوح بهره­وری:

    حدود چهل سال است که موضوع بهره‏وری در نظام‏های اقتصادی-اجتماعی واداری سازمان‏ها مطرح است به‌طوری‌که امروزه ارتقا بهره‏وری و بهبود آن جز اهداف کمی نظام‏های اقتصادی سازمانی جوامع محسوب می‏شود. موضوع بهره‏وری استفاده بهینه از منابع و امکانات موجود را ترویج می‏دهد و بحث آن مختصر به سیستم‏های تولیدی نیست. به‌بیان‌دیگر بهره‏وری هم سیستمهای تولید کالا و هم در نظام‏های تولید خدمت مطرح است. زمانی که در خصوص بهره‏وری صحبت می‏شود، توجه به این نکته ضروری است که بهره‏وری در چه سطحی و ابعادی مطرح است. به‌طورکلی بهره‏وری در سطوح زیر می‏تواند موردبحث قرار گیرد

     

     

    بهره‏وری در سطح کلان

    بهره‏وری میانه

    بهره‏وری در سطح خرد

    بهره‏وری در سطح کلان شامل بهره‏وری در سطح بین‌المللی و ملی است. بهره‏وری در سطح میانه شامل سطح بخش و صنعت است.بهره‏وری در سطح خرد ابعاد مختلف از قبیل بنگاه، سطح واحد، سطح محصول، سطح خانوار و سطح فرد می‏باشد.
    بهره‏وری ملی در خصوص بهره‏وری کل اقتصاد در یک جامعه صحبت می‏کند. درواقع بهره‏وری ملی کارایی کل اقتصاد یک جامعه را موردسنجش ارزیابی قرار می‏دهد. در بهره‏وری بخشی، بهره‏وری در سطح بخش‏های مختلف اقتصاد یک جامعه از قبیل بهره‏وری بخش حمل‌ونقل، بهره‏وری بخش خدمات و غیرهبررسی و تحلیل می‏شود. ازاین‌رو در بهره‏وری ملی و بخشی کل نظام اجتماعی و اقتصادی یک جامعه ازنظر کلان مورد تجزیه‌وتحلیل واقع می‏شود. بهره‏وری در سطح خرد عموماً در سلسله‌مراتب پایین‌تری قرار می‏گیرد. موضوع بهره‏وری سازمانی درواقع ارتقا سطح بهره‏وری و عملکرد مؤسسات اجتماعی است. وقتی در بخش دولتی در خصوص بهره‏وری سازمانی صحبت می‏شود، منظور ارزیابی و بهبود و ارتقا سطح بهره‏وری وزارتخانه‏ها، سازمان‌ها و ادارات کل تابعه دولت است. بهره‏وری سازمانی لازمه بهره‏وری بخشی و بهره‏وری بخشی لازمه بهره‏وری ملی است.

    شکل ‏۲‑۱:سطوح بهره‏وری
    لذا بهره‏وری ملی ارتقا نمی‏یابد مگر اینکه هریک از بخش‏های مختلف اقتصادی عملکرد مطلوب داشته و ارتقا یابند. ارتقا بهره‏وری بخشی نیز تابع ارتقا سازمان‌های تشکیل‌دهنده آن بخش است. مثلاً بهره‏وری بخش دولتی تابع بهره‏وری هریک از وزارتخانه‏ها و سازمان‌ها و ادارات تابعه است. ازاین‌رو چنانچه برنامه‏ریزان جامعه و تصمیم گیران اجرایی کشور برای ارتقا بهره‏وری ملی اولویت و اهمیت می‏دهند باید به مسئله بهره‏وری دستگاه‏های اجرایی توجه ویژه نمایند. زیرا ارتقا بهره‏وری ملی در پرتو نظام اداری کارا و مؤثر امکان‌پذیر است و بدون داشتن یک نظام کارآمد و مؤثر اداری، انتظار ارتقا بهره‏وری ملی و بالا بردن سطح کیفیت زندگی کاری و اجتماعی امکان‌پذیر نیست. بنابراین بهره‏وری سازمانی و بهره‏وری هریک از دستگاه‏های اجرایی تشکیل‌دهنده نظام اداری-دولتی کشور، شرط لازم جهت ارتقا بهره‏وری ملی و به عبارتی لازمه‏ی رشد و توسعه اجتماعی-اقتصادی است که این امر در بسیاری از کشورهای دنیا به اثبات رسیده است (پیرایش،۱۳۸۷).برخی از منابع نیز بهره‏وری را بدین گونه سطح‌بندی کرده‏اند

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

     

    بهره­وری فردی:

    منظور از بهره­وری فردی، استفاده بهینه از مجموعه استعدادها و توانایی­های بالقوه فرد در مسیر پیشرفت زندگی خود می­باشد. از دید منافع سازمانی ارتقا بهره­وری در افراد، بهبود بهره­وری سازمان را به دنبال خواهد داشت. آموزش، یادگیری و رشد نیروی انسانی در سازمان و مشارکت افراد در اداره سازمان علاوه بر بهبود بهره­وری فرد، موجب افزایش بهره­وری در سازمان خواهد شد. به فعل درآوردن نیروهای بالقوه و استعدادهای شگرف در جهت سازندگی موجب پیشرفت و بهره­وری فرد و همسویی با سازمان و سبب بهره­وری سازمان خواهد شد. یکی از دلایل افزایش بهره­وری در سازمان­های پیشتاز امروزی رشد و یادگیری در میان کارکنان آن سازمان می­باشد.

     

     

    بهره­وری در خانه:

    ارتقا بهره­وری در خانه موجب پایین آمدن ضایعات، از بین رفتن اسراف و کیفیت زندگی بهتر در استفاده از مواهب زندگی می­ شود.

     

     

    بهره­وری در سازمان:

    بهبود بهره­وری در سازمان نتیجه استفاده بهینه و مؤثر و کارآمد از منابع، تقلیل ضایعات، کاهش قیمت تمام‌شده، بهبود کیفیت، ارتقا رضایت مشتریان، دلپذیری در محیط کار، و افزایش انگیزه و علاقه کارکنان به کار بهتر بوده که نهایتاً موجب رشد و توسعه سازمان را به دنبال خواهد داشت.

     

     

    بهره­وری در سطح ملی:

    افزایش بهره­وری تنها راه توسعه اقتصادی کشورها می­باشد که موجب ارتقا سطح رفاه زندگی یک ملت می­گردد. تحولات معجزه‌آسای رشد و توسعه اقتصادی در کوتاه‌مدت در برخی از کشورها نتیجه افزایش بهره­وری و استفاده بهینه، کارا و اثربخش آن‌ ها از منابع فیزیکی، انسانی کشورهایشان بوده است.

     

     


    بهره­وری منابع انسانی

    بهره­وری نیروی انسانی عبارت است از به حداکثر رساندن استفاده از منابع،نیروی انسانی و تمهیدات به طریق علمی به‌منظور کاهش هزینه‏ ها و رضایت کارکنان، مدیران و مشتریان.
    امروزه نقش و اهمیت نیروی انسانی در فرایند تولید و ارائه خدمات در جوامع بشری به‌عنوان مهم­ترین عامل مشخص‌شده است. استفاده صحیح از نیروی انسانی به‌ مثابه ارزشمندترین و بزرگ‌ترین ثروت هر جامعه به‌صورت مسئله‏ای حائز اهمیت موردتوجه دولت‏ها بوده است. به‌عبارت‌دیگر می‌توان گفت که انسان هم هدف توسعه و هم عامل آن محسوب می‌شود و تحقق اهداف توسعه تا حد قابل‌توجهی به نحوه اداره و مدیریت این ثروت و منبع حیاتی بستگی یافته است. بنابراین بهره‏وری منابع انسانی یکی از رکن‏های مهم هر موسسه یا سازمان می‏باشد. تا اوایل دهه ۱۹۵۰ اکثراً تصور می‏گردید که عامل عمده و ریشه عقب‌ماندگی کشورهای درحال‌توسعه، کمبود سرمایه‏های مادی و فیزیکی است. در پرتو چنین طرز تفکر و نگرشی، این کشورها از راه‏های مختلف و با نزدیکی با دیگر ملل به جذب سرمایه‏ها و ورود تکنولوژی از خارج پرداختند. این امر خود عوارض متعدد ازجمله تشدید وابستگی سیاسی- اقتصادی و تخریب بنیان‏های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را در این کشورها ایجاد نموده است که تزریق مقادیر متنابهی از سرمایه‏های فیزیکی و مادی به این کشورها، الزاماً موجب تسریع روند توسعه آن‏ها نشده است، بلکه جوامعی که از یک سازمان قوی و نهاده‏های اداری کارآمد و درعین‌حال از سرمایه‏های انسانی کارا و متخصص و ماهر برخوردار بوده‏اند، توانسته‏اند از سرمایه فیزیکی و مادی به نحو مطلوب در تسریع روند توسعه و رشد، بکار گرفته شوند. ازاین‌رو امروزه تأکید بر سرمایه‌گذاری بر روی سرمایه‏های فیزیکی کاسته و بر سرمایه‌گذاری انسانی تأکید بیشتری می‏شود.
    سرمایه‌گذاری انسانی و اعتلای کیفیت نیروی کار یکی از زمینه‏ها و راه‏های کلیدی و بنیادی در افزایش بهره‏وری و تسریع رشد اقتصادی جوامع است. تلاش برای بهبود و استفاده مؤثر از تمامی منابع و به‌ویژه منابع انسانی که خود بکار برنده دیگر منابع هستند، هدف تمامی مدیران سازمان‏ها است. استفاده از نیروی انسانی واجد صلاحیت، شایسته و توانمند از ضروریاتی است که برای نیل به بهره‏وری مطلوب باید موردتوجه مدیران قرار گیرد.تعلیم و تربیت به‌عنوان بارزترین نمود سرمایه‌گذاری انسانی، نقش اصلی را در این زمینه ایفا می‏کند. تعلیم و تربیت از یک‌طرف بر بازدهی و توانایی نیروی کار افزوده و استعدادها را شکوفا می‌سازد و از سوی دیگر زمینه به‌کارگیری فناوری‏های برتر را برای نیروی کار فراهم می‏کند. امروزه تقریباً در تمامی جوامع افرادی که از تحصیلات و دانش بالاتری برخوردار باشند به‌طور متوسط از درآمد بالایی نیز در مقایسه با سایر اقشار بهره‏مند هستند، لذا هزینه‏ ها و فرصت‌هایی که افراد و سازمان‌ها جهت افزایش دانش و مهارت‌ها متقبل می‏شوند نوعی سرمایه‏گذاری انسانی تلقی می‏شود.

     

     

    بهره­وری فردی نیروی انسانی: نسبت کار انجام‌شده توسط هر فرد به زمان مصرفی توسط همان فرد.

    بهره­وری گروهی منابع انسانی: نسبت کار انجام‌شده توسط گروه به مجموع زمان مصرف‌شده توسط اعضا گروه.

    بهره­وری منابع انسانی سازمان: نسبت کار انجام‌شده توسط سازمان (تولید کالا یا ارائه خدمات) در طول یک‌زمان معین، به منابع انسانی صرف شده (کل کارکنان سازمان) برحسب نفر ساعت، نفر هفته یا نفر ماه.

    بهره­وری ملی را نیز می­توان نسبت تولید درآمد ملی به منابع انسانی فعال یا نیروی انسانی شاغل دانست. رشد این شاخص از بهره­ی هم در سطح خرد و هم در سطح کلان نمایانگر استفاده مؤثر از منابع انسانی است.

    بهبود بهره­وری

    بهبود واقعی بهره­وری در احیا فعالیت­های اقتصادی تنها زمانی قابل حصول است که هم در عوامل سخت‌افزاری مثل تکنولوژی جدید و تجهیزات پیشرفته تولید، و هم در عوامل انسانی فعالیت اقتصادی مانند روابط نیروی کار با مدیریت، تلاش و پیشرفت‌های هماهنگ و متعادلی انجام‌شده باشد. امروزه کلید بهره­وری در این نیست که به نحوی از کارکنان کار بیشتری کشیده شود، بلکه در برانگیختن و تشکیل سرمایه و تحقق و توسعه است تا ابزاری برای انجام مؤثرتر کار در اختیار منابع انسانی قرار بگیرد.با عنایت به این‏که بهبود بهره‏وری در سازمان‏ها بستگی به کارکنان دارد باید با فراهم کردن فرصت‏هایی جهت مشارکت کارکنان در فرایند تصمیم‏گیری، بهره‏وری سازمان را افزایش داد. در تعیین عوامل مؤثر بر بهره‏وری نظرات متفاوتی وجود دارد و هر یک از دانشمندان و صاحب‌نظران عاملی را به‌عنوان عامل مؤثر در بهبود بهره‏وری مشخص کرده‌اند و به‌طور اجمالی عواملی چون آموزش شغلی مستمر مدیران و کارکنان، ارتقا انگیزش میان کارکنان برای کار بهتر و بیش­تر، ایجاد زمینه ­های مناسب ابتکار و خلاقیت مدیران و کارکنان، برقراری نظام مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد و برقراری نظام تنبیه، تشویق و وجدان کاری و انضباط اجتماعی تحول در سیستم و روش‏ها که نقش کلیدی و حساس دارند، تقویت حاکمیت و تسلط سیاست‏های سازمان بر امور و صرفه‌جویی به‌عنوان وظیفه ملی در بهره‏وری مؤثر می‌باشد. ولی تمام مؤلفان این رشته تقریباً در این باب اتفاق‌نظر دارند که برای افزایش سطح بهره‎وری تنها یک علت خاص را نمی‏توان ارائه نمود بلکه عنوان می‏کنند که ارتقا بهره‏وری را باید معلول ترکیبی از عوامل گوناگون دانست (امیران،۱۳۷۲).

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:58:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      عوامل تاثیر گذار بر ارزش ویژه برند شرکت های بیمه از نگاه مشتریان- قسمت ۱۶ ...

    ۱۰-۱-۲آشنایی با صنعت بیمه
    ۱-۱۰-۱-۲بیمه
    هر لحظه خطرات بیشماری جان و مال بشر را تهدید می‌کند . با تدابیر پیشگیری کننده، می‌توان مانع تحقق بعضی از این خطرها شد و یا آثار زیانبار آن‌را تخفیف داد . مثلا احداث بزرگراه‌ها تدبیری موثر برای کاهش تعداد تصادفات وسائل نقلیه به‌شمار می‌رود. با وجود این مشاهده می‌کنیم که هر چند وقت یکبار حوادث دلخراشی اتفاق افتاده و خسارات بسیاری به‌جای می‌گذارد. بنابراین علاوه بر پیشگیری باید برای جبران زیان‌های ناشی از حوادث و تحمل خساراتی که بهرحال حاصل می شود، آماده شد.
    صرف نظر از خسارات معدودی که قابل جبران نیست برای مقابله با خسارات مادی لازم است که بنیه مالی قابل ملاحظه ای در دسترس باشد . لکن این نکته را نباید از نظر دور داشت که خساراتی که احتمالا به‌دنبال تحقق حوادث مختلف متوجه افراد می‌شود، ممکن است بسیار عظیم و انبوه باشد .در حالیکه امکانات مالی برای تحمل این خسارات کافی نبوده و بسیار اندک و از میزان معینی تجاوز نکند. لذا امید به اینکه هر کس برای مقابله با خسارات احتمالی ذخیره مالی کافی در اختیار داشته باشد امری محال است.
    معهذا از آنجائی‌که حوادث همزمان واقع نمی‌شود مجموع امکانات مالی که در اختیار افراد است برای جبران خسارات ناشی از حوادث واقعه کفایت می‌کند. بنابراین اگر هر فردی که در معرض خطر است وجهی ذخیره کند و مجموع ذخایر افراد در صندوقی متمرکز شود خسارات ناشی از خطرات تحقق یافته از محل موجودی این صندوق قابل جبران است .
    با این مقدمه می توان گفت، همکاری و تبادل این افراد سیستمی به‌وجود می آورد که قادر است خسارات وارد به افراد را هر قدر هم که سنگین باشد، جبران کند. این سیستم تعاونی که متکی به ذخیره های کوچک گروه کثیری از افراد است نام بیمه بخود گرفته است .
    اهمیت بیمه در فعالیتهای اقتصادی بر کسی پوشیده نیست و تمام کسانی‌که با فعالیتهای اقتصادی در ارتباط می باشند به نقش مهم و حساس بیمه در رشد و توسعه این فعالیتها اذعان دارند . از طرف دیگر باید این نکته را نیز در نظر داشت که رشد اقتصادی جامعه نیز می‌تواند عامل توسعه و پیشرفت صنعت بیمه محسوب شود.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    در دنیای کنونی ادامه فعالیت و پیشرفت هر بنگاه اقتصادی که هسته اصلی اقتصاد یک کشور را تشکیل می‌دهد، در صورتی ممکن است که ریسکهایی را که این بنگاه ها با آن مواجه هستند، شناسایی و به طریقی عواقب ناخوشایند آن جبران گردد . نقش بیمه در پخش کردن و کاستن این ناخوشایندیها است .
    ضرورت وجود و گسترش بیمه با توجه به تنوع رو به تزاید و پیچیده تر شدن فعالیتهای اقتصادی معنا پیدا می‌کند
    با توجه به ماهیت خطرها، روش های مختلفی برای توزیع و کاستن خطرها وجود خواهد داشت . مهمترین و موثرترین آنها انتقال خطرها به بیمه گر است . نقش بیمه گر تشکیل اجتماع بزرگی از بیمه گذاران است که در معرض ریسک یگانه ای قرار دارند . لذا پوششهای بیمه ای سبب می‌شوند که خسارتهای وارد به بنگاه های اقتصادی موجب تعطیلی فعالیت‌ها و سرمایه گذاری‌های اقتصادی نشود . بعبارت دیگر لطمه های ناشی از حوادث نامطلوب ( اقتصادی، طبیعی و انسانی ) به حداقل تقلیل یابد .
    بیمه در اقتصاد امروز جهان نقش بسیار حساسی را بازی می‌کند . دوام فعالیت مجموعه های بزرگ صنعتی را بیمه تضمین می‌کند . کشتی و هواپیماهای غول پیکر به اتکا بیمه به حرکت در می آید، فعالیت‌های گسترده بازرگانی مسئولیت‌های سنگین و نگران کننده به دنبال دارد . بیمه انواع مسئولیت‌ها، آرام بخش بازرگانان و صاحبان صنایع و حرفه های مختلف است . گاهی تعهدات آنقدر عظیم است که نه یک بیمه گر بلکه گروهی از بیمه گران از کشورهای مختلف در دادن تضمین مشارکت می‌کنند و به این ترتیب بیمه‌ امنیت ملی ایجاد می‌کند .
    از ویژگی‌های بارز صنعت بیمه در مقایسه با دیگر بخش‌های تولیدی، اهمیت شبکه توزیع و فروش است به‌گونه ای که در صنعت بیمه تولید با فروش عجین و تفکیک ناپذیر است .
    در قرارداد بیمه، بیمه گذار پرداخت حق بیمه و بیمه گر جبران خسارات احتمالی ناشی از حوادث معین را بعهده می‌گیرد در واقع می‌توان گفت که مجموع این قراردادها، بیمه گذاران متعدد را از طریق بیمه به یکدیگرمرتبط می‌سازد.
    واضح است که حق بیمه پرداختی توسط یک بیمه گذار برای جبران خسارات احتمالی وارد به او کافی نیست و بیمه گر نیز با همه سرمایه اولیه خود قادر به جبران خسارت از محل منابع مالی خود نیست، بلکه این جمع حق بیمه های بیمه گذاران است که هر خسارت را قابل جبران می سازد.
    نقش بیمه گر در صنعت بیمه این است که بین گروه بیمه گذاران که به فعالیتهای مختلف مشغول بوده و جان و مال هر یک از آنها به‌نحوی در خطر است، رابطه تعاونی برقرار کند یعنی با متشکل کردن این افراد در سازمان بیمه و دریافت حق بیمه آنها را در قبال صدمات و زیان‌های احتمالی مورد تامین قرار دهد .
    انجام این حرفه، که به بیمه گری معروف است، در صورتی نتیجه مطلوب می آورد که از یک سری قواعد،اصول،نظامات و محاسبات متکی به آمار و احتمالات برخوردار بوده و قوانین و مقرراتی بر آن نظارت داشته باشد در غیر اینصورت از هدف اصلی خود خارج شده و بجای ایجاد تامین، دچار نابسامانی و آشفتگی خواهد شد .
    منظور از اصول و قواعد بیمه کلیه قواعد و ضوابط فنی و حرفه ای و مقررات موضوعه در این حرفه است که با مسائل و موضوعات حقوقی آن زیر بنای صنعت بیمه را تشکیل میدهد.
    <table width=”>
    5149231″>تعریف بیمه و ارکان و اصطلاحات :
    بیمه در حقیقت فرایند یک واسطه گری مالی با ماهیت تعاونی می باشد که در آن چرخه تولید معکوس گردیده و مصرف کننده قبل از آنکه خدماتی دریافت کند بهای آنرا می پردازد .
    ماده یک قانون بیمه ایران مصوب اردیبهشت ۱۳۱۶ عقد بیمه را چنین تعریف میکند :
    ” بیمه عقدی است که به موجب آن یک طرف تعهد میکند در ازاء پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر در صورت وقوع یا بروز حادثه خسارت وارده را بر او جبران نموده یا وجه معینی بپردازد . متعهد را بیمه گر، طرف تعهد را بیمه گذار، وجهی را که بیمه گذار به بیمه گر می پردازد حق بیمه و آنچه را که بیمه میشود موضوع بیمه نامند(آیت کریمی، ۱۳۸۶:۵۱).
    بموجب این تعریف ، بیمه صرفا” عقدی است که بین طرفین قرارداد یعنی بیمه گر و بیمه گذار منعقد میشود و برای هر یک تعهداتی بوجود میاورد. البته اگر تنها رابطه حقوقی که در اثر قرارداد بیمه بین بیمه گر و بیمه گذار بوجود می آید مورد توجه قرار گیرد و از جنبه فنی بیمه صرفنظر شود میتوان بیمه را یک نوع عقد دانست .لکن بیمه عبارت از این نیست که بین بیمه گر و بیمه گذار رابطه حقوقی ایجاد کند اگر در مقابل بیمه گرتنها یک بیمه گذار وجود داشته باشد و قرار داد بیمه منحصر بفرد باشد اصولا بیمه ای وجود ندارد و عمل بیمه گر قابل توجیه نیست و قمار تلقی میشود.
    قرارداد بیمه گر با بیمه گذار از آن جهت مقبول و موجه است که یکی از هزارها قراردادی است که بین بیمه گر و بیمه گذاران بسته شده است

     

     

    ارکان بیمه :

    بیمه دارای سه رکن اصلی است که عبارتند از خطر،حق بیمه و خسارت :
    ۱- خطر [۲۲۸] : عبارتست از احتمال بوقوع پیوستن واقعه ای که میتواند موجب خسارت شود . در حرفه بیمه گری خطر به حادثه ای گفته میشود که اتفاقی و غیر منتظره بوده و به اراده طرفین قرارداد بستگی نداشته باشد(آیت کریمی، ۱۳۸۶:۵۵). .
    ۲- حق بیمه: وجهی است که بیمه گذار به بیمه گر می پردازد تا در مقابل بیمه گر متعهد پرداخت خسارت ( به بیمه گذار یا ذینفع ) در صورت وقوع حادثه باشد . حق بیمه را بهای خطر نیز می نامند و میزان آن بستگی به شدت یا ضعف وقوع خطر دارد(آیت کریمی، ۱۳۸۶:۵۵). .
    ۳- خسارت[۲۲۹]: عبارت است از زیانی که در نتیجه وقوع حادثه به مورد بیمه وارد میگردد و جبران آن در تعهد بیمه گر می باشد(آیت کریمی، ۱۳۸۶:۵۵). .
    ۴- بیمه گر[۲۳۰] : بیمه گر شخصی است که در مقابل دریافت حق بیمه از بیمه گذار تعهد جبران خسارت را در صورت وقوع حادثه بعهده میگیرد . بیمه گر شخص حقوقی است که در جهت انجام حرفه بیمه گری باید شرایط خاصی را که قانون تعیین میکند دارا باشد. در این خصوص ماده ۳۱ قانون تاسیس بیمه مرکزی ایران و بیمه گری مقرر میدارد:عملیات بیمه در ایران بوسیله شرکتهای سهامی عام ایرانی که کلیه سهام آنها با نام بوده و با رعایت این قانون و طبق قانون تجارت به ثبت رسیده باشند انجام خواهد گرفت(آیت کریمی، ۱۳۸۶:۵۷).
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    نقش بیمه گر اینست که با دریافت حق بیمه از گروه کثیر بیمه گذاران و پرداخت خسارت به آن عده از افراد گروه که دچار حادثه شده اند تامین لازم را برای افراد گروه فراهم آورد ، مشروعیت عقد بیمه یک بیمه گذار و بیمه گر از این لحاظ است که بیمه گذار در گروه مزبور وارد میشود و به جمع آنها می پیوندد.
    بیمه گذار[۲۳۱]: بیمه گذار طرف تعهد بیمه گر است . شخصی است که با پرداخت حق بیمه جان یا مال یا مسئولیت خود را تحت پوشش بیمه قرار میدهد . ضمنا به خلاف بیمه گر که الزاما باید شخص حقوقی باشد بیمه گذار میتواند هم شخص حقوقی باشد هم شخص حقیقی.
    موضوع بیمه[۲۳۲]: موضوع بیمه چیزی است که تحت پوشش بیمه قرار میگیرد . موضوع بیمه میتواند شخص یا شی و یا مسئولیت باشد.[۲۳۳]
    ۲-۱۰-۱-۲ تاریخچه بیمه :
    نخستین نشانه هایی که از بیمه گری در جهان دیده میشود به قرون قبل از میلاد مسیح برمیگردد.
    بازرگانان فنیقی که به تجارت دریایی گندم مشغول بودند برای جلوگیری از زیان ناشی از خطر سفرهای دریایی شیوه ای ابداع کرده بودند که هر بازرگان موظف بود قبل از شروع سفر دریائی سهم اندکی از محموله گندم خود را در اسکله بگذارد بدین ترتیب با توجه به تعداد زیاد تجار و سفرهای متعدد دریایی حجم زیادی از اندوخته گندم تشکیل و از آن ذخیره برای جبران خسارت بازرگانی که گندم وی در سفر دریائی از بین میرفت استفاده میگردید.
    برای انجام این امر ماموری نیز بکار گرفته میشد . این شیوه در تامین خسات تجار حادثه دیده بسیار سودمند و ارزنده بود زیرا :

     

     

    مامور جمع آوری گندم و جبران خسارت متوجه شد که با کاشت گندم میتوان به توان مالی گندم ذخیره شده افزود .

    هرچه تعداد بازرگانانی که حاضرند در این روش سهم بگذارند بیشتر باشد سهم هر بازرگان در این مشارکت کمتر خاهد بود

    هر بازرگانی که کالای او مسیر دورتری را میپیماید و طبعا” با خطر بیشتری روبروست سهم بیشتری از گندم خواهد پرداخت .

    در زمان فراعنه مصر صندوقهای تعاون برای پرداخت هزینه های کفن و دفن وجود داشته و در فاصله سالهای ۷۰۰ تا ۹۱۶ قبل از میلاد مسیح نزد اهالی شهر لوان در جزیره رودس زیان همگانی[۲۳۴] بعنوان یک رسم بازرگانی شناخته شده بود . به این معنی که اگر مال التجاره ای برای نجات کشتی و سایر کالاها به دریا ریخته میشد تجاری که اموالشان نجات پیدا کرده بود بایستی خسارت بازرگانانی که کالاهای آنها به دریا ریخته شده بود جبران میکردند(آیت کریمی، ۱۳۸۶:۲۵).
    اهمیت بیمه از نظر اقتصادی :
    نیمه دوم قرن بیستم ، بیمه در کشورهای صنعتی بدلیل تاثیر از تجارت بین المللی – توسعه مبادلات بازرگانی، افزایش حوادث فاجعه آمیز ناشی از انقلاب صنعتی و آتش سوزی رشد و بالندگی ویژه ای یافته بطوریکه امروز باید قبول کرد که بیمه و اقتصاد لازم و ملزوم یکدیگرند زیرا گسترش بیمه با توسعه اقتصادی مرتبط و اشاعه بیمه نیز کمک به بهبود وضع معیشت افراد جامعه و حفظ سرمایه های ملی و در نهایت باعث قوام اقتصاد یک کشور خواهد بود .
    شاخصی که برای ارزیابی اهمیت بیمه در اقتصاد و میزان گسترش بیمه بکار میرود ضریب نفوذ بیمه ای یا نسبت کل حق بیمه به تولید ناخالص داخلی می باشد که رابطه بین توسعه اقتصادی و فعالیتهای بیمه ای را نشان میدهد به این لحاظ اهمیت بیمه از نظر اقتصادی عبارت است از :

     

     

    حفظ ثروتهای ملی : سرمایه های موجود هر کشور در زمره ثروتهای ملی تلقی شده که با بیمه کردن آنها کمک به حفظ سرمایه های ملی میگردد(آیت کریمی، ۱۳۸۶:۳۹). .

    تضمین سرمایه گذاریها : توسعه اقتصادی کشور در گرو سرمایه گذاریهای جدید می باشد و سرمایه گذاری مستلزم وجود اولا”منابع مالی و در ثانی ابزاری برای حفظ سرمایه گذاریها در مقابل خطرات می باشد . بیمه ابزاری کامل در جهت اطمینان بخشیدن به صاحبان سرمایه برای صیانت از سرمایه آنها میباشد(آیت کریمی، ۱۳۸۶:۳۹).

    ایجاد اعتبار و توسعه مبادلات : بیمه علاوه بر تضمین سرمایه گذاری و تثبیت وضعیت مالی به طرق مختلف در ایجاد و افزایش اعتبار و توسعه مبادلات ملی کمک میکند مثل بیمه های اعتباری که بیمه گر حالت ضامن بیمه گذار را در مقابل وام دهنده ( بستانکار ) پیدا میکند(آیت کریمی، ۱۳۸۶:۳۹).

    توسعه سرمایه گذاری : شرکتهای بیمه از محل دریافت حق بیمه ( ذخایر فنی ) از بیمه گذاران با سرمایه گذاری در زمینه های مختلف مثل خرید سهام یا ایجاد موسسات تجاری و خدماتی به شکوفایی اقتصاد ملی کمک می کنند(آیت کریمی، ۱۳۸۶:۴۰) .

    تاثیر بر موازنه ارزی : شرکتهای بیمه از طریق قبول کردن سهم اتکائی بیمه گران سایر کشورها و دریافت ارزی حق بیمه موجب ورود مبالغ ارزی بزرگی به کشور میگردند (آیت کریمی، ۱۳۸۶:۴۰).

    تشکیل در آمد ملی در اثر ایجاد ارزش افزوده : بیمه گران با ایجاد ارزش افزوده ( تفاضل حق بیمه وصول شده و مجموع خسارت پرداختی و هزینه های بیمه گری ) به افزایش درآمد ملی کمک می کنند(اترویل، ۱۳۸۱:۳۶). .

    افزایش سطح اشتغال : شرکتهای بیمه با افزایش واحدها و شبکه فروش خود و گسترش سرمایه گذاری به ایجاد اشتغال کمک می نمایند(اترویل، ۱۳۸۱:۳۶).

    تامین کننده امنیت مالی در فعالیتهای تجاری : بیمه گران با دریافت حق بیمه و ارائه پوشش بیمه ای صاحب سرمایه را در مقابل حوادث حمایت می کند(اترویل، ۱۳۸۱:۵۶).

    تقسیم بندی بیمه :
    تقسیم بندیهای گوناگونی در مورد موضوع بیمه بر مبنای تکنیک و سرشت عملیات بیمه ای، موضوعی یا تاریخی بعمل آمده است که رایج ترین آنها تقسیم بندی است که با تعریف بند ب اساسنامه قانون اداره امور شرکتهای بیمه مصوب ۱۳/۰۹/۱۳۶۷ مجلس شورای اسلامی همخوانی دارد و بشرح ذیل می باشد :
    الف : بیمه های اجتماعی[۲۳۵] :
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    بیمه های اجتماعی یا اجباری که بیمه های ناشی از قانون نیز گفته میشود به بیمه هایی اطلاق میشود که اصولا برای رعایت مصالح اجتماعی و حمایت از اشخاص یا طبقات کم درآمد از جامعه، جنبه اجباری و یا رفاهی پیدا می نماید . در این نوع بیمه خطرهایی مثل بیماری، از کارافتادگی، پیری، بیکاری و حوادث ناشی از کار تحت پوشش قرار میگیرند .
    ب : بیمه های بازرگانی[۲۳۶] : صرفنظر از تقسیم بندیهای بسیار متنوعی که تاکنون از رشته های مورد عمل در بیمه های بازرگانی بعمل آمده است تقسیم بندی زیر که اساس لایحه اداره امور شرکتهای بیمه مصوب سال ۶۷ مجلس شورای اسلامی می باشد شرح داده میشود :
    – بیمه اشیاء یا اموال[۲۳۷] : یا بیمه زیان یا بیمه غیر زندگی
    در این بیمه موضوع تعهد بیمه گر جبران خسارت وارده به شیء می باشد ( شیء اعم از بی روح مثل اموال و حمل و نقل و یا ذیروح مثل حیوانات و یا محصولات کشاورزی ) . یعنی آنچه قابل تقویم به وجه نقد باشد. مهمترین ویژگی این بیمه جبران خسارت وارده و پرداخت غرامت می باشد بنابراین بیمه گذار زیان دیده نمی تواند خسارتی بیش از حد واقعی دریافت نماید و وضعی بهتر از زمان قبل از بروز حادثه کسب نماید از مهمترین رشته های بیمه اموال باید از آتش سوزی، اتومبیل، باربری و محصولات کشاورزی نام برد .
    بیمه اشخاص[۲۳۸] : در این بیمه ، تعهد بیمه گر مرتبط با فوت یا حیات و یا سلامت بیمه شده می باشد مثل بیمه های عمر، درمان و حادثه
    بیمه مسئولیت[۲۳۹] :
    در این بیمه مسئولین مدنی بیمه گذار در قبال اشخاص ثالث بیمه میشود بعبارت دیگر زیانهایی که در نتیجه قصور و سهل انگاری افراد در قبال اشخاص ثالث پدید می آیدتحت پوشش قرار می‌گیرد. بنابر ماده ۳۲۸ قانون مدنی ایران ، هر کس مال غیر را تلف کند ضامن آن است و باید مثل و یا قیمت آنرا بدهد
    ۳-۱۰-۱-۲ خصوصی سازی در صنعت بیمه
    در جریان تصویب و اجرای قانون برنامه سوم توسعه، بحث خصوصی سازی در صنایعی که طبق اصل ۴۴ قانون اساسی در مالکیت عمومی دولت قرار گرفته مطرح گردید بدین ترتیب که مقرر شد با رعایت اصل ۴۴ و ضمن بقای نظارت و کنترل عمومی دولت سعی شود حتی المقدور در امور تصدی گری بخش خصوصی و غیر دولتی نیز مشارکت داده شود و در این راستا ابتدا بموجب قانون مصوب مجلس شورای اسلامی اجازه تاسیس بانک غیر دولتی داده شد و سپس تاسیس بیمه غیر دولتی جنبه قانونی و عملی بخود گرفت .
    درخصوص مداخله بخش غیر دولتی در تصدی گری مرتبط با صنعت بیمه ابتدا حسب ماده ۲۸ قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری صنعتی اجازه داده شد در مناطق آزاد بیمه غیر دولتی تاسیس شود و سپس بموجب قانون تاسیس بیمه غیر دولتی مصوب ۰۶/۰۶/۱۳۸۰ اجازه تاسیس شرکت بیمه غیر دولتی در سرزمین اصلی ایران نیز داده شد و به تدریج شرکتهای بیمه غیر دولتی بوجود آمد .
    همچنین پس از پیگیری اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی از سوی دولت و همچنین با تدوین طرح تحول صنعت بیمه، شرکت های دولتی به غیر از بیمه ایران در روند خصوصی سازی قرار گرفته و بخشی از سهام آنها به بازار بورس ارائه گردید. با انجام این اصلاحات، در حال حاضر شرکتهای بیمه مشغول به فعالیت در ایران
    بشرح ذیل می باشند :

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:57:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی-جعل-حقوقی-و-طاری-در-نظام-حقوق-ایران- قسمت ۷ ...

    اسنادی که هریک از طرفین اقامه می‌نمایند، ممکن است در خارج از ایران تنظیم‌شده باشد در این صورت اگر سند را مأمورین صالح ایرانی در حدود صلاحیت خود و طبق مقررات ایران تنظیم نموده باشد سند رسمی است و با سند رسمی که در ایران تنظیم می‌شود از حیث شرایط، اعتبار،توان اثباتی و … تفاوتی ندارد. بنابراین منظور از ((اسناد تنظیمی خارج از ایران)) اسنادی است که به‌وسیله مأمورین سایر کشورها، در خارج از ایران تنظیم‌شده است.این دسته از اسناد، در صورتی در دادگاه‌ها و حتی ادارات ایران پذیرفته می‌شود که شرایط ماده ۱۲۹۵ ق. مدنی حاصل باشد. به‌موجب این ماده ((محاکم ایران به اسناد تنظیم‌شده در کشورهای خارجه همان اعتباری را خواهند داد که آن اسناد مطابق قوانین کشوری که در آنجا تنظیم‌شده دارا می‌باشد مشروط بر اینکه:
    اولاً- اسناد مزبور به علتی از علل قانونی از اعتبار نیفتاده باشد.
    ثانیاً- مفاد آن‌ ها مخالف با قوانین مربوطه به نظم عمومی یا اخلاق حسنه‌ی ایران نباشد.
    ثالثاً- کشوری که اسناد در آنجا تنظیم‌شده به‌موجب قوانین خود یا عهود اسناد تنظیم‌شده در ایران را نیز معتبر بشناسد.
    رابعاً-نماینده سیاسی یا کنسولی ایران در کشوری که سند در آنجا تنظیم‌شده یا نماینده سیاسی و یا کنسولی کشور مزبور در ایران تصدیق کرده باشد که سند موافق قوانین محل تنظیم یافته است. بنابراین ممکن است نماینده سیاسی یا کنسولی ایران در کشور محل تنظیم، موافقت اسناد را با قوانین محل تنظیم گواهی کرده باشد. در این صورت چون دادگاه‌های ایران علی­القاعده نمی­توانند صحت مهر و امضای مأمور ایرانی در خارج را تشخیص دهند، ماده ۱۲۹۶ ق. م. قبول شدن اسناد مزبور در دادگاه‌های ایران را متوقف بر این دانسته که وزارت خارجه یا ((حکام ایالت و ولایت))امضای نماینده­ی ایران در خارج را گواهی کرده باشند.[۱۰۲] در عمل اسناد مزبور برای گواهی صحت امضا به وزارت خارجه داده می‌شود.در تفسیری که یکی از حقوقدانان از مواد ۱۲۹۵ و ۱۲۹۶ ارائه داده‌اند، باید اسناد عادی نوشته و امضاشده در خارج نیز مشمول مقررات مواد مزبور دانسته شود.[۱۰۳] اما چون ((موافقت سند با قوانین محل تنظیم)) منصرف به ((مقررات شکلی تنظیم سند)) است که تنها درباره اسناد رسمی مصداق دارد و اسناد ((شکل)) ویژه‌ای ندارند، نظر مزبور قابل‌تأمل است، پس باید مقررات مزبور را تنها ناظر به اسناد رسمی تنظیم‌شده در خارج دانست. در حقیقت ، اگر هم اعتبار اسناد عادی مشروط به امری باشد، امر مزبور ماهوی است.شرایط ماهوی سند، حتی در اسناد رسمی تنظیمی خارج از ایران که احراز آن‌ ها برای مأمور وزارت خارجه گاه غیرممکن و درهرحال دقت و احاطه‌ی همه جانبه­ای را می­طلبد، به مناقشه­ی احتمالی و استدلالات حقوقی طرفین و وکلای آن‌ ها و قضاوت دادگاه واگذار می‌شود.دادگاه‌ها­ی ایران نیز در عمل ترجمه­ی رسمی اسناد عادی را کافی دانسته و مناقشه­ی احتمالی درباره‌ی محتوای سند با قوانین کشور محل صدور را به عهده­ طرفین واگذار می‌نمایند.[۱۰۴]
    ۱-۲-۱۱ اسناد مسلم الصدور [۱۰۵]
    اسنادی که صدور آن‌ ها مسلم شمرده‌شده و می‌توانند اساس تطبیق قرار گیرد ، ماده ۲۲۳ به سندی که خط ، مهر ، امضا یا اثرانگشت آن نمی‌تواند اساس تطبیق قرار گیرد تصریح‌شده است ، ماده مزبور مقرر می‌دارد .« خط ، مهر ، امضا یا اثرانگشت اسنادی عادی را که نسبت به آن انکار یا تردید یا ادعای جعل‌شده باشد ، نمی‌توان اساس تطبیق قرارداد هرچند که حکم به صحت آن شده باشد .» .هرگاه طرفین در انتخاب سندی توافق نمایند آن سند می‌تواند اساس تطبیق قرار گیرد حتی اگر قانون‌گذار آن را در فرض عدم توافق مسلم الصدور نداند برای مثال ، خوانده نسبت به اصالت سفته‌ای که منتسب به مورث اوست تردید نماید و طرفین توافق نمایند که سفته‌ی دیگری چک ، نامه‌ای خصوصی یا … که به امضای مورث است اساس تطبیق قرار گیرد دادگاه باید آن را اساس تطبیق قرار دهد.
    با توجه به مفهوم ماده ۲۲۳ ق.ج محتویات و مندرجات سند عادی که در دعوایی ابراز گردیده و نسبت به اصالت تعرض نشده می‌تواند اساس تطبیق قرار گیرد و به درخواست ذینفع دادگاه باید پرونده‌ی آن دعوا را مطالبه نماید .
    «اگر یکی از اصحاب دعوا به‌منظور معرفی اساس تطبیق امضاهای مسلم الصدور طرف که در پرونده‌ی دیگری بوده تقاضای خواستن پرونده‌ی مزبور را نماید دادگاه نباید ( به استناد اینکه پرونده‌ی مورد استناد متعلق به خود تقاضاکننده است و می‌توانسته مورداستفاده را استخراج کند ) از خواستن پرونده خودداری نماید ».[۱۰۶]
    از مفهوم ماده ۲۲۳ ق.ج به‌روشنی برداشت می‌شود که محتویات و مندرجات سند رسمی که در دعوایی مورد استناد قرارگرفته و نسبت به آن ادعای جعل‌شده باشد ، اگر حکم به اصالت آن داده‌شده باشد ، می‌تواند اساس تطبیق قرار گیرد . به‌طریق‌اولی هرگاه سند رسمی حتی اگر در دعوایی نیز مورد استناد قرارگرفته و نسبت به آن ادعای جعل نشده باشد ، محتویات و مندرجات سند رسمی حتی اگر در دعوایی نیز مورد استناد قرار نگرفته باشد می‌تواند اساس تطبیق قرار گیرد زیرا اصالت آن مادام که خلاف آن اثبات نشده باشد مفروض است . اما هرگاه قسمتی از سند دارای ارکان سند رسمی بوده و قسمت دیگران رسمی شمرده نشود قسمت غیررسمی از این حیث مشمول احکام و آثار سند عادی است[۱۰۷]. قانون قدیم در بند ۳ ماده ۳۹۶ « خطوط با امضای اشخاص رسمی در نوشتجات رسمی را در زمره‌ی اسنادی قرار داده بود که می‌تواند اساس تطبیق قرار گیرند البته منظور از «نوشته رسمی» آن‌ هایی است که «سند رسمی» به مفهوم دقیق اصطلاح شناخته نشوند زیرا در غیر این صورت تصریح آن لغو شمرده می‌شود . چنین نصی در قانون جدید دیده نمی‌شود اما ازجمله با توجه به شیوه‌ی تنظیم ماده ۲۲۳ ق.ج و اعتباری که قوانین به نوشته‌های مزبور داده ، باید پذیرفت که خط و امضای این نوشته‌ها می‌توانند اساس تطبیق قرار گیرند . خط ، مهر ، امضا یا اثرانگشت که در برگ‌های راجع به دعاوی در دادگاه تنظیم‌شده نیز به‌موجب بند ۲ ماده ۳۹۶ ق. ق می‌توانست اساس تطبیق قرار گیرد در حکومت قانون جدید در پذیرش آن‌ ها به‌عنوان اساس تطبیق منعی وجود ندارد به‌موجب قسمت اخیر بند ۴ ماده ۳۹۶ ق.ق « …درصورتی‌که یک قسمت از سند مورد اختلاف و قسمت دیگر از حیث خط مسلم باشد دادگاه می‌تواند همین قسمت را اساس تطبیق قرار می‌گیرد ، « مسلم الصدور » است .[۱۰۸]
    تنها سندی که « مسلم الصدور » بودن یا نبودن آن را نمی‌توان از ماده۲۲۳ ق.ج برداشت نمود سند عادی است که قبلاً مورد استناد قرار نگرفته باشد برای مثال سندی عادی است که قبلاً مورد استناد قرار نگرفته باشد برای مثال سندی عادی که در دعوایی مورد استناد قرارگرفته مورد انکار قرار می‌گیرد و ابراز کننده برای اثبات اصالت آن از دادگاه درخواست می کند که عادی دیگری که ادعا می کند منتسب الیه ( انکارکننده) امضا نموده اساس تطبیق قرار گیرد تا امضای زیر سند متنازع‌فیه با امضای زیر آن تطبیق داده شود آیا دادگاه می‌تواند چنین سندی را اساس تطبیق قرار دهد ؟ پرسش ازاینجا است که سند معرفی‌شده در دعوایی مورد استناد قرار نگرفته تا با توجه به‌عکس العمل منتسب الیه به آن پاسخ روشن باشد ۰ در صورت تعرض پاسخ منفی والا مثبت بود ) ماده ۳۹۶ ق.ق در مقام شمارش اسناد مسلم الصدور در بخش نخست بند ۴ مقرر می‌داشت « اسناد عادی که قبلاً به صحت خط ، مهر ، امضا یا اثرانگشت آن اعتراف شده باشد …» این ترتیب اگرچه در قانون جدید نیامده اما منطقی و قابل‌اجرا می‌باشد . بنابراین سند عادی که قبلاً در دعوایی مورد استناد قرار نگرفته در صورتی می‌توان اساس تطبیق قرار گیرد که منتسب الیه یا قبلاً به طریقی به صحت خط و .. آن اعتراف کرده باشد و یا با اساس تطبیق قرار گرفتن آن صریحاً یا تلویحاً موافقت نماید[۱۰۹].
    « درصورتی‌که مهر ورقه‌ای موردتکذیب طرف باشد چنین مهری نباید اساس تطبیق قرار گیرد »[۱۱۰].
    تطبیق سند بر پایه‌ی ماده ۲۰۰ ق.ج باید « … در جلسه‌ی دادرسی به عمل آید مگر در مواردی که قانون طریق دیگری معین کرده باشد » در این خصوص ماده ۲۲۵ ق.ج می‌گوید « اگر اوراق نوشته‌ها و مدارکی که باید اساس تطبیق قرار گیرد دریکی از ادارات یا شهرداری‌ها یا بانک‌ها یا مؤسساتی که با سرمایه‌ی دولت تأسیس‌شده است موجود باشد برابر مقررات ماده (۲۱۲) آن‌ ها را به محل تطبیق می‌آورند . چنانچه آوردن آن‌ ها به محل تطبیق ممکن نباشد و یا به نظر دادگاه مصلحت نباشد و یا دارنده‌ی آن‌ ها در شهر یا محل دیگری اقامت داشته باشد به‌موجب قرار دادگاه می‌توان در محلی که نوشته‌ها ، اوراق و مدارک یادشده قرار دارد ، تطبیق به عمل آورد ». بنابراین هرگاه برگ‌ها و نوشته‌ها دریکی از ادارات یا .. موجود باشد و آوردن آن‌ ها به محل تطبیق ممکن نباشد به‌موجب قرار دادگاه ، شخصی که باید تطبیق را انجام دهد (دادرس یا کارشناس) به محل مراجعه و عمل تطبیق را در محل انجام می‌دهد . (دادرس یا کارشناس) به محل مراجعه و عمل تطبیق را در محل انجام می‌دهد اما درصورتی‌که دارنده‌ی برگ‌ها و نوشته‌ها در محل یا شهر دیگری اقامت داشته باشد ، دادگاه از طریق نیابت قضایی اقدام می کند تا دادگاه نایب بر اساس ماده ۲۲۵ ق.ج با لحاظ مواد ۲۰۰و۲۲۶ همین قانون تطبیق را انجام داده و نتیجه را اعلام نماید . به‌موجب م۲۲۶ ق.ج « دادگاه موظف است در صورت ضرورت ، دقت در سند ، تطبیق خط ، مهر ، امضا یا اثرانگشت یا مهر سند را به کارشناس رسمی یا اداره‌ی تشخیص هویت و پلیس بین‌الملل که مورد وثوق دادگاه باشد ارجاع نماید .
    بخش پایانی بند ۳ ماده ۳۹۳ ق.ق یکی دیگر از راه های تشخیص اصالت سند را « …. دقت در خط ، مهر ، امضا سند از حیث تراشیدگی و امثال آن « قرار داده بود این ترتیب اگرچه در قانون جدید پیش‌بینی‌نشده اما در حکومت این قانون نیز می‌تواند مورد عمل قرار گیرد .
    به‌موجب ماده ۲۲۴ ق.ج « می‌توان‌ کسی را که خط ، مهر ، امضا یا اثرانگشت منعکس در سند به او نسبت داده‌شده است اگر در حال حیات باشد برای است کتاب یا اخذ اثرانگشت یا تصدیق مهر دعوت نمود عدم حضور یا امتناع او از کتابت یا زدن انگشت یا تصدیق می‌تواند قرینه‌ی صحت سند تلقی شود . هرگاه شخصی که خط ، مهر ، امضا یا اثرانگشت سند منتسب به اوست ، علی‌رغم دعوت دادگاه از حضور خودداری نماید و یا حاضر شود اما از کتابت یا … خودداری نماید ، دادگاه می‌تواند این امر را قرینه‌ی اصالت سند قرار دهد . بنابراین اگر استناد الیه در حال حیات نباشد چون دعوت او منتفی است دادگاه نمی‌تواند از طریق اصالت یا عدم اصالت سند را تشخیص دهد .
    در رویه‌ی قضایی دادگاه پس از رسیدگی به اصالت سند درصورتی‌که آن را اصیل تشخیص دهد معمولاً قرار صحت و اصالت آن را صادر می‌کند و علی‌القاعده بر اساس آن اقدام به صدور رأی می کند و هرگاه حسب مورد سند را مجعول تشخیص دهد وی ا اصالت آن را احراز نکند ( سند عادی) با اعلام این امر ، ادعای مستند به سند را محکوم‌به در می کند در حقیقت صدور قرار رسیدگی به اصالت سند ازجمله گویای مؤثر بودن سند مورد تعرض در دعوا می‌باشد تصمیم دادگاه درباره‌ی اصالت یا جعلیت سند مانند سایر تصمیمات قضایی علی‌القاعده قابل عدول نیم باشد البته روشن است که هرگاه رأی دادگاه در دعوای مطروحه قابل شکایت باشد ، شکایت‌کننده از رأی می‌تواند تصمیم دادگاه درباره‌ی اصالت سند را نیز مورد شکایت قرار داده و حتی در مرحله‌ی تجدیدنظر نیز به دلایل جدیدی مبنی برحسب مورد ، اصالت یا عدم اصالت سند استناد کند و تصمیم دادگاه نخستین نسبت به اصالت یا عدم اصالت سند مانع رسیدگی دادگاه تجدیدنظر نسبت به این نمی‌باشد .[۱۱۱]
    بنابراین هرگاه دلیل در پرونده وجود داشته باشد و یا در مرحله‌ی تجدیدنظر ارائه شود که به نظر دادگاه تجدیدنظر ، بی‌اعتباری تشخیص دادگاه پایین را می‌رساند، دادگاه مزبور می‌تواند تصمیم دیگری درباره‌ی اصالت سند بگیرد . تصمیم دادگاه درباره اصالت سند در دیوان عالی کشور نیز می‌تواند مورد ممیزی قرار گیرد و مرجع عالی مزبور می‌تواند به علت مختلفت آن با قانون یا دلایل و مدافعات طرفین و .. رأی مبتنی بر تصمیم‌گیری مزبور را نقض نماید. بر رأی تجدیدنظر خواسته اشکال وارد است ، زیرا علاوه بر آنکه اصالت مستندات مورد رسیدگی دادگاه قبلی قرارگرفته و به مرحله‌ی ثبوت رسیده تردید مرجع رسیدگی نسبت به اصالت مستندات مرقوم خلاق واقعیت فوق بوده و قابل توجیه نیست… »هرگاه نسبت به اصالت سندی در دادگاه تعرض شود درحالی‌که نسبت به این سند در دعوای دیگری قرار اصالت صادرشده باشد رسیدگی دادگاه نسبت به اصالت سند منع قانونی ندارد زیرا اعلام اصالت سند در اسباب موجهه‌ی حکم قید می‌شود که اعتبار امر قضاوت شده ندارد.[۱۱۲]
    ۱-۲-۱۲ مفهوم جعل در شیوه‌ی طرح ادعا
    «جعل »کردن در لغت ازجمله به معنای دگرگون کردن، منقلب نمودن، گردانیدن، قراردادن، آفریدن، وضع کردن، ساختن و ایجاد کردن آمده است [۱۱۳].
    این اصطلاح در قانون آیین دادرسی مدنی تعریف نشده اما در حقوق کیفری به جعل مادی و مفادی (معنوی) تقسیم می‌شود. بنابراین طرفی که سند علیه او ابراز گردیده ادعا می­نماید که یکی از اعمالی که طبق قانون جعل (مادی یا مفادی) شمرده می‌شود در سند صورت گرفته است تا قابل رسیدگی باشد و واژه‌هایی از قبیل سند ساختگی است و یا امضا نقاشی شده است به تنهایی کافی نیست از سوی دیگر هرگاه مدعی جعل تنها بخشی از سند را مجعول بداند باید آن را مشخص نماید [۱۱۴].

    پایان نامه رشته حقوق

    ۱-۲-۱۳ انکار
    هریک از اصحاب دعوا ممکن است به‌عنوان دلیل ادعای خود به سندی عادی استناد نماید که منتسب به‌طرف مقابل است، این طرف می‌تواند نسبت به اصالت ان سکوت نموده، اصالت آن را پذیرفته و یا به اصالت آن تعرض نماید. تعرض به اصالت چنین سندی می‌تواند در قالب «انکار» باشد سکوت در برابر انکار نیز در رویه­ی قضایی به پذیرش یا شناخت ضمنی اصالت سند تعبیر می‌شود.
    البته برخی حقوقدانان نظر داده‌اند که سکوت کسی که سند عادی برعلیه او ابرازشده منحصراً نمی‌تواند قرینه­ی صحت انتساب سند به او قرار گیرد، [۱۱۵] ، اما برخی دیگر گفته­اند که این نظر با ظاهر قانون و رویه­ی قضایی مخالف است[۱۱۶]، اما در حال حاضر با توجه به ماده ۲۱۷ ق.ج، نظر مرحوم استاد امامی که با توجه به فقه داده‌شده قابل دفاع می­باشد در حقیقت « کسی که علیه او سند غیررسمی ابراز می‌شود می‌تواند خط یا مهر یا امضا و یا اثرانگشت منتسب به خود را انکار نماید و احکام منکر بر او مترتب می‌گردد …..» (ماده ۲۱۶ ق.ج). بنابراین انکار، اعلام رد تعلق حسب مورد خط، مهر، امضا یا اثرانگشت سند غیررسمی به منتسب الیه توسط خود منتسب الیه می­باشد و با به‌کارگیری همین اصطلاح ( انکار) اظهار می‌شود و لزومی ندارد که مقید به امضا، مهر یا …. گردد، مانند اینکه به استناد سند غیررسمی که منتسب به شخص معینی است علیه خود اقامه­ی دعوا و مطالبه ی وجه سند که یکصد میلیون ریال است شود ، درصورتی‌که خوانده نخواهد امضا شدن سند توسط خود را بپذیرد می‌تواند آن را انکار نماید . اعلام رد تعلق خط ، مهر ، امضا یا اثرانگشت سند برای اینکه «انکار » شمرده شود باید صریح بر این معنا باشد و افزون بر آن معنای دیگری از آن برداشت نشود.[۱۱۷]
    « اظهار تردید نسبت به اصالت سند فقط در صورتی امکان دارد که منتسب به مدعی علیه نباشد، و بنابراین تردید پژوهش خوانده در لایحه شماره ۰۰۰۰ از قرارداد عادی مورخه ۰۰۰۰ قابل اعتنا نیست ۰۰۰».
    ماده مزبور ( ماده ۲۱۶ ق.ج ) انکار خط سند را نیز پیش‌بینی نموده است، درحالی‌که سند را ممکن است دیگری نوشته و منتسب الیه حسب مورد مهر « درصورتی‌که مقصود منتسب الیه از تصدیق نمودن ذیل سند این باشد که مهر به توسط دیگری به ورقه زده شده وصدور ورقه از ناحیه­ی او نبوده است و خلاصه غرض از مجعولیت و مزورّیت ورقه مزبور بدون معرفی جاعل باشد صادر کند »[۱۱۸].
    یا امضا کرده یا زیر آن انگشت زده باشد که در این صورت نیز سند قابل استناد می­باشد. البته گفته شده است « … در موردی که خط شخص نیز از شرایط اعتبار سند باشد ( مانند وصیت نامه خود نوشت که باید به خط و امضای موصی باشد ) یا افزوده بر متن سند امضاشده که خط متهم نشان اصالت آن است …» انکار خط نیز می‌تواند مفید باشد.[۱۱۹] اما باید پذیرفت هرگاه شخصی که سند عادی علیه او ابرازشده اصطلاح امضا، مهر یا اثرانگشت زیر سند را صریحاً یا با سکوت خود تلویحاً بپذیرد اما ادعا داشته باشد که قسمتی پس از امضا به آن الحاق شده که مورد قبول او نیست ، راهی جز طرح ادعای جعل نسبت به آن قسمت ندارد. در حقیقت تفاوت بارز بین ادعای جعل از یک‌سو و انکار و تردید ازسوی دیگر همین است که ادعای جعل نسبت به قسمتی از سند امکان‌پذیر است زیرا جزئی از سند می‌تواند اصیل و جزء دیگر آن مجعول باشد ( برای مثال جمله یا کلمه‌ای به آن الحاق شده) درحالی‌که انکار یا تردید نسبت به سند معینی حسب مورد نپذیرفتن اصالت امضا یا اثرانگشت و قسمتی از متن سند را پذیرفت اما بدون ادعای جعل اصالت قسمت دیگر آن را موردتعــرض قرارداد. این معنا به‌روشنی از ماده ۱۳۰۱ ق.م برداشت می‌شود « امضایی که در روی نوشته یا سندی باشد برضرر امضاکننده دلیل است » بنابراین به کار رفتن واژه­ی « خط» در ماده ۲۱۶ ق.ج که البته از ماده ۳۷۶ ق.ق گرفته شده است، اگر مبنی بر مسامحه نباشد می‌تواند ناظر به موارد بسیار نادری باشد که اعتبار سندی مستلزم نوشته شدن آن به خط منتسب الیه و لزوم اثبات این امر توسط ابراز کننده باشد. درهرحال ماده ۳۷۶ ق.ق در آن قسمت که انکار و تردید در موارد ی میزان وجه یا مالی که در سند عادی تعهد به تسلیم آن شده باید « به خط » متعهد باشد درنتیجه در این اسناد، متعهد می‌تواند ضمن تأیید اصالت امضا، خط آن را مورد انکار قرار دهد، بی‌آنکه مکلف به ادعای جعل باشد.[۱۲۰]
    ۱-۲-۱۴ تردید
    سند غیررسمی که علیه هریک از اصحاب دعوا مورد استناد قرار می‌گیرد ممکن است منتسب به شخص دیگری باشد در این صورت شخصی که سند علیه او مورد استناد قرارگرفته و اصالت سند را نمی­پذیرد و به هر علت مایل به ادعای جعل نمی ­باشد، می‌تواند نسبت به آن « تردید » نماید. بنابراین «تردید » درواقع حسب مورد عدم پذیرش تعلق خط، امضا، مهر و اثرانگشت سند غیررسمی به منتسب الیه توسط شخص دیگر است و با به‌کارگیری همین اصطلاح ( تردید ) اظهار می‌شود. به‌کارگیری اصطلاح « تردید » در این خصوص به این سبب است که تعرض کننده علی‌القاعده نمی‌تواند با اطمینان، انتساب سند را به منتسب الیه رد نماید و درنتیجه نسبت به آن تردید می­نماید. مانند اینکه شخصی به استناد سندی غیررسمی که منتسب به متوفایی است علیه وارث او اقامه­ی دعوا و مطالبه وجه آن را می­نماید. درصورتی‌که خوانده یا وارث نخواهد اصالت سند را بپذیرد می‌تواند نسبت به آن تردید نماید همان‌گونه که در مورد « انکار » نیز گفته شد، به‌کارگیری عبارت تکذیب سند به‌جای انکار یا تردید در لوایح تقدیمی به دادگاه و صورت جلسات دادرسی دیده می‌شود اما ازجمله چون « تکذیب سند » در قانون پیش‌بینی‌نشده، دست‌کم باید از « تکذیب » کننده­ سند در این مورد توضیح خواسته شود. « مطابق ماده ۳۷۶ ق.(ق)آ.د.م (ماده ۲۱۶ ق.ج) کسی که سند منتسب به او نباشد می‌تواند تردید کند و تردید منافاتی با تکذیب و انکار ندارد.»[۱۲۱] « انکار و تردید از سند به شرحی که در ماده ۳۷۶ ق.ق.آ.د.م ( ماده ۲۱۶ ق.ج ) پیش‌بینی‌شده با یکدیگر تفاوت دارد و تکذیب اعم از انکار و تردید است ….»[۱۲۲].

    ۱-۲-۱۵ تفاوت انکار و تردید وجوه تشابه آن‌ ها
    نخست – تفاوت
    تنها تفاوتی که بین انکار و تردید وجود دارد همان است که در معرفی آن‌ ها دیده شد. هرگاه طرفی که سند علیه او ابرازشده و سند منتسب به خود او باشد اصطلاح تردید را به‌جای انکار به کار گیرد دادگاه به آن ترتیب اثر نخواهد داد.[۱۲۳]
    دوم – وجوه تشابه
    نوع سند قابل انکار یا تردید [۱۲۴]
    انکار و تردید همان‌گونه که ماده ۲۱۶ ق.ج به‌روشنی می­گوید، تنها نسبت به اسناد غیررسمی پذیرفته می‌شود پس نسبت به اسناد رسمی شنیده نمی­شوند. انکار و تردید نه تنها نسبت به سند رسمی بلکه نسبت به اسنادی نیز که اعتبار سند رسمی را داشته باشند شنیده نمی­ شود.درحقیقت به‌موجب ماده ۱۲۹۲ ق.م« در مقابل اسناد رسمی یا اسنادی که اعتبار سند رسمی را دارد انکار و تردید مسموع نیست و طرف می ­تواند ادعای جعلیت نسبت به اسناد مزبور کند یا ثابت کند که اسناد مزبور به جهتی از جهات قانونی از اعتبار افتاده است».
    بنابراین انکار و تردید نسبت به اسناد عادی نیز در صورتی شنیده می‌شود که این اسناد اعتبار اسناد رسمی را نداشته باشند. به‌موجب ماده۱۲۹۱ ق.م « اسناد عادی در دو مورد اعتبار اسناد رسمی را داشته درباره طرفین و وراث و قائم‌مقام آنان معتبر است:
    ۱- اگر طرفی که سند برعلیه او اقامه‌شده است صدور آن را از منتسب الیه تصدیق نماید.
    ۲- هرگاه در محکمه ثابت شود که سند مزبور را طرفی که آن را تکذیب یا تردید کرده فی­الواقع امضا یا مهر کرده است.»
    درنتیجه هرگاه سند علیه شخصی ابراز شود که آن سند، بر اساس ماده ۱۲۹۱ ق.م اعتبار سند رسمی را داشته باشد و این شخص بخواهد انتساب سند را به خود نپذیرد به صراحت ماده ۱۲۹۲ق.م راهی جز ادعای جعلیت نسبت به آن را ندارد. اگر سند غیررسمی بوده و مشمول ماده ۱۲۹۱ق.م نیز قرار نگیرد می‌توان حسب مورد نسبت به آن انکار یا تردید نمود، حتی اگر چنین سندی لازم­الاجرا باشد. بنابراین برای مثال اگرچه چک از اسناد لازم­الاجرا می­باشد، اما چون سند رسمی شمرده نمی­ شود می‌توان مورد انکار یا تردید قرار گیرد.

    ۱-۲-۱۶ تفاوت ادعای جعل و انکار و تردید
    تعرض به اصالت سند می‌تواند در قالب ادعای جعل یا حسب مورد انکار یا تردید باشد . درعین‌حال اگرچه ادعای جعل مادی ممکن است نسبت به اسناد رسمی یا غیررسمی به عمل آید ، اما انکار و تردید نسبت به اسناد رسمی و اسناد عادی که اعتبار سند رسمی‌دارند شنیده نمی‌شود و تعرض به این دودسته از اسناد تنها در قالب ادعای جعل امکان‌پذیر است . بنابراین طرفی که سند عادی علیه او ابراز گردیده تکلیفی به طرح ادعای جعل ندارد مگر اینکه ادعا داشته باشد راهی جز ادعای جعل ندارد زیرا هرگاه حسب مورد به انکار یا تردید روی آورد ، با محرز شدن اصالت امضا تمامی مفاد سند به او تحمیل می‌شود (ماده ۱۳۰۱ ق.م).
    تفاوت بنیادین دیگری که ادعای جعل سو و انکار تردید چون « اظهار» شمرده می‌شود لازم نیست از سوی اظهارکننده اثبات شود بلکه به‌صرف انکار یا تردید تکلیف اثبات اصالت سند بر دوش ابراز کننده‌ی آن نهاده می‌شود . درحالی‌که « ادعای جعل» چون « ادعا» شمرده می‌شود باید توسط ادعا کننده اثبات شود ، تفاوتی نمی کند که سند موردادعای جعل عادی یا رسمی‌باشد . البته طرفی که علیه او سندی ابراز گردیده و آشنا به مقررات می‌باشد علی‌القاعده در صورتی برای تعرض به اصالت سند راه ادعای جعل را انتخاب می کند که راه انکار یا تردید بسته باشد ( سند رسمی است یا اعتبار سند رسمی را دارد ) و یا اگر هم راه انکار یا تردید باز باشد ( سند غیررسمی است و اعتبار سند رسمی هم ندارد ) چاره‌ای جز ادعای جعل نداشته باشد.[۱۲۵]
    ۱-۲-۱۷ وجوه تشابه ادعای جعل و انکار و تردید
    در مقابل ادعای جعل و انکار و تردید، تعرض به اصالت سند و تنها راه های تعرض به اصالت سند می­باشند و از جهات دیگر در آثار و احکام باهم مشابه‌اند. بنابراین زمان طرح ادعای جعل با لحاظ برخی ویژگی‌ها همان است که در انکار و تردید است افزون بر آن، اگر دادگاه در پی ادعای جعل با احراز شرایط، قرار رسیدگی به اصالت سند صادر نماید، همان‌گونه که در بررسی انکار و تردید گفته شد تکلیف دعوا علی‌القاعده منوط به روشن شدن نتیجه­ ادعای جعل و اصالت یا جعلیت سند می‌گردد .[۱۲۶]

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

    فصل۲: شرایط تحقق جعل حقوقی و طاری، انکار و تردید

     

    ۲-۱ گفتار اول

     

    ۲-۱-۱ رسیدگی به صحت و اصالت سند

    هرگاه یکی از اصحاب دعوا نسبت به سند ابرازی طرف مقابل حسب موردادعای جعل، انکار یا تردید نماید، دادگاه تحت شرایطی تعرض مزبور را استماع نموده و رسیدگی به اصالت سند را آغاز می­نماید

     

    ۲-۱-۲ راه های تشخیص اصالت سند

    در پی انکار، تردید یا ادعای جعل نسبت به سند و صدور قرار رسیدگی به اصالت آن، دادگاه رسیدگی را برای تشخیص اصالت سند هدایت می­نماید در قانون جدید راه­های رسیدگی به اصالت سند در مواد ۲۲۳ و ۲۲۴ و ۲۲۶ ق.ج پیش‌بینی‌شده است و در این خصوص تفاوتی بین نوع تعرض وجود ندارد، بدین بیان با چشم‌پوشی از اینکه نسبت به سند ادعای جعل، انکار یا تردید شده باشد، برای تشخیص اصالت سند مقررات مواد مزبور اجرا می‌شود. اگرچه این مواد گویای این است که تنها راه تشخیص اصالت سند مورد تعرض، تطبیق خط، مهر، امضا یا اثرانگشت آن با خط، مهر، امضا یا اثرانگشت اسناد « مسلم الصدور» و دقت در سند است و « اسناد مسلم الصدور » را نیز می‌توان از همان دو ماده تشخیص داد اما قانون قدیم راه های گوناگونی برای تشخیص اصالت سند مورد تعرض ارائه کرده بود که در مواد ۳۹۳ به بعد که با دقت لازم تنظیم‌شده بود ملاحظه می‌شد اگرچه حق بود قانون جدید نیز نصوص مزبور را تکرار می­نمود تا با توجه به تفسیری که رویه­ی قضایی در مدت شصت‌ساله‌ی اجرای آن‌ ها به دست داده بود. دادرسان، وکلا و قضاوت شوندگان در این خصوص با مشکل کمتری روبه‌رو می‌شوند، اما می‌توان گفت که هیچ‌یک از راه های پیش‌بینی‌شده در قانون قدیم، در قانون جدید منع نشده و نصوص بر تجویز آن‌ ها دلالت دارند. درنتیجه مناسب است که راه های تشخیص اصالت سند با توجه به این امر بررسی شود اما در اینجا گفته شود که دادگاه می‌تواند با توجه به‌ خصوص مورد و ادله­ی ابزاری، هریک از راه‌هایی را که در تشخیص اصالت سند مؤثر می­داند انتخاب نماید « دادگاه باید به یکی از طرق مفید برای رسیدگی به اصالت سند رسیدگی نماید ولو اینکه آن طریق مورد درخواست واقع نشده یا در غیر موردتقاضا شده باشد» [۱۲۷] نخستین راهی که برای تشخیص اصالت سند مورد تعرض باید موردتوجه قرار گیرد تطبیق مفاد این سند با اسناد و دلایل دیگر است به‌موجب بند (۱) ماده ۳۹۳ ق.ق « … ۱-تطبیق مفاد سند با اسناد و دلایل دیگر …» یکی از راه های تشخیص اصالت سند بود. این راه در قانون جدید ممنوع نشده است در ارتباط با این بند، ماده ۳۹۴ همان قانون مقرر می­داد « در مورد تطبیق سند با مفاد اسناد دیگر باید اسنادی را انتخاب نمود که صحت مفاد آن ثابت یا مورد اعتراف طرف مقابل باشد[۱۲۸] برای مثال خواهان به استناد سند عادی با ادعای خرید مالی، علیه فروشنده اقامه­ی دعوا و آن را مطالبه می­نماید. سندی عادی با ادعای خرید مالی علیه فروشنده اقامه­ی دعوا و آن را مطالبه می­نماید. خوانده به اصالت سند تعرض می­نماید (انکار یا ادعای جعل). برای تشخیص اصالت سند از این راه، به سند یا دلیل دیگری توجه می‌شود که « مفاد » سند مورد تعرض یعنی خرید مال مزبور را تأیید می­نماید (برای مثال چکی که بابت ثمن بیع داده‌شده وخریدار وجه آن را وصول نموده است).
    همان‌گونه که دیده می‌شود دادگاه در این راه به شکل امضای زیر سند و این امر که با امضای واقعی فروشنده انطباق دارد یا ندارد توجه نمی­ کند این راه مطمئن­ترین راهی است که دادگاه را به‌واقع رهنمون می­سازد زیرا این احتمال وجود دارد که فروشنده با امضای واقعی و معمول خود سند را امضا نکرده باشد (به‌عمد یا غیر عمد) و درنتیجه اگر با امضای وی در اسناد مسلم الصدور تطبیق داده شود به علت عدم انطباق، سند مورد تعرض برخلاف واقع غیر اصیل شمرده شود. این نخستین راهی بود که در ماده ۳۹۳ ق.ق تصریح‌شده بود و در حکومت قانون جدید نیز می‌تواند به‌عنوان نخستین راه شمرده شود برای تطبیق مفاد سند متنازع با مفاد اسناد دیگر باید اسنادی انتخاب شود که صحت مفاد آن ثابت و یا مورد اعتراف طرفی باشد که به اصالت سند تعرض نموده است برای مثال:

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:57:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نمادشناسی در شعر سید علی صالحی شاعر معاصر-۱۱۷- قسمت ۶ ...

    واژگانی شبیه باران و بوسه بود.(ص ۳۲۶،دفتر یکم)
    باران و بوسه دو سمبلی هستند که در این شعر با اتحاد و همبستگی مفهومی در کنار هم خودنمایی می کنند. باران عامل بارور کننده ی زمین یعنی عاملی که موجب خیر و برکت و توسعه است و بوسه سمبلی است برای دوست داشتن،حال در دنیای این شعر که اسامی مردمانش شبیه باران و بوسه است.بسیار زیبا و دل انگیز دوست داشتن،باهم بودن،کمک رسانی و هر آنچه خوبی به خاطر همراهی این دو سمبل در کنار هم آمده است.
    ودر جایی دیگر می گوید:
    اما کمی دورتر از باد نابلد
    عده ای آشنا
    مشغول چراغانی کوچه تا انتهای آینه اند
    انگار شب دیدار باران و بوسه نزدیک است.
    در این شعر علاوه بر بکارگیری نماد مکمل(باران و بوسه) در کنار هم،شاعر در خظ ال باد را به تصویری نو آورده است.(بادنابلد) و سراسر شعر به این صورت با نماد آذین بندی شده است.
    به حرف می آیم و از دهانم کبوتر و آینه می بارد.
    کبوتر و آینه دو نماد این شعر هستند که در کنار هم به صورت نماد مکمل شعر را آذین بندی کرده اند.کبوتر در افواه به عنوان یک ساده معروف است،اما با نگاهی شاعرانه آن را نماد عشق دانسته اند. نرمی حرکات کبوتر باعث هر یک از این دو تعبیر در مورد این پرنده شده است.نمادگرایی عشق را با وضوح بیشتر می توان در جفت کبوترها دید، و زبان حال پرندگان دیگری چون اردک،ماهیخوار و ققنوس…. است.(فرهنگ نمادها،ص ۵۲۵)
    حال با در نظر گرفتن ماهیت نمادین کبوتر که سادگی و عاشقانگی در آن موج می زند و انعکاس این همه عشق که در آینه تجلی گاه پاکی ها و ارائه دهنده ی شناخت و ایجاد آگاهی است. و در کنار هم نشستن این دو نماد به طور مکمل برای رساندن مفهوم و معنا به فکر و ذهن و زبان مخاطب بسیار عالی عمل می کندد و شاعر با هوش مندی تمام دست به انتخاب و پردازش این دو سمبل در کنار هم زده است. و از همان ابتدا با بهره گرفتن از این نماد تا پایان شعر تفاوتی بین خودش و دیگر اعضای حاضر در شعرش ایجاد می کند.کاملاً این دو نماد جزء خصیصه های شاعر در هنگام سخن گفتن است به لحاظ محتوایی با سایر بندها در تناقض است.که به خوبی شاعر این فضای متناقض را با انتخابی سنجیده بین بند اول و مابقی شعر خلق کرده است.
    به حرف می آیم و از دهانم کبوتر و آینه می بارد
    حرفم همین حرف اول است.
    اما به طرز بی رحمانه ای از واژه … بازم بریده اند
    همچون ستاره ای که از PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) رسیده ی آسمان!
    یاس/کبوتر
    خانه ای خاموش،چشم به راه چراغ
    پیراهن زنی ببند،چشم به راه باد
    یکی شیء شب زده،چشم به راه روز
    و من بی خانه،بی چراغ
    چشم به راه تو بودم که باران آمد
    و بعد شاعرانی که از کاروان یاس و کبوتر جدا شدند
    کاروانی که حامل یاس و کبوتر است. هر دو واژه به لحاظ ماهیت نمادین،سمبل های عشق و پاکی و لطافت و انعطاف هستند. شاعر با بکارگیری دو نمادی که به لحاظ معنا و ذات نمادین شباهتی نسبی به هم دارند تصویری در شعر خلق کرده است که کاملاً مفهوم را به ذهن مخاطب متبادر می کند. بکارگیری این شیوه از نماد کاری نو و تازه است که با زبانی ساده و بی آلایش شاعر معنا می آفریند. بر خلاف ظاهر ذهن مخاطب باید به لایه های زیرین معنایی کنکاش کند و با بررسی معنایی نمادها به طور دو سویه و با برقراری رابطه مفهومی بین دو نماد یا چند نماد ذکر شده به مضمون خاص ذهن و بار شاعر برسد.
    بر خلاف سادگی وروانی زبان شعری در آثار سید علی صالحی اما با بکارگیری بعضی شگردها در شعرش از جمله نماد مکمل هزار تویی در آثارش آفریده است که گاهی اوقات به راحتی دست یافتنی نیست و خواننده هوشمند و با ذکاوت با پیگیری نشانه ها و رازها به مقصود و هدف متعالی شاعر خواهد رسید.
    سکوت /بوسه:
    وقتی که راهی نیست
    می آییم ببینیم واقعاً چه می شود،چه باید کرد؟!
    دور هم می نشینیم
    نگاه می کنیم
    و تازه می فهمیم که قدر سکوت و بوسه را می دانیم
    و بعد ذره ذره به یاد می آویم
    انگار که یکدیگر را دو ست می داریم.(ساده بودم،تو نبودی باران بود،چیزی نیست۱۳۷۷)
    شاعر در این شعر نماد سکوت و بوسه را در کنار هم قرار داده است.پشت ماهیت نمادین این واژه دفتر ها شعر و معنا هست. و در این شعر نیز با این واژه ی همسو در کناریکدیگر شاعر تمام حس شاعرانه اش را رو می کند.هر چند خواننده باید با کشف و شهود در جریان زبان ساده و بی پیرایه شاعر برسد. سکوت نماد مشخصی است که در این شعر در جریان همبستگی بوسه قرار گرفته و کاملاً تحت شعاع واژه ی بعد از خود نقاب از رخساره برداشته است.تازه می فهمیم که قدر سکوت و بوسه را می دانیم،سکوتی که علامت رضایت،خویشتن داری و صبوری برای رسیدن به بوسه که نماد دوست داشتن،تمایل و عشق ورزیدن است. هر دو کنار هم دنیایی جز عاشقی و علاقمندی را در ذهن مخاطب تداعی نمی کنند.
    عکس در مورد عشق ورزی
    شب /سکوت/آینه
    اگر به کسی نگویید
    من برای شب و سکوت و سردرد آینه
    شفای نور و
    مرهم گفتگو آورده ام.(ساده بودم تو نبودی باران بود،۱۳۷۷)
    شب،سکوت و سردرد آینه ۳ سمبلی هستند که در این شعر موجب عمق بخشی وغنای معنی برخلاف ظاهر بی پیرایه و ساده شعر شده اندو مخاطب را به تفکر وا می دارند.البته هر سه نماد ماهیت های نمادین کاملاً متفاوت دارند اما با ذهن خلاق و متفکر شاعر به یکسو هدایت شده اند.شب نماد خفقان،دیکتاتوری و ظلمت است ، حال آینه نماد روشنگری،آگاهی و شناخت می باشد.شاعر با بهره گرفتن از شگرد آشنایی زدایی آینه را به بیماری سردرد دچار کرده است.ذات صفت نمادین را در این واژه آشفته و بهم ریخته است.ترسیمی از نماد آینه که دوران هاست دست نخورده با قی مانده،حال تنها با فنی ظریف و شاعرانه متزلزل شده است.و آینه با آن پیشینه ی قدیمی در بندهای این شعر حال همراه و همسو با شب است و شاعر در بند بعد آینه را برای رهایی از بیماری تازه رسیده و شب را زدودن بدی ها و تلخی های مزمن و قدیمی و پیشینه ای به درازنای تاریخ به درمان دعوت می کند. برای هردوی آن ها و در نهایت برای سکوتی نیز که در این شعر ناشی از غم و دلتنگی همراهی با شب و سردرد آینه شفای نور به ارمغان آورده است.شاعر با بهره گرفتن از همراهی این سه نماد که به لحاظ محتوا و ظاهر هیچ سنخیت و همسویی با هم ندارند.تصویری نو و رازآلود آفریده است که مخاطب را با خود همراه می کند. ابتدا برای بازیابی سه مفهوم متفاوت و سپس رمز گشایی از شگردهای خویش در رسیدن به مفهوم اصلی و رسیدن به برهانش برای به ارمغان آوردن نور برای هر سه نماد.
    نور را می افشاند برآسمانی که شب بر آن چیره است. برای رهایی از ظلمت و خفقان که منجر به سکوت و دلتنگی شده است.سکوتی که این بار ناشی از نارضایتی و ناتوانی است.نور می افشاند برای زبان گشودن و برای رهایی آینه از سردردی شاید مزمن،با نور بخشی به آینه،آن را از سردرگمی و بی قراری که به درد منجر شده است می رهاند و دوباره حقیقت ،آگاهی و شناخت را در صورت آن هویدا می کند.بسیار شاعرانه ،لطیف و گاهی خشن شعر را به انتها هدایت می کند و این چنین خواننده با دو فضای کاملاً متفاوت مواجه می شود که برای برقراری رابطه بین این دو فضا باید بیندیشد و رازها را برملا کند تا به عمق همبستگی واژه گان و نماد در این شعر پی ببرد.شاعرانگی و خلاقیت شاعر د بکارگیری این سه نماد به طور مکمل موجب می شود افکار خواننده در سه دنیای متفاوت پرواز کند،بچرخد. شاید گمراه شود و دست و پا بزند برای رهایی از پیچیده گویی و در نهایت برای چهر گشایی از تصویرهای پراکنده این شعر به نور پناه می برد که نقطه عطفی است برای رسیدن به راز تصویر در این شعر.
    بوسه/دریا
    زن
    عمری زلال در بوسه ای طویل
    که باروری دریا را صد ساله می کند.(دفتر یکم،ص ۲۷)
    بوسه و دریا نمادهای مکمل در این شعر برای رسایی پیام شاعر هستند با این تفاوت کهدر این شعر بوسه و دریا علاوه بر همسو شدن،بوسه جنبه حمایتی برای دریا دارد و به کمک دریا می شتابد. بوسه که از سوی زن به سمت دریا ارزانی گشته و این طویل بودن نشانه ی تمام میل و اشتیاق ،عشق و خواهان بودن زن را برای عرضه ی این بوسه ی بی نظیر است تا باروری دریا را صد ساله کند.از آنجا که اهمیت حیاتی دریا در زندگی انسان باعث گردیده است تا این پدیده در باورهای اساطیری و مذهبی انسان جایگاه خاصی را اشغال کند.تقریباً نزد همه ملل دنیا دریاهای مقدسی وجود دارد که سرچشمه ی فیض و برکت الهی و تطهیرکننده ی انسان از زشتی ها تلقی می شوند.هم چنین یونگ بر این عقیده است که دریا مظهر ناخودآگاهی جمعی است.زیرا اعماق بی انتها،زیر سطح بازتاب دهنده ی آن پنهان است.دریا برای پیدایی حالات رویایی و هجوم محتویات ناخودآگاه به خصوص در رویاها محل مناسبی به شمار می رود و بعضاً دریا مظهر روح به شمار می رود و اگر در این شعر دریا را تنها مظهر روح در نظر بگیریم و به مابقی ابعاد نمادین این واژه نپردازیم زن با بوسه ای طویل باروری روح،حیات و زندگی را صد ساله کرده است. که تاثیر عاشقی و در طول زندگی را با این تصویر به رخ می کشد.
    دریا و بوسه در این شعر به زیبایی همراه شده اند بی آنکه به لحاظ محتوایی و ظاهر معنایی همسویی و تعاملی با هم داشته باشند. برای پی بردن به واقعیت عینی شعر باید ماهیت نمادین این دو واژه مورد توجه و بررسی قرار بگیرد.
    اصلاً همه جا همین طور ترانه گران،گهواره شکسته
    و چیزهای بی جهت بسیار است.
    ترانه ی گران و گهواره ی شکسته دو نماد مکمل برای نشان دادن اعتراض اجتماعی شاعر هستند. گهواره چه مانند روم باستان از چوب تراشیده شده باشد و یا فقط سبدی از شاخه های مو باشد نماد سینه ی مادر است و بلافاصله جانشین آن می شود.گهواره عامل حمایت ضروری و نشانه گرما و نرمی و چون خاطره یی از اصل و مبدأ است که در غم ناخودآگاه بازگشت به رحم وجود دارد. تاب خوردن گهواره در ارتباط با سعادتی است ناشی از امنیت خیال،از سویی گهواره در ارتباط با سفر است به این جهت که گهواره را اغلب چون قایق یا نشست گاه بالون می سازند.گهواره زهدانی است که یا برآب می راندو یا رد آسمان پرواز می کند، و طی الارض سرنشین خود را امن و امان می سازد.(فرهنگ نمادها،ص )
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    و حال ترانه نمادی برای روشگری و انتقال پیام های اجتماعی و عاطفی و… است.
    که شاعر با بهره گرفتن از این ابزار مخاطبانش را به سمت و سوی آرمان شهر هدایت می کند.شاعر ترانه می گوید گاه ساده و روان و گاه با رمز و راز،زمانی رمز و راز را به شعرش وارد می کند که دیکتاتوری و خفقان اجازه ندهد او آزادانه منظور و محتوای شعرش را به فکر و اندیشه ی خوانده جاری کند. پس در پشت پرده های نا زلال رمز و راز معنی می آفریند و خواننده را همراه خود به پستوهای شعری اش می کشاند.شاعر با این کار قصد دارد بین خواننده و شعرش رابطه ای پنهانی و دور از چشم والیان شهر ایجاد کند. تا این چنین و در پستوها و لایه های زیرین ترانه اش دست به روشنگری و افشاگری از دردها و تلخی های روز جامعه اش بزند.
    حال شاعر در این شعر از گرانی ترانه که همان سانسور دیکتاتوری ها و خفقان و در نهایت نایاب شدن ترانه می گوید.دیکتاتوری دست و پای شاعران را بسته،ترانه در این همه ظلمت و تاریکی تولید نمی شود و اگر بشود بسیار کم و پنهانی است که توسط شاعر این شرایط سخت به گرانی ترانه تعبیر شده است.حال گهواره که نماد سینه و آغوش مادر است اگر در این شعر سینه یمادر همان وطن و سرزمین باشد شکسته استبداد این گهواره را شکسته استو ترانه وگهواره به لحاظ مفهوم در یک مسیر گنجانده نمی شوند،ذهن مخاطب در رویارویی ظاهر با این دو واژه در کنار هم دو فضای متفاوت را تصور می کند.حال اگر کمی تعمق و تأمل به اندیشه های پنهای شاعر در جهت خلق این فضا پی برد به تصویری یکسان ،یکسو و به جا می رسد. شاعر بسیار روان و ساده و تنها با بکارگیری دو نماد در ظاهر متفاوت معنایی عمیق و متفکرانه خلق کرده است.و مخاطب تنها با پی بردن و تأمل کردن د رارزهای پشت پرده ی این شعر می تواند با خواست شاعر همراه و یک صدا شود.علاوه بر استفاده از ۲ نماد که قش مکملی در کنار هم ایفا می کنند.شاعر با آشنایی زدایی در این واژگان و زدودن کهنگی و تکرار در بکارگیری آن ها(ترانه ی گران،گهواره ی شکسته)به ایجا تسهیل در ذهن و فکر مخاطب جهت پی بردن اختناق و ظلم در اجتماع آن روزها دامن زده است.
    توفان مکن ای بشر!
    کبوتر مرده بر آشیانه ی زیتون
    ترانه نخواهد خواند.( ص ۱۰۸-دفتر یکم)
    نمادهای مکمل در این شعر کبوتر مرده و آشیانه زیتون هستند.زیتون درختی است سرشار از نمادها،اعم از صلح،باروری،تزکیه،نیرو،پیروزی و پاداش تفسیر از نماد زیتون این است که این درخت متبرک را با ابراهیم و مهمان نوازی اش همسان می داند،که مهمان نوازی ابراهیم تا روز قیامت برقرار است.(HAY,285,294) درخت ابراهیمی رستگاران،که در حدیث آمده زیتون است.درخت زیتون مسلماً بهشت برگزیدگان است.و کبوتر که در افواه به عنوان یک ساده لوح معروف است و در نگاه شاعرانه نماد عشق دانسته شده است.ص ۵۲۵ جلد چهارم)
    حال در این شعر فضایی اعتراض به مشکلات و اختناق های اجتماعی دارد شاعر در پس این واژگان اعتراض هایش را پنهان کرده است. تا از حس شاعرانه اش بی حجاب و بی پرده رونمایی نکند.اگر کبوتر را همان ساده لوح یا حتی عاشق بدانیم و شگرد آشنایی زدایی که شاعر از آن در این نماد بهره گرفته است برای خلق تصویر را هم در نظر بگیریم.فرد ساده لوح یا عشقی که از شدت ظلم و دیکتاتوری مرده است.حالا دیگر در آشیانه زیتون با آن همه خوبی جان نمی گیرد و نوایی سر نمی دهد.با بهره گرفتن از این دو نماد در کنار هم و شگرد آشنایی زدایی (کبوتر مرده-آشیانه زیتون) اوج اختناق و تیره گی بیش از حد جامعه را به تصویر می کشد.عاشقی که از پا در آمده،آشیانه هایی از جنس و ماهیت ذاتی زیتون هم دیگری ثمری ندارند. جان و خونی در رگ های جامعه نیست.
    سنگ/ستاره
    گاهی اوقات
    که می شود از صدای سنگ
    سراغ ستاره را گرفت
    می پرسم این میل مهربان را
    آیا علف از بلوغ آفتاب نخواهد نوشید؟!
    در سنت،سنگ به انتخاب خود جایی را اشغال می کند.بین روح و سنگ ارتباطی نزدیک وجود دارد. برطبق افسانه ی پرومتئوس سنگ ها زاینده ی نوع بشراند و عطر آدمی را دارند.سنگ و انسان حرکت مضاعف صعود و نزول را انجام می دهند.فرهنگ نمادها ص۶۳۱ جلد سوم) به علاوه سنگ نماد زمین و مادر است.و یکی از وجوه نمادگرایی…. است.
    خصوصیت آسمانی ستاره آن را جزء نمادهای روح،به خصوص برخورد میان دو نیروی باطنی و ظاهری است.ستاره ها در تاریکی نفوذ می کنند،آنها فانوس های دریایی هستند که در شب ناخودآگاه می درخشند.
    حال اگر در این شعر سنگ را صرفاً نماد زمین بگیریم و فاصله ی زمین تا جایگاه ستاره را در نظر بگیریم و بند بعدی شعر که اطلاع سنگ را از ستاره با این همه فاصله و به درازنای تاریخی پدید آدن جهان دوری زمین و آسمان وجود و حضور حس مهربانی،عشق و دوست داشتن است،حس درونی که فاصله ها را می پیماید و حال در این جا به ماهیت دیگر نمادین این دو واژه که روح است و بیانگر ارتباط روحی بین آدم و با تمامی تفاوت ها و جدایی هاست.شاعر در لایه های زیرین این واژه به ظاهر متفاوت مفهومی لطیف و شاعرانه را به خواننده نوید می دهد. در بند بعدی شعر این مهربانی را توسعه می دهد تا رابطه ی علف و طلوع آفتاب مهربانی بین تمام ذرات جهان موج می زندو زنده است.حتی سنگ حتی علف.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:57:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم