کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • بیداری اسلامی و سیاست خارجی خاورمیانه ای آمریکا- قسمت ۲
  • ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • تاثیر مصرف کوتاه مدت کراتین و بتا آلانین بر ویژگی¬های مکانیکی عضلات زانو در سرعت¬های ۶۰ و ۱۸۰ درجه بر ثانیه۹۳- قسمت ۳
  • تأثیر سرمایه اجتماعی بر تصمیم‌ گیری استراتژیک در شعب بانک تجارت استان اصفهان- قسمت ۷
  • علل-و-عوامل-سرقت-در-استان-قم-و-راهکارهای-پیشگیرانه-آن- قسمت ۷
  • بررسی رابطه بین هوش هیجانی کارکنان و ارتباط سازمان با مشتری در بانک قرض الحسنه مهر ایران- قسمت ۲
  • راهنمای نگارش پایان نامه و مقاله درباره بررسی دور باطل رکود تورمی در ایران، از منظر اجرای سیاست ...
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • شناسایی و رتبه بندی موانع خلاقیت فردی کارکنان آموزش و پرورش استان قم- قسمت ۳
  • راهنمای نگارش مقاله درباره بررسی امکان بهره گیری ازکود بیولوژیک فسفره به عنوان منبع کودی ...
  • تبیین جنبه های آموزشی و تربیتی امید و نقش آن در سلامت روان انسان از دیدگاه اسلام- قسمت 5
  • بررسی مقایسه ای روشهای حل تعارض زناشویی و شیوه¬های فرزندپروری در پرستاران شیفت در گردش و شیفت ثابت بیمارستان های دولتی بندرعباس۹۳- قسمت ۴
  • تبیین وتحلیل رویکردتفکر انتقادی درعرصه تعلیم وتربیت و ارزیابی آن بر مبنای آموزه های تربیت اسلامی- قسمت ۸
  • اثربخشی مشاوره شغلی براساس رویکرد شناختی- اجتماعی بندورا برافزایش باورهای خودکارآمدی جانبازان باشگاه ورزشی شهید مهرانی تهران- قسمت 18
  • بررسی روش‌های اقتباس از داستان‌ دینی برای تبدیل به فیلمنامه؛ با تکیه بر فیلمنامه چهل‌سالگی(نوشته مصطفی رستگاری) و داستان پادشاه و کنیزک (مثنوی معنوی)۹۴- قسمت ۹
  • نقد و بررسی نظریه اعجاز قرآن در تفسیر التحریر و التنویر- قسمت ۹- قسمت 2
  • نقش مؤلفه‌های جغرافیای سیاسی در شبکه‌ی ارتباطی راه‌های استان گیلان- قسمت ۶- قسمت 2
  • اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر افکار غیرمنطقی و تاب¬آوری در معتادان به مواد مخدر- قسمت ۵- قسمت 3
  • راهنمای نگارش مقاله درباره ارزیابی و رتبه بندی پروژه های سرمایه گذاری با رویکرد ...
  • اثربخشی آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر سلامت روان مادران و نشانگان اختلال نارسایی توجه – بیش‌فعالی در کودکان- قسمت ۳
  • اثرعصاره الکلی درمنه کوهی بر تشنج ناشی ازپنتیلن تترازول در موش آزمایشگاهی نر- قسمت ۶
  • بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و ارزش بازار شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران- قسمت ۵
  • بررسی رابطه بین ابعاد ساختار سازمانی با وضعیت مدیریت دانش در سازمانهای دولتی شهر بندر عباس- قسمت ۱۷
  • طبیعت در شعر قیصر امین پور- قسمت ۴
  • تاثیر ارزش درک شده بر پیشبرد فروش در نمایندگان فروش محصولات شرکت صبا باتری در شهر تهران با استفاده از مدل لاپیر- قسمت ۱۰
  • معیارهای تحدید آزادی بیان در فقه امامیه و نظام حقوقی ایران- قسمت ۷
  • بررسی رابطه کارآفرینی و مدیریت دانش استرس دانشجویان- قسمت ۱۰
  • نقد و بررسی ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی جدید (حدودی که در قانون ذکر نشده)- قسمت ۲
  • شناخت ارکان، شرایط و احکام قذف صغار از منظر فقه و حقوق موضوعه ایران- قسمت ۲
  • الگوی تعالی سازمانی و سرآمدی و تاثیر آن بر سود شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۶
  • بررسی-تاثیر-ا-ستراتژی-تعمیم-نام-تجاری-بر-نگرش-مصرف-کننده-از-محصول-جدید- فایل ۲۵
  • بررسی آزمایشگاهی خواص مکانیکی بتن خود تراکم حاوی ضایعات لاستیک تحت درجه حرارت های بالا- قسمت ۸
  • تبیین دلیل نیاز اعمال حقوقی به اعلام اراده- قسمت 2




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      شناسایی و تبیین کدهای بومی اخلاقی برای مدیران بیمارستانی- قسمت ۴ ...

    ۱-۵-۲) سئوالات فرعی

    ۱٫ کدهای اخلاقی مدیریت بیمارستانی با اخلاق فردی مدیران دارای چه تمایزی است؟
    ۲٫کدام کدها مختص مدیران بیمارستانی می باشند؟
    ۳٫وزن نقش مدیریت در اخلاقی ساختن سازمان مورد نظر با توجه به رشته ها و سطوح مختلف مدیریت چقدر است؟
    ۴٫چه نمونه ای را می توان برای کمک به تهیه کدهای اخلاقی تخصصی مدیریت بیمارستانی ارائه داد؟

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

    ۱-۶) تعریف عملیاتی واژگان کلیدی تحقیق

     

    ۱-۶-۱) اخلاق

    اخلاق، به طور ساده و خلاصه، شامل شناخت صحیح از ناصحیح و آنگاه انجام صحیح و ترک ناصحیح است. تشخیص درست از غلط همیشه ساده نیست. بسیاری از دانشمندان علم اخلاق ادعا می کنند که باتوجه به اصول اخلاقی در مقام عمل همیشه یک راهکار درست وجود دارد و برخی دیگر معتقدند که راهکار درست بستگی به موقعیت و شرایط دارد و تشخیص اینکه کدام راهکار درست است درنهایت به عهده خود فرد است.(ساکنی،۱۹۹۹: ۱۹۰)[۲]
    در این پژوهش منظور از اخلاق، اخلاق در بعد اداری در حیطه مدیران بیمارستانی می باشد.

     

    ۱-۶-۲) اخلاق حرفه ای

    اخلاق حرفه ای بنا به تعریف انجمن پیشرفت علم آمریکا عبارتست از: اصول و قواعدی که به صورت حقوق و مسئولیت های محققین در ارتباطشان با هر یک از بخش­ها از جمله کارمندان،موضوعات تحقیق،مشتریان،دانشجویان و…می­باشد. مباحث اخلاق حرفه ای کمک می کنند تا زمانی که فرد در محیط کاری با مشکلی که به اخلاقیات مربوط می شود مواجه گردد، یک راه حل حرفه ای را انتخاب کند.(گوتربارن،۱۹۹۹: ۸۲)[۳]

     

    ۱-۶-۳) اخلاق سازمانی

    سازمان ها حداقل در شش جهت به اخلاق نیاز دارند:ترویج تلقی درست و محیط آن در فرهنگ سازمانی،ممیزی اخلاقی اهداف،ممیزی اخلاقی تصمیم ها و مقررات و شرح وظایف،اخلاقی سازی تعامل سازمان با محیط درونی و بیرونی،اخلاقی سازی تعامل بین شخصی در سازمان و حل معضلات و تعارضات اخلاقی در سازمان.(کاتون و تامپسون،۲۰۰۰: ۱۶۸)[۴]
    در رهیافت استراتژیک به اخلاق حرفه ای،موفقیت یک سازمان در گروی اعتماد محیط به سازمان و آن هم در گروی پیش بینی پذیری سازمان برای محیط وآن هم به نوبه خود،در گروی مسئولیت پذیری سازمان است.بنابراین اخلاق حرفه ای در رهیافت استراتژیک ،مسئولیت پذیری سازمان در قبال حقوق همه عناصر محیط(داخلی و خارجی)سازمان تعریف می شود و نقشی راهبردی در موفقیت سازمان ایفا می کند.(قراملکی ،۱۳۸۶ :۳۲).

     

    ۱-۶-۴) اخلاق فردی

    کسی که دارای رفتار ارتباطی بین شخصی است، فردی رفتار انجام می دهد که دیگر انسان ها هدف این رفتار قرار می گیرند.رفتار ارتباطی بین شخصی زمانی اخلاقی است که حقوق افراد رعایت شود. امانت داری، ریا، صداقت با افراد،رازداری،احترام به افراد،امداد به دیگران،پایبندی به تعهدات،حمایت معنوی از افراد و وفاداری نمونه هایی از رفتار ارتباطی بین شخصی است.ورود به حریم خصوصی افراد،مردم آزاری، ضرر رسانی،تهمت،دروغ گویی نیز نمونه هایی از رفتارهای غیر اخلاقی در تعامل با دیگران اند.(قراملکی،۱۳۸۸: ۶۰)
    اخلاق درون شخصی(فردی) یعنی مسئولیت پذیری در تعامل با خویش.(قراملکی،۱۳۸۸: ۶۴).

     

    ۱-۶-۵) کد اخلاقی

    کد­های اخلاقی شامل مجموعه ارزشهایی است که نسبت به دیگر ارزشها برای سازمان در اولویت تشخیص داده شده است و باید توسط کارکنان و مدیران پیروی شوند. ارزشهایی چون صداقت، درستی، عمل به وعده، وفاداری، احترام، استقلال، حفظ اسرار، متانت، ادب، مدارا، ایمان و اعتقاد، پاسخگویی، کمال جویی، دلسوزی، ملاحظه دیگران را کردن، کمک، تقسیم منافع، مهربانی، عدالت و انصاف، بی طرفی، ثبات رأی، پایبندی به قانون، خدمت به اجتماع و… را شامل میگردد.(ریچارد کوغلان،۲۰۰۱: ۱۵۰)[۵]
    کد های اخلاقی به کارکنان کمک می کند که حرفه ای بودن خود را حفظ کنند ودر ارائه خدمات به مشتریان، و در تعامل با همکاران خود و نیز عموم همواره کدهای اخلاقی را دربالاترین سطح رعایت نمایند. در هر قضاوتی که اعضاء می‌کنند، لازم است این اصول بکار گرفته شود.(موسسه مشاوران مدیریت آمریکا،۲۰۰۵).

     

    ۱-۶-۶) کد بومی اخلاقی

    هر شخصی در جامعه دارای مجموعه ای از هنجارها،عقاید و ارزش هاست که استانداردهای اخلاقی او را تشکیل می دهد.هنجارها البته معیارهای رفتار یک فرد می باشند و مطابق آنها از دیگران انتظار دارد به هنگام رویارویی با موقعیتی،خاص عمل کنند. به عنوان نمونه،دانشجویان خارجی از کشورهای آسیای جنوب شرقی ،به هنگام خطاب قرار دادن یک استاد دانشگاهی کمی خم می شوند، هنجار یا موضع رفتاری ویژه آنها برای این موقعیت خاص است. اعضای هیئت علمی در ایالات متحده عموماً از این رفتار آنها ناراحت می شوند؛هنجار یا توقع رفتاری آن موقعیت تا حد زیادی غیر رسمی و مساوی گراست.( هاز مر و لارتون،۱۳۸۲: ۹۲)
    یادآوری اینکه تنوع فرهنگی به عنوان منبع تبادل خلاقیت بشر ضروری است و به مفهومی، میراث مشترک بشر محسوب می شود،باید تاکید گردد که این تنوع نباید حقوق بشر و آزادی های او را خدشه دار سازد. با یادآوری این نکته که هویت فرد دارای ابعاد زیست شناختی ،اجتماعی،فرهنگی و معنوی است و با توجه به اینکه رفتارهای علمی و فناوری مغایر با اخلاق تاثیر ویژه بر جوامع بومی و محلی داشته اند، پس اعتقاد راسخ به این است که حساسیت های روحی و تفکرات اخلاقی بایستی جزء لاینفک پیشرفت های علمی و فناوری گردد.(عباسی:۱۳۸۹: ۱۹)
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    با توجه به گوناگونی هنجارها(توقع رفتاری) در جوامع مختلف،نیاز به کدهای اخلاقی متناسب با نیازهای هر جامعه به گونه ای که در برگیرنده هنجارهای اخلاقی بومی آن جامعه باشد،یک ضرورت انکار ناپذیر است،زیرا نیازها و هنجارهای هر جامعه صرفاً مختص آن جامعه است و کدهای اخلاقی طراحی شده در آن جامعه در دیگر جوامع کاربرد چندانی ندارد. بنابراین کد اخلاق بومی هر جامعه عبارت است ازکد اخلاقی شناسایی و طراحی شده، متناسب با جامعه هدف می باشد.

     

    ۱-۶-۷) اخلاق مدیریت

    اخلاق در مدیریت بر این اساس که روابط ما با اعضای جامعه­ای که در آن فعالیت داریم چگونه است و چگونه باید متمرکز گردد،استوار است.بدون تردید مهمترین و حساسترین مساله در مدیریت ایجاد تعادل و توازن بین عملکرد اقتصادی و عملکرد اجتماعی است.(هازمر و لارتون ،۱۳۸۲: ۱۳)
    عکس مرتبط با اقتصاد
    مدیریت اخلاق (ETHICS MANAGEMENT) عبارتست از شناسایی و اولویت بندی ارزش­ها برای هدایت رفتارها در سازمان.(استیون و فلکنستاین،۱۹۹۹: ۶۹).

     

    ۱-۶-۸) مدیران بیمارستانی

    در این پژوهش مراد از مدیران بیمارستانی، تمامی مدیران اداری بیمارستانی در سه سطح(عملیاتی، میانی و عالی) در بخش های اداری،آموزش و پژوهش،در بیمارستان های تهران بزرگ می باشد.
    فصل دوم:
    مروری بر ادبیات تحقیق

     

    ۲-۱)چیستی اخلاق

    به لحاظ فلسفی هیچ تفاوت مهمی بین اصطلاحات اخلاقی و رفتار اخلاقی وجود ندارد. اگر قرار است تمایزی بین این دو اصطلاح قائل شویم. باید با ریشه شناسی واژه اخلاق آغاز کنیم. اخلاق[۶] از واژه‌ی یونانی ethikos که در اصل به معنای نیست یا عادت است و کلمه رفتار اخلاقی[۷] از واژه لاتین moralitas که آن هم در اصل به معنای نسبت یا عادت است، گرفته شده است. این به معنای آن است که اصطلاحات فوق را می‌توان به جای هم به کار برد. به نظر می‌رسد تصمیم‌گیری در این خصوص که کدام اصطلاحات باید در گفتمان اخلاقی به کار برده شوند؛ یعنی آیا از اصطلاح اخلاق باید استفاده شود یا رفتار اخلاقی، موضوعی شخصی است تا یک بحث فلسفی، اما باید توجه داشت که اصطلاحات اخلاق و رفتار اخلاقی اکنون به چیزی بسیار پیچیده‌تر از نسبت یا عادت اطلاق می‌گردند(عباسی ودیگران،۱۳۸۹: ۱۴۱).
    اخلاق جمع خُلق است. خُلق در لغت به معنی:عادت ،رویه،سجیه و… ترجمه شده است.(سازمان امور اداری و استخدامی کشوری،اخلاق کارگزاران،۱۳۷۷).
    اخلاق عبارت است از رفتار ارتباطی پایدار مبتنی بر رعایت حقوق و منافع طرف ارتباط است.(قراملکی،۱۳۸۰: ۲۳) .
    اخلاق مجموعه ای از صفات روحی و باطنی انسان تعریف می شود که به صورت اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی انسان ناشی می شود،بروز ظاهری پیدا می کند و بدین سبب اخلاق را از طریق آثارش می توان تعریف کرد.(استوارت،۲۰۰۰: ۱۷۷)[۸]
    عموماً دامنه اخلاق را در حد رفتار های فردی تلقی می کنند،اما رفتارهای فردی وقتی که در سطح جامعه یا نهاد های اجتماعی تسری پیدا می کنند و شیوع می یابند به نوعی اخلاق جمعی یا اجتماعی بدل می شود که ریشه در فرهنگ آن جامعه می دواند که خود نوعی وجه غالب می یابد که جامعه را با آن می توان شناخت. (قراملکی،۱۳۸۸: ۶۲) .
    اخلاق، به طور ساده و خلاصه، شامل شناخت صحیح از ناصحیح و آنگاه انجام صحیح و ترک ناصحیح است. تشخیص درست از غلط همیشه ساده نیست. بسیاری از دانشمندان علم اخلاق ادعا می کنند که باتوجه به اصول اخلاقی در مقام عمل همیشه یک راهکار درست وجود دارد و برخی دیگر معتقدند که راهکار درست بستگی به موقعیت و شرایط دارد و تشخیص اینکه کدام راهکار درست است درنهایت به عهده خود فرد است.(ساکنی،۱۹۹۹: ۱۹۰)[۹]
    اخلاق یک اصطلاحی کلی است که برای اشاره به راه‌های گوناگون درک و بررسی چگونگی بهتر زیستن و یا به عبارتی اخلاقی بودن زندگی به کار می‌رود. اخلاق در مفهوم خاص خود، متضمن یک فعالیت فکری انتقادی است که به بررسی نظام‌مند زندگی و رفتار اخلاقی می‌پردازد. با بررسی و بازبینی اعمال خود می‌توانیم در مورد آنچه باید انجام دهیم، قضاوت کنیم[۱۰].
    برای مثال، ممکن است یک پرستار چنین قضاوت کند که سقط جنین عملی نادرست است و نباید برای آن اقدام کرد. اما اینکه آیا باید به مخالفت وجدانی وی احترام گذاشته شود یا خیر، مستلزم بررسی انتقادی مبانی و اصولی است که پرستار براساس آن قضاوت نموده است. همچنین لزم است توجیهات وی در حمایت از موضعی که اتخاذ نموده، مورد بررسی قرار گیرد. ریشه اخلاق را می‌توان در آثار متنفذ فیلسوفان یونان باستان، از جمله سقراط، افلاطون و ارسطو دنبال کرد. آثار این فیلسوفان به ویژه در ملاحظه ثبات اخلاقی به عنوان شاخه‌ای از پژوهش فلسفی بسیار مؤثر بودند. آنان در تلاش برای توضیح و توجیه عاقلانه و بی‌طرفانه عقاید، فرضیه‌ها و رفتارهایی بودند که مردم آن‌ ها را از لحاظ اخلاقی درست یا نادرست می‌دانستند. در نتیجه اخلاق به عنوان یک شیوه پژوهش فلسفی (مشهور به فلسفه اخلاقی) تکامل یافت که از مردم می‌خواست تا بپرسند چرا آن‌ ها فعل خاصی را درست یا نادرست می‌دانند؟ دلایل (توجیهات ) قضاوت آنها چیست؟ آیا قضاوت‌های آن‌ ها صحیح است؟ این دیدگاه، دیدگاهی متنفذ باقی ماند و اگر چه موضوع جنجال برانگیزی طی دو دهه گذشته بوده، اما جریان قابل توجهی را در جنبش اصلی ادبیات اخلاقی حفظ نموده است (عباسی ودیگران،۱۳۸۹: ۱۲۷).
    اخلاق، سه حوزه فرعی متمایز دارد؛ اخلاق توصیفی، اخلاق استدلالی و اخلاق هنجاری، اخلاق توصیفی به بررسی تجربی و توصیف ارزش‌ها و عقاید اخلاقی مردم می‌پردازد. اخلاق استدلالی مربوط به اخلاق است. برای مثال، به معانی اصطلاحات اخلاق همچون حقوق، تکالیف و غیره توجه دارد. اخلاق هنجاری به ایجاد موازین و معیارهای اخلاقی به وسیله تشخیص و تجویز برخی اصول و قواعد رفتاری و توسعه نظریه‌هایی برای توجیه هنجارها مرتبط است. اخلاق هنجاری شباهتی به اخلاق توصیفی و اخلاق استدلالی نداشته و ماهیتاً سنجشی و تکلیفی است. در اخلاق هنجاری، بحث بر سر این مسئله نیست که جهان چگونه است، بلکه به این نکته می‌پردازد که چگونه باید باشد. در این جا هر سه حوزه فرعی اخلاق را برای شناخت و درک مسائل اخلاقی در پرستاری و مراقبت‌های بهداشتی مورد بررسی قرار می‌دهیم. (عباسی ودیگران،۱۳۸۹: ۱۴۳).
    دروغ گفتن غلط است. روابط ما با یکدیگر، تنها در صورتی خوب است که این فرض وجود داشته باشد که آنچه ما به یکدیگر می‌گوییم، حقیقت دارد. اعتماد، در روابط انسانی و در زندگی عمومی ضروری است. یکی از فرزندانشان به آن‌ ها دروغ گفته است. به طور مشابه، اگر والدین به فرزندان خود دروغ بگویند، اطمینان و اعتماد فرزندان به آنها خدشه دار می‌شود. معمولاً هنگامی که سیاستمداران اعتماد رأی دهندگان را از دست می‌دهند، در واقع انتخابات را از دست داده‌اند. اما آیا دروغ گفتن، همیشه غلط است؟ فرض کنید که یک آلمانی در جنگ جهانی دوم یک خانواده یهودی را در زیرزمین خانه‌اش پنهان کرده باشد. پلیس از او می‌پرسد: آیا هیچ یهودی این اطراف هست؟ و او پاسخ می‌دهد خیر. در این جا مشاهده می‌کنیم که این فرد برای حمایت از دیگران مجبور به دروغ گویی شده است. حال با این که ما میدانیم دروغ گفتن درست نیست، ولی می‌پذیریم که فرد مزبور تحت شرایط خاصی دروغ گفته است.
    اخلاق درباره بایدها، نبایدها و اولویت‌های رفتاری است و همیشه درباره چیزی نیست که مطلقاً درست یا غلط، پذیرفته یا مردود، مطلوب یا نامطلوب است. اخلاق همچنین بهترین تصمیم در شرایط خاصی است، یعنی تعادل بین انجام کار خوب و ایجاد آسیب. بنابراین، اخلاق درباره تنظیم اصولی است که براساس آن ها تصمیم می‌گیریم . ما این اصول اخلاقی را در مورد تحولات پیچیده و مهیجی که به سرعت در علم زیست‌شناسی و زیست پزشکی در حال رخ دادن است، به کار می‌بریم.
    درک رابطه بین حقوق و اخلاق مهم است. اخلاق، بینائی را تشکیل می‌دهد که حقوق بر مبنای آن ساخته می‌شود، اما تمام اخلاق در حقوق گنجانده نشده است. قتل، خطا و خلاف قانون است و شخصی که مرتکب قتل شود، مجازات می‌شود. در اینجا، اصل اخلاقی ارزشمندی که همان حق بر حیات است، در حقوق گنجانده شده است. اما، حقوق می‌پذیرد که اگر تحت شرایط خاصی فرد مجبور به قتل دیگری شود، مجازات او تعدیل گردد. جاده‌ای را که بر روی آن رانندگی می‌کنیم در نظر بگیرید. اگر ما شخصاً یک طرف جاده را برای رانندگی انتخاب کنیم، خطر جدی آسیب و یا حتی مرگ ممکن است خود ما و دیگران را تهدید کند. لذا قانون تصمیم می‌گیرد که ما در طرف راست یا چپ رانندگی کنیم. قانون همچنین در جایی که بین اشخاص درباره منافع دیگران، اختلاف نظر وجود داشته باشد، دخالت می‌کند.
    دادگاه‌ها اغلب ناچارند هنگام جدایی یک زوج، تصمیم بگیرند که حق حضانت اطفال، با کدامیک از والدین باشد. ممکن است والدین و پزشکان درباره نوع درمان پزشکی کودک اختلاف نظر داشته باشند. برای جلوگیری از وقوع چنین مواردی از دادگاه‌ها خواسته می‌شود که اصول اخلاقی را در هر مورد بررسی نموده، آنچه را قانون می‌گوید. مشخص کرده و آنچه را بیش از همه به نفع کودک حکم نمایند.
    اما در موارد بی­شماری ما خودمان تصمیم‌ می‌گیریم. جانی ویکینسون[۱۱]، بازیکن راگبی انگلستان، از اینکه عکس وی بدون پیراهن گرفته شود، امتناع می‌ورزد. وی نه تنها نگران این است که از حریم خصوصی خود حمایت کند، بلکه معتقد است که اگر پیراهن شخصی بر تنش باشد، جاذبه بیشتری دارد. اما دیوید بکام[۱۲] کاپیتان تیم فوتبال انگلستان، نظر دیگری دارد و از اینکه عکس وی بدون پیراهن برداشته شود، خیلی خوشحال است. در این جا می‌بینم که دیدگاه‌های مختلفی درباره حریم خصوصی و جاذبه جنسی وجود دارد.
    درخصوص چیستی اخلاق و شاخه‌های آن سخن بسیار گفته شده و دیدگاه‌های مختلف مطرح شده که از اهمیت زیادی برخوردار است.
    جانستون[۱۳] در تشریح یکی از متفرعات اخلاق، تحقیق اخلاقی را تحقیقی می‌داند که در آن به این موضوع پرداخته نمی‌شود که جهان چگونه است، بلکه بیشتر به این مسئله اهمیت می‌دهد که جهان چگونه باید باشد. روندی که به گفته وی چندان در قید توصیف نیست، بلکه در قید تعیین تکلیف درباره چیزی است که ما باید انجام دهیم. واژه‌هایی همانند «باید» و «لازم» است غالباً در بحث اخلاقی مورد استفاده قرار می‌گیرند، اما اگر چه آن‌ ها به عنوان یک نقطه شروع مفید هستند، بعضاً محدود کننده نیز می‌باشند. چون چنین عباراتی در مورد مقررات مدرسه و آداب سفره نیز قابل استعمال هستند. کریج[۱۴] با بر شمردن پنج جمله کلی که در مورد نظام‌های اخلاقی قابل اعمال است؛ توضیح مفیدی برای این تعریف ارائه می کند. این جملات عبارتند از:

     

     

    اخلاق عموماً به سلامت انسان و حفظ جامعه‌ای آرام مربوط است، به نحوی که همه بتوانند در آن منتفع شده و شکوفا شوند.

    اخلاق، تکلیف است به آن چه باید انجام دهیم.

    اخلاق رویکردی نظام‌مند است که از عقل به عنوان توجیه اخلاقی برای تعریف آنچه باید یا نباید انجام شود، استفاده می کند.

    اخلاق اصولی را مجسم می‌سازد که قابل تعمیم جهانی هستند، بنابراین اخلاق به همه افراد و مفاهیم اخلاقی مربوط است و دستورالعمل‌ها باید به طور یکسان در مورد همه اشخاص اعمال گردد.

    اخلاق مهم‌ترین چیز است، یعنی اخلاق بیشتر از قانون، سیاست یا خودخواهی اهمیت دارد.

    این رویکرد نظام‌مند به حل مشکلات، احتمالاً مهم‌ترین جنبه اخلاق برای پرستاران می‌باشد. والاس[۱۵] توصیفی برای این رویکرد نظام‌مند ارائه نموده و خاطر نشان می‌سازد که مطالعه فرایند عقلانی انتخاب یک راهکار از میان تعداد زیاد گزینه های پیش رو، متضمن شناسایی، ارزیابی و گزینش ارزش‌هاست. شاید گفتن این امر منصفانه باشد که تصمیم‌گیری اخلاقی به همان اندازه که به یافتن پاسخ‌ها مربوط است به پرسیدن پرسش‌ها نیز مربوط می‌شود. روشن است که فرایند اتخاذ تصمیمات دقیق اخلاقی زمانم می‌برد. اما پرستاران در جریان کار روزانه خود غالبا با معضلات اخلاقی مواجه می‌شوند و ممکن است فرصت اندکی برای بررسی پاسخ فوری خود داشته باشند. به همین دلیل است که مطالعه اخلاق فایده ای بسیاری برای پرستاران دارد، چون آن‌ ها را قادر می‌سازد که از پیش مسائلی را که ممکن است مرتباً مطرح شوند مورد بررسی قرار داده و حداقل برخی مهارت‌های ساده تصمیم‌گیری را کسب نمایند. اما همواره به پرستاران کم تجربه توصیه می‌شود که معضلات اخلاقی را با پرستاران مجرب ارشد یا متخصصان بالینی که تجربه بیشتری در این زمین دارند، مورد بحث قرار دهند. (عباسی ودیگران،۱۳۸۹: ۱۴۷).
    لانگستاف[۱۶] خاطر نشان می‌سازد که اخلاق، اساساً یک علاقه علمی است و بیشتر به اتخاذ تصمیمات مربوط است. برنامه‌های کارشناسی و برخی برنامه‌های تخصصی کارشناسی ارشد، اکنون مطالعه اخلاق را در رأس برنامه‌های آموزشی خود قرار داده‌اند تا بدین وسیله فرصت‌هایی را برای تمرین و ممارست در این مهارت‌ها به دور از فوریت‌های بالینی در اختیار پرستاران قرار دهند.
    ماکس چارلزورت[۱۷] خاطر نشان می‌سازد که مشکل عمده این است که بحث‌های اخلاقی غالباً بین اشخاصی صورت می‌گیرد که تعابیر بسیار مختلفی از معنای شرایط بحث چگونگی تفسیر یا توصیف وقایع دارند و نیز دارای مواضع اخلاقی متفاوتی هستند. به این دلیل متمایز ساختن اخلاق از یک رشته مسائل دیگری که غالباً با آن‌ ها اشتباه می‌شود مفید است. این امر پرستاران را قادر می‌سازد تا به دیگر نظام‌های ارزشی و ایده هایی که می‌توانند در فرایند تصمیم‌گیری اخلاقی نقش مفیدی داشته باشند توجه کنند. برای مثال، قبلاً مشخص شده است که رفتار اخلاقی همان اخلاقی نیست. در متمایز ساختن اخلاق، همچنین باید تصدیق نمود که همه این عوامل احتمالاً در تصمیم‌گیری اخلاقی نقش دارند. اگر چه پیتر سینگر[۱۸]، عالم مشهور اخلاق زیستی، احتمالاً از اولین اشخاصی بود که این رویکرد تمایز سازی را پذیرفت . اما شماری زیادی از مؤلفان حقوقی، بهداشتی و اخلاق در زمان‌های اخیر آن را پذیرفته‌اند. مسائل دیگری که برای بررسی اخلاقی مسائل پیش آمده باید مدنظر قرار گیرند، عبارتند از:

     

     

    اخلاق، مجموعه قوانین حرفه‌ای یا دستورالعمل‌هایی نیست که در صورت تبعیت، به رفتار صحیح منجر خواهد شد.

    اخلاق، نزاتکت حرفه‌ای نیست.

    اخلاق، سیاست بیمارستانی یا مقام پزشکی نیست.

    اخلاق، مذهب یا رفتار اخلاقی نیست.

    اخلاق، قانون نیست.

    اخلاق، حس ششم نیست.

    اخلاق، نظر عمومی یا اجماع نیست.

    ۲-۲) اخلاق حرفه ای

    اخلاق حرفه ای بنا به تعریف انجمن پیشرفت علم آمریکا عبارتست از:اصول و قواعدی که به صورت حقوق و مسئولیت های محققین در ارتباطشان با هر یک از بخشها از جمله کارمندان،موضوعات تحقیق،مشتریان،دانشجویان و…مباحث اخلاق حرفه ای کمک می کنند تا زمانی که فرد در محیط کاری با مشکلی که به اخلاقیات مربوط می شود مواجه شد یک راه حل حرفه ای را انتخاب کند.(گوتربارن،۱۹۹۹: ۸۲)
    اخلاق کار و اخلاق مشاغل بخشی از اخلاق حرفه ای هستند و بخش وسیعتر آن فراتر از زندگی فردی و شغلی بوده و با عملکرد سازمانها در ارتباط است با توجه به اینکه توجه به مسائل عینی در زمینه های حرفه ای مهمترین جهت گیری تعاملات اخلاقی است و مورد توجه دانشمندانی همچون گودپاستر در سال ۱۹۸۳،بلانچارد وپیل در سال۱۹۸۸،برنز و لانسا در سال ۱۹۹۰ قرار گرفته است.(سبکرو و دیگران ،۱۳۸۹)
    اخلاق کار به عنوان یکی از زمینه های دانش مدیریت به شمار می رود؛ مخصوصاً از زمان تولد نهضت مسئولیت اجتماعی در دهه ۱۹۶۰. در این دهه نهضت‌ها و جنبش‌های آگاهی بخش اجتماعی توقعات مردم را از شرکت­ها بالا برد. مردم به این عقیده رسیده بودند که شرکت‌ها باید از امکانات وسیع مالی و نفوذ اجتماعی خود برای رفع مشکلات اجتماعی نظیر فقر، خشونت، حفاظت از محیط زیست، تساوی حقوق، بهداشت و سلامت همگانی و بهبود وضع آموزش استفاده کنند. بسیاری از مردم ادعا می کردند که چون شرکت­ها با بهره گرفتن از منابع کشور به سود دست می یابند لذا به کشور مدیون بوده و برای بهبود وضع اجتماع باید کوشش کنند. (یزدانی پرائی، حسن،۱۳۸۲: ۳)
    عکس مرتبط با محیط زیست

     

    ۲-۳) اخلاق سازمانی

    سازمان ها حداقل در شش جهت به اخلاق نیاز دارند:ترویج تلقی درست و محیط آن در فرهنگ سازمانی،ممیزی اخلاقی اهداف،ممیزی اخلاقی تصمیم ها و مقررات و شرح وظایف،اخلاقی سازی تعامل سازمان با محیط درونی و بیرونی،اخلاقی سازی تعامل بین شخصی در سازمان و حل معضلات و تعارضات اخلاقی در سازمان.(کاتون و تامپسون،۲۰۰۰: ۱۶۸)
    سازمان ها صرفا به دلیل بصیرت و گرایش انسانی به اخلاق پایبندند.اقبال مردم به سازمان اخلاقی، سودآوری اخلاق،ایجاد برتری رقابتی و مزیت راهبردی فواید اخلاقند نه اهداف آن.(قراملکی ،۱۳۸۸: ۴۷).
    در رهیافت استراتژیک به اخلاق حرفه ای،موفقیت یک سازمان در گروی اعتماد محیط به سازمان و آن هم در گروی پیش بینی پذیری سازمان برای محیط وآن هم به نوبه خود،در گروی مسئولیت پذیری سازمان است.بنابراین اخلاق حرفه ای در رهیافت استراتژیک ،مسئولیت پذیری سازمان در قبال حقوق همه عناصر محیط(داخلی و خارجی)سازمان تعریف می شود و نقشی راهبردی در موفقیت سازمان ایفا می کند.(قراملکی ،۱۳۸۸ :۳۲).

     

    ۲-۳-۱) مدیریت اخلاق سازمانی

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:10:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      رابطه ی اضطراب امتحان با عملکرد تحصیلی و انگیزه ی پیشرفت تحصیلی دانشجویان در مراکز علمی کاربردی بهزیستی- قسمت ۷ ...

    انگیزه فراگیران یکی از موثرترین و مغفول ترین عوامل در کارایی برنامه های آموزشی است. طراحی های آموزشی هر قدر کامل باشد، در صورتی که از مسائل انگیزهای در آن غفلت شده باشد موثر و کارساز نخواهد بود.بسیار مشاهده شده است که افرادی با فراهم بودن تمام امکانات، از یادگیری و امور منتهی به کسب مهارتها و دانشها طفره می روند و از درگیر شدن در فعالیت های یادگیری سر باز می زنند. گاهی این افراد اوقات خود را برای فراغر از یادگیری صرف کارهای طاقت فرسا می کنند. (فردانش، ۱۳۹۰)
    کلر[۴۷] در الگوی طراحی انگیزه ای خود انگیزش یادگیری را چهار جزء می داند:
    ۱) علاقه[۴۸] ۲) ارتباط[۴۹] ۳) انتظار[۵۰] ۴) رضایت(نتایج)[۵۱]
    علاقه: علاقه حالتی است که با تمرکز دقت در یک چیز یا ترجیح یک چیز بر دیگر چیزها یا احساس لذت حاصل از دقت مخصوص به بعضی چیزها یا شرکت در بعضی فعالیت ها مشخص می شود. (شعاری نژاد، ۱۳۶۴ به نقل از فردانش، ۱۳۹۰)
    علاقه را می توان مرکب از انگیزش و کنجکاوی دانست.
    ارتباط: هرقدر محتوای آموزش با نیازهای اساسی فراگیر ارتباط بیشتری داشته باشد، انگیزه یادگیری او نیز بیشتر می شود.
    انتظار: انتظار فرد از خود و دیگران (مانند معلم) از فرد یکی از عوامل موثر در میزان موفقیت یا شکست تحصیلی فرد است.
    رضایت: رضایت ناشی از دستیابی به هدف ها، باعث افزایش انگیزه فرد در تعقیب هدف های مشابه در آینده می شود. (فردانش، ۱۳۹۰)
    منشأ انگیزه پیشرفت:
    پژوهشگران دهها سال قبل درصدد برآمدند تا منشأ نیاز کودکان به پیشرفت را در شیوه فرزند پروری و فرصت‌های یادگیری اجتماعی پیدا کنند، آنها امیدوار بودند که بتوانند عوامل تعیین کننده اجتماعی شخصیت افراد دارای نیاز پیشرفت زیاد در برابر کم را توجیه کنند. وقتی پژوهش در این باره ادامه یافت معلوم شد که نیاز به پیشرفت پدیده‌ای چند وجهی است که یک صفت واحد را شامل نمی شود، بلکه مجموعه ای از فرایند‌های اجتماعی، شناختی و رشدی را در بر می گیرد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    تأثیرات اجتماعی شدن:
    بخشی از پرورش تلاش‌های پیشرفت نیرومند و انعطاف پذیر به تأثیرات اجتماعی شدن مربوط می شود. کودکان در صورتی تلاش‌های پیشرفت نسبتاً نیرومندی پرورش می دهند که والدینشان موارد زیر را تامین کنند: آموزش استقلال، خود مختاری، آرمان‌های عملکرد علمی، معیارهای واقع بینانه برتری (روزن و داندرید ۱۹۵۹؛ وینتر باتوم ۱۹۵۸، همان)، خود پنداره توانایی عالی مثل «این کار برای تو آسان است»، ارزش مثبت برای تکالیف پیشرفتی، معیارهای روشن برای برتری، محیط خانوادگی که سرشار از توانش تحریک است مثل کتاب‌هایی برای خواندن، تجربه گسترده مثل مسافرت و فراهم کردن کتاب‌های کودکان که سرشار از داستان‌های تخیلی پیشرفتی هستند. اما در نهایت این اقدام برای مشخص کردن شیوه‌های اجتماعی کردن کودکان دارای نیاز به پیشرفت زیاد فقط تا اندازه ای موفقیت آمیز بود، عمدتاً به خاطر این که یافته‌های طولی نشان دادند که تلاش‌های پیشرفت از کودکی تا بزرگسالی که به مقدار زیاد تغییر می کند و در بزرگسالی از یک دهه به دهه بعدی اصلاً قابل پیش بینی نیستند (جنکینز ۱۹۸۷).
    تأثیرات شناختی:
    چندین پژوهشگر این نظر را که افراد شخصیت پیشرفت گرا را درونی می سازند رها کرده اند. این پژوهشگران در عوض، توجه خود را به اساس شناختی نحوه تفکر پیشرفت گرا معطوف کرده اند (آمس و آمس ۱۹۸۴). برخی از شیوه‌های تفکر پیشرفته تر از شیوه‌های تفکر دیگر هستند؛ یعنی ادراک توانایی زیاد، پذیرفتن گرایش تسلط و برتری، انتظارات زیاد برای موفقیت، ارزش قائل شدن زیاد برای پیشرفت و سبک انتسابی خوشبینانه. ادراک توانایی زیاد هم استقامت در تکلیف و هم عملکرد شایسته را تسهیل می کند (هانسفورد و ‌هاتی ۱۹۸۲). گرایش به تسلط در مقایسه با گرایش به درماندگی باعث می شود که افراد تکالیف نسبتاً دشوار را انتخاب کنند و با افزایش نه کاهش تلاش به مشکل پاسخ دهند. انتظار موفقیت، رفتارهای گرایشی مثل جستجو کردن چالش‌های بهینه و انجام دادن خوب کارها را به بار می آورد (اکسلز ۱۹۸۴). ارزش قائل شدن برای پیشرفت در حیطه خاص، استقامت در آن حیطه را بیشتر می کند. سبک انتسابی خوش بینانه (نسبت دادن موفقیت به خود ولی نسبت دادن شکست به علت بیرونی)، هیجان‌های مثبت مثل امید و غرور را بعد از موفقیت پرورش می دهد و از هیجان‌های منفی مثل ترس هنگام تنگنا و مخمصه جلوگیری می کند (وینر ۱۹۸۵، بنقل از همان). بنابراین، هنگامی که شرایط در خانه، محیط آموزشی، سالن ورزشی، محیط کار و محیط درمانی موجب عقاید توانایی زیاد، گرایش تسلط، انتظار موفقیت، ارزش قائل شدن برای پیشرفت و سبک انتسابی خوش بینانه می شود، این شرایط برای پرورش دادن نحوه تفکر و رفتار کردن پیشرفتی خاک حاصلخیز شناختی تأمین می کند.
    تأثیرات رشدی:
    شناسایی تأثیرات شناختی بر رفتار پیشرفتی باعث شده که پژوهشگران در این باره تحقیق کنند که چگونه این شیوه‌های تفکر در طول زندگی فرد پرورش می یابد (هک‌هاسن ۱۹۸۲)
    عقاید، ارزش‌ها و هیجان‌های مربوط به پیشرفت همگی الگوهای رشدی قابل پیش بینی را نشان می دهند. بچه‌ها توانائی‌های واقعی شان را ناشیانه ارزیابی می کنند. آنها در مورد توانایی‌شان عقاید غیر واقع بینانه‌ای دارند. بعد از شکست عقاید توانایی‌شان را خوار نمی شمرند و از عملکرد ضعیفشان در مقایسه با همسالانشان چشم پوشی می کنند. اما کودکان در اواسط کودکی به طور فزاینده ای عملکرد خود را با همسالانشان مقایسه می کنند و در اواخر کودکی، برای ایجاد توانایی نسبتاً واقع بینانه بر اطلاعات وسیعی وابسته می شوند: به خود ارزیابی‌ها، ارزیابی‌های همسالان، ارزیابی معلمان و ارزیابی‌های والدین متکی می شوند. در رابطه با ارزش‌ها، بچه‌ها برای تأیید دیگران، ارزش بسیار زیادی قائل می شوند ولی در مورد پیشرفت به تنهایی اهمیت چندانی قائل نیستند. (دبورا استیپک ۱۹۸۴). زمانی که کودکان عمدتاً از والدینشان یاد می گیرند که برای پیشرفت ارزش کم یا زیاد قائل شوند، ارزش‌های پیشرفتی آموخته می شوند (واترمن ۱۹۸۸، همان). در رابطه با هیجان‌ها، کودکان با غرور یا شرم به دنیا نمی آیند. نه غرور هیجان فطری است و نه شرم، بلکه غرور به صورت یک ساختار اجتماعی، از تاریخچه رشد رویدادهای موفقیت آمیز که به مهارت و تسلط ختم می شوند، به وجود می آید؛ شرم به صورت یک ساختار اجتماعی، از تاریخچه رشد رویدادهای شکست که به تمسخر می انجامد، به وجود می آید. (استیپک ۱۹۸۳)
    (جعفری ۱۳۸۵) در تحقیقی با بررسی انگیزه پیشرفت در هفت بعد: الویت کار، سختکوشی، ارزش موفقیت، استقلال از خانواده، برنامه ریزی، انگیزه درونی و انگیزه بیرونی به این نتیجه رسید که طبقه اجتماعی بر انگیزه پیشرفت فرد اثر گذار می باشد به عبارتی انگیزه افراد تحت تأثیر ساختارهای اجتماعی می باشد.
    ترس از شکست، به افراد انرژی می دهد که از آن دوری کنند زیرا نتایج شکست مثل شرم و خجالت موجب بیزاری از آن می شود. ترس از شکست نشان دهنده یک محرک برای بدست آوردن موفقیت بر مبنای اجتناب است که قویاً به منظور پیشگیری از خجالت و تحقیر شدن که بدنبال شکست بوجود می آید پیش بینی می شود. (کنروی و همکاران ۲۰۰۷)
    تصور کردن موفقیت آینده می تواند گاهی اوقات انگیزه افراد را برای دستیابی به آن موفقیت افزایش دهد. واسکوئز و بوهلر (۲۰۰۷) حدس می زنند که افراد زمانی که آنها تکمیل موفقیتشان را از نظر یک سوم شخص ببینند برای موفقیت در مورد کار آینده شان، انگیزه بیشتری دارند و مصمم تر هستند.
    الگوی اتکینسون:
    (جان اتکینسون به نقل از محمدزاده ۱۳۸۴) معتقد بود که نیاز پیشرفت فقط تا اندازه‌ای رفتار پیشرفت را پیش بینی می کند. رفتار پیشرفت نه تنها به نیاز پیشرفت فرد بستگی دارد بلکه به احتمال موفقیت او در تکلیف و ارزش تشویق که او برای موفق شدن در آن تکلیف قائل است نیز وابسته است. از نظر اتکینسون احتمال موفقیت و ارزش تشویقی برای موفق شدن به صورت موقعیتی تعیین می شود؛ یعنی، برخی تکلیفها احتمال موفقیت زیاد دارند، در حالی که احتمال موفقیت تکالیف دیگر کم است. ضمناً برخی تکلیفها نسبت به تکالیف دیگر برای موفقیت مشوق بیشتری عرضه می کنند. برای مثال، کلاسهایی را در نظر بگیرید که هم اکنون در آنها شرکت می کنید. هر درسی احتمال موفقیت خودش را دارد. مثلاً، ریاضیات پیشرفته از آموزش فیزیک مقدماتی سختتر است و برای موفقیت هم ارزش تشویقی خودش را دارد، بدین معنی که، گرفتن نمره خوب در درسی که به رشته شما مربوط است معمولاً با ارزشتر از درسی است که به رشته شما مربوط نیست.
    نظریه مک کللند:
    طبق نظریه مک کللند، اتکینسون، کلارک و لوول (۱۹۵۳) انگیزه پیشرفت از آرزوهای فزاینده کودک ناشی می شود. وقتی کودکی با یک موقعیت جدید پیشرفت مثل یک معمای علمی برخورد می کند، هیچ انتظاری از توانایی خود برای حل آن ندارد. اگر این معما آن قدر مشکل نباشد و او بتواند به طور صحیح آن را حل کند او به زودی آرزوهای خاصی پیدا می کند و از این آرزوها لذت می برد. موفقیت در موقعیت پیشرفت و در پیش بینی نتیجه این موقعیت برای انگیزه حاصل از پیشرفت ایجاد تقویت مثبت می کند. سرانجام، کودک در حل معما به میزان صد در صد انتظار پیشرفت پیدا می کند. در این مرحله معما تازگی خود را از دست می دهد و حل آن به عنوان پیشرفت تلقی نمی شود. در این موقع مربی آگاه به پیشرفت باید موقعیت تازه و کمی پیچیده تری را ایجاد کند. در این صورت، کودک علاقه تازه ای به پیشرفت می یابد. کودک باید از موقعیت (تقویت مثبت) لذت ببرد. برای ایجاد لذت کودک را بایستی با موضوعها و موفقیتهایی که به تدریج پیچیده تر می شوند، اما با موفقیت توأم هستند، مواجه ساخت.
    انگیزه مثبت پیشرفت، نیاز به پیشرفت نامیده می شود. اگر موقعیتها بیش از اندازه پیچیده باشد در کودک اثر منفی بر جای می گذارد و به جای انگیزه پیشرفت انگیزه گریز از شکست در او پرورش می یابد. آن چه که در ظهور نیاز به پیشرفت ضروری است تسلط بر موقعیتهایی است که به تدریج پیچیده تر می شود و به موفقیت می انجامد و این موفقیت و لذت ناشی از آن نیاز به پیشرفت را تقویت می کند و باعث افزایش این رفتار در موقعیتهای بعدی می شود.
    در نظریه مک کللند گفته می شود کسانی که دارای انگیزه پیشرفت هستند بیشتر شغلی را انتخاب می کنند که احتمال معقولی برای موفقیت در آن وجود دارد و از دست زدن به کارهایی اجتناب می کنند که یا بسیار ساده هستند (چون حالت مبارزه طلبی ندارد) و یا بیش از حد مشکل است (به دلیل ترس از شکست) و بالاخره این افراد به مشاغلی روی می آورند که شانس موفقیت در آن بیشتر است.
    هنگامی فعالیتهای فرد در جهت پیشرفت ادامه می یابد که انتظار داشته باشد عملکرد او بسیار عالی ارزیابی شود. کسانی که انگیزه پیشرفت در آنان ضعیف است نیز تمایل دارند کارهایی را انجام دهند که از نظر میزان دشواری در حد متوسط باشند.
    مک کللند و همکارانش (۱۹۵۳) متوجه شدند که ظاهراً می توان انگیزه پیشرفت را آموخت و این انگیزه منحصراً و فقط در طی تجربه های دوران کودکی فرد کسب نمی شود. در سازمانها نیز می توان نیاز به پیشرفت را با طرح و اجرای دوره های آموزشی خاص در مدیران پرورش داد.
    در مورد تفاوت های فرهنگی، تحقیقات بسیاری بعمل آمده؛ این تحقیقات که با هدف بررسی مشابهت ها و تفاوت ها در مورد بدست آوردن موفقیت در راستای فرهنگ ها صورت گرفته، تفاوت های فرهنگی را کاملاً آشکار کرده است ( چانگ و همکاران ۲۰۰۴) عوامل فرهنگی به عنوان یکی از تاثیرگذار ترین عوامل در انگیزه پیشرفت بصورت جمعی می باشد،عوامل فرهنگی می توانند حیطه موفقیت مناسب با ارضای نیاز پیشرفت افراد را افزایش دهند یا محدود کنند(مک کلند ۱۹۶۱)
    مک کللند (۱۹۶۵) معتقد بود که انگیزه پیشرفت صفتی است که می شود به وسیله آموزش آن را افزایش داد و تعلیم و تربیت، محیط خانوادگی و محیط اجتماعی در پیدایش و تکوین آن نقش اساسی دارند.
    انگیزه پیشرفت و ویژگی‌های افراد با انگیزه پیشرفت بالا:
    به دنبال پژوهش‌های اولیه مک کللند مطالعات زیادی در ارتباط با ماهیت و اثرات انگیزه پیشرفت انجام گرفت. در برخی از این مطالعات ویژگی‌های شخصیتی افراد پیشرفت گرا مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که این دسته از افراد از راه‌های ویژه‌ای عمل می نمایند. در زیر برخی از جنبه‌های شخصیتی افراد پیشرفت گرا ارائه شده است.
    الف- احساس مسئولیت در مقابل عملکرد:
    مطالعات بیانگر آن است که افراد با انگیزه پیشرفت بالا معمولاً در مقابل نتایج عملکردشان خود را مسئول می دانند، زیرا در این صورت است که آنها از عملکردشان احساس رضایت می کنند و این افراد در پرداختن به کارهایی که نتیجه آنها به شانس بستگی دارد کمتر علاقه نشان می دهند (مک کللند، ۱۹۷۵ )
    ب- تمایل به دریافت بازخوردهای واقعی:
    به طور کلی افراد با انگیزه پیشرفت بالا علاقه دارند در موقعیت‌هایی کار کنند که نحوه عملکردشان از طریق بازخوردهای عینی، دقیق و غیر مبهم مشخص شود. به عبارت دیگر، آنها می خواهند بدانند آیا از دیگران کار را بهتر انجام داده‌اند یا خیر. این افراد باز خوردهای واقعی را بر تشویق ترجیح می دهند. باز خورد برای این افراد نشانه چگونگی عملکردشان است نه این که مشوقی برای آنها باشد. به عنوان مثال، برای دانش آموز با انگیزه پیشرفت بالا و شاغلین با انگیزه پیشرفت بالا نمره و پول ارزش چندانی ندارد مگر این که نمره یا پول نشانه چگونگی عملکردشان باشد.
    پ- سطح آرزو
    در مطالعه ای که ایزاکسون (۱۹۶۴، به نقل از مک کللند، ۱۹۸۵) انجام داد به این نتیجه رسید که افراد با انگیزه پیشرفت بالا مسائل با دشواری متوسط را ترجیح می دادند. آنها ریسک حساب شده ای داشتند، زیرا اگر کاری بسیار آسان باشد فرد پیشرفت گرا نمی تواند با انجام آن احساس رضایت کند چرا که هر فرد دیگری هم می تواند آن را انجام دهد، و اگر کاری بسیار دشوار باشد نیز ارزش انجام دادن ندارد. زیرا هر فردی نیز در آن شکست می خورد.
    ت- رفتار ریسک کردن
    لیتیگ (۱۹۶۳، به نقل از هک هوسن ، ۱۹۸۲) در بررسی رفتار افراد با نیاز به پیشرفت بالا و پائین در یک بازی شرط بندی پوکر ، دریافت که افراد با نیاز به پیشرفت بالا ریسک پائین تری را نسبت به افراد با نیاز به پیشرفت پائین ترجیح می دهند. ظاهراً افراد با نیاز به پیشرفت بالا تکالیف با دشواری متوسط را به این دلیل انتخاب می کنند که با انجام دادن آنها بتوانند حداکثر برآورد واقع بینانه را از توانایی خویش به دست آورند اما افراد با انگیزش پیشرفت پائین غالباً تکالیف با دشواری خیلی بالا یا خیلی پائین را انتخاب می کنند.
    ث- تنش تکالیف
    شواهدی وجود دارد که انگیزه پیشرفت بالا با یادآوری و ادامه تکالیف ناقص در ارتباط است. اتکینسون دریافت که آزمودنی‌ها دارای نیاز به پیشرفت بالا نسبت به افراد دارای نیاز به پیشرفت پائین تکالیف ناقص را بیشتر به یاد می آورند. وانیر (۱۹۶۵، به نقل از فرج زاده۱۳۸۰ ، همان) در حالی که آزمودنی‌ها روی تکالیف مختلف کار می کردند فعالیت آنها را قطع می کرد. به این ترتیب دریافت که بعد از تجربه شکست از سوی آزمودنی‌ها افراد با نیاز به پیشرفت بالا تمایل داشتند که تکالیف ناتمام را ادامه دهند، در حالی که افراد با نیاز به پیشرفت پائین به دنبال تجربه موفقیت تمایل مجدد به ادامه کار نشان می دادند. بنابراین کوشش برای شروع مجدد یک فعالیت نیمه تمام ویژگی دانش آموزان با انگیزه پیشرفت بالا است.
    ج- ابتکار و نوآوری
    افراد با نیاز به پیشرفت بالا به کارهای روزمره علاقه ندارند و از انجام این نوع کارها اجتناب می ورزند. (شپارد ۱۹۶۶، به نقل از فرج زاده ۱۳۸۰، همان) در تحقیقی نشان داد که افراد با انگیزه پیشرفت بالا برای جمع آوری اطلاعات مربوط به راه‌های جدید شغلی بیشتر فعال بودند. سنها و مهتا (۱۹۷۲، به نقل از فرج زاده ۱۳۸۰، همان ) معتقدند بالا و پائین رفتن نیاز به پیشرفت در جمعیت ایالات متحده رابطه نزدیک با بالا و پائین رفتن میزان انتشار اختراعات در هر یک میلیون جمعیت وجود دارد. سنها و مهتا نشان دادند که این افراد برای کسب موقعیت‌های جدید بیشتر اقدام به مسافرت‌های شهری یا کشوری می کنند.
    چ-پافشاری در کار
    زمانی که افراد پیشرفت گرا، انجام کاری را آغاز می کنند نسبت به اتمام آن وسواس نشان می دهند. یکی از خصوصیات افراد پیشرفت گرا درگیری و اشتغال ذهنی به کار است، این افراد به سختی می توانند در مورد کاری که بر عهده گرفته اند فکر نکنند. این اشتغال ذهنی حتی قبل از شروع کار شکل می گیرد و تا وقتی که کار پایان نیافته ادامه دارد.
    ح- آینده نگری
    شواهدی وجود دارد که افراد با نیاز به پیشرفت بالا بیشتر از افراد با نیاز به پیشرفت پائین آینده نگر هستند. همچنین آنها بیشتر به اهداف میان مدت توجه دارند تا اهداف درزا مدت. کلمن،۱۹۶۶ به نقل از فرج زاده ۱۳۸۰،) در مطالعه ای نشان داد اگر دانش آموزان احساس کنند تعلیم و تربیت در آینده برای آنها فرصت‌هایی را پیش نخواهد آورد در مدرسه انگیزه پیشرفت را نشان نمی دهند و برعکس اگر احساس کنند در آینده تعلیم و تربیت فرصت‌هایی برای آنها پیش خواهد آورد برانگیخته خواهند شد.
    خ- عزت نفس بالا:
    تحقیقات توربان و کئون (۱۹۳۳ به نقل از فرج زاده۱۳۸۰) بر روی عده ای از دانشجویان نشان دادند افراد دارای انگیزه پیشرفت بالا از عزت نفس بیشتری برخوردارند نسبت به افراد با انگیزش پائین.
    د- رفتار پیشرفت:
    کرلینجر (۱۹۶۶، به نقل از فرج زاده ۱۳۸۰) با بررسی پیشینه پژوهش‌های مربوط به انگیزش به این نتیجه دست یافت که بین نیاز به پیشرفت و عملکرد مربوط به تکلیف ارائه شده، در حدود ۵۰% از مطالعات، رابطه معنی داری وجود دارد.
    رشد انگیزه پیشرفت متأثر از عوامل متعددی است که این عوامل مانند ارزش‌های فرهنگی، فرایند‌های تربیتی، کنش متقابل همسالان، کنش‌های فرزند پروری، نظام ارزشی والدین و نگرش آنها نسبت به موضوع پیشرفت از همه شناخته شده تر هستند (ویلدر ۱۹۸۰).
    آموزش انگیزه پیشرفت:
    مک کللند (۱۹۶۵) اعتقاد داشت که انگیزه پیشرفت خصوصیتی است که می شود به وسیله آموزش آن را افزایش داد و تعلیم و تربیت، محیط خانوادگی و اجتماعی در تکوین آن نقش اساسی دارند. بر این اساس به نظر وی انگیزه پیشرفت یک خصوصیت ارثی نیست. آن چه مک کللند را به این دیدگاه رهنمون ساخت تحقیقی بود که وی در سال ۱۹۶۰ برای آموزش انگیزش پیشرفت به صورت دوره‌های آموزشی برگزار کرد. این دوره‌های آموزشی در چندین کشور از جمله کشور هندوستان برای مدیران اجرایی برگزار شد. نتایج این بررسی‌ها نشان داد که همه مدیرانی که دوره‌های آموزشی را برای ارتقا انگیزه پیشرفت گذارنده بودند، کارهایشان را بهتر از قبل انجام دادند و موفقیت‌های بیشتری را کسب نمودند.
    مک کلند (۱۹۶۵) و مایرون و مک کللند (۱۹۶۷، به نقل محمد زاده ۱۳۸۴) برنامه آموزش انگیزه پیشرفت را در چهار مرحله تدوین کردند. در این دوره‌های آموزشی بین ۹ تا ۲۵ نفر زیر نظر مربیان کار آزموده آموزش دیدند. مدت زمان آموزش بین ۷ تا ۱۴ روز طول کشید. چهار مرحله آموزشی به شرح زیر بود.
    الف- در مرحله اول، موضوع انگیزه پیشرفت طرح می شد شرکت کنندگان با این مطلب آشنا می شدند که انگیزه‌ها قابل تغییرند.
    ب- در مرحله دوم، معنی و مفهوم انگیزه پیشرفت و چگونگی سنجش و اندازه گیری انگیزه پیشرفت به شرکت کنندگان آموزش داده می شد.
    پ- به افرادی که این دوره را می دیدند یاد داده می شد که در مسیر پیشرفت و کسب موفقیت‌های بزرگ چگونه باید عمل کنند. به آنها یاد داده می شد موقعیت‌ها و شرایطی از کار را ترجیح دهند که در آن مسئولیت‌های فردی وجود داشته باشد، میزان مخاطره در حد متوسط باشد و نتایج عملکرد و باز خورد به سرعت به فرد داده شود. در این مرحله مربی از نمونه‌های واقعی استفاده می کرد واز آنها می خواست که با توجه به تجربه‌های شخصی خود این مفاهیم را توجیه کنند. پس از آن مربی نتیجه عملکرد را به افرادی که از نظر رفتار پیشرفت گرا بودند ارائه می داد. این موضوع باعث می شد که هر کس نتیجه عملکرد خود را با نتیجه عملکرد کسی که انگیزه پیشرفت در او بسیار بالاست، مقایسه کند.
    ت- دوره مزبور این گونه پایان می پذیرفت که از شرکت کنندگان خواسته می شد تا هدف‌ها را تعیین کنند و بگویند که در مسیر کسب موفقیت (برای دستیابی به هدف‌های تعیین شده) چگونه عمل می کنند. این هدف‌ها نوشته می شدند و به صورت بخشی از برنامه اجرایی در می آمدند. برای ارزیابی پیشرفت، اساس کار هدف‌هایی بود که تعیین شده بود.
    مک کللند (۱۹۶۵، به نقل از نائلی ۱۳۷۳) اثر بخشی دوره‌های مذکور را منوط به رعایت شرایطی می داند. این شرایط عبارتند از:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    به شرکت کنندگان یاد داده می شود که در تفکر، بیان و رفتارهایشان مانند کسانی باشند که انگیزه پیشرفت زیاد دارند.

    شرکت کنندگان را به هدف گذاری و تنظیم برنامه برای دستیابی به اهداف واقع بینانه و قابل حصول هدایت و ترغیب نمایند.

    به شرکت کنندگان کمک شود تا به توانائی‌ها و قابلیت‌های خود پی ببرند و در تشخیص میزان موفقیت خود و انجام کارهای محوله آزادی بیشتری داشته باشند.

    تلاش شود تا شرکت کنندگان از امیدها، ترس‌ها، موفقیت‌ها و شکست‌های همدیگر آگاهی یابند و از طریق مشاهده تجارب عاطفی مشترک روحیه گروهی، مشارکتی و جمع مداری در آنها ایجاد شود.

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:10:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه بین تبلیغات تلویزیونی بر رفتار مصرف کنندگان درفرایند تصمیم خرید خودرو- قسمت ۱۰- قسمت 2 ...

    رینولد و گوتمن، (۱۹۸۴) معتقدند که افرادی که تصویر محصول را به عنوان شخصیت در نظر می گیرند، غیر ممکن است که آن را بپذیرند و این به فاکتورهایی فراتر از جنبه فیزیکی محصول بسط داده شده است. دیگران، برعکس، معتقدند که تصویر یک نام تجاری از فاکتورهایی تشکیل شده است که نامربوط به خود محصول است.
    جنسچ (۱۹۷۸) معتقد است که مفهوم محصول شامل دو جزء است، بررسی و محاسبه خصایص آن مارک و تصور موقعیتها، کامیابیها و موارد مشابه.
    این نظریه پرداز به جای استفاده از مسائل کیفی- عملکردی از مفاهیم روانشناختی مصرف کننده و محصول در تجزیه و تحلیل خود استفاده کرده است. وی معتقد است که تصویر کالا با پخش آگهی های تبلیغاتی و تکرار آن ایجاد و تقویت می شود. فریدمن (۱۹۸۶) به مفاهیم روانشناختی، طبقه بندی حالتها، اولویتها و مزایای ادراکی- شناختی توجه به گسترده ای داشت. رینولد و گوتمن (۱۹۸۴) در مورد اجزای تصویر محصول به بحث می پردازند.
    آنها یک شبکه مشخص را که منعکس کننده ارتباط حافظه با اجزای اصلی تصویر محصول است را ارائه نمودند. لیوی (۱۹۸۷) معتقد است که تصویر محصول از ترکیب واقعیت فیزیکی محصول و باورها شخصیتی و احساسی که در مورد آن به وجود می آید ساخته می شود.
    دان دوبنی و جورج زینخان (۱۹۹۰) طی تحقیقات خود موارد زیر را برای تصویر محصول مطرح کرده اند:

     

     

    تصویر محصول یک فرایند است که توسط مصرف کننده شناسایی می شود.

    تصویر محصول یک فرایند گسترده استنباطی و موضوعی است که بر اساس ادراک و تفسیر مصرف کننده شکل می گیرد و از طریق تصورات منطقی و یا احساسی ادامه می یابد.

    تصویر محصول یک عامل ذاتی است که در فرایند های فیزیکی، تکنیکی و عملکردی توسط عملیات مناسب بازاریابی شکل می گیرد.

    در جایی که تصویر محصول نقش مؤثری دارد، درک واقعیت و ماهیتهای مربوط به آن، مهمتر از خود واقعیت است.

    هدف بازاریابی، آفریدن یک تصویر از محصول و یا دادن رنگ و بویی به آن است تا مردم را جذب کند. مصرف کنندگان باید تصویر روشنی درباره خصوصیات محصول در ذهن خود داشته باشند. این خصوصیات می تواند شامل: کیفیت، سرعت، قیمت پایین، قیمت بالا و تنوع باشد.
    تصویر، درواقع، ترکیب کلی از همه آن چیزهایی است که مصرف کنندگان فکر می کنند درباره شرکت و محصول شما می دانند. این تصاویر می توانند از طریق راه های زیر به ذهن وارد شوند.

     

     

    از طریق تبلیغات.

    از طریق تجربه محصول.

    از طریق عکس العملهای مردم، پس از استفاده از آن محصولات.

    از طریق آنچه درباره آن شرکتها خوانده و شنیده ایم.

    از طریق رقبای آنها.

    مصرف کننده، با توجه به خواستها و نیازهای منحصر به فرد خود، برای ویؤگیهای مختلف یک محصول اهمیتهای متفاوتی قائل است. مجموعه باورهایی که افراد در مورد یک محصول با نام و نشان تجاری خاص دارند، تصویر یک نام و نشان تجاری یا محصول نامیده می شود. (کاتلر و آرمسترانگ)
    تصویر یعنی شخصیت. محصولات، مثل افراد، دارای شخصیت اند و این شخصیت می تواند آن محصول را در بازار تثبیت و یا آن را حذف کند. شخصیت یک محصول ملغمه ای است از بسیاری چیزها مانند: نام محصول، بسته بندی، قیمت، نحوه تبلیغ و از همه مهمتر ذات خود محصول.
    هر تبلیغی باید به عنوان سهمی از تصویر نام تجاری انگاشته شود. به تعبیر دیگر تبلیغات باید مستمرا” همان تصویر را به نمایش بگذارد. (اگیلوی، ۲۰، ۱۳۸۲)
    راجاکوپال (۲۰۰۲) تحقیقی تحت عنوان تأثیر گسترده مارک و نشان تجاری بر روی دیدگاه مشتری انجام داد. وی نشان داد که برخی از محصولات دارای مارک و نشان تجاری موفق هستند، زیرا مردم آنها را به محصولات معمولی ترجیح می دهند.
    علاوه بر عوامل روانشناختی، مارکهای تجاری می توانند به مصرف کنندگان راه و روش انتخاب مناسب را نشان دهند. مارکهای تجاری می توانند از طریق هدایت مشتریان به سمت اطلاعات، افکار وعقاید آنان را تحت تأثیر قرار دهند. مارکهای تجاری فقط اسامی، واژه ها و عبارات، علامتها، طرحها یا ترکیباتی از اینها نیستند.گرچه این درست است که بگوییم این چیزها می توانند برخی تولیدات شرکتها را از بقیه متفاوت سازند. علاوه بر اینها عنصر سازنده دیگری که یک مارک تجاری موفق را به وجود می آورد، شخصیت است.
    در مورد مارک های خانوادگی مقوله های مربوط به گسترش مارک های اغلب بر اساس ویژگیهای مشترک، انتخاب می شوند. گسترش مارک یا توسعه یک مارک تجاری موفق، از یک بازار خانگی اولیه گرفته تا یک خط تولید خاص یا مشخص، مستلزم استفاده ازطرحی است که هویت و یگانگی مارک را، به صورت یک ویژگی مکمل برای آن می پندارد که میل و اشتیاق مصرف کننده را به خرید تقویت می کند.
    تحقیق راجیوباترا (۲۰۰۴) تحت عنوان تأثیر موقعیتی اعتقاد بر تصویر ذهنی را مورد بررسی قرار داده است.
    به نظر وی تصویر ذهنی مثبت از یک مارک تجاری منجر به افزایش سهم بیشتری از بازار می شود که این سهم با توجه به رقابت بین محصولات بسیار مهم است. وی این گونه نتیجه گیری می کند که آگهی های تبلیغاتی تأثیر زیادی روی موقعیتهای خرید و مصرف محصولات خواهند داشت. به طور خلاصه خلاصه استفاده از آگهی های تبلیغاتی بایستی به گونه ای باشد که تصویر ذهنی مصرف کننده را تقویت کند.
    ویکتور فلچر (۲۰۰۵) نشان می دهد که در بخش مالی شرکت فرض بر این است که تمرکز مصرف کننده روی ویژگیهایی مانند قیمت، کیفیت، دوام و ماندگاری و مصرف مجدد کالاست، در حالی که تحقیقات انجام شده نشان می دهد که مصرف کننده، مارک را انتخاب می کند. وی همچنین معتقد بود که مارک تأثیر زیادی روی تصویر محصول شرکت خواهد داشت.

     

    ۲-۲۵-۱ تصویر محصول و باورهای مصرف کننده:

    برای شناسایی و شناخت مفهوم تصویر محصول[۴۱] ابتدا می بایست نگرش و باور مشتری مورد بررسی قرار گیرد. نگرش و باور فرد از طریق عمل یادگیری حاصل می شود.
    افراد در مورد مذهب، سیاست، لباس، موسیقی، غذا و تقریبا” درباره هر چیزی، نگرش خاص دارند. انسان برای نوع نگرش خود دارای یک الگو می شود و تغییر چنین الگوهایی مستلزم تعدیلاتی است که به زحمت می توان از عهده آنها برآمد. (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۸۳، ۲۳۱-۲۳۰) باورهای مصرف کننده نتیجه یادگیری شناختی است.این باورها نمایانگر شناخت و استنباط هایی که یک مصرف کننده در مورد پدیده ها، ویژگیهای آنها و منافع حاصل از آنها دارد، هستند. پدیده ها در اینجا عبارت اند از محصولات، مردم، شرکتها و چیزهایی که مردم نسبت به آنها نظر، عقیده و نگرش دارند ویژگیها، خصوصیات یا مختصات یک پدیده وپیامدهای مثبتی که پدیده ها برای مصرف کننده به همراه می آورد، هستند. در هر حال امکان دارد که باورهای مصرف کننده نسبت به ویژگیهای یک محصول با واقعیت منطبق نباشد.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:10:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      شناسایی و تبیین کدهای بومی اخلاقی برای مدیران بیمارستانی- قسمت ۵ ...
    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:10:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مبانی مصلحت نظام اسلامی ازدیدگاه حضرت امام خمینی- قسمت ۴ ...

    او ارتباط و تجارت بین شهر و روستا را نیز بر مبنای همان منفعت طلبی هر یک ارزیابی می کند. “بزرگ ترین تجارت هر جامعه متمدن، تجارتی است که بین ساکنان شهرها و روستا انجام می شود و این امر شامل مبادله مواد اولیه در قبال محصول ساخته شده است… نفع هردوی آن‌ ها در این معامله، مشترک و متقابل است و تقسیم کار در این مورد، مثل سایر موارد، به سود تمام افراد مختلفی است که در مشاغل گوناگون و متنوعی در این رشته‌ها کار می کنند.
    ساکنان روستاها از شهر مقدار بیشتری کالاهای ساخته شده در برابر محصول بسیار کمتری از کار خود دریافت می کنند، چه اگر می خواستند خودشان آن‌ ها را تولید کنند باید مقدار بیشتری کار و کوشش اعمال می کردند. شهر، بازاری برای مازاد محصول روستاست… در این بازار است که ساکنان روستاها کالاهای اضافی را با کالاهایی که در بین آن‌ ها بیشتر طالب دارد، مبادله می کنند.
    هر چه تعداد ساکنان شهرها بیشتر و درآمد آنان زیادتر باشد، بازاری که در اختیار روستائیان قرار می گیرد بزرگ تر و وسیع تر است و هرچه بازار بزرگ تر باشد, مزایای بیشتری برای تعداد زیادی از مردم دارد. (آدام اسمیت،۱۳۵۷ ،ص۳۱۱)
    مسئله مهمی که از ابتکارات “اسمیت” نیز می باشد آن است که روند تبدیل نفع و مصلحت شخصی به عمومی را یک روند بدون برنامه ریزی و به تعبیر خودش حاکمیت”دستی نامرئی” تبیین می کند. چنان چه “رافائل” از او نقل می کند که “آن گاه که هر فرد چندان که می تواند می کوشد تا سرمایه خود را در حمایت از صنعت داخلی به کار اندازد و آن صنعت را چنان اداره کند که تولید آن بیشترین ارزش را داشته باشد، هر فرد الزاماً تلاش می کند تا درآمد سالانه جامعه را چندان که می تواند بیشتر کند.
    در واقع، این فرد اغلب نه قصد پیشبرد منافع عمومی را دارد، و نه خود با خبر است که آن را تا چه حد پیش برده است… او فقط در پی سود خویش است و در این کار هم چون بسیار موارد دیگر، دست نامرئی هدایتش می کند تا در خدمت هدفی باشد که به هیچ روی به آن نیندیشیده است. (رافائل دد،۱۳۷۵ ،ص۸۱)
    او حتی توانگران را نیز با هدایت دست نامرئی در خدمت منافع و مصالح جامعه می بیند. گنجایش شکم مالک “هیچ نسبتی با دامنه خواست‌هایش ندارد و چیزی بیش از سهم فقیرترین دهقانان نصیب نمی برد. باقی مانده را ناچار است میان کسانی تقسیم کند که با آب و تاب فراوان اندک چیزی را که او خود به مصرف می رساند، تهیه می کنند…این سهمی است که اگر چشم به انسانیت و عدالت از او می بستند, هرگز نصیبشان نمی شد… توانگران اندکی بیش از مستمندان مصرف می کنند… اینان حاصل همه اصلاحات خود را با مستمندان تقسیم می کنند. دست نامرئی اینان را به آن سوی می کشد که ضروریات زندگی را چنان توزیع کنند که اگر زمین به نسبت مساوی میان همه ساکنان آن تقسیم می شد، باز همان توزیع تحقق می یافت و بدین سان بی هیچ قصد پیشین و بی آن که خود بدانند منافع جامعه را پیش می برند و وسایل تکثیر انواع را فراهم می آورند. (رافائل دد،۱۳۷۵ ،ص۸۱-۸۲)
    آدام اسمیت حتی نقش نفع و صلاح شخصی را از حوزه مسائل فردی به حوزه اجتماعی و حکومتی می کشاند. از نظر او “دلبستگی همگان به نفع شخصی سبب می شود که اساسی ترین این اصول با تدوین قوانین جنایی به اجرا نهاده شود. همین نفع شخصی در میان دولت‌ها آنان را وا می دارد که بر سر اصول محدود قانون بین المللی با هم توافق کنند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    به همین ترتیب شیوه عمل در زندگی اقتصادی که از نفع شخصی سرچشمه می گیرد، دقیقاً از آن روی به شیوه‌هایی تثبیت شده بدل شده است که به طور کلی سودبخش است، هرچند هیچ کس آگاهانه پی آمدهای آن‌ ها را طرح نریخته است. این شیوه‌ها را به سبب سودبخشی شان، باید اصولی تجویزی به شمار آورد و این همان شیوه بایسته کردار ماست. (رافائل دد،۱۳۷۵ ،ص۸۶)
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۲) تحلیل منفعت از نظر آدام اسمیت: آدام اسمیت برخلاف تحلیل متداول، ریشه صلاح و نفع عمومی و همکاری و ارائه خدمات به دیگران را نفع و مصلحت شخصی می داند.
    نکته مهم آن است که در بحث مصلحت بلافاصله مسئله خیرخواهی طرح می گردد. ارسطو مصلحت را معادل خیر می شِمُرْد و مصلحت عمومی با خیر عمومی مقایسه می شد. امّا در بحث آدام اسمیت مصلحت و منفعت عمومی با خودخواهی “نه خیرخواهی” گره خورده است.
    علی القاعده مصلحت خواهی، مسبوق بر نوع خاصی اخلاق گرایی و با روحیه خدمات با دیگران گره خورده تلقی می شود، امّا هنر آدام اسمیت در آن است که این مفهوم را در راستای سودطلبی و خودخواهی که علی القاعده غیراخلاقی “اگر نگوییم ضد اخلاقی” است تحلیل می کند. (آدام اسمیت در اثر دیگرش(احساسات اخلاقی)(همدردی)رامهمترین انگیزه عمل می‌داند.
    مسئله مهم دیگر در پیوند بین مصالح فردی و منافع اجتماعی مکانیسم خودکار، و به تعبیر او نقش دست نامرئی است که در اصل در پاسخ این سؤال مقدّر که آیا اصلاً می توان از منفعت طلبی، سودخواهی و خودخواهی به مصلحت عمومی و منافع جمعی و همگانی رسید؟ و اگر پاسخ مثبت است از چه طریقی؟ پاسخ اسمیت به این سؤال مثبت است و راهکار آن را نه در برنامه ریزی و تدبیر اشخاص و نهادها، بلکه مکانیسمی خودجوش، ناخواسته و طبیعی ارزیابی می کند، که تلاش منفعت طلبانه افراد به سود جامعه و در جهت مصلحت عمومی قرار می گیرد و به جای عوامل مرئی، مسبب آن دستان نامرئی است.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

    ۱-۷-۶- اقسام مصلحت

    مراد در این تقسیم بندی،تقسیم مصلحت به مصالح ثابت ومتغیر می‌باشد.موضوعات برحسب اینکه ازمصلحت ثابت یا متغیر برخوردارهستنددارای احکام ثابت ومتغیر می‌باشند.
    مصلحت دربسیاری از احکام، مصلحت ثابت ودائم بوده برای همیشه پیش بینی شده است و قابل تغییر وتبدیل نیست؛
    “حلال محمد(ص)حلال ابداً الی یوم القیامه وحرامه حرام ابداًالی یوم القیامه”. (شیخ کلینی،۱۳۶۳ش ،ج۱ : ۵۸)
    احکام اسلام ابدی است.اگراصل”نسخ”راانکارنکنیم ومعتقد باشیم که در زمان رسول خدا(ص)بعضی از احکام، نسخ شده است، قطعاً بعداز رسول خدا نسخی درکار نیست و از آنجا که واجب، بایدمصلحت داشته باشدو حرام مفسده، پس واجب ابدی، مصلحت ابدی دارد وحرام ابدی، مفسده ابدی، بنابراین، هرحکمی که ابدی است-چه حکم اولی باشد، چه حکم ثانوی وچه حکم واقعی باشد، چه حکم ظاهری-مصلحت ابدی دارد<< حرٌم الربا>> که یک حکم ابدی است، باید تا ابد مفسده داشته باشدو<< احل الله البیع>> نیز یک حکم ابدی است وباید تا ابد مصلحت داشته باشد.بنابراین،حکم ابدی،مصلحت ابدی لازم دارد. (استادی ، ۱۳۷۶
    ،ش ۱۳)
    در مقابل، مصلحت دیگری نیز وجود داردکه خاصیت ثبات ودوام را نداردو به پیشامدها ورویدادهای مربوط به زمان ومکان بستگی دارد. ازاین، هرگونه تشریعی که بر وفق این مصالح صورت گیرد، همانند خود این مصلحت، دوام وثبات نخواهدداشت.این گونه تشریعات که به مصالح مقطعی وابسته است، به نظر((ولی فقیه)) که عالم به احوال زمان است، بستگی دارد. (معرفت،۱۳۷۶ ،ش۱۴)
    قوانین مربوط به این گونه مصالح مقطعی، ازاحکام حکومتی محسوب می‌شوندکه به نظر وصلاحدید فقیه بستگی داردوشرع مقدس، وضع چنین قوانینی رابه فقیهان هردوره واگذار کرده است.ازاین رو،می توان احکام شرع را به دو دسته اساسی ذیل تقسیم کرد:
    ۱- احکام ثابت که از روی مصالح با مفاسد ثابت برخاسته است.
    ۲-احکام متغیر که به اوضاع واحوال پیش آمده بستگی دارند.
    همین احکام ومصالح متغیر هستندکه محدوده ولایت فقیه را مشخص می‌سازند؛ زیرا احکام مربوط به آنها، به نظر فقیه بستگی دارد. ولی مصالح واحکام ثابت ازمحدوده ولایت فقیه بیرون هستند. (معرفت،۱۳۷۶ ،ش۱۴)
    چرا که از حیث وضع وجعل وقبض وبسط درقلمرو اجتهاد نیستندوافزودن وکاستن آنها باعث بدعت گذاری محسوب می‌شود. (امیدی،۱۳۸۱ ،ش۲۶)
    درمقابل، احکام متغیر به تبع تغییر شرایط زمانی ومکانی قابل تغییرند؛ چرا که این احکام دائرمدارمصالح مترتب بر این امور هستند که با بقای این مصالح، باقی مانده وبا انتفای آنها، منتفی می‌شوند.البته، تغییر فتوا به خاطرتغییرمصالح، به معنای نسخ و تبدیل نصوص و قواعد شرعی نیست؛ بلکه به معنای تناوب مسائل و موضوعات، میان اصول و قواعدشرعی و اخراج یک مسأله ازشمول قاعده ای خاص والحاق آن به قلمرو قاعده ای دیگر ازقواعد شرعی است. (امیدی،۱۳۸۱ ،ش۲۶)

     

    ۱-۷-۷- مفهوم نظام

    ۱-۷-۷-۱- نظام درلغت
    واژه((نظام))(ازریشه نظم)به معنی نظم دادن، آراستن، به رشته کشیدن مروارید، رویه، عادت وروش، آمده است. (عمید حسن ،۱۳۸۱ ،ج۲)ابن منظوردربیان این لغت گفته است: نظام به معنی تألیف، تجمیع وقرین کردن چیزی به چیز دیگرو نخی که با آن لولویا هرچیزدیگری (مثل مهره)به نظم کشیده می‌شود، است. همچنین وی نظام را درمعنی هدیه، سیره وعادت به کار برده است. (فارس احمد،۱۳۰۸ق ،ص۵۷۹)
    امام علی (ع) نیز درمقام مشورت دادن به عمر، هنگامی که وی درمورد رفتنش به جنگ با فارسیان طلب مشورت کرد. با درنظر گرفتن معنی لغوی این کلمه، فرمود:
    ومَکان القیم بالامرمکان النظام من الخرزیجمعه ویضمه فان انقطع النظام تفرق الخرزوذَهب ثُم یَجتَمع بحدافیره؛ موقعیت زمامدار،همچون ریسمانى است که مهره‏ها را در نظام مى‏کشد و آنها راجمع کرده ارتباط مى‏بخشد:اگر ریسمان از هم بگسلد مهره‏ها پراکنده میشوند و هر کدام بجائى خواهد افتاد و سپس‏هرگز نتوان همه را جمع آورى نمود،و از نو نظام بخشید. (نهج البلاغه،خطبه ۱۴۶)
    در روایتی از پیامبر گرامی اسلام(ص) درمورد لزوم فرمان برداری از ولی امرکه به نصب الهی به این سمت، منصوب شده است، اورانظام الاسلام معرفی کرده ومی فرمایند:
    اسمعواواطیعوالمن ولاه ا الله فانه نظام الاسلام؛ سخن کسی را که خداوند اوراامارت داده بشنویدوازاو فرمان برید؛که همانا اونظام اسلام است. (امالی مفید، ۴۱۳ق،مجلس۲حدیث۲)
    دانشمند لغوی دیگری هم گفته است: ((لیس لامره نظام ای لاتستقیم طریقه)) (فراهیدی خلیل ابن احمد ، ۱۷۵ق،ص۱۶۶) درمجمع البحرین(کتابخانه دیجیتال موسسه تحقیقات ونشرمعارف اهل بیت (ع)) نیزآمده، هرگاه گفته می‌شود: (( نظمت الخرز)) یعنی مهره‌ها را دریک سلک و ردیف قراردادم که به آن نظام گفته می‌شود و از این ریشه است: ((اَنت اَساس الشیُ وَنِظامَه)) و (( نظمت الامرفانتظم)) .همچنین وقتی گفته می‌شود: ((وهو علی نظام واحد)) یعنی: ((علی نهج واحد غیرمختلف))
    ۱-۷-۷-۲- نظام دراصطاح
    عبدالرحمن عالم-نویسنده سیاسی-دربیان مفهوم اصطلاحی نظام ابتدا چند تعریف گوناگون از نظریه پردازان دراین زمینه ارائه کرده، آنگاه عناصرنهفته درمفهوم نظام را احصاء کرده و می‌نویسد:
    نظام یعنی( (مجموع عناصر دارای کنش وواکنش))، ((مجموعه هدف‌ها با روابط هدف‌ها خواص میان آن‌ ها)) و (( هرمجموعه ازعناصرکه بتواندبه نحوی به طورمتداخل با یکدیگرعمل کند، می‌تواند به صورت یک سیستم نگریسته شود.کهکشان‌ها، تیم‌های فوتبال،قوه‌های مقننه و احزاب سیاسی هر کدام یک سیستم (نظام)هستند)). (عالم عبدالرحمن ، ۱۳۲۹،تاریخ فلسفه سیاسی ،ص۱۴۹)
    وی درادامه، ویژگی‌های بنیادی یک نظام را به طورخلاصه چنین بر می‌شمارد:
    ۱٫ نظام ازاجزای متفاوتی تشکیل شده است که با همراهی، آن را به وجود می‌آورند.نظام مفهومی یکتا گرا نیست.
    ۲٫ نظام، جمع شدن صرف اعضانیست؛ بلکه این اجزاباید به روالی منظم مرتب شده باشند. بایدمیان آن‌ ها رابطه منظم وجود داشته باشد.
    ۳٫ نظم وترتیب این اجزا بایدیک الگو به وجود بیاورد. اجزای یک ساعت باید چنان ترتیب یابدکه به وجودآورنده الگویی باشد که آن را ساعت می‌نامیم.
    ۴٫ میان اجزای نظام رابطه بنیادینی وجود دارد. هرجزءوظیفه خاصی برای اجرادارد. نظام با هرجزء و هرجزء با نظام ارتباط دارد.
    ۵٫همه اجزادرکل، یک واحد راتشکیل می‌دهند. اگرچه هرجزئی وظایف متفاوتی دارد، اما از لحاظ کارکردی به نحوی با دیگراجزا ارتباط دارد که واحدجدیدی می‌آفریند. نقصانی برهرجزءممکن است برکارنظام اثرگذارد. (عالم عبدالرحمن ، ۱۳۲۹،تاریخ فلسفه سیاسی ،ص۱۵۰)
    ۱-۷-۷-۳- اقسام و مراتب نظام درمفهوم اصطلاحی
    با توجه به موارد کاربرد اصطلاح((نظام)) درمتون گوناگون، می‌توان گزاره‌های زیررا به عنوان اقسام ومراتب مفهوم اصطلاحی نظام بر شمرد. هریک ازاین مفاهیم بر اساس موردکاربردآن معنی پیدا کرده و تشخص می‌یابد، هرچند دراکثر مواقع پس از واژه نظام، مضاف الیهی قرارمی گیردکه مفهوم خاص ومورد نظررابیان می‌کند؛ مثل وقتی که گفته می‌شود((نظام الخلق)) یعنی نظام به مفهوم نخست که در زیربدان اشاره خواهدشد.
    گفتنی است درذکر مواردزیر، اصل ترتیب وسلسله مراتب رعایت شده است؛ بدین معنی که بین این مفاهیم رابطه طولی از بالا به پایین به نحو ابتنایی، وجوددارد؛ یعنی وجود و حفظ هریک ازنظام‌های مذکوردرهر مرتبه، مبتنی بر وجود وحفظ نظام‌های پایین تر است؛ به گونه ای که هرگاه هریک از این نظام‌ها دچار اختلال شود، نظام یا نظام‌های بالادست آن نیز با اختلال مواجه خواهدشد.
    ۱٫ نظام به معنی((سامان داشتن زندگی ومعیشت مردم))
    این مفهوم عام ترین وپرکاربردترین مفهوم نظام بوده ومنظور ازآن این گونه بیان شده است:
    حفظ نظامات داخلیه مملکت وتربیت نوع اهالی ورسانیدن هرذی حقی به حق خودومنع از تعدی وتطاول آحادملت، بعضهم علی بعض الی غیر ذلک از وظایف نوعیه راجعه به مصالح داخلیه مملکت وملت. (نایینی محمدحسین ، ۱۳۲۷ق،تنبیه الامه وتنزیه المله ،ص۴۰)
    درادبیات امروزی نظام به این مفهوم این گونه تعریف شده است که:
    نظام، آراستگی درونی جامعه و نهادهای آن از هرج ومرج است که ایجاد ارتباط معقول و منطقی را میان ساختارهای حکومت مد نظر داردو محیط جامعه را برای اجرای احکام الهی آماده می‌کندو نقطه ثقل آن، سامان دهی نظام معیشت جامعه است. (شریعتی علی ، ۱۳۵۵،شناخت ادیان ،ص۲۵۲)
    بدیهی است، کمال و سعادت انسان‌ها، که همان قرب ومنزلت نزدخداوند است، به عنوان برترین ومهم ترین هدف جوامع انسانی دانسته شده است. (طباطبایی محمدحسین ، ۱۳۸۵،المیزان ،ص۱۵۴) واین مهم زمانی دست یافتنی خواهد بود که زندگی مردم آرامش و سامان داشته و هرچیزی درجای خود قرار گرفته باشد. (طباطبایی محمدحسین ، ۱۳۸۵،المیزان ،ص۱۵۴)
    چه آنکه هرج ومرج واختلال نظام زندگی، افرادرا ازتوجه به امر مبدأ و معاد بازداشته و به حل وفصل اختلال‌های پیش آمده وا می‌دارد. به همین خاطر است که فقها آنچه را نظام معیشت جامعه بدان نیاز دارد، واجب کفایی یا عینی، قلمدادکرده وقسم مستقلی از اقسام واجبات تحت عنوان((واجبات نظامیه)) تأسیس نموده اند.
    ملاحظه و بررسی موارد کاربرد این اصطلاح درکلمات فقها آشکار می‌سازد، هرگاه اصلاح نظام، به طور مطلق و بدون هرگونه قیدی به کار رود، منظوراین مفهوم است و آن را به دهن متبادر می کند. مگر آنکه در بابی خاص به کار رفته باشد که منظورنظام خاص مربوط به همان باب فقهی است؛ هرچند درمواردی نیزممکن است همین مفهوم عام مورد نظر باشد.
    ۲٫ نظام به معنی((کیان کشور اسلامی ومسلمانان))
    کاربرد این مفهوم غالباً درمباحث مربوط به جهاد ودفاع از کشور اسلامی به چشم می‌خوردکه گاهی ازکیان و حدود و ثغورکشور اسلامی، درمتون اسلامی به((حفظ بیضه اسلام))تعبیر می‌شود. (نایینی محمدحسین ، ۱۳۲۷ق،تنبیه الامه وتنزیه المله ،ص۳۹)
    درحقیقت دشمنان اسلام و مسلمانان هرگاه در صدداز بین بردن اصل اسلام باشند از داخل و خارج بلاد اسلامی پرچم جنگ با حکومت اسلامی را برافراشته و به مرزهای سرزمین اسلامی حمله کرده یا دردرون مرزها علیه امام مسلمین سرکشی و طغیان می‌کنندو درمقام براندازی نظام حاکم برمی آیند.
    در این صورت است که جهاد برمردم واجب می‌شود.صاحب جواهر در این زمینه می‌گوید:
    بدون تردیددر این حالت، حتی درکنار حاکم جائر، جهاد واجب است؛ لکن به قصد دفاع ازکیان اسلام نه کمک به سلطان جور. (نجفی محمدحسن ، ۱۹۸۱م،جواهر الکلام ،ص۴۷ )
    امام خمینی (ره)نیزدراین زمینه می‌گویند:
    اگر سرزمین‌های مسلمانان یا مرزهای کشورآنان مورد هجوم دشمن قرارگیرد به طوری که ایجاد خطربرای بیضه اسلام و اجتماع مسلمانان نماید، برآن‌ ها واجب است به هر وسیله ممکنی اعم ازبذل مال وجان، از آن دفاع کنند. (خمینی سیدروح الله ، ۱۳۷۹ش،تحریرالوسیله ،مسئله ۱)
    ایشان در ادامه چنین جهاد دفاعی را مشروط به حضور و اذن امام یا نایب خاص یا عام او ندانسته ودفاع را بر همه مکلفان با هروسیله ای بدون هیچ قید و شرطی واجب می‌شمارند. (خمینی سیدروح الله ، ۱۳۷۹ش،تحریرالوسیله ،مسئله ۲)
    میرزای نایینی((تحفظ از مداخله وتحذراز حیل معموله در این باب وتهیه قوه دفاعیه واستعدادات حربیه وغیر ذلک(که)این معنی را در لسان متشرعین، ((حفظ بیضه اسلام))وسایر ملل((حفظ وطنش خوانند))، را ازوظایف اصولی سلطنت اسلامی وامامت درجهت حفظ نظام عالم وحفظ شرف وقومیت هرقومی می‌داند. (نایینی محمدحسین ، ۱۳۲۷ق،تنبیه الامه وتنزیه المله ،ص۳۹-۴۰)
    ۳٫ نظام به معنی((حکومت یا رژیم سیاسی موجود))
    گاهی کلمه ((حکومت)) به معنی نظام سیاسی به کار می‌رود. همچنان که گاهی((دولت)) نیز درمعنای نظام سیاسی به کار رفته است. (ویلفریدروریش،۱۹۲۳م،ص۲۳)
    به طورکلی، واژه حکومت سه معنی مختلف را به ذهن متبادر می‌کند:۱٫ عمل حکومت ورهبری.۲٫ رژیم سیاسی.۳٫ارگان‌هایی که عملاً حکومت را دریک دولت وکشور برعهده دارند؛ به ویژه ارگان‌هایی که قوه اجرایی را اعمال می‌کنند. این معنی سوم، که در زبان فارسی ازواژه((دولت)) نیز استفاده می‌شود، بیشتراز سایرمعانی در اذهان رایج است. (قاضی طباطبایی محمدعلی ،۱۳۶۹ق،ص۳۱۵)
    درفرهنگ لالاند، حکومت یعنی مجموعه ارگان‌هایی که به واسطه آنان، حاکم به اقتدارمی پردازد.پس نادرست است که این واژه را فقط مخصوص قوه مجریه یا کابینه وزرااطلاق کنیم.
    به عبارت دیگر حکومت عبارت است از ابزار اجرای حاکمیت،شامل قوای مختلف مقننه، مجریه وقضائیه ودستگاه‌های مستقل دولت یا وابسته به دولت که اجرای یکی از شئون حاکمیت رابرعهده دارند.
    سوالی که دراین جا مطرح می‌شوداین است که، آیا حکومت یا همان رژیم سیاسی(قاضی طباطبایی محمدعلی ،۱۳۶۹ق،ص۳۱۶) به معنی نظام سیاسی است تا موضوع سخن ما قراربگیردیا خیر؟
    به نظر می‌رسد،دانش واژه‌های (( رژیم ورژیم سیاسی)) با دانش واژه‌های ((نظام ونظام سیاسی)) مترداف است. (ابوالحمدعبدالحمید،۱۳۴۹،ص۱۹۶)
    ۴٫ نظام به معنی((هریک ازخرده نظام‌های سیاسی،اقتصادی،فرهنگی واجتماعی))
    ازدیدگاه جامعه شناسان، تشکیل نظام به مفهوم کلان آن، که اصطلاحاً درجامعه شناسی به آن،((جامعه کل))، گفته می‌شود، بدین صورت است که در سطح خرددو عنصر(( فرد)) و(( تعامل)) بایک دیگر ترکیب می‌شوند و عنصر ((ما)) (جامعه خرد) به وجود می‌آید و همینطور((ماها))ی دیگر تا اینکه جامعه کلان یا جامعه کل تشکیل می‌شودو نظم فراگیرایجادمی کند و درسطح خرد با وجود گروه‌های کوچک یا خرد یا ((ماهای)) متعدد، نظم یا نظام عام یا کلان تشکیل می‌شود که دربردارنده نظم‌های متعدد در سطح خرداست. (چلپی مسعود ،۱۳۸۱،جامعه شناسی نظم،ص۲۲)
    اصولاً((نظم اجتماعی دارای چهار بعد، شامل ابعاد اقتصادی،سیاسی،اجتماعی وفرهنگی است.دو بعداولی وجوه سخت واثباتی نظم کلان ررا تشکیل می‌دهندودو بعدآخری وجوه نرم واظهاری آن هستند)) . (چلپی مسعود ،۱۳۸۱،جامعه شناسی نظم،ص۲۲)
    تالکت پارسونز جامعه شناس- نیز چهار ساختار یا خرده نظام را برای هر جامعه ای قائل است که عبارتنداز: ساختار اقتصاد یا همان خرده نظامی که از طریق کار، تولید و تخصیص مشاغل، کارکرد تطبیق با محیط را انجام می‌دهد. ساختار دیگر، ساختارسیاست یا نظام سیاسی است که ازطریق انتقال هنجارها و ارزش‌های فرهنگی به کنش گران، کارکردسکون یا نگه داشت الگورا انجام می‌دهد؛ وسرانجام خرده نظام عرف اجتماعی که با هماهنگ سازی عناصر گوناگون اجتماعی از طریق تنظیم و اجرای قواعد و قوانین اجتماعی،کارکرد اجتماعی را انجام می‌دهد. (تالکت پارسونز،۱۹۷۹م،ریترز،ص۱۸۳)

     

    ۱-۷-۷-۴- مفهوم نظام اسلامی

    نظام اسلامی یا «دین)) که ازآن به ((نظام المله)) نیز یاد شده است. همچنان که در بعضی روایات به صراحت از((اطاعت از اهل البیت (ع))) به عنوان عامل حفظ نظام الملّه، نام برده شده است.مانند این فقره از خطبه حضرت زهرا(س)که درموردفدک ایراد فرموده اند:
    فرض الله…طاعَتِنا نِظاماً لِلمِله؛همانا خداوند اطاعت ازما {اهل بیت}را برای{حفظ} نظام ملت،واجب گردانیده است . (بحارالانوار،ج۲۸، ص۱۸۵)

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:09:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم