کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • تاثیر فناوری اطلاعات بر رفتار حرفه ای حوزه ۹۲- فایل ۲۲
  • دانلود فایل ها در مورد اثربخشی آموزش گروهی فرزندپروری مثبت بر روابط مادر- کودک و ...
  • مقایسه-کیفیات-مخففه-ومشدده-در-قانون-مجازات-اسلامی-۱۳۹۲-و-قانون-مجازات-اسلامی-۱۳۷۰- قسمت ۵
  • بررسی فقهی وحقوقی تعامل علم قاضی با نظر کارشناس- قسمت ۳
  • دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد بررسی راهکارها و چالش‌های تغییر رویکرد از مالیات ستانی سنتی به ...
  • بررسی رهن و توثیق بیمه نامه در حقوق ایران۹۱- قسمت ۵
  • تحلیل فقهی و حقوقی امر به معروف و نهی از منکر در سیاست کیفری اسلام- قسمت ۴- قسمت 3
  • بررسی فقهی و حقوقی تعامل علم قاضی با نظر کارشناس- قسمت ۴
  • بررسی رابطه توانمندی روان شناختی وکیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی اساتید دانشگاه ازاد اسلامی واحد بندرعباس۹۳- قسمت ۲
  • طرح-دعاوی-زیست-محیطی-عیله-دولت-در-حقوق-ایران-و-حقوق-بین-الملل- قسمت ۵
  • دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد بررسی مدل سنجش سلامت و فساد اداری در شهرداری تهران- فایل ۱۳
  • بررسی تاثیر انتصاب های مبتنی بر شایستگی مدیران بر بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل- قسمت ۸
  • احکام و مصادیق جنایت به اعتقاد مهدورالدم بودن در قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲- قسمت ۲
  • بررسی رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و تأمین مالی و سرمایه¬گذاری در شرکت¬های پذیرفته شده در بورس ارواق بهادار تهران- قسمت ۲۳
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره بررسی کیفیت وضو از دیدگاه فقه امامیه- فایل ۹
  • تعهدات-بین-المللی-دولتها-در-قبال-آلودگی-محیط-زیست-تالاب-ها-با-نگاهی-به-رویه-آنها- قسمت ۱۰
  • بررسی رابطه بین تبلیغات تلویزیونی بر رفتار مصرف کنندگان درفرایند تصمیم خرید خودرو- قسمت ۷
  • دانلود منابع پایان نامه در رابطه با الگوی رشد و آنتوژنی شکل بدن ماهی کلمه (caspicusRutilus rutilus) در مراحل اولیه ...
  • بررسی حقوقی حمایت از علامت تجاری درحقوق ایران ، آمریکا وکنوانسیون های بین المللی- قسمت ۱۴
  • مسئولیت مدنی ناشی از خطای داور- قسمت ۸
  • معرفت شناسی دینی از دیدگاه صدرا- قسمت ۸
  • تبیین جایگاه و نقش فلسفه تعلیم و تربیت در نظام های آموزشی کشورهای مختلف- قسمت 5
  • بررسی پایان نامه های انجام شده درباره : تدوین و الویت بندی استراتژی های ارتقای گردشگری مقصدهای شهری نوظهور مورد مطالعه ...
  • بررسی تطبیقی تفاسیر و قرائت‌های نوین از حکومت اسلامی در آراء ...
  • مطالعه رابطه بین محافطه¬کاری حسابداری، بازده سرمایه¬گذاری و مالکیت نهادی- قسمت ۲۱- قسمت 2
  • استراتژی نظامی برون مرزی پس از فتح خرمشهر۹۴- فایل ۵
  • بررسی تحلیلی رویکرد آموزشی رجیو امیلیا و سنجش میزان آگاهی مدیران و مربیان مراکز پیش از دبستان نسبت به عناصر اساسی برنامه درسی آن- قسمت ۱۴
  • تاثیر ۸ هفته تمرین ایروبیک و پیلاتس بر بهبود عملکرد شناختی کودکان دارای ...
  • دانلود فایل ها با موضوع بررسی تاثیر میزان وفاداری مشتریان از طریق سفارشی سازی خدمات بانکی در ...
  • رابطه یادگیری سازمانی و توانمندسازی با تعهد سازمانی دبیران زن مقطع متوسطه ناحیه ۴ شیراز- قسمت ۸
  • تاثیر دین زرتشتی بر دیدگاه شاهنامه در باره جهان پس از مرگ۹۲- قسمت ۱۲
  • بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سبک های هویت با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی شهر قزوین- قسمت ۱۳
  • بررسی فقهی و حقوقی تکالیف اقلیتهای دینی۹۳- قسمت ۴- قسمت 2




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      فرهنگ فقر یا فقر فرهنگی با نگاهی به چهره فقر در چند محله فقیرنشین در تهران- قسمت ۳ ...

    ۱- ۶- تعاریف و مفاهیم

     

     

     

     

    ۱-۱ – مقدمه

    در طول تاریخ، علت نابرابری ها اولین سوال جامعه شناختی بوده است.
    دارندورف
    فقر یکی از مهمترین مسائل دنیای امروز است و به عنوان مهمترین چالش در هزاره سوم از آن یاد می شود. فارغ از دیدگاه های گوناگون موجود در طول تاریخ درباره فقر و شیوه های مقابله با آن، فقرزدایی از اهداف مهم نظام ها و مکاتب اجتماعی و دولت هاست. فقر در بسیاری از جوامع امروز، معضلی کلان است و دلایلی گسترده و عمیق دارد؛ بی ثباتی سیاسی، بلایای طبیعی، رواج فساد و ارتشاء، عدم تناسب اقتصاد با جامعه، تعصب، پایین بودن سطح سواد عمومی و عدم وجود زیرساخت های درست، تنها برخی از عواملی هستند که موجب می شوند مردم جهان فقیر باشند و فقیر بمانند.(منبع۲۱)
    عکس مرتبط با اقتصاد
    آثار فقر که به نظر خرد می آید، مشقات فراوانی را برای جوامع، خانواده ها و افراد ایجاد می کند. شاید بتوان بدترین اثر فقر را این دانست که ” فقر، فقر می آورد”. لذا رهایی از چنگال آن تقریباً غیر ممکن می نماید. فردی که از عهده تامین مواد غذایی و بهداشت مناسب برای خانواده اش برنمی آید، آنها را در معرض ابتلا به بیماریهای تهدید کننده و مرگبار قرار می دهد و احتمال گرفتاری به معلولیت ها و ناتوانی ها بالا می رود. همچنین، اگر شخص از عهده تامین مخارج تحصیل کودکان بر نیاید، کودکان در انتخاب راهی جز سرنوشت پدران و مادران خود انتخاب های زیادی پیش روی خود نخواهند داشت و اگر شخص، مکان و محلی برای زندگی نداشته باشد فرصتی برای ذخیره ثروت و دارایی هر چند اندک برای رهایی از فقر نخواهد داشت. در بسیاری از کشورهای جهان، محرومان دسترسی بالایی به فرآورده ها و خدمات سودآور ندارند. بیمه و تامین اجتماعی در سطحی نازل است و از بین رفتن سرپرست خانواده با بالا رفتن سن در اثر بیماری و یا از کار افتاده شدن وی، آغاز وخامت وضعیت خانواده است.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    امروزه در جهان، در هر روز تقریبا ۳۰،۰۰۰ کودک زیر ۵ سال در اثر فقر، سوء تغذیه و بیماریهای ناشی از فقر، جان خود را از دست می دهند؛ تقریبا ۷۹۰ میلیون نفر در کشورهای در حال توسعه، به طور مزمن دچار سوء تغذیه می باشند و تقریبا یک میلیارد نفر در آغاز قرن بیست و یکم، قادر به خواندن کتاب یا امضاء نام خود نمی باشند. ۱۳۴ میلیون کودک بین ۷ تا ۱۸ سال، هرگز به مدرسه نرفته اند که تعداد دختران در این میان از تعداد پسران بسیار بیشتر است.(منبع۲۲)
    درباره علل فقیر شدن افراد یا کشورها نظریات مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند که نبود منابع و ثروت های خدادادی یکی از این دلایل است، این در حالی است که کشوری مثل ژاپن شاید از نظر منابع طبیعی و ذخایر از بسیاری از کشورهای توسعه نیافته فقیرتر باشد، لیکن به هیچ عنوان در زمره کشورهای فقیر محسوب نمی شود حتی بسیاری از کشورهای فقیر به وی‍ژه در قاره آفریقا دارای منابع خدادادی بسیار غنی می باشند.
    درباره فقر موردی نیز دلایل گوناگونی شمرده شده است. یکی از این دلایل، برابر نبودن استعدادها و خلاقیت های فردی و میزان تلاش برای زندگی است. بسیاری از فلاسفه و اندیشمندان نظیر افلاطون، قرار گرفتن افراد کم استعداد در طبقات پایین اجتماع را به رسمیت شناخته و به آن نابرابری طبیعی اطلاق کرده اند. البته یقینا اگر امروز ارسطو گرسنگان آفریقا را می دید، به جای پرداختن به فلسفه، فکری به حال ایشان می کرد، یعنی ممکن است کسی این منطق را بپذیرد که افرادی که دارای هوش و استعداد کمتر می باشند، از امکانات کمتری در زندگی مدرن امروز بهره مند گردند، لیکن در جهانی که حداقل غذا برای همه وجود دارد، هیچ انسانی قبول نمی کند که گروهی در فقر مطلق حتی نانی برای خوردن نداشته باشند و در هر ساعت از عمر ما ۱۲۵۰ کودک از فرط گرسنگی جان بسپارند. کودکانی که چه بسا شاید جزو نوابغ جامعه بشری بودند.
    نتیجه تصویری برای موضوع هوش
    در این جا باید تمایز بین دو واژه نابرابری و فقر را مد نظر داشته باشیم. افرادی که در قشربندی های اجتماعی در رده های پایین قرار دارند، ممکن است دچار فقر مطلق نبوده و امکانات اولیه زندگی را دارا باشند لیکن در مقایسه با دیگر افراد اجتماع فقیر محسوب شوند، اما در برخی موارد به ویژه در کشورهای فقیر، افراد این طبقات حتی از دسترسی به قوت لایموت نیز بی بهره اند.
    فقر و محرومیت هر روز در جهان چهره خشن تر و کریه تری به خود می گیرد. امروزه حتی در برخی از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، فقرا در حواشی جوامع قرار دارند و به دلیل عدم برخورداری از امکانات ابتدایی جهان امروز نظیر بهداشت، آموزش و … هم خود دچار بسیاری از آسیب های جسمی و روحی می گردند و هم باعث بسیاری از آسیب های اجتماعی می شوند. بسیاری از جامعه شناسان نظیر اسپنسر، جوامع را به صورت یک ارگانیسم زنده و واحد تصور نموده اند. اگر این تصور را تا حدی صحیح فرض کنیم، باید گفت که فقر و محرومیت در جوامع چون بیماری مهلک سرطان است که اگر زود تشخیص و معالجه نشود، آسیب های ناشی از آن سراسر این ارگانیسم را به ورطه نابودی می کشاند:
    بنی آدم اعضاء یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
    چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
    در کشور ما نیز فقر امروزه یکی از مهمترین مسائل و سرمنشاء بسیاری از معضلات اجتماعی است. گسترش فقر و فاصله طبقاتی باعث گردیده تا سازمانها و نهادهای دولتی نظیر کمیته امداد، بنیاد مستضعفان و … متولی رسیدگی به محرومان گردند. لیکن شواهد و قرائن نشان می دهد که عملکرد این دستگاه ها تاثیر چشمگیری در کاهش فقر عمومی جامعه نداشته است که بررسی دلایل و عل

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
    ل آن در این مبحث نمی گنجد، اما یکی از مسائلی که به نظر می رسد در این امر نقش دارد، عدم شناخت کافی فقرا و نیازهای ایشان می باشد. در این صورت این سوال در ذهن متبادر می گردد که آیا کمک ماهیانه ۶۰ هزار تومان برای یک خانواده ۵ نفری می تواند در کاهش فقر و بدبختی موثر باشد یا اصولا” نیاز فقرا در جامعه ما چیز دیگری است و به گونه ای دیگر باید برنامه ریزی نمود.
    در این تحقیق سعی می گردد تا دور باطل فقر در خانواده های فقیر به دلیل کسب برخی از ویژگی های فرهنگی و انتقال فقر به نسل های بعدی به همین دلیل مورد بررسی قرار گیرد. چرا که بدون توجه به این امر بسیاری از کمک های مادی و حمایت های مالی به فقرا مسکنی بیش نبوده و هرگز آنها را از ورطه فقر و نداری خارج نخواهد ساخت و این دور باطل در خانواده فقیر تا ابد ادامه خواهد یافت.
    موضوع این پایان نامه، ” فرهنگ فقر یا فقر فرهنگی” است که در پی ۷ سال فعالیت نگارنده در جمعیت امداد دانشجویی امام علی (ع)، در زمینه فقر نگاشته می شود. جمعیت امام علی (ع) با نام جهانی اولین برادر بزرگتر، یک جمعیت امداد رسانی غیر دولتی است که از سال ۱۳۷۸ تاسیس گردیده است و در حال حاضر مدت ۴ سال است که در حدود ۵۰۰ خانواده محروم را در داخل شهر تهران و برخی از شهرهای دیگر تحت پوشش دارد. این خدمات در قالب غذایی، آموزشی، بهداشتی و تفریحی می باشد. ارتباط نزدیک با خانواده های محروم حاکی از این است که بسیاری از این خانواده ها به دلیل پذیرش شرایط فقر خود و ناامیدی از امکان تغییر این وضعیت، از کوچکترین اقدامی برای تغییر وضعیت خود سرباز زده و به حالتی منفعلانه روی آورده اند. در این میان رفتارهایی مشترک در میان کلیه این افراد وجود دارد که بررسی و شناخت آنها می تواند در تدوین و ارائه برنامه های فقر زدایی حائز اهمیت باشد.
    این پایان نامه با نگاهی به نظریه هایی که به دلایل فردی و اجتماعی (و نه اقتصادی) پیدایش و تداوم فقرمی پردازند، سعی خواهد داشت این نظریه ها و به ویژه نظریات مرتبط با چرخه فقر را با شرایط فقرا در ایران، به ویژه افرادی که به نوعی در حاشیه قرار گرفته اند، تطبیق داده و تاییدی بر صحت این نظریه ها یافته یا نظریاتی جامع تر و مناسب تر با در نظر گرفتن شرایط بومی کشور را ارائه دهد.

     

    ۱-۲- هدف اصلی تحقیق

    فقر از پدیده های پیچیده جامعه شناسی است. بررسی های انجام گرفته بر روی فقر عموما دو دیدگاه را دنبال می نمایند: دلایل ایجاد فقر و عواقب فقر. در زمینه دلایل ایجاد فقر مکاتب مختلف جامعه شناختی دیدگاه های مختلفی را ارائه می کنند که گاه فرد و گاه جامعه را در ایجاد این معضل دخیل می دانند. در بررسی عواقب فقر نیز تاثیرهای پدیده بر جامعه و نیز بر شخص فقیر می تواند مطابق با دیدگاه های تحقیق مد نظر قرار گیرد. چنانچه در بسیاری از تحقیق ها نشان داده شده است، ارتباط نزدیکی بین فقر و پدیده هایی چون اعتیاد، ارتکاب جرم، کودک آزاری، فرار کودکان و … وجود دارد. آنچه در این تحقیق دنبال می شود وجود فرهنگی در میان فقرا است که از آن به ” فرهنگ فقر ” یاد می شود و دارای شاخص های معینی می باشد همچنین تاثیر وجود این فرهنگ بر تداوم فقر نیز می تواند در تحقیقات مشابه مورد بررسی قرار گیرد. از این منظر، تحقیق به دنبال بررسی و بیان ارتباط میان عواقب فقر و تداوم فقر است.
    هدف از این تحقیق بررسی خصوصیات برگرفته از “تئوری فرهنگ فقر” اسکار لوئیس در میان فقرای شهر تهران است که طی آن خصوصیات و ویژگی های خانواده های محروم و نیازمند نمونه در برخی محلات فقیرنشین شهر تهران بررسی و با آنچه در چهارچوب نظری، فرهنگ فقر نام گرفته است مقایسه می گردد.
    اسکار لوئیس، مردم شناس آمریکایی، در سفرهای متعدد خود به کشورهای آمریکای لاتین به ویژه مکزیک و متعاقب مشاهدات و مردم نگاری های خود به این نتیجه رسید که در میان فقرای شهرها در کشورهای مختلف و نیز محلات فقیر نشین شهر ها ویژگی های مشترکی وجود دارد که وی از آن به” فرهنگ فقر “یاد می کند. لوییس در مقدمه کتاب “فرزندان سانچز” که درباره سرگذشت مردم نگارانه یک خانواده فقیر ساکن مکزیکوسیتی است، اینگونه فرهنگ فقر را توضیح می دهد:
    “اصطلاح فرهنگ در کاربرد مردم شناسانه، الگویی است برای زندگی که از نسلی به نسلی سپرده می شود. من که برای درک فقر، از فرهنگ، چنین مفهومی را به کار بسته ام، می خواهم به این واقعیت توجه دهم که میان ملل جدید، فقر تنها به معنای محرومیت اقتصادی، بی سازمانی و یا کمبود بسیاری چیزها نیست، بلکه فقر دارای ساخت است، مکانیزمی عقلانی و تدافعی دارد که بدون آن فقرا به زحمت می توانند به زندگی خود ادامه دهند؛ خلاصه شیوه ای از زندگی است سخت استوار و پابرجا که از نسلی به نسلی به خانواده ها سپرده شده است. فرهنگ فقر برای افراد، کیفیات و تمایزات اجتماعی و عواقب روانی دارد.این عاملی است پویا که بر پیوستن به فرهنگ ملی بزرگتر اثر گذار بوده و خود به صورت یک خرده فرهنگ در می آید.” (منبع۱)
    بررسی های فوق با هدف شناخت بهتر ویژگی های فقرا در تهران به منظور دسته بندی صحیح تر انجام می گیرد که می تواند مبنایی برای برنامه ریزی های رفاهی در آینده باشد.

     

    ۱-۳- ضرورت و اهمیت موضوع

    گسترش فقر و اختلاف طبقاتی در جامعه امروز ما از موضوعات حائز اهمیت است. این امر تبعاتی را به دنبال دارد تنها اقشار محروم و فقیر درگیر آن نخواهند بود، بلکه کل جامعه را با مسائلی چون پیدایش و گسترش آسیب های اجتماعی روبرو خواهد ساخت. از آنجا که طبق تحقیقات انجام گرفته، پراکندگی فقرا در شهر (فقر موردی) از نظر اجتماعی با پیدایش محلات فقیر نشین آثاری متفاوت دارند و هم اکنون در شهر تهران شاهد پیدایش و گسترش محلات فقیر نشین به ویژه به صورت حاشیه ای هستیم، شناخت و آگاهی از ویژگی های ساکنان این محلات به ویژه از جنبه فرهنگی از ضروریات تلقی می شود. به طور کلی می توان موارد زیر را از دلایل اهمیت این امر برشمرد:
    ۱- عدم شناخت کافی از فقرا در محله های مختلف و ارائه سرویس یکسان توسط سازمان های حمایتی به همه فقرا در صورت پوشش دادن.
    ۲- متحمل شدن هزینه بالا توسط جامعه به دلیل عدم شناخت فرهنگ فقرا و عدم تمهید سیاست های پیشگیرانه در مقابل معضلات پدید آمده از فقر در این محلات.
    ۳- پوشش خانواده های فقیر تنها از بعد مادی و فراموش کردن اقدامات آموزشی و فرهنگی.
    ۴- نیاز به طبقه بندی فقرا برحسب فرهنگ حاکم بر خانواده ها و ارائه خدمات متفاوت برای آنها.
    ۵- مبتنی بودن تئوریهای موجود در این زمینه براساس دیدگاه های جامعه شناسان کشورهای دیگر که مطالعات خود را بر پایه آن کشورها به انجام رسانیده اند. به نظر می رسد که فرهنگ فقر در کلیات آن یکی بوده، اما در هر منطقه و مکانی بسته به شرایط، ویژگی های خاص خود را دارد که باید مورد مطالعه قرار گیرد.

     

    ۱- ۴ – سوال های اصلی تحقیق

    با توجه به چهارچوب نظری تحقیق که نظریه فرهنگ فقر می باشد،سوالات زیر مطرح می گردد:

     

     

    آیا ویژگی های ذکر شده در تئوری فرهنگ فقر لوئیس در مورد فقرا ساکن محلات فقیر نشین شهر تهران صدق می کند؟

    فرهنگ فقر در شهر تهران چه خصوصیات منحصر به فردی دارد؟

    (سوالات فوق در چهارچوب نظریه فرهنگ فقر مطرح گردیده است.)

     

    ۱- ۵- فرضیه های تحقیق

    ۱- فقرای ساکن محله های فقیر دارای ویژگی های زیر می باشند:
    – فقرای ساکن محلات فقیر تهران و اطراف با مشکل بیکاری و کم کاری دست و پنجه نرم می کنند.
    – فقرای ساکن محلات فقیر تهران و اطراف در صورت اشتغال به کاردرآمد و دستمزد پایینی دارند.
    – فقرای ساکن محلات فقیر تهران و اطراف در صورت اشتغال ، به مشاغل بدون نیاز به مهارت و گوناگون مشغولند.
    – کودکان در خانوده های فقیر ساکن محلات فقیر تهران و اطراف ناگزیرند کار کنند.
    – فقرای ساکن محلات فقیر تهران و اطراف برنامه ای برای اوغات فراغت خود ندارند.
    – فقرای ساکن محلات فقیر تهران و اطراف گرایش به اعتیاد به خمر و مواد مخدر دارند.
    – فقرای ساکن محلات فقیر تهران و اطراف توسل به خشونت در فرو نشاندن دعواها دارند.
    – فقرای ساکن محلات فقیر تهران و اطراف در تربیت کودکان از پرخاشگری و خشونت بهره می گیرند
    – فقرای ساکن محلات فقیر تهران و اطراف تمایل شدید به زندگی لحظه به لحظه داشته و برنامه ای برای آینده زندگی خود ندارند.
    – احساس قدرگرایی و تسلیم در فقرای ساکن محلات فقیر تهران و اطراف شدید است.
    – اعتقاد به برتری مردان و قربانی شدن از جانب زنان درفقرای ساکن محلات فقیر تهران و اطراف بالاست
    – احساس شدید بی ارجی،درماندگی،متکی بودن به دیگران و خود را خوار شمردن در فقرای ساکن محلات فقیر تهران و اطراف زیاد است.
    – در فقرای ساکن محلات فقیر تهران و اطراف ،دایره اطلاعات در حد محله یا روستای محل سکونت بوده و سطح تحصیلات در این خانواده هاپایین است.
    – فقرای ساکن محلات فقیر تهران و اطراف علاقه به فعالیت های سازمانمند و تشکل یافته برای بهبود وضع خود ندارند.(عدم درک همانندی مشکلات خویش با همانندانشان در دیگر نقاط (عدم توجه به تعلق خود به طبقه خاص))

     

    ۱- ۶ – تعاریف و مفاهیم

     

    ۱-۶-۱- فقر

    “از من نپرسید فقر چیست، چون شما آن را در بیرون خانه مشاهده کردید.به خانه نگاه کنید و تعداد سوراخهایش را بشمارید.به لوازم خانه و لباسهایی که به تن دارم نگاه کنید. به همه جا نگاه کنید، آنچه می بینید همان فقر است.” مرد فقیر کنیایی(منبع۲ )
    از آنجا که موضوع این تحقیق، فرهنگی است که به دنبال فقر در خانواده های فقیر ایجاد می گردد، یکی از مهمترین مفاهیمی که باید به طور کامل تعریف گردد، فقر و انواع آن می باشد.
    تعریف فقر : برای فقر تعاریف مختلفی وجود دارد که برخی از آنها در اینجا ذکر می شود:

     

     

    معنی لغوی فقر: لغت شناسان برای فقر، معانی بسیاری ذکر کرده اند. بخشی از این معانی عبارتند از: تنگدستی، تهیدستی، پریشانی، شکستن، کنده کاری کردن، دهانه قنات و گودالی که در آن نهال خرما می کارند. افزون بر این، لغت شناسان، مبتلا به کمردرد و یا شکستگی ستون فقرات را فقیر اتگاشته اند. براین اساس، تهیدست را فقیر می نامند، زیرا ستون فقرات توانایی اش شکسته است. (منبع ۳ )

    تعریف فقر بر اساس فرهنگ علوم اجتماعی (ریدینگ):

     

    برخوردار نبودن فرد یا گروه از دارایی ها، درآمد و خدمات عمومی.

    وضعیت مربوط به داشتن در آمدی پایین تر از یک پنجم در نظام توزیع درآمد(میلر).

    وضعیت مربوط به داشتن درآمدی ناهمساز با هدف ملی یک جامعه. (منبع۵)
    تعریف فقر اقتصادی:

    فقر در وجه اقتصادی آن به معنی عدم برخورداری از حداقل امکانات معاش یا به تعبیر دیگر، عدم برخورداری از قوت لایموت و میزان درآمدی است که در سطح امرار معاش باشد.(منبع۴)

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [سه شنبه 1400-01-24] [ 10:12:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تبیین جایگاه اصول عملیه در دادرسی مدنی ...

    عنوان: تبیین جایگاه اصول عملیه در دادرسی مدنی

     

     

    فصل اول

     

    مقدمه
    انسان پس از آنکه به خدا، اسلام و شریعت اسلامی ایمان آورد و فهمید که به حکم عبودیت و بندگی و مسئولیتی که درقبال وظایف خود دارد، در برابر خدا مسئول است، باید رفتار خود را در تمامی مراحل زندگی با قوانین شرع و قوانین حاکم بر جامعه هماهنگ سازد. از همین جا ضرورت موضع عملی و نیز لزوم شناخت چگونگی برخورد با هر مسئله ای روشن می شود. اگر موضوعات و مسائل مبتلی به، در تمامی رویدادها برای همه‌ی مردم روشن و آشکار بود، تشخیص موضع علمی مطلوب، در قبال وظایف برای هرکس کاری آسان می بود و نیازی به سایر وسائل علمی و بررسی های فنی دیگر نبود. ولی عواملی چند در یک مسئله سبب می شود که نتوانیم موضع عملی مطلوب را به دست آوریم. در مسئله مورد بحث ما آن عوامل می تواند فقدان دلیل کافی، فقدان نظریه کارشناسی، فقدان شهادت و یا اقرار باشد.
    حال با توجه به ابهامات موجود در مسائل مختلف این ضرورت احساس می شود که وسائل دیگری در اختیار داشته باشیم که در صورت لزوم از ما رفع تکلیف نماید و به وسیله آن کیفیت رفتار ما را در هر رویدادی معین و مشخص نماید. یکی از آن وسایلی که می تواند قاضی را حین رسیدگی به یک پرونده کمک نماید اصول عملیه می باشد.
    بحث اصول عملیه یکی از مباحث مهم علم اصول فقه است که مورد مطالعه دقیق فقهای بزرگ اسلام قرار گرفته و در باره آنها و حدود دلالتشان کتاب ها نوشته شده است. ممکن است مستند حکم قاضی یکی از اصول عملیه باشد که هم به عنوان ادله حکمی و هم در شکل دلیل موضوعی کاربرد فراوان دارد. مجرای اصول عملیه، مقام “شک مطلق” است. یعنی در موقعی به این اصول استناد می‏شود که امر دایر باشد بین دو مورد و هیچ یک از آن دو بر دیگری ترجیح یا غلبه نداشته باشد. در چنین صورتی، بنا به حکم عقل، یکی از دو وجه، بر وجه دیگر برگزیده می‏شود. از همین رو است که به این اصول، اصول عقلیه می‏گویند، زیرا مستند ترجیح یک طرف بر طرف دیگر، حکم عقل است. به این اصول، اصول عملیه نیز می‏گویند[۱]، زیرا در مقام عمل ما را از شک و تردید می‏رهانند یعنی فقط دستور العمل هستند و تنها عملاً تکلیف مسایل قضایی را روشن می کنند. بنابراین، حکمی که شارع در مورد تردید شخص نسبت به احکام قرارداد نموده در اصطلاح فقها “حکم ظاهری است نه حکم واقعی .به هر حال، عمده این اصول که مبنای حکم ظاهری قرار می گیرند، اصل استصحاب، اصل برائـت، اصل اشتغال و تخییر می‏باشند. البته اصول دیگری هم مثل اصل تخایر حادث و اصل عدم و… نیز وجود دارند که مآلاً به یکی از این ۴ اصل برگشت می‏ نمایند.[۲]

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

    بیان مسئله

     

    دادرسی مدنی فرایندی است که به موجب آن احقاق حق صورت می گیرد و افراد در پی تضییع حقوق خود، با مراجعه به محاکم دادگستری و با ارائه دلایل در پی اجرای حقوق خود بر می آیند و دادرس نیز با در نظر گرفتن ادله ارائه شده از جانب طرفین اقدام به صدور حکم می کند. در این بین تعیین امور موضوعی به عهده ی طرفین و تعیین امور حکمی به عهده ی دادرس بوده که باید با مراجعه به متون قانون حکم قضیه را بیابد اما همیشه اینطور نیست که حکم دعوا در قوانین مدونه آمده باشد و از سویی دادرس نیز نمی تواند به این بهانه از رسیدگی سر باز زند. همان گونه که اصل «۱۶۷» قانون اساسی تصریح دارد به اینکه قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدّونه بیابد و اگر نیابد با استناد بر منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر حکم قضیه را صادر نماید و نمی‌تواند به بهانه سکوت یا نقض یا اجمال یا تعارض قوانین مدّونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد این اصل بیانگر یک حکم تکلیفی است،زیرا طبق این اصل یافتن حکم برای تمام قضات دادگاه یک تکلیف است مستنداً بر مادّه ۳ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی[۳] و ماده ۴ آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی اگر دادرس دادگاه به عذر اینکه قوانین موضوعه کشوری کامل یا صریح نیست یا متناقص است یا به نوعی قانونی وجود ندارد از رسیدگی و حل و فصل دعوی استنکاف ورزد یا امتناع کند مستنکف از احقاق حق محسوب خواهد شد. زیرا قانون گذار در قانون مجازات اسلامی فصل ۱۲ «دوازدهم» در باب امتناع از انجام وظایف قانونی توسط مقامات قانونی به استناد ماده ۵۹۷ قانون مجازات اسلامی[۴] تصریح به اینکه هر یک از مقامات قضایی که شکایات و تظلمی مطابق شرایط قانونی نزد آنها برده شود و با وجود اینکه رسیدگی به آن از وظایف بوده به هر عذر و بهانه اگر چه بر عذر و سکوت یا اجمال یا تناقض قانون از قبول شکایت یا رسیدگی به آن امتناع کند یا صدور حکم را برخلاف قانون به تأخیر اندازد یا برخلاف صریح قانون رفتار کند دفعه اول شش ماه «۶» تا یکسال «۱» در صورت تکرار به انفصال دائم از شغل قضائی محکوم می‌شود و در هر صورت به تأدیه خسارت وارده نیز محکوم خواهد شد. این ماده «۵۷۹» ضمانت اجرا اصل ۱۶۷ «ق.ا» و ماده ۳ قانون آیین دادرسی مدنی است و مجازات قاضی مستنکف از احقاق حق را مشخص کرده است. چنانچه قاضی به بهانه اینکه در پرونده، در خصوص موضوع معنون شده برای صدور حکم و مختومه کردن پرونده وجود نداشته باشد به پرونده رسیدگی نکرده و پرونده را مختوم و بلا اقدام بگذارد عمل قاضی موجب تخلف انتظامی است [۵]. پس قضات به ناچار باید برای تعیین حکم و رفع اختلاف سراغ ابزاری برای رفع تحیُّر و شک برود و از آنجا که حکم واقعی در دسترس نیست اصول عملیه به عنوان اصولی که ریشه در بنای عقلا دارند به کار می آین، تا با مراجعه به آنها بتوان به حکم ظاهری دست یافته و رفع اختلاف صورت گیرد. از میان اصول عملیه اصل استصحاب و برائت در حقوق کاربرد بیشتری دارد و دو اصل تخییر و احتیاط کاربرد کمتری در حقوق و قواعد دادرسی دارند. به عنوان مثال اصل برائت یکی از قواعد بسیار مهم و موثر در آئین دادرسی مدنی به شمار می‌رود. زیرا بار سنگین بیان دلیل و اثبات ادعا را بر دوش مدعی قرار می‌دهد. در فقه اسلامی این قاعده با تعبیر “البینه علی المدعی و الیمین علی من انکر” معروف می‌‌باشد. یعنی، ارائه‌ بینه و دلیل به عهده‌ی مدعی و ادای سوگند به عهده‌ی منکر است. بدین توضیح که کسی که مدعی وجود حق یا دین برگردن دیگری است، باید دلیل آورد و طرف مقابل برای اثبات مدیون یا متعهد نبودن خود، نیازی به ارائه‌ دلیل ندارد. تنها می‌تواند با تکیه به اصل برائت، دعوای اقامه شده را رد کند. بعنوان مثال در مقابل ادعای مدعی، مبنی بر مدیون بودن وی، فقط کافی است بگوید، بدهکار نیستم. این مدعی است که باید ثابت کند از طرف مقابل، طلبکار است. ما در این پژوهش سعی بر آن داریم که با بهره گرفتن از رویه و آرای دادگاه ها و نظرات فقها و حقوقدانان به بررسی و کاربرد این اصول در دادرسی بپردازیم. امید است، گامی، هرچند کوچک در مسیر رشد و پیشرفت قوانین برای یاری حقوقدانان و قضات برداشته شود.

     

     

    اهمیت و ضرورت تحقیق

     

    یکی از اصول مهم دادرسی منع دادگاه از استنکاف از رسیدگی و صدور حکم است؛ در این خصوص اصل ۱۶۷ قانون اساسی دایره محیط دادرسی را تنگ و قاضی را وا می‌دارد تا در صورتی که قانون حاکم بر دعوا را نیابد، حقوق اسلامی را به عنوان مبنا و متمم قانون رعایت کند و از آنجا که دست کشیدن از ظن معقول با واقعیت های زندگی اجتماعی سازگار نیست و انسان اجتماعی و متحرک را در حصاری تنگ محبوس می کند لذا در فقه غنی شیعه، اجتهاد پویا برای مواجهه موثر با مشکلات و پیچیدگی های جدید فردی و اجتماعی، رسالت وکاربرد مهم و وسیعی دارد و در این زمینه اصول عملیه چون ابزاری مناسب و بسیار کارآمد مورد استفاده مجتهد و قاضی قرار می گیرد زیرا گاهی اوقات مجریان قانون های مدون به ویژه قضات و دادرسان ممکن است هنگام فصل خصومت یا اجرای مقررات مدنی و جزایی با مصادیق و مواردی برخورد کنند که در مورد آنها حکم صریحی در مجموعه‌های قوانین یافت نمی شود. نصّ اصل مذکور در این خصوص می گوید: «قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر حکم قضیه را صادر نماید و نمی‌تواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد» در نتیجه قضات و دادرسان در حالت بلاتکلیفی و عدم دستیابی به دلایل روشن و صریح در منابع چهارگانه فقه می توانند به اصولی استناد و تمسک جویند که از نظر شارع مقدس مجاز است و استناد به اصول عملیه در صورتی ممکن و مجاز است که هیچ راه دیگری برای استنباط منظور واقعی شارع و قانونگذار وجود نداشته باشد و احکامی که از راه استناد به اصول عملیه بدست می‌آید از نظر اعتبار در حدی پایین تر از احکام متکی به علم یا ظن معتبر قرار دارد و در مقام تزاحم بین حکم واقعی و حکم ظاهری بی گمان حکم واقعی مقدم است لذا گفته اند« الاصل دلیل حیث لا دلیل».
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    اصول عملیه به عنوان ابزاری برای رفع شک و تردید و رسیدن به حکم ظاهری در فرضی که به دلیل مجمل بودن یا مبهم بودن قوانین و یا عدم پیش بینی موضوع اختلاف در قوانین، حکم واقعی در دسترس نیست نقشی اساسی دارد و بررسی جایگاه این اصول در دادرسی مدنی بیانگر این امر خواهد بود که تکلیف دادرس در مراجعه به آنها به عنوان ابزاری کارآمد محسوب خواهد شد. همچنین با بهره گرفتن از اصول عملیه، می توان خلاء قانونی را پرکرده و در جهت کار آمدی علم حقوق و پویایی آن قدم بر داشت. اصول عملیه به قاضی کمک می کند از سرگردانی خارج شود.

     

     

    اهداف و پرسش های تحقیق

     

    پژوهش حاضر با هدف تبیین جایگاه اصول عملیه در دادرسی مدنی به سوال اصلی زیر پاسخ خواهد داد که اصول عملیه در دادرسی مدنی چه نقشی دارد ؟به دنبال این سوال اصلی، سوالات فرعی زیر هم مطرح می شود:
    ١. مفهوم اصول عملیه چیست؟
    ٢.کدام یک از اصول عملیه در دادرسی مدنی بکار می آیند؟
    ٣. نقش اصول عملیه در دعاوی مختلف به چه صورت خواهد بود؟
    ۴. نقش اصول عملیه در مقاطع مختلف دادرسی به چه نحو خواهد بود؟

     

     

    نظریه پشتیبان و فرضیات تحقیق

     

    اصول عملیه ابزاری است که برای رفع تحیُّر در فرضی که دسترسی به حکم واقعی به دلایل اجمال، ابهام و یا فقدان قانون میسر نیست به کار می آید. در بین اصول عملیه تنها اصولی که در احکام وضعی بکار می روند در دادرسی مدنی قابل بررسی خواهد بود مانند اصل استصحاب، برائت،به علاوه به نظر می رسد تفاوتی بین دعاوی مدنی و بازرگانی در کاربرد اصول عملیه در دادرسی مربوط به آنها وجود ندارد و در نهایت اینکه اصول عملیه در مقطع اول دادرسی که تشخیص مدعی و مدعی علیه است تا مقاطع آخر دادرسی که صدور حکم است نقش اساسی دارد و در مقطع اول در تعیین مدعی و مدعی علیه به عنوان مهمترین ابزار دادرس به حساب می آید ولی در مقطع صدور حکم در صورت فقدان یا ابهام و اجمال قانون به کار می آید البته مبنای بسیاری از قوانین نیز همین اصول عملیه هستند.

     

     

    پیشینه تحقیق

     

    در مورد موضوع مورد بحث در پژوهش حاضر به طور مستقل اثری مشاهده نگردیده ولی در کتب متعدد دادرسی و مدنی به اصول عملیه به عنوان یکی از ادله اثبات دعوا پرداخته شده است که از کتب زیر می توان نام برد ١.آیین دادرسی مدنی دکتر شمس٢. ادله ی اثبات دعوا دکتر ناصر کاتوزیان. در مورد پژ هش نیز می توان پایان نامه ای با عنوان کاربرد اصول عملیه درعقود و ایقاعات را نیز نام برد که به بررسی کاربرد اصول عملیه در عقود پرداخته است و بیشتر نظرات فقها ومباحث کتاب شرح لمعه را بیان کرده است و به قوانین و نظرات حقوقدانان و آراء دادگاه ها توجهی نشده است .

     

     

     

     

    فصل دوم

     

     

     

    کلیات و مفاهیم

     

     

    ۲٫۱ تعریف اصل و تفاوت آن با مفاهیم مشابه و تقسیمات اصول

     

    در این بخش ابتدا به تعریف اصل پرداخته و بعد از شناخت مفهوم اصل به تقسیم بندی اصل به اصول عملیه و لفظیه و نگاهی اجمالی به مفهوم این دو اصل خواهیم داشت و در ادامه مجرای اصول عملیه را بیان می داریم.
    تعریف اصل
    در ارائه تعریفی از اصول عملیه با توجه به جایگاه اصل وگسترش معانی در طول تاریخ یک هزار ساله ی اصول فقه اسلامی مجال بحث و بررسی را توسعه داده و نخست ریشه یابی اصل را ضرورت می بخشد پس آغاز سخن در این بخش با تعریف اصل در لغت و اصطلاح است .

     

     

    اصل در لغت

     

    برای اصل در لغت عرب معانی مختلف و فراوانی یافت می شودکه بیشتر آن ها معانی، بیخ، بنیاد، ریشه، و پی بر می گردد.[۶] بسیاری از این معانی عینا به زبان و ادب پارسی نیز وارد شده است چنانکه در فرهنگ لغات فارسی اصل به معانی، خاستگاه، بنیاد، منشا، مبدا، سرچشمه، علت، اعتباردادن، سندیت یا رسمیت دادن، تصدیق کردن بکار رفته است.[۷] در قرآن کریم نیز اصل به معنای ریشه و بنیان و اساس مورد استناد قرار گرفته است. به عنوان مثال،در ایه «کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِی السَّماء«کلمه طیبه» (گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است.)[۸] همچنین در سوره صافات این معنای اصل مدنظر است و می فرماید « إِنَّهَا شَجَرَهٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ» زقوم درختی است که ریشه و اصل آن از جهنم خارج میشود.» که در این آیه ی شریفه نیز اصل به معنای ریشه و پایه بکار رفته است.[۹] اگرچه بیشترین معنا مطابق تحقیقات بدست آمده درمورد اصل، معنای پایه و ریشه است اما باید گفت که به صورت های مختلفی تعریف شده است: اصل به معنای بخشی از یک چیز است که سایر بخشها بر آن بنا شده است یا بواسطه آن پایدار میماند، معنا شده است «اصول جمع اصل و اصل در لغت چیزی است که شی دیگری بر آن مبتنی است مثل پدر که اصل فرزند است».[۱۰]در ابواب خاص فقهی نیز واژه ی اصل به تناسب موضوعات و مسائل گوناگون در معانی چندی بکار گرفته شده و متناسب با هر باب معنایی یافته ولی باید توجه کرد که عموم آن معانی به همان ریشه و بنیاد باز می گردد و عبارت است از: چیزی که چیزهایی بر آن بنا می شوند اما خود بر چیز دیگری بنا نشده است. فقه از معنای اصل در مباحث عمومی بیشتر در این معنا استفاده کرده است و اصل را در معنایی به کار برده است که فروع بر آن منطبق می شود.

     

     

    مفهوم اصل در اصطلاح

     

    «اصل در اصطلاح حکمی، است که برای شخص مردد و شاک، قانون گذاری شده و در آن هیچ گونه نظر بر واقع وجود ندارد و صرفا یک حکم ظاهری است و بخاطر اینکه آن شخص در شک و بلاتکلیفی باقی نماند.»[۱۱]در حقیقت اصل برای تشخیص وظیفه فعلی مکلف قرار داده شده است، یعنی اگر مکلف برای دست یابی به حکم واقعی و شرعی تلاش کند و نتواند حکم شرعی را بدست آورد برای رهایی از سرگردانی در مقام عمل برای او حکم ظاهری وضع می شود که به آن اصل گویند.
    از نتایج مطالعات و تحقیقات صورت گرفته می توان پی برد که اصل در اصطلاح فقها و اصولین در یکی از معانی پنج گانه زیر کاربرد دارد:
    ۱٫ «اصل به معنی دلیل یعنی کاشف و راهنمایی به چیزی، مثل اینکه برای اثبات حکمی می گویند اصل در این حکم کتاب، سنت یا اجماع یا عقل است.»[۱۲]
    ۲٫ اصل به معنای قاعده یعنی پایه ای که چیزی روی آن قرار گیرد که این به معنای لغوی نزدیکتر است به عنوان مثال قاعده «بُنِی الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَهِ »که اسلام بر ۵ قاعده بنا شده است[۱۳].
    ۳٫ «اصل در برابر فرع مثل (الخمر اصل النبیذ)یعنی حکم نبیذ از خمر گرفته شده است »[۱۴]
    ۴٫ اصل به معنای ظاهر (الاصل فی کلام الحقیقه) اصل در استعمال حقیقت است، یعنی در مقام تردید بین حمل کلام به معنی حقیقت یا مجازی اصل، اصل بر معنای حقیقی کلام است[۱۵].
    ۵٫ آنچه برای تشخیص وظایف مکلف قرار داده شده است مانند استصحاب، تخییر، برائت واحتیاط اگر مکلف برای دست یافتن به حکم واقعی تلاش کند و نتواندحکم شرعی را بدست آورد برای رهایی از بلاتکلیفی و سرگردانی در مقام عمل برای او حکم ظاهری وضع شده که به آن اصل می گویند[۱۶].
    تفاوت اصل با مفاهیم مشابه

     

     

    تفاوت اصل و اماره

     

    اماره عبارت است از: هر چیزی که متعلق خود را ثابت نماید، اما به درجه قطع و یقین نرسد؛ مانند خبر واحد، ظواهر، بنای عقلا و…، اما اصول عملیه اموری هستند که متعلق خود را اثبات نمی‌کنند، بلکه برای رفع تحیر و سرگردانی مکلف نسبت به حکم واقعی قرار داده شده‌اند، تا مکلف برای نجات از سرگردانی به آنها تمسک نماید؛ مانند استصحاب، احتیاط، تخییر و برائت. اماره در واقع استنباطی است که قانون گذار و قاضی از اوضاع و احوال و نشانه های مادی می کند. به طور کلی می توان تفاوت های اماره با اصل را در موارد زیر بیان کرد :

     

     

     

    در موضوع اصول، شک اخذ شده است، امّا در موضوع امارات شک اخذ نشده است، هر چند عمل به آن، در فرض شک و جهل به واقع صورت می‌گیرد.

     

    در امارات صرف نظر از حجیت آن‌ ها حیث کشف از واقع وجود دارد، بر خلاف اصول که غالبا چنین حیثیتی در آن‌ ها وجود ندارد.

     

    هنگام جعل حجیت برای امارات، صفت کشف و احراز آن از واقع مورد لحاظ قرار گرفته است، امّا در اصول، تنها تطبیق عمل بر طبق آن لحاظ شده است.[۱۷]

     

    امارات حاکم و مقدّم بر اصول هستند و با وجود اماره، موضوع اصل تعبّدا و یا وجدانا منتفی است، بنابراین، مرتبه اصل بعد از اماره است.[۱۸]

     

    «مثبتات اماره حجّت است؛ به این معنا که اثر شرعی مترتّب بر لازم عقلی یا عادی مؤدّای آن، به اماره ثابت می‌شود، بر خلاف اصل که مثبتات آن نزد اکثر اصولیان حجّت نیست و تنها مؤدّای خود اصل یا حکم شرعی که بدون واسطه عقلی یا عادی بر آن مترتّب می‌شود، بدان ثابت می‌گردد ».[۱۹]

     

    جایگاه و محل حجیت اماره: حال سؤالی که ممکن است در ذهن ما به وجود بیاید؛ این است که جایگاه اماره و ظرف حجیت آن کجا است و تا چه مقداری مورد اعتبار قرار گرفته؟ آیا فقط در ظرف زمانی به دست نیامدن علم به احکام، حجت شده و در صورت امکان تحصیل علم به واقع، نباید به سراغ اماره برویم، یا ظرف حجیت آن گسترده‌تر است و حتی در صورت امکان تحصیل علم به واقع نیز حجت و اعتبار شده است و می‌توانیم به اماره تمسک نماییم و به مؤدای آن عمل کنیم؟ به عبارت دقیق‌تر، آیا جایگاه اماره در فرض انسداد باب علم است یا حتی در فرض انفتاح باب علم نیز اماره حجت است؟ آنچه از اطلاق ادله اثبات حجیت امارات به دست می‌آید این است که اماره به نحو مطلق حجت شده است، بدون در نظر گرفتن شخص خاصی یا زمان خاصی، بنابراین جایگاه حجیت امارات، مطلق است حتی در زمان انفتاح باب علم نیز حجت هستند و مختص به زمان انسداد باب علم نیستند.[۲۰]

     

     

    تفاوت اصل و ظاهر

     

    ظاهر در لغت به معنای پیدا در مقابل نهان به کار می رود و یکی از اسماء الهی است. اما در اصطلاح حقوقی واژه ظاهر زمانی به کار برده می شود که در مقام مقایسه با باطن یا اصل قرار گیرد اعم از اینکه قابل استناد باشد یا نباشد.[۲۱]
    میرزای قمی در تعریف ظاهر بیان میکند:
    «الظاهر ما یوجب الظن بخلاف ما اقتضاه الاصل والاصل هو الحکم امنسحب عن دلیل سابق من قول او نقل قطعی او ظنی و عدوا منه الا ستصحاب».
    یعنی ظاهر به چیزی گفته می شود که پدیدآور گمان باشد، گمانی که بر خلاف اصل است و اصل در اینجا عبارت است از یک وضع حقوقی که قبلا بر آن اقامه شده است (قبلا به اثبات رسیده باشد)خواه نقل قطعی باشد و یا ظنی و استصحاب را از این قبیل شمرده اند[۲۲].
    مقصود از ظاهر که در اصطلاح فقهی ظاهر حال گفته می شود، آن شواهد، قرائن و اوضاع و احوالی است که برای شخص ایجاد گمان می کند، که در حد اطمینان نیست. ظاهر هرچند که گاهی از امارات قضایی به حساب می آید ولی از اماراتی نیست که در فقه حجیت آن از ناحیه شرع اثبات شده باشد اگر چنین بود در تعارض اصل ، همواره مقدم بر اصل بود.«الاصل دلیل حیث لا دلیل»[۲۳]در بحث ظواهر میتوان ظاهر را در یک تقسیم بندى به دو قسم تقسیم نمود : «- ۱ ظاهرى که در مبحث الفاظ مورد بحث قرار می گیرد و از مصادیق مسلم اما رات معتبره شرعی است. اصاله العموم ، اصاله الاطلاق ، اصاله الحقیقه و مانند آن از این قبیل اند و مراد از آن عبارت است از کلمه یا کلامى که معناى آن معلوم باشد و احتمال معناى دیگر هم داشته باشد و لی این احتمال ضعیف ومرجوح باشد و اصطلاحات مقابل آن عبارتند از نص، مجمل . آنچه اصولیین در مباحث الفاظ گفت همانند همه براى تعیین ظواهر کلمات یا جملات است. ظاهرى که در اثبات موضوعات و احکام مورد بحث قرار می گیرد و از قبیل ظاهر الفاظ نیست ؛ که در اصطلاح به آن ظاهر حال می گویند ،این قسم از ظاهر نیز بر دو قسم است، ظاهرى که دلیل شرعى و قانونى بر اعتبار و حجیت آن وجود دارد و دیگر ظاهرى که از قرائن و عرف و عادت و شیوع و غلبه و… فهمیده می شود و دلیل قاطعى بر حجیت آن وجود ندارد . ظاهرى که دلیل شرعى بر اعتبار و حجیت آن وجود دارد، مانند بینه و اقرار . به اتفاق علماء ظاهرى که مستند به ادله و امارات معتبره باشد در مقام تعارض اصل و ظاهر بر اصل مقدم میشود و اختلافى در آن نیست.»[۲۴]

     

     

    تقسیمات اصول

     

    همه ارباب علوم، مسائل علوم خود را به نحویی تقسیم‏بندی می‏کنند. مثلاً منطقیین مسائل منطق را به بخش تصورات و بخش تصدیقات، و یا حکماء الهی، حکمت الهی را به امور عامه و الهیات بالمعنی الاخص تقسیم نموده اند. اصولیون نیز در نخستین نگاه علم اصول را به دوگروه اصول لفظیه و اصول عملیه تقسیم کرده‏اند که ما در ادامه به برسی این اصول می پردازیم و ازآنجایی که مبحث اصول لفظیه از بحث ما خارج است به یک توضیح مختصر بسنده می کنیم.

     

     

    اصول لفظیه

     

    هرگاه لفظى را گوینده استعمال نمایدکه آن لفظ یک معنى حقیقى و اولیه داشته باشد و نیز داراى معانى دیگرى باشد که مجازى و ثانوى آن لفظ محسوب گردد، اگر شنونده در مقام استفاده مردد شود و نداند که مراد متکلم کدامین معناى لفظ است، آیا معناى اولیه یعنى همان معنایى که اصالتا براى آن وضع شده و معناى حقیقى آن لفظ محسوب مى گردد منظور نظر است؟ یا آنکه گوینده از لفظى که استعمال کرده معناى ثانوى و مجازى را منظور نموده است؟ در اینگونه مواقع اصولیین یک سلسله قواعدى تحت عنوان اصول لفظى مقرر داشته اند که شنونده با اجراى آن اصول، بر حسب مورد به مقتضاى آن عمل نموده و بدینوسیله از تردید بیرون می آید. پس با توجه به گفته فوق، اصول لفظیه را چنین باید تعریف کرد: اصول لفظیه اصولى هستند که براى اثبات مراد متکلم از لفظ بکار مى روند .
    مهمترین این اصول عبارتند از: اصل حقیقت، اصل عموم، اصل اطلاق، اصل عدم تقدیر و اصل ظهور .[۲۵]
    حال بحث این است که: ملاک اعتبار و حجیت اصول لفظیه که نمونه هاى آن ذکر شد، چیست؟
    ملاک اعتبار و حجیت اصول لفظیه، همانا بناء عقلاء است. به این ترتیب که مى دانیم خردمندان محاورت و مکالمات روز مره خویش را بر اساس چنین اصولى استوار کرده اند. آنان همیشه در گفتگوهاى خود بنا را بر آن قرار مى دهند که احتمال خلاف ظاهر لفظ را توجهى ننمایند. هم چنانکه احتمال این که شاید گوینده از آوردن قرینه غفلت نموده و یا خطا کرده باشد و یا کلام را از روى مزاح بر لب جارى نموده باشد، هیچگاه آنان را از استفاده و افاده باز نمى دارد و احتمال تخصیص و تقیید و تقدیر، موجب دست برداشتن آنان از ظواهر الفاظ نمى گردد.[۲۶]

     

     

    اصول عملیه

     

    اصول عملیه، اصطلاحى‌ در اصول‌ فقه‌، به‌ معنى‌ اصول‌ یا ضوابطى‌ که‌ در موارد بروز شک‌ در تعیین‌ حکم‌ شرعى‌، تکلیف‌ مکلف‌ را روشن‌ مى‌سازد و ملجأ نهایى‌ مکلفى‌ است‌ که‌ بر دلیل‌ و اماره‌ای‌ دست‌ نیافته‌ است‌. اصول‌ عملیه‌ در فقه‌ اسلامى‌ را مى‌توان‌ با «فرضهای‌ قانونى» در دانش‌ حقوق‌ متناظر دانست‌ که‌ اساس‌ آن‌ در نظامهای‌ گوناگون‌ حقوقى‌ دیده‌ مى‌شود و تفاوت‌ میان‌ مکاتب‌، در دامنه‌ و چگونگى‌ کاربرد آنهاست.‌ در اصول‌ متأخر امامیه‌، ۴ اصل‌، برائت‌، استصحاب‌، اشتغال‌ و تخییر اصول‌ عملیه‌ را تشکیل‌ مى‌دهد. در نگرش‌ تاریخى‌، دو اصل‌ نخست‌ از سابقه‌ای‌ دیرین‌ در فقه‌ اسلامى‌ برخوردارند، در حالى‌ که‌ شناختن‌ دو روش‌ اشتغال‌ و تخییر به‌ عنوان‌ مکمل‌ اصول‌ عملیه‌، امری‌ متأخر است‌. در مکاتب‌ گوناگون‌ اصولى‌ در طول‌ تاریخ‌، با وجود اختلاف‌ در بسیاری‌ شیوه‌ها، به‌ طور کلى‌ قلمرو کاربرد اصول‌ عملیه‌ محدود بوده‌، و تنها در اصول‌ متأخر امامى‌، گسترشى‌ بى‌سابقه‌ یافته‌ است‌.[۲۷]ودر تقسیات گوناگون دسته بندی شده است که ما در ادامه به بیان بعضی از این تقسیمات می پردازیم.

     

     

    اصل عملی عام و خاص

     

    در پى محور بندى نوینى که شیخ انصارى در مسائل اصول پدید آورد(اصول عملیه) نیز با ترتیبى منطقى و در بخشى جداگانه، در دانش اصول، جاى گرفت و در راستاى ایفاى نقشى برتر، به عنوان اهرم و ابزارى در خور و کارآمد در اجتهاد و استنباط احکام، پویایى یافت.
    وی چهار اصل: استصحاب، برائت، احتیاط و تخییر را از میان دیگر اصولى که کم و بیش مورد بحث و سخن اصولیان بود، ممتاز ساخت و سومین بخش اصول را، تنها به نمایاندن همین چهار اصل اختصاص داد[۲۸].
    سوال: چرا شیخ انصارى در میان اصول بسیارى که در عرصه ی فقه وجود دارد تنها چهار اصل را در اصول مورد توجه قرار داد؟پاسخ این پرسش، به برترى و تمایزى باز مى گردد که این چهار اصل در میان اصول برخوردارند. بى تردید، اصولى که در اجتهاد احکام به کار مى آیند بسیارند، اما از جهت کاربرد و نقشى که در اجتهاد دارند، متفاوتند.
    بعضى مانند (اصل طهارت) تنها به یک باب از فقه اختصاص دارند و پاره اى دیگر مانند (اصل صحت)گرچه بابهاى بیشترى را فرا می گیرند ولى باز به شبهات موضوعى محدود مى باشند. در این میان، تنها اصولى که در سراسر بابهاى فقه و همه موارد شبهه، اعم از شبهه موضوعى یا حکمى همواره فقیهان به آنها تمسک مى جویند همین چهار اصل: استصحاب، برائت، احتیاط و تخییر مى باشدکه به اصول عام معروف هستند. از این روى، امتیازى که این چهار اصل از جهت شمول و وسعت کاربرد دارا مى باشند باعث برترى و برجستگى این اصول بر سایر اصول اجتهادى شده است. [۲۹]
    نائینى در این خصوص اظهار مى دارد:
    «ان الاصول الجاریه فى مورد الشک وان کانت کثیره الاّ انّ الاصول التى تستعمل فى مقام الاستنباط وتکون جاریه فى تمام الأبواب منحصره بحکم الاستقراء فى الأربعه».[۳۰]
    اصولی که به هنگام شک در حکم شریعت به کار مى آیند، بسیارند اما اصولى که در مقام استنباط در تمام ابواب فقه به کار گرفته مى شوند براساس استقراء و تتبّع در موارد فقه، منحصر به چهار اصل است.
    پس با توجه به مباحث مطرح شده اصل عملی عام، اصلی است که در تمام ابواب فقه یعنی از کتاب طهارت تا دیات کاربرد دارد. ولی اصل عملی خاص در مقابل اصل عملی عام قرار دارد و به اصلی گفته می شود که در موارد و ابواب خاص فقه جاری می شود[۳۱] مانند اصالت طهارت که تنها درمورد طهارت و نجاست جاری می شود.

     

     

    اصل عقلی و اصل شرعی

     

    اصل عقلی، اصلی است که مجتهد بعد از جستجوی کامل و نا امید شدن از دست یابی به دلیل شرعی برای رهایی از شک در مرحله امتثال از راه حکم عقل به آن دست پیدا می کند مثل اصل تخییر اصل احتیاط عقلی و برائت عقلی. به بیان دیگر در جایی که دلیل حجیت اصل عملی، عقل باشد آن را اصل عقلی گویند[۳۲].

     

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:12:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      رابطه‌ی بین سبک‌های هویّت و تاب‌آوری با شادمانی در دانش‌آموزان استان گلستان- قسمت ۱۵ ...

    نتایج بررسی تفاوت‌های جنسیّتی اندک در ساختار هویّت، محتوا، فرایند رشدونمو و چارچوب نشان داد. تنها حوزه‌های نقش‌های جنسیّتی و خویشاوندی ممکن است اهمّیّت بیشتری برای زنان نسبت به مردان داشته باشد. نتایج حاصل از تحقیقات تجربی دریافتند وضعیّت هویّت به نسبت جنسیّت مرتبط خواهد بود با این‌که چطور روابط در فرایند شکل‌گیری هویّت استفاده می‌شود.
    ـ کوهن، فردریکسون، براون، میکلز و کنوی (۲۰۰۹) در تحقیقی با عنوان “شادکامی تمام‌نشدنی: احساسات مثبت رضایت از زندگی را به وسیله‌ی تاب‌آوری افزایش می‌دهد” به این نتایج رسیدند که احساسات مثبت هم در رضایت از زندگی و هم در تاب‌آوری افزایش می‌‌یابند. احساسات منفی اثرات ضعیف داشتند یا بی‌اثر بودند و تداخلی با احساسات مثبت نداشتند. هم‌چنین احساسات مثبت واسطه‌ای در ارتباط خطّ پایه و نهایت تاب‌آوری بودند در حالی‌که برای رضایت از زندگی این‌طور نبود. این نشان می‌دهد که این‌ها احساسات مثبت گذرا هستند و نه ارزیابی کلّی زندگی یک فرد که اتّصال بین شادی و نتایج مطلوب زندگی را نشان می‌دهد. تغییر در تاب‌آوری واسطه‌ی رابطه بین احساسات مثبت و افزایش رضایت از زندگی است که نشان می‌دهد مردم شاد بیشتر رضایت دارند نه صرفاّ به خاطر این‌که احساس بهتری دارند بلکه آن‌ ها منابع برای زندگی خوب را توسعه می‌دهند.
    ـ موسوی و روشن (۲۰۱۰) در پژوهشی با نام “بررسی جنبه‌های مختلف هویّت در میان دانشجویان دانشگاه تهران: نقش تفاوت‌های جنسیّتی” دریافتند که با توجّه به سه خرده‌ مقیاس سبک هویّت اطّلاعاتی، هنجاری و تعهّد گروه زنان سطح معناداری بیشتری در مقایسه با گروه مردان داشت. این در حالی است که گروه مردان سطح معناداری بالاتری در خرده مقیاس سردرگم / اجتنابی نشان داد. گروه زنان سطح معناداری بالایی در تمام خرده مقیاس‌های هویّت ملّی و مذهبی نشان داد. در مجموع این مطالعه نشان داد که تمام خرده مقیاس‌های دین‌داری، بهزیستی روانی، هویّت اطّلاعاتی، هنجاری و تعهّد، هویّت ملّی و مذهبی در دانشجویان زن در مقایسه با دانشجویان مرد بالاتر هستند در حالی‌که هویّت سردرگم/اجتنابی در دانشجویان مرد بالاتر بود.
    سوری و حسنی‌راد (۲۰۱۱) در تحقیق خود با نام “رابطه‌ی بین تاب‌آوری، خوش‌بینی و بهزیستی روانی در دانشجویان پزشکی” نشان دادند که تاب‌آوری قادر به پیش‌بینی بهزیستی روانی است و خوش‌بینی یک نقش میانجی کوچک در رابطه‌ی بین تاب‌آوری و بهزیستی روانی بازی می‌کند. نتایج نشان داد که بهزیستی روانی به وسیله‌ی ویژگی‌های فردی مثل تاب‌‌آوری و خوش‌بینی فردی بدون درنظرگرفتن این‌که درجه‌ی تاب‌آوری زن یا مرد می‌تواند تا حدّی برای بهزیستی روانی فراهم شود تحت تأثیر قرار می‌گیرد.
    ـ نارمی و همکاران (۱۹۹۷) نیز دریافتند که افسردگی، اعتمادبه‌نفس پایین و اضطراب با سبک هویّت سردرگم / اجتنابی و سبک هویّت اطّلاعاتی با نشانه‌های رضایتمندی، اعتمادبه‌نفس بالا و اضطراب پایین در ارتباط است.
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    ـ نتایج تحقیق وایت و همکاران (۱۹۹۸) نشان داد که افراد دارای سبک هویّتی اطّلاعاتی خوش‌بین‌تر بوده ، رضایت بیشتری از زندگی داشته و وابستگی متقابل کمتری دارند. به علاوه الگوهای رفتاری و نگرش آن‌ ها نشان‌دهنده‌ی اراده‌ی آینده‌مدار به منظور بررسی گزینه‌های سودمند بود.
    ـ نتایج پژوهش ولوراس و بوسما (۲۰۰۵) نشان داد که اجتناب از مواجهه با موضوعات مربوط به هویّت با شادکامی رابطه‌ی منفی دارد، در حالی‌که وقتی فرد یا افراد با موضوعات مربوط به هویّت مواجه می‌شوند، شیوه‌ی ترجیهی آنان در مواجهه با موضوعات هویّت با اهمّیّت به نظر نمی‌رسد.
    ـ هارتمن، ترنر، دایگل، اکسوم و کولن (۲۰۰۹) در پژوهشی با عنوان ” بررسی تفاوت‌های جنسیّتی در مفاهیم فاکتورهای محافظتی برای درک تاب‌آوری” نشان دادند اگرچه مردان و زنان به فاکتورهای محافظتی فردی مختلفی برای پرورش تاب‌آوری متّکی هستند اما تجمّع عوامل محافظتی به نظر می‌رسد کاملاً برای مردان و زنان در ارتقای تاب‌آوری مهم است.
    فصل سوّم
    روش پژوهش
    مقدّمه
    این بخش مهم‌ترین قسمت تحقیق است و حلقه‌ی ارتباطی بین ایجاد سؤال در ذهن و ارائه‌ پاسخ اوّلیّه می­باشد. در این فصل ابتدا در خصوص روش تحقیق توضیح داده می­ شود، سپس در مورد جامعه آماری تحقیق، حجم نمونه و روش نمونه‌گیری بحث می­ شود، و بعد در مورد روش و ابزار جمع‌ آوری داده ­ها توضیح داده خواهد شد. مبحث بعدی حصول اطمینان از روایی و پایایی ابزار جمع­آوری داده ­ها و نحوه‌ی نمره‌گذاری پرسش‌نامه‌ها است و در انتها روش تجزیه و تحلیل داده ­های تحقیق بیان می­گردد.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     


    روش تحقیق

    تحقیق حاضر با توجّه به این‌که رابطه‌ی بین سبک‌های هویّت و تاب‌آوری با شادمانی را بررسی می‌کند از نظر هدف کاربردی، از نظر موقعیّت میدانی و توصیفی از نوع همبستگی است.
    تحقیقات کاربردی تحقیقاتی هستند که نظریّه­ها، قانونمندیها، اصول و فنونی که در تحقیقات پایه تدوین می­شوند را برای حلّ مسائل اجرایی و واقعی به کار می­گیرند. این نوع تحقیقات بیشتر بر مؤثّرترین اقدام تأکید دارند و علّت‌ها را کمتر مورد توجّه قرار می­دهند، این تأکید بیشتر به واسطه‌ی آن است که تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد عملی دانش هدایت می­ شود (خاکی،۱۳۸۷). تحقیق همبستگی نیز به تحقیقی گفته می‌شود که در آن روابط بین دو یا چند متغیّر کمّی با بهره گرفتن از ضریب همبستگی توصیف، کشف و تعیین می‌شوند. در تحقیق همبستگی اثر متغیّرها مطالعه نمی‌شود و متغیّرها نیز دست‌کاری نمی‌شوند (حسن‌زاده، ۱۳۹۱).
    هدف اصلی این تحقیق تعیین میزان همبستگی بین سبک‌های هویّت و تاب‌آوری با شادمانی است تا مشخّص شود آیا رابطه­‌ای بین دو یا چند متغیّر کمّی وجود دارد و اگر این رابطه وجود دارد اندازه و حدّ آن چقدر است؟

     

     


    جامعه‌ی آماری

    جامعه‌ی آماری تحقیق حاضر کلّیه‌ی دانش‌آموزان دختر و پسر ۱۵ تا ۱۷ ساله‌ی ثبت‌نام شده در دبیرستان‌های استان گلستان در سال تحصیلی ۹۳ ـ ۹۲ هستند که طبق آمار مندرج در اداره‌ی کلّ آموزش و پرورش استان گلستان برابر با ۵۹۳۶۲ نفر هستند.

     

     


    حجم نمونه و روش نمونه‌گیری

    حجم نمونه‌ی تحقیق بر اساس جدول کرجسی و مورگان ۳۸۱ نفر از دانش‌آموزان اوّل تا سوّم دبیرستان‌های استان گلستان هست که از این تعداد ۱۷۸ نفر دختر و ۲۰۳ نفر پسر هستند و ۳۶۸ نفر به پرسش‌نامه‌ها پاسخ دادند. روش نمونه‌گیری تصادفی از نوع خوشه‌ای مرحله ای است. در نمونه‌گیری خوشه‌ای واحد نمونه‌گیری فرد نیست، بلکه واحد نمونه‌گیری گروهی از افراد یا خوشه‌ای از افراد است. در این روش محقّق در مراحل مختلف انتخاب خوشه یا گروه نمونه بر حسب نیاز می‌تواند از نمونه‌گیری تصادفی ساده، و اگر بخواهد نسبت افراد نمونه برابر با افراد جامعه باشد، از نمونه‌گیری طبقه‌ای استفاده کند (حسن‌زاده، ۱۳۹۱).

     

     


    روش و ابزار گردآوری داده‌ها

    برای جمع‌ آوری داده‌ها از سه پرسش‌نامه‌ی سبک‌های هویّت برزونسکی، مقیاس تاب‌آوری‌ کانر و دیویدسون و مقیاس شادکامی آکسفورد استفاده شده است.
    پرسش‌نامه‌ی سبک هویّت برزونسکی: به منظور ارزیابی جهت‌گیری هویّت افراد توسّط برزونسکی در سال ۱۹۸۹ ساخته شد و در سال ۱۹۹۲ مورد تجدیدنظر قرار گرفت. این آزمون یک ابزار خودگزارشی ۴۰ عبارتی است که از ۴ زیرمقیاس تشکیل یافته است که ۳ تا از آن‌ ها شامل سبک‌های هویّت و چهارمین زیرمقیاس مربوط به تعهّد است.
    زیرمقیاس‌های پرسشنامه‌ی سبک هویّت عبارتند از:
    الف ـ زیرمقیاس جهت‌گیری اطّلاعاتی که دارای ۱۱ عبارت است. ب ـ زیرمقیاس جهت‌گیری هنجاری که شامل ۹ عبارت است. ج ـ زیرمقیاس جهت‌گیری سردرگم/اجتنابی که دارای ۱۰ عبارت است. د ـ زیرمقیاس تعهّد که این مقیاس هم از ۱۰ عبارت تشکیل شده است.
    شیوه‌ی نمره‌گذاری: برای به‌دست‌آوردن نمره‌ی هر زیر مقیاس باید امتیاز مربوط به همه‌ی عبارات زیرمقیاس موردنظر را با هم جمع کرد.
    عبارات مربوط به هر زیرمقیاس:
    الف ـ زیرمقیاس جهت‌گیری اطّلاعاتی: ۲، ۵، ۶، ۱۶، ۱۸، ۲۵، ۲۶، ۳۰، ۳۳، ۳۵، ۳۷٫
    ب ـ زیرمقیاس جهت‌گیری هنجاری: ۴، ۱۰، ۱۹، ۲۱، ۲۳، ۲۸، ۳۲، ۳۴، ۴۰٫
    ج ـ زیرمقیاس جهت‌گیری سردرگم/اجتنابی: ۳، ۸، ۱۳، ۱۷، ۲۴، ۲۷، ۲۹، ۳۱، ۳۶، ۳۸٫
    د ـ زیرمقیاس تعهّد: ۱، ۷، ۹، ۱۱، ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۲۰، ۲۲، ۳۹٫
    عبارات ۹، ۱۱، ۱۴، ۲۰ به صورت معکوس نمره‌گذاری می‌شوند.
    نحوه‌ی نمره‌گذاری در جدول (۱ ـ ۳) نشان داده شده است.
    جدول (۱ ـ ۳): نمره‌گذاری گویه‌های پرسش‌نامه سبک‌های هویّت برزونسکی

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:12:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی نقش آموزش های فنی و حرفه ای وکشاورزی در توسعه خود اشتغالی از دیدگاه هنرجویان و هنرآموزان استان سمنان- قسمت ۱۵ ...

    ۴- افزایش پدیده های آسیب شناختی از قبیل فقر،ضد فرهنگ و اغتشاش های اجتماعی و بی ثباتی سیاسی(زاهدی مازندرانی؛ ۱۳۸۳).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    به نظر محقق برای یافتن راه حل هایی برای معضل بیکاری باید سراغ بخش دولتی و خصوصی با هم رفت. بسیاری از دولت ها دردنیا نقش عمده و مستقیمی در تشکیل سرمایه و توسعه اقتصادی داشته اند. با این همه، نقش دولت ها تنها تجهیز منابع برای سرمایه گذاری های مستقیم نیست بلکه از آن مهم تر این است که دولت ها باید محیط اجتماعی و اقتصادی مناسب را جهت جذب سرمایه گذاری های زیر ساختی هم چون راه ها، آب، برق، شبکه مخابرات، … فراهم آورند.به موازات این امر دولت ها باید به فضا سازی برای توسعه اقتصادی مبادرت نمایند. این زمینه سازی ابعاد گوناگونی مانند مالی، مالیاتی،پولی و بانکی و… دارد. و همچنین زمینه جذب فعالیت های بخش خصوصی با تشکیل کسب و کار کوچک[۶۱] و یا شرکت های کوچک متوسط فرصت برای اشتغال جوانان فراهم گردد(عظیمی، ۱۳۸۲).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    وجود نیروی کار مستعد و ماهر، مزیت مهمی است که اقتصاد ایران در حال حاضر از آن برخوردار است. بنابراین در شرایط خاص، مهم ترین مسئله آن است که فضای لازم برای سرمایه گذاری به وجود آید و تسهیلاتی برای نیروهای خلاق و خود اشتغال و کارآفرین فراهم شود.
    به هر حال می توان بیان داشت که نرخ پایین رشد اقتصادی، رشد بالا و جوان بودن جمعیت، عدم توجه کافی و راهبرد هدف مند اشتغال زایی، ناهماهنگی و عدم تطابق مناسب بین نظام آموزشی و نیازهای اقتصادی، تمایل به استفاده از فناوری های سرمایه بر، عدم جذب سرمایه داخلی و خارجی در امور تولیدی و خروج سرمایه های مادی و غیر مادی از کشور، غیر واقعی بودن قیمت عوامل تولید اعم از کار و سرمایه، از جمله موانع عمده استفاده مطلوب از نیروی کار کشورهای در حال توسعه است(. خزائی، فاقد تاریخ، شماره ۱۳۲-۱۳۱،به نقل ازشعبانعلی فمی و همکاران، ۱۳۸۶).
    (۲۰-۲) تعریف بیکاری و انواع بیکاری
    در یک تعریف عمومی، بیکار به شخصی اطلاق می شود که در سن اشتغال است و جویای کار اما کاری متناسب با توانایی های خود که حداقل دستمزد مورد انتظارش را تامین نماید، نمی یابد.
    در تعریف بیکار و تعیین مصداق های آن و هم چنین سن اشتغال بین کارشناسان اختلاف نظر وجود دارد، به ویژه آن که این موضوع جهانی است. البته کلیت تعریف مخدوش نمی شود. به موجب این تعریف، دختران و زنانی که به هر دلیل جویای کار نیستند، بیکار شناخته نمی شوند.هم چنین، افراد منتسب به خانواده ها پولدار که دنبال کار نیستند نیز« بیکار» تلقی نمی شوند که البته این از نظر اقتصادی پذیرفتنی نیست(نشریه اطلاعات سیاسی- اقتصادی، ۱۳۸۰،به نقل از احمد پور داریانی و همکاران، ۱۳۸۷).
    در یک تعریف تقریباً جامع، بیکار به فردی اطلاق شده است که یا دارای شغل و کاری منظم نیست، یا کارش با تخصص و مهارتش در جهت تولیدات جامعه هم خوانی ندارد، یا حرفه و کارش متناسب با شایستگی و علاقه اش نیست و یا به کاری اشتغال دارد که اگر به نحوی درست از آن بکشد، اثر نامطلوبی برای رشته یا حرفه نخواهد داشت.بنابراین، همه کسانی را که به نحوی در تعریف فوق می گنجند، می توان جز وخیل بیکاران به شمار آورد. هر چند ممکن است در مورد بعضی از آنان اصطلاح شاغل را به کار برد ولی در اصل عنوان بیکار در مورد آنها بیشتر صادق است.
    (۱-۲۰-۲)انواع بیکاری:
    بیکاری از دیدگاه های مختلف تقسیم بندی شده است. از یک دیدگاه بیکاری به سه نوع طبیعی، آشکار (ساختاری) و پنهان قابل دسته بندی است.بیکاری طبیعی که معمولاً جزو بیکاری به معنای خاص آن به شمار نمی آید در تمام کشورها وجود دارد و خود به دو دسته ضمنی یا اصطکاکی تقسیم می شود. هر شخص بیکار در شرایط وجود کار به مدت زمانی نیاز دارد تا شغل جدیدی پیدا کند، این نوع بیکاری را طبیعی می گویند. اما بیکاری ساختاری با تغییر ترکیب تقاضای کل اقتصاد و در نتیجه تغییر در بازار به وجود می آید، زیرا کسانی بیکار می شوند که به دلیل نداشتن مهارت های لازم نمی توانند بسرعت شعلی پیدا کنند و باید مدتی را صرف آموزش و آمادگی برای تصدی شغل های خالی کنند.از یک دیدگاه، بیکاری آشکار یا ساختاری به دو دسته فصلی و دوره ای تقسیم می گردد.بیکاری فصلی با کاهش منظم و قابل پیش بینی فعالیت های اقتصادی نظیر کشاورزی(سنتی) و ساختمانی که در فصول خاصی از سال صورت می گیرد، به وجود می آید.ولی بیکاری دوره ای با کاهش نامنظم و غیر قابل پیش بینی فعالیت های اقتصادی ایجاد می شود(بهشتی،۸۳).
    بنقل ازخزائی در بیکاری پنهان؛ فرد به ظاهر شاغل بوده ولی اگر از کار برکنارمی شود هیچ تاثیر منفی در تولید ایجاد نمی شود یعنی کسی که ارزش افزوده او صفر باشد را می توان بیکار پنهان یا شاغل کاذب نامید.
    (۲-۲۰-۲)تعریف اشتغال و انواع آن
    در مورد اشتغال تعاریف متعددی از دیدگاه های مختلف( اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مدیریتی) ارائه شده است، اما همه آن ها به مفهوم «به کار گیری نیروی متخصص کار در مشاغل تخصصی و سازگار نمودن شرایط متخصصان با پست های تخصصی مورد لزوم سازمان های اجتماعی» اشاره دارد. از یک دیدگاه، اشتغال به معنای به کارگیری عوامل تولید با به کارگیری ظرفیت های موجود است.
    تعریفی که دانشمندان مدیریت از دیدگاه مدیریتی برای اشتغال ارائه داده اند عبارت است از:
    « بکار گیری منطقی نیروهای متخصص و کارآمد در مشاغل تخصصی و تطبیق آن ها با پست های تخصصی، به نحوی که نیل به اهداف سازمانی را برای ما امکان پذیر سازد»(. قلی پور، ۱۳۸۰).
    بنابراین اشتغال به معنی مشغول کار شدن و یا انجام فعالیتی توسط نیروی کار یا عوامل تولید است. به طور کلی بکارگیری عوامل تولید را اشتغال می گویند. اشتغال نیز خود به دو دسته اشتغال واقعی واشتغال ناخالص تقسیم می شود. اشتغال واقعی بیانگر وضعیتی است که اگر فردی ۸ ساعت مشغول کار باشد، بازدهی او دقیقاً معادل ۸ ساعت است و اشتغال ناخالص همان بیکاری پنهان می باشد( اکپرپور، ۱۳۸۰).
    از دیدگاه دیگری اشتغال به دو دسته کامل و ناقص تقسیم می شود:
    الف) اشتغال کامل: به ساز و کارهایی گفته می شود که موجب به کار گیری همه عوامل تولید می گردد.
    ب) اشتغال ناقص: به وضعیتی گفته می شود که بعضی از عوامل تولید به کار گرفته می شود، که البته این امر طبیعی به نظر می رسد وازاین دوبه آن وضعیت “بیکاری طبیعی” می گویند ( قلی پور، ۱۳۸۰).
    (۲۱-۲)انواع خود اشتغالی:
    خود اشتغالی دامنه وسیعی از فعالیت ها را در بر می گیرد. برخی از کسب و کارهای خود اشتغالی به صورت شرکتی اداره می شوند و برخی از آنها فاقد ساختار شرکتی هستند. هر یک از این دو دسته با چالش های متفاوتی روبرو هستند. در کشورهایی که دولت، خود اشتغالی شرکتی[۶۲] را بیشتر حمایت می کند، به طور طبیعی این شکل اشتغال افزایش می یابد.
    اشکال کسب و کارهای خود اشتغالی عبارتند از :
    (۱-۲۱-۲) کسب و کار مستقل[۶۳]
    در این نوع کسب و کار ، اکثر افرادی که یک کسب وکار را ایجاد می کنند، مایل هستند برای خود کار کنند. آن ها منابع مالی لازم را تامین ، هزینه ها را پرداخت و درآمد ها را متعلق به خود می سازند.
    (۲-۲۱-۲) شراکت و سهام گذاری[۶۴]
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    گاهی چند دوست و همکار یک کسب و کار را به صورت اشتراکی قرار می دهند. آن ها براساس سهم خود در تصمیم گیری ها، هزینه ها و درآمد ها شریک می شوند.
    (۳-۲۱-۲) شرکت با مسئولیت محدود[۶۵]
    یکی از راه های اداره یک کسب و کار، ایجاد شرکت با مسئولیت محدود است. در این شیوه خود اشتغالی، فرد باید از مقررات تاسیس و راه اندازی شرکت های با مسئولیت محدود که در هر کشور، خاص خودش است، تبعیت نماید.
    (۴-۲۱-۲) فرانشیز[۶۶]
    در این شیوه، بسیاری از سازمان ها تجاری مانند رستوران ها، دیگران را تشویق می کنند تا در راستای توسعه برنامه های تجاری خود در فعالیت شان شریک شوند. افراد دیگر که ممکن است شعبه هایی از این کسب و کار را در سایر مناطق راه اندازی کنند، بر اساس نیاز خود تجهیزات، مواد خام و یا صرفاً عنوان شرکت اصلی را طبق توافق خریداری و با بهره گرفتن از آن فعالیت جدید را شروع می کنند. در واقع در این شیوه امتیاز و اجازه فعالیت یک کسب و کار جا افتاده از طرف صاحب اصلی آن طبق شرایطی به سایر علاقمندان خود اشتغالی واگذار می شود.
    (۵-۲۱-۲) کسب و کار انتقالی یا اجاره ای [۶۷]
    در این شکل از کسب و کار، سازمان ها و شرکت های بزرگ، فضایی را به واحدهای کسب و کار کوچک انتقال یا اجاره داده و برخی خدمات را نیز در اختیارآن ها قرار می دهند. نمونه ای
    از این نوع کسب وکار ها را می توان در دستگاه های دولتی مشاهده کرد. برای مثال اجاره بوفه در مراکز دانشگاهی نمونه ای از این کسب و کار است(هریس[۶۸]،۲۰۰۵).
    رشد پایدار موسسات اقتصادی برای مهیا کردن موقعیت استخدام یا فرصت اشتغال ضروری است. خود اشتغالی در زمینه های گوناگون قابل گسترش است. از این رو سازمان جهانی کار در حیطه کارآفرین سعی در شکل گرفتن مشاغل پایدار و مناسب در کلیه موسسات اقتصادی دارد. این سازمان هم چنین بر تشویق تشکیل موسسات کوچک اقتصادی و ارتقای موسسات اقتصادی کوچک تر در بخش های غیر دولتی به ویژه تشکل های تعاونی تاکید می کند چرا که این موسسات توان خلق شغل های جدید در سراسر دنیا را دارند. سازمان جهانی کار برنامه های حمایت از موسسات اقتصادی کوچک را جزو برنامه های اولویت دار خود مطرح و به این ترتیب به تقویت اشتغال در موسسات اقتصادی کوچک تاکید می کند این برنامه با هدف گسترش فرصت های شغلی در موسسات کوچک و یا خیلی کوچک اقتصادی، از طریق حمایت از برنامه هایی که هدف آن ها ارائه خدمات حمایتی از طریق ایجاد محیطی قانون مند است، وارد مرحله اجرایی می شود.
    یکی از این عرصه ها واحد های کسب و کار کوچک صنعتی است. صنایع کوچک عبارت از صنایعی است که دارای خط تولید بوده، از فرایند مهندسی در تولید استفاده کرده و حداکثر نیروی انسانی شاغل در این واحد ها معمولا ۴۹ نفر باشد. براساس این تعریف بیش از ۵/۹۶% از واحدهای صنعتی موجود در کشور ما جز صنایع کوچک محسوب می شوند. به عبارت بهترساختار صنعت ما، متشکل از واحد های صنعتی کوچک است(طا لبی، ۱۳۸۱).
    توسعه خود اشتغالی دربخش صنایع باید با توجه به ملاحظات صورت گیرد. برای مثال هم اکنون حدود۴۰ درصد جمعیت کشور در روستاها ساکن هستند این در حالی است که آنان امکانات مناسب و کافی برای استفاده از نیروی کار خود ندارند و به همین دلیل هر ساله تعداد زیادی از جوانان برای پیدا کردن کار، راهی شهر های بزرگ می شوند و به رغم استعداد و توانایی فکری و ذهنی بسیار بالایی که دارند، جذب مشاغل کاذب می شوند. اکثر روستائیان اذعان دارند که روستا ها به جز کار کشارزی و دامپروری هیچ زمینه دیگری برای اشتغال وجود ندارد، تا اگر جوانی به این حرفه علاقه نداشت یا امکان فعالیت در این زمینه ها برای او فراهم نبود، بتواند به کار دیگری بپردازد. از طرف دیگر کار کشاورزی با توجه به محدود بودن زمین کشاورزی و کمبود آب برای همه مقرون به صرفه نیست و نمیتواند چرخ زندگی دو سه خانوار را بچرخاند. به همین دلیل بیشتر جوانان روستایی برای فراراز بیکاری راهی شهرها می شوند(نشریه ابرار، ۱۳۷۸).
    برای رفع این معضل نیز ایجاد و توسعه صنایع کوچک می تواند راه حل مناسبی باشد تا با ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی و نیز شبکه توزیع کارآمد، موجب تقویت فعالیت ها درروستا ها باشد. در همین راستا توجه به صنایع کوچک اگر چه یک راهکار مناسب به شمار می رود، اما این نکته نیز حائز اهمیت است که اولاً صنایع کوچک به ویژه نباید به بخش کشاورزی لطمه وارد کند،دوم اینکه باعث انگیزه اینگونه سرمایه گذاری ها تاحد امکان تقویت شود تا بتوان به رفع معضل بیکاری هرچه بیشترامیدواربود(نشریه ابرار، ۱۳۷۸).
    حال باید به بهبود وضع عادلانه کاردرموسسات اقتصادی کوچک و ایجاد اطمینان برای مهیا نمودن بستر خط فکرتساوی حقوق زن و مرد در موسسات اقتصادی کوچک توجه خاصی نموده است. به علاوه طی این برنامه سعی بر گسترش شبکه ارتباطی با معرفی موسسات اقتصادی کوچک، به منظور ایجاد اطمینان درکار آفرینان موسسات کوچک[۶۹] از طریق توجه به توان تاثیر گذاری آنان در روند تصمیم گیری درمباحث سیاسی و اقتصادی شده است .
    طبق نظریه اقتصاددانان کشور های جهان سوم جهت توسعه پایدار باید با صننایع کوچک شروع کرده و سپس با توجه به روز کردن فناوری این صنایع ، به سمت صنایع بزرگ حرکت نمایند. از این نظر نقش دولت برای جهت دهی صنایع کوچک با بسیج نیروهای جوان و دانش آموخته در زمینه های فنی و مهندسی و کشاورزی حائز اهمیت می باشد(رحمتی، ۱۳۸۲) .
    (۶-۲۱-۲)جهانگردی:
    یکی دیگر از زمینه هایی که ظرفیت های خود اشتغالی در آن وجود دارد جهانگردی است. جهانگردی صنعتی است که همیشه اشتغال را با خود به همراه دارد و یک صنعت اشتغالزا محسوب می شود، چون فعالیت هایی مانند مراکز تفریحی، هتل داری، هواپیمایی، صنایع دستی و … از طریق توسعه صنعت جهانگردی رونق می گیرند(خرم نیک و طیب طاهری، ۱۳۸۲).
    (۲۲-۲)ویژگی های شاغل معمولی وخوداشتغا ل:
    (۱-۲۲-۲)ویژگی های شاغل معمولی
    برای تفکیک اشتغال و خود اشتغالی باید به معیارهای خاصی توجه شود. یکی از این معیارها ویژگی فرد شاغل است. یک شاغل معمولی¹ویژگی های زیر را دارد :
    ا. تحت کنترل فرد دیگری فعالیت های خود را در زمان،مکان وشریط مشخص انجام می دهد .
    ۲. فقط عرضه کننده نیروی کار است و سایر منابع مورد نیاز شغل توسط دیگری تامین می شوند .
    ۳. یک حقوق یا دستمزد ساعتی،هفتگی یا ماهانه مشخص دریافت می کند .
    ۴. نمی تواند کار واگذار شده به خود را به دیگری واگذار کند یا برای انجام مسئولیت های خود با دیگری قرار داد منعقد کند .
    ۵٫مسئولیتی برای تهیه تجهیزات وامکانات شغلی ندارد،مگر درموارد خاصی که شاغل ممکن است ابزار ساده ای راخود برای انجام کار تامین کند.این تامین جزئی وسایل وتجهیزات کار،تاثیری برجایگاه شغلی وی ندارد.
    ۶٫ مسئولیتی درقبال سرمایه گذاری و مدیریت واحد کسب وکار ندارد .
    ۷٫ مدت زمان کار وی تعیین شده و مشخص است .
    ۸٫ برای یک فرد یا واحد کسب کار فعالیت می کند .
    ۹٫ در شرایط اضافه کاری از مزایای آن مانند دستمزد بیشتر بهرمند می شود .
    ۱۰٫هزینه های مسافرت یا ماموریت های کاری بر عهده او نیست .
    ۱۱٫هر چه که تخصص او بیشتر می شود از استقلال وآزادی عمل بیشتری برخوردار می شود و جایگاه شغلی اش ارتقاء پیدا می کند .
    ۱۲٫ گاهی ممکن است درحین اشتغال معمولی درتامین مالی بخشی ازفعالیت های شرکت سهیم شود.
    (۲-۲۲-۲)ویژگی های خوداشتغا ل:
    ۱ . مالک واحد کسب وکار است ؛
    ۲ . در معرض خطر پذیری مالی شرکت یا واحد کسب وکار است وهزینه های ناشی از سوء مدیریت را متقبل ومتحمل می شود؛
    ۳ . مسئولیت سرمایه گذاری ومدیریت واح کسب وکار بر عهده وی است؛
    ۴ . از مزایای ناشی از مدیریت مناسب و مطلوب به طور مستقیم بهره مند می شود؛
    ۵ . برفعالیت ها کنترل مستقیم دارد وزمان، مکان و چگونگی انجام کارها را خود تعین می کند؛
    ۶ . در بکار گیری افراد دیگر برای انجام کار آزاد و مختا راست ؛
    ۷ . مسئول اصلی تامین منابع ، تجهیزات و ماشین های مورد نیاز برای کسب و کار است ؛
    ۸ . در بیمه کردن واحد کسب و کار یا خودش ، آزاد ومختار است ؛
    ۹ . خودش در خصوص تعداد ساعت کاری مورد نیاز برای انجام فعالیت ها در واحد کسب و کار تصمیم می گیرد یا به عبارت دیگر ساعت کاری و کار او انعطاف پذیر است؛
    ۱۰ . یک فرد خود اشتغال در واحد کسب وکار خود می تواند شاغل معمولی یک شرکت دیگر نیز باشد ؛
    ۱۱ . در قبال پرداخت مالیات و عوارض واحد کسب و کار مسئولیت دارد(دت‏[۷۰]،۲۰۰۴) .
    (۲۳-۲)رنسانس خود اشتغالی
    خود اشتغالی بعنوان یکی از رویکرد های اشتغال زایی نتنها در کشور های توسعه نیافته در قالب کارگاه های خانوادگی و کوچک انفرادی موثر بوده است،بلکه امروزه با توسعه فناوری اطلایات وارتباطات در کشورهای توسعه یافته نیز رو به گسترش است(پاکدامن،۱۳۸۰).
    البته از دیرباز نیز خود اشتغالی یکی از منابع اساسی توسعه اشتغال در بسیاری از کشور ها محسوب و مورد توجه بوده است .به عنوان مثال در برخی از کشورها مانند آلمان و کانادا رشد خوداشتغالی درسالهای اخیر بیشتر از سایر انواع اشتغال بوده است.
    به طور کلی در اتحادیه اروپا ۱۵درصد شاغلان را افراد خود اشتغال تشکیل می دهند که با توجه به سیاست های این اتحادیه ، انتظار افزایش این رقم وجود دارد .در این اتحادیه فرد خود اشتغال کسی است که با دیگران قرارداد شغلی ندارد وبا انجام یک فعالیت اقتصادی برای خودش در آمد کسب می کند.از سوی دیگر خوداشتغالی یک منبع مهم کار آفرینی ورشد واحد های کسب وکار کوچک[۷۱] است و می تواند تضمین کننده رشد اشتغال در دراز مدت باشد([۷۲]OECD،۱۹۹۸). کشور ما نیز می تواند به جای روش های سنتی وتکیه بر درآمد های نفتی وحتی افزایش بی رویه کارگران وکارکنان کارخانجات تحت پوشش دولت ،فرهنگ وشیوه های خود اشتغالی را آموزش وترویج دهد. در صورت تدوین واجرای کامل طرح های خود اشتغالی ،می توان انتظار داشت که درصد قابل توجهی از افراد بیکار ؛بویژه روستائیان، بجای مهاجرت به شهرهای بزرگ وتن دادن به شغل های کاذب، باایجاد کارگاه های صنایع دستی وکشاورزی در روستا ها، جذب مشاغل مولد گردند. درشهرها نیزافراد دارای تخصص های حرفه ای وحتی دانش آموختگان دانشگاه ها می توانند از تحصیلات پیش بینی شده برای راه اندازی مشاغل خصوصی استفاده کنند(پاکدامن،۱۳۸۰).
    رنسانس خوداشتغالی بدلایل زیر ایجاد و رو به گسترش است :
    وجود بازار محصول ونیروی کارغیر قابل انعطاف حاکم وافزایش مالیات ها تحول در سازمان های تولیدی وصنعتی که بر منبع یابی بیرونی وفعایت های غیر متمرکزتاکید دارد .انعطاف پذیری ،سرعت و پاسخ گویی بالای شبکه ها وشهرک ها وخوشه های کسب کارهای کوچک وخود اشتغال نسبت به نیازهای مردم در مقایسه با شرکت های سنتی تمرکزسیاست های اشتغال زایی بسیاری از کشورها بر خوداشتغالی برای رهایی از کمند بیکاری تناسب خود اشتغالی با نیازها وشرایط اقشارخاص جامعه یعنی جوانان وزنان (OECD،۲۰۰۰).
    (۲۴-۲)فرهنگ خوداشتغالی
    یکی از عوامل زمینه ساز گسترش خوداشتغالی در کشور،فرهنگ حاکم بر جامعه است .فرهنگی که برای افراد خوداشتغال ارزش قائل است وافراد بیشتری را برای کارآفرینی تشویق می کند. ممکن است در برخی کشورها فرهنگ عمومی خانواده گی مشوق خوداشتغالی نباشد. دراین کشورها دولت باید زمینه کسترش فرهنگ خود اشتغالی را فراهم وبا سازکار متفاوت ازآن حمایت کند.رسانه های ملی می توانند نقش بسیار مهمی در این رابطه ایفا نمایند .ازسوی دیگر اقدام به خوداشتغالی در افراد و تشویق این موضوع،بشدت تحت تاثیر تربیت معلمان ومربیان افراد است. بنابراین توجه به کارآفرینی خوداشتغالی در مدارس و دانشگاه ها وگنجاندن دروسی در این زمینه در برنامه تحصیلی مراکز آموزشی مذکور می تواند بستر مناسبی را فراهم سازد(هیسریچ‏ وپطرس[۷۳]، ۲۰۰۲) .

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:12:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تاريخ حديث و انديشه‌های حديثی در بحرين- قسمت 35 ...

    . البحرین فی صدر الاسلام، ص 168 ـ 169؛ «بحرین»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی. ↑
    . الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 202؛ تاریخ اسلام، ذهبی، ج 5، ص 49؛ تاریخ ابن خلدون، ج 3، ص 146؛ الخوارج والشیعة، ص 59 ـ 60؛ الملل والنحل، شهرستانی، ج 1، ص 123. ↑
    . تاریخ خلیفه بن خیاط، ص 205؛ تاریخ الطبری، ج 5، ص 20؛ الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 206؛ تاریخ ابن خلدون، ج 3، ص 147. ↑
    . الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 362؛ تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 273؛ الاعلام، زرکلی، ج 4، ص 76؛ الخوارج والشیعة، ص 62؛ خزانة الأدب، ج 4، ص 50؛ الروض المعطار فی خبر الاقطار، ص 82. ↑
    . تاریخ الطبری، ج 7، ص 542 ـ 543؛ تاریخ ابن خلدون، ج 4، ص 20؛ تاریخ الإسلام، ج 20، ص 22. ↑
    . تاریخ الطبری، ج 7، ص 543؛ تاریخ ابن خلدون، ج 3، ص 281؛ التنبیه والإشراف، ص 319؛ الکامل فی التاریخ، ج 7، ص 205؛ تاریخ اسلام، ج 20، ص 34؛ الوافی بالوفیات، ج 21، ص 268؛ البدایة والنهایه، ج 11، ص 50 و 51؛ الکنی والألقاب، ج 2، ص 402. ↑
    . منسوب به جَنّابه یا همان بندرِ گناوه در استان بوشهرِ ایران. ر.ک: آثار البلاد واخبار العباد، ص 234؛ معجم البلدان، ج 2، ص 165؛ مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنة والبقاع، ج 1، ص 348. ↑
    . التنبیه والإشراف (چاپ دخویه)، ص 395. ↑
    . تاریخ الطبری، ج 8، ص 196؛ الکاملی فی التاریخ، ج 7، ص 493؛ الانساب، سمعانی، ج 4، ص 529؛ وفیات الاعیان، ج 2، ص 147؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج 21، ص 27؛ البدایة والنهایة، ج 11، ص 92؛ تاریخ ابن خلدون، ج 3، ص 350؛ الروض المعطار فی خبر الأقطار، ص 176؛ المسالک والممالک، بکری، ج 1، ص 377؛ معجم البلدان، ج 2، ص 166؛ النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهره، ج 3، ص 119 ـ 120؛ مسالک الممالک، اصطخری، (چاپ لیدن)، ص 149؛ «ابو سعید جَنّابی»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی. ↑
    . تاریخ الطبری، ج 8، ص 256؛ التنبیه والأشراف (چاپ بیروت)، ص 328؛ الکامل فی التاریخ، ج 8، ص 83؛ وفیات الاعیان، ج 4، ص 336؛ تاریخ الاسلام، ج 23، ص 10؛ الوافی بالوفیات، ج 11، ص 287. ↑
    . «ابو طاهر جنّابی» دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جنابی، ابوطاهر، دانشنامۀ جهان اسلام. ↑
    . تاریخ ابن خلدون، ج 4، ص 117. ↑
    . «بحرین»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی؛ «بحرین (2)»، دانشنامۀ جهان اسلام. ↑
    . سفرنامۀ ناصر خسرو، ص 147 ـ 150. ↑
    . منسوب به ناحیهای در بحرین. ر.ک: برگزیدۀ مشترک یاقوت حموی، ص 135؛ مراصد الاطلاع علی اسماء والامکنة والبقاع، ج 2، ص 979؛ معجم البلدان، ج 4، ص 180. ↑
    . شیرازنامه، ص 127؛ تاریخ گزیده، ص 506؛ تاریخ وصاف، ص 179. ↑
    . تاریخ جهانآرا، ص 191. ↑
    . الفوائد، ابن ماجد، ص 423. ↑
    . «احساء» دایرة المعارف بزرگ اسلامی؛ اعلام هجر، ج 1، ص 98 ـ 99. ↑
    . ر.ک: فتح الباری، ج 8، ص 67؛ شرح مسند ابی حنیفه، قاری، ص 446؛ معجم قبائل العرب، ج 2، ص 727؛ تاریخ ابن خلدون، ج 2، ص 301؛ مکاتیب الائمة، ج 3، ص 197. ↑
    . عمدة القاری، ج 1، ص 309؛ شرح مسلم، نووی، ج 1، ص 181؛ سبل الهدی و الرشاد، شامی، ج 6، ص 372. ↑
    . الاصابة، ج 3، ص 330. ↑
    . مسند احمد، ج 1، ص 228؛ صحیح مسلم، ج 1، ص 35؛ السنن الکبری، بیهقی، ج 6، ص 294؛ مسند أبی داود الطیالسی، ص359؛ المصنف، ابن أبی شیبة، ج 7، ص 208؛ السنن الکبری، نسایی، ج 3، ص 431؛ صحیح ابن حبان، ج 1، ص 396؛ المعجم الکبیر، ج 12، ص 172؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج 4، ص 88. ↑
    . صحیح البخاری، ج 1، ص 30. >↑
    . ر.ک: الرعایة فی علم الدرایة، ص 339؛ جامع المقال، ص 175، نهایة الدرایة، ص 341؛ مقباس الهدایة، ج 3، ص 300 ـ 301؛ معجم مصطلحات الرجال والدرایة، ص 87. ↑
    . اینکه بعضی نویسندگان و تاریخپژوهان بحرین، در تاریخ محدثین و صحابۀ بحرین، تنها لفظ «بحرانی» را جستجو نمودهاند و عدۀ کمی را معرفی کردهاند، خالی از دقت است. ر.ک: علماء البحرین دروس وعِبر. ↑
    . ر.ک: الخراج وصناعة الکتابة، ص 278؛ البحرین فی صدر الاسلام، ص 53. ↑
    . تاریخ ابن خلدون، ج 2، ق 1، ص 300؛ معجم قبائل العرب، ج 2، ص 726. ↑
    . أسد الغابة، ج 1، ص 260؛ الإصابة، ج 1، ص 216، الإستیعاب هامش الأصابة، ج 1، ص 247؛ الحلبیة، ج 3، ص 249؛ دحلان هامش الحلبیة، ج 3، ص 16، شرح المواهب، ج 4، ص 15؛ الطبقات، ج 1، ص 60، جمهرة النسب، ص 585، جمهرة أنساب العرب، ص 296؛ ابن أبی الحدید، ج 18، ص 55. ↑
    . أسد الغابة، ج 1، ص 96، الإصابة، ج 1، ص 51 و ج 2، ص 177 و ج 3 ص 460؛ الاستیعاب، ج 3، ص 461؛ شرح المواهب، ج 4، ص 15؛ الطبقات، ج 5، ص 406 و ج 1، ص 61؛ جمهرة النسب، ص 586؛ جمهرة أنساب العرب، ص 296؛ فتح الباری، ج 1، ص 21. ↑
    . أسد الغابة، ج 3، ص 11؛ الاصابة، ج 2، ص 176 و 178؛ الاستیعاب، ج 2، ص 200؛ شرح المواهب، ج 4، ص 15؛ الطبقات، ج 5، ص 409، فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . الاصابة، ج 3، ص 406؛ أسد الغابة، ج 4، ص 351؛ شرح المواهب، ج 1، ص 15؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . الاصابة، ج 3، ص 15 و ج 2، ص 176؛ شرح المواهب، ج 4، ص 15؛ الطبقات، ج 5، ص 410؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . الاصابة، ج 1، ص 281؛ شرح المواهب، ج 4، ص 15؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . الاصابة، ج 1، ص 286. ↑
    . شرح المواهب، ج 4، ص 15؛ الاصابة، ج 2، ص 178 و 450؛ أسد الغابة، ج 3، ص 358؛ الطبقات، ج 5، ص 410؛ جمهرة أنساب العرب: ص 297؛ جمهرة النسب: ص 590؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . الغابة، ج 4، ص 344. ↑
    . الاصابة، ج 2، ص 178. ↑
    . الاصابة، ج 1، ص 275 و ج 2، ص 178؛ شرح المواهب، ج 4، ص 15؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . الإصابة، ج 2، ص 176 و 488؛ شرح المواهب، ج 4، ص 15؛ الطبقات، ج 5، ص 412؛ عقبة بن حروة وفتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . شرح المواهب، ج 4، ص 15؛ الاصابة، ج 3، ص 261؛ أسد الغابة، ج 4، ص 228؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . شرح المواهب، ج 4، ص 15؛ الاصابة، ج 1، ص 254؛ الاستیعاب هامش الاصابة، ج 1، ص 245؛ أسد الغابة، ج 1، ص 311 و فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . شرح المواهب، ج 4، ص 15؛ الاصابة، ج 1، ص 256؛ أسد الغابة، ج 1، ص 313؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . شرح المواهب، ج 4، ص 15؛ الاصابة، ج 1، ص 515؛ أسد الغابة، ج 2، ص 175؛ الاستیعاب، ج 1، ص 533؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . أسد الغابة، ج 2، ص 192؛ شرح المواهب، ج 4، ص 15؛ الطبقات، ج 5، ص 410؛ الإصابة، ج 1، ص 110؛ الطبقات، 7 /ق 62:1 و فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . الإصابة، ج 3، ص 424 و ج 2، ص 177؛ الاستیعاب، ج 3، ص 514؛ أسد الغابة، ج 4، ص 372؛ شرح المواهب، ج 4، ص 17؛ الطبقات، ج 5، ص 412؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . شرح المواهب، ج 4، ص 17؛ الإصابة، ج 3، ص 421؛ أسد الغابة، ج 4، ص 367؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . الإصابة، ج 1، ص 211؛ شرح المواهب، ج 4، ص 17؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . الإصابة، ج 2، ص 177 (الطبقات 412:5: جاریة بن جابر). ↑
    <
    li id=”footnote-280″>. الإصابة، ج 1، ص 428 و ج 2، ص 176؛ شرح المواهب، ج 4، ص 17؛ الطبقات، ج 5، ص 412؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑

    . شرح المواهب، ج 4، ص 15؛ الإصابة، ج 2، ص 177؛ الطبقات، ج 5، ص 410؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . الإصابة، ج 2، ص 178. ↑
    . المواهب، ج 4، ص 17؛ الإصابة، ج 3، ص 609 و ج 2، ص 177؛ الطبقات، ج 5، ص 412؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . الإصابة، ج 3، ص 610؛ الطبقات، ج 5، ص 412. ↑
    . الإصابة 217:1 وقال ذکره ابن مندة جویریة العصری فأظنه هو، شرح المواهب 17:4؛ فتح الباری 121:1. ↑
    . الإصابة، ج 2، ص 177؛ الطبقات، ج 5، ص 411 (شهاب بن المتروک واسم المتروک عباد… ابن عصر من عبد القیس وکان فی الوفد). ↑
    . شرح المواهب، ج 4، ص 17؛ الإصابة، ج 3، ص 579؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . أسد الغابة، ج 5، ص 183؛ الطبقات 7 / ق 64:1؛ فتح الباری، ج 1، ص 121. ↑
    . الطبقات، ج 5، ص 410؛ جمهرة انساب العرب، ص 297. ↑
    . الطبقات، ج 5، ص 410؛ الإصابة، ج 3، ص 366؛ أسد الغابة، ج 4، ص 304؛ جمهرة النسب: ص 589. ↑
    . الطبقات، ج 5، ص 410؛ أسد الغابة، ج 1، ص 37 (وهو متحد مع أبان المحاربی من بنی لکیز)؛ الإصابة، ج 1، ص 15؛ الاستیعاب، ج 1، ص 77؛ الطبقات 7 / ق 62:1. ↑
    . الطبقات، ج 5، ص 410 (وفی أسد الغابة، ج 1، ص 258: جابر بن عبید العبدی)؛ الإصابة، ج 1، ص 213؛ الطبقات 7 / ق 62:1. ↑
    . الطبقات، ج 5، ص 411. ↑
    . همان. ↑
    . الطبقات، ج 5، ص 412. ↑
    . همان. ↑
    . الاصابة، ج 6، ص 169. ↑
    . الطبقات الکبری، ج 1، ص 315 و ج 5، ص 558. ↑
    . نصب الرایة لأحادیث الهدایة، ج 6، ص 561. ↑
    . السیرة الحلبیة، ج 3، ص 284؛ السیرة النبویة، ج 2، ص 198؛ نصب الرایة، ج 6، ص 561؛ مکاتیب الرسول؛ زاد المعاد، ج 3، ص 61. ↑
    . معافر، قبلیهای است در یمن که پارچهها و لباس معافری به آن منسوب است. ر.ک: معجم البلدان، ج 5، ص 153. ↑
    . الخراج، ابویوسف، ص 131؛ اسد الغابة، ج 4، ص 417؛ مکاتیب الرسول، ج 2، ص 659. ↑
    . متن این نامه در مصادر مختلف با هم اختلاف زیادی دارد. ر.ک: نصب الرایة، ج 6، ص 562؛ عیون الأثر، ج 2، ص 333؛ السیرة الحلبیة، ج 3، ص 300؛ مکاتیب الرسول، ج 2، ص 649؛ اعیان الشیعة، ج 1، ص 245. ↑
    . فتوح البلدان، ص 85؛ معجم البلدان، ج 1، ص 348. ↑
    . الطبقات الکبری، ج 1، ص 275. ↑
    . الطبقات الکبری، ج 1، ص 275؛ مکاتیب الرسول، ج 2، ص 336. ↑

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:12:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم