کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • بررسی ساختار و هزینه اجتماعی انحصار در صنعت بانکداری ایران- قسمت ۱۰
  • طرح-دعاوی-زیست-محیطی-عیله-دولت-در-حقوق-ایران-و-حقوق-بین-الملل- قسمت ۷
  • بررسی عوامل موثر بر قصد خرید مشتریان با تاکید بر تجربه برند- قسمت ۸
  • تاثیر مصرف کوتاه مد ت مکمل کراتین مونوهیدرات به همراه تمرین تخصصی والیبال بر توان هوازی و بی هوازی والیبالیست های باشگاهی ارومیه۹۳- قسمت ۴- قسمت 2
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره بررسی نظام حقوقی بین المللی حاکم بر حمایت از مهاجران- ...
  • مقایسه روحیه مدارای دینی در مدرسه طلاب خارجی (مدرسه بین‌الملی امام خمینی(ره) و مدرسه بین الملی المهدی(عج))- قسمت ۵
  • عوامل تاثیر گذار بر ارزش ویژه برند شرکت های بیمه از نگاه مشتریان- قسمت ۳
  • تحقیقات انجام شده درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع بررسی اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر کاهش فقر خانوارهای شهری و روستایی ...
  • دانلود مطالب پژوهشی درباره طراحی مجدد تیکنر نرخ بالا کارخانه آبگیری از باطله جهت ...
  • پژوهش های انجام شده درباره سیاستگذاری و مدیریت پوشش در جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۸- ...
  • فراز و فرودهای جایگاه عاشق و معشوق در هر دوره تغییر- قسمت ۹
  • بررسی خلا موجود در مساله زمان بندی پردازش دسته ای- قسمت ۹
  • تأثیر تمرینات مقاومتی با جریان خون محدود شده بر سطح سرمی ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • بررسی فقهی حقوقی مشارکت در قتل در فقه امامیه و قوانین موضوعه- قسمت ۲
  • امکان¬سنجی پیاده¬سازی فناوری شناسایی از طریق امواج رادیویی RFIDدر مبارزه با قاچاق کالا- قسمت ۸
  • مقایسه دیدگاه های اعضای هیئت علمی و دانشجویان درباره کاربرد مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش- قسمت ۶
  • بررسی تأثیر لایروبی بر شاخص کیفیت آب WQI، جمعیت ماکروبنتوز و مقدار فلزات سنگین در آب و رسوب و در اروندرود بازه خرمشهر- قسمت ۱۳
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله عوامل موثر بر وفاداری مشتریان شعب روستایی به خدمات بانکداری الکترونیکی و توسعه ...
  • حمایت از بزه‌دیدگان تروریسم سایبری در حقوق کیفری ایران با تکیه بر اسناد بین‌المللی – Copy- قسمت ۵
  • اثربخشی آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر سلامت روان مادران و نشانگان اختلال نارسایی توجه – بیش‌فعالی در کودکان- قسمت ۹
  • طراحی صندوق سرمایه گذاری مشترک کالا متناسب با بازار سرمایه ایران- قسمت ۱۷- قسمت 2
  • مسولیت مدنی والدین در ازدواج های تحمیلی- قسمت ۶
  • تأثیر رفتار اخلاقی و رضایت شغلی بر تعهد سازمانی کارمندان مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحیه یک رشت- قسمت ۷
  • تاثیر مدیریت سیستمهای اطلاعاتی بر شایستگی های محوری در شرکتهای بیمه تهران- قسمت ۵- قسمت 2
  • دانلود پایان نامه مدیریت درباره الگوهایی برای تبیین مفهوم سرمایه اجتماعی
  • منابع پایان نامه در مورد استفاده از ساقه‌ی گیاه خاکشیر در حذف آلایندگی رنگی از محیط‌های آبی و ...
  • تاثیر آموزش « راهبرد پرسشگری متقابل هدایت شده در گروه همتایان » بر تفکر انتقادی دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی- قسمت ۷
  • مسئولیت مدنی و انتظامی باشگاه ها و مؤسسات ورزشی در حقوق ایران و کشورهای اروپایی- قسمت ۱۱
  • ارزیابی رابطه¬ی نظریه¬ی وابستگی منبع مبتنی بر ایزو۹۰۰۰، با عملکرد عملیاتی شرکت¬های دارای گواهینامه¬ی ایزو۹۰۰۰؛ مطالعه¬ی موردی (شرکت¬های استان گیلان)- قسمت ۱۲
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • بررسی اعداد مقدس در آثار عرفانی سبک عراقی- قسمت ۲




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      صلح-مسلح-و-حقوق-بین-الملل- قسمت ۲ ...

    بند چهارم: آغاز قرن نوزدهم میلادی تا
    تأسیس جامعه ملل…………………………………………………………………………………………………….. ۳۸
    بند پنجم: دوران حیات جامعه ملل………………………………………………………………………………. ۳۹
    بند ششم: نظام سازمان ملل متحد………………………………………………………………………………… ۴۰
    بند هفتم: عملکرد سازمان ملل متحد……………………………………………………………………………. ۴۱
    بند هشتم: نظام معاهدات بین المللی و اقدام
    برای صلح……………………………………………………………………………………………………………………. ۴۲
    گفتار چهارم: انواع صلح………………………………………………………………………………………………… ۴۳
    بند اول: صلح سرد………………………………………………………………………………………………………… ۴۳
    بند دوم: صلح از طریق وحشت………………………………………………………………………………………. ۴۴
    بند سوم: صلح الهی……………………………………………………………………………………………………….. ۴۴
    بند چهارم: صلح پایدار…………………………………………………………………………………………………… ۴۴
    بند پنجم: صلح مسلح…………………………………………………………………………………………………….. ۴۵
    گفتار پنجم: راه های تحقق صلح از دیدگاه نظریه
    پردازان………………………………………………………………………………………………………………………….. ۴۶
    گفتار ششم: اقدامات تاریخی برای صلح قبل از
    وقوع جنگ…………………………………………………………………………………………………………………… ۴۸
    گفتار هفتم: خطرات بین المللی صلح مسلح………………………………………………………………………. ۵۰
    گفتار هشتم: تفاوت جنگ سرد و صلح مسلح……………………………………………………………………. ۵۱
    فصل دوم: حرکت به سمت صلح بین المللی…………………………………………………………………….. ۵۳
    بخش اول: صلح داخلی منشأ صلح بین المللی…………………………………………………………………… ۵۴
    گفتار اول: گام نخست صلح(استقرارحکومت قانون)…………………………………………………………… ۵۵
    گفتار دوم: مضمون عدالت و صلح پایدار………………………………………………………………………….. ۵۶
    گفتار سوم: ظهور قدرتها و ایجاد صلح تحمیلی…………………………………………………………………. ۵۸
    گفتار چهارم: همزیستی دولتها در جهت صلح……………………………………………………………………… ۶۰
    گفتار پنجم: تبیین حکومت قانون و خیر مشترک………………………………………………………………….. ۶۲
    گفتار ششم: فرهنگ صلح…………………………………………………………………………………………………. ۶۳
    بخش دوم: جایگاه صلح و امنیت بین المللی
    در زمان صلح مسلح………………………………………………………………………………………………………… ۶۴
    گفتار اول: صلح و امنیت بین المللی………………………………………………………………………………….. ۶۵
    گفتار دوم: تاریخچه ای مختصر از صلح و امنیت
    بین المللی……………………………………………………………………………………………………………………… ۶۶
    گفتار سوم: مفهوم صلح و امنیت بین المللی……………………………………………………………………….. ۶۹
    گفتار چهارم: ریشه های صلح و امنیت بین المللی………………………………………………………………. ۷۱
    گفتار پنجم: عملیات نظامی برای حفظ صلح و امنیت
    بین المللی……………………………………………………………………………………………………………………… ۷۴
    فصل سوم: اقدامات عملی در زمان صلح (صلح مسلح)……………………………………………………….. ۷۵
    بخش اول: اقدامات بین المللی…………………………………………………………………………………………. ۷۶
    گفتار اول: بحران های جهان امروز……………………………………………………………………………………. ۷۶
    گفتار دوم: مسائل خطرناک………………………………………………………………………………………………. ۷۸
    بند اول: تروریسم بین المللی……………………………………………………………………………………………. ۷۸
    بند دوم: تکثیر سلاحهای هسته ای……………………………………………………………………………………. ۷۹
    بند سوم: دولتهای درمانده………………………………………………………………………………………………… ۷۹
    گفتار سوم: اقدامات بین المللی صورت گرفته……………………………………………………………………. ۸۰
    بند اول: ممنوعیت کاربرد سلاحهای هسته ای……………………………………………………………………. ۸۰
    بند دوم: ممنوعیت وسایل وحشیانه و خشونت بار……………………………………………………………….. ۸۲
    بند سوم: ممنوعیت شیوه های خائنانه………………………………………………………………………………….. ۸۳
    گفتار چهارم: فرهنگ پیشگیری………………………………………………………………………………………….. ۸۳
    گفتار پنجم: عملیات صلح ملل متحد………………………………………………………………………………….. ۸۵
    بخش دوم: خلع سلاح اقدامات اساسی در
    حقوق بین الملل برای اجتناب از صلح مسلح…………………………………………………………………….. ۸۷
    گفتار اول: خلع سلاح………………………………………………………………………………………………………. ۸۸
    گفتار دوم: اهداف خلع سلاح……………………………………………………………………………………………. ۸۹
    گفتار سوم: اشکال خلع سلاح…………………………………………………………………………………………… ۸۹
    گفتار چهارم: موانع دستیابی به خلع سلاح………………………………………………………………………….. ۹۰
    گفتار پنجم: سازمان ملل متحد و خلع سلاح……………………………………………………………………….. ۹۲
    گفتار ششم: اقدام حقوق بین الملل جهت صلح در زمان
    صلح مسلح…………………………………………………………………………………………………………………….. ۹۳
    گفتار هفتم: اقدامات سازمان ملل متحد در زمان
    صلح مسلح جهانی…………………………………………………………………………………………………………… ۹۵
    نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………….. ۹۸
    پیشنهادات………………………………………………………………………………………………………………………. ۱۰۲
    فهرست منابع…………………………………………………………………………………………………………………… ۱۰۶
    Abstract……………………………………………………………………………………………………………………… 109

    مقدمه
    از زمانی که پیمان بریان ـ کلوگ منعقد گردید (۱۹۲۴) یا منشور ملل متحد به تصویب رسیده (۱۹۴۵) حقوق بین الملل با نوعی تعارض روبرو است، چه این نظام از طرفی بر حقوقی بودن خود تأکید دارد و خود را نظامی ناسازگار با زور معرفی می کند، و از طرفی دیگر زور در جامعه بین المللی سکه روز و به تعبیری مرکز و غایت همه مسائل است. از همین روست که حقوق بین الملل همه روزه شاهد نقض تعهد دولتها در عدم توسل به زور و خودداری از اختلال در کار صلح است. در چنین حالتی، حقوق بین الملل یا باید با نظاره کردن تجاوزهای مکرر و موارد متعدد نقض صلح شاهد نفی وجودی خود باشد یا آنکه دوباره میان تعارضهای اجتناب ناپذیر از یک طرف و اعتبار و اقتدار حقوق از طرف دیگر، سازشی دیرپا به وجود آورد.
    در دنیایی که هر کس بتواند برای اثبات حق خود سلاح بدست گیرد و در نتیجه میان جنگ بر سر منافع خصوصی، و تعارضات بین الدول تفاوتی وجود نداشته باشد، چگونه می توان از برابری حاکمیت دولتها و استقرار حق بر اساس تفاهم سخن گفت؟ در این قبیل موارد اصولاً دلیل حقوقی با منفعت ملی یکی گرفته می شود. به همین علت بود که در اعصار گذشته تمامی مساعی متفکران، از قدیس آگوستینوس (قرون چهارم و پنجم میلادی) گرفته تا گروسیوس هلندی (قرن هفدهم میلادی) مصروف آن می شد که صورتهای مختلف و پی در پی دکترین « جنگ عادلانه» را در قالب نظریه های علمی توجیه کنند. اما سخن بر سر این است که چگونه می توان دولتها را بدون توجه به ارزشهای اخلاقی و اجتماعی مشترک که قاعدتاً مبنای نظم عمومی است،صرفاً بر پایه منافع عالی ملی به زیستن در صلح ترغیب کرد و محیط برآشفته جهانی را برای همکاری و همدلی دولتها مهیا نمود؟
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    دبیر کل سازمان ملل متحد با توجه به همین مسئله، در بیست فوریه۲۰۰۷ خطاب به شورای امنیت اعلام کرد: ملل متحد باید از تجارب شصت ساله خود درس بگیرد و اشتباهات گذشته را تکرار نکند، بدین صورتکه:
    _ امنیت را شرایط لازم تحکیم صلح بداند؛
    _ بپذیرد که امنیت در خلأ ایجاد و حفظ نمی گردد؛

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:42:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ارزیابی و مقایسه مدل¬های IMDPA و MEDALUS جهت تهیه نقشه بیابان¬زایی در دشت مهران در استان ایلام- قسمت ۸ ...

    در سال ۱۳۸۷ زهتابیان و همکاران، در ارزیابی بیابان­زایی منطقع عین­خوش دهلران در قالب مدل مدالوس و طبق دو معیار آب و خاک به این نتیجه­رسیدند که بیابان­زایی در این منطقه شدید بوده و در حال گسترش است. او معیار آب را در کلاس شدید و معیار خاک را در کلاس متوسط طبقه ­بندی کرد. در رابطه با معیار خاک: به ترتیب شاخص ­های درصد مواد­آلی، بافت خاک و جنس سازند و از معیار تخریب منابع­آب شاخص ­های، شاخص خشکی، هدایت الکتریکی و افت آب­زیر­زمینی بیشترین تأثیر را در بیابان­زایی منطقه بر­خوردار هستند. طبق متوسط وزنی ارزش کمی شدت بیابان­زایی برای کل منطقه مطابق دو معیار آب وخاک تعیین شد ۳۸/۱ DS= که نشان دهنده شدت بیابان زایی بحرانی نوع الف برای کل منطقه است ]۸[.
    در سال ۱۳۸۸ ناطقی به ارزیابی شدت بیابان­زایی دشت سگزی با بهره گرفتن از مدل IMDPA اقدام کرد. در این تحقیق سه معیار آب، پوشش­گیاهی و زمین مورد ارزیابی قرار­گرفت و با توجه به شرایط منطقه برای هر معیار تعداد­ی شاخص مد نظر قرار­گرفت. مطابق با شاخص ­های مشخص شده برای هر معیار و طبق میانگین هندسی در شاخص ­ها نقشه کیفی هر معیار بدست­آمد. نقشه حاصله نشان­دهنده کلاس شدید و بسیار شدید روند بیابان­زایی منطقه می­باشد. با توجه به ارزیابی­های صورت گرفته مشخص شد که معیار آب در کلاس خیلی شدید، بیشترین تأثیر را در بیابان­زایی منطقه دارد، بعد معیار­های زمین و پوشش به ترتیب بیشترین میزان تأثیر را در بیابان­زایی منطقه اعمال می­ کنند ]۳۴[.
    حسینی و همکاران در سال ۱۳۹۱ به پهنه­ بندی خطر بیابان­زایی دشت سیسیتان با بهره گرفتن از مدل مدالوس تغییر­یافته اقدام کردند. هدف از این مطالعه ارزیابی کمی بیابان­زایی منطقه مذکور بود. نتایج به دست­آمده از این تحقیق نشان می­دهد که از کل منطقه مورد مطالعه با مساحت ۶/۴۸۱۹ هکتار۵۵ % در کلاس متوسط و۳۴/۲۶ % در کلاس شدید و۶۴/۱۸ % در کلاس بسیار­شدید از نظر بیابان­زایی قرار می­گیرند ]۴۴[.
    فصل سوم
    مواد و روش­ها
    مواد و روش­ها
    ۳-۱- معرفی منطقه مورد مطالعه
    ۳-۱-۱- وضعیت جغرافیایی منطقه مورد مطالعه
    منطقه مورد مطالعه تحت عنوان دشت مهران در محدوده ˊ ۰۳ ˚۳۳ تا ˊ ۱۳ ˚۳۳ عرض شمالی و ˊ ۰۵˚۴۶ تا ˊ۱۵˚۴۶ طول شرقی و به وسعت تقریبی منطقه۳۱۷۰۱ هکتار است. دشت مهران از وسیع­ترین دشت­های استان ایلام می­باشد. مهم­ترین مراکز جمعیتی موجود در این دشت، شهر مهران با ارتفاع ۱۵۰ متر از سطح دریا بوده که در فاصله ۹۰ کیلومتر­ی جنوب شهر ایلام واقع شده­است. سایر مراکز جمعیتی این دشت شهرک اسلامیه و روستا­ی بان­رحمان می­باشند. شهرک اسلامیه در فاصله حدود ۱۰ کیلومتر­ی شرق مهران و در مسیر جاده مهران – دهلران قرار داشته و روستا­ی بان­رحمان در فاصله حدود ۲۵ کیلومتر­ی شمال شرق مهران واقع شده است. موقعیت مکانی منطقه مورد مطالعه در نقشه تقسیمات سیاسی استان در شکل (۳-۱) آورده شده­است. در سطح دشت مهران دو رودخانه گاوی و کنجانچم در جریان می­باشند که روند عمومی آنها به تبعیت از شیب دشت از شرق و شمال شرق به طرف غرب و جنوب­غرب می­باشد که این دو رودخانه در ۳ کیلومتر­ی غرب شهر مهران به هم می­پیوندند و پس از طی مسافتی از مرز غربی کشور خارج و وارد کشور عراق می­شوند. ارتفاعات مشرف به شهر مهران شامل کوه یکشنبه و کولگ با حداکثر ارتفاع ۱۴۰۰ و ۶۴۰ متر در شمال و کوه­های چکه موسی، چکه قمر و قلاویزان با حداکثر ارتفاع ۳۸۰، ۴۷۰ و ۲۰۰ متر در جنوب می­باشند. کمترین ارتفاع در مناطق جنوب غربی( انتهای دشت مهران ) و به میزان کمتر از ۱۴۰ متر از سطح دریا مشاهده می­ شود. اغلب دامنه­های شمالی دشت پرشیب ولی در قسمتها­ی خروجی دشت شیب کم شده و اراضی مسطح و هموار که با مواد آبرفتی پوشانیده شده ظاهر می­ شود، دره­های حوضه عمدتاً U شکل می­باشند ]۲۹[.

    شکل ۳-۱- موقعیت منطقه مورد مطالعه در کشور، استان و شهرستان
    ۳-۱- ۲ -اقلیم
    شناخت اقلیم یک منطقه در بیشتر فعالیت­هایی که انسان در زمینه ­های مختلف کشاورزی، عمرانی، اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی، شهر­سازی و غیره انجام می­دهد به عنوان نخستین قدم و ضروری­ترین بررسی مقدماتی تلقی می­گردد. اقلیم یک ناحیه مجموعه پدیده­های هواشناسی است که در حالت متوسط اتمسفر را در آن ناحیه مشخص می­نماید. طبق آمار و اطلاعات جمع­آوری شده از ایستگاه­های هواشناسی موجود در منطقه مهران ویژگی­های هواشناسی شامل: بارندگی، دما، تبخیر و تعرق و طبقه ­بندی اقلیمی منطقه بررسی می­ شود.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۳-۱-۲-۱- بارندگی
    این امر که بارش در محیط­های خشک متغییر است و کمتر قابل پیش ­بینی است، پذیرفته شده­است. علاوه بر این بارندگی در اغلب مناطق خشک و نیمه­خشک فقط طی چند ماه از سال ریزش داشته و سال به دو فصل خشک و مرطوب قابل تقسیم است. بررسی و مطالعه آمار هوا­شناسی و اقلیم منطقه نشان داد که اقلیم منطقه خشک است، مهمترین عوامل ایجاد بارندگی در یک منطقه وجود رطوبت کافی در هوا و عامل صعود توده­های هوا می­باشد. یعنی عامل صعود، توده هوای مرطوب را تا ارتفاع معینی از سطح زمین بالا می­برد تا اینکه در اثر سرد شدن بی در رو به نقطه اشباع می­رسد و به دنبال آن ابر ایجاد می­ شود و بارندگی آغاز می­گردد. برای تامین رطوبت هوا نیاز به منبع آبی بزرگ می­باشد که به دلیل فقدان چنین منابع عظیم رطوبت مورد­نیاز از بیرون وارد می­ شود. مهمترین منبع رطوبتی بارندگی منطقه مورد مطالعه از دریا­ی مدیترانه تامین می­ شود که از طریق جریان باد­های سطح بالا، آنتی­سیکلونها و سیکلونها­ی سطح زمین به منطقه آورده می­ شود. جهت تهیه نقشه هم­باران محدوده مطالعاتی مهران از داده ­های بارندگی متوسط دراز­مدت تعداد ۳ ایستگاه هوا­شناسی در این محدوده و محدوده­های مجاور استفاده شده و نقشه مورد­نظر ترسیم گردیده است.
    مشخصات ایستگاه­های هواشناسی مورد استفاده در جدول (۳-۱) آورده شده است. با توجه به نقشه هم­باران، همان­طور که ملاحظه می­ شود کمترین میزان بارندگی در مناطق غرب و به میزان کمتر از ۲۰۰ میلی­متر مشاهده می­گردد. بیشترین میزان بارندگی در مناطق شرقی محدوده مطالعاتی و به میزان بیشتر از ۲۳۰ میلی­مترمشاهده می­گردد. متوسط میزان بارندگی در کل محدوده مطالعاتی مهران بر اساس نقشه هم­باران حدود ۶/۱۹۳ میلی­متر می­باشد.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    جدول ۳-۱- پارامتر­های آماری بارندگی­های سالانه ایستگاه­های منطقه دشت مهران
    نام ایستگاه میانگین بارندگی انحراف از معیار درصد ضریب تغییرات
    مهران ۶/۱۹۳ ۸/۶۷ ۰/۳۵
    بانرحمان ۰/۲۲۹ ۳/۱۰۳ ۱/۴۵
    چنگوله ۹/۲۳۵ ۵/۶۳ ۹/۲۶

    ۳-۱-۲-۱-۱- توزیع فصلی بارندگی
    جهت تعیین مقادیر توزیع بارندگی از داده ­های ایستگاه­های مهران، بانرحمان و چنگوله استفاده شده است (جدول ۳-۱). طبق آمار توزیع بارندگی ماهیانه منطقه (جدول ۳-۲) مشاهده می­ شود که بیشترین مقدار بارندگی متوسط منطقه به ترتیب برای ماه­های آذر، دی و بهمن به ثبت رسیده است. براساس توزیع بارندگی فصلی (شکل ۳-۲) در ایستگاه باران­سنجی مهران بیشترین میزان بارندگی مربوط به فصل زمستان با ۵۰/۴۹ درصد از کل بارش ایستگاه و کمترین میزان بارش مربوط به فصل تابستان است که بدون بارش می­باشد. درصد بارش برای ماه­های پاییز و بهار نیز به ترتیب برابر ۳۸/۳۳ و۱۰/۱۵ می­باشد. شکل۳-۳ نمودار درصد بارندگی فصلی را نشان می­دهد.
    جدول ۳-۲- توزیع فصلی بارندگی ایستگاه­های مطالعه شده در دراز­مدت

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق محفو

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 07:42:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تطبیقی حقوق پناهندگان در اسلام و حقوق بین الملل- قسمت ۱۵ ...

    ب) پیشنهاد ایران به سایر کشورهای اسلامی خصوصا کشورهایی که دارای صنعت گردشگری هستند مبنی بر اختصاص: ۱- تسهیلات ویژه جهت صدور روادید برای گردشگران ۲- تاسیس سازمان گردشگری کشورهای اسلامی به عنوان یکی از سازمان های تابعه سازمان کنفرانس اسلامی به منظور فراهم نمودن بسترهای لازم توسعه گردشگری در میان کشورهای عضو و تسهیل ورود و خروج گردشگران مسلمان ۳- صدور روادید الکترونیکی جهت حذف تشریفات صدور روادید.
    تصویر درباره گردشگری
    ج) یکی از مواردی که می تواند به رفع مشکلات جهان اسلام تا حدودی کمک کند و جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد در این راه پیشگام شود، رفت و آمد آسان اتباع مسلمان به کشورهای یکدیگر است، رفت و آمدی که زمینه ساز وحدت امت اسلامی و معرفی عملی مهرورزی برادرانه و همراه با صلح و آرامش به جهانیان است و چه زیباست که این رفت و آمد بدون اخذر روادید ممکن شود[۳۲۲].
    علاوه بر جمهوری اسلامی ایران گام های مثبت دیگری نیز در سطح سایر کشورها و سازمان های اسلامی جهت تسهیل ورود و خروج اتباع سایر کشورهای مسلمان برداشته شده است که هرچند برخی از آنان بیشتر جنبه نژادی و قومی دارد لکن بازهم به گونه ای می تواند زمینه ساز گسترش و تسهیل عبور و مرور اتباع کشورهای مسلمان باشد که در این مجال به برخی از این موارد اشاره می کنیم:
    الف) اعلام کشور ترکیه مبنی بر لغو یک جانبه روادید جهت ورود به ترکیه برای شهروندان کشورهای ترک زبان[۳۲۳].
    ب) اعلام کویت مبنی بر اعطای تسهیلات ویژه به شهروندان هفت کشور لبنان، سوریه، ایران، عراق، پاکستان، لیبی و افغانستان جهت صدور روادید.
    ج) موافقت نامه تسهیل تشریفات اعطای روادید به بازرگان کشورهای عضو گروه دی-۸ در ۱۵ژوئن ۱۹۹۷٫[۳۲۴]
    د) اساسنامه سازمان کنفرانس اسلامی فصل هفتم خود را به برگ عبور و اتخاذ تسهیلات ویژه نسبت به آن اختصاص داده است.
    ه) پیمان همکاری و عمران منطقه ای که در واقع امروزه جای خود را به سازمان همکاری اقتصادی اکو داده است، یکی از اهداف اولیه خود را لغو تشریفات روادید عبور در منطقه بیان نموده است.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    و) شورای همکاری خلیج فارس در بیانیه اجاس هفتم خود، هر یک از اتباع دولت های عضو را از اول مارس ۱۹۸۷ همانند شهروندان سایر کشورهای عضو دانسته است و آزادی فعالیت تجاری و اقتصادی را در هر نقطه ای از خاک این کشورها برای آنان به رسمیت شناخته است و در واقع از اتباع اعضای خود به عنوان شهروند اقتصادی یاد نموده است.
    نکته مهم در آزادی اتباع مسلمان در عبور و مرور میان کشورهای اسلامی در پی داشتن پیامدهای مثبتی است که می توان آنان را در موارد ذیل خلاصه نمود:
    ۱- بهره برداری بهینه از منابع و ثروتهای طبیعی: بی شک امروزه به دلایل مختلفی چون بازتاب های استعمار و تنبلی و فقدان تکنولوژی بهره برداری بهینه ای از منابع سرشار و نعمت های خدادادی توسط اتباع هر کشور به عمل نمی آید، لکن آزادی رفت و آمد و همکاری اتباع سایر کشورهای مسلمان کمکی هر چند کوچک است به بهره برداری بهتراز منابع خدادادی.
    ۲- ایجاد سرمایه عظیم نیروی انسانی در سطح جهانی: مسلمانان با انگیزه های اسلامی و با ایمان و توکل بر قدرت لایزال الهی می توانند در سطح جهانی به عنوان یدی واحد، نقش عمده ای را در توسعه ایفا کنند.
    ۳- همکاری بین المللی: مسلمان براساس اصل «تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی اثم و العدوان» مکلفند ضمن اتحاد به یکدیگر گام های بلندی را در زمینه تفاهم و تعاون با سایر ملل بردارند.
    ۴- احیای مجدد تمدن اسلامی: احیای تمدنی با اصول و راهکارهای اسلامی در دنیای معاصر می تواند الگوی مناسبی از توسعه جهانی را ارائه دهد.
    ۵- بازگشت به هویت اصیل اسلامی[۳۲۵]
    در مجموع و با توجه به مسائلی که طی این فصل مطرح شد باید گفت که اجرای احکام اولیه اسلام هرچند در حال حاضر ممکن است صعب الحصول باشد، لکن غیرممکن به نظر نمی رسد و کشورهای اسلامی می توانند با تکیه بر نقاط مشترک دینی و اعتقادی و سرمایه های ملی و معنوی خود، روند اجرای احکام اولیه اسلام را با تشکیل ایالات متحده دولت های اسلامی تسریع بخشند و تا زمان تاسیس این نهاد و سایرنهادهای مشابه به خظر ضرورت احکام ثانوی می توانند جایگزین مناسبی برای اجرای احکام اولیه گردند، بنابراین نسبت به مساله عبور و مرور سایر اتباع (مسلمان و غیرمسلمان) به کشورهای اسلامی در جهان امروزی می توان گفت که احکام ثانوی اسلام به گونه ای که برگرفته از احکام اولیه اسلام باشد قابل اجرا می باشند، به این معنی که نسبت به اتباع مسلمان جهت ورود به کشورهای اسلامی، امروزه ما دادن گذرنامه و ویزابه سایر مسلمانان غیرتبعه را تنها، مجوز ورود به کشور اسلامی بدانیم نه امان مصطلح در فقه. به عبارت دیگر امروزه کشورهای اسلامی و مرزهای جغرافیایی آنرا مانند خانه های هر مسلمانی لحاظ کنیم که قبل از ورود به آن خانه اجازه صاحب خانه لازم است. به عنوان مثال اگر یک تبعه ای ازکشور مصر که جزئی از دارالاسلام است، خواسته باشد به جمهوری اسلامی ایران بیاید تقاضای وی برای ورود به قلمرو جغرافیایی ایران به معنی امان خواستن و پناه گرفتن از دولت ایران نیست بلکه تنها، درخواست مجوزی است که بر مبنای آن از دولت ایران می خواهد اجازه حضور در نقطه ای دیگر از قلمرو دارالاسلام را به او بدهد.
    این احکام همان گونه که نسبت به اتباع مسلمان اتخاذ می شوند، می توانند نسبت به اتباع غیرمسلمان از سایر کشورهای اسلامی نیز اعمال گردند و عبور و مرور اتباع غیرمسلمان را بر طبق احکام ثانویه که به نوعی برگرفته ازاحکام اولیه می باشند به نظم کشند و همانطور که در مباحث بنیادی در فصول قبل بیان کردیم، ورود اتباع سایر کشورهای غیرمسلمان را در قالب واجب، جایز و حرام می توان بررسی کرد، به این ترتیب که اگر یک یهودی یا مسیحی یا هر فردی با آئین غیر از اسلام، خواسته باشد از سایر کشورها وارد جمهوری اسلامی ایران گردد باید هدف وی از ورود به ایران و قلمرو جغرافیایی آن را بررسی نمود: اگر هدف وی شنیدن حقایق اسلام و یا تنبع در آئین و شریعت اسلام ناب باشد، بر دولت ایران لازم و به عبارتی واجب است که مقدمات ورود وی را به ایران تسهیل کند و هرچه زودتر این زمینه را برای وی فراهم کند.
    گاهی اوقات هدف این افراد از ورود به ایران جنبه شخصی و فردی دارد و به عنوان مثال فقط به این قصد می خواهند وارد شوند که از مناطق گردشگری و سیاحتی ایران بازدید کنند و یا به قصد مبادلات اقتصادی وارد قلمرو ایران می شوند و یا اینکه هدف آنها شرکت در برخی اجلاس ها و کنفرانس ها و سایر امور این چنینی است، که در این صورت اعطای مجوز ورود به این افراد از طرف ایران صرفا جایز است و می تواند ورود این افراد را در قالب مجوزهای گردشگری، اقتصادی و سیاسی تحقق بخشد و یا اینکه از ورود آنان ممانعت به عمل آورد.
    گاهی ممکن است ورود اتباع بیگانه غیرمسلمان به کشور ایران ممنوع و بر طبق شریعت اسلام حرام باشد و آن زمانی است که هدف از ورود به ایران با یک انگیزه نامشروع همراه باشد، به عنوان مثال اگر هدف، جاسوسی و یا خرابکاری و لطمه زدن به پیکره نظام اسلامی باشد، در این صورت ورود این چنین افرادی نه تنها از لحاظ حقوقی غیرقانونی است که از نظر دیدگاه فقهی هم محل اشکال و شرعا حرام است.
    به امید روزی که مسلمانان جهان به خود آیند و با حذف معیارهای غیردینی، مسئولیت خطیر خویش را در رابطه با همه برادران هم کیش و آئین خود به خوبی ایفا نمایند و بویژه با تشکیل جامعه جهانی دولت های مسلمان زمینه عزت و سربلندی همه مسلمانان را در سرتاسر جهان فراهم آورند.
    بخش سوم:
    جایگاه پناهندگان در حقوق بین الملل
    فصل اول: وضعیت حقوقی پناهندگان در مجموعه مقررات بین المللی
    در بررسی وضعیت حقوقی پناهندگان می توان گفت که این رشته از حقوق بین الملل، شامل مجموعه قواعد و مقرراتی است که برای حمایت از پناهندگان به وجود آمده و اصول رفتار با آنها را مشخص می کند.
    «پیش از آغاز قرن حاضر [قرن بیستم] هیچ قاعده عرفی بین المللی که مشکلات خاصی که پناهندگان پیشرو داشتند را بررسی یا حتی معاهده دو یا چند جانبه ای که وضعیت آنها را تنظیم کند وجود نداشت. بنابراین دولت ها صرفا طبق حقوق داخلی خود با پناهندگان رفتار نموده و از این افراد تنها به عنوان اشخاص بیگانه تعبیر می شده، هیچ تضمینی برای ادامه اسکان در یک کشور خارجی برای آنها وجود نداشت و هرلحظه ممکن بود که به وطنشان بازگردانده شوند[۳۲۶]».
    آغاز شکل گیری حقوق بین الملل پناهندگان و توجه بین المللی به این مساله، همان طور که پیش از این گفته شد، به زمان تاسیس جامعه ملل بر می گردد. از آن زمان به بعد مجموعه قواعد و مقررات بین المللی در ارتباط با پناهندگان شکل گرفته که از آنها به عنوان منابع حقوق بین الملل پناهندگان یاد می شود. این قواعد و مقررات عمدتا در یک سری اسناد، چه در سطح منطقه ای و چه در سطح جهانی، تدوین یافته و یا به صورت عرفی در رویه دولت ها حاکم است. در اینجا به برخی از مهمترین اسنادی که یا مستقیما و اختصاصا مربوط به وضعیت پناهندگان بوه و یا به نوعی در مورد آنها جاری است و می توان از آنها به عنوان منابع حقوق بین الملل پناهندگان یاد نمود، اشاره خواهیم کرد. این اسناد اغلب به عنوان مبنا و اصول رفتار با پناهندگان و حمایت بین المللی از آنها به رسمیت شناخته شده اند.
    مبحث اول: وضعیت حقوقی پناهندگان در اسناد جهانی
    در این مبحث وضعیت حقوقی پناهندگان را در اسناد جهانی مرتبط با پناهندگان مورد بحث و بررسی قرار می دهیم.
    گفتار اول: کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو در مورد وضعیت پناهندگان و پروتکل ۱۹۶۷[۳۲۷]
    کنوانسیون ۱۹۵۱ مربوط به وضعیت پناهندگان و پروتکل ۱۹۶۷ مهمترین اسنادی هستند که در سطح جهانی پذیرفته شده و ابعاد حقوقی مختلف مسایل پناهندگان را بررسی می نمایند. امور مربوط به تدوین کنوانسیون از سال ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۰ به طول کشید. به دنبال توصیه مجمع عمومی به «کمیسیون حقوق بشر[۳۲۸]» سازمان ملل متحد مبنی برتوجه جدی به وضعیت حقوقی اشخاصی که از حمایت هیچ دولتی برخوردار نیستند، شروع شد. بالاخره پس از تلاش های کمیسیون حقوق بشر، پیش نویس کنوانسیون ۱۹۵۱ تهیه و در جریان کنفرانس نمایندگان تام الاختیار دولت ها که براساس قطع نامه (V) 429 مجمع عمومی تشکیل شده بود به تصویب رسید.
    کنوانسیون اصول و مقررات نسبتا جامعی در مورد ابعاد مختلف مسایل مربوط به پناهندگان وضع نموده است، اما علی رغم اهمیت کنوانسیون به لحاظ جامعیت، مفاد آن دارای محدودیت هایی در زمینه تعریف پناهنده و حوزه جغرافیایی اعمال آن است. این موضوع مانع از آن می شد که کنوانسیون بتواند بعد جهانی به خود گرفته و پناهندگان سراسر جهان از حمایت های مندرج در آن برخوردار گردند. از جمله این محدودیت ها این است که طبق ماده یک کنوانسیون تنها مربوط به اشخاصی است که پیش از ژانویه ۱۹۵۱ پناهنده شده بودند و این قید مانع از آن می شد که افرادی که پس از این تاریخ پناهنده شده بودند را در برگیرد. محدودیت دیگر این که دولت ها می توانستند کنوانسیون را تنها در مورد پناهندگان داخل در قاره اروپا به کار برده و سایر پناهندگان خارج از اروپا را از شمول آن خارج سازند[۳۲۹]. این محدودیت ها مخصوصا با بروز مساله پناهندگی و موج های جدید پناه جویان در سایر نقاط جهان در اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰، مشکلاتی را به لحاظ برخورداری این افراد از حمایت بین المللی به وجود آورد. این موضوع مکررا در جلسات کمیته اجرایی کمیسریای عالی ملل متحد برای پناهندگان در سال های ۱۹۶۵ و ۱۹۶۴ مطرح و خواستار حل این مشکل گردید. به همین مناسبت گردهمایی بین المللی تحت عنوان کنفرانس بررسی جنبه های حقوقی مساله پناهندگی در کنوانسیون ۱۹۵۱ و اساسنامه دفتر کمیساریای عالی ملل متحد در امور پناهندگان» در آوریل ۱۹۶۵ در شهر بلاجیو[۳۳۰] ایتالیا برای حل مشکلات فوق برگزار شد. این کنفرانس که متشکل از سیزده نفر حقوقدانان از کشورهای مختلف و متخصصان حقوقی (UNHCR) بود، پیش نویس پروتکلی به منظور حذف محدودیت های مندرج در تعریف پناهنده در کنوانسیون ۱۹۵۱ تهیه و به مجمع عمومی سازمان ملل ارائه نمود[۳۳۱].»
    مجمع عمومی در ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ طی قطع نامه شماره (۲۱۸۹۱XXI) این پروتکل را تصویب نمود. پروتکل پس از امضا رئیس وقت مجمع عمومی و دبیر کل سازمان ملل از تاریخ ۳۱ ژانویه ۱۹۶۷ جهت الحاق کشورها مفتوح شد[۳۳۲].
    از لحاظ ماهیت، پروتکل ۱۹۶۷ سند مستقلی محسوب می گردد و دولت ها می توانند بدون آن که به عضویت کنوانسیون ۱۹۵۱ درآیند (هرچند که این امر به ندرت رخ می دهد) آن را بپذیرند. دولت هایی که با پروتکل موافقت می کنند متعهد می گردند که شرایط و مقرات مندرج در کنوانسیون را در مورد افرادی که دارای شرایط کنوانسیون ۱۹۵۱ می باشند، اعمال نموده و حقوق و تعهدات مندرج در کنوانسیون را در مورد آنها رعایت کنند.
    گفتار دوم: «اساسنامه اداره کمیسریای عالی ملل متحد در امور پناهندگان[۳۳۳]»
    اساسنامه اداره کمیسریای عالی ملل متحد در امور پناهندگان که به طور خاص اصول مربوط به «حمایت بین المللی و جستجوی راه حل های پایدار» برای پناهندگان را ارائه نموده، یکی از منابع مهم حقوق پناهندگان محسوب می گردد[۳۳۴]. این اساسنامه از یک طرف به تشریح و تبیین نقش کمیسر عالی پناهندگان در زمینه حمایت بین المللی و راه حل های پایدار می پردازد و از طرف دیگر به بیان رابطه میان کمیسر عالی پناهندگان با مجمع عمومی، شورای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و دیگر کارگزارهای تخصصی می پردازد[۳۳۵].
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    گفتار سوم: «اعلامیه پناهندگی سرزمینی ۱۹۶۷»[۳۳۶]
    این اعلامیه به پیشنهاد کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل تهیه و در ۱۴ دسامبر ۱۹۶۷ به اتفاق آراء به تصویب مجمع عمومی رسید (قطع نامه شماره ۱۲/۳۳) اعلامیه ۱۹۶۷ را نیز می توان از جمله منابع مهم حقوق پناهندگان در نظر گرفت. ازجمله نکات مهم اعلامیه پناهندگی سرزمینی این است که مسئولیت اعطای پناهندگی به افراد متقاضی و واجد شرایط و ارائه حمایت بین المللی و امدادرسانی به آنها را بر عهده جامعه بین الملی و نماینده آن؛ یعنی سازمان ملل متحد قرار می دهد. همچنین در این اعلامیه عنوان می شود: افرادی که به خاطر نقض اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر حیات، جسم و جان و آزادیشان در معرض خطر باشد از صلاحیت پناه جستن برخوردارند[۳۳۷].
    گفتار چهارم: قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل متحد
    مجمع عمومی سازمان ملل متحد نقش بسیار مهم و موثری درتوسعه و تحول حقوق بین الملل پناهندگان و حمایت بین المللی از آنها داشته است. «قطعنامه های مجمع عمومی» بدون آنکه مستقیما تغییری در اساسنامه کمیساریای عالی ملل متحد برای پناهندگان ایجاد نمایند، دامنه وظایف و مسئولیت های آن را متحول ساخته اند. در حقیقت قطعنامه های مجمع عمومی را از یک نظر می توان «تفسیر و تغییر اساسنامه UNHCR در سایه تحولات بین المللی» دانست. برخی دیگر از قطعنامه های مجمع عمومی نیز در عین حفظ تعریف اصلی افرادی که در حوزه صلاحیت کمیساریا قرار می گیرند، عملا افراد بیشتری را در این حوزه قرار داده اند. این قطعنامه ها عمدتا با مفهوم «مساعی جمیله» که خصوصا در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ نقش بسیار با اهمیتی در فعالیت های UNHCR داشتند، مرتبط هستند[۳۳۸]. براین اساس مسئولیت افراد «فاقد تابعیت[۳۳۹]»، «آوارگان» و برخی «گروه های خاص ملی یا جغرافیایی[۳۴۰]» نیز بر عهده کمیساریای عالی ملل متحد برای پناهندگان نهاده می شود.
    در دو دهه اخیر، مجمع عمومی از منظر جدیدی به مساله پناهندگی پرداخته است. بر این اساس، عمده توجه سازمان ملل به جلوگیری از ایجاد و افزایش پناهندگان و دستیابی به «ریسه های پناهندگی» معطوف گردیده است[۳۴۱]. این موضوع دارای ابعاد گوناگونی می باشد. از یک طرف بحران و ناآرامی در بسیاری نقاط جهان، پناهندگان را وادار به ترک خانه و کاشانه می نماید و از سوی دیگر، فاصله طبقاتی و اختلاف سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی در کشورها و نقض فاحش قواعد حقوق بشری، موجب ایجاد امواج پناهندگی گردیده است. بنابراین مجمع عمومی و به طور کلی سازمان ملل، می کوشد تا از طریق صدور قطعنامه های لازم، به دلایل ریشه ای پناهندگی بپردازد و با ارائه راه کارهای مناسب و مقتضی در جهت امحاء دلایل مذبور گام بردارد[۳۴۲].
    گفتار پنجم: مصوبات کمیته اجرایی کمیسریای عالی مل متحد برای پناهندگان
    کمیته اجرایی در نشست های سالانه خود مصوباتی در خصوص مسائل و مشکلات پناهندگان و پناه جویان تحت عنوان تصمیمانه صادر می کند و از این طریق به مسایل مربوط به حمایت از این گروه ها می پردازد. هرچند این مصوبات برای کشورها لازم الاجرا نبوده، اما از آنجا که نمایندگان تعداد نسبتا قابل توجهی از کشورها در کمیته عضویت دارند، می توان یک نوع اجماع نظر بین المللی در مصوبات آن مشاهده کرد. همچنین این مصوبات کمبودها و نقایص مربوط به حمایت بین المللی از پناهنگان و پناه جویان را در یک تریبون بین المللی بیان و توجه افکار عمومی جهان را جهت حمایت بیشتر از آنها جلب می نماید.
    گفتار ششم: سایر اسناد جهانی مرتبط با پناهندگان
    اسنادی که پیش از این ذکر آنها به میان آمد، مستقیما مربوط به مسایل پناهندگان بوده و می توان گفت هسته اصلی حقوق بین الملل پناهندگان محسوب می گردند، اما علاوه بر آنها اسناد حقوق بشری دیگری وجود دارد که حاوی اصول و راهبردهایی برای رفتار با پناهندگان و پناه جویان می باشند و می باید در مجال دیگری مورد مداقه قرار بگیرد. آنچه در این گفتار بدان پرداخته خواهد شد، اشاراتی است به الزام و تعهد کشورها در رعایت حقوق بشر در قبال پناهندگان که از خلال معاهدات، کنوانسیون های بین المللی و اسناد حقوق بشری مستفاد می گردد که در اینجا به ذکر نام آنها بسنده می کنیم:
    اعلامیه جهانی حقوق بشر[۳۴۳]– میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی[۳۴۴]– میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی[۳۴۵]– کنوانسیون شماره ۴ از کنوانسیون های چهارگانه ۱۹۴۹ ژنو در مورد حمایت از غیرنظامیان و پروتکل های ۱۹۷۷ الحاقی به آنها[۳۴۶]– معاهده مربوط به اشخاص بی تابعیت ۱۹۵۴[۳۴۷]– معاهده مربوط به کاهش وضعیت بی تابعیتی[۳۴۸]– کنوانسیون حقوق کودک ۱۹۸۹ [۳۴۹]– کنوانسیون منع شکنجه و سایر مجازات ها و رفتارهای غیرانسانی ۱۹۸۴[۳۵۰]– کنوانسیون منع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان، ۱۹۷۹[۳۵۱]– پروتکل الحاقی کنوانسیون ژنو مورخ ۱۲ آگوست ۱۹۴۹ در ارتباط با حمایت از قربانیان مخاصمات مسلحانه[۳۵۲]– کنوانسیون بین المللی جلوگیری از کشتار دسته جمعی (ژنوساید) بی رحمانه[۳۵۳]– کنوانسیون بین المللی رفع هرگونه تبعیض نژادی[۳۵۴].
    مبحث دوم: وضعیت حقوقی پناهندگان در اسناد منطقه ای
    علاوه بر اسنادجهانی که ذکر برخی از آنها به میان رف، در سطح منطقه ای نیز تلاش هایی برای حمایت از پناهندگان به انجام رسیده است. این تلاش ها معمولا برای حمایت از ابعاد خاص مسایل و مشکلات پناهندگان در سطح همان مناطق می باشد.
    ذیلا به بررسی مختصر برخی از اسناد منطقه ای که برای حمایت از پناهندگان یا مرتبط با آنها تدوین گردیده به تفکیک سطوح منطقه ای خواهیم پرداخت.
    گفتار اول: آفریقا
    یکی از مهمترین اسناد منطقه ای که در ارتباط با مساله پناهندگان شکل گرفته است، در سطح قاره آفریقا می باشد. کشمکش ها و درگیری هایی که با پایان استعمار در اواخر دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در آفریقا رخ داد منجر به پیدایش موج های افراد پناه جو در مقیاس وسیع در این منطقه گردید. از سال ۱۹۶۳ این موضوع مورد توجه سازمان وحدت آفریقا قرار (OAU) گرفته و لزوم ایجاد کنوانسیون منطقه ای که حوانب خاص حقوق پناهندگان در این قاره را مقرر نموده و بتواند مسایل و مشکلات آن را نیز پاسخگو باشد مورد تاکید واقع گردید[۳۵۵].
    سرانجام در نتیجه این اقدامات «کنوانسیون ۱۹۶۹ سازمان وحدت افریقا در مورد جنبه های خاص مسایل پناهندگان در آفریقا[۳۵۶]» به تصویب سازمان OAU رسید.
    «کنوانسیون ۱۹۶۹ خود را مکمل کنوانسیون ۱۹۵۱ دانسته، اما تعریف آن از پناهنده وسیع تر از مسایل تعریف مندرج در کنوانسیون ۱۹۵۱ است. این کنوانسیون، در برخی موارد، واضع قواعد جدیدی بوده که از آن جمله می توان به مقررات ماده ۳ درباره «ممنوعیت هرگونه عملیات شورشی[۳۵۷]» و ماده ۴ «بازگشت داوطلبانه به وطن[۳۵۸]» که بطور ویژه امنیت درخواست های پناهندگی و ترویج همبستگی و مسئولیت مشترک دولت ها برای کمک و حمایت از پناهندگان را مورد تاکید خاص قرار می دهد[۳۵۹].
    علاوه بر این کنوانسیون که به طور مستقیم مربوط به مسایل پناهندگان است، اسناد دیگری در سطح قاره آفریقا به تصویب رسیده که می توان از آنها به عنوان منابع حقوق پناهندگان یاد کرد. ازجملهه: «منشور آفریقایی حقوق بشر و مردم[۳۶۰]» و «منشور آفریقایی حقوق و سلامت کودک[۳۶۱]».
    گفتار دوم: اتحادیه اروپا
    مساله پناهندگی از جمله مسائل مهمی است که بیشتر کشورهای دنیا در قالب سیاست های داخلی و خارجی مناسب سعی دارند تا آن را به گونه ای مطلوب تعدیل سازند. کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا نیز بدلیل آن که اغلب جزء کشورهای مهاجرپذیر بوده و هستند از این امر مستثنی نبوده و اقدام به وضع یکسری مقررات و قوانین نموده که اغلب حول محور همگرایی[۳۶۲] اعضای اتحادیه اروپا وضع شده اند.
    با توجه به این که اتحادیه اروپا از جمله مهمترین سازمان های منطقه ای در سطح بین المللی است، در اینجا علاوه بر بیان موافقت نامه ها یا قطعنامه های راجع به مسایل پناهندگان در چارچوب موسسات اروپایی، گذری به اقدامات حقوقی و سیاسی اتحادیه اروپا در زمینه پناهندگی می اندازیم.
    کشورهای اتحادیه اروپا بطور کلی در ابتدا با بکار بستن سیاست تحدید درصد بودند تا میزان متقاضیات پناهندگی و پناه جویی در سراسر اروپا را متوقف کنند. مطابق این سیاست، یعنی سیاست «عدم دسترسی و ورود» این اتحادیه می کوشید تا از طریق اعمال مقررات شدید امنیتی تا حد ممکن از ورود پناهندگان ممانعت بعمل آورد، اما با توجه به کمبود نیروی کار در این کشورها و به منظور تعدیل سیاست های کشورهای عضو به سیاست «عدم پذیرش» روی آورد که سعی بر محدود نمودن پذیرش تقاضای پناهندگی افرادی داشت که به هر نوع ممکن خود را به اروپا رسانده و کنترل های اولیه را پشت سر نهاده اند. سیاست های اتحادیه برای یکسان سازی فعالیت های اعضای خود نسبت به پدیده پناهندگی به دو برهه زمانی تقسیم می شود:
    الف: اقدامات اتحادیه اروپا در زمینه پناهندگی قبل از نشست تمپر[۳۶۳]
    قبل از نشست تمپر[۳۶۴] در اکتبر ۱۹۹۹، سیاست های اتحادیه برای یکسان سازی فعالیتهای اعضای خود نسبت به پدیده پناهندگی دارای روند همگرایی آنچنانی نبود و بیشتر در چارچوب توافق های بین دولتی بود تا ایجاد روند سیاست واحد. اتحادیه اروپا در این زمینه سیاست مهاجرت صفر[۳۶۵] را دنبال می کرد؛ به این معنی که تلاش داشت تا میزان مهاجرت به کشورهای این اتحادیه را به صفر برساند؛ اما با توجه به کمبود نیروی کار در این کشورها و به منظور تعدیل سیاست های کشورهای عضو در خصوص مهاجرت و پناهندگی برای همگرایی هرچه بیشترآنها، نشست و تصمیمات مختلف و مهمی اتخاذ کرد تا بتواند هرچه بیشتر بر این روند نظارت داشته باشد و کشورها را به یکسان سازی سیاست های خود در این زمینه تشویق نماید.
    سند واحد اروپایی[۳۶۶] در سال ۱۹۸۶ یکی از عناصر بازار واحد[۳۶۷] را، تردد آزادانه افراد عنوان کرده بود که به معنی از بین بردن مرزهای داخلی بین اعضا و توافق برای کنترل مرزهای خارجی اتحادیه بود. در پیمان ماستریخت در سال ۱۹۹۲، این موضوعات در قالب مساله امنیت مشترک مطرح شد و نقشی را برای نهادهای اتحادیه به منظور ایجاد سیاست و قانون گذاری در این زمینه ایجاد کرد[۳۶۸]. قبل از پیمان آمستردام، اقدامات مشترکی در زمینه مساله پناهندگی صورت می گرفت که بیشتر در چارچوب توافق های بین دولتی بود. موافقتنامه شینگن[۳۶۹] و کنوانسیون دوبلین[۳۷۰] مهمترین ساز و کارهای الزام آوری بودند که دراین دوره لازم الاجرا شدند. کنوانسیون دوبلین که در سال ۱۹۹۰ از سوی ۱۲ عضو اتحادیه اروپایی امضا شد، در سال ۹۹۷ به مرحله اجرا درآمد[۳۷۱]. این کنوانسیون پاره ای از قوانین را به وجود آورد که بر مبنای آن می توان تصمیم گرفت که کدام دولت عضو اتحادیه مسئولیت بررسی تقاضای پناهندگی یک شخص را بر عهده دارد. طبق این کنوانسیون اگر فردی در یکی از کشورهای اتحادیه اروپا تقاضای پناهندگی کند، نمی تواند در دیگر کشورهای این اتحادیه این تقاضا را داشته باشد. این تصمیم برای مبارزه با پدیده خرید پناهندگی[۳۷۲] گرفته شد. در کنار این تصمیم ها، سیاست های دیگری نیز گرفته شد که بار حقوقی چندانی نداشتند. برای مثال قطع نامه لندن[۳۷۳] در سال ۱۹۹۲، قوانینی را به منظور بازگشت پناهندگان به کشورهای خود عنوان کرده بود و یا موضع مشترک[۳۷۴] در سال ۱۹۹۶ توافقی را برای تعریف کلمه پناهنده در قالب کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو بیان می کرد[۳۷۵].
    شورای اروپایی در سال ۱۹۹۸ گروه کاری عالی رتبه پناهندگی و مهاجرت[۳۷۶] را به وجود آورد که این گروه طرح اجرایی را برای مناطقی از جهان که مهاجرت و پناهندگی از آن جا صورت می گیرد به وجود آورد. هدف از ایجاد این گروه جلوگیری از مهاجرت است که کمک های اقتصادی یکی از این راه حل ها است. این گروه در دو سطح ملی (دولت های عضو) و اتحادیه اروپایی عمل می کند؛ همچنین به تجزیه و تحلیل و گزارش هایی که از گروه هایی مانند سازمان های بین المللی غیردولتی و دولتی، مانند کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد (UNHCR) می رسد نیز توجه دارد؛ با توجه به اینکه جمع آوری اطلاعات در زمینه مهاجرت و پناهندگی برای اتحادیه بسیار مهم است به همین منظور ساز و کارهایی به وجود آمده است که می توان به (CIREFI) [۳۷۷] و (CIREA) [۳۷۸] اشاره کرد. افزون بر این ها مرکزی به نام (EUROSTAT) نیز وجود دارد که وظیفه آن جمع آوری آمار و ارقام در زمینه جمعیت شناسی در اتحادیه اروپاست[۳۷۹].
    با لازم الاجرا شدن پیمان آمستردام در ۱۹۹۹ مرحله جدیدی در سیاست پناهندگی اتحادیه اروپایی آغاز شده است. بر این اساس محیطی برای آزادی و امنیت و عدالت[۳۸۰] ایجاد شده و به نهادهای اتحادیه اروپا قدرت جدیدی برای قانون گذاری در زمینه پناهندگی اعطا شده است و شاید برای اولین بار بتوان درباره سیاست پناهندگی اروپا صحبت کرد[۳۸۱]. ضوابطی که در سایه پیمان آمستردام تاکنون شکل گرفته است ایجاد یکسری معیارهایی در زمینه مهاجرت و پناهندگی بوده است که می توان به این موارد اشاره کرد: تعهداتی مربوط به صدور ویزا، ایجاد سیستم انگشت نگاری EURODAC از کسانی که تقاضای پناهندگی دارند، حمایت موقت و پذیرش پناهندگان و نظایر آن اشاره کرد. طبق تصمیمی که در پیمان آمستردام گرفته شد، تا پنج سال بعد از لازم الاجرا شدن این پیمان (در سال ۲۰۰۴) شورا باید این معیارها را در زمینه پناهندگی تصویب کند[۳۸۲]:
    ۱- مشخص کردن این موضوع که کدام دولت عضو، مسئول بررسی مواد پناهندگی است؛
    ۲- ایجاد معیارهای حداقل در خصوص پذیرش پناهندگان؛
    ۳- ایجاد معیارهای حداقل برای تعیین صلاحیت اتباع کشور ثالث تحت عنوان پناهنده و صلاحیت آنها برای برخورداری از حمایت های کمکی؛
    ۴- ایجاد معیارهای حداقل درباره فرایند اعطا و لغو پناهندگی؛
    ۵- ایجاد معیارهای حداقل برای حمایت موقت از پناهندگان
    این معیارها باید براساس تقسیم وظایف بین دولت های عضو صورت بگیرد. با این تغییر کمیسیون توانایی لازم برای طرح قوانین الزام آور را پیدا کرد.
    ب: اقدامات اتحادیه اروپا در زمینه پناهندگی بعد از نشست تمپر
    شورای اروپایی در اکتبر ۱۹۹۹ نشستی را شهر تمپر فنلاند برگزار کرد که بر اساس آن سران اتحادیه اروپایی تصمیم گرفتند تا سیاست مشترکی را در زمینه پناهندگی و مهاجرت به وجود آوردند، و در ادامه روند این سیاست، طولی نکشید که با منشور حقوق اساسی[۳۸۳] در نشست شورای اروپایی در دسامبر ۲۰۰۰ در شهر نیس، موافقت کردند که در آن به حق پناهندگی نیز اشاره شده است. در اواخر سال ۲۰۰۰ اتحادیه اروپا صندوق اروپایی پناهندگان[۳۸۴] را به وجود آورد تا به کشورهای عضو برای پذیرش پناهندگان و ادغام آنها در جامعه داخلی و حتی ایجاد برنامه های لازم برای بازگشت داوطلبانه آنها کمک کند[۳۸۵].

     

    برای

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 07:42:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ترجمه و تحقیق کتاب سلم از کتاب خلاف شیخ طوسی بانضمام بررسی فقهی پیش فروش های متداول- قسمت 4 ...

    کتب تفسیر:
    التبیان فی تفسیر القرآن، المسائل الدمشقیه فی تفسیر القرآن، المسائل الرجبیه فی تفسیر آیة من القرآن

    کتب فقه:
    النهایة فی مجرد الفقه و الفتوی، المبسوط فی الفقه، الجمل و العقود فی العبادات، الخلاف فی الاحکام، الایجاز فی الفرائض، مناسک الحج فی مجرد العمل، المسائل الحلبیه فی الفقه، المسائل الجنبلائیه فی الفقه، المسائل الحائریه فی الفقه، مساله فی وجوب الجزیه علی الیهود و المنتمین الی الجبابرة، مساله فی تحریم الفقاع

    کتب اصولی
    العدة فی الاصول و مساله فی العمل بخبر الواحد و بیان حجیة الاخبار

    کتب کلامی
    تلخیص الشافعی فی الامه، تمهید الاصول، الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، المفصح فی الامامه، الغیبه (راجع به غیبت امام زمان (عج()، ما یعلل و ما لایعلل
    عکس مرتبط با اقتصاد

    کتب ادعیه
    مصباح المتهجد فی اعمال السنه، انس الوحید، هدایه المسترشد و بصیرة المتعبد فی الادعیه و العبادات

    فصل سوم:

    ترجمه کتاب خلاف بخش سلم

    ترجمه کتاب سلم از خلاف شیخ طوسی از مساله 1 تا 38
    مساله 1 : یجوز السلم فی المعدوم اذا کان هو مامون الانقطاع فی وقت المحل . وبه قال مالک ، والشافعی ، واحمد ، واسحاق . وقال ابوحنیفه : لا یجوز، الا ان یکون جنسه موجوداً فی حال العقد والمحل و مابینهما . وبه قال الثوری والاوزاعی . دلیلنا : اجماع الفرقه واخبارهم . وروی عبدالله بن عباس قال : قدم رسول الله صلی الله علیه وآله المدینه وهم یسلفون فی التمر السنه والسنتین والثلاث ، فقال النبی صلی الله علیه وآله : « من سلف قلیسلف فی کیل معلوم ، ووزن معلوم ، الی اجل معلوم »
    سَلَم جنسی که در حال حاضر وجود ندارد ، و در زمانی که مشخص شده آن جنس وجود داشته باشد ( وجودش قطعی باشد ) جایز است. مالک وشافعی واحمد واسحاق به این نظر قایل هستند . وابوحنیفه گفته است که جایز نیست مگر این که جنس آن در حال عقد و وقت معین شده وبین آن دو موجود باشد وثوری واوزاعی به این مطلب معتقد اند . دلیل ما : اجماع شیعه وروایاتشان است . وعبدالله بن عباس روایت کرده است که گفت : رسول الله صل الله علیه وآله به مدینه آمدند درحالیکه آنان در خرمای یکسال و دوسال و سه سال سلف می کردند : پس پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود : هرکس سلف کند پس باید در پیمانه ای معلوم و وزن مشخص ، تا زمان معلوم سلف نماید .
    سوال 2 : اذا أسلم فی رطب الی أجل ، فلما حل الأجل ولم یتمکن من مطالبته لغیبه المسلم الیه ، أو لغیبته ، أو هرب منه ، أو تواری من سلطان ، و ماأشبه ذلک ثم قدر علیه وقد انقطع الرطب ، کان المسلف بالخیار بین أن یفسخ العقد وبین أن یصیر الی العام القابل .
    وللشافعی فیه قولان : أخدهما مثل ما قلناه ، وهو الصحیح عندهم .
    والآخر: أن العقد ینفسخ .
    دلیلنا : أنّ هذا العقد کان ثابتاً بلاخلاف ، فمن حکم بانفساخه فعلیه الدلاله .
    اگر در خرما تا زمانی سلم نماید ، پس وقتی که زمان برسد وقدرت مطالبه ی آن را نداشته باشد ، بخاطر غیبت وپنهان شدن مسلّم الیه یا غیبت خودش یا فرار کند از او یا از پادشاه وسلطان متواری باشد و یا شبه آنها ، بعد از آن دسترسی پیدا کند وخرما موجود نباشد ومنقطع باشد ، مسلف ( سلم کننده ) مخیر است بین اینکه عقد را فسخ کند وبین اینکه تا سال بعد صبر کند .
    ودوقول برای شافعی است : یکی از آنها مثل آنچه که گفتیم وقول صحیح در نزد آنان همین است وقول دیگر : که عقد منفسخ می شود ( خود به خود فسخ صورت می گیرد )
    دلیل ما : این عقد بدون خلاف ثابت است ، پس هرکسی حکم به انفساخ دهد پس باید دلیل بیاورد
    مسأله 3 : السلم لایکون إلا موجلاً ، لا یصح أن یکون حالاً ، قصر الأجل أم طال. وبه قال أبوحنیفه
    وقال الشافعی : یصح أن یکون حالاً إذا اشترط ذلک ،أو یطلق فیکون حالاً .
    ومنهم من قال : من شرطه أن یکون حالاً ، ویکون سلم فی الموجود .
    فأما إذا أسلم فی المعدوم ، فلا یجوز حالاً ولا موجلاً الی حین لایوجد فیه ، وإنّما یجوز الی حین یوجد فیه غالباً وبه قال عطاء ، و أبوثور ، وهو اختیار أبوبکر بن المنذر .
    وعن مالک روایتان : احدیهما مثل ماقلناه ، روی عنه ابن عبدالحکم
    والاخری : لابد فیه من أیام یتغیر فیه الاسواق ، روی عنه ابن القاسم .
    وقال الاوزاعی : أن سمّیت أجلاً ثلاثه أیام فهو بیع السلف ، فجعل أقلّ الأجل ثلاثه أیام .
    دلیلنا : اجماع الفرقه ، وأیضا فلاخلاف فی صحه مااعتبرناه ، وما قاله المخالف لیس علیه دلیل .
    و روی ابن عباس ، عن النبی صلّی الله علیه وآله أنّه قال : « من سلّف فلیسلّف فی کیل معلوم ، و وزن معلوم ، و أجل معلوم » وروی « الی أجل معلوم » والأمر یقتضی الوجوب .
    مسلم فقط موٌّجل مدت دار باشد و اگر حال باشد صحیح نیست چه اجل کوتاه باشد یا طولانی مدت به این مطلب ابوحنیفه معتقد است
    وشافعی گفته است : اگر شرط حال کند صحیح است یا اینکه مطلق بگذارد پس حال می باشد. بعضی از آنها قایل هستند که حال بودن از شرط سلم است وسلم در جنس موجود است پس اگر درمعدوم سلم نماید ، جایز نیست حال باشد ونه موجل تا زمانی که یافت نشود وفقط تا زمانی که یافت شود غالباً ، جایز

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
    است .
    وعطاء وابوثور به این مطلب قایل اند که این قول مختار ابوبکر بن المنذر است واز مالک دو روایت است : یکی از آنها مثل آنچه گفتیم که ابن عبدالحکم از او روایت کرده است.
    وقول دیگر : در سلم باید مدتی باشد که بازار در آن ایام تغییر می کند ، ابن القاسم از او روایت کرده واوزاعی گفته است : اگر سه روز زمان نام برده شود پس چنین معامله بیع سلف است پس کمترین اجل سه روز است .
    دلیل ما : اجماع شیعه است ونیز هیچ خلافی در صحت آنچه که معتبر دانسته ایم نیست وآنچه که مخالف گفته است دلیلی بر او نیست .
    وابن عباس روایت کرده است از پیامبر صلی الله علیه وآله که حضرت فرمودند : « هرکس سلف انجام دهد پس سلف کند در کیل معلوم و وزن معلوم وزمان معلوم » و روایت شده است « تازمان معلوم » و امر اقتضای وجوب می کند .
    مساله 4 : رأس المال إن کان معیّناً فی حال العقد ، ونظر الیه ، فانه لایکفی إلا بعد أن یذکر مقداره ، سواء کان مکیلاً أو موزوناً أو مذروعاً ولا یجوز جزافاً ، وان کان مما یباع کذلک مثل الجوهر ، واللو لو ، فانه یغنی المشاهده عن وصفه .
    وللشافعی فیه قولان :
    أحدهما مثل ماقلناه ، وهو اختیار أبی اسحاق المروزی فی الشرح
    والثانی لایصح ، وهو اختیار المزنی ، وهو الصحیح عند سائر أصحابه .
    وقال أبوحنیفه : إن کان رأس المال من جنس المکیل أو الموزون ، لابد من بیان مقداره ، وضبطه بصفاته ، ولایجوز أن یکون جزافاً .
    وإن کان من جنس المذروع مثل الثیاب ، فلا یجب ذلک ، ویکفی تعیینه ومشاهدته .
    وقال أصحاب مالک : لانعرف لمالک نصاً .
    دلیلنا : ان ما اعتبرناه لاخلاف أنه یصح معه السلم ، ولادلیل علی صحه ماقالوه ، فوجب اعتبار ماقلناه .
    مساله 4: اگر راس المال در حال عقد معین باشد و ببیند، پس کفایت نمی کند مگر اینکه مقدار جنس ذکر شود ، چه آن کالا مکیل باشد یا موزون یا مذروع و کلی جایز نیست واگر از اجناسی باشد که بطور کلی فروخته می شود مثل جوهر ولولو ، پس همانا دیدن ومشاهده از وصفش کفایت می کند .
    وبرای شافعی دوقول است :
    یکی از آنها مثل آنچه که گفتیم وهمین قول مختار ابواسحاق مروزی در دارالشرح است .
    و قول دوم : صحیح نیست واین قول مختار مزنی است و اوقول صحیح در نزد سایر اصحابش است
    وابوحنیفه گفته است : اگر راس المال از جنس مکیل یا موزون باشد ، باید مقدارش بیان شود وصفاتش را ضبط کند وجایز نیست که گزاف باشد .
    واگر از جنس مذروع (متر کردنی) باشد مثل لباس وپارچه ، چنین چیزی واجب نیست وتعیین ومشاهده ودیدنش کفایت می کند .
    ویاران مالک گفته اند :برای مالک نصی وتصریحی نمی دانیم ونمی شناسیم
    دلیل ما : آنچه که ما معتبر دانستیم هیچ خلافی نیست که سلم با او صحیح است وهیچ دلیلی نیست بر صحت آنچه آنها گفته اند ، پس واجب است اعتبار آنچه گفتیم
    مساله 5 : کل حیوان یجوز بیعه یجوز السلم فیه ، من الرقیق ، والإبل ، والبقر ، والغنم ، والحمر ، والدواب ، والبغال وبه قال مالک ، والشافعی ، و أحمد ، وإسحاق .
    وقال ابوحنیفه : لایجوز السلم فی الحیوان . وبه قال الثوری ،والاوزاعی .
    دلیلنا : اجماع الفرقه واخبارهم ، وقد ذکرناها فی کتاب التهذیب .
    وایضاً قال الله تعالی : «واحل الله البیع »وهذا بیع
    و روی عبدالله بن عمرو بن العاص انه قال : أمرنی رسول الله صلی الله علیه وآله أن اجهز جیشاً، ولیس عندنا ظهر، فامر النبی صلی الله علی وآله أن یبتاع البعیر بالبعیرین وبالبعره الی خروج المصدق، وهو نص.
    وروی ان الحسن بن محمد بن علی بن ابی طالب علیهم السلام باع {علی} جملاً له یدعی عصیفیراً بعشرین بعیراً إلی أجل .
    و روی نافع ، أن عبدالله بن عمر إشتری راحله بأربعه إبعره (مضمونه علیه) یوفیها صاحبها بالربذه.
    و روی القاسم بن محمد ، ان عبدالله بن مسعود أسلم فی وصائف أحدهم أبوزائده مولاه .
    و روی عن عبدالله بن عمر أنه سئل عن السلم فی الوصائف ؟ فقال : لابأس .
    و روی عطاء عن عبدالله بن عباس أنه لم یر بذلک بأساً .
    و هذا یدل علی اجماع الصحابه ، لانه لم یرو عن أحد النکیر فی ذلک .
    مساله 5 : هرحیوانی که فروش آن جایر است ، سلم در آن جایز است که عبارت از بردگان وشتر وگاو وگوسنفد والاغ وچهارپایان و قاطر است.
    ومالک وشافعی و احمد و اسحاق به این قایل هستند .
    وابوحنیفه گفته است : سلم در حیوان جایز نیست .

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 07:42:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تطبیقی حکم شهادت در طلاق در مذاهب خمسه- قسمت ۱۰ ...

    سوم اینکه: بیان شهادت یا بعد از تلفظ صریح طلاق انجام می­گیرد و یا در خلال آن. پس، اگر در طی تلفظ طلاق انجام شود، بنابر رأی کسانی که شهادت را شرط می­دانند، تمامی مردم در طول سالهای گذشته، طلاقشان واقع نشده است زیرا به هنگام إقدام برای طلاق، شاهدان عادلی را پیدا نکرده اند تا بر وقوع طلاقشان شهادت دهند مثلا مردی زنش را سه طلاقه می­دهد در یک مجلس، اما در آن وضعیت هیچ شاهدی نداشته است.
    از طرفی، چگونه ممکن است پیامبر(ص) و سپس صحابه و تابعین و بعد از آنها با بیانی روشن نگفته باشند شهادت بر طلاق واجب و شرط است تا همه کس آن را بفهمند؟ و چگونه امکان دارد علماء و فقهای بعد از آنها چنین مساله­ی مهمی به ذهنشان خطور نکرده باشد و در إثنای ضبط واقعه­ی طلاق آن را شرط ندانسته باشند و از ایشان نیز در این باره سوال نشده باشد؟ آیا رأی علماء و فقهای گذشته در این باره گم شده است و یا مخفی نگاه داشته شده است؟ با این وضعیت راجع به شرط یا واجب بودن شهادت، طلاق به نکاح قیاس نمی­ شود. قیاس طلاق به نکاح براساس قول برخی از فقها است که می­گویند: در نکاح حضور ولی شرط است امّا در طلاق شرط نیست. در حالیکه، بعضی دیگر از فقها می­گویند: عقدی که حضور ولی در آن شرط نیست پس، شرط شهادت نیز برایش لزومی ندارد.[۲۰۸]
    چهارم اینکه: حدیث مذکور به شکل دیگری و با لفظ متفاوت به وسیله­ ابن سیرین نقل شده و آمده است « مردی زنش را در زمان غیر از زمان عده طلاق داد و رجوعش به زن نیز مخالف با سنت بود پس باید بر آنچه انجام داده شاهد بیاورد ». ابن أبی شیبه و بیهقی در” الکبری” آن را ذکر کرده ­اند و سندش نیز صحیح است. بنابراین اقوال و آرای ذکر شده در تأکید بر راجح بودن، وضوح و ظهور بیشتری دارند، نه واجب و رکن بودن شهادت در طلاق.[۲۰۹]
    ۲-۲-۴-۲- بررسی ادله قائلان به مستحب بودن شهادت از دیدگاه قائلان به وجوب شهادت :
    ۱٫ امر به حضور شاهد، بعد از ایجاد حکم طلاق آمده است و جواز رجعت نیز مناسب است که به همان طلاق برگردد. و اما بیان، دلیل و علت برای انجام شهادت، مبنی بر اینکه کسی از این دستور خداوند پند می­گیرد که به خداوند و روز قیامت ایمان داشته باشد، حکم طلاق را تقویت و پشتیبانی می­ کند. چرا که حضوردو شاهد عادل، خالی از پند و نصیحت برای زن و مرد نیست و می ­تواند راه خروجی برای زشت­ترین عمل حلال نزد خداوند باشد. جدا از اینکه وجود شاهد برای ادامه یا اتمام زندگی مشترک، معقول و منطقی به نظر می­رسد. بدون شک، حضور دو شاهد عادل در ایجاد و مشروعیت یک عقد شرط است. پس، واجب است در اتمام آن نیز شرط باشد.[۲۱۰]
    ۲٫ حاکم یا رهبر مسلمانان، از نظر شریعت این اختیار را دارد که هر زمان تشخیص داده شود یا مصلحت را در آن ببیند، مردم را به جاده­ی شریعتی که آن را به فراموشی سپرده­اند برگرداند. اگر قرآن به صراحت، حاضر نمودن شاهد عادل را برای طلاق درخواست نمی­کرد و یا اگر سخنی از شاهد در میان نمی­بود، حاکم می­توانست، مردم را به حاضر کردن شاهد عادل و معتمد برای طلاق ملزم گردانیده و از قدرت و نفوذ خود برای فسخ و إبطال عقودی که بدون شاهد بسته شده ­اند استفاده نماید. این إحتمال نیز وجود دارد که، خواسته­ های صریح قرآن برای حضور شاهد، یک سازگاری و توافق حکیمانه و ظاهری باشد.
    بدین صورت که به حاکم اسلامی دستور دهد تا شاهد همانند بیع یا دیگر عقود همان کاتب عادلی باشد که خداوند در سوره­ بقره، آیه ۲۸۲می­­فرماید: « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ بِالْعَدْلِ» و جانشین و نماینده­ی عموم مردم در عقد طلاق باشد.[۲۱۱]
    ۳٫ باید به این نکته نیز توجه نمود که، طلاق عواقب و پیامدهای فراوان و مهمی را در پی دارد:
    اول: فروپاشی رابطه­ زوجیت و نظام خانواده و دیگر آثار و نتایجی که از عقد ازدواج نشأت می­گیرد و زن و مرد را نسبت به آن مسئول می­گرداند.
    دوم: در نظر داشتن تعداد و دفعات طلاق­ها به هدف آگاهی از اینکه چه زمان مرد می ­تواند به زن رجوع کند و چه زمانی زن بر او حرام می­ شود.
    سوم: واجب شدن عده برای زن طلاق داده شده از ابتدای زمان شروع طلاق.
    چهارم: نگاه داشتن حساب عده، برای دانستن زمانی که مرد می ­تواند در آن به زن رجوع کند، در صورتی که طلاق رجعی باشد.
    پنجم: حقوق مادی که مرد نسبت به زن طلاق داده شده بر عهده دارد. بدین خاطر مصلحت حکم می­ کند که شاهدی بر وقوع طلاق حضور داشته باشد و طلاق در حضور دو نفر شاهد عادل ثبت گردد تا بتوان هر زمان بر سر وقت و مکان وقوع آن میان زن و مرد، درگیری اتفاق افتاد آن را إثبات نمود.[۲۱۲]
    ۴٫ شیخ علی ابوالحسن، رئیس کمیسیون فتوی در دانشگاه الازهر، فتوایی را مبنی بر اینکه، طلاق بدون شاهد واقع نمی­ شود را صادر کرد. شیخ أبوالحسن در این فتوی تأکید می­ کند، نظری که شهادت برطلاق را شرط میداند نظری محکم و قوی است که دلایل معتبر و قابل إعتماد به ویژه، آیه­ی « وَ أشهَدوا ذوی عَدلٍ مِنکُم» آن را تأیید می­ کند و منظور از شهادت در این آیه، شهادت بر طلاق است.[۲۱۳]
    ۲-۲-۵- فتوای دکتر احمد السایح و بررسی ادله ایشان
    ۲-۲-۵-۱- فتوا به عدم وقوع طلاق لفظی :
    دکتر أحمد السایح، استاد عقیده در دانشگاه الأزهر مصر فتوی داده است که: « طلاق لفظی واقع نمی­ شود، حتی اگر مرد هزاران بار به زنش بگوید؛ «أنتِ طالِقٌ».
    از آنجا که شرط اساسی وقوع طلاق، داشتن مدرک و دلیل است یعنی اینکه، زن و شوهر؛ همراه با دو نفر شاهد مرد، نزد قاضی بروند تا در حضور شاهدان به طور رسمی طلاق تمام شده، ثبت شود. در غیر این صورت، طلاق واقع نمی­ شود، و زن و شوهر می­توانند به زندگی مشترک خود ادامه دهند، و فکر کنند اتفاقی نیفتاده است».[۲۱۴]دلایل شرعی هست که این فتوی را تأیید می­ کند، این دلایل عبارتند از:
    ۱٫ اسلام، همواره بر حفظ نظام خانواده و بقای آن تا آخرین توان ممکن تأکید می­ کند، تا غایت و هدفی را خداوند برای ازدواج در نظر گرفته است، تحقق بخشد.
    ۲٫ اسلام، برپایی ازدواج را بر اساس قواعد محکم و استواری چون؛ خواستگاری و عقد نکاح قرار داده است، و معقول نیست تنها، با تلفظ یک کلمه به هنگام عصبانیت، إضطراب ومشاجره، فرو بریزد و فرموده­ی خداوند را درسوره النساء، آیه۲۱ « وَ کَیْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أفْضى‏ بَعْضُکُمْ إِلى‏ بَعْضٍ وَأخَذْنَ مِنْکُمْ میثاقاً غَلیظا » یعنی: « و چگونه آن را بازپس می­گیرید در حالی که شما ( با تماسّ جسمی و روحی ) به یکدیگر رسیده­اید و آنان از شما پیمانی محکم ( به وسیله عقد ازدواج ) گرفته­اند» را به فراموشی بسپاریم و از آن چشم پوشی کنیم.
    ۳٫ منابع شرعی، شرط وقوع طلاق با حضور شاهد را در خود جای داده­اند، با این اعتبار که، شهود در وقت وقوع طلاق و آگاه شدن از مسائل شرعی، بر طلاق شهادت دهند، همچنانکه، خداوند در ابتدای سوره­ی طلاق فرموده­اند.
    ۴٫ دلایل شرع اشاره به این دارد که، إحضار شاهد در طلاق به دلیل حمایت خانواده از فروپاشی در اثر برخی هوی وهوس­ها و تمایلات شخصی و غیر معقول، ضروری و لازم است.[۲۱۵]
    ۲-۲-۵-۲- بررسی دلایل دکتر أحمد السایح از دیدگاه قائلان به مستحب بودن شهادت در طلاق:
    ۱٫ اینکه، اسلام همواره، برای محافظت از نظام خانواده و دوام آن تلاش می­ کند حق است، ولی این مسأله مانع طلاقی که شریعت اسلام آن را تعیین نموده و وقوع بدون دلیل و شاهد آن نمی­ شود. زن و شوهر بدون داشتن هیچ گونه رابطه­ قبلی و یا نسبتی فامیلی، به یکدیگر علاقه­مند شده، پیمان ازدواج می­بندند.
    اما گاهی در این میان، تعارض و تضاد اخلاقی پیش می ­آید و آن دو را از یکدیگر دور می­ کند، طوری که هیچ کدام، علاقه ایی به یکدیگر ندارند، در این وقت است که نیاز به طلاق احساس می­ شود، تا همراهی این دو نفر تمام شده به دشمنی و عداوت منجر نشود، پس، خلاص شدن از عقد ازدواج به نفع هر دو نفر است. طلاق، مباح، و برای برخی از زوج ها نیازی ضروری است.[۲۱۶]
    زن و شوهر دو نفرند که، در اثر معاشرت و بدون داشتن ارتباط یا نسبت قبلی با همدیگر آشنا می­شوند، در حالیکه ممکن است، خلق و خوی شبیه به هم یا نزدیک نداشته باشند. پس، در بسیاری از اوقات، امکان دارد بعد از ازدواج، در برخی از جوانب معاشرت و رفتار میان زن و شوهر اختلاف روی بدهد، تا آنجا که شدت یافته، کنترل کردنش سخت شود. در این هنگام، یکی از طرفین خسته می­ شود و راهی جز جدایی و رها شدن از آن ناراحتی نمی­یابد. پس، خداوند، طلاق را تنها به خاطر دفع ضرر حلال گردانیده و لازم نیست در آن اجازه گرفته شود و این کسب اجازه وسیله­ای شود
    برای ضربه زدن یکی از زن و شوهر، به دیگری و یا یکی از نزدیکان آنها و یا به قصد آزمایش و تجربه­ی صبر و تحمل دیگری. به همین خاطراست که پیامبر(ص) فرمودند: « زشت ترین و ناپسند ترین حلال ها نزد خداوند، طلاق است[۲۱۷] ».
    ۲٫ در خصوص اینکه، اسلام، خانواده و ازدواج را بر قواعد مستحکمی استوار ساخته است، طلاق و شهادت در آن به حضور شاهد در نکاح قیاس شده، که حضور شاهد در آن یک عمل مشهور و علنی است، در حالیکه، این قیاس صحیح نیست، چون در رابطه­ با آن اختلاف وجود دارد و مخالف إجماع بر سر وقوع طلاق بدون حضور شهود است. اما در جواب این سوال که آیا معقول است نظام خانواده، تنها با یک لفظ، و آن هم در وقت عصبانیت و إضطراب، فرو بپاشد؟ باید بگوییم که، عقل صحیح یا نقل صحیح، مخالفتی نمی­ کند و در این مسأله إجماع وجود دارد. قول دکتر السایح، در این مساله به ثوابت شرعی ستم می­ کند، تا حال و وضع کسی را رعایت کند که، قدر منزلت حدود شرعی را نمی­شناسد و آن ها را رعایت نمی­ کند. شرع مقدس اسلام، راه­های شایسته و کاربردی را برای درمان مشکلات ناشی از عصبانیت قرار داده است. کسی که عقد ازدواج را محترم می شمرد و ارزش آن را می­شناسد با عصبانیت خود این گوهر با ارزش را در تنگنا قرار نمی­دهد، بلکه از احکام طلاق باخبر است و می­داند به مجرد تلفظ آن واقع می­ شود و باید زنش را در حالت پاک بودن از حیض و بدون تماس جنسی با او طلاق دهد. اینگونه احکام است که، از ساختار خانواده محافظت می­ کند و احکام دیگری غیر از این ها که نیازی به ذکر آن ها نیست.
    ۳٫ درباره این قول که، دلایل شرعی به شرط وقوع طلاق در حضور شهود اشاره دارند و خداوند در سوره طلاق بدان صحه می­گذارد، باید بگوییم که، قیاس شهادت در طلاق، به شهادت در نکاح صحیح نیست، چون بر سر آن اختلاف وجود دارد. باید برای اجرای یک حکم، اتفاق نظر وجود داشته باشد.[۲۱۸] درحالیکه این قول مخالف اجماع بر سر وقوع طلاق بدون حضور شاهد است. از طرفی، قول و فتوی مذکور حاکی از آن است که، عده­ی طلاق باید از زمان اثبات طلاق و شهادت بر آن محاسبه شود. در حالیکه کسی تاکنون چنین رأی را صادر نکرده است و نسب و نسل به خطر می­افتد.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 07:41:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم