کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • تحقیقات انجام شده درباره : عوامل دخیل در رفتار کاربر در شبکه‌های اجتماعی با استفاده ...
  • ارتکاب جرم در حال خواب- قسمت ۲
  • بررسی آرا ملامحمّدطاهرقمی ومیرلوحی سبزواری درمخالفت باتصوف۹۱- فایل ۱۱
  • بررسی میزان توجه برنامه های درسی دوره پیش از دبستان به رشد شخصیت اجتماعی و عاطفی کودکان از دیدگاه مربیان و والدین ناحیه ۴ در سال تحصیلی ۹۲-۹۱- قسمت ۴
  • تاثیر مصرف کوتاه مدت کراتین و بتا آلانین بر ویژگی¬های مکانیکی عضلات زانو در سرعت¬های ۶۰ و ۱۸۰ درجه بر ثانیه۹۳- قسمت ۴
  • تحلیل قابلیت تعیین مورد معامله در حقوق ایران- قسمت ۴
  • بررسی تاثیر طرح هدفمند کردن یارانه ها بر سبد مصرفی خانوار روستای بخش آباد شهرستان دامغان- قسمت ۷
  • کاربرد مدیریت دانش شخصی توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند- ...
  • مداخلات اجتماعی دراحیاء بافت فرسوده شهری- قسمت ۱۳
  • بررسی عوامل مؤثر بر وضعیّت اشتغال فارغ التّحصیلان دانشگاهی ۳۴ – ۲۴ ساله استان کردستان- قسمت ۷
  • تبیین تربیت جهادی از منظر قرآن- قسمت ۵
  • بررسی عوامل موثر بر فروش بیمه های جامع زندگی با تاکید خاص بر تبلیغات مطالعه موردی شرکت سهامی بیمه ایران استان اردبیل- قسمت ۶
  • استفاده_از_روش_تطبیق_کنترل_مقاومتی- قسمت ۶- قسمت 2
  • دانلود مطالب در مورد بررسی تأثیر شخصیت برند و تجانس بر وفاداری مشتریان با ...
  • ساخت نانو کمپلکس مغناطیسی-Shife Base(Cu(II تثبیت شده بر روی Fe3O4و کاربرد آن به عنوان کاتالیزگر برای جفت شدن اکسایشی تیول¬ها- قسمت ۶- قسمت 2
  • بررسی رابطه بین رابطه ویژگی‌های شخصیت (مدل پنج عاملی) و خودپنداره با کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در نیمسال اول ۹۴-۱۳۹۳- قسمت ۶- قسمت 2
  • مقایسه اثر هشت هفته تمرینات هوازی و قدرتی بر شاخص های قند خون و نیمرخ لیپیدهای پلاسمای خون مردان دیابتی نوع ۲ شهر اهواز- قسمت ۵- قسمت 2
  • مقایسه دیدگاه های اعضای هیئت علمی و دانشجویان درباره کاربرد مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش- قسمت ۳
  • تاثیر نام و نشان ملی بر نام و نشان شرکت های ایرانی در بازار هدف- قسمت ۱۲
  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها در مورد بررسی رابطه بین حمایت سازمانی ادراک شده با اعتماد سازمانی از دیدگاه کارکنان ...
  • بررسی رابطه مدیریت سرمایه در گردش با ضریب واکنش سود و مدیریت سود در بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۱۰
  • بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی انزوای اجتماعی دختران مجرد- قسمت ۲
  • آثار حقوقی الحاق ایران به موافقت نامه تریپس- قسمت ۷
  • اثر سطوح مختلف آبشویی با پساب بر بیلان املاح خاک- قسمت ۵- قسمت 2
  • دانلود پژوهش های پیشین در رابطه با کاربرد آزمون نسبت درستنمایی به منظور تخمین نقطه تغییر در ...
  • آراء و نوآوری‌ های فلسفی- منطقی ویلفرد سلرز- قسمت ۱۴
  • تاثیر ترکیب مالکیت و هیات مدیره شرکتها بر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۱۰
  • شاخصه های الگوی مسکن پایدار (با تاکید بر نقش عرصه های گروهی در ...
  • سنتز، شناسایی کمپلکس¬های جدید دارویی از گالیم، قلع و تیتانیم و مطالعات کلینیکی تعدادی از آن¬ها در درمان برخی رده¬های سلول¬های سرطانی- قسمت ۷
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره :ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با شناسایی وتبیین الگوی مناسب بودجه ریزی درسازمان تامین اجتماعی- فایل ۱۲
  • بررسی تطبیقی بزه آدم ربایی در حقوق کیفری ایران و لبنان- قسمت ۸
  • طراحی بهینه مقاوم مشارکتی با رویکرد چندهدفی برای حامل فضایی با احتساب عدم قطعیت- قسمت ۱۰




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      بررسی علل آسیب‌پذیری هویت توسط رسانه در محدوده زمانی ۲۰۱۰ -۱۹۹۰- قسمت ۱۰ ...

    ۵-۵موقعیت و وضعیت کشورهای شمال و جنوب:
    در این بخش قصد داریم تا با بهره گرفتن از برخی پارامترها، تفاوت کشورهای شمال و جنوب را در میزان دسترسی به اطلاعات و در نهایت بروز پدیده ی شکاف اطلاعاتی را بیان کنیم. این پارامترها عبارتند از: امکانات و میزان استفاده از نوآوری های جدید (مشتمل بر دسترسی به رایانه و اینترنت و میزان استفاده زنان از فناوری اطلاعات) وعدم توازن بین کشورهای شمال و جنوب از نظر امکانات اقتصادی و فرهنگی. اما از دیگر سو، موانعی در دسترسی کشورهای جنوب به فناوری های نوین ارتباطی نیز وجود دارند. این موانع عبارتند از: آموزش،‌ منابع مالی، زبان،‌ هزینه دسترسی،‌ مکان، ‌فرهنگ و مهارت ها.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۱-۵-۵– امکانات و میزان استفاده از نوآوری های جدید:
    استفاده از اینترنت یک شاخص استاندارد برای بررسی زیر ساخت ها و میزان استفاده از فناوری های ارتباطات و اطلاعات است. بر این مبنا و طبق پیمایشی انجام شده در زمینه های بازاریابی و تحقیقات موردی میزان کاربردی اینترنت توسط شهروندان ایالات متحده آمریکا در مقایسه با کشورهای منتخب در حال توسعه حاکی از شکاف دیجیتال عمیق بین این دو گروه از کشورهای شمال و جنوب است. بر اساس این تحقیقات از دویست و هشتاد و سه میلیون هزار جمعیت آمریکا در سال ۲۰۰۰ میلادی تعداد یکصد و هفتاد میلیون و سیصد و هشتاد هزار نفر در مجموع کاربر اینترنت بوده اند. اوگاندا با بیست و دو میلیون و پانصد و هشتاد و یک هزار کاربر اینترنتی داشته است.
    طبق آمار مندرج در شماره ماه اکتبر ۲۰۰۳ فصلنامه پیام نور یونسکو برای سال ۲۰۰۳، عده کاربران اینترنت در سراسر جهان ۶۵۵ میلیون نفر و تعداد رایانه های دنیا ۶۵۰ میلیون دستگاه برآورد شده است. در حالی که در کشورهای کمتر توسعه یافته برای ۶۸۴ میلیون نفر جمعیت آنها، مطابق آمار مربوط به سال ۲۰۰۱ عده کاربران ۱۸۰۰۰۰۰ نفر و تعداد رایانه ها ۳۱۰۰۰۰۰ دستگاه بوده است.
    ۲-۵-۵- دسترسی به رایانه و اینترنت:
    در کشورهای در حال توسعه به استثنای حریم سکونتی افراد ثروتمند، دسترسی منازل به رایانه و اینترنت یک پدیده قابل توجه نیست. به طور معمول دسترسی یک زن به اینترنت یا رایانه محدود به دسترسی او در محل کار و به کارگیری این فناوری برای انجام کار روزانه می شود. برای مثال، همه رسانه های الکترونیکی در هندوستان از تلویزیون ماهواره ای گرفته تا اینترنت و پست الکترونیکی تنها برای طبقات ممتاز قابل دسترسی است و اغلب اطلاعات، نیازها و خواسته های تفریحی مردان می سازد.
    در بنگلادش هزینه وصل شدن به شبکه اینترنت می تواند یک خانواده را برای یک سال تغذیه کند. در فیلیپین اتصال به شبکه اینترنت حدود ۲۰۰ دلار آمریکا هزینه دارد که پرداخت آن از توان اقتصادی حتی یک خانواده متعلق به متوسط خارج است. برای بسیاری از خانواده ها اینترنت یک کالای تجملاتی است و دسترسی آنها به این فناوری محدود به محل کار می شود. اکثریت زنان آفریقایی تنها در محل کار به فناوری اطلاعات دسترسی دارند.
    نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات
    ۳-۵-۵- استفاده زنان از فناوری اطلاعات:
    در بحث شکاف دیجیتالی بین کشورهای شمال و جنوب؛ وقتی موضوع چگونگی و میزان دسترسی و استفاده زنان کشورهای غنی و فقیر مطرح می شود، قابل توجه است که میزان این شکاف عمیق تر خود را به نمایش می گذارد.
    فقدان همبستگی میزان استفاده از زنان از اینترنت و شاخص های مورد نظر، این فرضیه را تقویت می کند که تقریباً در همه کشورهای در حال توسعه، زنان استفاده کننده از اینترنت به طور کلی نماینده زنان آن کشورها نیستند؛ بلکه آن گروه یا بخش کوچکی از زنان برگزیده و تحصیل کرده شهری می باشد. احتمال دسترسی زنان روستایی یا فقیر ساکن در نقاط شهری به فناوری های جدید در کشورهایی که کمتر از ۱۰ درصد جمعیت به اینترنت دسترسی دارند بسیار کم است. مطالعات ارتباطات توسعه نشان می دهد که سازمان های زنان در کشورهای در حال توسعه به غیر از رادیو دسترسی ناچیزی به سایر رسانه های ارتباطی دارند.
    ۶- ۵ – عدم توازن بین کشورهای شمال و جنوب از نظر امکانات اقتصادی و فرهنگی:
    در کشورهای در حال توسعه به علت فقدان زیر ساخت های ملی مخابرات و فقدان رونق اقتصادی، توسعه اینترنت بسیار گران تر و پر هزینه تر از کشورهای توسعه یافته است. به عنوان مثال در آمریکا هر کاربر برای یک ماه اتصال به اینترنت باید ۲ دلار بپردازد در حالی که اوگاندا باید ۸۲ دلار بابت اتصال ماهانه به اینترنت بپردازد. ضمن این که این کشورها با مشکلات اساسی تر همچون تغذیه، ارتباطات جاده ای، اشتغال، برق، جنگ و نظام های سیاسی بی ثبات نیز مواجه هستند و بودجه کافی برای هزینه سنگین تجهیزات کامپیوتری وجود ندارد و این گونه امکانات به لحاظ اقتصادی صرفاً در اختیار طبقات بالا و مستقل قرار می گیرد. در این کشورها، این فناوری در انحصار مراکز دولتی است و دولت متصدی خطوط ارتباطی داده ها نیز هست. از این رو عدم امکان رقابت ناشی از این جنبه،‌ سبب افت شدید کیفیت خدمات اینترنتی می شود. زیرا مهم ترین دل مشغولی دولت،‌ انطباق یا عدم تطابق محتوای ارائه شده توسط اینترنت با ارزش های اخلاقی،‌ دینی و فرهنگی کشور است.
    از آنجا که اکثر اطلاعات در شبکه اینترنت به زبان انگلیسی ارائه می شود، ‌عدم آگاهی از این زبان به منزله عدم امکان دسترسی به اطلاعات تلقی می شود. نوعی عدم توازن اقتصادی،‌ فرهنگی بین کشورهای غنی و فقیر در استفاده از دستاوردهای جامعه اطلاعاتی در کشورهای شمال و جنوب،‌ خود سبب تشدید نابرابری ها در سطح کشورهای جهان می گردد.
    ۷- ۵ – موانع دسترسی کشورهای جنوب به فناوری های نوین ارتباطی:
    دسترسی کشورهای جنوب یا ندارهای اطلاعاتی (جهان سوم) به فناوری های اطلاعاتی تنها در یک سوال ساده مبنی بر اینکه آنها به یک رایانه ای متصل به شبکه اینترنت دسترسی دارند و از آن استفاده می کنند خلاصه نمی شود، بلکه بسیار زیادی برای تعیین و بررسی میزان دسترسی به این فناوری ها وجود دارند. این عوامل شامل؛ آموزش،‌ منابع مالی، زبان،‌ هزینه دسترسی،‌ مکان، ‌فرهنگ و مهارت ها می شوند.
    ۱-۷-۵- مهارت و آموزش:
    افراد نیاز به سواد خواندن و حساب کردن دارند تا بتوانند پیام های ساده را خوانده و ترکیب کنند، به جستجو و رهیاب در اینترنت بپردازند و دستورات لازم را در نرم افزارهای مختلف اجرا کنند. با توجه به پایین بودن مهارت و آموزش در کشورهای جهان سوم، امکان دسترسی به اینترنت و استفاده از آن، در این گروه از کشورها مشکل تر می شود و از آن جایی که زنان تقریباً دو سوم از بی سوادان جهان را تشکیل می دهند و از هر دو نفر زن در کشورهای در حال توسعه یک نفر بی سواد است، احتمالاً‌ بیش از مردان از فقدان مهارت های خواندن و نوشتن و اطلاعات رایانه ای که منجر به توانایی برخورداری از مزایای فرصت های ارتباطات جهانی نوین می شود، رنج می برند.
    به اعتقاد پروفسور ریچارد هیکس از دستگاه منچستر انگلستان علاوه بر سواد خواندن و نوشتن و حساب کردن که امری ضروری برای دسترسی به اطلاعات از طریق فناوری های مربوط است، ‌کاربران فناوری های اطلاعات در کشورهای در حال توسعه اغلب از سایر عوامل برای تعامل با سایر منابع اطلاعاتی خارج از جامعه خود برخوردار نیستند. این عوامل شامل « مجاورت منبع[۳۹]» یا درک زمینه ای که در آن اطلاعات از طریق اینترنت مبادله می شود و «اعتماد» دانش اطمینان و امنیت می باشند. دانش در این زمینه نقش بنیادی ایفا می کند. زیرا به این کاربران فناوری های نوین اطلاعات کمک می کند تا اطلاعات مورد نظر را ارزیابی و تعیین کنند که آیا این اطلاعات حقیقت دارند و با ارزش هستند یا دروغ و بی ارزش می باشند. این دانش است که به ما کمک می کند تا اطلاعات را از طریق سازگار نمودن آنها با نیازها و شرایط خاص خودمان به کار ببریم.
    ۲-۷-۵- زبان:

    دانلود

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 09:17:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      مقایسه سطح کیفیت زندگی و عوامل موثر بر آن میان کودکان آزار دیده و کودکان عادی ۱۴ -۱۰ سال شهرستان بیرجند در سال ۱۳۹۱- قسمت ۵ ...

    اهمیت خانواده و جایگاه حفظ روابط خانوادگی بسیار مهم و مورد توجه است، اما چیزی که در این میان خانواده را با همه اهمیت و قداستش با بحران مواجه می‌سازد طلاق است. طلاق معمولاً به دنبال مشاجرات و اختلاف میان والدین رخ می‌دهد. در خانواده‌هایی که طلاق در آن‌ ها صورت می‌گیرد، کودک هم قبل از این روی داد در اثر تعارضات و خشونت‌های رایج در خانواده آسیب می‌بیند و هم‌زمانی که طلاق رخ می‌دهد، کودک ناچار است فقط با یکی از والدین زندگی کند. پس از طلاق و احتمالاً ازدواج مجدد هم کودک صاحب نامادری یا ناپدری می‌شود. هر یک از شقوق فوق که رخ می‌دهد، به سهم خود می‌تواند احتمال انواع آزارها را در مورد کودک به دنبال داشته باشد (کارگری، ۱۳۸۶). پورناجی (۱۳۸۸) بیان می داردکه عواملی مثل طلاق و انزوای اجتماعی و عدم دسترسی به سیستم‌های حمایتی می‌تواند منجر به بروز کودک آزاری شود.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ج) علل مربوط به خود کودک
    این موضوع مسلّم است که برخی کودکان بیشتر از سایرین مورد خشونت قرار می‌گیرند. بسیار مشاهده
    می‌شود که در خانواده‌هایی که دارای چند فرزند هستند، یکی از آن‌ ها به طور مکرر در معرض آزار قرار
    می‌گیرد. از این رو باید توجه داشت که احتمالاً ویژگی‌های خاصی در برخی کودکان وجود دارد که احتمال اعمال آزار نسبت به آنان را بالا می‌برد (جوانفر، ۱۳۸۳). کودکانی که به دلیل نقایص خاص و آشکار جسمی احتیاج به مراقبت و توجه بیشتری دارند، نسبت به کودکانی که چنین وضعیت‌هایی را دارا نمی‌باشند، بیشتر در معرض آزار قرار می‌گیرند. این کودکان نیاز به مراقبت و توجه ویژه دارند. از سوی دیگر، وضعیت خاص آنان باعث تحمیل گونه‌ای فشار روانی بر خانواده می‌گردد که مجدداً احتمال بروز خشونت علیه ایشان را بالا می‌برد. از آن جا که بسیاری از این مراقبت‌ها، نظیر مراقبت از کودکان تالاسمی، مستلزم صرف هزینه بسیار است، در خانواده‌هایی که تمکن مالی چندانی ندارند، احتمالاً شیوع اعمال خشونت علیه چنین کودکانی بیشتر است.
    این‌که آیا کودک به طور طبیعی رشد می‌کند یا نه می‌تواند در میزان خشونت مؤثر باشد .اگر رشد کودک از حالت طبیعی خود خارج شود، به طور قطع والدین را با فشارهای روانی فراوانی مواجه خواهد کرد که این امر
    می‌تواند در اعمال خشونت علیه کودکان دخیل باشد .به عنوان مثال، کودکانی که دچار معلولیت جسمی و ذهنی‌اند یا کودکانی که زودرس‌اند، سبب به وجود آمدن مشکلاتی برای والدین می‌شوند که می‌تواند در اعمال خشونت هم علیه همان کودک و هم علیه کودکان دیگر مؤثر باشد (رسول‌زاده اقدم، ۱۳۸۱).
    پورناجی (۱۳۸۸) بیان می‌دارد که تبعیض میان دو جنس نیز از مصادیق کودک آزاری است. طرز تفکرهای غلط، پیش زمینه‌های ذهنی، افکار قالبی و تصورات منفی در مورد جنس مونث و اعتقاد نداشتن نسبت به توانمندی و کارایی آنان سبب می‌شود دختران از همان اوان کودکی توهین، تحقیر و سرزنش را همواره تجربه کنند.
    د) علل مربوط به والدین
    مطالعاتی که والدین کودک آزار و غیرکودک آزار را مورد مقایسه قرار داده‌اند، به ویژگی‌های مشترکی در والدین آزاردهنده دست یافته‌اند که عبارت‌اند از: مشکلات عاطفی و رفتاری از قبیل افسردگی، تحمل پایین در برابر ناکامی، عزت‌نفس پایین، انعطاف‌ناپذیری، مشکلات در مهار خشم، نقص در توانایی برقراری همدلی و اضطراب. میزان اضطراب و درماندگی در زندگی این افراد نیز بالا بوده است. این افراد معمولاً مشکلات خانوادگی و بین فردی دارند و نمی‌توانند با کودک و یا سایر اعضای خانواده، تعاملات مثبت و سازنده‌ای برقرار نمایند. انزوا و گوشه‌گیری از دوستان و اجتماع نیز در آن‌ ها دیده می‌شود .پدران و مادران آزاردهنده نقش والدینی را به
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    گونه‌ای اضطراب‌آور و توأم با عدم رضایتمندی ایفا می‌کنند و در مهارت‌های تربیت کودک و توانایی حل
    مسئله به ویژه مسائل مربوط به تربیت فرزندان‌شان مشکل دارند (کارگری، ۱۳۸۶).
    افسردگی والدین با خشونت فیزیکی رابطه دارد. مادران افسرده، غیرعاطفی، جدا و بدخلق هستند و با کودکان خود به صورت تنبیهی رفتار می‌کنند که شاید آستانه تحمل رفتار سوء کودک را در آن‌ ها پایین آورد و عکس‌العمل‌های تنبیهی بیشتری به رفتار کودک نشان دهند (رسول‌زاده اقدم، ۱۳۸۱).
    بیماری جسمی والدین نیز می‌تواند زمینه‌های آزار کودکان در خانه را فراهم کند . والدینی که دارای معلولیت‌ها و بیماری‌های جسمی هستند و هم‌چنین والدینی که دارای اختلال و بیماری‌های روانی مانند سادیسم، وسواس، نوروز، پارانویا، اسیکزوفرنی، مانی، افسردگی، اضطراب و تشویش هستند، نسبت به سایر والدین که چنین خصوصیاتی ندارند، بیشتر اقدام به آزار و اذیت فرزندان در خانه می‌کنند. هم‌چنین داشتن اختلال و بی‌ثباتی شخصیت، شخصیت انفعالی یا تهاجمی و یا ناپخته، کم‌حوصله بودن و … نیز می‌تواند زمینه‌های کودک آزاری را فراهم کند. والدین بیمار با رفتارهایی مانند تندخویی، خشونت، ناسازگاری و بی‌توجهی به فرزند که ناشی از بیماری روانی آنان است، سبب آزار کودکان می‌شوند (جوانفر، ۱۳۸۳).
    دانیل[۱۶] و همکاران (۲۰۰۱) طی تحقیقی نشان دادند خانواده‌هایی که از سوی اجتماع مورد حمایت قرار
    نمی‌گیرند، والدین جوان، والدینی که خود دارای مشکلات روانی و عاطفی هستند (مضطرب، افسرده، غمگین و …) والدینی که احساس عدم پذیرش نقش والدی را دارند، والدینی که استراتژی‌های خشن را به کار می‌گیرند، بیشتر با کودکان خود بدرفتاری می‌کنند.
    برادفورد و همکاران (۲۰۰۴) طی انجام تحقیقی عنوان کردند که والدین دارای تحصیلات زیر دیپلم و والدینی که سابقه سوء مصرف هر نوع ماده ایی را دارند، بیشتر از سایر والدین کودکان خود را مورد سوء رفتار قرار می دهند. عامل موثر دیگر، مشخصات کودک است و کودک به طور غیر عمد به موقعیت سوء رفتار کمک می‌کند. در خانواده های دارای ۲ یا چندین کودک، معمولاً یکی از کودکان مورد سوء رفتار قرار می‌گیرد. خلق و خوی کودک، موقعیت کودک (چندمین فرزند خانواده)، نیازهای فیزیکی اضافی کودک (بیماری و ناتوانی)، دوران بارداری سخت یا زایمان سخت، کودکانی که والدین آن ها خارج از منزل شاغلند، کودکانی که والدین مطلقه یا معتاد یا ناتنی دارند، از دیگر مواردی هستند که احتمال وقوع سوء رفتار را افزایش می دهند.
    مشخصات محیط نیز در بروز سوءرفتار مؤثر است و وجود مسائلی از قبیل طلاق، بی‌کاری، نامناسب بودن موقعیت فیزیکی، تغییر مکرر مکان زندگی، الکلیسم و اعتیاد و ازدحام می توانند منجر به موقعیت سوءرفتار شوند گرچه بیشتر گزارش‌ها مربوط به طبقه اقتصادی و اجتماعی پایین است ولی احتمال بروز سوء رفتار در تمام طبقات اجتماعی و اقتصادی وجود دارد (دانیل و همکاران، ۲۰۰۱).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    عوامل زیادی در بروز سوء رفتار و مسامحه در مورد کودکان نقش دارند. والدین آزاردهنده، اغلب خود قربانی سوء رفتار جنسی و جسمی بوده‌‌اند. شرایط زندگی پر استرس نظیر تراکم و فقر، انزوای اجتماعی، فقدان نظام حمایتی و سوء مصرف مواد از سوی والدین، سطح استرس را در خانواده‌های آسیب‌پذیر بالا برده و احتمال رفتار خشن و مسامحه را در مورد کودکان افزایش می‌دهد (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳؛ به نقل از زرگر و نشاط دوست، ۱۳۸۵). لئونارد و جاکوب[۱۷] (۱۹۸۸) نشان دادند که ۴۰ % بزرگسالانی که ملاک‌های مربوط به رفتارهای آزار جسمی کودک را از خود نشان داده بودند، مبتلا به اختلال مصرف دارو و الکل در طول زندگی‌شان بوده‌اند.
    میلنر[۱۸] (۱۹۹۲) نشان داد که نمرات کودک آزاری به طور معناداری با دو عامل درآمد و سطح سواد والدین رابطه دارد. اختلالات روانی مانند افسردگی، اختلال سلوک، اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت چندگانه، اختلال نقص توجه، رفتارهای ضداجتماعی و بزهکاری، پرخاشگری مخصوصاً با اعضای خانواده، آسیب به خود، تاخیر در تکامل زبان و مهارت‌های حرکتی و تکامل شناختی، اعتماد به نفس پایین و داشتن دیدگاه منفی نسبت به خود و دیگران از جمله عوارض کودک آزاری هستند (کریستوفر و ادیتور[۱۹]، ۲۰۰۰).انزوای اجتماعی، فقدان نظام حمایتی، سوء مصرف مواد، بیکاری، فقر و مشکلات مسکن از جمله عواکل مستعدکننده بدرفتاری والدین هستند (کاپلان و سادوک، ۱۳۸۹).مرگ یا بیماری خطرناک عضوی از خانواده یا دوستان، مشکلات شدید مالی، درگیری در محل کار و نارضایتی از ازدواج از جمله استرس‌هایی هستند که می‌توانند منجر به بروز کودک آزاری گردند (مک میلان[۲۰] و ادیتور، ۱۹۹۹).
    صحباتی و همکاران (۱۳۸۵) در مطالعه خود نشان دادند که در خانواده‌هایی که مرد، همسرش را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد، میزان کودک آزاری ۵/۱ برابر بیشتر از سایر خانواده‌هاست. بنابراین خشونت خانوادگی نیز به عنوان یکی از عوامل موثر در بروز کودک آزاری شناخته می شود. هم چنین سطح تحصیلات والدین نیز از جمله عواملی است که در شیوه رفتار آنان با کودکان تاثیر دارد. والدینی که از سطح تحصیلات عالی‌تر و عمیق‌تری برخوردارند، در مقایسه با والدین معمولی، رفتار دوستانه‌تر و آزادانه‌تری با فرزند خود دارند. از طرفی بین تعداد اعضای خانواده و پدیده کودک آزاری ارتباط وجود دارد. در خانواده‌هایی که تعداد فرزندان محدود بوده، پدر و مادر بهتر می‌توانند به فکر فرزندانشان باشند و کمتر آن را مورد غفلت و مسامحه قرار دهند. هم چنین منازل مسکونی کودکان آزاردیده تعداد اتاق کمتری نسبت به کودکان عادی داشته و آنان اکثراً اتاقی مخصوص به خود نداشته اند. بین کودک آزاری و عوامل روانی ارتباط وجود دارد. ابتلا اعضا خانواده به بیماری های جسمی و خشونت خانوادگی در کودکان آزار دیده بیشتر است. هم چنین بین عواملی مانند طلاق، اعتیاد، وضعیت ارتباط خانواده با فامیل و اشنا و وجود حمایت از سوی آنان در هنگام بروز مشکل با کودک آزاری رابطه وجود دارد. پژوهش تانک[۲۱] (۱۹۹۸) نشان داد بیشترین مرتکبین کودک ازاری، زنان خانه‌دار، پدران بیکار و کارگر بوده‌اند و هم‌چنین سطح سواد بیش از نیمی از مرتکبین کودک آزاری در حد ابتدائی و پایین‌تر بوده است.
    ریس و لدویگ[۲۲] (۲۰۰۰) در مطالعه خود نشان دادند که فقدان مهارت‌های والدین و نداشتن معلومات کافی در زمینه نیازهای تکاملی کودکان می‌تواند منجر به غفلت از کودک می‌شود.اسمیت[۲۳] (۱۹۹۵) معتقد است وجود افراد متعدد در یک فضای کوچک احتمال بدرفتاری با کودک را بیشتر خواهد کرد.
    ۲-۸- مبانی نظری در زمینه کودک آزاری
    کودک آزاری پدیده‌ای پیچیده و نتیجه تعامل مجموعه‌ای از عوامل خانوادگی، روان‌شناختی و عوامل مهم محیطی و شخصیتی است که برپایه سه الگوی روان‌پزشکی، جامعه‌شناختی و تعاملی استوار است که در ذیل به توضیح هر یک از این الگوها پرداخته می‌شود.
    ۲-۸-۱- الگوی روان‌پزشکی
    در این مدل، علل کودک آزاری در ویژگی‌های شخصیتی والدین و به نوعی در آسیب‌شناسی روانی آن‌ ها دنبال می‌شود. به طور کلی الگوی روانپزشکی، افراد کودک آزار را از لحاظ آسیب شناسی روانی به طور معنادار، افرادی پریشان می داند که با پریشانی خود باعث بدرفتاری و بهره کشی از کودکان می شوند. در این باره دو نوع آسیب شناسی مهم مطرح شده است، یکی اختلالات روان پریش (Psychotic) ودیگری اختلالات جامعه ستیز (psychopathic). در بسیاری از خانواده ها با یکی از کودکان بیشتر از بقیه بدرفتاری می شود. کودکان نارس و کودکانی که در هنگام تولد کم وزن هستند و نیز آنهایی که به طور کلی دچار نارسایی های رشدی هستند بیشتر در معرض خطر قرار دارند. برا ی مثال می توان به کودکان عقب مانده ذهنی و کودکان بیش فعال اشاره کرد توجه بیش از حد به عوامل روان شناختی باعث شده که انتقاداتی به الگوی روانپزشکی وارد آید. روبین اظهار می دارد که روان شناختی کردن یک پدیده اجتماعی توجه را از حوزه ساختاری و موقعیتی مشکل دور می سازد. بر اساس این اعتقاد، اصطلاح کودک آزاری توجه را بیشتر به سوی درماندگی روانی فرد آزار دهنده سوق می دهد و با توصیف فرد آزار دهنده به عنوان “عاملی علّی” بیش از آنکه به نما و منظر اصلی مشکل (که بیشتر ماهیتی جامعه شناختی دارد) توجه شود، بر موضوع فرد آزارگر متمرکز می گردد. (بهاری، ۱۳۸۸).
    ۲-۸-۲- الگوی جامعه شناختی
    الگوی جامعه شناختی کودک آزاری، برعوامل اجتماعی تأکید بیشتری دارد. برخی ازمتغیرهای جامعه شناختی که درکودک آزاری دخالت دارند وفشار روانی بسیاری را ایجاد می کنند عبارتند ازمشکلات شغلی،اختلالات خانوادگی، بیماری وگریه کودک وغیره. با وجود این بعضی خانواده ها علی‌ رغم اینکه با فشارروانی بسیارزیادی مواجه هستند،با کودکان خود بد رفتاری نمی کنند. به هرحال،تعدادی ازمطالعات، کودک آزاری را درخانواده های طبقات پایین اجتماعی- اقتصادی گزارش کرده اند البته خانواده های کم درآمد ذاتاً بدرفتار نیستند، بلکه شرایط فشارآور بیشتری را درزندگی تجربه می کنند. (بهاری، ۱۳۸۸).
    ۲-۸-۳- الگوی تعاملی
    در الگوی تعاملی علاوه بر متغیرهای روان‌شناختی و جامعه‌شناختی، به تعامل این متغیرها با یکدیگر و نیز بافت موقعیت اجتماعی بدرفتاری توجه می‌شود. در این الگو کودک آزاری نتیجه تعامل ویژگی‌های کودک، محیط اجتماعی و ویژگی‌های فرد آزارگر است. عامل مؤثر در کودک آزاری در همه موارد یکسان و مشابه نیست و به مجموعه‌ای از شرایط بستگی دارد بر اساس الگوی تعاملی، اگر فردی در ارزیابی ها سطح بالایی از برخی ویژگی های شخصیتی مرتبط با کودک آزاری و آسیب شناسی روانی را نشان می دهد و اگر این فرد با همسری زندگی می کند که مشکلات مشابهی دارد و در عین حال کودکی دارد که خود یک مشکل تربیتی به حساب
    می آید و در بافت اجتماعی و موقعیتی نیز عواملی از بدرفتاری بالقوه مانند فقر، بیکاری و انزوا مشاهده می شود، به احتمال زیاد می توان پیش بینی کرد که کودک آزاری به طور شدیدی اتفاق خواهد افتاد. با توجه به الگوهای فوق، نظریه‌های گوناگونی در این مورد مطرح شده‌اند که به ذکر پاره‌ای از آن‌ ها می‌پردازیم (رزاقی، ۱۳۸۲).
    – نظریه‌های مبتنی بر ساختار خانواده
    نظریه‌های مبتنی بر ساختار خانواده را بیشتر جامعه‌شناسان مطرح کرده‌اند. این نظریه‌ها مبتنی بر این باورند که عوامل روانی پایه اصلی خشونت نیستند. محققان در این زمینه بر نقش عشق و حمایت تأکید کرده‌اند و به نقش ها و مسئولیت‌های فرد در خانواده توجه می‌کنند و نه رقابت یا علاقه (جنگروی، ۱۳۸۴).
    – نظریه زیست محیطی
    انتقال مفهوم زیست محیطی به خشونت خانوادگی ناشی از تمایل به جمع‌بندی نظریه‌های روان‌شناسی است. در این نظریه، جامعه‌پذیری کودکان در سه سطح متفاوت توضیح داده می‌شود: محیط بی‌واسطه، شبکه‌های اجتماعی و نظام جهانی بینی (ایدئولوژیک). خانواده در حکم محیط زیست، در یادگیری کودک نقش خاصی دارد و ارتباط آن با محیط بیرونی (همسایگان و محله) شاخص به ثمر رسیدن جامعه‌پذیری است (اعزازی، ۱۳۸۰).
    عکس مرتبط با محیط زیست
    یکی از پیچیده‌ترین و جامع‌ترین روش‌هایی که برای درک پرخاشگری در خانواده به کار رفته، تحقیق پاترسون[۲۴] و همکارانش است. آنان برای مطالعه الگوهای کنش متقابل خانوادگی در خانه، مدرسه و ارتباط آن با مشکلات رفتاری کودکان مشاهدات مستقیمی انجام داده‌اند. افراد مورد مطالعه از خانواده‌هایی بودند که به دلیل مشکلات رفتاری مثل پرخاشگری و سایر رفتارهای ضداجتماعی فرزندانشان به درمان‌گاه مراجعه کرده بودند. این محققان به این نتیجه رسیدند که والدین کودکان به شدت پرخاشگر، غالباً هنگام اعمال قواعد و معیارها، خشونت دارند و پرخاشگرند (ماسن و همکاران، ۱۳۸۸).
    – نظریه سیستمی
    نظریه سیستمی، دیدگاهی است که دامنه آن از مرزهای فناوری فراتر رفته و در علم به طور کلی و درحیطه رشته‌های خاصی از علم فیزیک و زیست‌شناسی تا علوم رفتاری، اجتماعی و فلسفه ضرورت یافته است. خانواده درمان‌گران، بر اساس کارهای برتالانفی[۲۵]، خانواده را یک نظام باز در نظر گرفتند و منظور نظامی است که درحال تبادل با محیط پیرامونش است و چیزهایی را به آن می‌دهد، اجزای مادی خود را می‌سازد و تخریب می‌کند. در دیدگاه سیستمی، هر عنصری وابسته به محیط خود و سایر عناصر نظامی است که خود جزیی از آن است. از این دیدگاه باید هر چیزی را برحسب رابطه‌اش با سایر چیزها تعریف کرد .بنابراین خانواده به عنوان یک نظام این طور تعریف می‌شود: «موجودی که اجزای آن با هم تغییر می کنند و با انحراف برای حفظ تعادل خود فعال می‌شود». همان طور که این تعریف نشان می‌دهد، اولاً رفتار اعضای یک خانواده تابعی است از رفتار سایر اعضای خانواده و در ثانی خانواده هم مانند هر نظام دیگری متمایل به تعادل است. لذا رفتار اعضای آن در مجموع به گونه‌ای است که موجب تعادل نظام است. حتی اگر این رفتار، نابهنجار باشد (مینوچین، ۱۳۸۳).
    – نظریه فرهنگی
    یکی دیگر از نظریه‌های مهم در این زمینه نظریه فرهنگی است. از دیدگاه طرفداران این نظریه، فرهنگ که میراث اجتماعی گذشته است، بر رفتارکنونی و آینده انسان تأثیر می‌گذارد. فرهنگ جنبه‌های بی‌شمار زندگی را دربرمی‌گیرد و شامل رفتارهای آموخته شده، عقاید و نظریه‌هایی است که خصوصیت یک جامعه یا جمعیت خاص را مشخص می‌کند (محمدنژاد، ۱۳۸۰).
    در برخی از جوامع، زمانی که نظم اجتماعی به خطر می‌افتد، برای استقرار آن از خشونت استفاده می‌کنند. این شکل از نظارت اجتماعی، یعنی اعمال خشونت برای بقای نظم اجتماعی در جامعه، هم در سطح کلان و هم در سطح خرد (خانواده) صورت می‌گیرد. به این ترتیب، مرد که رئیس خانواده است، بازو و کمک ناظر اجتماعی (دولت) به حساب می‌آید. او در محدوده خانواده قدرت را در انحصار دارد و زمانی که با بهره‌گیری از خشونت، زن و فرزندان خود را به انجام دادن رفتارهای به قاعده وا می‌دارد، نه تنها احساس ناراحتی نمی‌کند، بلکه بر عکس احساس می‌کند که محق است، زیرا هنجارهای فرهنگی، به اقتدار و رفتار او مشروعیت بخشیده‌اند. به علاوه، والدینی که فرزندان خود را کتک می‌زنند، به ندرت عمل خود را غیراخلاقی تلقی می‌کنند؛ آن‌ ها در اثر حمایت هنجارهای عمومی، معتقد می‌شوند که رفتارشان بر طبق هنجارهای اجتماعی است (اعزازی، ۱۳۸۰). میل واکی[۲۶] در مطالعه خود استفاده از این نظریه را به تمام گروه‌های اجتماعی و اقتصادی توسعه داد و گفت این نظریه صرفاً برای یک طبقه اجتماعی، حوزه جغرافیایی، گروه شغلی، نژاد و مذهب خاص کاربرد ندارد، بلکه در تمام محیط‌ها به کار می‌رود (جنگرودی، ۱۳۸۴).
    ۲-۹- پیامدهای آزاردیدگی
    کودک آزاری بر همه جنبه‌های رشد مانند رشد جسمی، ذهنی، روانی، اجتماعی اثر می‌گذارد و آنان را با مشکلات و نارسایی‌های فراوانی روبه‌رو خواهد کرد که در ذیل به برخی از این پیامدها اشاره می‌گردد.
    الف) دلبستگی
    ماسی[۲۷] (۱۹۹۸) معتقد است که حتی اگر کودکان شخصاً مورد آزار قرار نگیرند، تنها با مشاهده آزار رنج
    می‌برند. روبه‌رو شدن با صحنه آزار دیگران باعث اختلال در فرایند دلبستگی می‌شود. این فرایند نه تنها یک هیجان بلکه یک توانایی شناختی جهت انطباق مؤثر با استرس و برقراری روابط سالم است. اغلب کودکان آزاردیده از اشکال دلبستگی سازمان نیافته و ناامن رنج می‌برند. این حالت باعث طرد دوستان و از دست دادن روابط دوستانه می‌شود. آن‌ ها اغلب از دیگران متنفرند (کاپلان، ۱۹۹۹).
    طبق تئوری دلبستگی، کودکان آزاردیده دلبستگی سازمان نیافته و ناامن را با مراقبان خود برقرار می‌کنند و نسبت به خشم بسیار حساس می‌شوند. از طرفی والدین آزاردهنده منزوی هستند و کودکان آن‌ ها مدل‌های بسیار ضعیفی از تعاملات اجتماعی در دسترس دارند. این کودکان از لحاظ هیجانی در خانه امنیت ندارند و نسبت به خشم و خصومت ماورای خانواده بسیار حساس هستند و به همین دلیل در تعاملات خارج خانواده مشکل دارند (مارگالین[۲۸] و همکاران، ۲۰۰۰).
    کودکان با سابقه غفلت در معرض خطر مشکلات دلبستگی قرار دارند. این کودکان دچار دلبستگی ناامن هستند. ۸۲ درصد کودکان آزار دیده دلبستگی سازمان نیافته دارند (هیلدیارد و ولف، ۲۰۰۲).
    بدرفتاری می‌تواند تأثیر منفی بر ثبات و تنظیم هیجانی، مهارت‌های حل مسئله و توانایی انطباق با موقعیت جدید و استرس‌زا داشته باشد. این صفات شاید به دلیل این است که این کودکان دلبستگی سالمی به مراقبان خود ندارند و به همین دلیل از دیگران کناره‌گیری و اجتناب می‌کنند (ادلسون، ۱۹۹۹). اختلالات دلبستگی این کودکان منجر به مشکلات ارتباطی بعدی می‌شود (مرکز اطلاعات کودک آزاری و غفلت، ۲۰۰۴).
    ب) احساسات و هیجانات
    سرزنش خود و احساس گناه به خاطر حادثه رخ داده و مشکل در تنظیم هیجانات از دیگر مشکلات کودکان آزار دیده است. این افراد نمی‌دانند در چه موقعیتی، چه حالت هیجانی نشان دهند. گرچه به نظر می‌رسد قادرند احساسات دیگران را توصیف کنند اما قادر به توصیف احساس خود نیستند. کودکان والدین بی‌توجه یاد
    می‌گیرند که به خود به عنوان فردی بی‌ارزش، دوست نداشتنی و بی‌کفایت نگاه کنند (لونتال[۲۹]، ۱۹۹۹).
    این کودکان در پذیرش و درک احساسات دیگران مشکل دارند. پولوک[۳۰] (۲۰۰۱) گزارش می‌کند فردی که در دوران کودکی از او سوء استفاده شده است خود را به عنوان یک فرد تابع و شکست خورده احساس می‌کند و تجارب ترس و وحشت‌زدگی دارد. او خود را به عنوان یک فرد بیچاره، یک طعمه یا یک اسباب‌بازی احساس
    می‌کند. از لحاظ ادراکی این کودکان دنیا را یک مکان خطرناک درک می‌کنند و احساس بی‌چارگی، بی‌قدرتی و خطر دارند. احتمالاً این افراد احساس می‌کنند که دیگران غیرقابل اعتماد هستند. متأسفانه احساسات بدبینی و خصومت ناشی از این دیدگاه بر سلامتی آن‌ ها اثر می‌گذارد. زمانی که افراد دنیا و دیگران را بسیار منفی ببینند، بدن آن‌ ها شروع به ترشح هورمون کورتیزول می‌کند که بر سیستم ایمنی بدن اثر گذار است و باعث آسیب مغزی و بیماری‌های دوران کودکی می‌شود (کندال-تاکت[۳۱]، ۲۰۰۲).
    در مطالعه سوانستون (۲۰۰۳) تنها ۸ درصد از کودکان آزاردیده اظهار سلامتی کلی می‌کنند، در حالی که ۲۳ درصد از کودکان عادی سلامتی کلی را احساس می‌کنند. ترس‌های خاص و وحشت و احساس بیچارگی در ۳۴ پژوهش در مورد تأثیر مواجهه کودک با آزار مادر دیده شده است (جلن[۳۲]، ۲۰۰۱).
    احساس وابستگی، ناخشنودی، کنترل کم خود، عواطف منفی زیاد، منفی‌بافی و نداشتن حس شوخ طبعی از دیگر مشکلات عاطفی این افراد است (هیلدیارد و ولف، ۲۰۰۲). کودکان آزاردیده نسبت به قربانی شدن خود احساسات منفی دارند (جوهانسون و همکاران، ۲۰۰۴).
    ج) عزت نفس و اعتماد به نفس
    داشتن تاریخچه‌ای از هر نوع آزار با کاهش عزت نفس کودک همراه است (ادلسون، ۱۹۹۹). آزار کودک عزت نفس او را کاهش می‌دهد. بدرفتاری می‌تواند رابطه کودک و سرپرست را خراب کرده و احساس امنیت و عزت نفس را کاهش دهد. دخترانی که مورد غفلت قرار گرفته‌اند بسیار منفعل، کناره‌گیر و با عزت نفس پایین
    می‌شوند. این کودکان عزت‌نفس و اعتماد به نفس پایینی دارند و خود را کمتر از دیگران می‌دانند (مارگالین و همکاران، ۲۰۰۰). عزت نفس پایین و احساس ناامیدی در کودکان آزاردیده در مطالعات پائولوکی[۳۳] و همکاران (۲۰۰۱)، کندال-تاکت (۲۰۰۲)، هیلدیارد و ولف (۲۰۰۲) و سوانستون (۲۰۰۳) نیز تأیید می‌شود.
    د) افسردگی و اضطراب
    علائم افسردگی و اضطراب در بیشتر کودکان آزاردیده یافت می‌شود (برایر و الیوت[۳۴]، ۲۰۰۳). نه تنها آزار بلکه مشاهده آزار دیگران نیز با افسردگی و اضطراب در بزرگسالی ارتباط دارد. مطالعه مارگالین و همکاران (۲۰۰۰) نشان می‌دهد که کودکانی که آزار جنسی دیده‌اند تا یک سال پس از حادثه دچار افسردگی و اضطراب بوده‌اند. زنانی که دچار آزار جنسی شده‌اند نیز بیشتر از سایرین به افسردگی و اختلالات دیگر مبتلا می‌شوند. اختلال اضطراب جدایی و افسردگی در این کودکان حتی یک سال پس از وقوع حادثه در بین ۳۵ درصد از کودکان آزار دیده در مقابل ۱۷ درصد گروه عادی مشاهده شده است.
    بروان (۲۰۰۰) از مطالعه ۷۷۶ فرد به این نتیجه رسید که نوجوانان و بزرگسالانی که در دوران کودکی با آن‌ ها بدرفتاری شده است سه برابر بیشتر از دیگران دچار افسردگی می‌شوند و در میان انواع آزار، آزار جنسی بیشترین اثر را بر افسردگی نوجوانان دارد. آزار جنسی با بیشترین بیماری‌های روان پزشکی زنان ارتباط دارد. زنان آزاردیده (نه مردان) بیشتر در معرض خطر افسردگی شدید هستند. به طور کلی کودک آزاری برای زنان اثرات منفی بیشتری دارند. افسردگی و اضطراب و دیگر مشکلات درونی به همان اندازه مشکلات بیرونی مثل اختلالات سلوک و پرخاشگری در میان آزاردیده‌ها مشاهده می‌شود .افسردگی شایع‌ترین اثر آزار است. طبق نظر برایرو الیوت قربانیان آزار ۴ برابر بیشتر از دیگران در طول عمر خود افسردگی شدید را تجربه می‌کنند و دچار اضطراب می‌شوند(مک‌میلان[۳۵] و همکاران، ۲۰۰۱) .
    در پژوهشی دیگر سوانتسون (۲۰۰۳) ۴۹ نفر از افرادی را که ۹ سال قبل به دلیل سوء استفاده جنسی در بیمارستان بستری شدند با ۶۸ نفر از افراد عادی مقایسه کرده است. نتایج نشان می‌دهد که آزاردیده‌های جنسی به طور معناداری غمگین‌تر و افسرده‌‌تر از عادی‌ها هستند. سوانستون معتقد است که سوء استفاده از کودک بر عملکرد روان‌شناختی او اثر می‌گذارد. کودکان آزاردیده از لحاظ افسردگی، اضطراب و ناامیدی بالاتر از سایرین هستند. برخی تحقیقات نشان می‌هد که زنان بیشتر از مردان از اثرات کودک آزاری رنج می‌برند. در یک مطالعه که هم پسران و هم دختران شرکت‌کننده دچار آزار جسمی شده بودند مشخص شد که دختران بیشتر از پسران دچار افسردگی شدید و اضطراب شده‌اند. در مطالعه دیگری که زنان و مردان شرکت‌کننده در آن در دوران کودکی هم‌زمان دچار آزار جنسی و جسمی و عاطفی شده بودند نیز چنین نتیجه گرفته شد که زنان بیشتر از مردان آزار دیده دچار افسردگی هستند (تامپسون[۳۶] و همکاران، ۲۰۰۴).
    ه) اختلال استرس پس از سانحه
    شیوع استرس پس از سانحه در زنانی که به آن‌ ها حمله جسمی شده و مردانی که بیش از ۱۰ حادثه آزاردهنده در زندگی خود داشته‌اند بیشتر است (روبین[۳۷] و همکاران، ۱۹۹۷).
    دورن[۳۸] (۱۹۹۸) گزارش می‌کند که بسیاری از کودکان آزاردیده علائم استرس پس از سانحه را نشان
    می‌دهند. PTSD در کودکان و نوجوانان به صورت حاد یا درنگیده، فوراً یا سال‌ها پس از حادثه مشاهده
    می‌شود. علائم ممکن است به صورت تجربه دوباره حادثه، مثل افزایش احساس بی‌حسی (بی‌حرکتی)، تحریک روان‌شناختی (ضربان قلب، نفس‌نفس زدن و …) باشد. آن‌ ها ممکن است علائم جسمی داشته باشند، خشمگین شوند یا احساس گناه کنند. ممکن است خاطرات تکرارشونده و ترس از موقعیت‌های آزار داشته باشند.
    گرچه بیشتر کودکان آزار دیده علائم کامل PTSD را دریافت نمی‌کنند اما بیش از ۸۰ درصد آن‌ ها این علائم را گزارش می‌کنند. در یک مطالعه ۵۱ درصد از زنان PTSD دچار آزار جنسی در دوران کودکی شده بودند. شاید سابقه آزار در دوران کودکی باعث می‌شود که فرد در هنگام برخورد با حوادث و استرس‌های زندگی در مقابل PTSD آسیب‌پذیرتر باشد (کندال- تالت، ۲۰۰۲). حوادث آزاردهنده دوران کودکی با خاطرات آزاردهنده‌ای که باعث PTSD می‌شود ارتباط دارد (کاهیل[۳۹] و همکاران، ۲۰۰۴).
    و) سایر بیماری‌های روانی
    ارتباط مستقیمی میان تعارضات در خانه و انواع مشکلات روانی وجود دارد. تعارضات کلامی میان والدین با افزایش مشکلات سلوک همراه است و تعارضات کلامی همراه با آزار جسمی باعث بروز اختلال سلوک در سطح کلینیک می‌شود (فانتازو[۴۰] و همکاران، ۱۹۹۱).
    در پژوهش هارتر و تیلور[۴۱] (۲۰۰۰) افرادی با سابقه انواع آزار در دوران کودکی به پرسشنامه ۰۹- SCL پاسخ دادند. این افراد بیشتر از سایرین دچار پارانوئید و علائم سایکوتیک بودند. آزاردیده‌های جنسی و جسمی علائم وسواس، اضطراب فراگیر و جسمی‌سازی را نشان دادند.
    اختلال خوردن و چاقی در میان کودکان آزار دیده یافت شده است. در یک مطالعه از ۱۳۱ بیمار با سابقه تجاوز از طرف محارم، ۶۰ درصد آن‌ ها بیش از ۵۰ پاوند اضافه وزن داشتند. در مقابل ۲۸۵ نفر از افراد گروه کنترل و ۲۵ درصد آن‌ ها بیش از ۱۰۰ پاوند اضافه وزن داشتند. پژوهش میلر و مک‌کلوسکی نشان داده‌اند زنانی که اختلال بی‌‌اشتهایی روانی داشتند بعد از سن ۱۲ سالگی دچار آزار جنسی شده‌اند اما ارتباط میان آزار جنسی از سن ۱۲ سال و بی‌اشتهایی روانی تایید نشده است (کندال-تاکت، ۲۰۰۲).
    اختلالات خوردن (کندال-تاکت، ۲۰۰۲)، اختلالات تجزیه‌ای مثل یادزدودگی، گریز و اختلال چندشخصیتی (پائولوکی و همکاران، ۲۰۰۱؛ برایر و الیوت، ۲۰۰۳)، اختلال سلوک (پائولوکی و همکاران، ۲۰۰۱)، شکایات بدنی و اختلالات دفع (مارگالین و همکاران، ۲۰۰۰)، افکار پارانوئید و علائم سایکوتیک، اختلالات وسواسی- اجباری، اختلال اضطراب منتشر و جسمی‌سازی (هارتر و تیلور، ۲۰۰۰؛ مارگالین و همکاران، ۲۰۰۰)، اختلالات خواب (کندال-تاکت، ۲۰۰۲؛ بوش[۴۲]، ۲۰۰۴) و اختلالات هیجانی (پیترسون[۴۳]، ۱۹۹۸) در کودکان آزاردیده یافت شده است.
    ز) اختلالات شخصیت
    کودکان آزاردیده به اختلالات شخصیت نیز مبتلا می شوند (تامپسون و همکاران، ۲۰۰۴). پاریس در پژوهشی به مقایسه ۶۱ بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و ۶۰ آزمودنی طبیعی پرداخت. او دریافت که در گروه مرزی به طور معناداری میزان سوء استفاده جنسی، آزار جنسی شدید در دوران کودکی، طول دوران آزار، میزان جدایی و از دست دادن و میزان کنترل والدین بالاتر از گروه طبیعی بیشتر بوده است. سیلک نیز در بررسی ۳۷ بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی دریافت که ۷۶ درصد آن‌ ها دچار آزار جنسی شده‌اند. گلدمن ۴۴ کودک مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را با ۱۰۰ کودک عادی مقایسه کرد و دریافت که میزان آزار جسمی و جنسی در کودکان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی به طرز چشمگیری بالاتر است. وی نتیجه گرفت که فرضیه وجود تاریخچه‌ای از حوادث آسیب‌زا در این اختلال صحیح است (فاتحی‌زاده، ۱۳۸۱).
    مطالعه ۲۹۰ بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نشان داد که ۳۳ درصد آن‌ ها یک دوست آزاردهنده داشته‌اند، ۳۱ درصد مورد تجاوز قرار گرفته‌اند، ۲۱ درصد از طرف یک فرد آشنا مورد تجاوز قرار گرفته‌اند، ۱۱ درصد از آن‌ ها چندین بار مورد تجاوز واقع شده‌اند و ۱۹ درصد از آن‌ ها هم کتک خورده‌اند و هم به آن‌ ها تجاوز شده است (کندال-تاکت، ۲۰۰۲).

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:17:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نحوه اجرای مالیات بر ارزش افزوده و مقایسه آن با کشورهای سوئیس و ایالات متحده آمریکا- قسمت ۳ ...

    قوانین مصوب شورای فدرال در خصوص مالیات بر ارزش افزوده مورخ دوم سپتامبر ۱۹۹۹ و نیز مصوبه جدید مالیات بر ارزش افزوده (بر اساس قانون اساسی) مورخ ۲۹ مارس ۲۰۰۰ و همچنین مصوبات اجرایی مختلف دیگر از تاریخ اول ژانویه ۲۰۰۱ از سوی سازمان مالیات‌های فدرال سوئیس قابل اجرا گردید.
    کنفدراسیون فدرال سوئیس بر اساس ماده (۱۳۰) قانون اساسی فدرال و با توجه به نظر شورای فدرال در تاریخ ۲۵ ژوئن ۲۰۰۸ قانون مالیات بر ارزش افزوده را اصلاح نموده است.
    نسبت به کل درآمدها،‌ مالیات بر ارزش افزوده مهمترین منبع مالی دولت می‌باشد. درآ«د حاصل از این مالیات در سال ۲۰۰۱ حدوداً بالغ بر ۱۷ میلیارد فرانک، یعنی ۳۵ درصد کل درآمد مالیاتی دولت بوده است (این رقم در بودجه سال ۲۰۰۲ به ۶/۱۷ میلیارد فرانک بالغ گردید)
    کنفدراسیون در هر مرحله از روند تولید و توزیع مالیات بر ارزش افزوده پس از کسر مالیات پراختی دریافت می‌کند که تهاتر یا کسر اعتبار مالیاتی دریافت مالیات به ویژه بر اساس اصل بی طرفی در رقابت صورت می‌پذیرد. از نظر تأثیر اقتصادی مالیات بر ارزش افزوده مالیاتی است که بر مصرف اثر می‌گذارد یعنی اصولاً مصرف نهایی کالای خریداری شده و خدمات دریافت شده مشمول مالیات است اصولاً مالیات بر ارزش افزوده بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی، اقتصادی و شخصی مصرف کننده مطالبه می‌شود به دلایل سیاست‌های اجتماعی بر مبنای قانون بسیاری از فعالیت‌های مربوط به مایحتاج اولیه و کالاهای اساسی از شمول مالیات خارج شده و یا در میزان مالیات تخفیفی منظور شده است این در حالی است که طی سال‌های گذشته در عناوین روزنامه‌ها چنین خوانده می‌شد: «سوئیس نیمی از درآمد خود را در خارج از کشور به دست می‌آورد» سود حاصل از معاملات خارجی در قدرت اقتصادی سوئیس سهم عمده‌ای دارد. در این خصوص مالیات بر ارزش افزوده نقش عمده‌ای ایفا می‌کند. برای تقویت صادرات و اجتناب از زیان‌های ناشی از رقابت بین شرکت‌های سوئیسی در بازارهای خارجی، تجارت در خارج به طور کلی معاف از مالیات بر میزان کارکرد است به این ترتیب بنگاه‌های سوئیسی می‌توانند بدون بار مالیاتی در بازارهای خارجی به رقابت بپردازند. بدینگونه فعالیت‌های تجاری تنها مشمول قوانین مالیات بر میزان کارکرد در کشور مربوطه خواهند بود. در راستای حمایت صنعت توریسم خدمات هتلداری دارای نرخ مالیاتی ویژه است.[۳۵]
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ۲ ـ اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده سوییس
    مطالبه مالیات بر ارزش افزوده تنها در اختیار دولت سوئیس است. کانتون‌ها در اجرای مالیات بر ارزش افزوده و مطالبه آن دخالتی ندارند و از وجوهات دریافتی این مالیات نیز مستقیماً بهره‌مند نمی‌گردند. کانتون‌ها و کمون‌ها مجاز نیستند بر فعالیت‌هایی که دولت سوئیس مشمول مالیات بر ارزش افزوده قرار داده و یا از شمول آن خارج نموده هیچگونه مالیات مشابهی وضع نمایند.
    مالیات بر ارزش افزوده در داخل کشور یعنی در تمامی خاک سوئیس به جز مناطق آزاد گمرکی (بنادر و انبارهای بدون گمرک) اخذ می‌گردد.[۳۶] مالیات بر معاملات داخل کشور توسط سازمان مالیات بر ارزش افزوده مطالبه می‌شود این سازمان تمامی دستورالعمل‌ها و تصمیماتی را صادر می‌کند که صدور آن‌ ها مشخصاً وظیفه سازمان دیگری نباشد.
    مالیات بر ارزش افزوده مالیات برمصارف عمومی است که بر همه مراحل تولید، توزیع و واردات کالا، صنایع خدماتی داخلی، کسب خدمات از خارج وضع می‌شود. نظر به این که این مالیاتی است که بر فرایند گردش اقتصادی یعنی داد و ستد کالا یا ارائه خدمات وضع می‌گردد مالیات بر گردش اقتصادی گفته می‌شود. از آنجائیکه مالیات بر ارزش افزوده طبق برنامه ریزی‌های صورت گرفته بر مصرف کننده تحمیل می‌شود معمولاً از طریق گنجاندن آن در قیمت فروش یا به عنوان یک قلم جداگانه در صورتحساب به او منتقل می‌شود. فقط آن‌ هایی که مشمول مالیات بر ارزش افزوده هستند ممکن است اشاره‌ای به این مالیات داشته باشند.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    در مالیات بر ارزش افزوده صاحب حرفه یا شغل بدهکار مالیاتی محسوب می‌گردد اگر این فرد معامله‌ای انجام دهد مالیات بر ارزش افزوده متعلق را همراه با قیمت به خریدار منتقل می‌کند بنابراین مالیات بر ارزش افزوده به عهده دریافت کننده خصوصی یا مصرف کننده است (کسی که بار اقتصادی بر دوش او است و باید علاوه بر پرداخت قیمت کالا، مالیات بر ارزش افزوده را که همراه با قیمت می‌باشد تقبل نماید) بنابراین مالیات بر ارزش افزوده در این سیستم مالیات غیر مستقیم است بعد از اتمام دوره مالیاتی (یک ساله) صاحب شغل باید صورتحسابی ارائه دهد که در آن میزان مالیات پرداختی و یا مازاد آن را خود محاسبه نموده است (اصل خوداظهاری) در مالیات بر واردات کالا مطالبه مالیات از طریق اداره گمرک و بر اساس اظهارنامه مبتنی بر قوانین گمرکی انجام می‌شود. در این سیستم فرایند اظهار و محاسبه مالیات به گونه‌ای ترکیبی است
    نرخ های مالیاتی
    میزان مالیات به نرخ استاندارد، ۸% هر فروش مشمول مالیات است، در مورد کالاهای موجود در گروه های خاص زیر نرخ کاهش یافته ۵/۲% بکار برده می شود:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    غذا و آشامیدنی ها، به استثناء نوشابه های الکلی

    گاو، طیور، ماهی.

    دانه ها، گیاهان زنده، گلهای چیدنی.

    غلات.

    علوفه و کود و غیره.

    دارو.

    روزنامه ها، مجلات، کتاب ها، و دیگر مطالب چاپ شده خاص:

    خدمات شرکت های رادیویی و تلویزیونی۰استثناء:نرخ های استاندارد برای فعالیت‌ها با ماهیت تجاری) برای صنعت هتل داری و مهمان سراها نرخ خاص ۳٫۸% بکار می رود.

