۵-۳-۱-۱- عدالت توزیعی: ۷۳
۵-۳-۱-۲- عدالت رویه ای: ۷۳
۵-۳-۱-۳- عدالت مراودهای: ۷۴
۵-۴- محدودیتهای تحقیق ۷۴
۵-۵- پیشنهادات برای تحقیقات آتی ۷۴
منابع فارسی ۸۲
منابع لاتین ۸۵
ضمائم و پیوستها ۷۵
Abstract 88
فهرست جداول
جدول ۳-۱- شاخصهای مربوط به پرسشنامه عدالت سازمانی ۵۲
جدول ۳-۲- شاخصهای مربوط به پرسشنامه توسعه منابع انسانی ۵۲
جدول ۳-۳- مقدار آلفای کرونباخ برای متغیرهای پژوهش ۵۴
جدول ۴-۱- فراوانی مطلق و نسبی توزیع جنسیت در نمونه آماری ۵۸
جدول ۴-۲- فراوانی مطلق و نسبی توزیع سنی نمونه آماری ۵۸
جدول ۴-۳- فراوانی مطلق و نسبی توزیع تحصیلات در نمونه آماری ۵۸
جدول ۴-۴- فراوانی مطلق و نسبی توزیع سابقه خدمت نمونه آماری ۶۰
جدول ۴-۵- نتایج حاصل از بکارگیری آزمون کولموگروف-اسمیرنف ۶۰
جدول ۴-۶- نتایج حاصل از بکارگیری آزمون اسپیرمن (رابطه میان عدالت سازمانی و توسعه منابع انسانی) ۶۱
جدول ۴-۷- نتایج حاصل از بکارگیری آزمون اسپیرمن (رابطه میان عدالت توزیعی و توسعه منابع انسانی) ۶۱
جدول ۴-۸- نتایج حاصل از بکارگیری آزمون اسپیرمن (رابطه میان عدالت رویه ای و توسعه منابع انسانی) ۶۳
جدول ۴-۹- نتایج حاصل از بکارگیری آزمون اسپیرمن (رابطه میان عدالت مراودهای و توسعه منابع انسانی) ۶۳
جدول۴-۱۱- نتایج حاصل از بکارگیری آزمون دوجمله ای برای متغیر عدالت سازمانی ۶۴
جدول۴-۱۲- نتایج حاصل از بکارگیری آزمون دوجمله ای برای متغیر عدالت توزیعی ۶۵
جدول۴-۱۳- نتایج حاصل از بکارگیری آزمون دوجمله ای برای متغیر عدالت رویهای ۶۷
جدول۴-۱۴- نتایج حاصل از بکارگیری آزمون دوجمله ای برای متغیر عدالت مراودهای ۶۸
جدول۴-۱۵- نتایج حاصل از بکارگیری آزمون دوجمله ای برای متغیر توسعه منابع انسانی ۶۹
جدول ۵-۱- نتایج حاصل از بکارگیری آزمون رتبه ای اسپیرمن ۷۱
جدول ۵-۳- نتایج حاصل از بکارگیری تکنیک آنتروپی ۷۲
جدول ۵-۴- نتایج حاصل از بکارگیری آزمون دوجمله ای ۷۲
فهرست نمودارها
نمودار ۱-۱- مدل مفهومی پژوهش (آلن و مایر، ۱۹۹۱، فتحی و همکاران، ۲۰۲۱) ۱۰
نمودار ۲-۲- الگوی فرایند توسعه منابع انسانی (سلطانی، ۱۳۸۲) ۳۳
نمودار ۲-۳- گامها و فرایندهای توسعه منابع انسانی (سلطانی، ۱۳۸۵) ۳۵
نمودار ۲-۴- الگوی تعیین استراتژیها و فنون آموزشی ۳۸
فهرست شکلها
شکل ۲-۱- منابع انسانی به عنوان ارزش افزوده (رنگریز و عظیمی، ۱۳۸۵) ۳۱
شکل ۲-۵- الگوی تبیین قابلیت های منابع انسانی توسع هیافته (سلطانی، ۱۳۸۵) ۳۸
چکیده
امروزه عدالت سازمانی به یکی از مهمترین ورودی های سازمان که تاثیر زیادی بر عملکرد، رضایت و بهرهوری کارکنان دارد، در نظر گرفته می شود. از آنجا که منابع انسانی مهمترین منابع سازمانها به شمار میروند، رشد و توسعه آنان می تواند به موفقیت سازمانها منجر شود. در پژوهش حاضر به بررسی رابطه میان عدالت سازمانی با توسعه منابع انسانی پرداخته شد. در این تحقیق که از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی محسوب می شود، برای گردآوری داده ها از پرسشنامهای متشکل از ۴۷ سؤال استفاده شد. برای سنجش عدالت سازمانی از ابعاد عدالت توزیعی، عدالت رویهای و عدالت مراودهای استفاده شد. جامعه آماری نیز ۴۰۱ نفر از کارکنان دفتر رسیدگی به اسناد پزشکی سازمان تامین اجتماعی بود که با بهره گیری از فرمول حجم نمونه به ۱۹۷ نفر تقلیل یافت. روش گردآوری داده ها نیز کتابخانهای و میدانی میباشد. نتایج حاصل از بکارگیری آزمون رتبهای اسپیرمن بیانگر وجود رابطه مثبت و معنادار میان عدالت سازمانی و ابعاد آن با توسعه منابع انسانی بود. ضمن اینکه عدالت توزیعی و مراودهای به عنوان مهمترین ابعاد عدالت سازمانی انتخاب شدند. در پایان با بهره گیری از آزمون دوجملهای سطوح موجود متغیرها بررسی شدند که تمامی متغیرها بجز توسعه منابع انسانی در سطح مطلوبی قرار گرفتند.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
واژگان کلیدی: عدالت توزیعی، عدالت رویهای، عدالت مراودهای
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱- مقدمه
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر در ابعاد مختلف سیاسی، اخلاقی و اجتماعی مورد توجه صاحبنظران علم مدیریت قرار گرفته، مبحث عدالت سازمانی است که از مهمترین مفاهیم، در موضوعات سیاسی و اجتماعی نیز به شمار میآید. عدالت، موجب هماهنگی و همکاری بیشتر بین افراد شده و عدالت سازمانی باعث میگردد که افراد وظایف خود را در سازمان به نحو اثربخشتری انجام دهند (قلیپور و پورعزت، ۲۰۰۸).
علاقه وافر پژوهشگران در مورد چگونگی کارکرد عدالت در سازمانها، موجب شده است که در سالیان گذشته، عدالت، در کانون توجه بسیاری از تحقیقات در زمینه علوم انسانی قرار گیرد. درک و ایجاد عدالت در سازمان، از مهمترین وظایف مدیران و کارکنان، بدون توجه به پست و مقامشان در سازمان، میباشد. وجود عدالت در سازمان، باعث می شود کارها بدرستی صورت گرفته و بی عدالتی موجب میگردد که کارکنان مجبور گردند حق و حقوق خود را از روشهای غیرقانونی بدست آورند.
عدالت اجتماعی نیز بدون عدالت سازمانی، غیر ممکن و نامفهوم خواهد بود. در واقع، میتوان عدالت سازمانی را، انجام درست امور و فعالیتهای مختلف سازمان، رفتارها و گرایشات کارکنان دانست. عدالت سازمانی، پایه و اساس تفکر استراتژیک و ارزشهای سازمان به حساب می آید و بیعدالتی، مراحل رشد و ثبات سازمان را که از مهمترین مراحل چرخه حیات سازمان هستند، مورد تهدید قرار میدهد (گودرزوند چگینی، ۲۰۰۹).
۱-۲- بیان مساله
گرینبرگ[۱](۱۹۹۰) معتقد است عدالت سازمانی به انصاف درک شده از سوی کارکنان در مورد وظایف و شغلشان در محیط کار مربوط است. در واقع، وی از واژه عدالت برای تشریح و تجزیه و تحلیل نقش آن در محیط کار استفاده می کند. بدون شک، بی عدالتی یا تبعیض، زیانهای جبران ناپذیری بر پیکر سازمان وارد خواهد کرد. اگر در بخشهای مختلف سازمان و روابط میان کارکنان تبعیض وجود داشته باشد، سازمانها سریعتر به مرحله افول خود نزدیک خواهند شد(گرینبرگ، ۱۹۹۰).
اجرای عدالت در سازمانها، موجب تقویت سرمایه اجتماعی (امیرخانی و پورعزت، ۱۳۸۷)، افزایش تعهد (جمالالدین، ۲۰۰۸)، رضایت شغلی (فات[۲] و همکاران، ۲۰۱۰) و رفتار شهروندی کارکنان می شود (لمبرت[۳]، ۲۰۰۳).
Job Satisfaction - رضایت شغلی
از سویی دیگر، توسعه منابع انسانی در متغیرهایی همچون سرمایه اجتماعی (رحیمی کیا، ۱۳۸۹)، رضایت شغلی، تعهد سازمانی و کیفیت زندگی کاری (یاریقلی، ۱۳۸۰) نهفته است. همچنین میتوان گفت رعایت ابعاد عدالت در سازمانها به بهبود توسعه منابع انسانی منجر میگردد (تایلر و بلدر[۴]، ۲۰۰۳).
در دفتر رسیدگی به اسناد پزشکی سازمان تامین اجتماعی استان تهران، ادراک کارکنان از عدالت سازمانی بالا نبوده و افراد معتقدند مدیران سازمان، در توزیع پرداختها، بکارگیری رویه های سازمانی و حتی رفتار با کارکنان، انصاف را رعایت نمی کنند که این مساله به بروز مسائل و تعارضاتی در سازمان منجر گردیده است. عدم دلسوزی افراد نسبت به شغل خود، تعهد اندک افراد به سازمان و رضایت شغلی نسبتاً پایین، نمونه ای از این تعارضات میباشد که توسعه منابع انسانی این سازمان را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. درک کارکنان از عدالت و انصاف در امور مختلف سازمان، بسیار پایین بوده و سازمان، محیطی برای رشد و شکوفایی افراد به شمار نمیآید.
از آنجا که بی عدالتی موجب خدشهدارشدن کرامات انسانی و از بین رفتن انگیزه افراد برای یادگیری و دستیابی به آموزههای بیشتر شده و از سویی درک عدالت در سازمان نیز به بهبود توسعه منابع انسانی منجر خواهد شد، میتوان سوال اصلی پژوهش حاضر را میتوان بدین صورت مطرح نمود:
آیا میان عدالت سازمانی در تمامی ابعاد، با توسعه منابع انسانی رابطه معنادار وجود دارد؟
۱-۳- اهمیت موضوع
عدالت، مبنای پایداری هر سیستم اجتماعی است و موجبات تعادل را در سیستمهای اجتماعی فراهم میآورد. رعایت عدالت با فراهم آوردن قابلیت پیش بینی رفتار سازمانی، آن را تا حدودی کنترلپذیر مینماید (پورعزت، ۱۳۸۱).
اکثر مقالات نوین در رابطه با سازمانها بر اهمیت ارزشهای حیاتی سازمان تاکید دارند و عدالت به مثابه یک ارزش اساسی سازمان شناخته می شود. ترپسترا و دان هانری (۲۰۰۳) معتقدند رعایت عدالت در فرایند تصمیم گیری مهمتر از مقدار واقعی پاداشی است که به افراد داده می شود. اگر افراد از رویه های تصمیم گیری مدیران به روشنی آگاه باشند، احساس امنیت بیشتری در سازمان خود خواهند داشت. رعایت انصاف در مسائلی همچون ارتقاء، توزیع مزایا و . . . موجب می شود که کارکنان خود را برای به کارگیری تمام تلاش و توان خود برای انجام وظایفشان در سازمان آماده کنند. بنابراین جهت دستیابی به پاداشهایی که مدیران برایشان مقدر کرده اند، در سازمان باقی خواهند ماند (ترپسترا و دن هنری[۵]، ۲۰۰۳). همچنین یک عمل منصفانه از سوی مدیران منجر به شناخت احساسی و فکری شده و بنابراین در عوض رضایت و تعهدی در سازمان به وجود خواهد آمد که موجب ایجاد همکاری داوطلبانه کارکنان در پیادهسازی استراتژیها خواهد شد (کروپانزانو[۶] و همکاران، ۲۰۰۷).
ادراکات کیفیت خدمت کارکنان (حمایت مدیریت و رویه ها و خط مشیهای مناسب) می تواند بر رضایت شغلی کارکنان تاثیرگذار بوده (بلانسرو و جانسون[۷]، ۲۰۰۱) و می تواند به پرورش بیشتر کارکنان منجر گردد (تایلر و بلدر[۸]، ۲۰۰۳).
از دیدگاه محقق، ادراک عدالت در سازمان یکی از مهمترین متغیرهای وضعیتی است که بر بصیرت و رفتار کارکنان تاثیر میگذارد.
۱-۴- اهداف تحقیق
هدف کلی
تعیین رابطه میان عدالت سازمانی با توسعه منابع انسانی
اهداف فرعی
تعیین رابطه میان عدالت توزیعی با توسعه منابع انسانی
تعیین رابطه میان عدالت رویهای با توسعه منابع انسانی
تعیین رابطه میان عدالت مراودهای با توسعه منابع انسانی
۱-۵- چهارچوب نظری
۱-۵-۱- عدالت سازمانی
عدالت و اجرای آن یکی از نیاز های اساسی و فطری انسان است که همواره در طول تاریخ وجود آن بستری مناسب جهت توسعه جوامع انسانی فراهم کرده است. نظریات مربوط به عدالت به موازات گسترش و پیشرفت جامعه بشری تکامل یافته و دامنه آن از نظریات ادیان و فلاسفه به تحقیقات تجربی کشیده شده است . پس از انقلاب صنعتی و مکانیزه شدن جوامع بشری، سازمانها چنان بر زندگی بشر سیطره افکندهاند که هر انسان از لحظه تولد تا مرگ مستقیماً وابسته به آنهاست و امروزه زندگی، بدون وجود سازمانها قابل تصور نیست. بنابراین اجرای عدالت در جامعه منوط به وجود عدالت در سازمانهاست که به طور جدی در ادبیات و تحقیقات مدیریت در دنیا مطرح شده اند. در واقع، عدالت سازمانی بازگوکننده میزان درک فرد از این موضوع است که آیا با وی در محل کار عادلانه برخورد می شود یا خیر؟ این امر به نوبه خود منجر به شناسایی و تعیین سه جزء تشکیل دهنده عدالت سازمانی خواهد شد که عبارتند از عدالت توزیعی[۹]، رویهای[۱۰] و مراودهای[۱۱] (کریتنر و کریکی[۱۲]، ۲۰۰۱).
عدالت رویهای
عدالت رویهای بیانگر انصاف مدیران و رهبران در فرایند تصمیم گیری میباشد. عدالت رویهای به ایجاد فرصتهای کاری یکسان و برابر برای همه کارکنان اشاره دارد. به بیان دیگر، عدالت رویهای، عدالت درک شده از فرایندی است که برای توزیع و تخصیص پرداختها استفاده میشود (رابینز[۱۳]، ۲۰۰۵).
لیند و تیلور[۱۴] (۱۹۸۸) عدالت رویهای را به منزله رعایت عدالت در فراگردهایی که توسط آنها پیامدها تخصیص مییابند، تعریف میکنند (کوهن و اسپکتور[۱۵]، ۲۰۰۱).
شواهد نشان میدهد که در سازمانهایی که کارکنان اعتقاد دارند که فراگردهای تصمیمگیری، ناعادلانه است، آنها نسبت به مافوقشان تعهد کمتری نشان داده، کم کاری بیشتری نموده، قصد و نیت آنها برای ترک خدمت افزایش، عملکردشان یافته و رفتارهای تبعی سازمانی به میزان کمتری مشاهده میشود (فولگر و کروپانزانو[۱۶]، ۱۹۹۸).
این ادراک غیرمنصفانه بودن رویهها، حتی میتواند بیشتر از پیامدهای غیر عادلانه منجر به رنجش و خشم کارکنان گردد. در حالی که رویههای منصفانه باعث میشود که افراد هنگام مواجهه با پیامدهای نامطلوب، احساس رضایت بیشتری نمایند (الماسی و همکاران، ۱۳۸۹).
برای
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:15:00 ق.ظ ]