کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • دانلود پایان نامه با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • ارزیابی رابطه بین مسئولیت اجتماعی و کیفیت گزارشگری مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۷- قسمت 2
  • صور خیال در غزلیّات خواجوی کرمانی- فایل ۳۲
  • بررسی و مقایسه اسکندر نامه نظامی گنجوی و آیین اسکندری عبدی ب- قسمت ۱۷
  • رابطه بین تصویر سازمانی با وفاداری مشتریان بانک رفاه(مطالعه موردیشعب منطقه شمال تهران )- قسمت ۵
  • تفاوت زمان دستوری و زمان تقویمی در زبان فارسی- قسمت 4
  • تحلیل حقوقی رهن دریایی و مقایسه آن با رهن مدنی- قسمت ۵
  • طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها – قسمت 9 – 5
  • تحولات تقنینی ناظر بر نهاد تعدد جرم در نظام کیفری ایران۹۳- قسمت ۵
  • پژوهش های پیشین در مورد سنتز و بررسی خواص ترموالکتریکی نانوپودر NaCo2O4- فایل ۵
  • بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و مشارکت در فعالیتهای فوق برنامه داوطلبانه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزا داسلامی واحد بندرعباس۹۳- قسمت ۱۱
  • عنوان بررسی جلوه های رومانتیسیسم در شعر فاروق جویده- قسمت ۸
  • آسیب شناسی وضعیت تولید شیشه های هنری در کارگاه های تهران معاصر- قسمت ۴
  • پایان نامه نهایی- قسمت ۷- قسمت 2
  • دانلود فایل های پایان نامه با موضوع ارائه مدلی جهت چابک سازی معماری سازمانی با استفاده از چارچوب توگف- فایل ...
  • شناخت نحوه پوشش اخبار شبکه های سیما با تأکید بر شرایط سیاسی و خصوصاً انتخابات اسفند ماه سال ۹۰ در شبکه های خبری- قسمت ۳
  • آداب دعا از منظر قرآن و سنّت- قسمت ۱۱
  • تحقیقات انجام شده درباره ارتباط بین آگاهی مدیران از وظایف مدیریت و نحوه تصمیم ...
  • ارائه یک چارچوب سرویس گرا مبتنی بر سیستم پشتیبان تصمیم , در معماری ERP مورد کاوی در شرکتهای خودرو ساز- قسمت ۴۰
  • اخلاق در بوستان- قسمت 17
  • بررسی رابطه ادراک معلمان ابتدائی ازغنی سازی شغلی باانگیزش شغلی ...
  • بررسی رابطه اضطراب و استرس اجتماعی با احساس تعلق نوجوانان پسر و دختردر مقطع تحصیلی متوسطه دوم به مدرسه در شهر بندرعباس۹۴- قسمت ۷
  • دانلود منابع پایان نامه در رابطه با تحلیل و مقاسیه ی ساختاری غزلیات سعدی و انوری- فایل ۲۴
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • تدابیر پیشگیرانه و سرکوبگرانه اتخاذی توسط قانونگذار راجع به جرم پولشویی در حقوق ایران و امارات با تکیه بر اسناد بین الملل- قسمت 14
  • بررسی رابطه بین تبلیغات تلویزیونی بر رفتار مصرف کنندگان درفرایند تصمیم خرید خودرو- قسمت ۷
  • مکان یابی پخش سیلاب با استفاده از تحلیل چند معیاره مکانی۹۲- قسمت ۳
  • دانلود فایل ها با موضوع بررسی فقهی وحقوقی تعامل علم قاضی با نظر کارشناس- فایل ۶
  • بررسی دنیا در غزلیات صائب تبریزی با تکیه بر قرآن و نهج البلاغه(جلد ۱، ۲۵۷۷غزل)- قسمت ۳
  • کاربرد مدیریت دانش شخصی توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند- ...
  • تأثیر رفتار اخلاقی و رضایت شغلی بر تعهد سازمانی کارمندان مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحیه یک رشت- قسمت ۳
  • ارائه مدلی برای تعیین ارزش مسافران در بستر الکترونیکی در صنعت حمل¬ونقل هوایی- قسمت ۳
  • مطالب در رابطه با سبک رهبری توانمند ساز مدیریت دانش در صندوق ضمانت صادرات ایران ...




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      تعیین رابطه و سهم پیش¬بینی¬کنندگی تاثیر هوش معنوی و عمل به باورهای دینی بر تنظیم هیجان شناختی در زنان باردار.- قسمت ۳- قسمت 2 ...

    قشر پیشانی حدقه­ای، قشر پیش پیشانی جانبی، هسته دمدار، قطعه گیجگاهی

     

     

    گریه یا خنده نامتناسب

     

     

     

    نظام خارج هرمی

     

     

    حالات معیوب تظاهرات چهره­ای

     

     

    همچنین مغز از بی­شمار سلول عصبی تشکلیل شده است. اطلاعات به وسیله اعصاب آوران از اعضا به مغز آورده می­ شود و دستورات از طریق اعصاب وابران به قسمت ­های مختلف بدن برده می­ شود. فعالیت­های عالی انسانی نظیر تصمیم­گیری، یادگیری، حافظه، ابتکار، تجسم ذهنی و … را مدنظر قرار می­دهد.در بعضی فعالیت­ها، فرد با تمرکز بر یک حسگر، به بقیه حسگرها توجه نمی­ کند. در این حالت، سطح آستانه فرد بالا برده شده و پاسخ به بقیه حسگرها منوط به بالاتر رفتن آنها از سطح آستانه است. بخش پردازش­گر توجه به تمام ورودی­ ها، به یک یا چند ورودی توجه بیشتری می­ کند (برونزینو[۱۵۴]،۲۰۰۰). بنابر این، تغییر یک حالت مغزی به حالت دیگر، به ورودی­ هایی با وزن اختصاصی بالا نیازمند است.
    ۲-۲-۲-۳- تنظیم هیجان و سلامت
    از آنجایی که تنظیم هیجان نقشی محوری در تحول بهنجار داشته و ضعف در آن، عاملی مهم در ایجاد اختلال­های روانی به شمار می­رود (سی­چی­تی[۱۵۵] و کوهن[۱۵۶]، ۲۰۰۶) تنظیم مشکل­دار هیجان در الگوهای مختلف آسیب­شناسی روانی اختصاصی مانند اختلال شخصیت مرزی[۱۵۷] (لینچ[۱۵۸]، تروست[۱۵۹]، سالسمن[۱۶۰] و لینهان[۱۶۱]، ۲۰۰۷ ؛ لینهان، ۱۹۹۳)، اختلال افسردگی اساسی[۱۶۲] (روتنبرگ[۱۶۳]، گروس و گاتلیب[۱۶۴]، ۲۰۰۵ ؛ نولن- هوکسما[۱۶۵] و همکاران، ۲۰۰۸)، اختلال دو قطبیی[۱۶۶] (جانسون[۱۶۷]، ۲۰۰۵) اختلال اضطراب فراگیر[۱۶۸] (منین[۱۶۹] و فراچ[۱۷۰]، ۲۰۰۷)، اختلال اضطراب اجتماعی[۱۷۱] (کشدان [۱۷۲]و برین[۱۷۳]، ۲۰۰۸)، اختلال­های خوردن[۱۷۴] (بیدلوسکی[۱۷۵]، کورکس[۱۷۶]، جیممت[۱۷۷] و همکاران، ۲۰۰۵؛ پولیوی[۱۷۸] و هرمن[۱۷۹]، ۲۰۰۲ ؛ کلین[۱۸۰] و بلامپید[۱۸۱]، ۲۰۰۴)، اختلال­های مرتبط با الکل[۱۸۲] (شر[۱۸۳] و گرکین[۱۸۴]، ۲۰۰۷) و اختلال­های مرتبط با مصرف مواد[۱۸۵] (تیس، براتسلاوسکی و بومیستر[۱۸۶]، ۲۰۰۱؛ فوکس[۱۸۷]، اکسلرد[۱۸۸]، پالیوال[۱۸۹] و همکاران ۲۰۰۷) مطرح می­ شود. علاوه­براین، نتایج مطالعات همه­گیرشناختی نشان می­دهد که در اختلال­های مذکور میزان شیوع و بروز خودکشی[۱۹۰] بالا است (پاریس[۱۹۱] و زویک-فرانک[۱۹۲]، ۲۰۰۱؛ حسنی و میرآقایی، ۱۳۹۱).
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    استفاده از راهبردهای ناکارآمد تنظیم هیجانی، از عوامل خطرساز ایجاد اختلالات شخصیتی است (گروس، ۲۰۰۱). می­توان گفت که ویژگی­های تکانشگری همچون عمل بدون تامل، عدم پشتکار، ماجراجویی، جستجوی حس­های نو، یافتن راه­های ساده دستیابی به پاداش، ضعف در خودداری از پاسخدهی نامناسب و ناکارآمدی در سازماندهی امور در اختلال شخصیت مرزی[۱۹۳] می ­تواند ناشی از رشد عاطفی نابسنده، دشواری در ساماندهی هیجان و تجربه­ی مکرر هیجانات منفی باشد. راهبردهای نامناسب تنظیم هیجان، همچون فرونشانی و سرکوب می ­تواند عامل افزایش تکانشگری در اختلال شخصیت مرزی باشد زیرا آن­ها فاقد مهارت­ های اولیه برای مدیریت آسیب­پذیری هیجانی­شان هستند افرادی که صفات شخصیت مرزی دارند، ظرفیت کمتری برای تنظیم هیجانات خود به صورت مثبت و سازنده و توان کمتری برای فایق آمدن بر تجارب هیجانی منفی دارند. بنابراین، تنظیم هیجانی می ­تواند پیش­بینی­کننده­ مستقل صفات مرزی باشد (علیلو، قاسم­پور، عظیمی، اکبری و فهیمی، ۱۳۹۱).
    بررسی متون و مطالعات روان­شناختی نشان می­دهد که تنظیم هیجان سازگارانه با عزت­نفس و تعاملات اجتماعی مثبت، مرتبط است (تامپسون، ۱۹۹۱) و افزایش تجربه­های هیجانی مثبت باعث مواجهه مؤثر با موقعیت­های استرس­زا شده (گروس، ۲۰۰۱؛ ۲۰۰۲) و پاسخ مناسب به موقعیت­های اجتماعی را افزایش می­دهد (توگید[۱۹۴] و فردریکسون[۱۹۵]، ۲۰۰۲). پژوهش­های دیگر نیز نشان داده است که تنظیم هیجان، سازگاری مثبت را پیش ­بینی می­ کند (یو[۱۹۶]، ماتسوموتو[۱۹۷]و لیراکس[۱۹۸]، ۲۰۰۶) و ارزیابی مجدد به عنوان یک راهبرد تنظیم هیجان با بهزیستی و سلامت روانی بالا، مرتبط است (گروس، ۲۰۰۲).
    نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
    بر اساس پژوهش­های مختلف، تنظیم هیجان علاوه بر تأثیرات مثبت بر بهزیستی ذهنی، موجب بهبودی سلامت جسمانی می­ شود (جورجنسن[۱۹۹]، جانسون[۲۰۰]، کلودزج[۲۰۱] و اسکریر[۲۰۲]، ۱۹۹۵). در برخی پژوهش­ها نشان داده شده است که مشکل تنظیم هیجان منجر به مشکلات جسمانی می­ شود (گروس و جان، ۲۰۰۳). بازداری هیجانی به عنوان یک راهبرد منفی در تنظیم هیجان منجر به بیماری های قلبی- عروقی می­ شود و خطر ابتلا به سرطان را افزایش می­دهد و تسریع­کننده سرطان است (بالتر[۲۰۳]، ایگلاف[۲۰۴]، ویلهلم[۲۰۵]، اسمیت[۲۰۶]، اریکسون[۲۰۷] و گروس، ۲۰۰۳). و بازارزیابی شناختی هیجانات به عنوان یک راهبرد مثبت تنظیم هیجان کاهش فشار خون را به دنبال دارد (نیکلک[۲۰۸] و وینگرهات[۲۰۹]، ۲۰۰۹).
    ۲-۲-۲-۴- تنظیم هیجان شناختی
    اگرچه دیدگاه ­های اولیه زیست عصب شناختی هیجان پذیرفته بودند که هیجان­های مختلف به وسیله پیام­های اختصاصی سیستم عصبی یعنی دستگاه کناری تولید می­شوند، اما دیدگاه ­های معاصر، هیجان­ها را به عنوان یک حوزه کنش­وری واحد که به صورت آشکار از شناخت متمایز هستند، تعریف نمی­ کنند (تتامانتی[۲۱۰] و همکاران، ۲۰۱۲). پژوهش­های روان­شناختی فزاینده­ای گزارش داده­اند که فرایندهای هیجانی با دیگر جنبه­ های شناخت تعامل دارند، به طوری که محرک­های هیجانی بر دامنه گسترده­ای از عملیات­های شناختی تأثیرگذار است و توانایی انسان در به کارگیری ساز و کارهای شناختی در نظم­دهی پاسخ­های هیجانی اثر می­گذارد (گلستانه و سروقد، ۱۳۹۱).
    تنظیم هیجان می ­تواند در طیف گسترده­ای از فرایندهای زیستی، اجتماعی، رفتاری و نیز فرایندهای شناختی هشیار و ناهشیار به کار رود. افراد پس از تجربه رویدادهای منفی از روش­های مختلفی جهت نظم­جویی هیجاناتشان استفاده می­ کنند، یکی از متداول­ترین این روش­ها استفاده از راهبردهای شناختی است که کانون تمرکز پژوهش حاضر می­باشد. شناخت یا فرایندهای شناختی به افراد کمک می­ کند که هیجان­ها و احساسات خود را تنظیم نموده و توسط شدت هیجان­ها مغلوب نشوند. این راهبردهای شناختی نقش بسزایی در رابطه بین تجربه رویدادهای منفی زندگی و گزارش نشانه­ های افسردگی و اضطراب ایفا می­ کنند که ممکن است در زمینه پیشگیری و درمان این بیماری­ها باارزش باشند (گارنفسکی، کریچ و اسپین­هاون، ۲۰۰۱). مفهوم کلی تنظیم هیجان شناختی دلالت بر شیوه شناختی دستکاری ورود اطلاعات فراخواننده هیجان دلالت دارد (تامپسون، ۱۹۹۱؛ اوکسنر[۲۱۱] و گروس، ۲۰۰۵). تنظیم هیجان شناختی، فرایندهای شناختی هستند که افراد برای مدیریت اطلاعات هیجان­آور و برانگیزاننده به کار می­گیرند و بر جنبه شناختی مقابله­ای تأکید دارند. بنابراین، افکار و شناخت­ها در توانایی مدیریت، تنظیم و کنترل احساس­ها و هیجان­ها بعد از تجربه یک رویداد تنیدگی­زا نقش بسیار مهمی دارند و نیز تفاوت­های فردی نیز در فعالیت­های شناختی و محتوای افکار بر چگونگی تنظیم هیجان­ها مؤثر است (گرنفسکی، بون[۲۱۲] و کریج، ۲۰۰۳) و راهبردهای تنظیم هیجان شناختی، به نحوه تفکر افراد پس از بروز یک تجربه یا واقعه اطلاق می گردد. بر این اساس نشان دهنده نحوه پردازش شناختی فرد در هنگام مواجهه با وقایع ناگوار و تنیدگی­زاست (سامانی، سهرابی شگفتی، و منصوری، ۱۳۹۰).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ۲-۲-۲-۴-۱- راهبردهای تنظیم هیجان شناختی
    در تنظیم هیجان شناختی بیشتر از دو چهارچوب مهم بررسی می­شوند که عبارتند از: ۱- راهبردهای تنظیم هیجان که قبل از وقوع حادثه یا در آغاز بروز آن فعال می­شوند.۲- راهبردهای تنظیم هیجان که پس از بروز حادثه و یا بعد از شکل­ گیری هیجان فعال می­شوند. راهبردهای تنظیم هیجان که قبل از وقوع حادثه فعال می­شوند در کنترل هیجان منفی حوادث نقش مهمی دارند (گروس، ۱۹۹۸)، زیرا موجب تفسیر واقعه به نحوی می­شوند که پاسخ­های هیجانی منفی را کاهش می­دهد. پژوهش نشان می­دهد تفاوت­های افراد در استفاده از سبک­های مختلف تنظیم هیجان شناختی موجب پیامدهای عاطفی، شناختی و اجتماعی مختلفی می­ شود چنان­که استفاده از سبک­های ارزیابی مجدد با هیجان­های مثبت و عملکردهای میا­ن فردی بهتر و بهزیستی بالا ارتباط دارد (گروس و جان[۲۱۳]،۲۰۰۳). راهبردهای تنظیم هیجانی در تحول اجتماعی، شناختی و هیجانی، ریشه دارند و بدکارکردی درارزیابی مجدد می ­تواند در ایجاد و تداوم اختلال­های هیجانی و شخصیتی موثر باشد (گروس،۲۰۰۱).
    امین­آبادی (۱۳۹۰، به نقل از گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲) راهبردهای تنظیم هیجان شناختی را این گونه توصیف کرده­ است:
    سرزنش خود[۲۱۴]: خود را مسئول و مقصر دانستن در تجربیات تلخ. کسی که در وقایع پیش­آمده به سرزنش خود می ­پردازد به این معنی است که شخص به شدت گرفتار احساس گناه است. احساس گناه بالا ممکن است منجر به بیماری­های روانی چون افسردگی شود گفته می­ شود. سبک­های اسنادی در سرزنش خود دخیل هستند و با افسردگی و دیگر بیماری های روانی نیز مرتبط می باشند (گرنفسکی، کریج و اسپین­هاون، ۲۰۰۲ )؛ سرزنش خود در سطح رفتاری با بازده مثبت در عملکرد همراه می­ شود (گرنفسکی، ون­در­کومر[۲۱۵]، کریج، تردز[۲۱۶] و لگراستف[۲۱۷]، ۲۰۰۲).
    سرزنش دیگران[۲۱۸]: نحوه تفکری مبتنی بر اینکه دیگران مسئول و مقصر اتفاق بدی که برای شما رخ داده هستند. مطالعات نشان داده­اند که تمام نمونه­هایی که تجارب منفی دارند شخص دیگری را در این رویداد مقصر می­دانند و به سرزنش او می­پردازند، چنانچه گفته می­ شود که سرزنش و مقصر دانستند دیگران با بهزیستی هیجانی ضعیف همراه می­باشد و درسطح عملکردی با مشکلات رفتاری همراه می­ شود. سرزنش خود و دیگران سبک­های اسنادی درونی، باثبات و کلی می­باشند (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    پذیرش[۲۱۹]: دلالت دارد بر پذیرش رویداد و تجربه تلخ و کناره­گیری از آنچه روی داده است. پذیرش یک راهبرد مقابله­ای است که رابطه مثبت و تعدیل کننده ­ای با میزانی از خوش­بینی و عزت­نفس و رابطه منفی (تعدیل کننده) با میزانی از اضطراب دارد. اگرچه خود فرایند پذیرش، خوب است اما برای بسیاری از وقایع، سطوح خیلی بالای پذیرش می ­تواند نشانگر نوعی از کناره­گیری حسی شود و به احساس عدم توانایی در تأثیرگذاری بر وقایع منجر شود (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    نشخوار ذهنی[۲۲۰]: تفکر مداوم به احساسات و تفکرات همراه با اتفاق ناخوشایند بدون اقدام به اصلاح محیط بلاواسطه مؤثر. اثبات شده است که شیوه مقابله­ای نشخوار ذهنی با سطوح بالای افسردگی همراه می­باشد و البته این نحوه تفکر تا حدی هم به مقابله مؤثر با شرایط تنیدگی­زا کمک می­ کند (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    توجه مثبت مجدد[۲۲۱]: فکر کردن درباره وقایع مثبت به جای وقایع منفی، تحقیقات نشان داده­اند که این راهبرد به خودی خود تأثیر مثبت روی سلامت روانی انسان­ها دارد؛ اما به کارگیری این راهبرد در سطوح بالا می ­تواند به عنوان ترک رابطه روانی محسوب گردد. گمان بر این است که این راهبرد در کوتاه مدت یاری­دهنده ولی در بلند مدت مانع از مقابله سازنده با رویداد منفی گردد (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    توجه مجدد به برنامه ­ریزی[۲۲۲]: تفکر درباره برنامه ­هایی که برای مداخله در اتفاقات طرح­ریزی می­ شود، یا تفکر روی طرحی که موقعیت­ها را تغییر می­دهد. این راهبرد لزوماً یک راهبرد مقابله­ای شناختی مثبت است. این راهبرد مقابله شناختی متمرکز بر عمل است و رفتاری حقیقی به دنبال دارد. توجه مجدد به برنامه ریزی میان مقابله مواجهه­ای (تلاش پرخاشگرانه برای مواجهه با موقعیت) و حل­مسأله برنامه ­ریزی شده تمایز قائل می­ شود. حل­مسأله برنامه ­ریزی شده شامل دو مؤلفه می باشد؛ الف) شناختی: رویکرد تحلیلی به مسأله داشتن؛ ب) رفتاری: تلاش رفتاری برای تغییر موقعیت. این راهبرد همچنین میان دو حوزه از مقابله مسأله محور تمایز قائل می شود: الف) حوزه رفتاری محور (مقابله فعال)؛ ب) حوزه شناختی محور(برنامه ­ریزی). بنابراین این راهبرد درهم آمیزنده عناصر شناختی و رفتاری می­باشد، کاربرد برنامه ­ریزی به عنوان یک راهبرد با خوش­بینی و عزت­نفس رابطه مثبت و با اضطراب رابطه منفی دارد (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    بازارزیابی مثبت[۲۲۳]: معنای مثبت بخشیدن به وقایع و اتفاقات دوران رشد و فکر کردن به اینکه این اتفاقات می­توانند فرد را قوی­تر کنند و یا جستجوی جنبه­ های مثبت یک اتفاق؛ این راهبرد نیز با خوش بینی و عزت نفس رابطه مثبت و با اضطراب رابطه منفی دارد (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    اتخاذ دیدگاه[۲۲۴]: اتخاذ این دیدگاه یا نحوه تفکر که وقتی یک سری از عوامل با هم همراه شوند و یا نقش یک سری عوامل دیگر اگر ضعیف شود اتفاقی خواهد افتاد. این راهبرد با انواع گوناگونی از بیماری­های روانی همبستگی نشان می­دهد (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    فاجعه آمیزپنداری[۲۲۵]: فکر کردن به اینکه اتفاق رخ داده چقدر وحشتناک بوده و این اتفاق بدترین چیزی است که در زندگی هر کسی رخ می دهد. کاربرد زیاد این راهبرد به مشکلات هیجانی و بیماری­های روانی منجر می­ شود در کل این راهبرد به نظر می­رسد که با غیر انطباقی بودن، پریشانی هیجانی و افسردگی مرتبط باشد (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲).
    ۲-۲-۲-۴-۲- راهبردهای تنظیم هیجان شناختی و سلامت­روان
    در رویکردهای نوین، علت اختلالات هیجانی به نقص در کنتر­ل­های شناختی نسبت داده می­ شود، به طوری که ناتوانی در کنترل هیجان منفی ناشی از وجود افکار و باورهای منفی درباره نگرانی و استفاده از شیوه ­های ناکارآمد مقابله­ای است (ولز[۲۲۶]، ۲۰۰۴). پژوهشگران سرزنش خود و سرزنش دیگران را با منبع مهار درونی و بیرونی مرتبط دانسته و توانسته ­اند افسردگی را پیش ­بینی کنند و گروهی استرس­های ناشی از عدم توازن محیط و شناخت را پیش­بینی­کننده ناتوانی در تنظیم هیجان می­دانند که این عدم توانایی در تنظیم هیجان در شناخت و رفتار را باعث به وجود آمدن اضطراب و دور معیوب ناتوانی در تنظیم هیجان می­ شود
    استفاده از راهبردهای شناختی نشخوار ذهنی، فاجعه آمیزپنداری و سرزنش خود نسبت به دیگر راهبردها، آسیب­پذیری فرد برای اختلال­های درونی­سازی بیشتر می­ کند در حالی که استفاده از راهبردهایی مانند بازارزیابی مثبت آسیب­پذیری کمتری به دنبال دارد (گرنفسکی، و کریج، ۲۰۰۶). همچنین، نتایج پژوهش­ها نشان داده­اند که کودکان و نوجوانانی که به طور ویژه از راهبردهای شناختی ناسازگارانه نظیر سرزنش خود، نشخوار ذهنی و فاجعه­آمیزپنداری استفاده می­ کنند بروز رفتارهای ناسازگار در آن­ها بیشتر است (گرنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱). در همین راستا، نتایج مطالعات متعدد نیز نشان می­دهد که راهبردهای شناختی ناسازگار با اختلال­های درونی­سازی از قبیل افسردگی و اضطراب رابطه معنادار دارد (گرنفسکی، کوپمن[۲۲۷]، کریج، و کیت[۲۲۸]، ۲۰۰۹). افرادی که در مواجه با رویدادهای تنیدگی­زا، از راهبردهای سازگارانه (پذیرش، توجه مثبت مجدد، توجه مجدد به برنامه ریزی و بازارزیابی مثبت) استفاده می­ کنند، افسردگی کمتری را گزارش می­ کنند. در واقع رابطه منفی راهبردهای ناسازگارانه با افسردگی به این دلیل است که استفاده از این راهبردها موجب می­ شود که فرد با نگاهی متفاوت به ارزیابی رویدادهای منفی بپردازد، و به جنبه­ های مثبت و فواید احتمالی که آن رویداد در دراز­مدت برای وی به دنبال دارد، توجه کند، در نتیجه ناراحتی و تنیدگی کمتری را تجربه کرده و راحت­تر با آن رویداد کنار می­آید. برای مثال، در تأیید رابطه منفی معنادار راهبرد پذیرش با نمرات افسردگی، اعتقاد بر این است که پذیرش به عنوان یک راهبرد مقابله­ای سازگارانه با خوش­بینی و عزت­نفس رابطه مثبت، و با اختلال­های هیجانی رابطه منفی دارد (کارور[۲۲۹]، اسکییر[۲۳۰]، وینتراب[۲۳۱]، ۱۹۸۹). به عبارت دیگر، افراد زمانی که افکاری در رابطه با پذیرش اتفاقی که برایشان رخ داده، دارند، سعی خواهند داشت با آن اتفاق کنار آمده و برای جبران آن اتفاق تنیدگی­زا و بهتر شدن اوضاع زندگی­شان تلاش کنند، چون آنها به بهتر شدن آینده امید دارند.
    بر اساس یافته­ های یک مطالعه سرکوب هیجان در هنگام رویارویی با یک رویداد استرس­زا باعث پدید آمدن نشخوار فکری بعد از رویداد می­ شود (دیویس[۲۳۲]و کلارک[۲۳۳]، ۱۹۹۸). مطالعه بر روی مبتلایان به وسواس فکری-عملی نشان می­دهد این بیماران نسبت به افراد سالم از سبک­های خود سرزنشی، فاجعه انگاری بالاتر و سبک ارزیابی مجدد مثبت کمتر استفاده می­ کنند (گرنفسکی، ون­دن و کریج و همکاران، ۲۰۰۲). در مطالعه دیگر سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعه انگاری از پیش ­بینی کننده­ های قوی هیجان­های منفی گزارش شده­ است (مارتین[۲۳۴] و دالن[۲۳۵]، ۲۰۰۵).
    مطالعات اندرسون[۲۳۶]، میلر[۲۳۷]، ریگر[۲۳۸] و همکاران (۱۹۹۴)،گارنفسکی و کریج (۲۰۰۶)، سولیوان[۲۳۹]، بیشوپ[۲۴۰] و پیواک[۲۴۱](۱۹۹۵) مشهدی، میردورقی و حسنی (۱۳۹۰) نشان می­دهد راهبردهای ناسازگارانه از قبیل سرزنش خود، نشخوار ذهنی، سرزنش دیگران و فاجعه آمیزپنداری با اضطراب رابطه مثبت معناداری دارند، در حالیکه راهبردهای پذیرش، توجه مجدد به برنامه ­ریزی، توجه مثبت مجدد و بازارزیابی مثبت، رابطه منفی و معنی­داری با اضطراب داشتند. به عبارتی می­توان گفت که استفاده از راهبردهای ناسازگارانه فرد را مستعد اضطراب کرده و در نتیجه به جای واکنش مناسب به رویدادهای تنیدگی­زا، با آشفتگی و تشویش به آنها عکس العمل نشان می­دهد. در حالی­که راهبردهای سازگارانه، این پیامدها را به دنبال ندارد. نتایج پژوهش­های مذکور بیانگر آن است که استفاده بیشتر از راهبردهای نشخوار ذهنی و فاجعه­آمیزپنداری و استفاده کمتر از راهبردهای پذیرش و توجه مثبت مجدد به کسب نمره بالا در افسردگی منجر می­ شود. شایان ذکر است که از بین راهبردهای فوق الذکر، راهبرد فاجعه­آمیزپنداری بیشترین قدرت پیش­بینی­کنندگی را برای نمرات افسردگی دارا بود. در مورد نقش پیش­بینی­کنندگی راهبرد دو نوع سرزنش چه معطوف به خود باشد چه دیگری، موانعی برای سازگاری با رویدادهای منفی زندگی و بروز افسردگی محسوب می شوند.
    نتایج پژوهش دیگر نشان داد که بین سبک­های تنظیم هیجان شناختی سازگار (تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت و تمرکز دوباره بر برنامه ­ریزی) و سلامت عمومی همبستگی مستقیم وجود و بین سبک­های تنظیم هیجان شناختی ناسازگار (فاجعه انگاری، سرزنش دیگری و نشخوار فکری) و سلامت عمومی همبستگی معکوس وجود دارد (عبدی، باباپور و فتحی، ۱۳۸۹).
    زو[۲۴۲] و همکاران (۲۰۰۸) اذعان می­ کنند که تفاوت­های فرهنگی در رابطه­ای که بین راهبردهای مختلف تنظیم شناختی و اختلال­های هیجانی وجود دارد، اثر گذار است. درباره تفاوت­های فرهنگی باید متذکر شد که در فرهنگ شرقی خویشتن وابسته به دیگران می­باشد یعنی فرد خویشتن را در ارتباط تنگاتنگ و وابستگی به دیگران معنا می­بخشد و هماهنگی با اطرافیان و گروه خود را ارزشمند می­داند، در نتیجه زمانی که فرد برای وقوع اتفاق بد دیگران را سرزنش می­ کند، از لحاظ هیجانی بیشتر دچار آشفتگی شده و خلق افسرده پیدا می­ کند. در حالیکه در فرهنگ غربی خویشتن ناوابسته به دیگران است و فرد خود را مستقل از دیگران می­داند. زمانی که فرد اتفاق بدی را تجربه می­ کند، وقوع آن را ناشی از نقایص و کمبودهای خود می­داند، خود را سرزنش می­ کند و در این حالت بیشتر دچار افسردگی می­ شود. بنابراین بر اساس این یافته و آنچه گفته شد، در فرهنگ غربی راهبرد سرزش خود با افسردگی رابطه بیشتری دارد در حالیکه در فرهنگ شرقی ملامت دیگران رابطه معناداری با افسردگی داشته و پیش بینی­کننده آن می­باشد.
    ۲-۳- مبانی نظری هوش معنوی
    ۲-۳-۱- هوش[۲۴۳]
    از عوامل مؤثر در تنظیم هیجان شناختی و حل مسأله سازگارانه هوش می­باشد که در راستای تسهیل اهداف کاربردی و رشد سازگارانه جهت­گیری شده است. مفهوم هوش، مبتی بر گزاره­ای است که فرایند حرکت به سوی اهداف، انجام راهبردهایی را برای غلبه بر موانع و حل­مسأله ضروری می­سازد ( استنرگ[۲۴۴]، ۱۹۹۷، به نقل از نازل[۲۴۵]، ۲۰۰۴). یکی از خصوصیات هوش توانایی در حل مشکلات کاربردی است. زوهر و مارشال (۲۰۰۰) هوش را به توانایی نظارت و حل مشکلات شامل منطق، هیجان، معنا و ارزش مربوط دانسته ­اند. و ایمونز[۲۴۶] (۲۰۰۰) گزارش داد که هوش با رفتارهای منطبق با حل مشکلات سر و کار دارد.
    در تعریف واژه هوش اتفاق نظر میان روان­شناسان وجود ندارد. هنوز محققان به لحاظ پیچیدگی و چند بعدی بودن هوش، به یک تعریف جامع و دقیق از هوش دست نیافته­اند. کلمبو[۲۴۷] و فریک[۲۴۸] (۱۹۹۹) علت این امر را معنای متفاوت هوش در زمینه­ها و نظام­های تخصصی گوناگون روان­شناسی دانسته ­اند. وکسلر[۲۴۹]، روان­شناس آمریکایی، در تعریف هوش بیان می­ کند: هوش یعنی تفکر عاقلانه، عمل منطقی و رفتار مؤثر در محیط کار. در تعاریف کاربردی نیز، هوش پدیده­ای است که از طریق تست­های هوش سنجیده می­ شود.
    پس از گذشت سال­ها از سلطه بهره هوشی[۲۵۰] (IQ) بر جوانب مختلف زندگی، اکنون از اهمیت آن به عنوان تنها عامل موفقیت کاسته شده است. هر چند که مفهوم هوش ممکن است در نزد افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشد، با این حال وقتی صحبت از هوش به میان می­آید، بلافاصله نوعی توانایی ذهنی درباره انسان تداعی می­ شود. در گذشته فردی موفق قلمداد می­گردید که دارای بهره هوشی بالایی می­بود. اکنون بهره هوشی بالا به تنهایی ارزش قلمداد نمی­ شود؛ چرا که تنها %۲۰ از موفقیت را در بر می­گیرد حال آن که %۸۰ از موفقیت به هوش هیجانی[۲۵۱] و هوش معنوی[۲۵۲] نسبت داده شده است. بنابراین امروزه روانشناسان توجه ویژه­ای به این قابلیت و نقش آن در زندگی نموده ­اند و هر روز بر اهمیت و نقش آن به عنوان عاملی تأثیرگذار بر موفقیت در جوانب مختلف زندگی افزوده می­ شود (گلمن[۲۵۳]، ۱۹۹۸). به این منظور به بررسی هوش معنوی می­پردازیم اما در ابتدا به بررسی مفهوم معنویت خواهیم پرداخت.
    تصویر توضیحی برای هوش هیجانی
    ۲-۳-۳- معنویت[۲۵۴]

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 05:42:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی جایگاه اجتماعی زن در قرآن و کتاب مقدس عبری۹۲- قسمت ۶ ...

    همان طور که در فصل گذشته گفته شد در نگارش حاضر مقصود ما ازجایگاه اجتماعی ناظر به دو مفهوم منزلت انسانی و منزلت اجتماعی می باشد. در بخش پیش به بررسی منزلت انسانی زن پرداختیم و اکنون به تبیین نظری مفهوم منزلت اجتماعی خواهیم پرداخت. در بحث از منزلت اجتماعی مهمترین عامل تعیین کننده، پایگاه اجتماعی می باشد. در واقع پایگاه ها و نقش ها تأثیر بسزایی در شکل گیری منزلت اجتماعی و به تبع آن جایگاه اجتماعی دارا هستند. از این رو پیش از هر چیز به سراغ دائره المعارف علوم اجتماعی رفته و در آن کلید واژه ی پایگاه اجتماعی را بررسی می نماییم.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ۱-پایگاه اجتماعی
    ساروخانی ذیل مقوله پایگاه اجتماعی می نویسد: «از نظر آبرون و نیمکف پایگاه عبارت از ارزشی است که یک جمع و گروه یا جامعه برای نقشی خاصی قائل می‌شوند….به بیان لینتن [۳۹] نیز پایگاه اجتماعی عبارت از وضعی است که یک فرد در زمان معین و نظامی خاص احراز می‌کند… و عواملی چون نژاد، نسب، مذهب و فرهنگ که هر یک بر حسب جامعه، اعتباری خاص به افراد می‌بخشند در سنجش پایگاه اجتماعی مطرح می‌شوند».[۴۰]
    زیبائی نژاد نیز معتقد است که پایگاه موقعیتی است در الگویی ویژه و موقعیت هر شخص را در رابطه با کل جامعه نشان می‌دهد. پایگاه جدای از فردی که آن را اشغال می‌کند، مجموعه‌ای از حقوق و تکالیف مشخص است. در این میان نقش، جنبه‌ی پویایی پایگاه را نشان می‌دهد. هنگامی که فرد حقوق و تکالیف مربوط به پایگاه را رعایت می‌کند، نقش خود را ایفا کرده است. پس نقش و پایگاه جدایی ناپذیرند. وی در ادامه می افزاید از نظر لینتون جامعه شناس، تقسیم و انتساب پایگاه ها ( نقش ها) در ارتباط با جنسیت معیاری پایه‌ای در همه‌ی نظام های اجتماعی است. همه جوامع روش‌ها و فعالیت های متفاوتی برای زنان و مردان تعیین می‌کنند. [۴۱]
    اصناف مختلف بشر گرچه به لحاظ گوهر وجودی و اصل انسانیت تفاوتی با یکدگیر ندارند، اما تفاوت های برخاسته از جنسیت از جمله تفاوت های روانی و جسمی هر صنف که هویت جنسی فرد را شکل می‌دهند، سبب ایجاد نقش های جنسیتی مختلف چه در بعد فردی و چه اجتماعی می‌گردد. از این رو اساس و ریشه‌ی « پایگاه اجتماعی» را باید در نقش های جنسیتی یافت.

    ۲-نقش‌های جنسیتی
    نقش‌های جنسیتی از جمله موضوع هایی است که در دهه‌ های اخیر کانون توجه دانشمندان علوم اجتماعی قرار گرفته است . « نقش» در جامعه‌ شناسی به وظایف و انتظاراتی اشاره دارد که برای هر فرد بر حسب پایگاه اجتماعی‌اش تعیین شده است . بنابراین نقش جنسیتی عبارت است از « انتظارات غالب در یک جامعه درباره‌ی فعالیت‌ها و رفتارهایی که مردان و زنان می‌توانند یا نمی‌توانند در آنها درگیر شوند ».[۴۲] انتظار جامعه از مردان و زنان درباره ی نقش هایشان می تواند بر پایه ی تفاوت های طبیعی میان زنان و مردان شکل گرفته باشد، یا بر پایه ی فواید و نتایجی که از تقسیم کار جنسیتی به خانواده و اجتماع می رسد. لذا این مفهوم با مفهوم تقسیم کار جنسیتی یکسان نیست؛ زیرا مفهوم نقش، ناظر به انتظارات جامعه است که اساساً جنبه‌ی ذهنی دارد، در حالی که مفهوم تقسیم کار به تقسیم و توزیع واقعی کارها و فعالیت ها اشاره دارد. افزون بر این، مفهوم نقش علاوه بر کارها، ‌رفتارها و بنابر پاره‌ای از تعاریف‌، نگرش‌ها را نیز در بر می‌گیرد.
    بنابراین می‌توان مفهوم نقش جنسیتی را با شاخص‌هایی چون اختصاص پاره‌ای وظایف و کارهای خانگی یا اجتماعی به یکی از دو جنس ( برای مثال ،‌اختصاص خانه‌داری به زنان و نان آوری به مردان) و نیز انتظار ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری متفاوت از هر یک از دو جنس ( مانند انتظار روحیه و رفتار عاطفه از زنان و سلطه جویی و حسابگری از مردان ) تعریف کرد. [۴۳]
    توزیع و تفکیک نقش‌ها بر حسب جنسیت، پدیده‌ای جهان شمول است و پیشینه‌ای به درازای تاریخ دارد، اما دگرگونی در اندیشه‌های بنیادین فلسفه‌ زندگی بشر، تغییراتی در تبیین « نقش‌‌های جنسیتی» پدید آورده است که از آن به « بحران هویت جنسی» یاد می‌کنند. پیامد چنین بحران عظیمی تزلزل « پایگاه ها و جایگاه های اجتماعی» است که به دنبال آن شاهد فروپاشی نظامی‌های اخلاقی و مدنی خواهیم بود.
    از این رو می‌توان گفت که ثبات یا تغییر «نقش‌های جنسیتی» تاثیر مستقیمی بر قوت و ضعف پایگاه‌های اجتماعی می‌گذارد. پس تبیین دقیق «نقش‌های جنسیتی» بر حسب مقولاتی هم چون، «هویت جنسی » ، «خاستگاه و مصادیق آن »… به تقویت و ثبات جایگاه های اجتماعی منجر خواهد شد.
    ۲-۱هویت جنسی
    هویت، به بیان ساده تصویری است که هر فرد از خود دارد و با آن خود را از دیگران متمایز می‌کند. هویت همان «خود پنداره» است، ‌یعنی صفاتی که معتقدیم در ما وجود دارد؛ هر چند چنین اعتقادی تنها یک توهم باشد. پس می‌توان این خود پنداره را مجموعه‌ی احساسات و باورهای فرد درباره‌ی خود، و در بحث هویت جنسیتی مجموعه احساسات و باورهای فرد درباره‌ی صنفی که به آن تعلق دارد، تعریف کرد. دانش پژوهان و صاحب نظران این مبحث معتقدند که ویژگی‌های زیستی مادرزادی بر هویت جنسیتی و فعالیت‌های جنسی ما تاثیر پا برجاء و دائمی دارند.[۴۴]
    بعلاوه نوع برخورد دیگران با شخص به منزله ی دختر یا پسر در ایجاد یا تثبیت این هویت اثر دارد. هر جامعه ای با قوانین رسمی یا هنجارهای غیر رسمی خود تعیین می کند که مرد و زن باید چه رفتارهایی داشته باشند؛ چه نقش هایی را می توانند یا باید بر دوش گیرند؛ و چه ویژگی های شخصیتی ای برای آنان مناسب است. بنابراین بر پایه ی شواهد علمی فراوان هویت جنسی هر فرد، اگرچه به کمک عناصر اجتماعی (مثل برخورد و تربیت والدین، نظام پاداشها و الگوگیری) شکل می گیرد، جنبه زیستی و روانی ای که به طور طبیعی در هر فرد وجود دارد، این هویت را استوار می سازد و به آن مشروعیت می بخشد. [۴۵]

    ۲-۲خاستگاه نقش‌های جنسیتی
    از خلال مباحث جامعه شناختی ، سه دیدگاه برای تبیین خاستگاه نقش‌های جنسیتی به دست می‌آید:

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

     

     

    طبیعت

    فرهنگ اجتماع

    صنعتی شدن

    ۲-۲-۱طبیعت به عنوان خاستگاه نقش‌های جنسیتی
    ابتدا باید تصریح کنیم که مراد ما از واژه طبیعت ،‌در این مقام ،‌اعم از بیولوژی و امور روانی است . بنابراین نظریات زیست شناسان و روان کاوانی هم چون فروید در بیان خاستگاه تفاوت‌های مردان و زنان و رابطه‌ی آن با نقش نیز در همین بخش دسته بندی می‌شوند. همواره کسانی بوده‌اند که تفکیک نقش براساس جنسیت را به تفاوت‌های طبیعی میان زنان و مردان باز می‌گرداندند. چنان که هنوز هم تفاوت‌های روان شناختی یا تفاوت زن و مرد در فرزندزایی مبنای اکثر جوامع برای توجیه تقسیم پایگاه و نقش مردان و زنان است. در نگرش دینی تا حد بسیاری رابطه‌ی نقش / جنس به همین تفاوت مستند می‌شود. هر قدر تفاوت‌های میان مردان و زنان از نظر علمی ثابت شود این نظریه بیشتر قوت می‌گیرد. هر قدر رابطه‌ی بین نقش / جنسی به خاستگاه طبیعی مستند نشود، راحت‌تر می‌توان نقش‌های جنسی را به چالش کشید؛ زیرا در فرض مزبور تغییر رابطه‌ی نقش/ جنس میسور نیست.
    هر قدر اهداف مشترک بیشتری برای خانواده و اجتماع تعریف شود تقسیم کار ضروری تر می‌شود. حال اگر این طرح با توجه به نیازهای خانه و توانایی‌های بیولوژیک و فیزیولوژیک اعضای آن باشد بیشتر دوام خواهد یافت. لذا بدیهی است در هیچ شیوه‌ای نمی توان فعالیت‌های هم عرضی که از نظر کمی و کیفی کاملاً یکسان باشند برای مردان و زنان تعریف کرد.[۴۶]
    ۲-۲-۲فرهنگ و اجتماع به عنوان خاستگاه نقش های جنسیتی
    نظریاتی که تمایز نقش ها را بر اساس جنسیت به فرهنگ و اجتماع اسناد می‌دهند پر شمارند، که هر یک نیز اهداف متفاوتی را در پی می‌گیرند.
    نظریه‌ی فمنیستی
    در دوران نظریه پردازان فمنیستی، ‌یعنی دهه‌ های شصت و هفتاد میلادی، تفکیک مفهوم جنس و «جنسیت» مطرح شد. جنسیت (gender) مفهوم تازه ای بود که بنا شد نظریه‌ی جایگزین نظریه‌ی زیست شناختی تفاوت را سامان دهد .
    اجتماعی شدن جنسیت به این معنا بود که زنانگی یک برساخته‌ی اجتماعی است. زن بودن، بنابر معیارهای فرهنگی و اجتماعی، به معنای ایفای نقش‌های خاص، مانند خانه داری و مادری است. بنابراین جامعه با ساختن انتظارهای معین از زنان و مردان، آنان را به ایفای نقش‌هایی متمایز وادار و تربیت کرده است. از نظر اینان نقش بیولوژیک زن در بارداری و زایمان پشتوانه‌ای کافی برای توجیه تمایز نقش ها به دست نمی دهد.
    گفتنی است نظریه های فمنیستی در بازگرداندن تمایزهای نقش ها به فرهنگ یا عناصر فرهنگی همرأی نیستند. فمنیسم در بستر مدرنیته به دنبال ایجاد مفهومی از برابری بود که نقش های جنسیتی را بر نمی تابید.[۴۷]

    نظریه جامعه شناختی کارکردی
    نظریه‌های کارکردی، بر تقدم رتبی و اساسی کل و ساختارها بر اجزا متمرکزند. پس بر اساس این نظریات مصالح اجتماعی نیز به گونه‌ای بر مصالح فردی تقدم دارند. در این نظریه‌ها هم چنین، یک پارچگی عناصر سازنده‌ی نظام اجتماعی که وحدت کارکردی نامیده می‌شود نیز ضروری است. هر جزء در جای خود وظیفه‌ی مناسب خود را انجام می‌دهد که این امر تعادل کارکردی نامیده می‌شود.
    در این نظریه‌ها انتظارات مشخصی از افراد و گروه ها، متناسب با پایگاهی که دارند، وجود دارد. این انتظاراها نیز ارزش‌گذاری شده اند که ارزش یابی ها در نهادینه کردن رفتار بسیار اثر گذارند.
    تالکوت پارسونز یکی از نظریه پردازان کارکرد گرایی ساختار بود که دیدگاهش از پایان جنگ جهانی دوم تا میانه‌ی دهه ۱۹۶۰در قلمرو زبان انگلیسی بر نظریه‌ی اجتماعی سیطره داشت. بر اساس نگرش وی هر جزئی موظف است برای حفظ تعادل کل، وظیفه و نقش معین خود را ایفا کند. این نگرش کلان درباره‌ی خانواده و ارتباط خانواده با نظام بیرونی اجتماع نیز وجود دارد. بنابراین پارسونز بر تمایز نقش ها طبق الگوی «مرد نان آور و زن خانه‌دار» تاکید می‌ورزد. حفظ این الگو هم به سود خانواده و هم به سود اجتماع بزرگ‌تر است. البته وی بر نقش نظام‌هایی از انتظارها نیز تاکید می‌کند و معتقد است این انتظارها هستند که روابط بازیگر را به شیوه‌هایی کنترل می‌کند که به گونه‌ای تنگاتنگ با نیازهای کارکردی خود جامعه پیوند دارد. به عبارت دیگر سامانه‌ی جامعه برای حفظ کارکردهای خود به تنظیم نقش‌های افراد در همه‌ی موارد حتی خانواده می‌پردازد.[۴۸]
    ۲-۲-۳تأثیر صنعتی شدن بر نقش‌های جنسیتی
    مسئله تقسیم نقش بر اساس جنسیت از محورهای مهم اثر گذاری توسعه ی صنعتی است،‌ در آغاز دوره‌ی صنعتی شدن، ‌تمایز نقش‌ها تحکیم می‌شود و سپس این امر دچار دگرگونی‌های دیگری می‌شود. سرمایه‌داری و پدیده‌ی مدرنیته نیز با تأکید بر سه محور اصلی یعنی کار سیاست و زندگی شهری بر این تاثیرات متضاد در زندگی زنان افزودند:
    در دوره‌ی اول با آغاز انقلاب صنعتی در سده‌ی نوزدهم و پیدایش کارخانه‌ها و تعاریف جدید از کار و تولید ، ارزش ها تغیر یافت. یافتن پول، سود، اصالت یافتن لذت و انباشتن سرمایه در واقع نظامی ایجاد کرد که در آن کارهای مزدی ارجحیت فرهنگی بیشتر یافت. بنابراین آنچه در این میان اثر گذار بود فقط نظام سخت افزاری دوره‌ی صنعتی نبود بلکه پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آن در ارزش گذاری نقش‌های متمایز نیز بسیار مهم و قابل توجه بودند.
    در دوره‌ی دوم با ادامه‌ی راه صنعتی شدن و گسترش نظام‌های سرمایه‌داری معیار فوق به گونه‌ای دیگر بر نقش‌های جنسیتی اثر گذاشت. در این دوره عناوین جدیدی پیدا شدند که هر یک به گونه‌ای بر نقش های جنسیتی اثر نهاد. البته پرداختن به تاثیر هر یک از این عوامل از حوصله‌ی این نوشتار خارج بوده و ما تنها به ذکر نام آنها بسنده می‌کنیم، این عناوین عبارتند از :
    ۱-تخصیصی شدن کار و تشکیل موسسات مختلف خدماتی و اجتماعی
    ۲-استقلال اقتصادی زنان
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۳-افت اقتدار در خانواده و گسترش ائدیولوژی های فرد محور.[۴۹]

    ۲-۳بحران هویت جنسی و پیامدهای آن
    از اوایل دهه ۱۹۷۰، ‌دولت های غربی متاثر از نظریه‌های علوم اجتماعی و نظام سرمایه‌داری برای از بین بردن نابرابری در نقش های زنان و مردان، سیاست گذاری‌ها جدیدی کردند که نتیجه‌ی آن اجرای الگوی تشابه جنسیتی بود. زیبایی نژاد به مواردی از این پیامدها اشاره می نمایند که عبارتند از:
    اول: تغییر در خود پنداره‌های زنان و مردان (هویت جنسی) به کاهش تمایل به رفتارها، نگاه ها و احساسات زنانه و مردانه در هر یک از دو جنس می انجامد و نتیجه آن کم شدن جذابیت زن و مرد برای یکدیگر است. این امر بیش از همه،‌ بر نهاد خانواده تاثیر گذاشته است. کم شدن انگیزه‌های تشکیل خانواده، افزایش تک زیستی،‌ تزلزل در ساختار خانواده کم شدن اثر گذاری خانواده، کاهش نقش زن و افزایش طلاق ناشی از آن است که هر یک از دو جنس،‌ موجودیت خود را به منزله‌ی صنفی مستقل و کارآمد در نظر نگرفته و به ایفای نقش‌های خاص علاقه‌ای ندارند و برای این منظور آموزش ندیده‌اند.
    دوم: تغییر الگوی روابط جنسی ، پیامد دیگر اختلال در هویت جنسیتی است. در دهه اخیر به دلیل کم رنگ شدن مرزهای جنسیتی توجه به صفات جنسی،‌ چون حیا و عفاف در زنان و غیرت در مردان تضعیف و تمایل به کنار گذاشتن اصول ثابت اخلاقی و مصالح اجتماعی بیشتر شده است .
    سوم: تغییر در خود پنداره‌ی زنان به تغییراتی در نظام ارزشی و آرمان های آنان می‌ انجامد و آن گاه که ایشان میان وضع موجود و آرمان‌های خود تفاوت‌هایی معنا دار مشاهده کنند در پی تغییر وضعیت اجتماعی بر می‌آیند. بنابراین می‌توان شکل گیری جمعیت‌های زنانه برای پی گیری مطالبات خویش و تقویت جنبش‌های زنان را از پیامدهای تحول در هویت جنسی دانست.
    چهارم: تحول در الگوی مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز از پیامدهای مهم تغییرات هویتی است. از دهه ۱۹۶۰ بویژه شاهد حضور گسترده‌ی زنان در مشاغل اقتصادی و مناسب سیاسی ای هتسیم که مردانه تلقی می‌شد.
    پنجم: افزایش شبهات ذهنی درباره‌ی آموزه‌های دینی که بر تفاوت نقش ها و حقوق زن و مرد تاکید می‌ورزند، پیامد دیگر تحولات هویتی است.
    ششم : افزایش بیماریهای مختلف بویژه اضطراب و افسردگی و افزایش تخاصمات و کاهش کارآمدی در خانه و اجتماع نیز از دیگر نتایج تحولات هویتی می‌باشد.[۵۰]
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    تمامی موارد نامبرده حاکی از اهمیت نقش های جنسیتی و ضرورت تفکیک میان آنها می باشد. باور نقش های جنسیتی بر باور هویت جنسی متفاوت مردانه و زنانه مبتنی است. به عبارت دیگر، نقش های جنسیتی رفتار هویت جنسی اند. بنابراین هویت فرد با بن مایه های طبیعی و روانی و کارکردهای متفاوت دو جنس، منشأ تفاوت در نقش هاست که نفی آنها به بحران روان شناختی، اختلال عملکردی و مسائلی دیگر خواهد انجامید. [۵۱]

    فصل سوم: بررسی جایگاه اجتماعی زن در کتاب مقدس عبری
    مقدمه
    در فصل حاضر به بررسی جایگاه اجتماعی زن در کتاب مقدس عبری خواهیم پرداخت. ما این موضوع را ذیل دو بخش یعنی منزلت انسانی و منزلت اجتماعی زن مورد مداقه قرار می دهیم. در بخش اول ذیل سه مولفه ی روایت آفرینش، زن و شر وخطابات متن در صدد تبیین منزلت انسانی زن در متن عبری خواهیم بود. در بخش دیگر با بررسی نقشهای تعریف شده برای زن در خانواده و جامعه منزلت اجتماعی زن را تبیین می نماییم.
    بخش اول : بررسی منزلت انسانی زن در کتاب مقدس عبری
    ۱-روایت آفرینش
    «قصه آفرینش تورات، خلقت آدم و گناه اولیه و هبوط او چون کابوسی معرفت انسان را در طی چند هزار سال زیر فشار قرار داده است. این کابوس هنوز بشریت را رها نکرده است ».[۵۲]
    روایت آفرینش اسطوره ای است که اساس و بنیان ادیان بوده و بویژه در ادیان ابراهیمی (یهودیت ،اسلام و مسیحیت) شباهت های زیادی با یکدیگر دارد. به کارگیری کلمات خاص جهت نامیدن زن و مرد، زمان آفرینش و چگونگی آفرینش هر یک و علت آفریدن زن، از جمله نکاتی است که در این داستان به آن اشاره می شود. از این جهت بررسی این داستان به عنوان عامل زیر ساخت و بنیادی نوعی تفکر در مورد«زن» درخور توجه می‌باشد.
    ۱ -۱ اشتراک زن و مرد در اصل انسانییت
    کتاب مقدس عبری دو روایت متفاوت از آفرینش اولین زن و مرد مطرح می نماید. اولین روایت در فصل اول سفر پیدایش و دومین روایت در فصل دوم این کتاب مطرح می شود. هر چند که به طور مرسوم روایت دوم به عنوان دنباله و ادامه روایت اول قلمداد می شود اما هر یک حاوی نکات متفاوتی هستند. در روایت اول به آفرینش برابر و همزمان زن و مرد اشاره شده که در آن هر دو شبیه خدا خوانده می شوند و پیوسته با وظایف زایایی و تولید مثل تقویت می شود[۵۳]. در این روایت پس از اینکه ماجرای آفرینش جهان در پنج روز بازگو می شود در روز ششم خدا می فرماید:
    حکومت کنند»[۵۴].
    در این آیه به آفرینش انسان اعم از زن و مرد اشاره شده که بر این اساس نوع انسان شبیه به خدا آفریده شده است و نوع انسان حاکم بر موجودات زمین خوانده می شود. در این روایت هیچ نشانی از برتری یک جنس بر جنس دیگر موجود نیست و زن و مرد به لحاظ مرتبت و جایگاه انسانی هم ردیف و مشابه یکدیگر می باشند. در ادامه، آیه ۲۷ ، می خوانیم:

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:42:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      عدالت ترمیمی و نقش آن در امنیت قضایی- قسمت ۷ ...

    همانگونه که بیان شد برنامه نشست به عنوان یکی از برنامه های اجرای عدالت ترمیمی در حل و فصل سنتی اختلافات در قبایل مائوری نیوزیلند ریشه دارد. مائوریها اهالی بومی نیوزیلند بودند و با توجه به روابط خویشاوندی قوی و گسترده با بهره گرفتن از نشستهای موسوم به «وانائو» نسبت به اعمال ارتکابی جوانان خود، واکنش نشان می دادند. در حال حاضر روش نشست، روش قانونی و شناخته شده واکنش نسبت به صغار بزهکار در نیوزیلند است. این روش علاوه بر نیوزیلند در کشورهای دیگر از جمله استرالیا و آمریکا مورد توجه قرار گرفته است.
    عنوان نشست گروهی خانوادگی که از قانون اطفال و جوانان نیوزیلند اقتباس شده در اندک مدتی تحت عناوین مشابه دیگر به مورد اجرا گذارده شده است؛ عناوین مشابهی از قبیل «نشست بزه دیده- بزهکار[۲۷]»، نشست (اجتماعی) پاسخگویی (بزهکار)[۲۸]، نشست قضازدایی[۲۹]، نشست گروهی کوچک و بزرگ[۳۰]، نشست ترمیمی[۳۱] و نشست خانوادگی.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    برنامه نشست از طریق مشارکت تسهیل کننده یا مجری برنامه، بزه دیده و بزهکار و خانواده و حامیان آنها و نیز حسب مورد پلیس یا مددکار اجتماعی به مورد اجرا گذارده می شود. گاه علاوه بر یک مددکار اجتماعی ممکن است یک نفر دیگر به عنوان وکیل نیز حاضر باشد. این برنامه در صورتی قابل اجراست که حداقل سه شرط زیر محقق گردد.

     

     

    پذیرش مسئولیت جرم ارتکابی توسط بزهکار. بنابراین در صورت عدم پذیرش مسئولیت عمل ارتکابی توسط بزهکار، ممکن است پرونده در دادگاه- حسب مورد دادگاه اطفال یا بزرگسالان- رسیدگی شود.
    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

    مشارکت کلیه شرکت کنندگان برنامه در تمام اطلاعات راجع به جرم، بزه دیده و آثار ناشی از جرم و غیره.

    تصمیم گیری با توصیه جمعی و بالاجماع.

    بر اساس «قاعده ارتباط» کلیه کسانی که مورد توجه و احترام بزه دیده و بزهکارند و نقش مؤثری در جبران خسارت و بازپذیری اجتماعی آنها ایفاء می کنند، در فرایند تصمیم گیری مشارکت می نمایند. نشست اعضای شرکت کننده در برنامه نشست اصولاً غیررسمی است و با ساختار فعالیت رسمی دادگاه ها متفاوت است پس از حضور کلیه اعضا جلسه آغاز می شود. مجری یا هماهنگ کننده برنامه نشست ضمن معرفی خود و سایر شرکت کنندگان، هدف از جلسه و ویژگیهای برنامه را اعلام می کند. معمولاً در صورت مشارکت پلیس یا نماینده آن، گزارش مختصر پلیس راجع به آنچه اتفاق افتاده است قرائت می شود. در این زمان از بزهکار پرسش می شود آیا موضوع گزارش را قبول دارد یا خیر. در صورتی که وی از پذیرش آن خودداری کند موضوع به دادگاه احاله می شود. در صورت پذیرش موضوع گزارش از طرف وی، بزه دیده یا نماینده وی شروع به توضیح تجربیات خود از جرم و آثار و نتایج آن بر خویش می نماید. گاه ممکن است از بزهکار درخواست شود در رابطه با جرم ارتکابی، احساس و انگیزه وی از آن و نیز تلقی فعلی وی از جرم ارتکابی توضیح می دهد. در این مرحله ممکن است بزه دیده پرسش هایی از بزهکار بپرسد. پس از آن شرکت کنندگان در خصوص موضوع به بحث می پردازند و به اصطلاح بحث عمومی شروع می شود. در قالب این مباحث بزهکار با واقعیت عمل ارتکابی بر زندگی و بستگان خود آشنا می شود. پس از پایان مباحث معمولاً از بزه دیده خواسته می شود پیشنهاد خود جهت ترمیم آثار جرم را بیان کند. شرکت کنندگان در جلسه نیز می توانند در این زمینه همفکری نموده، به پیشنهاد مناسبی جهت پاسخ گو نمودن بزهکار دست یابند. در صورتی که مباحث مطروح منجر به ایجاد توافق میان طرفین شود، معمولاً توافق نامه ای تنظیم می شود که حاوی نکات زیر است:

     

     

    تقاضای عفو و بخشش بزهکار از بزه دیده که ممکن است شفاهی یا کتبی باشد.

    پرداخت وجه نقد یا مال جهت جبران خسارت وارده.

    انجام برخی امور برای بزه دیده یا انجام خدمات اجتماعی توسط بزهکار.

    حضور بزهکار در جلسات مشاوره که حسب مورد می تواند مشاوره های روانی، فنی و حرفه ای یا غیره باشد.

    اصولاً تسهیل کننده ها یا مجریان برنامه نشست نباید در تصمیم گیری نهایی نقش تعیین کننده داشته باشند و به طور کلی نقش آنها فراتر از نظارت و مدیریت اجرای برنامه نشست نیست. در صورت مشارکت پلیس،نقش وی نیز صرفاً تبیین موضوع پرونده و احتمالاً توضیح آثار آن بر بزه دیده و در صورت لزوم ارائه نظر خود راجع به نوع تصمیم اتخاذی به صورت مشورتی است. نقش وکیل هم، در صورت حضور در جلسه، ارائه مشاوره در مورد موضوعات حقوقی و حمایت از حقوق موکل است. وی ممکن است در صورت درخواست شرکت کنندگان، راهنماییهای حقوقی و قانونی لازم را ارائه کند. علاوه بر افراد مذکور ممکن است مددکار اجتماعی نیز حضور داشته باشد. وظیفه اصلی وی تهیه سوابق زندگی و ویژگی های شخصیتی- شغلی و اجتماعی بزهکار است. کلیه مراحل مذکور در صورتی به درستی انجام می گیرد که مجری یا مدیر برنامه فراتر از نقش اصلی خود اقدامی انجام ندهد.

     

    گفتار سوم: حلقه ها یا محافل

    «حلقه ها» یا «محافل» در حال حاضر به عنوان فرایند و ساختاری برای افزایش مشارکت و دخالت اجتماعی در امور کیفری در حال ظهور و توسعه اند. محافل مرکز و محور فرهنگ بومی و سنتی در خصوص کیفیت اجرای عدالت در امور کیفری بوده اند.

    پایان نامه

    استفاده از برنامه حلقه ها یا محافل با استقبال فراوانی روبه رو شده است. طرفداران این روش از آن تحت عنوان «برابر مقدس» در «قدرت»، دارای «جامعیت و شمول» و «ماهیت سازنده و ترمیمی» یاد می کنند. حلقه ها یا محافل به عنوان روش سنتی مردم بومی کانادا و هندی- آمریکاییها در آمریکا مورد استفاده قرار می گرفت. محافل یا حلقه ها که گاه تحت عنوان «محافل صدور حکم» یا «محافل ایجاد سازش» از آنها یاد می شود. دوباره در سال ۱۹۹۱ به وسیله برخی قضات و کمیته های اجتماعی اجرای عدالت ابتدا درمنطقه «یوکن» و سپس سایر اجتماعات شمال کانادا تجدید حیات یافته اند. این محافل بیشتر در «ساسکاچوان» (مانیتوبا- کانادا) و یوکن مورد استفاده قرار گرفتند. استفاده از این برنامه در آمریکا، از سال ۱۹۹۶ آغاز شد یعنی زمانی که ساختار اجرای پروژه های «مینه لوتا» ایجاد گردید.
    یکی از اولین کوششها برای پذیرش روش حلقه ها یا محافل به عنوان یکی از رویکردهای ناظر به اجری عدالت ترمیمی در آمریکا به وسیله «شورای عدالت ترمیمی ساوث سنت پاول» صورت گرفت. حلقه ها یا محافل «ساوث سنت پاول» شامل انواع مختلفی از حلقه ها از قبیل «حلقه های تقاضا»، حلقه های فهم و درک»، «حلقه های بهبود و التیام»، «حلقه های حمایت» و «حلقه های توافق» می شود.
    «حلقه های حل و فصل اختلافات» نیز درمدارس ابتدایی و دبیرستان ها در شکل حلقه های درک و فهم و حلقه های التیام و تسلّی برای بزه دیدگان و خانواده هایشان و نیز برای بزهکاران و اجتماع مورد استفاده واقع می شوند. برخی دیگر از حلقه ها، «حلقه صدور حکم» و «حلقه های بازنگری در احکام مورد اعتراض» هستند.
    مهم ترین اصولی که در راستای اصلاح نظام کیفری سنتی در روش حلقه ها مد نظر قرار گرفته است عبارتند از: تأکید بر مشارکت بیشتر اعضای اجتماع در اجرای عدالت راجع به امور کیفری، گردهم آوردن بزه دیده و بزهکار و ملاقات چهره به چهره آنها با یکدیگر، مشارکت دادن و درگیر نمودن خانواده ها و دوستان و حامیان طرفین همانند روش نشست، تقویت رابطه میان بزه دیده، بزهکار و اجتماع از طریق ایجاد عدالت و توجه به ابعاد جسمانی، احساسی و روحی افراد در قلمرو اجتماعی و فرهنگی.
    مهم ترین اهداف روش حلقه ها یا محافل عبارت اند از:

     

     

    التیام و تسلای بیشتر کلیه کسانی که از جرم متأثر شده اند.

    ایجاد فرصت برای بزهکار جهت جبران خسارت و اصلاح امور.

    بازتوانی و تقویت بزه دیده، اعضای جامعه محلی، خانواده ها و بزهکاران از طریق ایجاد فرصتی برای آنها جهت اظهار نظر و پذیرش مسئولیت مشترک حل و فصل اختلافات.

    توجه به علل و بروز ارتکاب رفتار مجرمانه.

    ایجاد احساس مثبت در اجتماع در خصوص توانایی حل و فصل اختلافات.

    ارتقای ارزشهای اجتماعی و مشارکت در حفظ آنها.

    از برنامه حلقه ها یا محافل می توان به منظور حمایت از بزه دیدگانی که بزهکاران آنها دستگیر یا شناخته نشده اند استفاده کرد. همچنین از این برنامه می توان جهت پاسخگویی بزهکاران مرتکب «جرایم بدون بزه دیده» استفاده نمود. آماده نمودن بزهکاران صغیر محکوم به حضور در مؤسسات ترتیبی جهت زندگی در اجتماع و بازپذیری در آن و همچنین ایجاد آمادگی در بزهکاران بزرگسال جهت زندگی در اجتماع پس از تحمل حبس و به علاوه کاربرد این روش در مدارس و غیره جهت حل و فصل اختلافات از دیگر موارد استفاده از آن است.
    برنامه حلقه ها یا محافل خواه به عنوان جایگزین نهاد قضایی و در جهت اجرای اصول قضازدایی، قبل از مرحله محاکمه مورد استفاده قرار گیرد یا بعد از آن، فرایند اجرایی تقریباً مشابهی دارد. با توجه به هدف هرکدام از انواع برنامه حلقه ها یا محافل فرایندهای مختلفی وجود دارد. در برنامه «حلقه ها یا محافل التیام بخشی و گفتگو» بر نکات مشترکی که کلیه شرکت کنندگان در آن سهیم هستند تأکید می شود و یا جهت التیام و بهبودی به برخی کمک و مساعدت می گردد.
    موفقیت برنامه حلقه ها یا محافل وابسته به مشارکت صحیح نظام عدالت کیفری رسمی و اجتماعی است. بدین منظور اعضا و نمایندگان شرکت کننده از هر دو طرف نیازمند آموزش و مهارت در اجرای دقیق روش حلقه ها یا محافل، ایجاد صلح و سازش و حصول به توافق و اجماع اند. آیین رسیدگی و اجرای این روش با توجه به شرایط و اوضاع و احوال اجتماعی باید قابل انعطاف و مبتنی بر آگاهی و تجربه اجتماعی باشد.
    اجرای برنامه حلقه ها ممکن است برای همه بزهکاران متناسب نباشد. رابطه بزهکار با اجتماع، تلاش و کوشش وی برای جبران ضرر و زیان و التیام بخشیدن به بزه دیده و دیگران، شرایط بزه دیده و کیفیت حمایت حامیان بزهکار جهت جبران آثار جرم و غیره از جمله شرایطی هستند که متناسب یا نامتناسب بودن ارجاع یک موضوع به برنامه مذکور را تعیین می کنند.
    بدون تردید برنامه حلقه ها یا محافل تأثیر مثبتی بر نظام عدالت کیفری دارد. مشارکت افراد اجتماع در برنامه مذکور، زمینه حمایت آنها از بزه دیده و کاهش مشکلات وی را فراهم می کند. به علاوه آنکه حمایت از بزهکار و تقویت او جهت جبران خسارت وارده بر جامعه و بزه دیده را نیز امکان پذیر می سازد. این برنامه یکی از مناسب ترین گزینه های دستگاه عدالت کیفری در اجرای راهبرد قضازدایی خواهد بود.

     

    گفتار چهارم: هیئتهای ترمیمی جامعه محلی

    هیئتهای ترمیمی جامعه محلی به عنوان چهارمین روش اجرای عدالت ترمیمی درک جدیدی از روش های قدیمی جهت پاسخگویی به جرایم ارتکابی صغار می باشند که عموماً در قالب عناوینی از قبیل «پانل جوانان»، «هیئتهای همسایگی» یا «هیئتهای قضازدایی جامعه محلی» وجود داشته اند.
    هیئتهای ترمیمی جامعه محلی اصولاً متشکل از گروه های کوچکی از شهروندان است که آموزشهای لازم را دیده و آمادگی ملاقات چهره به چهره با بزهکاران را دارند. شرکت کنندگان در این هیئت افراد داوطلبی هستند که از گروه های مختلف اجتماعی برآمده اند و تجربیات متفاوتی از سبکهای مختلف زندگی دارند. فعالیت این هیئتها در ابتدا در خصوص آن دسته از محکومان بزرگسالی بود که مرتکب جرایم غیرخشن و خفیف می شدند، لیکن اکنون به بررسی وضعیت صغار بزهکار نیز می پردازند.
    هدف عمده این هیئتها درک بهتر آثار جرم بر بزه دیده و جامعه محلی است و می کوشند تصمیمات و تدابیر جبرانی لازم را برای اصلاح امور و ترمیم آنچه از بین رفته است اتخاذ نمایند. این هیئتها می توانند به «جرایم بدون بزه دیده» که در واقع اجتماع بزه دیده اصلی آن است رسیدگی نموده، نسبت به بزهکار تصمیمات لازم را اتخاذ کنند.
    اطلاعات محدودی در خصوص ارزیابی هیئتهای ترمیمی جامعه محلی وجود دارد. لیکن در ارزیابی این برنامه همانند برخی دیگر از برنامه ها نباید صرفاً بر مبنای معیار بزهکار محور تکرار جرم داوری نمود. علاوه بر معیار مذکور، معیارهای دیگر از جمله پاسخگویی بزهکار در مقابل نتایج عمل ارتکابی و رضایت بزه دیده، مشارکت جامعه محلی و رضایت آن، انجام خدمات اجتماعی و جبران ضرر و زیان جامعه و همچنین اصلاح و ترمیم روابط میان افراد که بر اثر ارتکاب جرم دچار اختلال شده است، از جمله دیگر معیارهایی است که باید مدنظر قرار گیرند. بر این اساس، برخی تحقیقات حاکی از موفقیت برنامه هیئتهای ترمیمی جامعه محلی و تأثیر آن در پاسخ به جرایم غیرخشن است.

    فصل دوم: آثار، جهات تشابه و تفاوت عدالت کیفری و ترمیمی

    در این فصل به امنیت قضایی و عناصر و ارکان آن پرداخته شده که مهمترین بحث آن امید به دستگاه عدالت در موارد نقض امنیت دسترسی آسان به دستگاه عدالت و ایفای نقش مؤثر پلیس و نهاد تعقیب می باشد همچنین نقش سلبی و ایجابی عدالت ترمیمی در امنیت قضایی مورد بررسی قرار می گیرد.

     

    مبحث اول: مقایسه عدالت کیفری و عدالت ترمیمی

    در این فصل به مسائل مهمی از جمله مقایسه عدالت کیفری و ترمیمی و آثار آنها پرداخته شده و همچنین موضوع عدالت ترمیمی در لایحه جدید آیین دادرسی کیفری مورد بررسی قرار گرفته و نگاهی انداخته شده به عدالت ترمیمی در برخی از کشورها که مجموعاً در شش مبحث مورد بررسی قرار گرفته است.

     

    گفتار اول: جهات تشابه عدالت کیفری و عدالت ترمیمی

     

     

    پیشگیری از وقوع جرم

    مهم ترین جهت تشابه در عدالت کیفری و ترمیمی پیشگیری مجدد از وقوع جرم می باشد به طرفداران عدالت کیفری معتقدند که حقیقت و قطعیت مجازات و سرعت در اجرای آن جنبه بازدارنده دارد یعنی از یک سو بزهکاران بالقوه را می ترساند و آنان را از ارتکاب جرم منصرف می کند و از سوی دیگر نتیجه های مادی- روانی را که ارتکاب جرم برای بزهکاران به ارمغان آورده است از رهگذر رنج و عذاب مجازات خنثی می کند چنان که دیگر مرتکب جرم نشوند.
    بنابراین در رویکرد سزادهنده عدالت کیفری عقیده بر آن است که نقض قاعده اجتماعی موجب ورود خسارت به جامعه می شود.
    جامعه نسبت به خساراتی که متحمل شده است با تحمیل رنج و خسارت دیگری به مقصد از یک سو و ترمیم خسارت وارده از سوی دیگر برقراری نوعی تعادل در جامعه را دنبال می کند بنابراین کیفر همواره وظیفه سزادهی را ایفا می کند.
    لازم است که هر مجازات آن گونه انتخاب و اجرا شود که برای دیگران عبرت باشد و کارکری پیشگیرانه و مفید را ایفا کند، مجازات باید کمک کند تا جرمی که واقع شده دوباره چه خود مجرم (پیشگیری خاص) و چه سایر افراد جامعه (پیشگیری عام) آن را تکرار نکنند. کیفر تحمیلی باید برای دیگران درس و الگویی نجات بخش محسوب شود. کیفر باید طوری انتخاب و اعمال شود که موجب عدم سرایت جدی به دیگران شود. تنبیه بزهکار باید کسانی را که وسوسه ی تقلید از او را در سر می پرورانند به تأملی مفید وادارد.
    در نظام عدالت ترمیمی هم دقیقاً یکی از اصول مورد تأیید پیشگیری از وقوع مجدد جرم می باشد که البته در مکتب اخیر این امر به طور کلاسیک تر انجام می شود و جهت این امر از نهادهایی مثل شرمساری بزهکار، جلسه های گروهی خانوادگی و هیأت حال بزه دیده و بزهکار، استفاده می شود.
    یکی از نهادهای پیشگیری در عدالت ترمیمی شرمساری بزهکار می باشد که از طریق مواجه حضوری بین بزهکار و بزه دیده انجام می شود چنانچه بین مواجهه حضوری بزهکار، بزه دیده گفتگوی آنان و توضیحات داده شده در مورد زیان های وارده به بزه دیده که به دنبال جرم ارتکابی از سوی بزهکار حاصل شده برای بزهکار روشن کند وی در عمل ارتکابی خود تصور کرده وی می تواند در وهله اول با عذر خواهی خود از بزه دیده که ضمانت اجرای ترمیمی تلقی می شود و منتهی به فراهم شدن موجبات تشفی خاطر بزه دیده و تسکین آلام وی می شود زمینه حصول سازش و آشتی با بزه دیده را فراهم کند. اگر چنین عذرخواهی با توجه به انتظارات بزه دیده و میزان پاسخگویی بزهکار نسبت به عمل ارتکابی خود کافی به نظر نرسد بزهکار ممکن است با انجام کاری که مطلوب بزه دیده اش است رضایت خاطر او را جلب کند وی حتی ممکن است این کار را به طور علنی انجام دهد تا رنجیدگی خاطر دیگران و احساس عدم امنیت و ترس ناشی از بزه دیده واقع شدن احتمالی که در آنان ایجاد شده را نیز برطرف کند.
    یکی دیگر از نهادی جلوگیری از تکرار جرم در مکتب عدالت ترمیمی نشست های گروهی خانوادگی می باشد که در جهت عدم تکرار بزه و خسارات وارده به بزه دیده می باشد.
    ظاهراً روش هم اندیشی یا کنفرانس برای نخستین بار در قالب قانونی با عنوان قانون اطفال نسبت به اطفال نوجوان و خانواده ی آنان در زلاندنو مطرح شد. هدف آن بود که به جای این که دادگاه و پلیس با بزهکاری اطفال برخورد کند، خانواده طفل نیز در نشست های هم اندیشی با حضور بزه دیده با سایر گروه های محلی گرد هم جمع شوند و در مورد پاسخ ترمیمی به اختلاف ناشی از جرم ارتکابی بحث و گفتگو کنند. نهاد هم اندیشی را قانونگذار زلاندنو و از قومی بومی به نام مائوری الهام گرفته است. مائوری ها به لحاظ روابط قومی مستحکم و نیز همبستگی های خانوادگی در چارچوب اجلاسیه های خانوادگی سعی در حل و فصل مسائل مربوط به نوجوانان داشتند علت آنکه نهاد پیش گفته جنبه قانونی به خود گرفت این بود که قضات دریافتند که هرگاه نوجوانان مائوری مرتکب جرمی می شدند و فرایند قضایی رسیدگی در جرم در دادگاه پیگیری می شد والدین از کمک به قاضی دادگاه به منظور پرداختن به علل جرم و پیشگیری از تکرار جرم استنکاف می کردند. بی اعتنایی قوم مائوری نسبت به دادگاه اطفال از یک سو و عدم موفقیت نظام قضایی زلاندنو در برخورد مناسب با نوجوانان این قوم به علت عدم دخالت والدین از سوی دیگر سبب شد که قانون گذار زلاندنو مقرر کند که در تصمیم گیری در مورد جرائم اطفال، دادگاه مکلف است. از خانواده های آنان دعوت کرده و با حضور آنان تکلیف پرونده را روشن کند.
    جلسه یا نشست های گروهی خانوادگی ابتدا در نیوزلند آغاز شد و سپس در آمریکا و کانادا رواج یافت. در نیوزلند و استرالیا از این فرایند بیشتر وقت ها به عنوان روشی برای قضازدایی از فرایند رسیدگی به بزهکاری اطفال استفاده می شد. در جلسه های هم اندیشی، بزه دیده و بزهکار و وابستگان آنان حضور پیدا می کنند و با مشارکت خود در مقام ایجاد فرصتی برای بزه دیده هستند تا به طور مستقیم و به عنوان کنشگری فعال در جریان بحث هایی درباره جرم و تصمیم گیری در مورد ابزار واکنش مناسب نیست به بزهکار شرکت کند. همچنین هدف دیگر برگزاری جلسه های برگزاری گروهی در کنار آگاهی وی به بزهکار در مورد آثار ضرب و زیانبار جرم ارتکابیش ایجاد مسئولیت کامل نزد گروه های حمایت کننده بزهکار به عنوان درگیر کردن آنان در فرایند ترمیم آثار جرم و شکل دادن به رفتار بزهکار در آینده است.
    ویژگی های جلسه های هم اندیشی این است که به دنبال رایزنی ها ومذاکرات صورت گرفته در طی آنها بزهکار از سوی اختیار مجرمیت خود را می پذیرد و یا دست کم آن را انکار نمی کند، کنفرانس برای احراز مجرمیت نیست، بلکه برای پذیرش آن است. در طی کنفرانس فرصت گفتگو و صحبت در مورد اوضاع و احوال حاکم بر جرم، وضعیت پیش جنایی و میزان آسیب هایی که در نتیجه وقوع جرم، بزه دیده متحمل شده است به طرفین شرکت کننده در جلسه داده می شود.
    بزهکار شرح ماوقع را ارائه می دهد و بزه دیده خواسته های خود را ارائه می دهد و همچنین بزه دیده و بزهکار از خانواده ها و اعضای جامعه محلی که در جلسه حضور پیدا کرده اند سؤالاتی می کنند در پایان اطراف درگیر در جرم با دستیابی به تفاهمی ترمیمی و پس از حصول توافقی اجماعی، راه حل مرضی الطرفین را برای خسارت زدایی و نیز رفع خصومت و کدورتی که با وقوع جرم بین آنان به وجود آمده است انتخاب می کنند. نشستهای گروهی خانوادگی به حمایت از بزهکاران به منظور قبول مسئولیت و تغییر رفتار آنان تمرکز می کنند. حضور و مشارکت خانواده ی بزهکار و بزه دیده و سایر اشخاص مربوط به جامعه ی محلی در این نشست ها مهم است.[۳۲]
    هیأت ها به بزه دیدگان که از جرمی خاص متضرر شده اند بزهکاران که همان جرم خاص را مرتکب شده اند اجازه می دهد تا روبروی هم قرار بگیرند و در مورد جرم ارتکابی و آثار آن مذاکره کننده و عواقب زیانبار جرم و اشخاص دیگر ملاحظه کرده و به ویژگی های آنان پی ببرند؛ ظهور هیأت های پیش گفته به عنوان فرایند ترمیمی، ناشی از جنبش بزه دیدگان است و در وهله نخست برای مقابله با رانندگی های در حال مستی و پیشگیری از بزه دیدگی نسبت به جرم پیش گفته به وجود آمده اند. هدف از این هیأت ها این بود که هزینه انسان رانندگی در حال مستی را برای بزهکاران، بزه دیدگان و خانواده های آنان را مشخص کند.
    هیأت های بزه دیده بزهکار درصددند که بزهکاران در برابر بزه دیدگان ناشناس قرار بگیرند و به صحبت های آنان گوش دهند در این جلسه ها بزه دیدگان اعتراف ها، مطالبات و مراتب درد و رنج خود را بیان می کنند. ویژگی بارز این هیأت ها این است که بزه دیدگان و بزهکاران که تمایل ندارند با بزهکاران خود روبرو شوند با اشخاصی روبرو می شوند که آن جرم را مرتکب شده اند. هیأت های پیش گفته، مرکب از سه یا چهار بزه دیده است و یک ناظر هم برای کنترل هیئتها منصوب می شود. ناظر خطوط راهنما را قبل از شرکت در جلسه ها برای طرفین به منظور برگزاری مفیدتر و مناسب تر هیأت، تبیین و تشریح می کند در این گونه هیأت ها محوریت با آموزش دهی افرادی است که حضور یافته اند و به نوعی در مقام پیشگیری از جرم هستند از آنجا که حاضران در هیأت با هم خصومت مستقیم ندارند با هم در جلسه شرکت می کنند در واقع در این هیئت ها بزهکار با مشاهده لمس درد و رنج بزه دیدگانی که از چنین جرمی متضرر شده اند به نوعی ارتکاب درباره ی جرم منحصر می شود و بنابراین در آینده درصدد ارتکاب جرم برنخواهد آمد بدین سان می توان گفت که این روش نوعی پیشگیری ترمیمی است. کارکرد پیشگیرانه این هیئت ها باعث می شود تا عدالت ترمیمی حتی در جاییکه در مقام حل و فصل اختلاف است به موازات آن نوعی پیشگیری را نیز دنبال کند.

     

     

    جبارن خسارات وارده به افراد (بزه دیده)

    دومین وجه تشابه بین عدالت کیفری و عدالت ترمیمی جبران وارده به بزه دیده و افراد جامعه می باشد، نکته قابل توجه این می باشد که در عدالت کیفری جبران وارده به افراد توأم با مجازات می باشد به عنوان مثال در جرم سرقت، بزهکار را محکوم به حبس شلاق و جزای نقدی و رد مال می نماییم و یا این که جبران خسارات وارده به افراد یا جامعه به نوعی در دل مجازات نهفته است یعنی ممکن است شخصی بابت جرمی محکوم به حبس شود همان حبس ممکن است به نوعی جبران خسارات وارده به افراد یا جامعه باشد علی ایحال در تمامی موارد حقوق کیفری همراه با مجازات جنبه جبران خسارات وارده و ضرر و زیان در نظر گرفته می شود، اما در عدالت ترمیمی جبران خسارات وارده به بزه دیده به عنوان یک اصل مستقل مطرح شده و نسبت به مجازات مقدم تر می باشد همان طور که ذکر شد در مکتب عدالت ترمیمی با تشکیل حلقه ها یا محافل، هیأت های بزه دیده و بزهکار شرمساری بزهکار و همچنین در نشست ها هدف اصلی تمامی اینها آگاه کردن مجرم از اعمال ارتکابی خود و به نوعی جبران خسارات وارده می باشد.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:42:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر افکار غیرمنطقی و تاب¬آوری در معتادان به مواد مخدر- قسمت ۸ ...

    افکار و باورهای غیر منطقی با واقعیت موجود هماهنگ و هم جهت نیستند.

    توسط شواهد عینی تایید نمی شوند و فرد درصدد آزمایش آنها نیست.

    به شکل اطلاعات و یا به شکل تصمیم و تصمیم گیری نادرست است.

    با اجبار، الزام و وظیفه است، خشک و انعطاف پذیر هستند.

    باعث حالت های آشفته و ناراحت کننده در فرد می شود و در نهایت منجر به اضطراب، افسردگی و احساس گناه می شود.
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

     

    باورهای غیر منطقی می توانند به ۴ صورت باشد:
    الف) چقدر وحشتناک است که – چقدر خطرناک است که
    ب) غیر قابل تحمل است که- غیر قابل تصور است که- نمی توانم بفهمم که
    پ) زشت است که – ننگ آور است که – مایه آبرو ریزی است که
    ت) دنیا باید مطابق میل من باشد.
    بنابراین، عقاید نامعقول و نگرش های کژکار که فلسفه آشفته کننده افراد را تشکیل می دهند دو ویژگی اساسی دارند دو ویژگی اساسی دارند، اولا: آنها در بطن خود توقعات خشک، جزمی، و قدرتمندی دارند که معمولا در قالب کلماتی چون باید، حتما، الزاما، و ضرورتا بیان می شوند. این تفکر الزام آور است: «من حتما باید موانع موجود بر سر راه این هدف مهم را بردارم و به آن تحقق بخشم!» ثانیا، فلسفه های آشفته کننده که معمولا از این توقعات حاصل می شوند، انتساب های بسیار نامعقول و تعمیم مفرط ایجاد می کنند. این استنباط فاجعه آمیز است: «اگر این هدف بسیار مهم را به انجام نرسانم، در این صورت وحشتناک است، نمی توانم آن را تحمل کنم، احتمالا آدم بی ارزشی هستم، و هرگز چیزی را که می خواهم، بدست نخواهم آورد!» ( پروچاسکا، ۱۳۸۹).
    ۱۱-۱-۲) حفظ باور های غیر منطقی
    الیس(۲۰۰۲) می گوید، افراد نمی خواهند به باورهای غیر منطقی شان ادامه دهند، اما آنها شرطی شده اند و اکنون به طور اتوماتیک آن را حفظ می کنند. الیس عوامل مختلفی را در حفظ باورهای نادرست دخیل می داند که به پاره ای از آنها در ذیل اشاره می شود.
    تمایلات بیولوژیکی برای غیر منطقی بودن با پختگی و بلوغ از بین نمی رود چون قسمتی از وراثت محسوب می شود.
    الیس (۱۹۷۷) تاکید می کند که انسان ها قویا تمایل دارند که به طور ناخود آگاه و از روی عادت بد کارکردی های ذهنی خود را طول بدهند و به جای اینکه تعادلی واقع گرایانه بین لذت گرایی آنی و طولانی مدت برقرار کنند، اغلب لذت گرایی فوری را انتخاب می کنند و همین ترجیح دادن، عامل اصلی مقاومت در برابر تغییر می گردد. باورهای مطلق گرایانه، شناخت های داغی هستند که اغلب عنصری از ارزیابی در آنها وجود دارد و با هیجان های زیادی همراه است. چنین شناخت هایی قویا حفظ می شوند و به سختی قابل تغییر هستند. از آنجا که روش علمی معیار مطلقی بر خوب و بد و در نتیجه قواعدی مطلق برای رفتار آدمی ندارند، افراد به آسیب زدن به خود ادامه می دهند، چون از فهم اینکه دقیقا در عالم خارج چه می گذرد، ناتوانند( درک علمی نیاز به مشاهده و آزمون مکرر واقعیت دارد).
    الیس[۷۶] (۱۹۹۶، ۲۰۰۱) معتقد است که ما از توانایی تغییر دادن شناخت ها، هیجانات و رفتارهای خود برخورداریم. ما با اجتناب از مشغول کردن خودمان به A و فکر کردن بی پایان به پیامدهای هیجانی در نقطه C می توانیم به این هدف برسیم. ما می توانیم تصمیم بگیریم B یا عقاید نامعقولی را که در مورد رویدادهای فعال ساز در نقطه A داریم بررسی کرده با آنها مبارزه کنیم و آنها را تغییر دهیم (کری[۷۷]، ۱۳۹۰).
    گاهی انسان از لحاظ شناختی، هیجانی و رفتاری، باورهای غیر منطقی شان را تقویت می کنند، مثلا کسی که این باورهای غیر منطقی در او وجود دارد که باید دارای تایید اجتماعی باشد، با اجتناب از ریسک های اجتماعی، به نوعی آرامش هیجانی می رسد. افراد از طریق جستجوی علت های آشفتگی های هیجانی خود در گذشته، آن را حفظ می کنند. چون تمرکز بر گذشته مانع تمرکز در حال و آینده می شود، درحالیکه کسی نمی تواند گذشته خود را تغییر دهد ولی حال و آینده قابل تغییر می باشد. در مواردی افراد از تشخیص تفکرات، احساسات و رفتارهای سالم و ناسالم، از ادراک تاثیرات باور های غیر منطقی در ایجاد آشفتگی های هیجانی عاجزند. در بسیاری از مواقع، تغییر دادن موقعیت بسیار راحت تر از تغییر دادن خویشتن است. مثلا در مشکلات زناشویی، انتخاب طلاق، از بررسی و تغییر باورها و رفتارهای نادرست آسانتر است (نلسونس[۷۸]، ۲۰۰۱).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    الیس براساس مطالعات خود و تجربیات با بیمارانش قانع شده بود که مردم به این دلیل بر رفتار غیر عقلانی و غیر منطقی خویش پافشاری می کنند که مستمرا به خود تلقین می کنند که باید آنگونه رفتار کنند (الیس،۱۹۹۸ ترجمه فیروز بخت، ۱۳۸۸).
    ۱۲-۱-۲) طبقه بندی باورهای غیر منطقی

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

     

     

    باور غیر منطقی تایید دیگران[۷۹]:

    براساس آن، نیاز به حمایت و تایید افرادی داریم که آنها را می شناسیم و یا به آنها علاقه داریم. این باور می تواند به دلایل متعدد، مشکلاتی برای انسان ایجاد کند. برای مثال، تقاضای مورد تایید دیگران بودن سبب می شود که انسان خودش را به خاطر اینکه آیا می تواند این تایید را بدست آورد یا نه، ناراحت و نگران نماید و در صورت بدست آوردن، باز نگران از دست دادن آن تایید است.

     

     

    باور غیر منطقی توقع از خود[۸۰]:

    این باور که ما موفق هستیم و در هر کاری صلاحیت لازم را داریم و داوری ما در مورد شایستگی مان براساس موفقیت مان در کارها است. این باور مخصوصا در مواقعی که فرد در زندگی با شکست مواجه می شود می تواند بسیار آسیب زا باشد، چراکه فرد تصور می کند نالایق است و لیاقت زندگی ندارد.

     

     

    باور غیر منطقی سرزنش کردن[۸۱]:

    این باور که همه از جمله خودمان را مستحق سرزنش و مجازات به خاطر اعمال اشتباه می دانیم و با انجام دادن اعمال اشتباه، اگر از سوی خودمان باشد، دچار خشم و احساس گناه می شویم و اگر از سوی دیگران باشد، روابطمان دچار مشکل شده و حس انتقام جویی برانگیخته می شود.

     

     

    باور غیر منطقی واکنش به ناامیدی[۸۲]:

    وقتی که کارها همانند انتظار ما پیش نرود، نسبت به نقش خود در تغییر، ناامید می شویم و احساس عدم کنترل در موقعیت داریم.

     

     

    باور غیرمنطقی کنترل هیجانات:

    این باور که ما نسبت به ناراحتی و هیجانات خود هیچ کنترلی نداریم، چراکه این ناراحتی ها از جانب دیگران به وجود می آید و اگر دیگران تغییر کنند تمام امور اصلاح می شود. هنگامی که فرد در ارتباط با دیگران دچار ناراحتی می شود، تظاهرات جسمانی مثل قرمز شدن، افزایش ضربان قلب، فشار خون و … در وی پدید می آید. فرد سبب این عامل را دیگران می داند. در واقع مشکل از ناحیه شناختی و تفکر است.

     

     

    باور غیر منطقی در مورد مشکلات آینده[۸۳](نگرانی زیاد توام با اضطراب)

    این باور که در آینده اتفاق خطرناکی رخ می دهد و باید به شدت در مورد آن نگران باشیم. خیلی از مردم معتقد هستند که آنها باید خود را نگران مشکلات احتمالی بکنند.

     

     

    باور غیر منطقی فرار از مشکلات[۸۴]:

    این باور که اجتناب از مشکلات و شانه خالی کردن از مسئولیت خیلی آسانتر از روبرو شدن با مشکلات است. این باور می تواند آزاردهنده باشد، زیرا طفره رفتن از کارهای ناخوشایندی که فرد با آن سرو کار دارد باعث می شود این کارها اثر پایدارتری در ضمیر ناخودآگاه فرد به وجود آورده و هنگام مواجهه مشکل تر به نظر برسد.

     

     

    باور غیر منطقی اتکاء به دیگران[۸۵]:

    این باور که ما باید فردی قوی تر از خودمان داشته باشیم تا به او تکیه کنیم. براساس این باور همیشه نیازمند و محتاج دیگران هستیم و از خود خلاقیت و ابتکار بروز نمی دهیم.

     

     

    باور غیر منطقی درمانده شدن از تغییر[۸۶]:

    باور غیر منطقی کمال طلبی[۸۷]:

    این باور که هر مشکل فقط یک راه حل دارد و اگر به آن راه حل نرسیم، ناراحت و ناراضی شویم. اعتقاد به کمال در واقع خلاف واقعیت است.
    ۱۳-۱-۲) تاب آوری:
    برخی تاب آوری را به عنوان صفت یا ویژگی فردی در نظر گرفته اند که منعکس کننده سازگاری با شرایط ناگوار است. تاب آوری بر حسب صلاحیت شخصیتی ، تحمل استرس، پذیرش تغییر است و اعتقاد به نیروهای اسرار امیز مفهوم سازی شده است.
    ریچ، زاوترا و هال[۸۸] تاب آوری را به عنوان پیامد سازگاری با گرفتاری و بدبختی در نظر گرفته اند؛ ویژگی های شخصی و موقعیت ممکن است فرایند های تاب آورانه را مشخص کنند اما تنها اگر به دنبال شرایط استرس زا پیامدهای سالم تری منجر بشوند. تاب آوری می تواند به دو دسته تقسیم شود: اولین نوع آن اشاره به مقاومت در برابر استرس دارد، همانند کودکانی که با وجود استرس ها و تهدید های فراوان عملکرد شایسته ای دارند و نوع دوم آن بهبودی پس از تجربه ضایعه ها و آسیب های روانی است، مانند کودکانی که پس از تجربه استرس بهبود یافتند و تجربه اولیه استرس برای آنها مفید بود، چون مانع شکست بعدی آنها شد .
    به طور کلی می توان اینگونه بیان کرد که تاب آوری، مجموعه ای از ویژگی ها فردی است که تحت تاثیر خانواده و اجتماع قرار گرفته و افزایش یا کاهش می یابد و این ویژگی ها او را در برابر شرایط دشوار و مخاطره آمیز مصون نگه می دارد.
    ۱۴-۱-۲) انواع تاب آوری
    بنا به نظر هارت، بلینکو و توماس[۸۹]توصیف تاب آوری سه روند را شامل می شود: تاب آوری عمومی[۹۰]، تاب آوری واقعی[۹۱] و تاب آوری تلقیحی[۹۲].
    ۱-۱۴-۱-۲) تاب آوری عمومی:
    در زبان عامه همان غلبه بر موقعیت های دشواری است که هر کسی با آن موقعیت ها مواجه می شود، با این تعریف تاب آوری همان چیزی است که تقریبا همه ما از آن برخورداریم و به نظر می رسد که برای نژاد بشر برنامه ریزی شده است. آن دسته از افرادی که کودکی خوبی را پشت سر گذاشته اند با بسیاری از چالش ها و مشکلات پیش آمده درگیر می شوند حتی اگر بعضی از این مشکلات بدون هیچ گونه اغراقی بزرگ و شگفت اور به نظر ایند، البته همیشه استثناء وجود دارد و کسانی هستند که به راهنمایی ، مدیریت و حمایت صریح نیاز دارند اما بیشتر افراد دارای یک ذهنیت تاب آوری مساعد می باشند. همه ما عاشق می شویم، زندگی می کنیم، کار می کنیم، عمق درد و اندوه را می آزماییم و سپس بر آن چیره می شویم.
    ۲-۱۴-۱-۲) تاب آوری واقعی:
    یک مفهوم مقایسه ای است و روانشناسان را در درک اینکه چه چیزی در پس تفاوت های افراد و حرکت در مسیر زندگی شخصی شان قرار دارد، یاری می کند و این همان چیزی است که ما را برای ایجاد آینده ای بهتر برای کودکانی که می شناسیم، شگفت زده، مصمم امید وار می سازد. تاب آوری واقعی در جایی آشکار می شود که افراد با دارایی و منابع بسیار کم و یا کودکانی با آسیب پذیری بالا آینده ای بهتر از آنچه ما باتوجه به شرایطشان و در مقایسه با سایر کودکان پیش بینی می کردیم، نشان می دهند. توصیف روانتر از تاب آوری به عنوان مقاومت نسبی در برابر تجارب خطرناک اجتماعی، این مطلب را به خوبی بیان می کند.
    ۳-۱۵-۱-۲) تاب اوری تلقیحی:
    این قسمت کمی پیچیده تر است، تاب آوری تلقیحی ما را به عنوان متخصص گیج و دستپاچه می کند و انتظارات ما را آشفته تر و مغشوش تر می کند. این مقوله حتی آسیب پذیری ها و مکانیزم های حفاظتی را منبا و منشا تاب آوری می داند؛ و به عنوان یک مفهوم، ظرفیت تغییر مصیبت و بدبختی را به موفقیت و یا حداقل توان پیشگیری از اثرات بدتر مصیبت و بلا فراهم می کند. در اینجا تقریبا به طور ناخودآگاه، بلا و مصیبت به نتایج و پیامدهای بهینه در تاب آوری تبدیل می شود به هر حال چنین تلقی ای به ندرت در زندگی کودکان مورد نظر ما به چشم می خورد. اثر تلقیحی می تواند با توجه به تجارب فرد ادامه یابد البته مادامی که این تجربیات سخت و طاقت فرسا نباشند. (وینیکات (۱۹۸۹)، نقل از سلیمی،۱۳۸۸) معتقد است که با این توضیحات حتی می توانیم به بزهکاری، امیدوارانه نگاه کنیم.
    ۱۶-۱-۲) تاب آوری به عنوان صفت ذاتی یا به عنوان صلاحیت اکتسابی
    یکی از دلایل اختلافاتی که بین پژوهشگران در زمینه اکتسابی یا ذاتی بودن تاب آوری وجود دارد، ناشی از این است که برخی از کودکان خردسال نسبت به دشواری ها آسیب ناپذیر هستند و علی رغم اینکه در محیطشان چه اتفاقی رخ می دهد می توانند رشد طبیعی داشته باشند، که این امر باعث شد برخی پژوهشگران اصطلاح «کودکان تاب آور[۹۳]» را به کار ببرند .
    ولی تحقیقات بعدی این ایده مصونیت روانی را با نشان دادن اینکه در گستره ای که افراد بر موقعیت های دشوار غلبه می کنند محدودیت های آشکاری وجود دارد را رد کرده اند.
    افراد تاب آور نیز ممکن است تحت تاثیر استرس هایی که به حد کافی شدت دارند قرار بگیرند و تسلیم ناراحتی های روانی و جسمی آن شوند. علاوه بر این فردی که در یک موقعیت از خود تاب آوری نشان می دهد لزوما در سایر موقعیت ها و زمینه ها موفق عمل نمی کند.
    ۱۷-۱-۲) استرس
    تعریف استرس

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:41:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      صیانت و پیشگیری از جرم و گناه از منظر قرآن کریم و راهکار های نهادینه کردن آن در بین کارکنان ناجا- قسمت ۱۱ ...

    «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فىِ مَقَامٍ أَمِینٍ؛ به راستى پرهیزگاران در جایگاهى آسوده [اند].» (دخان/۵۱)
    «فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ؛ در بوستانها و کنار چشمه‏سارها.» (دخان/۵۲﴾
    «یَلْبَسُونَ مِن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَقَابِلِینَ؛ پرنیان نازک و دیباى ستبر مى‏پوشند [و] برابر هم نشسته‏اند.» ﴿ دخان/۵۳﴾
    «کَذَلِکَ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِینٍ؛ [آرى] چنین [خواهد بود] و آنها را با حوریان درشت‏چشم همسر مى‏گردانیم.» ﴿دخان/۵۴﴾
    «یَدْعُونَ فِیهَا بِکلُ‏ِّ فَکِهَهٍ ءَامِنِینَ؛ درآنجا هر میوه‏اى را [که بخواهند] آسوده خاطر مى‏طلبند.» (دخان/۵۵)
    دربرخی از آیات، دیدار خدای رحمان به عنوان عاقبت اهل تقوا و رانده شدن به سوی دوزخ به عنوان عاقبت مجرمان معرفی شده است مانند:
    «یَوْمَ نحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلىَ الرَّحْمَانِ وَفْدًا؛ [یاد کن] روزى را که پرهیزگاران را به سوى [خداى] رحمان گروه گروه محشور مى‏کنیم.» (مریم/۸۵ )
    «وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ إِلىَ‏ جَهَنَّمَ وِرْدًا؛ و مجرمان را با حال تشنگى به سوى دوزخ مى‏رانیم.» (مریم/‏۸۶)
    ۵-اساسی‌ترین و استوارترین بنیان
    «أفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیَنَهُ عَلىَ‏ تَقْوَى‏ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٍ خَیرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْیَنَهُ عَلىَ‏ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانهَارَ بِهِ فىِ نَارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لَا یَهْدِى الْقَوْمَ الظَّلِمِینَ؛ آیا کسى که بنیاد [کار] خود را بر پایه تقوا و خشنودى خدا نهاده بهتر است ‏یا کسى که بناى خود را بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط پى‏ریزى کرده و با آن در آتش دوزخ فرو مى‏افتد و خدا گروه بیدادگران را هدایت نمى‏کند.» (توبه/‏۱۰۹)
    ۶- برخورداری از ولایت الهی: «إِنهُّمْ لَن یُغْنُواْ عَنکَ مِنَ اللَّهِ شَیئًا وَ إِنَّ الظَّالِمِینَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَ اللَّهُ وَلىِ‏ُّ الْمُتَّقِینَ؛ آنان هرگز در برابر خدا از تو حمایت نمى‏کنند [و به هیچ وجه به کار تو نمى‏آیند] و ستمگران بعضى‏شان دوستان بعضى [دیگر]ند و خدا یار پرهیزگاران است.» (جاثیه/۱۹)
    ۷- بهترین لباس: «وَ لِبَاسُ التَّقْوَى‏ ذَلِکَ خَیرٌ»(اعراف/۲۶)
    لباس، نه تنها انسان را از ناملایمات، گرما و سرما حفظ می‌کند: «وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَ سَرَابِیلَ تَقِیکمُ بَأْسَکُمْ » (نحل/۸۱)
    بلکه زشتی ها وناپسندی های بدن انسان را می پوشاند: «یَابَنىِ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکمُ‏ْ لِبَاسًا یُوَارِى سَوْءَاتِکُمْ» (اعراف/۲۶)
    همچنین مایه زینت انسان است: وَرِیشًا (اعراف/۲۶)
    شاید سرّ این که قرآن کریم زن و شوهر را لباس یکدیگر می‌داند: «أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلىَ‏ نِسَائکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَ أَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ» (بقره/۱۸۷) همین امور باشد؛ زیرا زن و شوهر یکدیگر را از انحرافات و آسیب های اجتماعی، اخلاقی و مانند آن حفظ می کنند، عیوب یکدیگر را می‌پوشانند و موجب زینت یکدیگر می‌شوند. با این همه هیچ لباسی همانند تقوا حافظ انسان نیست؛ زیرا تقوا انسان را از ناملایمات، زشتی ها و ناپسندی های معنوی حفظ می‌کند که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست چنان که هیچ زینتی همانند تقوا نیست.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ۸- گشایش امور و وسعت روزی انسان از راهی که گمان نمی‌برد: «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا؛ و آن زنان شما که از خون‏دیدن [ماهانه] نومیدند اگر شک دارید [که خون مى‏بینند یا نه] عده آنان سه ماه است و [دخترانى] که [هنوز] خون ندیده‏اند [نیز عده‏شان سه ماه است] و زنان آبستن مدتشان این است که وضع حمل کنند و هر کس از خدا پروا دارد [خدا] براى او در کارش تسهیلى فراهم سازد.» (طلاق/۴)
    «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَّهُ مخْرَجًا * وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یحتَسِبُ؛ پس چون عده آنان به سر رسید [یا] به شایستگى نگاهشان دارید یا به شایستگى از آنان جدا شوید و دو تن [مرد] عادل را از میان خود گواه گیرید و گواهى را براى خدا به پا دارید این است اندرزى که به آن کس که به خدا و روز بازپسین ایمان دارد داده مى‏شود و هر کس از خدا پروا کند [خدا] براى او راه بیرون‏شدنى قرار مى‏دهد* و از جایى که حسابش را نمى‏کند به او روزى مى‏رساند و هرکس بر خدا اعتماد کند او براى وى بس است‏. خدا فرمانش را به انجام‏رسانده است به راستى خدا براى هر چیزى اندازه‏اى مقرر کرده است.» (طلاق/آیات۳-۲)
    ۹- بینش صحیح در تشخیص حق و باطل، پوشش سیئات، غفران گناهان و اجر عظیم الهی
    «إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا وَ یُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید اگر از خدا پروا دارید براى شما [نیروى] تشخیص [حق از باطل] قرار مى‏دهد و گناهانتان را از شما مى‏زداید و شما را مى‏آمرزد و خدا داراى بخشش بزرگ است.» (انفال/‏۲۹)
    «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَ یُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا؛ این است فرمان خدا که آن را به سوى شما فرستاده است و هر کس از خدا پروا کند بدیهایش را از او بزداید و پاداشش را بزرگ گرداند.» (طلاق/۵)
    قدرت کامل در تشخیص نهایی حق از باطل با درس و بحث عادی حاصل نمی شود؛ زیرا انسان در بسیاری از موارد دچار اشتباه می شود و در مواردی که در تمیز حق وباطل اشتباه نمی کند در تشخیص اهم و مهم گرفتار خطا می گردد ولی کسی که با چراغ تقوا حرکت می کند به تناسب تقوایی که دارد در تشخیص حق از باطل و تمیز اهم از مهم در ارتکاب خطا و اشتباه نجات می یابد.
    ۱۰- کرامت انسان نزد خدا: «إِنَّ أَکْرَمَکمُ‏ْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» (حجرات/۱۳).
    ۱۱-نائل شدن انسان متقی و اعمال او به خدا: «لَن یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَ لَا دِمَاؤُهَا وَ لَکِن یَنَالُهُ التَّقْوَى‏؛ هرگز [نه] گوشت‌هاى آنها و نه خون‌هایشان به خدا نخواهد رسید ولى [این] تقواى شماست که به او مى‏رسد این گونه [خداوند] آنها را براى شما رام کرد تا خدا را به پاس آنکه شما را هدایت نموده به بزرگى یاد کنید و نیکوکاران را مژده ده.» (حج/۳۷)
    تقوا، وقتی است که همیشه همراه صاحب خود خواهد بود. بنابراین، اگر تقوا به خدا می‌رسد متقی نیز به خدا می رسد و از این کمال بهره مند می گردد.
    ۱۲-بهترین توشه: انسان مسافری است که از عالم خاک حرکت خویش را آغاز کرده و تا لقاء الله پیش می رود: «یَأَیُّهَا الْانسَانُ إِنَّکَ کاَدِحٌ إِلىَ‏ رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ؛ اى انسان حقا که تو به سوى پروردگار خود به سختى در تلاشى و او را ملاقات خواهى کرد.» (انشقاق/‏۶)
    ۱۳-پشتوانه قبولی اعمال: «إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» (مائده/۲۷). خداوند سبحان گاهی نیز تصریح کرده که اگر یک عمل نیک همراه با تقوا و ایمان باشد و موجب ثواب گردد، بهتر از مسائل و علوم دنیوی است؛ «وَ لَوْ أَنَّهُمْ ءَامَنُواْ وَ اتَّقَوْاْ لَمَثُوبَهٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ خَیرٌ لَّوْکاَنُواْ یَعْلَمُونَ؛ اگر آنها گرویده و پرهیزگارى کرده بودند قطعا پاداشى [که] از جانب خدا [مى‏یافتند] بهتر بوداگر مى‏دانستند.» (بقره/‏۱۰۳)
    اعمال افراد همانند سکه ها و اسکناس هایی است که در دست مردم است و تقوا همانند پشتوانه این سکه ها و اسکناس ها که در خزانه دولت و در اختیار بانک مرکزی یک کشور است و بدون آن پشتوانه، این سکه ها و اسکناس ها ارزشی ندارد.
    بدین‌ترتیب تقوا (صیانت) مایه قبولی اعمال است و بدون آن هیچ عملی موردقبول واقع نمی شود، چنان که حصر «انما» در آیه شریفه مفید همین معناست (جوادی آملی، ۱۳۸۲، ج ۱، صص ۴۱۳-۴۰۳)
    ۲-۵- انواع صیانت
    صیانت از دو دیدگاه صیانت فردی و سازمانی قابل بررسی است. در صیانت فردی شاخص هایی مانند ایمان و تقوی، انگیزش درونی، رضایت شغلی و… مطرح می‌شوند. نکته مهم این که مولفه‌های صیانت فردی (که بیشتر به ویژگی های شخصیتی افراد مربوط می شوند) می‌توانند در صورت عدم حضور دیگران نیز ضامن اجرای قوانین بوده و فرد را از انجام تخلفات و معاصی بازدارند. در صیانت سازمانی متغیرهایی نظیرگزینش و استخدام، آموزش، نگهداری منابع انسانی، انتصاب شایسته و… مورد توجه قرار می‌گیرد و شایسته است فرماندهان و مدیران به این ابعاد به صورت برنامه‌ای و سیستماتیک بپردازند.

    پیش بینی رضایت شغلی زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد

    ۲-۵-۱- صیانت فردی
    ایمان و تقوی
    بی‌تردید مهم‌ترین عامل حفظ آدمی از نزدیک شدن به معاصی و کجروی ها ایمان قلبی افراد است. ایمان و تقوی دو عامل بازدارنده در انسان های متدین هستند که می توانند بدون نظارت و کنترل بیرونی، افراد را از لغزش ها و خطایا حفظ کنند. ایمان و تقوی ملکات فاضله ای هستند که غرائز و امیال سرکش درونی را تعدیل و انسان‌ها را از سقوط به ورطه‌های گمراهی و هلاکت نجات می‌دهند. همچنین در مقابل وسوسه‌های نفسانی یا شداید و سختی‌ها، نقطه اتکایی به حساب می‌آیند تا مومنان و متقیان به آن پناه ببرند. براین اساس تقویت مبانی ایمانی و دینی بیش از هر عنصر دیگری می تواند در صیانت افراد موثر و چاره‌ساز باشد.
    انگیزش
    اگر چه از انگیزش تعاریف مختلفی به عمل آمده لکن وقتی ما از انگیزش سخن به ‌میان می‌آوریم، به سه وجه مشترک این تعاریف نظر داریم: ۱-آنچه به رفتار شخص نیرو می دهد. ۲-آنچه چنین رفتاری را هدایت و بدان جهت می‌دهد. ۳-آنچه این رفتار را حفظ یا تقویت می‌کند. براین اساس می توان انگیزش را به فراگردهای روانی که سبب برانگیختن برای اقدام، هدایت و پایه‌ای برای رفتار خود خواسته است،تعریف نمود. براین‌اساس، پدیدآوردن یک محیط کاری انگیزاننده و مولد می‌تواند روحیه کار فردی و جمعی کارکنان را احیاء نموده و برای بهبود عملکرد سودمند باشد.
    مدیریت برای بهبود شرایط باید نخستین گام را در ترتیب دادن فرایندهای انگیزشی بردارد. ایجاد انگیزه و رفتار آگاهانه و مسئولیت پذیری، در کوتاه مدت میسر نمی‌شود، بلکه یک حرکت آگاهانه و عمدی است که به مرور زمان حاصل می‌شود.
    انگیزش نیازمند چند ملاحظه اساسی است:
    ۱-هر گونه کوشش از سوی مدیران برای بالا بردن سطوح انگیزشی کارکنان، باید با خودآزمایی از جانب مدیران آغاز شود.
    ۲-باید رابطه روشنی میان عملکرد موفقیت آمیز و دریافت پاداش وجود داشته باشد.
    ۳-روشن‌ترکردن و ابهام زدایی از نقش فرد در سیستم کاری، به بهبود عملکرد و افزایش انگیزه کمک می کند.
    ۴-کارکنان باید در برنامه‌ریزی قسمتی و هدف‌گذاری بخشی دخالت داده شوند تا میل به ایفای نقش و فعالیت در آنها فزونی یابد.
    رضایت شغلی
    رضایت شغلی به عنوان یکی از عوامل موثر بر عملکرد و همچنین یکی از شاخص های ارزیابی آن موردتوجه می باشد. رضایت شغلی نتیجه ادراک فرد از نحوه دستیابی به انتظارات شغلی‌اش می باشد. به بیان دیگر رضایت شغلی به طرز تلقی کارکنان نسبت به شغل و سازمان بستگی دارد.فردی که از رضایت شغلی برخوردار است، در مجموع شغل خود را دوست دارد و برای آن ارزش قائل است. رضایت شغلی به اختلاف بین آنچه کارکنان از شغل خود انتظار دارند و آنچه واقعا از شغل به دست می‌آورند، بستگی دارد. به عبارت دیگر، اگر واقعیت های شغلی کمتر از مقدار مطلوب باشند شخص از شغل خود ناراضی می شود ولی اگر هیچ اختلافی بین مقدار مطلوب و شرایط واقعی وجود نداشته باشد شخص رضایتمند و خشنود خواهد بود و هر گاه واقعیات شغلی بیشتر از انتظار فرد باشد، شخص احتمالا احساس دین خواهد کرد. این توقعات و شرایط مطلوب، زمانی به وجود می‌آید که فرد خود را با افراد دیگر سازمان یا افراد خارج از سازمان و حتی با موقعیت قبلی خود مقایسه کند.
    رضایت شغلی به موارد زیر بستگی دارد:
    دستمزد(جهت رفع نیازهای فیزیولوژیک)، شغل(به لحاظ چالشی بودن)، تنوع شغل، استاندارد و تخصصی بودن وظیفه، وضوح شغل، ترفیع(فرصت پیشرفت و ارتقاء)، سرپرستی(توانایی مسئول و سرپرست در ارائه مساعدت‌های فنی و حمایت‌های رفتاری)، همکاران (روابط صمیمی) و شرایط محیط کاری(محیط مطلوب فیزیکی) (سید تاج الدینی؛ باخدا، ۱۳۸۸، صص ۱۹۰-۱۸۸)
    ۲-۵-۲- صیانت سازمانی
    گزینش و استخدام
    نیل به اهداف سازمان، مستلزم گزینش افراد سالم است هر چند که تطبیق ویژگی‌های شخصیتی و جسمانی مورد نیاز متناسب با ماموریت‌ها و وظایف سازمان، به طورکامل امکان پذیر نیست، با این حال انتخاب کارکنانی که توان و آمادگی بیشتری داشته باشند با بهره گرفتن از ابزارهای علمی و آموزش‌های روان شناختی میسر است. از طرفی مدیران و واحدهای ذی‌ربط باید توجه بیشتری به ملاک‌های شخصیت، هوش، استعداد، مهارت و علایق داوطلبان داشته باشند تا زمینه را برای فراگیری بهتر و افزایش توان علمی کارکنان فراهم سازند. زیرا آشکار شده که متغیرهای مذکور، ملاک‌های خوبی برای پیش بینی موفقیت افراد می‌باشند. گزینش مطلوب مستلزم عبور از مراحل مختلف آزمون‌های وضعیتی، آزمون های شخصیتی، تحقیق و بررسی، معاینات جسمانی و مصاحبه است.
    آموزش
    عمده ترین نیاز افراد پس از گزینش و استخدام و تامین ثبات و امنیت شغلی در سازمان، یادگیری و مهارت افزایی است. سازمان های متعالی و پویا باید این احساس را در کارکنان ایجاد کنند که یادگیری و رشد حرفه ای بخشی از کار است چرا که تحقق اهداف سازمان علاوه بر گزینش درست، منوط بر آموزش موثر کارکنان می باشد. آموزش کارآمد ضامن کارآیی و اثربخشی نیروها بوده و زمینه را برای یادگیری های بعدی و بهبود عملکرد در محیط خدمتی فراهم می کند. البته برگزاری دوره های آموزشی، نیازمند تدوین برنامه‌های بلندمدت، ملزومات و شیوه‌های اجرایی ارائه شده و نیازهای آموزشی استخراج می‌گردد. از آنجا که آموزش محور توسعه سازمان‌ها و مایه بهبود عملکرد کارکنان می باشد، لازم است که در اصول یادگیری به نکات ذیل توجه بیشتری شود:
    ۱-آموزش ها بر مبنای نیازهای واقعی کارکنان تعریف شود.
    ۲-اهداف آموزش ها به کارکنان توضیح داده شود.
    ۳-ضرورت و اهمیت یادگیری به کارکنان تذکر داده شود.
    ۴-از اصول و روش های صحیح یادگیری استفاده شود.
    ۵-شرایط برای فعالیت و درگیری افراد در برنامه های آموزشی مهیا شود.
    ۶-آموزش‌های کاربردی، عینی، ملموس و متناسب با ماموریت ارائه شود.
    ۷-آموزش ها به صورت پلکانی و صعودی ادامه یابد.
    نگهداری منابع انسانی
    تمام کارکنانی که در یک سازمان به کار مشغول هستند جزو منابع انسانی محسوب می شوند. منابع انسانی در معنای وسیع حتی شامل تجارب، دانش‌‎ها و خرد فردی نیز می‌شود. نیروی انسانی مهم‌ترین منبع و سرمایه سازمان می‌باشد که حفظ و نگهداشت آن با پویایی سازمان و دستیابی به اهداف، رابطه ای معنی دار و مستقیم دارد و ازاین‌رو لازم است علاوه بر گزینش، آموزش و به‌کارگیری به حفظ آن نیز اهتمام خاص نمود.
    نگهداری در دو مفهوم مطرح است:
    ۱- به معنای جلوگیری از ترک خدمت و حفظ افراد در سازمان که در این زمینه مدیریت سازمان‌ها باید تدابیر راهبردی لازم را به کار برند. هدف از راهبردهای حفظ تضمین این نکته است که کارکنان کلیدی در سازمان باقی بمانند و گردش و ریزش کارکنان کاهش یابد. این راهبردها معمولا بر تجزیه و تحلیل انگیزه‌های ماندن یا رفتن کارکنان استوار است. در طرح حفظ باید به هر یک از حوزه‌هایی که در آنها نارضایتی و بی‌تعهدی کارکنان ظهور دارد،بیشتر توجه شود.
    ۲- به معنای تامین سلامت جسم و روان کارکنان، در یک معنای کلی برای حفظ و نگهداشت منابع انسانی سازمان شایسته است به سر فصل های زیر عنایت شود:
    تامین نیازهای اولیه و ثانویه(فیزیولوژیک و منزلت)، سیستم پرداخت عادلانه(متناسب با تحصیلات، سنوات، درجات، ارزیابی عملکرد و…) ارائه تسهیلات و خدمات، ایمنی، بهداشت، درمان و سلامت، ترفیع و ارتقاء، بیمه بازنشستگی، رفاه و مزایا و سایر خدمات کارکنان.
    انتصاب شایسته
    شاید اگر همه مفهوم مدیریت در انتصاب درست کارکنان معنا و خلاصه شود، سخن گزافه آمیزی گفته نشده باشد. چند ده مدیر توانا و لایق می توانند سازمان را به پیش برده و نیل به اهداف را تسهیل و تسریع نمایند اما باید اذعان داشت که مهم‌ترین رکن انتصابات توجه به اصل شایسته‌سالاری است. همه تئوری پردازان مدیریت و به خصوص اندیشمندان در حوزه مدیریت منابع انسانی، شایسته‌سالاری را مهم ترین اصل در حوزه انتصابات دانسته و بر آن اجماع دارند. اصل شایسته‌سالاری به زیرساخت های فکری و اعتقادی و نظام ارزشی هر سازمان مربوط می شود. در نظام اسلامی، اصول شایسته‌سالاری عبارت است از: ۱-اسلامی‌بودن۲-انقلابی بودن۳-ولایی بودن۴- مردمی بودن ۵-حرفه ای بودن ۶-مومن و بصیر بودن.
    عکس مرتبط با منابع انسانی
    البته تحقق عملی شایسته سالاری کاری بسیار مشکل است. چرا که استقرار و نهادینه سازی شایسته سالاری به لوازم و مقدمات زیادی نیاز دارد که تحقق همه آنها برای یک سازمان موثر نمی باشد. (سید تاج الدینی؛ باخدا، ۱۳۸۸، صص۱۸۸-۱۸۶)
    ۲-۶- شیوه های صیانت
    همان طورکه درمعنا و مفهوم صیانت گفتیم صیانت عبارت است از حفاظت و نگهداری، خویشتن داری و بازداشتن خویش از امور ناگوار و ناشایست و هراس انگیز که می تواند از نوع شر و آفات مادی و محسوس همچون آتش، زلزله و … باشد و نیز می‌تواند در امور معنوی که در عرف مردم و یا در فرهنگ قرآن ناپسند است، باشد مانند: ظلم و ستم، گناه و معصیت، خیانت، خباثت، شرک و… لذا برای اجرایی نمودن صیانت نیاز به روش هایی می باشد تا به وسیله آن بتوان در رسیدن به نتیجه مطلوب و مورد نظر که هدف و غرض اصلی از صیانت است دست یافت که این شیوه‌ها را می توان به دو دسته تقسیم نمود.
    ۲-۶-۱- شیوه علمی
    عبارت است از افزایش شناخت و آگاهی نسبت به باورها، اعتقادها و رشد و تعالی عملی آن‌ ها که محصول آن شناخت صحیح و آگاهانه از معارف و حقایق دینی است. هرچه انسان بتواند مطالعات دینی خود را در این زمینه بالا برده و با برهان و استدلال عقلی، اصول دین را برای خود اثبات نماید به همان میزان انحراف او در عمل کاهش می یابد. همچنین تدبر و تامل در آیات الهی موجب تقویت محبت الهی گردیده و عاملی موثر در نتیجه نهایی آن که ایمان به خداوند متعال است می باشد.
    راه‌های صیانت در حوزه نظری و علمی می تواند به شرح ذیل باشد:
    ۱-راه یابی به مرتبه عقل عارف و نفس عزوف «عقل» عارف عقلی است که در تشخیص صدق و کذب، حسن و قبح و حق و باطل، اشتباه و خطا نکند. «و نفس عزوف یعنی نفسی که نسبت به گناه بی میل است». حضرت علی فرمودند: به نزاهت روح و تزکیه نفس نزد خدا نمی رسد مگر کسی که دارای عقل عارف و نفس عزوف باشد (تمیمی آمدی،۱۳۶۰، ج۶، ص۴۲۷) این همان احیای عقل و اماته نفس است که حضرت فرمود: «قد احیا عقله و امات نفسه» (نهج البلاغه، خطبه ۲۲۰).
    ۲-راه یابی به مقام اخلاص و مرتبه مخلصین: شیطان به مقام مخلصین که مرتبه تجرد عقلی است راه ندارد و نهایت نفوذ شیطان، محدوده وهم و خیال است: «قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ- إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ). » (ص/۸۳-۸۲) شیطان به مقام مخلصین دسترسی ندارد و نمی داند مخلصین چه می اندیشند زیرا منطقه عقل، فوق منطقه شهوت و غضب است و تنها ابزار شیطان بر انجام معصیت، شهوت و غضب می باشد.
    ۳-مراقبت از خود: در همه احوالات، مواظبت از خود و کشیک نفس کشیدن لازم است تا شیطان از بیرون و نفس از درون رهزنی نکند.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:41:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم