فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱) مقدمه
امروزه وابستگی به مواد در میان فراگیرترین بحران های اجتماعی و سلامتی قرار گرفته و موج تخریب کننده آن بر کلیه زمینه های اجتماعی،
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، روانی و تربیتی اثر گذاشته است.اعتیاد بعد از بحران هسته ای، جمعیت و محیط زیست چهارمین بحران بشریت است که میلیون ها نفر را به صورت مستقیم در جهان گرفتار کرده است. در ایران نیز اعتیاد در سال های اخیر روند روبه رشدی داشته است. اعتیاد در عصر حاضر پس از فقر و بیکاری سومین آسیب اجتماعی ایران است.
عکس مرتبط با محیط زیست
اعتیاد از واژه لاتین addictus به معانی ترک کردن، علاقمند بودن به چیزی یا کسی، اختصاص دادن به، تسلیم شدن آمده است (کامنسکی، ۲۰۰۴ ).
مسئله اعتیاد امری است که از دیرباز گریبان گیر بشر بوده و به صورت های گوناگون وجود داشته است و به همین جهت مردم بیشتر جوامع با آن کم و بیش آشنایی دارند. اعتیاد به مواد مخدر گرچه از قدیم وجود داشته ولی این مسئله چهره خود را در قرن اخیر به صورت مشخص تر و در سطح بسیار وسیع تری نمایان ساخته است. سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۰۸ (به نقل از برون-میلر[۱]، ۲۰۰۹) گزارش کرده که استفاده از مواد مخدر روان گردان به طور قابل ملاحظه ای تهدیدی جدی برای سلامت اجتماع و بافت اقتصادی خانواده ها، جوامع و ملت هاست. اعتیاد به مواد مخدر امروزه یکی از معضلات اساسی زندگی بشری به شمار می رود. افزایش مواد مخدر طی قرن گذشته، نگرانی روز افزونی را برای جوامع در پی داشته است. در دهه های اخیر، جهان با آمار تکان دهنده ای از شیوع این پدیده در سطح جامعه و خصوصا در میان جمعیت جوان و نوجوان مواجه بوده است (ملازاده، و عاشورایی، ۱۳۸۸). طی یک قرن گذشته بطور جدی بر پیشگیری و کنترل مواد مخدر تاکید شده است و این اقدام همچنان ادامه دارد، این امر به نوبه خود بیانگر عمق مسئله اعتیاد و مواد مخدر در جهان است. مسئله زمانی حائز اهمیت بیشتر می شود که بدانیم ایران از موقعیت ژئوپلیتکی خاص (مثل هم مرزی با افغانستان و همسایه های غربی به عنوان کانال ورود مواد به اروپا) برخوردار است.
اعتیاد به مواد مخدر
دانشمندان رشته های گوناگون علمی در توجیه علل پدیده اعتیاد نظرها و دیدگاه های مختلفی دارند، مثلا دانشمندان علوم اجتماعی و جامعه شناسان در توجیه علل اعتیاد بیشتر به عوامل محیطی-اجتماعی و فرهنگی مانند:فقر، بیسوادی، بیکاری و … توجه دارند. دانشمندان علوم زیست شناسی و فیزیولوژیست ها در توجیه علل اعتیاد به عوامل بدنی و زیستی و گیرنده های موجود در مغز انسان بیشتر توجه می کنند.
در مورد مسئله اعتیاد دانشمندان روانشناسی نیز نظریه های گوناگونی دارند. با توجه به اینکه در طبقه بندی های اختلالات روانی، اعتیاد به مواد مخدر نیز جزء اختلالات روانی محسوب گردیده و نظریه های متفاوتی در مورد اعتیاد ابراز گردیده است. در مورد علل اختلالات روانی و شیوه های درمان آن ها در مشاوره و رواندرمانی دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. یکی از این دیدگاه های مشاوره و روان درمانی که در مورد بیشتر اختلالات روانی و نیز اعتیاد نظریه هایی را ارائه نموده است، نظریه عقلانی-عاطفی[۲] آلبرت الیس[۳]می باشد. الیس معتقد است که توسل به باور های غیر منطقی به اضطراب و ناراحتی روانی منجر می شود، در نگرش و برداشت های خویش شدیدا بر اجبار، الزام، و وظیفه تاکید دارد و خود را بی نهایت به واقع امر خاصی مقید می کند. بنابراین اگر فرد خود را از این قید ها برهاند به احتمال قوی جهت سلامت نقش و رشد شخصیت حرکت خواهد کرد (امین خوئی، ۱۳۷۷ ).
الیس (۱۹۹۵) در مورد مشکلات رفتاری و روانی معتقد است که بسیاری از ناراحتی های مردم و زندگی عاطفی نامنظم آنها ریشه در انواع عقاید غیر منطقی و غیر واقعی در مورد خود و جهان پیرامون آنها دارد. از نظر او مشکلات روانی نتیجه شناخت های نادرست افراد است چرا که عواطف محصول شناخت است و پیامد های فراوانی که از تفکرات غیر منطقی ناشی می شوند علل اساسی مهمترین اختلال های هیجانی به شمار می روند.
از آنجا که اعتیاد بعنوان یکی از اختلالات روانی در طبقه بندی های اختلالات روانی مطرح است و نیز به خاطر آنکه معمولا در افراد معتاد مکانیزم های روانی مورد استفاده مرضی و نابهنجار است (احمدوند، ۱۳۷۴)، در این پژوهش تلاش در جهت بررسی عوامل و مکانیزم های روانشناختی و عاطفی و شیوه استفاده از آنها توسط معتادان می باشیم چون تحقیقات چندی نشانگر آن است که در افراد معتاد استفاده از این مکانیزم ها هم به صورت طبیعی صورت نمی گیرد، یعنی اینکه یک فرد معتاد از باورهای غیر منطقی بیشتری برخوردار است (خدیوی، ۱۳۸۵).
یافته های هایرش[۴]و همکاران (۲۰۰۳) نشان می دهد افرادی که باورهای غیر منطقی دارند اضطراب و عملکرد اجتماعی ضعیفی دارند. از نظر الیس (۲۰۰۱) ما گرایش نیرومندی داریم به اینکه با درونی کردن عقاید خودشکن، خود را از لحاظ هیجانی ناراحت کنیم و به همین دلیل است که دستیابی به سلامت روان و حفظ کردن آن واقعا دشوار است. مطالعات نشان می دهند که باورهای منطقی و غیر منطقی عملکرد ادراکی فرد را متاثر می کنند. ادراک افرادی با باورهای منطقی در مقایسه با افرادی با باورهای غیر منطقی اثربخش تر و کاربردی تر است (بوند، دریدن و بریسکو[۵]، ۱۹۹۹،مک اینس[۶]، ۲۰۰۴)
بررسی ها متعدد ارتباط بین نگرش مثبت به مواد و مصرف آن را به تایید رسانده اند. برای مثال پژوهش های (هاکینز، کاتالانو و مایلر[۷] نشان داده که میان شروع مصرف مواد و نگرش ها و باورهای نوجوان درباره مواد ارتباط وجود دارد. به واقع نگرش های مثبت درباره مصرف مواد تسهیل کننده زمان شروع مصرف مواد هستند.
انواع باورهای غیر منطقی که منجر به اختلالات عاطفی می گردند عبارتند از:
باور ضرورت تاثیر و حمایت از جانب دیگران[۸]
باور انتظار بیش از حد از خود[۹]
باور تمایل به سرزنش[۱۰]
باور واکنش به ناکامی[۱۱]
باور بی مسئولیتی عاطفی[۱۲]
باور نگرانی بیش از اندازه توام با اضطراب[۱۳]
باور اجتناب از مشکلات[۱۴]
باور وابستگی به دیگران[۱۵]
باور درماندگی نسبت به تغییر[۱۶]
باور کمال گرایی[۱۷]
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:56:00 ق.ظ ]