    مالیات به نرخ ۸/۳% در مورد درآمد خدمات مهمانپذیر، هتل‌ها و مراکز استراحتی درمانی و مکان‌های مشابه (اجاره خانه‌های ویلایی، آپارتمان‌های تفریحی و اتاق میهمان،کمپ‌های عمومی و …) اعمال می‌گردد.
    محاسبه مالیات بر ارزش افزوده در این سیستم:
    به موجب ماده (۳۴) قانون مالیات بر ارزش افزوده مصوب مارس ۲۰۱۳ دوره مالیاتی دوره یکساله است. سازمان مالیات‌های فدرال بنا به درخواست شخص مشمول مالیات، در موارد موجه با تعیین شرایط لازم، دوره‌های مالیاتی دیگر را مجاز اعلام می‌کند. در مورد مالیات بر ارزش افزوده در صورتحساب‌هایی که ارائه دهنده برای عرضه کالا و خدمات خود تنظیم می‌کند می‌تواند مبلغ مالیات و بهاء را یکجا ذکر کند در این صورت درج نرخ مالیاتی باید انجام شود. مبلغ مالیات پرداختی توسط مؤدی مشمول مالیات، بر اساس شرایط خاص به عنوان مالیات پرداختی قابل کسر است.
    تأکید می‌گردد در صورتی که عملیاتی خارج از شمول مالیات باشد نمی‌توان مالیات مربوط به عرضه و واردات کالا و خدمات برای استفاده و مصرف در قلمرو سوئیس یا خارج از کشور را به عنوان مالیات پرداختی کسر نمود فهرست عملیات خارج از شمول مالیات به موجب ماده (۲۱) قانون از جمله خدمات حمل و نقل کالا که مشمول خدمات مختص مقررات پستی می‌شود، مراقبت‌ها و معالجات پزشکی و سایر خدمات مراقبتی، عرضه اعضای بدن انسان، عملیات نهادهای مددکاری اجتماعی، عملیات مربوط به حمایت از کودکان و نوجوانان، خدمات تشکیلات غیر انتفاعی و خدمات فرهنگی و …. تعیین گردیده است.
    مبنای محاسبه مالیات بر خدمات و تحویل کالاهای داخلی، توافقی و با توجه به پرداخت‌های ناخالص وصول شده است که پیش از پرداخت مالیات از جمع شدن مالیات جلوگیری می‌کند (خرید‌های مشمول مالیات و مالیات بر گردش کالا و خدمات): هر شخص مشمول مالیات می تواند جمع مبلغ کل پیش پرداخت مالیات ها را از مالیات های ناخالص گردش معاملات خود کسر کند.(اصل تمام مرحله ای نهایی).
    قانون بین گردش معاملاتی که معاف از مالیات هستند و آنهایی که مشمول مالیات بر ارزش افزوده نمی‌شوند تمایز قائل است به گردش معاملات مستثنی شده مالیاتی تعلق نمی‌گیرد. در مورد استثنائات، کسر پیش پرداخت مالیات برای مالیات‌هایی که در به وجود آوردن گردش معامله پرداخت می‌شود، وجود ندارد (‌معافیت ساختگی از مالیات ها) خدماتی که در حوزه های بهداشت، خدمات اجتماعی، تامین اجتماعی، آموزش، آموزش و مراقبت از کودکان و جوانان، فعالیت های فرهنگی، فروش انواع بیمه نامه ها، گردش معامله در حوزه پول و بودجه (به استثنای اداره اموال و امور وصول)، تغییر مالکیت دارائی و اجاره بلند مدت آن، قمار، لاتاری، و انواع دیگر بازی های بخت آزمائی، خدمات ارائه شده از سوی سازمان ها تحت شرایط خاص و فروش تمبرهای پستی داخلی که به همین منظور استفاده می شوند، بویژه از مالیات بر ارزش افزوده مستثنی هستند.
    گردش معاملات مربوط به تحویل کالاهای صادراتی، خدمات حمل و نقل برون مرزی و نیز خدماتی که در خارج مورد استفاده قرار می گیرند یا ارزیابی می شوند، از مالیات بر ارزش افزوده معاف هستند. کسر پیش پرداخت مالیات برای مالیات هایی مجاز است که برای کالا و خدماتی پرداخت شوند که در ایجاد گردش‌های معاملاتی ضروری هستند.
    مالیات در همه مراحل تولید و توزیع مطالبه می‌گردد. به این شکل در اصل کلیه بنگاه‌هایی مشمول مالیات هستند که در تولید، فرآوری و توزیع محصول فعالیت دارند یعنی کارخانه‌ها، شرکت‌های عمده، صاحبان صنایع، فروشندگان جزء و شرکت‌های ساختمانی و یا بنگاه‌هایی که به ارائه خدمات می‌پردازند (سیستم مشمولیت در همه مراحل) علاوه بر این ورود کالا و یا دریافت خدمات از خارج از کشور نیز مشمول مالیات می‌باشد. برای تسویه حساب هر یک از مشمولان مالیاتی با سازمان مالیات بر ارزش افزوده این موارد مورد توجه است:
    مؤدی مالیاتی باید تمام خرید و فروش‌های خود را و در صورت لزوم مصرف شخصی خود را در هر دوره مالیاتی اعلام نماید بعد از اعمال کسورات معمول (صادرات، خدماتی که در خارج ارائه می‌گردد فروش در خارج از کشور کاهش بهای خدمات و غیره). باید مالیات بر ارزش افزوده بر اساس نرخ‌های قانونی مالیاتی محاسبه گردد.
    برای جلوگیری از مالیات مضاعف، خریدار یا مؤدی مالیاتی می‌تواند مالیات را که از طرف او به فروشنده پرداخت می‌گردد از کل مالیات ناخالص کسر نماید. این کاستن را کاستن مالیات پرداختی می‌نامند کاستن مالیات پرداختی نه تنها شامل خرید کالا و مواد می‌شود بلکه در هنگام خرید لوازم کار و کالاهای سرمایه‌ای نیز انجام می‌شود در مورد عرضه کالاها و خدماتی که در خارج از شمول مالیات بر ارزش افزوده هستند مالیات پرداختی قابل کسر نیست بلکه در مورد عرضه کالاها و خدماتی که مشمول مالیات بر ارزش افزوده و یا معاف از آن هستند مالیات پرداختی قابل کسر است.
    باید شخص مشمول مالیات مبلغ مالیات باقی مانده (مالیات بر میزان کارکرد منهای مالیات پیش پرداخت = بدهی مالیاتی) را به سازمان مالیات بر ارزش افزوده پرداخت نماید مازاد اعتبار مالیاتی به حساب او منظور و یا مسترد می‌شود.
    مالیات پرداختی ـ کل مالیات بر میزان کارکرد = مالیات بر ارزش افزوده
    این مالیات باید توسط مؤدی مالیاتی به سازمان مالیات بر ارزش افزوده پرداخت گردد در صورت پرداخت مالیات اضافه (مازاد مالیاتی) این مازاد به حساب مؤدی منظور می‌شود. اگر مالیات پرداختی قابل کسر بیش از مالیات مورد پرداخت باشد، مازاد آن به شخص مشمول مالیات مسترد می‌گردد.
    ضمناً به موجب ماده (۶۰) قانون مالیات بر ارزش افزوده سوئیس مالیات وصول شده از واردات بنا به درخواست وی در صورتی که حق کسر مالیات پرداختی محقق نشده باشد و همچنین به شرطی که:

     

     



    کالا بدون هیچ گونه تغییر در آن مجدداً صادر شود بدون این که قبلاً در چارچوب قرارداد منتهی به عرضه آن در قلمرو سوئیس به شخص ثالثی واگذار یا از آن استفاده شده باشد

    کالایی با وجود استفاده از آن در قلمرو سوئیس به دلیل ابطال معامله مجدداً صادر شود در این صورت استرداد شامل مالیات محاسبه شده بر مابه‌ازای متعلقه بابت استفاده از کالا یا بابت کاهش ارزش کالا (به علت استفاده از آن) یا مالیات بر حقوق گمرکی مسترد نشده نمی‌گردد

    استرداد فقط در شرایط زیر پذیرفته می‌شود:

     

     

    اگر صادرات مجدد تا پنج سال پس از پایان سال رسمی که طی آن مالیات وصول شده است صورت گیرد

    ثابت شود کالایی که مجدداً صادر شده همانند کالایی است که قبلاً وارد شده است

    در برخی موارد استرداد منوط به تسلیم اظهارنامه به نحو صحیح و طبق قانون در خارج از کشور است. درخواست استرداد باید در هنگام ترخیص گمرکی کالاهای صادراتی ارائه شود.

    سازمان مالیات بر ارزش افزوده دارای سیستم رایانه‌ای ثبت و سیستم رایانه‌ای تصمیم گیری یا اطلاعات مورد نیاز جهت مطالبه و دریافت مالیات است این اطلاعات شامل سوابق تعقیب اداری و قضایی و نیز مجازات‌ها است. سازمان مالیات بر ارزش افزوده می‌تواند اطلاعات را از سیستم ثبت دریافت و به اداره گمرک ارائه دهد تا جهت مطالبه و دریافت مالیات بر ارزش افزوده اقدام شود. مقررات اجرایی لازم در مورد به کارگیری سیستم ثبت رایانه‌ای و نیز سیستم رایانه‌ای تصمیم گیری، طبقه بندی داده‌های دریافتی، دسترسی به داده‌ها، اجازه پردازش، مدت نگهداری و نیز بایگانی و امحاء داده‌ها و همچنین سازمان اداری مربوطه از طرف مجلس تعیین می‌گردد
    ادارات مالیاتی، کانتون‌ها، مناطق و کمون‌ها و نیز سازمان مالیات بر ارزش افزوده به طور متقابل یکدیگر را در انجام وظایف خود حمایت می‌کنند آنها باید اطلاعات کاری خود را به طور رایگان در اختیار یکدیگر قرار داده و اجازه بازدید پرونده را بدهند
    ادارات سرپرستی کل ادارات و نهادهای رسمی مستقل و همه ادارات کانتون‌ها و مناطق و کمون‌ها و نیز سازمان‌هایی با وظایف حقوقی ـ عمومی موظف به ارائه اطلاعات به سازمان مالیات بر ارزش افزوده هستند در صورتی که این اطلاعات جهت اجرای قوانین مربوط به مالیات بر ارزش افزوده و نیز مطالبه مالیات حائز اهمیت باشند می‌بایست به طور رایگان ارائه گردند. از ارائه اطلاعات تنها هنگامی می‌توان سرباز زد که با این کار منافع عمده عمومی به خصوص امنیت داخلی و خارجی کشور و یا کانتونها مورد تهدید قرار گیرد.
    سازمان مالیات بر ارزش افزوده بر ثبت اشخاص مشمول مالیات و نیز محاسبه مالیات و پرداخت‌های مالیاتی نظارت دارد. باید به این سازمان اجازه دسترسی به دفاتر مالی و حسابداری و نیز سایر مدارک مرتبط داده شود. این موارد در مورد اشخاص ثالث مکلف به ارائه اطلاعات نیز صادق است.
    حسابداری266″ />
    سازمان مالیات بر ارزش افزوده به لحاظ جایگاه اداری و یا بنا به درخواست شخص مشمول مالیات کلیه تصمیمات مربوط به مطالبه مالیات را اتخاذ می کند به خصوص هنگامی که:
    الف ) وضعیت تکلیف مالیاتی و یا میزان مالیات متعلقه مورد اختلاف باشد
    ب ) وضعیت یا میزان مطالبات مالیاتی و یا تعهدات مالی مشترک کسر مالیات پرداختی و یا حق دریافت مالیات استردادی مورد اختلاف باشد
    ت ) شخص مشمول مالیات و یا شخص با مسئولیت مشترک مالیات را پرداخت نکند
    ث ) از سوی شخص مشمول مالیات سایر وظایف قبول نشوند و یا تکالیف ادا نشوند تکالیفی که بر پایه این قانون و یا بر پایه دستورالعمل‌ها و مصوبات ایجاد شده باشند
    ج ) برای یک مورد خاص تکالیف پیش پرداخت مالیات، بدهی مالیاتی، حق استفاده از کسر مالیات پرداختی مأخذ محاسبه مالیات، نرخ مالیاتی اعمال شده و یا تعهدات مالی مشترک تشخیص رسمی مورد تقاضا باشد و یا لازم به نظر آید.
    اگر مطالبه مالیات، بهره و هزینه‌ اخطاری‌ها بدون جواب بمانند، مراحل اجرایی وصول مالیات به جریان انداخته می‌شود مراحل قانونی ورشکستگی و یا ارثیه به قوت خود باقی است سازمان مالیات بر ارزش افزوده مسئول رفع اعتراض حقوقی می‌باشد و اگر مطالبه مالیات و یا جریمه هنوز به لحاظ قانونی قابل اجرا نباشد و انکار گردد تا هنگام صدور حکم حقوقی ـ‌ اجرایی ترتیب قطعی مراحل حفظ خواهد شد احکام حقوقی اجرایی سازمان مالیات بر ارزش افزوده در مورد مالیات بهره، هزینه‌ها و جرایم همردیف احکام اجرایی دادگاه در مورد اخذ بدهی‌ها و ورشکستگی می‌باشد در این موارد مسئولیت با قاضی کانتون است مطالبه مالیات بدون توجه به آن که در فهرست عمومی و یا در صورتحساب قید گردد پابرجاست.

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:17:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تبیین نقش مدیریت دانش آفرین سازمان پلیس بر عملکرد پلیس پیشگیری در شهر تهران- قسمت ۵ ...

    الف. انباشت دانش
    آنگونه که گاپتا و گاوین داراجان(۲۰۰۰) بیان نموده اند، انباشت دانش مرکب از خلق، کسب و نگهداری دانش است. بطور اساسی، خلق دانش به تعامل بین دانش ضمنی و آشکار بجای فعالیت جداگانه دانش ضمنی و آشکار اشاره دارد (هسی،۲۰۰۴). بواسطه این تعامل، نوآوری ها و دانش سازمانی ایجاد می گردد. بوسیله کشف ایده ها و راه حل های مفید و جدید (ماراکاس،۱۹۹۹)، شرکت مضامین جدیدی را توسعه داده یا مضامین قدیمی درون پایگاه دانش ضمنی و آشکار سازمان را جایگزین می نماید (پنتلند،۱۹۹۵). سازمان ها همچنین دانش را از منابع بیرونی بدست می آورند (هسی،۲۰۰۴) از طریق یادگیری فردی، کاوش محیط داخلی و بیرونی و بکارگیری کارکنان جدید یا خرید شرکت هایی با دانش مورد نیاز (لیمند کلوباس،۲۰۰۰). نگهداری دانش، آخرین گام انباشت دانش، شامل کلیه فعالیت هایی است که دانش را حفظ نموده و به آن اجازه می دهد تا یکمرتبه در سیستم وارد شده و باقی بماند (نیومن و کن راد،۱۹۹۹)، و به حداقل سازی اتلاف دانش اختصاصی اشاره دارد (گاپتا و گوین داراجان،۲۰۰۰).
    ب. تسهیم دانش
    تسهیم دانش، اشتراک اطلاعات، ایده ها، پیشنهادات و قضاوت های استادانه مربوط به سازمان در میان کارکنان سازمان را در بر می گیرد(بارتول و ریویستاوا،۲۰۰۲). این تبادل هم می تواند بطور غیر رسمی در مکان هایی نظیر کوریدورها و هم بطور رسمی در جلسات، سمینارها و ارائه ها اتفاق افتد( بیرچم،۲۰۰۳).
    هنگامی که دانش تسخیر شده یک سازمان مورد توجه قرار می گیرد تا منبعی باشد که منجر به مزیت رقابتی گردد(چاکراوارتی ومک اویلی،۲۰۰۲)، مدیریت مایل است تا از دانش کارکنانش، از طریق تسهیم دانش، برای منافع خودش بهره برداری کند(بیرچم،۲۰۰۳). فرایندهایی که بواسطه آن ها دانش به اشتراک گذاشته می شود، موفقیت یادگیری سازمانی را تعیین می کنند(کامینگز،۲۰۰۳). برای اینکه یک سازمان سرمایه های دانش را بکار برد، دانش بایستی بطور یکنواخت درسراسر سازمان ها حرکت کند(لین و دیگران،۲۰۰۳). این تنها زمانی بدست می آید که افراد برای کسب و اشتراک دانش برانگیخته شده و اطلاعاتی را که بدست می آورند به دانش تبدیل نمایند (برند،۱۹۹۸). بنابراین سازمان ها بایستی به جای اینکه تنها کارکنان را تشویق کنند قویاً آن ها را تحریک نمایند تا دانششان را به اشتراک گذارند(بوک و کیم،۲۰۰۲).
    عواملی که تسهیم و انتقال دانش در یک سازمان را تحت تاثیر قرار می دهند به محرک های تسهیم
    (کالینگ،۲۰۰۳)، ضمنی بودن دانش(آرگوته و اینگرام،۲۰۰۰ و مک اویلی و چاکراوارتی،۲۰۰۲)، توانایی منبع برای اشتراک(فوس و پدرسن،۲۰۰۲) و توانایی دریافت کنندگان برای پذیرش دانش ، وابسته است.
    ج. بکارگیری دانش
    بکارگیری دانش، استفاده موثر از دانش است (لیم و کلوباس، ۲۰۰۰). هرگاه دریافت کننده از دانش آگاه است، دانش دریافت شده را تشخیص می دهد و برای استعمال آن آزادی دارد(لیم و کلوباس،۲۰۰۰) دانش می تواند بکار گرفته شود.
    دانش سازمانی که بین فرستنده و دریافت کننده ارسال شده است لازم است تا با محصولات، فرایندها وخدمات شرکت یکپارچه گردد(بات،۲۰۰۱). توانایی دریافت کننده برای پذیرش دانش یکی از عوامل تعیین کننده این است که آیا عمل اشتراک دانش موفق بوده است(گاپتاو گوین داراجان،۲۰۰۰) و این به هیچ وجه به مفهوم اینکه دریافت کننده دانش، دانش دریافت شده را بکار می برد نیست(بیرچم،۲۰۰۳). فقط هنگامیکه دریافت کننده مالکیت کامل دانش وارده را بدست می آورد به آن متعهد می گردد( کامینگز،۲۰۰۳). در این موارد ، او از دانش دریافت شده به عنوان توسعه فرایند یا محصول جدید یا اخذ یک تصمیم استفاده می کند.
    یکی از موانع کاربرد دانش این حقیقت است که به دانش دیگران با بدگمانی نگریسته می شود(بوک و کیم، ۲۰۰۲). درست همانطور که افراد نگرش مثبت یا منفی به اشتراک دانش خودشان دارند، دریافت کنندگان بالقوه نیز ممکن است نگرشی به دانشی که دریافت می کنند داشته باشند(بیرچم،۲۰۰۳). عواملی نظیر قابلیت دریافت کننده برای جذب دانش وارده و آشنایی او با عرصه دانشی که به اشتراک گذاشته می شود ممکن است توانایی(سو و بلوجو، ۲۰۰۵) و رغبت برای فهم و پذیرش دانشی که فراهم می گردد را تحت تاثیر قرار دهد( بیرچم، ۲۰۰۳). نگرش هایی نظیر شبهه درباره قابلیت اعتماد منبع (بیرچم،۲۰۰۳) ممکن است از تمایل دریافت کننده برای پذیرش دانش وارده ممانعت نماید.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

    ۲-۲-۷- زیر ساخت های مدیریت دانش

    ۲-۲-۷-۱- زیر ساخت های مدیریت دانش فرایندی
    زیر ساخت ها ی فرایندی مدیریت دانش در قالب چرخه های حیات مدیریت دانش تعریف شده‎اند. به عنوان مثال نیومن[۸۱] در سال (۱۹۹۹) مدل عمومی مدیریت دانش شامل چهار گام خلق و اکتساب دانش، تسهیم دانش، سازماندهی و ذخیره­سازی دانش و کاربرد دانش را مطرح نمود (منوریان و کمدا، ۲۰۱۰). ویگ[۸۲] (۱۹۹۹) همین چهار گام را به عنوان فعالیت های چرخه مدیریت مطرح می کند (افرازه، ۱۳۸۴).

     

     

    خلق دانش:

    فرایند ایجاد دانش و توسعه دانش ایجاد شده به وسیله افراد و هم چنین متبلور کردن و متصل کردن آن به سیستم دانش سازمان را گویند (نوناکا[۸۳] و دیگران، ۲۰۰۶). این بعد از چرخه مدیریت دانش فرایندی اجتماعی است که میان افراد رخ می دهد (افرازه، ۱۳۸۴). اکتساب دانش فرایند کسب دانش جدید، چه از داخل سازمان و چه از خارج از آن است (مگنیر[۸۴] و دیگران، ۲۰۰۸). به طور کلی خلق دانش به توانایی سازمان در ایجاد ایده ها و راهحل‌هایی نوین و مفید اشاره دارد (ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۶)
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ۲-تسهیم دانش:
    برخی از پژوهشگران تسهیم دانش را به عنوان فرایندی که افراد متقابلاً دانش عینی و ضمنی خود را جهت خلق دانش جدید تبادل می کنند (کاماساکاند بالوتلار[۸۵]، ۲۰۱۰). کلیه فعالیت های مربوط به انتقال یا توزیع دانش از یک فرد یا سازمان به فرد، گروه یا سازمان دیگر فرایند انتشار یا تسهیم دانش نامیده می شود( لی، ۲۰۰۱ ). در الگوهای سنتی، سازمان ها و افراد اغلب تمایلی به انتقال و تسهیم دانش که از آن برخوردارند، ندارند زیرا به جای این که دانش به عنوان یک منبع نگاه کنند، آن را به عنوان منبع قدرت، اهرم نفوذ و ضامن استمرار شغل خود می پندارند و تمایلی ندارند که آن را با دیگران تسهیم کنند. سازمانی که از تسهیم اطلاعات و خلق دانش در میان اعضایش حمایت می کند، بیشتر می تواند فرایندهای مؤثر کارآمدی را تعریف کند و عملکرد سازمانی خود را بهبود بخشد (لوین ۲۰۰۱، به نقل از پالانسیامی، ۲۰۰۸). در سازمانی که از فرهنگ تسهیم دانش برخوردار است به افـراد ایـده ها و بینشهای خود را با دیگران، تسهیم می کنند. زیرا به جای این که مجبور به این کار باشند، آن را یک فرایند طبیعی می دانند. بنابراین، باید در بین اعضای سازمانی این انگیزه به وجود آورد که بدون ترس از دست دادن موقعیت خود، به تسهیم دانش در سازمان بپردازند. شرط لازم برای تبدیل اطلاعات و تجارب منفک به آن چه که کل سازمان بتواند از آن استفاده کند، توزیع و به اشتراک گذاشتن دانش در درون سازمان است (پروست و دیگران، ۱۳۸۵: ۴۶).
    ۳- بکارگیری دانش:
    به‎کارگیری دانش عینی و ضمنی از داخل سازمان و چه از خارج از آن، با هدف دست‌یابی به مقاصد سازمان در روشی کاراتر را گویند (منوریان و کمدا، ۲۰۱۰). بهره برداری از دانش شامل؛ فعالیت های به‎کارگیری قابلیت‌های سازمانی به وسیله دانش تعبیه شده در کالا و خدمات قابل معاوضه، جایگزینی آن و توزیع آن در حوزه های فعالیت سازمان است (نیلسن[۸۶]، ۲۰۰۶). این مؤلفه در مدیریت دانش، به مفهوم بهره برداری و به کارگیری دانش به منظور عینیت بخشیدن به دانش و دستیابی به نتایج ملموس آن است.
    اصولاً استفاده مؤثر از دانش معیار و شاخص مناسبی برای تعیین موفقیت فعالیت هایی که در فرایند مدیریت دانش معرفی شده اند، به شمار می رود. زیرا بهره برداری و به کـارگیری دانـش تنها راه عینیت بخشیدن به دانـش و دستیابی به نتـایج ملموس آن است. پس می تـوان بهره برداری از دانـش را معادل مرحله اجرا و پیاده سازی[۸۷] در فرایند مدیریت دانش دانست (پرابست[۸۸]، ۲۰۰۰). در واقع هدف اصلی از مدیریت دانش، کاربرد آن برای عملکرد بهتر، اثربخشی بالاتر و کیفیت بیشتر خدمات و عملیات سازمانی است.رسالت مدیریت دانش زمانی تحقق می یابد که دانش لازم ایجاد، ذخیره و به درستی به کار گرفته شود (گارود، ۱۹۹۷ ؛ ساریگوآی و تیلت، ۲۰۰۰)[۸۹]. مدیریت دانش، توانایی خرد جمعی، در افزایش پاسخگویی و نوآوری است (سیفالهی و داوری، ۱۳۸۸: ۳۶). این تعریف از مدیریت دانش به طور خاص بر کاربرد دانش متمرکز است. از دیدگاه دانش، منبع مزیت رقابتی کاربرد دانش است، تا خود دانش (قلیچ لی، ۱۳۸۸: ۸۹).
    ۴- ذخیره دانش:
    فرایند کدگذاری دانش عینی و ضمنی که به فهم بهتر دانش کمک می کند و بتوان در آینده از آن استفاده نمود، را گویند (منوریان و کسائی، ۲۰۰۷). دانش خلق شده نیاز به ذخیره سازی دارد، به نحوی که از استفاده غیرقانونی یا نامناسب و یا سرقت محافظت شود (گلد و دیگران، ۲۰۰۱). نگهداری دانش، به کلیه اقدامات و فعالیت هایی گفته می شود که به منظور انتخاب، ذخیره سازی و روزآمدی دانش های لازم در سازمان در جهت ایجاد حافظه سازمانی و خبرگی و تخصص ویژه سازمان صورت می گیرد (شاهقلیان، ۱۳۸۴: ۷۹-۸۰).
    در یک سازمان دانشی، دانشی را که در مرحله تحصیل دانش ایجاد شده و می تواند به عملکرد بهتر سازمان به نحوی یاری دهد، در حافظه سازمانی نگهداری و حفظ می شود. نوع فعالیت های سازمان، میزان تخصصی بودن آن و ساختار سازمانی به شکلگیری حافظه سازمانی کمک می کند. سازمان ها با ایجاد حافظه سازمانی کلیه اطلاعات و دانش لازم را در خود ذخیره می کنند و نوعی خبرگی و تخصص سازمانی در خود ایجاد می کنند که به بقای آنها میانجامد (پرابست، ۲۰۰۰). به خصوص که برخی برنامه های سازمانی نظیر تعدیل نیروی انسانی باعث خروج افرادی از سازمان می شود که دارای تجربیات و دانش با ارزشی بوده و می تواند منجر به از دستدادن دائمی دانش فنی این سازمان ها شود و از سوی دیگربا توجه به پیچیدگی عملیات و چند رشتهای بودن فعالیت های سازمان، وجود حافظه سازمانی که نوعی بایگانی فعال و پویاست از اهمیت فوق العادهای برخوردار است. این حافظه سازمانی باید دائماً به روز شده و اطلاعات آن مورد بررسی قرار گیرد، تا اطلاعات نادرست و بی فایده خارج شده و اطلاعات مفید باقی بماند. برای ذخیره دانش نیز ابزار مختلفی وجود دارد از جمله؛ مغز انسان و اسناد و مدارک و رایانه که هر یک ویژگی های خاص خود را دارند.

     

    ۲-۲-۷-۲-زیرساخت های فنی مدیریت دانش:

    فناوری عبارت است از کاربرد سیستماتیک علوم یا نوع دیگری از دانش و اطلاعات نظامیافته که در جهت عملیاتی کردن نیـازها مـورد بهره برداری قرار می گیرد. به عبـارت دیـگر تکنولوژی به عنوان راهکارها و اهدافی تلقی می‌گردد که انسانها را به تولید ماهرانه و اثربخش رهنمون می‌کند. تکنولوژی به مؤلفه هایی گفته می‌شود که هنرمندانه توسط انسانهایی با تجربه، با اطلاعات و دانش به کار گرفته می‌شوند و آنان را به خلق ایده، محصول و یا سرویس نایل می‌کند. مدیریت دانش به عنوان یک راهبرد کسب و کار، مستقل از فناوری هاست. با این همه، فناوری متناسب با هرکدام از مراحل چرخه حیات مدیریت دانش می تواند، اثربخشی و کارایی فرایند مدیریت دانـش را به میـزان قـابل توجهی بهبود بخشد. اگر چه ابـزارهای مدیریت دانـش بستهبندی شده ای وجـود ندارد،ولی هر نوع فناوری اطلاعات می تواند در مرحلهای از حیات مدیریت دانش مفید باشد. راه حل های فناوری مدیریت دانش، بنیانی برای حمایت و سهیم سازی دانش، همکاری، جریان کار، مدیریت سند و … فراهم می کند. این ابزارها فضایی را به عنوان منبع مرکزی به وجود می آورند که کارکنان، مشتریان، شرکا و تأمین کنندگان می توانند اطلاعات را با هم مبادله کنند و در نهایت تصمیم بهتری انجام دهند. معروف ترین اشکال فناوری مدیریت دانـش، ورودیهای دانش هستند مانند اینترنت، اینترانت[۹۰]، اکسترانت[۹۱]– جایی که مشتریان، رقبـا و تأمین کنندگان درگیر هستند- بعضی از این فناوری ها جنبه عمومی دارند؛ نظیر، میکروسافت استاندارد یا پایگاه داده های لوتوس نوتز و بعضی از آنها ابزارهای تخصصی هستند، مثل هوش تجاری، مدیریت سند و … در کاربرد فناوری، اصلی را باید به خاطر داشت و آن توجه به این مسأله است که فناوری علیرغم اینکه مدیریت دانش را قدرتمند می کند؛ باید در خدمت کاربر باشد. بنابراین باید ساده و قابل استفاده باشد و کارکنان بدون کمک متخصصان فناوری اطلاعاتی بتوانند، از آن استفاده کنند (عدلی، ۱۳۸۴). برخی از فناوری ها نظیر گروه افزارها به خصوص به عنوان توانا کننده بالقوه فرایند مدیریت دانش جذاب هستند. فناوری هایی دارای بالاترین توان بالقوه جهت توانمند سازی مدیریت دانش هستند، که بتوانند با جریان کار کارکنان دانشی و مدیران مطابقت داشته باشند.
    نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات
    امروزه سازمان ها علاقه مندند که پایگاه داده یکپارچه ای درباره مشتریان، خط مشی ها، رویه ها، عرضه کنندگان و شرکا ایجاد کنند، تا یک کاربر مرتبط، در یک محل خاص بتواند از طریق دسترسی به دانش، هر چیزی را درباره مشتری، رویه ها و عرضه کنندگان بداند.
    فعالیت های مدیریت دانش برای این که به درستی انجام شوند، نیاز به پیشرفته ترین ابزارهای فناوری اطلاعاتی در سازمان دارند.
    هویت (۲۰۰۴)[۹۲]، بیان می کند که زیر ساخت فیزیکی مدیریت دانش می تواند موارد زیر را تسهیل بخشد:

     

     

    ارتباطات عمومی؛ در ساده ترین شکل آن پست الکترونیک، کنفرانس های ویدئویی هم زمان و … .

    دسترسی به منابع اطلاعاتی یا دانش؛ به خصوص دانش صریح و رمزگذاریشده.

     

     

    مکانیزم های تسهیم دانش؛ از طریق تهیه واژه نامه سازمانی استاندارد.

    ایجاد شبکه های اجتماعات عمل؛ خلق این اجتماعات مکانیزم مهمی برای توانمندسازی چرخه های خلق دانش سازمانی می باشند.

    انباشت دانش؛ جمع آوری اطلاعات و دانش از گروه های مختلف، بسته بندی و اعتبار یابی آن برای کاربرد مجدد.

    فناوری اطلاعات از جمله عوامل مؤثر بر مدیریت دانش است. عامل فناوری اطلاعات تمام جنبه های ارتباطات را تحت پوشش قرار می دهد که شامل سخت افزار و نرم افزار و در دسترس بودنشان است. با وجود این که جنبه های مرتبط با عملکرد فناوری مهم است، منتها اگر زیرساخت فناوری کافی در دسترس باشد، ولی نتوانند وظایف مورد درخواست را انجام دهند، نتیجه ای ندارد (روآی کار و همکاران[۹۳]، ۲۰۰۵). مدیریت دانش به یک محیط فناوری مؤثر برای خودکار کردن فرایند و پشتیبانی از هماهنگی و نظم وابسته است (اس نای من و همکاران، ۲۰۰۴ )[۹۴].
    نتایج مطالعه و بررسی مرکز کیفیت و بهره وری آمریکا[۹۵] (۱۹۹۷) نشان می دهد سـازمان هایی که فعالیت های مدیریت دانـش را شروع می کنند، احساس می کنند بایستی که یک زیرساخت فناوری اطلاعات برای توانا ساختن آنها جهت رسیدن به اهداف سازمان وجود داشته باشد. فناوری ارتباطات نه تنها برای ارتباطات و پخش دانش است، بلکه وسیله ای برای جمع آوری، ذخیره و بازیابی دانش نیز می باشد و به عنوان یک یاری دهنده اصلی برای مدیریت دانش سازمان پذیرفته شده است (آدن فلت و لاجر استرو، ۲۰۰۵)[۹۶].
    ۲-۲-۷-۳- زیرساخت های ساختاری مدیریت دانش:
    ساختار سازمانی چهارچوب روابط حاکم بر مشاغل، سیستم‌ها و فرایندهای عملیاتی افراد و گروه هایی است که برای نیل به هدف تلاش می کنند. ساختار سازمانی مجموعه راه هایی است که کار را به وظایف مشخص تقسیم می کند و هماهنگی میان آنها را فراهم می کند (میتزبرگ[۹۷]، ۱۹۷۹).
    ساختار صرفاً یک سازوکار هماهنگی نیست، بلکه همه فرایندهای سازمانی را تحت تأثیر قرار می دهد. ساختار سازمانی به الگوهای روابط درونی سازمان،اختیار و ارتباطات دلالت دارد و روابط گزارش­دهی کانالهای رسمی، تعیین مسئولیت و تفویض اختیار تصمیم ­گیری را روشن می­سازد (هادج و آنتونی[۹۸]، ۱۹۹۷). همچنین، ساختار سازمانی باید توان تسریع و تسهیل تصمیم­گیری، واکنش مناسب نسبت به محیط و حل تعارضات بین واحدها را داشته باشد. ارتباط بین ارکان اصلی سازمان و هماهنگی بین فعالیت های آن و بیان ارتبـاطات درون سـازمانی از نظر گـزارش­دهی و گـزارش­گیری از وظایف ساختار سازمانی است (دفت[۹۹]، ۱۹۹۱).
    با ورود به عصر دانایی، دانش به عنوان مهمترین سرمایه سازمان مطرح شده است و موفقیت سازمان ها به توانایی آنها در ایجاد، کسب و بهره­ گیری و انتقال دانش بستگی پیدا کرده است. از این رو سازمان ها برای آنکه بتوانند از فرصت های پیش آمده در محیط پویای کنونی استفاده کرده و مزیت رقابتی کسب نمایند، باید منابع دانش را به صورت اثربخش مدیریت نمایند و بدین منظور به تعدیل و اصلاح ساختارهای خود پرداخته­اند. اقتصاد دانشی نیازهای جدیدی را در زمینه ساختارهای سازمانی مطرح کرده است. کوشش بی‌حد و حصر سازمان های کنونی در زمینه ارائه محصولات و خدمات جدید به مشتریان، به کارگیری فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، تلاش برای دستیابی به کیفیت برتر، استفاده از دانـش به عنوان مهمترین مزیت رقابتی و … موجب شده محیط سازمانی دستخوش تغییر و تحولات سریعی گردد. در نتیجه سازمان های آینده ­نگر برای رویارویی با این تغییر و تحولات محیطی، تداوم حیات و تضمین موفقیت آینده خویش به تجدید ساختار سازمانی خود در سطح گسترده پرداخته­اند (ونگ و احمد، ۲۰۰۳)[۱۰۰]. این تغییر و تحولات سازمانی موجب شده که این سازمان ها، ویژگیها و کارکردهای خاصی داشته باشند که آنها را به سازمان های دانشمدار تبدیل نموده که یکی از وظایف اصلی آنها مدیریت دانش است. مدیریت دانش را می­توان به عنوان روشی برای بهبود عملکرد، بهره­وری و رقابت­پذیری، بهبود کارآمد کسب، تسهیم و استفاده از اطلاعات درون سازمان، ابزاری برای بهبود تصمیم­گیری، طریقی برای به دست آوردن بهترین روشها، راهی برای کاهش هزینه ها و روشی برای نوآورتر شدن سازمان تعریف نمود (مارتین سنس، ۲۰۰۰)[۱۰۱].
    عکس مرتبط با اقتصاد
    این بعد از زیرساختار مدیریت دانش اشاره به حدودی دارد که ساختار یک سازمان تمایل به تشویق فعالیت های مرتبط با دانش دارد (گلد و دیگران، ۲۰۰۱). ابعاد ساختارهای سنتی صرفاً به تشریح ساختارهای رسمی کمک می کنند. از اینرو، برای توسعه و شناخت سازمان های دانش محوری که می توانند نیازهای جدید و اقتضاء دانش را برآورده سازند، به ابعاد ساختاری جامع­تری نیاز است )شریف زاده، بودلایی، الف،۱۳۸۷ ،۶۱). یکی از عواملی که در فرایند اجرای سیستم مدیریت دانش از عوامل کلیدی و اثرگذار محسوب می شود، طرح سازمان و یا ساختار سازمانی است. ساختار سازمانی حاصل ترکیب تمام شیوه هایی است که بدان وسیله کار به وظایف متفاوتی تقسیم می شود و هماهنگی و همکاری بین این اجزا را موجب می شود (کلور کارتس و همکاران[۱۰۲]، ۲۰۰۷ : ۵۲). به منظور اجرای موفقیت آمیز سیستم مدیریت دانش لازم است تا ساختارها مورد بازنگری کلی قرار گیرند، تا موجب تسهیل جریان مدیریت دانش شوند.در نتیجه سازمان های آینده­نگر برای رویارویی با این تغییر و تحولات محیطی، تداوم حیات و تضمین موفقیت آینده خویش به تجدید ساختار سازمانی خود در سطح گسترده پرداخته­اند (ونگ و احمد، ۲۰۰۳).
    ۲-۲-۷-۴- زیرساخت های فرهنگی مدیریت دانش:
    فرهنگ سازمانی، به عنوان «مجموعه ارزشها، باورها و اعتقادات مشترک اعضاء سازمان» (دفت، ۱۳۸۰)، عاملی کلیدی در موفقیت مدیریت دانش است. دانش در صورتی می‌تواند به طور مؤثر در سازمان خلق و تسهیم شود، که مورد حمایت فرهنگ سازمان قرار گیرد (ونگ و احمد، ۲۰۰۳). ترویج فرهنگ تسهیم، همکاری، اعتماد و یادگیری در سازمان نقش به سزایی در تسهیل خلق و انتقال دانش در سازمان دارند. این نوع از زیرسازه‎ها درجه‌ای از فرهنگ هر سازمان است که به تصور دانش به عنوان دارایی و منبع با ارزش کمک می کند (چانگ و چوانگ، ۲۰۱۱). این زیرسازه های مدیریت دانش به وسیله تأکید بر اهمیت تعاملات افراد برای ایجاد ارتباطاتی که آنها را قادر به تسهیم دیدگاه های گوناگون می کند، شکل می گیرد (گلد و دیگران، ۲۰۰۱).
    در رابطه با فرهنگ سازمانی اعتماد، مشارکت، تشویقات و رهبری مشارکتی نیروهایی برای توسعه اهداف سازمانی مطرح هستند (فورکدل و گوآدامیلاس، ۲۰۰۲)[۱۰۳]. فرهنگ سازمانی از طریق اجزاء به هم مرتبط، استراتژی، افراد، فرایند و ساختارها تشکیل و تقویت می شود (سانچز[۱۰۴]، ۲۰۰۴). رسیدن به فرهنگ دانـش مستلزم تـوجه مدیریتی در سه ناحیه است؛ آماده سـازی سازمان، مدیریت دارایی های دانشی و به کارگماری دانش برای مزیت رقابتی (آبل و آوبرا[۱۰۵]، ۱۹۹۷).
    تحقق موفقیت آمیز مدیریت دانش، متکی به ادغام فناوری، فرایندها و سرمایه های ذهنی افراد و سپس تبدیل این نتـایج به یک عمل مؤثر و مشخص می باشد. این تبدیل تنها زمانی صورت می گیرد که سازمان در زمینه یک فرهنگ جـامع خلق، تسهیم و به کـارگیری دانـش سرمایه گذاری کرده و به آن نیز متعهد باشد (سیوان[۱۰۶]، ۲۰۰۰). فرهنگ دانش محور به عنوان یکی از زیرساختهای سازمانی دانش دارای چنان اهمیتی است که دانشمندان بسیاری مانند داونپورت، پروساک، تروسلر، فینران و… از آن به عنوان یکی از عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش یاد کرده اند (آلازمای[۱۰۷]، ۲۰۰۳). تحقیقات حاکی از آن است که مهمترین مانع اجرای اثربخش مدیریت دانش در سازمان، فقدان فرهنگ تسهیم دانش و عدم درک مزایای بیشمار آن در میان کارکنان است(چنگ مینگ یو، ۱۳۸۴). در نتیجه فرهنگ سازمانی به عنوان یکی از مهمترین عوامل مؤثر در موفقیت اشاعه و پذیرش سیستم های مدیریت دانش در سازمان مورد توجه قرار گرفته است (کیوآدوسا[۱۰۸]، ۲۰۰۵).
    فرهنگ و ساختار مناسب برای سازمان، فرهنـگی است که درآن خلاقیت و نـوآوری یک ارزش محسوب می شود، چنین فرهنگی می تواند پیش برنده مدیریت دانش در سازمان باشد. سازمان ها از افرادی تشکیل یافته اند که از راه های مختلف با یکدیگر در ارتباط می باشند (بخشها، سلسله مراتب، مقررات و …). اشتیاق یکایک افراد برای تسهیم دانش در یک سازمان، تا حد بسیار زیادی به فرهنگ سازمانی وابسته است. سازمان ها علاوه بر ساخت زیربنا، باید برای جذب افراد نخبه و تأمین انگیزه برای تسهیم اطلاعات سرمایه گذاری کنند، برنامه زمانی مناسبی برای گفتگوی رو در روی افراد فراهم سازند. برای تشویق افراد به تسهیم دانش، باید مطابق با آن اقداماتی صورت گیرد که از سوی بالاترین مقام تشویق گردد، تا به روشنی مشخص شود که تسهیم دانش کار مهمی مانند سایر فعالیت های توسعه ای می باشد.فرهنگ سازمانمی تواند سوق دهنده فعالیت های مدیریت دانش بوده یا مانع آن شود. از آن جا که ارزشها و باورها، هدایت کننده رفتارها و عملکردها با افراد می باشند و تغییر آنها بسیار سخت و زمان بر است؛ لذا چالشی بزرگ را پیش روی مجریان مدیریت دانش قرار داده است. از اینرو در سازمانی که ارزشها و باورهای حاکم، مانع موفقیت مدیریت دانش اند، کار برای انجام مدیریت دانش بسیار سخت خواهد بود. این امر مدیران را ملزم می سازد تا حد امکان هم راستا با ارزشها و باورهای حاکم بر سازمان بوده و در صورت لزوم ارزشها و باورهای ممانعت کننده برطرف شده، فرهنگی ایجاد شود که تسهیل کننده و سوق دهنده فعالیت های مدیریت دانش باشد. چنین فرهنگی که از آن به عنوان فرهنگ دانش محور یاد می شود، بیان کننده فرهنگی است که در آن دانش و اطلاعات ارزشمند بوده و نه تنها افراد خلق، تسهیم و به کارگیری دانش را در سازمان عملی غیرطبیعی نمی دانند، بلکه به عنوان بخش ذاتی فرایندهای کاری در تلاشند تا در عرصه رقابت پیشرو باشند. در چنین فرهنگی شعار « دانش قدرت است» که موجب احتکار دانش است، جای خود را به شعار «تسهیم دانش قدرت است» می دهد، تا کارکنان دانش خود را در اختیار دیگران قرار دهند. در نهایت فرهنگ دانش محور را مطابق با تعریف سیوان[۱۰۹] (۲۰۰۰) میتوان چنین بیان کرد:
    فرهنگ دانش محور، مجموعه ای از عقاید مرتبط با دانش بوده که در بین اعضای سازمان مشترک است.
    موفقیت سازمان در اجرای هر استراتژی از جمله مدیریت دانش، تا حدود زیادی به حمایت و پشتیبانی فرهنگ سازمانی از آن راهبرد بستگی دارد. تلاش سازمان ها برای تبدیل شدن به سازمان دانش محور در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که ویژگیهای فرهنگی موردنیاز برای اجرای مدیریت دانش در سازمان وجود داشته باشد. دانش در صورتی می تواند، به طور مؤثر در سازمان خلق و تسهیم شود که مورد حمایت فرهنگ سازمان قرار گیرد (وانگ و احمد[۱۱۰]، ۲۰۰۳).
    ۲-۲-۷-۵- زیرساخت های انسانی مدیریت دانش:
    زیرساخت های انسانی مدیریت دانش حدی که افراد در حوزه مشخصی متخصص می‌باشند و اثبات قابلیت بکارگیری دانش در تعاملات با دیگران را توصیف می کند (چانگ و چوانگ، ۲۰۱۱). مانند کار کارکنان دانشی که نه تنها شامل دانش عمیق از اصولی کاری است، بلکه آنها نحوه تعامل این اصول را با دیگر اصول کاری درک می کنند (چوانگ، ۲۰۰۴).
    امروزه کاملاً پذیرفته شده است که پیاده‏سازی موفقیت‏آمیز مدیریت دانش مستلزم تعامل مدیریت دانش و مدیریت منابع انسانی است. این موضوع در نگرش سیستمی به مدیریت دانش نیز کاملاً مورد تأکید قرار گرفته است شکل (۳-۲) .
    عکس مرتبط با منابع انسانی
    پیاده‏سازی موفقیت‏آمیز هر تکنولوژی جدید به فاکتورهای مختلفی از‏ جمله مدیریت مؤثر نیروی انسانی وابسته است. به علاوه تحقیقات جدید حاکی از آن است که سرمایه های فکری و منابع انسانی موجود در سازمان به کمک تکنیک‏های مدیریت دانش، به صورتی کارآتر و اثربخش‏تر مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

    شکل ۳-۲ : نگرش سیستمی به مدیریت دانش
    با توجه به مباحث مطرح شده باید گفت که در مورد پیاده‏سازی مدیریت دانش دو دیدگاه متفاوت وجود دارد. عده‏ای شروع پیاده‏سازی مدیریت دانش را در فناوری اطلاعات می‏دانند، در حالی که دسته‏ای دیگر معتقدند که پیاده‏سازی مدیریت دانش با مدیریت منابع انسانی شروع می‏شود. صرف‌نظر از اینکه کدام‌یک از این نظریه ها درست است، می‏تـوان به اهمیت مدیریت منابع انسانی در مدیریت دانش پی برد. در واقع یکی از نکات مهم در این میان این است که باید از کجا شروع کرد؟
    سلیمان[۱۱۱] (۲۰۰۰) استراتژی زیر را برای مدیریت دانش منابع انسانی در یک سازمان پیشنهاد می‏کند:
    ۱٫ بازنگری محرکها و استراتژی‏های مدیریت دانش منابع انسانی
    ۲٫ کسب تعهدات لازم و درک شرایط توسط مدیران منابع انسانی
    ۳٫ شناسایی اولویت های بخش منابع انسانی سازمان
    ۴٫ پیاده‏سازی سیستم‏های پشتیبانی مدیریت دانش در بخش منابع انسانی سازمان
    ۵٫ مدیریت انتظارات کارکنان (جبران خدمت)
    پیاده‏سازی پروژه های مدیریت دانش مستلزم پذیرش فرهنگ آن توسط کارکنان است. در همین راستا باید تلاش هایی در زمینه تغییر رفتار کارکنان به منظور پذیرفتن استفاده از مدیریت دانش انجام گیرد. افراد برای جنبه های اجتماعی وفرهنگی دردرون سازمان عامل مهمی هستند.افرادسازمان رامی سازند و برای موفقیت مهم هستند. افراد مهم هستند، به خاطر اینکه هر تغییر یا ورود فناوری جدید روی نیروی کار در درون سازمان تأثیر می گذارد. پس ضروری است تا فرهنگ سازمانی و آمادگی افراد در پذیرش فناوری های نوآور و جدید سنجیده شود (روآی کی و همکاران[۱۱۲]، ۲۰۰۵).
    افراد ایجادکننده دانش در سازمان هستند و یک قسمت قابل توجه از دانش سازمان درذهن آنهاست به این دلیل جهش های کوچک درمکان های کاری می تواند یک اثر اساسی روی عملکرد کلی داشته باشد (ESCFWA، ۲۰۰۳). راجلز[۱۱۳] (۱۹۹۸) بیان می کند که یک تمرکز۵۰ درصد زمان و بودجه مدیریت دانش باید روی افراد باشد. افراد در درون سازمان تواناسازهای اجتماعی مدیریت دانش و به عنوان عامل اصلی ایجاد و تسهیم دانش نام برده می شوند (آدنفلت و لاگر اس ترو[۱۱۴]، ۲۰۰۵). افراد در سازمان معمولاً باید با فرهنگ سازمانی سازگاری داشته باشند. تغییر در فرهنگ سازمان خواستار تغییر در نگرشها و خرد کردن سنتهای گذشته است.
    ۲-۲-۸- سبک‌های مدیریت دانش
    دو تن از پژوهشگران به نام‌های لی و چوی[۱۱۵] (۲۰۰۳) تحقیقی را برای توسعه دو مفهوم دانش ضمنی و دانش صریح پولانی انجام دادند و در نتیجه آن پژوهش، چهار سبک مدیریت دانش را به نام‌های سبک پویا[۱۱۶]، نظام‌گرا[۱۱۷]، انسان‌گرا[۱۱۸] و انفعالی[۱۱۹]، مطرح نمودند. از نظر آنها عملکرد سازمان ها بستگی به نوع سبک مدیریت دانش دارد که توسط مدیران به کار گرفته می‌شود. لی و چوی بر اساس دو مقیاس میزان تمرکز بر دانش ضمنی و میزان تمرکز بر دانش صریح، سبک‌های حاصل از تقاطع آنها را در ماتریس دو در دو نشان دادند.
    براساس شکل(۲-۴)، زمانی که در سازمان به هر دو نوع دانش ضمنی و صریح توجه می‌شود، سبک پویای مدیریت دانش مناسب است؛ اما سبک انفعالی درست در نقطه مقابل سبک پویا قرار دارد و آن زمانی است که مدیران به هیچ‌کدام از انواع دانش‌ها توجه چندانی نمی‌کنند. اگر در سازمانی به دانش صریح بیش از دانش ضمنی بها داده شود، سبک نظام‌گرا و بالعکس آن اگر به دانش ضمنی بیش از دانش صریح پرداخته شود، سبک انسان‌گرای مدیریت دانش مناسب خواهد بود.
    تحلیل داده های میدانی حاصل از پیمایشی که توسط لی و چوی در بین مدیران میانی ۱۰۰ شرکت بزرگ کره‌ای انجام شده بود، نشان داد که سازمان هایی که به سبک پویای مدیریت دانش عمل می‌کردند، عملکرد بالاتری داشتند. در حالی که، سازمان هایی که سبک‌های نظام‌گرا و انسان‌گرای مدیریت دانش را به کار می‌بردند، از نظر عملکرد در رتبه دوم قرار داشتند و در نهایت، اثربخشی عملکرد سازمان های دارای سبک انفعالی در مقایسه با سایر سازمان ها در پایین‌ترین سطح قرار داشت (وود،۲۰۰۶ :۱۲).

     

     

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه بین مهارت ارتباطی مدیران و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه شاهرود- قسمت ۳ ...

    در واقع هر نوع فعالیت سازمان یافته به ارتباطات نیازمند است و هدایت هر کاری مستلزم دادن پیام است و بستر انتقال پیام، ارتباطات (در شکل گسترده آن) است و به همین سبب را ه دیگری برای هدایت کار افراد و گروه های کاری سازمان وجود ندارد. مدیران باید برای تصمیم گیری، تغییر جهت انجام کارها، پروژه های در دست انجام، آموزش کارکنان و هماهنگی فعالیت های مختلف سازمان به طریقی با دیگران ارتباط برقرار کنند. (رابینز، ۱۳۸۰)
    برقراری ارتباط مؤثر کاری بسیار حساس و دشوار است و خیلی از مدیران در بالا بردن مهارت خود در این زمینه کوتاهی می کنند، کوششی نظام یافته در این راه، حتی برای مدیرانی که در انجام ارتباطات پیروز هستند سودمند بوده و می تواند کارآیی و اثر بخشی این فرایند را افزایش دهد (رضایی نژاد، ۱۳۷۵). مهارت های ارتباطی مناسب پیش نیازی ضروری برای عملکرد رضایت بخش در همه موقعیت های سرپرستی است. افراد در نتیجه آموزش، تجربه و موقعیت شخصی خود از درجات متفاوت مهارت های ارتباطی برخوردارند (سینجر، ۱۳۷۸). ارتباط کلامی یکی از ابزارهای کارساز بشر برای کنترل و درک محیط خویش و تأثیر در آن می باشد ( جرالد میلر، ۱۳۶۸). طبق تحقیقات انجام شده مدیران و سرپرستان بیش از ۵۰% وقت خود را صرف ارتباطات کلامی می کنند. برای رساندن پیام به صورت عمده از ارتباطات گفتاری استفاده می شود. سخنرانی، بحث هایی که به صورت رسمی بین گروه انجام می شود و شایعه های غیر رسمی نمونه هایی از ارتباط گفتاری هستند. نامه، بخشنامه و پیام هایی که به صورت دورنویس ارائه می شوند، مجله ها و خبرنامه های موجود در سازمان و یا نوشتارهای دیگری که به صورت نوشته، تصویر یا علائم ارسال می گردد در مجموع ارتباطات نوشتاری (کتبی) را به وجود می آورند.
    مهارت اجتماعی به آن دسته از مهارت هایی گفته می شود که ما در تعاملات میان فردی خود به کار می بریم. “کِلی” [۲] بعد یادگیری را هم به این تعریف می افزاید؛ او می گوید: « مهارت اجتماعی عبارت است از رفتارهای معین و آموخته شده ای که افراد در روابط میان فردی خود، برای کسب تقویت های محیطی یا حفظ آن انجام می دهند.»
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    “مایکلسون”[۳] و دیگران در ارزیابی نشانه های مهارت اجتماعی و ارتباطی به شش عنصر اصلی اشاره می کنند :

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

     

    مهارتهای اجتماعی بطور معمول آموخته می شوند.

    شامل مجموعه ای از رفتارهای کلامی و غیرکلامی گوناگون و ویژه اند.

    مستلزم داوطلب شدن و ارائه پاسخهای مناسب و مؤثرند.

    تقویت های اجتماعی دیگران را به حداکثر می رسانند.

    ماهیتی تعاملی دارند و به زمان بندی مناسب و تاثیر متقابل برخی از رفتارها احتیاج دارند.

    تحت تاثیر عوامل محیطی همچون سن، جنس، و پایگاه [اجتماعی] طرف مقابل می باشند. (بیگی و فیروز بخت ، ۱۳۷۴، ۱۱و۱۲و۱۳)

    ارتباطات در سازمان به قدری حائز اهمیت است که یکی از صاحب نظران معتقد است که مدیریت یعنی هنر برقراری ارتباط و “دیوید کوآک”[۴] معتقد است بیشتر موفقیت مدیر در این است که بتواند از مهارت های انسانی ( ایجاد رابطه متقابل با افراد) استفاده کند.( پارساییان و اعرابی، ۱۳۸۴ ، ۲)
    “مینتزبرگ”[۵] نیز سه نقش اصلی برای مدیران برمی شمارد که عبارتند از: نقش اطلاعاتی، نقش تصمیم گیری و نقش ارتباطی. (همان، ۸)
    اون هارجی۱ (۱۹۸۶) با مرور تعاریف رفتار ماهرانه به شش جنبه مهارت اجتماعی اشاره می کند. او می گوید: « مهارت اجتماعی عبارت است از مجموعه ای از رفتارهای هدف مند، به هم مرتبط و متناسب با وضعیت که آموختنی بوده و تحت کنترل فرد می باشد. »
    رابرت کتز۲ نیز سه مهارتِ فنّی، نظری یا تحلیلی و انسانی را برای مدیران ضروری می داند. مهارت انسانی یعنی توانایی در کار کردن، درک نمودن و ایجاد انگیزش در فرد یا گروه. (همان، ۱۰)
    مدیران نیز دریافته اند که ارتباط مؤثر با منابع انسانی و درک انگیزه های ارتباطی کارکنان در توفیق آنان برای دستیابی به اهداف طرّاحی شده ی سازمان عامل مؤثری است.(رضائیان، ١٣٧٩ ،ص ٢٨۴)
    بر این اساس مدیران سطوح مختلف، مسؤول ایجاد ارتباطات صحیح در سازمان هستند؛ بنابراین باید از کم و کیف فرایند ارتباطی آگاه باشند و نحوه ی برقراری ارتباطات مؤثر را بدانند. ( الوانی،۱۳۷۹ ، ص ٢۶٧)
    میرکمالی (۱۳۷۸) درباره ی اهمیت ارتباطات در سازمان های آموزشی می گوید: « اگر مدیران آموزشی علاوه بر دانش از مهارت های کافی برخوردار باشند، بدون تردید نظام آموزشی نیز از اثربخشی، کارایی و اعتبار بالایی برخوردار خواهد بود؛ یکی از این مهارت ها، فن رفتار با کارکنان یا به سخن دیگر مهارت ارتباطی است.»
    رضایت شغلی :

    بررسی اثر تبادل رهبر پیرو بر رضایت شغلی کارکنان از طریق نقش میانجی سرمایه روانشناختی

    رضایت شغلی از دو بعد قابل مطالعه و سنجش است :
    ۱- رضایت از عناصر شغلی
    رضایت از عناصر شغلی از یک دیدگاه، گاهی تحت عنوان نگرش نسبت به موضوعات نامیده می شود ، زیرا چنین فرض می شود که رضایت از عناصر شغلی در واقع از نگرش های متفاوتی درباره اجزاء و عناصر گوناگون شغل تشکیل می شود، لذا می توان گفت کارمندان، نگرش های خاصی درباره حقوق و دستمزد خود، مدیران مافوق، نوع کاری که انجام می دهند و محیط و شرایط کار دارا می باشند که همه این ها را باید چیزهایی دانست که یک فرد در سازمان به آن ها توجه و استنباط خاصی از آنها دارد. برخی نگرش های مزبور ممکن است مثبت و برخی دیگر منفی باشند و همه آن ها از اهمیت یکسانی برخوردار نمی باشند. نگرش هایی که از اهمیت بیشتری برخوردارند، در سه گروه قابل دسته بندی هستند: گروه اول نگرش ها، مربوط به نقش شغل می شود، مانند این که آیا شغل پویا و تحرک آفرین و جالب است یا خیر؟ گروه دوم نگرش هایی است که مربوط به مدیر مافوق می شود، مانند این که با ملاحظه است، با انصاف است، شایسته است یا خیر؟ گروه سوم نگرش هایی است که مربوط به حقوق و دستمزد می شود، مانند این که آیا کافی و عادلانه است یا خیر؟
    ۲-رضایت کلی از شغل
    دیدگاه دیگری که در مورد مفهوم رضایت شغلی وجود دارد، عبارت از مطالعه رضایت شغلی به عنوان یک حالت درونی و کلی از رضایت فرد است. در این دیدگاه فرض براین است که کارمند یک احساس درونی از رضایت یا عدم رضایت کلی دارا می باشد. در نتیجه، تجربیات مثبت مانند داشتن همکاران صمیمی، حقوق خوب، مافوق شایسته و با ملاحظه و شغل جالب، روی هم یک احساس درونی مثبت در فرد ایجاد می‌کند. از سویی دیگر، تجربیات منفی که ناشی از حقوق کم، کارخسته کننده یا آزاردهنده و وضعیت اعتراض‌آمیز می باشند، روی هم یک احساس درونی منفی ایجاد می‌نمایند. احساس کلی رضایت یا عدم رضایت یک احساس مرکب است که توسط شدت و فراوانی تجربیات مثبت و منفی فراهم می شود.
    دیدگاه درباره حالت درونی براین فرض مبتنی است که رضایت شغلی را می توان از طریق پرسش از کارکنان راجع به اجزاء و عناصر گوناگون مربوط به شغل شان اندازه گیری کرد و سپس متوسط نگرش های آنان را بدست آورد و به یک شاخص رضایت کلی دست یافت. دیدگاه اول که نگرش نسبت به موضوعات نامیده شد، بر این فرض مبتنی است که موضوعات مختلف نباید با هم مخلوط شوند، بلکه باید آن ها را به طور جداگانه اندازه گیری و تحلیل کرد. تحقیقات انجام شده هر دو دیدگاه را تأیید می‌کند.
    پرسشنامه‌های رضایت شغلی نگرش های خاص گوناگونی را راجع به عناصر شغل مشخص کرده اند. احساس رضایت یا عدم رضایت شغلی با هریک از عناصر مزبور نوسان داشته است. مطالعات تجربی شواهدی از حالت درونی را فراهم کرده اند چنان که مثلاً تغییر در حقوق بر رضایت از حقوق و نیز سایر نگرش‌های مرتبط با حقوق مانند نگرش و احساس نسبت به مافوق که پیشنهاد افزایش حقوق را داده است، تأثیر می گذارد. حالت درونی می تواند بوسیله تجربیات مثبت و منفی مشروط شود، تحقیقات نشان داده است که حالت یا احساس درونی مثبت بوسیله محیط مناسب و مطلوب ایجاد می شود و احتمالاً توجیه کننده این است که چرا برخی کارکنان جهت گیری مثبتی نسبت به کار دارند(معمارزاده و الوانی،۱۳۷۴، ۱۷۹).
    ارتباطات اثربخش و رضایت شغلی :
    وقتی اطلاعات، عقاید و احساسات از شخصی، گروهی یا منبعی به شخص، گروه یا منبع دیگری به منظور ایجاد تغییر در دانش، نگرش یا رفتار آشکار آن ها انتقال می یابد فرآ
    یند ارتباط رخ می دهد. یکی از مشکلات فرایند ارتباط این است که مردم به ندرت قادرند مقاصد واقعی خود را به طور کامل به سایرین انتقال دهند، غالباً پیام های (messages) فرستاده شده مقاصد واقعی آنان را بیان نمی کند. مدیران از ارتباطات برای هماهنگی وظایف و اعمال در درون سازمان استفاده می کنند، ارتباطات اثر بخش باعث ایجاد سازمان های اثر بخش می شود. در سال های اخیر پژوهش های زیادی در خصوص رضایت شغلی و رابطه آن با ارتباط اثربخش و سایر عوامل مؤثر در رضایت شغلی انجام گرفته است. رابینز[۶] در ایالت نیوجرسی آمریکا در مورد روابط کارفرمایان با زیردستان شان تحقیقاتی انجام داده است. او دریافت که مهارت های ارتباطی مدیران و رفتار سازمانی می تواند در رضایت شغلی کارکنان نقش مهمی را ایفا کند. هاستینگز[۷] در تحقیق خود به این نتیجه رسید کـه مدیر می تواند بـا ایجاد زمینه روابط مؤثـر در سازمان انگیزه و رغبت شغلی کارکنان را افزایش دهد.
    مون[۸] در بررسی های خود خاطرنشان می کند که مدیران با ارتباط مناسب و درست می توانند به کارکنان در دستیابی بـه اهداف سازمانی و تصمیم گیـری عقلانی کمک کنند. کاکس[۹] در پژوهشی که در مورد قدرت نفوذ و ارتباط مدیران انجام داد دریافت که یکی از مهارت های مدیر ارتباطی است و مدیران می توانند با بهره گرفتن از مهارت های ارتباطی بر کارکنان نفوذ بیشتری داشته و در نتیجه باعث انگیزش بیشتر در کارکنان شونـد. بررسی ها نشان می دهند که ارتباط مدیر با کارکنان یک جزء اصلی مدیریت است. مدیر می تواند به شیوه های مختلف ( مانند وب سایت، وسایل سمعی و بصری، ویدئوکنفرانس، نشریات و از این قبیل) با کارکنان ارتباط برقرار کند. مدیر با ایجاد ارتباطات اثربخش با کارکنان می تواند در افزایش روحیه گروهی و رضایت شغلی آن ها نقش قابل ملاحظه ای داشته باشد. (حسن زاده و اعتصامی ، ۱۳۸۰ ، ۵)
    با عنایت به موارد فوق مبنی بر اهمیت مهارت های ارتباطی در روابط رهبر – پیرو و نقش این مهارت در افزایش اثربخشی سازمان ها و رضایت مندی کارکنان در سازمان ها، این مهارت بویژه در سازمان های علمی، آموزشی، پژوهشی و فرهنگی مانند دانشگاه شاهرود می تواند نقش تعیین کننده ای داشته باشد . لذا سؤال اصلی پژوهش حاضر این خواهد بود که :
    آیا بین مهارت های ارتباطی مدیران با رضایت شغلی کارکنان دانشگاه شاهرود تفاوت معنی داری وجود دارد؟

     

     


    – اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن

    امروزه در اغلب پژوهش هایی که در سازمان های دولتی انجام می پذیرد ، بیشتر روی رضایت های بیرونی شغل مانند: حقوق، مزایا، پاداش و …. تأکید می گردد، این در حالی است که عوامل درونی رضایت شغلی مانند مهارت های ارتباطی مدیران تأثیر به سزایی در افزایش رضایت شغلی کارکنان دارد. لذا با توجه به اینکه مهارت های ارتباطی به ویژه در فرایند ارتباط رئیس- مرئوس یا به عبارت دیگر مدیر- کارمند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است، این پژوهش به مطالعۀ رابطۀ این دو پرداخته است.

     

     


    – اهداف پژ‍وهش

    هدف اصلی :
    مطالعه رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران، با رضایت شغلی کارکنان دانشگاه شاهرود.
    اهداف فرعی :

     

     

    شناسایی رابطه بین مهارت های ارتباط کلامی مدیران و رضایت شغلی کارکنان .

    شناسایی رابطه بین مهارت های ارتباط غیرکلامی مدیران و رضایت شغلی کارکنان .

    شناسایی رابطه بین مهارت های ارتباط کتبی مدیران و رضایت شغلی کارکنان .

    ۱- ۴- فرضیه های تحقیق
    فرضیه اصلی :
    مهارت های ارتباطی مدیران منجر به بهبود رضایت شغلی کارکنان دانشگاه شاهرود می شود.
    فرضیه های فرعی :

     

     

    بین مهارت های ارتباط کلامی مدیران و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه شاهرود رابطه معنی داری وجود دارد.

    بین مهارت های ارتباط کتبی مدیران و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه شاهرود رابطه معنی داری وجود دارد.

    بین مهارت های ارتباط غیرکلامی مدیران و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه شاهرود رابطه معنی داری وجود دارد.

    ۱-۵- جامعه آماری و محدوده زمانی و مکانی پژوهش :
    جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است از کارکنان دانشگاه شاهرود.
    محدوده زمانی پژوهش حاضر عبارت است از سال ۱۳۹۳ و محدوده مکانی پژوهش حاضر عبارت است از دانشگاه شاهرود که در شاهرود میدان ۷ تیر، بلوار دانشگاه ( در ۴ پردیس مرکزی، مهندسی و فناوری های نوین، کشاورزی بسطام و خوابگاهی ) مستقر می باشد.
    ۱– ۶- روش تحقیق

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم