کودکان و نوجوانان(به مثابه تصمیم گیرندگان آینده جامعه).
فرهنگ(شامل نگرش، رفتار، و ارزش های معنوی).
آموزش(فرایندهای توانمندسازی و….).
امنیت(اجتماعی، غذایی و….).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
مشارکت(در تصمیمگیری، اجرا، نظارت، و منافع).
همگی این عناصر در شکل گیری توسعه پایدار و استمرار آن نقش اساسی دارند(سازمان حفاظت محیط زیست، ۱۳۸۱).
عکس مرتبط با محیط زیست
کارآفرینی
به طورکلی کارآفرینی از ابتدای خلقت بشر و همراه با او تمام شئون مختلف زندگی انسان حضور داشته و مبنای تمامی تحولات و پیشرفت های بشری بوده است و لذا، تعریف های زیاد و متنوعی از آن شده است. نگاهی گذرا به سیر تاریخی مفهوم و حوزه کارآفرینی نشان می دهد که کارآفرینی ابتدا در حوزه موسیقی مطرح بود و در فرهنگ لغت آکسفورد، «رئیس مدرسه» یا«مدیر موسسه ملی موسیقی» تعریف شده است، یعنی کسی که سرگرمی های موسیقیایی را تدراک می بیند. سپس در سال ۱۹۳۳ کارآفرینی وارد حوزه جدید و وسیع تر«کسب وکار» شد و کارآفرین کسی قلمداد گشت که موسس بنگاه اقتصادی باشد. به دنبال آن شومپیتر(اقتصاددان) حوزه را وسیع تر دید و گفت«کارآفرین می تواند در استخدام سازمان دیگری قرار گیرد»، به عبارتی دیگر، کارآفرینی سازمانی را به حوزه قبلی اضافه کرد. این گسترش تدریجی در حوزه فعالیت های کارآفرینانه اساسا به دلیل روش استقرایی بوده که مورد استفاده قرار گرفته است، به عبارت دیگر، چناچه با روش قیاسی، کارآفرینی تعریف می شد، زودتر به نتیجه نهایی و تعریف جامع و مانع می رسیدند(صمدآقایی، ۱۳۸۲: ۳).
عکس مرتبط با اقتصاد
در نتیجه مفهوم و ماهیت اصلی اصلی کارآفرینی هنوز شناخته شده نیست و نمی توان تعریف استاندارد و جامع و مانعی از آن به دست داد. مک کلند(اقتصاددان) مشکل تعریف کارآفرینی و اختلاف نظر ها در این باره را ناشی از مغشوش شدن نقش ها و موقعیت ها می داند. بنابراین واژه «کارآفرینی» واژه ای است نو که کلمه اش نمی توان به مفهوم واقعی آن دست یافت. این واژهentrepreneurship به کار می رود و در اصل، از زبان فرانسه به زبان های دیگر راه یافته است(مردیث، ۱۳۷۱). به عبارت دیگر، هنوز در فارسی معادل دقیقی برای انتقال مفهوم نداریم و اغلب واژه «کارآفرینی» شنونده ناآشنا به آن را به اشتباه می اندازد(صمدآقایی، ۱۳۸۲: ۱۰). به همین دلیل تعاریفی که تاکنون از کارآفرینی ارائه شده است هرکدام برحسب دیدگاه، مکتب نظریه ای، زمان، مکان و فضای خود به جنبه هایی از آن اشاره دارد. بنابراین، مطالعات انجام گرفته درباره کارآفرینی نشان می دهد که افراد کارآفرین دارای صفات و مشخصه های عمومی و خاصی هستند که نقش آنان را از سایرین متمایز می سازد، از قبیل نتیجه گرا، نیاز به کامیابی، ایستادگی، پشتکار، اراده، سخت کوشی، شوق، انرژی بالا، پیشقدمی، مردم داری، انتقادپذیری، نوآوری، ابتکار، انعطاف پذیری، خطرپذیری، حساب شده، منفعت شناسی و خود اشتغالی.
بنابراین با این مقدمه می توان گفت کارآفرین کسی است که فرصت و ارائه یک محصول، خدمت، روش و سیاست جدید برای یک مشکل قدیمی می یابد و می خواهد پیامد اندیشه، محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند(Tropman, 1989: 10).
به عبارتی دیگر، کارآفرین شخصی است که بهترین و آخرین موقعیت اقتصادی و تجاری را کشف می کند و روش استفاده از این فرصتها را می داند. این فرد معمولا دارای استعداد، خلاقیت، ابتکار، سازماندهی و مدیریت در سطح بالایی است(صابر، ۱۳۸۱: ۱۴). در نتیجه، کارآفرین کسی است که با آینده نگری خاص، دارای قدرت تجزیه و تحلیل محیطی بالاست و با پند گرفتن از گذشته براساس میزان دانش و با شخصیتی تحول پذیر از قدرت خطرپذیری، نوآوری و خلاقیت بالایی برخوردار است. چنین ویژیگی هایی در کارآفرین او را به کشف و شناسایی فرصت های بالقوه و بالفعل محیط وادار می کند تا با بهره گیری شایسته، عقلانی و اقتصادی از منابع موجود و با رعایت حقوق انسانی، مکانی و فضایی، کسب و کار جدید ایجاد و منفعت شخصی و جمعی را دنبال کند.
بر این اساس، در برنامه کارآفرینی، موضوعات سه گانه خاصی با عنوان توسعه اقتصاد محلی مطرح می شود: نخست، پرورش این آگاهی در اذهان مردم که اقتصاد محلی متعلق به خود آنهاست و آنان مشارکت کنندگان در آن اقتصادند، دوم، تجزیه و تحلیل نظام مند راه هایی که به مدد آنها می توان اقتصادهای محلی را تقویت کرد و سوم، توسعه ساختارهای نهادی اقتصاد محلی است(رابرتسون، ۱۳۸۷: ۱۹۷) .
بنابراین در یک نگاه جامع به توسعه اقتصادی، کارآفرینی موجب اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع درآمدها و بهره برداری مناسب از منابع و غیره می شود. به همین دلیل، دستور کار جهانی، توسعه کارآفرینی را اصول کلیدی سیاست های اشتغال موفق می داند(سازمان بین المللی کار، ۱۳۸۳: ۲۱۴).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
مفهوم واژه کارآفرین
واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی entrepreneurship به معنای«متعهد شدن» نشات گرفته است. بنابر تعریف واژه نامه دانشگاهی وبستر: کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند. واژه کارآفرینی دیر زمانی پیش از آنکه مفهوم کلی کارآفرینی به زبان امروزی پدید آید، در زبان فرانسه ابداع شد.
سیرتحول و تطور مفهوم کارآفرینی
اگر بخواهیم به سیرتحول و تطور مفهوم کارآفرینی در طول تاریخ بپردازیم، می توان بیان نمود که این واژه در طول تاریخ همراه با تحو ل شیوه های تولید و ارزش های اجتماعی، دگرگون شده است. بنابراین مفهوم و ایده کارآفرینی، مفهومی جدید و متعلق به عصر حاضر نمی باشد. پنج دوره دگرگونی در مفهوم کارآفرینی به قرار زیر است:
دورۀ اول قرن های ۱۵ و ۱۶ میلادی
اولین تعریف کارآفرینی در این دوره ارائه شده است . این دوره همزمان با دوره قدرتمندی ملاکین و حکومت های فئودالی در اروپا است. کارآفرین کسی است که مسئولیت اجرای پروژه های بزرگ را برعهده می گیرد و البته در این راه مخا طره ای را نمی پذیرد. زیرا عمدتاً منابع توسط حکومت محلی تأمین می شود و او صرفاً مدیریت می کند.
دوره دوم(قرن ۱۷ میلادی)
در این دوره، همزمان با شروع انقلاب صنعتی، بعد جدیدی به کارآفرینی اضافه شد و آن پذیرش مخاطره توسط کار آفرین است. کارآفرینی در این دوره شامل بازرگانان، صنعتگران و دیگر مالکان خصوصی می باشد.
دوره سوم(قرن های ۱۸و ۱۹ و اوایل قرن بیستم میلادی)
در این دوره تمایز کارآفرینان از دیگر بازیگران صحنه اقتصادی بوجود آمد. در این دوره ابتدا کارآفرین از تأمین کننده سرمایه متمایز می گردد. یعنی کسی که مخاطره می کند با کسی که سرمایه را تأمین می کند، متفاوت است. همچنین در این دوره میان کارآفرین و مدیر کسب و کار نیز تفاوت گزارده می شود. کسی که سود حاصل از سرمایه را پرداخت می کند. با شخصی که سود حاصل از توانمندی های مدیریتی را دریافت می کند، تفاوت دارد.
دورۀ چهارم(دهه های میانی قرن بیستم میلادی)
در این دوره مفهوم نوآوری به یک جز ء اصلی از تعریف کارآفرینی تبدیل می شود. مفهوم نوآوری می تواند شامل دو چیز از خلق محصولی جدید تا ایجاد یک نظام توزیع نوین یا حتی ایجاد یک ساختار سازمانی جدید برای انجام این کار ها باشد. اضافه شدن این مفهوم به خاطر افزایش رضایت در بازار محصولات و تلاش در استفاده از نوآوری برای ایجاد مزیت رقابتی در کسب و کارهای موجود و بقای آنها بود(سعیدی، ۱۳۸۸).
دوران معاصر(از ۱۹۸۰ تاکنون: رویکرد چندجانبه)
در این دوره همزمان با موج جدید ایجاد کسب وکارهای کوچک و رشد اقتصادی و شناخته شدن کارآفرینی به عنوان تسریع کننده این سازوکار توجه زیادی به این رشته جلب شد. تا این زمان کارآفرینی فقط از دیدگاه محققان اقتصادی مورد بررسی قرار می گرفت، ولی در این دوره توجه جامعه شناسان و روان شناسان نیز به این رشته معطوف گردید. عمده ترین توجه محققان بر شناخت ویژگی های کارآفرینان و علل حرکت فردی به سوی کارآفرینی است(همتی، ۱۳۸۸: ۴۷)
ابعاد کارآفرینی
ابعاد کارآفرینی از ۵ عامل تشکیل شده است:
خلق یک چیز نو
شرکت دادن منابع انسانی خلاق و سایر منابع مرتبط با آن در کارآفرینی.
پذیرش ریسک در راه کسب موفقیت بازرگانی.
داشتن هدف کسب و کار به عنوان یک عنوان همیشگی
نوآوری در مقابل تغییرات آزار دهنده(همان، ۱۹).
ویژگی های شخصیت کارآفرینان
مصمم
جستجوگر
ریسک پذیر
دارای روحیه نیاز به موفقیت
داشتن انگیزه استقلال طلبی
برخوردار بودن از قدرت خود کنترلی و پرهیز از پراکندگی ذهنی.
بربار و تحمل پذیر در مقابل، کامیابی ها.
شیفته کار، عشق به کار داشتن.
برخورداری از مقبولیت اجتماعی و برخورداری از شخصیت جامعه پذیر بودن(همان،۲۰).
ویژگی های کارآفرینان
چناچه گفته شد کارآفرینان طیف متنوعی را شامل می شوند که این موضوع موجب شده صاحب نظران و محققین کارآفرینی ویژگی های مختلفی برای کارآفرینان تعریف نمایند که در زیر به مهمترین آنها اشاره می شود:
نوآوری
خلاقیت
مخاطره پذیری
اعتماد به نفس
دانش فنی