۲-۱-۱ پایاننامهها
نوری، مریم، (۱۳۸۹). «بررسی تطبیقی داستان رستم و سهراب با کوهولین ویلیام باتلر[۵]»، کارشناسی ارشد، دانشگاه لرستان.
داستان رستم و سهراب، اثر فردوسی، یکی از بهترین نمونههای داستانهای حماسی غمانگیز است، که در ادبیات بیشتر ملتها، داستانهایی شبیه به آن دیده میشود. یکی از آنها « نمایشنامه کوهولین» اثر ویلیام باتلر است. مضمون این دو داستان در مورد دو پهلوان است که با دستان خود، ندانسته فرزندان خویش را میکشند. در این پایاننامه نویسنده به بررسی تطبیقی این دو اثر پرداخته است.
کمری، مرتضی (۱۳۹۲). «بررسی تطبیقی حکایات گلستان با حکایات کنتربری[۶] از جهت ساختار و محتوا»، کارشناسی ارشد، دانشگاه بوعلی سینا.
در این پایاننامه به بررسی ادبیات تطبیقی و تاریخچه آن در ایران و جهان، زندگینامه، آثار مورد مقایسه، ویژگی سبکی، زمانه زندگی و جایگاه ادبی، طنز، تلمیح، ایجاز و اطناب، و آموزههای تعلیمی دو شاعر پرداخته شده است. در این مقایسه، طی گزینش و تشریح برخی از ویژگیهای محتوایی و ساختاری مانند طنز، تلمیح، ایجاز و اطناب که در گستره آثار سعدی و چاسر[۷] کاربرد فراوان داشته است؛ چنین نتیجهگیری شده است که در آثار این دو نویسنده، شباهتهای معنایی و محتوایی قابل توجهی وجود دارد.
طبق گزارشهای به دست آمده از مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران تاکنون پایاننامه مستقلی در مورد بررسی تطبیقی داستان شیخ صنعان و فاوست گوته به نگارش درنیامده است؛ اما در چندین پایاننامه بهطور مستقل به این دو اثر و یا بررسی تطبیقی آنها با آثاری دیگر پرداخته شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
نصیری جوزانی، مجید، (۱۳۸۶). «بررسی موردی برصیصای عابد سعدی و فاوست گوته»؛ دکتری، دانشگاه تربیت مدرس.
افسانه برصیصا روایت سعدی در مجالس، افسانه دکتر فاستوس[۸] از افسانههای عامیانه آغاز سبز فایل اروپا و نمایشنامه فاوست سروده گوته، هر سه، با مسائل عام سرشت و سرنوشت بشر از جمله مسأله خیر و شر، طاعت و گناه و سعادت و شقاوت سر و کار دارند. هم آن دو افسانه عامیانه و هم این نمایشنامه آکادمیک از عامترین ایماژها، نشانهها و نمادهای فرهنگ بشری همچون خدا، شیطان، بهشت و جهنم استفاده میکنند. در هر سه اینها یکی از محوریترین دغدغههای بشری یعنی طاعت و گناه، موضوع مرکزی است. نگارنده در این رساله افسانه برصیصا را تراژدی تقدیر، دکتر فاوستوس افسانهای را تراژدی معرفت و فاوست گوته را تراژدی توسعه، تفسیر کرده و به این نتیجه رسیده است که افسانه برصیصا ریشه در عصری دارد که بشر موتور نیروهای ناشناخته است. پس تراژدی او تراژدی تقدیر یا کلنجار رفتن بشر با سلطه نیروهای ناشناخته است. دکتر فاستوس متعلق به دورهای است که اروپا عصر مدرن را آغاز کرده است و سودای دانش جدید با پیشداوری عامیانه و سوءظن کلیسا روبهروست. اما فاوست در نمایشنامه گوته با روشنگری و عصر طوفان مدرنیته پیوند دارد. تراژدی فاوست به لحاظ عینی ریشه در توسعه مدرن و به لحاظ ذهنی ریشه در بینش دیالکتیکی گوته دارد. در فاوست مفهوم خیر و شر و طاعت و گناه با نگرش دوالیستی[۹] سنتی متفاوت است و در قالب نگرش مونیستی[۱۰] قرار میگیرد که از خیر و شر و طاعت و گناه مفهومی غیرتراژیک ارائه میدهد.
تنها، زهرا، (۱۳۸۵). «سیر تحول نمایشنامه در آلمان از سنتی به مدرن با بررسی نمایشنامه فاوست گوته و نمایشنامه مادر کوراژ و بچههایش»، کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی؛ واحد تهران مرکزی.
این پایاننامه به بررسی ویژگیهای تئاتر سنتی و مدرن میپردازد. بررسی ویژگیهای تئاتر سنتی و مدرن با توجه به فاوست گوته، به عنوان تئاتر سنتی، و مادر کوراژ برتولت برشت[۱۱]، به عنوان تئاتر مدرن و داستانی، در طرح پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان میدهد که برتولت برشت با ارائه تئوری نوین خود در مورد تئاتر، تلاش میکند تا علاوه بر حفظ جنبه سرگرمی نمایش، مطلب جدیدی به بیننده بیاموزد و برای این هدف از عناصر بیگانهسازی بهره میجوید.
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
میرعلیرضا، دریابیگی، (۱۳۸۴). «نمایشنامه دکتر فاوستوس و فاوست»، کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی؛ واحد تهران مرکزی.
پژوهش حاضر میکوشد به مایهها و لایههایی از نمایشنامه فاوستی دست یابد که برای خواننده ایرانی قابلدرکتر باشد. هدف پژوهشگر یافتن نقاط مشترک میان افسانههای فاوستی و بازتاب نمایشی آنها بهویژه در نمایشنامه دکتر فاوستوس است. پژوهشگر مهمترین اسناد مکتوب مربوط به افسانههای فاوستی و دو نمایشنامه بزرگی را که راجع به فاوستوس نوشته شده است گردآوری، تلخیص و تدوین نموده است. آنگاه از روشهای تحلیلی برای نقد یافتههای خود به شیوهای تطبیقی بهره برده است. با نگریستن به زندگانی کریستوفر مارلو در انگلستان و یوهان ولفگانگ ون گوته[۱۲] در آلمان، نتیجه گرفته است که هر دو نویسنده، افسانههای فاوستی را بنمایه داستان خود قرار داده و آن را با توجه به اوضاع اجتماعی دوران خویش به شکل نمایشنامه درآوردهاند.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
فهیمی نجم، طاهره، (۱۳۹۲). «بررسی جلوههای عاشق و معشوق در داستان شیخ صنعان با ترجمانالاشواق ابن عربی»، کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی؛ واحد تهران مرکزی.
جلوههای عاشق و معشوق در دو اثر بزرگ ترجمان الاشواق ابن عربی و شیخ صنعان در منطقالطیر تجلی اشعار ابن عربی و عطار بین حقیقت و مجاز است. رمزگونه بودن این دو اثر عرفانی بیانگر اهداف شاعران و تداعی عشق حقیقی در شعر است. همانگونه که عطار با رمز و ایهام سخن رانده است، ابن عربی نیز درباره نظام آن چنان رمزگونه سخن گفته است که مجبور به نوشتن شرحی بر آن به نام ذخایرالاعلاق گردیده است. با نگاهی به این دو اثر و روایت میتوان دریافت که سالک سفر روح میکند نه جسم و در این سفر دچار مشکلات فراوانی خواهد شد. بدین لحاظ ابتدا نکات عرفانی این دو ماجرا و افراد اثرگذار بر این دو شخصیت، (ابن عربی و شیخ صنعان) بررسی گردید تا بتوان به شارحان روایت شیخ صنعان و دیوان ترجمانالاشواق تفهیم نمود که حقیقت و مجاز در آن به هم تنیده شده است و مجاز تنها پلی است برای رسیدن به حقیقت نه چیز دیگر. در داستان شیخ صنعان، دختر ترسا مسیر تعالی شیخ است و در ترجمان الاشواق ابن عربی، نظام، دختر مکینالدین اصفهانی، هدایتگر شیخ اکبر است. پس با توجه به این موضوع به بررسی مقام زن و اینکه زن مظهر اسم لطیف در عرفان اسلامی است پرداخته شد و در نهایت بلا در عشق، رضا در عشق و فنا در عشق را میتوان در حرکت تمثیلی این دو روایت، تعبیر به این جمله کرد که «عاشق و معشوق، هر دو جلوهای از جمال پروردگار هستند».
۲-۱-۲ کتابها
فاوست گوته و داستان «شیخ صنعان» تاکنون موضوع شماری از کتابها و مقالهها قرار گرفته است که در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم.
ستاری، جلال، (۱۳۷۸). پژوهشی در قصه شیخ صنعان و دختر ترسا، ، تهران: نشر مرکز.
این کتاب، پژوهشی است در قصه “شیخ صنعان” و “دختر ترسا”. پژوهشگر قصه را دارای قالب و معنای رمزی و تمثیلی میداند؛ بدین معنی که هرچند پایهای نیز در واقعیت داشته، به مرور به مقوله اسطورهای و نمادین وارد شده است. به اعتقاد او عطار در این قصه به توصیف راه پر خوف و خطر وادی عشق پرداخته است. در این داستان دختر ترسا مظهر نمادین آرزویی است برتر از تن و موجب استعلاء تن. آرزویی که از احتمالات و ممکنات و حادثات جسم که تنها به خود مینگرد، میرهد و تا مرز مطلق ارتقاء مییابد. در این مرحله است که مبادله میان دو تن به صورت ایثار متقابل ممکن میشود و صورت میگیرد و زمان، گویی از حرکت باز میماند و آن مقام، همان حال وجد و سکر عرفانی است. در پیشگفتار کتاب به داستان شیخ صنعان و ملامتیگری او، محبوبیت داستان در میان مردم و نیز منابعی که عطار بدانها توجه داشته اشاره میشود .
کزازی، میرجلالالدین، (۱۳۷۲). پارسا و ترسا، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
در این اثر داستان شیخ صنعان، سروده عطار نیشابوری از سه دیدگاه واژهشناسی، زیباییشناسی و ژرفاشناسی بررسی شده است. در بخش واژهشناسی، واژهها از دید ریشهشناسی و سبکشناسی بررسی شدهاند. در بخش زیباشناسی به آرایههای ادبی هر بیت و کاربردهای هنری از دید علم معانی اشاره گردیده و در بخش ژرفاشناسی نیز اندیشههای صوفیانه عطار بازگو شده است.
مالکی، هرمز، (۱۳۸۰). راز درون پرده؛ هرمنوتیک داستان شیخ صنعان، تهران: انتشار
بخش نخست این کتاب، نگاهی گذراست به اوضاع اجتماعی عصر عطار و حوادث و رویدادهای مهمی که در محیط زیست او، خراسان بزرگ، رخ میدهد. بخش دوم کتاب، تفسیر و تحلیل یا به تعبیر امروزی هرمنوتیک [۱۳] داستان شیخ صنعان است. نه فصل این بخش، حول محور عناصر اصلی داستان شکل گرفته است. فصل نخست درباره تغییر نقشها و تغییر چهره دو قهرمان اصلی است. فصل دوم به بررسی و نقادی صاحبنظران درباره شخصیت تاریخی شیخ صنعان اختصاص یافته است. در فصل سوم و چهارم، ضمن رد شائبه اقتباس عطار از داستان مندرج در تحفهالملوک، مایههای اصلی و احتمالی ذهنیت تاریخی عطار در تکوین داستان، بررسی میشود. نگارنده در فصل پنجم، “دختر ترسا” را از دیدگاه اسطورهشناسی و ادبیات تطبیقی بررسی نموده در فصل ششم “دیر مغان”را از منظر جامعهشناسی و مردمشناسی عصر عطار تجزیه و تحلیل میکند. در فصل هفتم، ساختار اصلی داستان ترسیم میشود؛ سپس علل توبه شیخ و مسیر باژگونه داستان ارزیابی و بررسی میگردد. محور بحث در فصل هشتم “می و باده” است، نیز اثرپذیری حافظ از عطار در باب مفهوم “امالخبائث”. در فصل پایانی نیز داستان از دیدگاه روانشناسی تحلیل و تفسیر میشود.
عکس مرتبط با محیط زیست
گیری، جان[۱۴]، (۱۳۸۴). گوته، ترجه خشایار دیهیمی، تهران: نشر ماهی
نویسنده در این کتاب گزیدهای از سخنان، اندیشهها و اشعار گوته، نویسنده برجسته آلمانی، درباره موضوعهای گوناگونی نظیر خداشناسی، دوستی، عشق، زیبایی، و جوانی را به دو زبان فارسی و انگلیسی به رشته تحریر درآورده است؛ ضمن آنکه در بخش آغازین کتاب شرح مختصری از زندگی این نویسنده شهیر و در بخش پایانی کتاب نیز دیدگاههای وی درباره حافظ، شاعر بزرگ ایرانی، را بیان کرده است.
لوکاچ، گئورگ[۱۵]، (۱۳۸۸). مطالعاتی درباره فاوست، ترجمه امید مهرگان، تهران: ثالث.
این کتاب دربرگیرنده مجموعهای از مقالات لوکاچ است که در دهه ۱۹۳۰ نوشته شدهاند، و بهواقع در حکم بررسی نظری و تاریخی گرایشهای ادبی نیمه اول قرن نوزدهم و برخی از چهرههای برجسته آن در آلمان، کسانی چون شیللر، هولدرلین[۱۶] و دیگران است. البته یکی از چهرههای کانونی این کتاب هگل و کل سنت ایدهآلیسم[۱۷] آلمانی بعد از کانت است. کتاب، همانطور که از نامش پیداست، میکوشد فرهنگ مدرن فلسفی و هنری آلمان را عمدتاً به واسطه چهره و آثار گوته بررسی کند، و درست به همین دلیل در بسیاری موارد، از خود گوته فراتر میرود و به بسط ایدههایی درباره کل سنت روشنفکری و ادبی آلمان قرن نوزدهم میپردازد.
۲-۱-۳ مقالهها
مینوی، مجتبی، «قصه فاوست»، یغما، ش ۵۷، اسفند ۱۳۳۱، صص ۵۳۰- ۵۳۴٫
در این مقاله که در شمار اولین مقالاتی است که درباره فاوست گوته به نگارش درآمده است، مرحوم مینوی به معرفی کامل این اثر ذیل عنوانهای “اصل قصه فاوست” و “خلاصه قصه فاوست” پرداخته است. نویسنده روایت گوته از داستان فاوست را بسیار مرغوب و مطلوب میداند و امتیاز عمده این درام را بر سایر نمایشنامههایی که در موضوع فاوست نوشته شدهاند در این میداند که گوته دکتر فاوستوس را یک نفر جادوگر عشرتطلب که برای چند سال کامرانی حاضر است عذاب جاودانی را بخرد، معرفی نکرده است، بلکه مردی طالب معرفت و عاشق زیبایی جلوهگر ساخته است.
زرشناس، شهریار، «فاوست گوته؛ آینه بشریت جدید»، سوره اندیشه، ش ۲۴، اسفند ۶۹، صص ۵۰- ۵۲٫
به اعتقاد نویسنده مقاله، فاوست گوته تجسم بشریت جدیدی است که از دل رنسانس برخاسته است. او با اشاره به حکایت فاوست و نیز جریان رمانتیسم، گوته را مالامال از روح غربی و جهانبینی روشنگری و پراکسیس نیهیلیستی میداند.
پورنامداریان، تقی، «تفسیری دیگر از شیخ صنعان»، نامه فرهنگستان، ش۱۰، تابستان ۱۳۷۶، صص ۳۹-۶۱٫
نویسنده در این مقاله تفسیر دیگری از داستان شیخ صنعان را که به اعتقاد او تا به این زمان مغفول مانده است، ارائه میدهد. نویسنده ابتدا خلاصهای از داستان را در ۱۲ بخش نقل میکند و در ادامه به تحلیل معنایی این بخشها با توجه به نظرگاه صوفیه میپردازد. در ادامه با اشاره به انعکاس بنمایه داستان شیخ صنعان در اشعار مولانا و غزلهای حافظ به شیوهای تازه، این موضوع را نیز مورد تحلیل قرار میدهد.
شایگانفر، حمیدرضا، «مأخذ داستان شیخ صنعان: اسطوره فراموشی و تذکر»، فصلنامه علوم انسانی دانشگاه الزّهرا، ش۷۳، پاییز ۱۳۸۷، صص ۱۰۵-۱۱۴٫
این مقاله تلاشی برای معرفی مأخذ داستان شیخ صنعان، از داستانهای معروف منطقالطیر، است. نویسنده با تکیه بر برخی مستندات، منبع عطار برای سرایش این داستان را اسطورهای هندی میداند. این اسطوره که در حدود قرون دهم تا دوازدهم میلادی رایج بوده است، داستان یک جوکی (پیر فرزانه) را روایت میکند که اسیر عشق زنان شده، دچار نسیان میگردد و سرانجام توسط شاگرد خاص خود متذکر شده، به میان شاگردان برگشته، تدریس آموزههای عرفانی جوکیان را از سر میگیرد.
قلیزاده، حیدر، «بازخوانی داستان شیخ صنعان»، کاوشنامه، سال دوازدهم، ش ۲۳، پاییز و زمستان ۱۳۹۰، صص ۱۲۹- ۱۶۲٫
در این مقاله نویسنده با اشاره به روشهای تأویل داستانهای منظوم عرفانی، داستان شیخ صنعان را رمزی و شاعرانه دانسته و بر این باور است که این منظومه از نظر زبانی دارای عناصر باژنماست؛ به این معنی که شاعر مصطلحات و الفاظی را به کار میبرد و معنای معکوس آنها را از حیث ممدوح یا مذموم بودن اراده میکند. همچنین به اعتقاد نویسنده، این داستان از حیث درونمایه داستانی، مبتنی بر یکی از مشهورترین موضوعات عرفانی یعنی؛ حرکت، سلوک و سفر روحانی و اسفار اربعه است و هر چهار سفر عرفانی بهطور کامل در این داستان قابل تطبیق است.