کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • رابطه ی ویژگی های شخصیتی و سبک های دلبستگی با خوش بینی ۹۳- قسمت ۹
  • بررسی سیره سیاسی امام رضا(ع) از منظر فقه سیاسی شیعه۹۱- قسمت ۴
  • راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع بررسی عوامل موثر بر ترجیح مشتریان در انتخاب نام تجاری- فایل ۲۶
  • تاثیر عوامل ژئوپلیتیک بر رژیم حقوقی دریای خزر با تاکید بر خطوط انتقال انرژی- قسمت 9
  • اثر اعتیاد به اینترنت بر افسردگی و اعتماد به نفس و سلامت روان دانش آموزان- قسمت ۱۵
  • بررسی تاثیر انتصاب های مبتنی بر شایستگی مدیران بر بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل- قسمت ۹
  • تحلیل عرفانی مقام توبه و بازتاب آن در آثار ادبی تا پایان قرن ششم هجری- قسمت ۱۲
  • بررسی رابطه بین کمالگرایی و سرسختی با رضایت زناشویی در دانشجویان متاهل- قسمت ۴
  • پویایی تمرکز صنعتی در صنایع کارخانه ای ایران- قسمت ۶
  • الگوهای-مختلف-تحدید-حدود-فلات-قاره-ایران-در-خلیج-فارس- قسمت ۴
  • علل و عوامل مؤثر بر تخلفات انتظامی قضات در نظام قضایی ایران- قسمت ۷
  • دانلود مطالب پژوهشی در مورد سیاستگذاری و مدیریت پوشش در جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۶۸ ...
  • تاثیر تسهیلات بانک رفاه بر اشتغال بخش صنعت در استان گیلان طی ۵ سال- قسمت ۱۹
  • برآورد کل بار رسوبی کف در آبراهه¬ها براساس مدل رگرسیون بردار پشتیبان (SVR) و الگوریتم بهینه¬سازی اجتماع ذرات (PSO)- قسمت 26
  • بررسی موانع حقوقی جهانی شدن حقوق بشر- قسمت ۷
  • ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع بررسی تاثیر ۱۶ جلسه تمرینات آب درمانی بر روی کمر درد ...
  • آسیب¬شناسی آموزش جامعه¬شناسی در ایران- قسمت ۷
  • بررسی تطبیقی حکم شهادت در طلاق در مذاهب خمسه- قسمت ۹
  • تحلیل سوره مبارکه انشراح بر اساس مد91ل ارزشیابی سیستمی CIPPO به منظورتدوین منشور تربیتی مدیریتی جهت استفاده مدیران دستگاه آموزش و پرورش- قسمت 5
  • شناسائی و اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت کارآفرینان برتر ...
  • اثربخشی آواز- ملودیک بر کاهش لکنت و اضطراب در کودکان دبستانی
  • سیستم¬های اطلاعاتی مدیریت صنعتی- قسمت ۷
  • پژوهش های پیشین با موضوع شما نمی‌توانید موارد درون زباله‌دان را ویرایش کنید. مورد را به بیرون از ...
  • معرفت شناسی دینی از دیدگاه صدرا- قسمت ۹
  • تحلیل حقوقی امضاء الکترونیک اهلیت و احراز هویت در قراردادهای تجارت الکترونیک- قسمت ۴
  • راهنمای نگارش مقاله با موضوع بررسی تطبیقی فضایل اخلاقی ایمانی در قرآن و عهدین- فایل ...
  • عوامل موثر بر عدم پذیرش مدیریت تلفیقی مگس زیتون در بین باغداران زیتون شهرستان رودبار- قسمت ۲
  • پایان نامه مدیریت درباره : ویژگیهای برند مادر و ارزیابی بسط برند
  • بررسی رابطه سبک های دلبستگی والدین با پرخاشگری و رشد اجتماعی کودکان ۷تا ۱۱ سال (مقطع ابتدایی ) شهرستان بهشهر در سال تحصیلی ۱۳۹۳- قسمت ۳
  • دانلود منابع پایان نامه در رابطه با بررسی ارتباط عوامل صاحبکار با بودجه زمانی و مقایسه ساعات بودجه ...
  • دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع بررسی-عوامل-تأثیرگذار-بر-انتخاب-مقاصد-مسافرتی-مشتریان-آژانس-های-مسافرتی-و-گردشگری-استان-مازندران- فایل ۱۵
  • مطالعه سقط جنین های ارادی و تجربه زیسته زنان- قسمت ۳- قسمت 2




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      بررسی رابطه ی بین جنسیت مشارکت اجتماعی- قسمت ۱۰ ...

    مشارکت اجتماعی فرایندی است که از طریق آن اجتماع،جماعت یا گروها به هم می پیوندند تا عملکرد مورد انتظار یا مورد نیاز را به اجرا درآورند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    مشارکت اجتماعی فرایند است که از طریق آن شخصیت انسانها شکل می گیرد و برای زندگی گروهی آماده می شوند.
    مشارکت طریقه زندگی است،نوعی روش زیستی است که جوانب اجتماعی و فرهنگی و روان شناختی دارد.[۵]
    نظریات برخی اندیشمندان خارجی درموردمشارکت
    آلن بیرو:
    در فرهنگ علوم اجتماعی در بحث از مشارکت،آنرا چنین توضیح داده است:(مشارکت به معنای سهمی در چیزی داشتن است و از آن سود بردن و یا در گروهی شرکت جستن و بنابراین باآن همکاری داشتن است.
    وی افزوده است که از دیدگاه جامعه شناسی بعنوان عمل و تعهد تمیز قایل شد ودر معنای دوم داشتن شرکتی فعالانه در گروه را می رساند و به فعالیت اجتماعی انجام شده نظر دارد.[۶]
    دانیل لرنر:
    در طی مطالعات خود در شش کشور خاور میانه از قبیل مصر،لبنان،اردن،ترکیه، سوریه و ایران ارتباط متغیرهای اجتماعی مانند سکونت(شهر و روستا).میزان تحصیلات،پایگاه اجتماعی،اقتصادی وسن،مذهب واستفاده از رسانه(رادیو،تلویزیون،مطبوعات و سینما)را با مشارکت سنجیده است.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    او با بهره گرفتن از داده های حاصل،تئوری خودرا مبنی بر مراحل تکامل نو سازی ورشد اجتماعی،فرهنگی و سیاسی مطرح کرده است.
    طی مطالعات خود در مورد ۷۳ کشور مدلی ساخته ودر آن چهار مرحله به شرح ذیل تا مشارکت آورده است.[۷]
    شهر نشینی-سواد-مشارکت رسانه ای-مشارکت اجتماعی سیا سی.
    سی مورمارتین لیپست
    معتقد است که در کشورهای مختلف از جمله،آلمان،سودان،آمریکا،نروژ، وبرخی کشورهای دیگر،مردان بیشتر از زنان،تحصیلکردگان بیشتر از کم سوادان؛شهر نشینان بیشتر از روستائیان،افراد ۵۵- ۳۵ ساله بیشتر از جوانان ، متأهلین بیشتر از مجردین ،افراد بیشتر از افراد غیر عضو در فرایند دارای
    منزلت بالاتر بیشتر از افراد دارای منزلت پایینتروافراد عضو سازمان های غیر دولتی مدنی اجتماعی مشارکت دارند.[۸]
    مارکس وبر:
    در تبین مشارکت بر اساس شیوه های ذهنی،معتقد است که مشارکت عملی است که در رابطه با اعمال دیگران انجام می گیرد و برای عامل کنش،معنی و مفهوم ذهنی خاصی قایل است او معتقد است که در تفهیم عمل اجتماعی می بایست انگیزه ها و عوامل اجتماعی را جستجو نمود.
    تعداد بیشتر مردم احتمال قابل پیش بینی بودن رفتارشان را بر اساس یک معنا جهت می دهند .
    این معنا ممکن است در چهار چوب مقرراتی جستجو شود، یا در عاداتی نهفته باشد و یا شامل ارزشها و باورهای اجتماعی شود، و به نحوی که هر یک از آنها دلایل مساعدی برای جهت دادن به رفتار خاص خود بیابند.
    بر اساس این دیدگاه،کنش افراد بر اساس اصل پاداش و مجازات قابل کنترل و تغیر پذیر
    می باشد،یعنی هر فرد به جنبه هایی که پاداش دارد،پاسخ می دهد و از جنبه هایی که مجازات دارد،اجتناب می ورزد.[۹]

    نظریات برخی دانشمندان ایرانی در مورد مشارکت
    یزدان پناه
    نشان داده است که بین جنسیت و مشارکت اجتماعی رابطه معنا داری وجود ندارد،اما بین مشارکت والدین و مشارکت فرزندان رابطه معنا وجود دارد.[۱۰]
    علوی تبار:
    به تأثیر متغیرهای آگاهی،اجتماعی و دسترسی به اطلاعات،جنسیت،تحصیلات،عضویت در تشکل ها بر مشارکت اجتماعی پرداخته است .
    دو متغیر آگاهی اجتماعی،دسترسی به اطلاعات و سطح تحصیلات با مشارکت اجتماعی رابطه
    معنا داری داشته است.[۱۱]

    مشارکت از دیدگاه اسلام و قرآن
    دین مقدس اسلام به دلیل ضرورت و اهمیت مشارکت و همبستگی مردم آنرا مورد توجه قرار داده و در متون اسلامی می توان تو صیه های فراوانی در این باره یافت.
    امام علی(ع)می فرمایند:ای مردم مصر،نگوئید ما سرپرستی چون مالک و امامی چون علی داریم اگر در صحنه حاضر نباشید،شکست می خورید،ما در حال نبرد و جنگ با باطل هستیم،جامعه ای که در
    خواب باشد،دشمن بیدارش او را رها نمی کند.
    برخی موانع مشارکت از نظر قرآن کریم و روایات اسلامی عبارت است از:۱-طغیان گری و گناه۲-جهل و نادانی۳-دین گریزی.
    ابن خلدون در باره نقش دین در مشارکت و همبستگی می گوید:دین در بین نیروها وحدت
    می آفریند،رقابتها را از بین می برد و به افراد روحیه ایثار می بخشد این روحیه به افزایش مشارکت و ایجاد دولتهای وسیع می انجامد.
    تفرقه و اختلاف در جامعه باعث انحطاط و سقوط و اختلافهای سیاسی و اجتماعی است و مانع مشارکت و همبستگی عمومی می شود قرآن کریم در این مورد می فر ماید:و همگی به ریسمان خدا،قرآن و اسلام،چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت بزرگ خدا را بر خود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید.[۱۲]
    دید گاه فمینیستی:
    انقلاب صنعتی سبب کشیده شدن تمام اقشار جامعه،از جمله زنان و بچه ها به بازار کار شد.
    تا قبل از انقلاب صنعتی،ضعف فیزیکی و جسمانی زنان مانع از مشارکت آنان در نیروی کار تولیدی می شد.
    کار در دوران صنعتی،با تکنولوژی های خودکار،پیش شرطی برای حضور زنان در عرصه اجتماعی و میدان کار شد.
    باید گفت انقلاب صنعتی تأثیری دو گانه بر زنان داشت.
    اولاٌ تقسیمات طبقاتی را توسعه داد و نخبگان جدیدی شامل زنان را پدید آورد،به گو نه ای که این اقلیت ها در مقایسه با زنانی که فاقد مهارتهای کار با تکنولوژی جدید بودند از امتیازاتی بر خوردار شدند.
    نظریات برخی اندیشمندان خارجی در مورد جنسیت بم:
    بم در چارچوب نظریه طرح واره جنسیتی به تحول نقشهای جنسیتی می پردازد،
    او استدلال می کند نقش پذیری جنسیتی بواسطه فرایند یاد گیری تدریجی تشکیل و طرح وارهای جنسیتی اتفاق می افتد.
    وی نقش مهمی برای فرهنگ در تشکیل طرح وارهای جنسیتی قائل است.[۱۳]
    مفهوم طرح واره نشان دهنده آن است که چگونه ما به اندیشه ورزی و پردازش اطلاعات می پردازیم.
    طرح واره یک نوع چارچوب کلی آگاهی است که فرد نسبت به موضوعی دارا می باشد.
    بعلاوه این مفهوم ادراک فرد را سازمان دهی و هدایت می کند. بم تئوری طرح واره خود را در ارتباط با سنخ شناسی جنسیتی بکار گرفته است او استدلال می کند که هر کدام از ما دارای طرح واره جنسیتی و رشته ای از تداعی های منسوب به جنسیت می باشیم.
    به زبان دیگر،پردازش اطلاعات و آگاهی های ما بر اساس اطلاعات درونی ناخود آگاه جنسیتی شخصی ما شکل می گیرد.
    بم معتقد است که نقش پذیری جنسیتی کودکان و تشکیل کلیشه های جنسیتی در افراد بواسطه
    فرایند یاد گیری تدریجی محتوای طرح واره جنسیتی جامعه می باشد.
    زیرا تداعی های منسوب به جنسیت در فرهنگ ما چشمگیر است فرضأ ذهنیاتی چون:(پسران قوی و دختران ضعیف و خوشگل و…..)هستند در این مقوله جای می کیرد و به این ترتیب،دختر پنج ساله می داند که مؤنث است و باید این مفهوم را با مؤنث بودن خویش همسنگ نماید. بنابر این،بطور غیر ارادی این دختر خود را با شرایط متعارف و هنجارهای اجتماعی سازگار می کند.
    جنسیت از دیدگاه اسلام و قرآن :
    اگر بخواهیم ببینیم نظر قرآن درباره خلقت زن و مرد چیست لازم است به مسئله سرشت زن و مرد که در سایر کتب مذهبی نیزمطرح است توجه کنیم.
    قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی می فرماید که زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت مردان آفریدیم .
    قرآن درباره آدم اول می گوید:همه شما را از یک پدرآفریدیم وجفت آن پدررا از جنس خود او قرار دادیم .[۱۴]و درباره همه آدمیان می گوید:خداوند از جنس خود شمابرای شما همسر آفرید.[۱۵]
    بنابراین در اسلام نظریه تحقیر آمیزی نسبت به زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد.
    قرآن در آیات فراوانی تصریح کرده است که پاداش اخروی و قرب الهی به جنسیت مربوط نیست،به ایمان و عمل مربوط است.خواه از طرف زن باشد یا از طرف مرد باشد.
    قرآن کریم در کنار هر مرد بزرگ و قدیسی یک زن بزرگ و قدیسه یاد می کند.
    جنست از دیدگاه امام خمینی ره:
    از نظر امام خمینی ره فرقی بین زن و مرد وجود ندارد همچنانکه می فرماید(از بابت حقوق انسانی تفاوتی بین زن و مرد نیست زیرا هر دو انسان اند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد.
    در بعضی موارد،تفاوتهایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط دارد).
    همچنین ایشان در جایی دیگر می فرمایند: زن و مرد احکام خاص خود را دارند.البته یک احکام خاص به مرد است که مناسب مرد است،
    یک احکام خاص به زن است و متناسب به مرد است این به آن معنا نیست که اسلام نسبت به زن و مرد فرقی گذاشته است.
    از نظر امام خمینی زنان در حقوق انسانی با مردان مساویند و همچون مردان در تصمیم گیری های سیاسی نه تنها حق مشارکت دارند بلکه بعنوان یک انسان مکلف به این امر هستند.[۱۶]
    پیشینه تجربی تحقیق
    مشارکت
    تحقیقات انجام شده در داخل
    پژوهشی در شهر ایلام با عنوان بررسی عوامل مؤثر در مشارکت اجتماعی شهروندان،جامعه شهری شهر ایلام و با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی آنها توسط کریم رضا دوست و علی حسین حسین زاده و حمید عابدزاد ه انجام گرفته است روش تحقیق در این پژوهش کمی و پیمایشی بوده است که از ابزار پرسشنامه برای گرد آوری اطلاعات استفاده شده است.
    نمونه آماری این تحقیق ۳۸۵نفر بوده است که به روش نمونه برداری خوشه ای توأم با روش تصادفی انتخاب شد در این تحقیق ارتباط متغیرهای جنس،وضعیت اشتغال و وضعیت تأهل،تحصیلات،رضایت از خدمات شهری،عضویت در تشکل های اجتماعی و شرکت در انتخابات با متغیر مشارکت اجتماعی شهروندان مورد آزمون قرار گرفتند.
    نتایج حاصل از آزمون چند متغیره نشان داد که در نهایت متغیرهای مستقل ۵۲ درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده اند.
    که در این میان متغیر شرکت در انتخابات بیشترین سهم را در تبیین داشته است.
    نتایج این تحقیق بطور کلی نشان از این مسأله دارد که مشارکت اجتماعی در بین مردم شهرستان ایلام،هنوز به عنوان یک مؤلفه مدرن شناخته نشده است.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:48:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      اجتماع حق فسخ با جبران خسارت- قسمت ۳ ...

    کـلیـات

     

    فصل اول- کلیات

    در مواردی که یکی از طرفین عقد بیع به استناد یکی از خیارات قانونی و به منظور جلوگیری از تضرر خود اقدام به فسخ عقد بیع می کند، در واقع ساده ترین و مؤثرترین گام را در جهت حفظ نفع خود و فرار از موقعیت زیانبار ناشی از عقد برمی دارد، ولی همیشه موضوع به این سادگی نبوده و فسخ عقد کافی برای خسارت ذوالخیار نمی باشد و ای بسا که شخص فرصتهای ارزشمند معامله با دیگران را از دست داده و به علت تورم و افزایش قیمت مجبور خواهد بود تا جنس مورد نظر را به چندین برابر قیمت فعلی خریداری نماید. ممکن است گفته شود حق فسخ به علت نقض قرارداد برای جبران ضرر متعهدله است و افزون بر آن چیزی قابل مطالبه نیست. اما، از مادۀ ۳۸۶ ق.م می توان استنباط کرد که اگر به متعهدله زیانهایی از قبیل مخارج معامله و هزینه های متعارف دیگر وارد شده باشد، وی علاوه بر فسخ، می تواند جبران اینگونه خسارات را نیز مطالبه کند. بنابراین، می توان گفت در حقوق ایران، همانند کنوانسیون ، فسخ قرارداد با مطالبۀ خسارت قابل جمع است و از این لحاظ حقوق ایران با کنوانسیون هماهنگی دارد.
    در این فصل به توضیح و تبیین مفاهیم و مطالبی از قبیل مفهوم و ماهیت فسخ، انواع و موارد فسخ عقد بیع، مبانی نظری اجتماع فسخ وجبران خسارت می پردازیم تا ضمن پیشگیری از خلط و اشتباه آن اصطلاح ها ، با روشن شدن مفاهیم واژگان، موضوع، مسائل و قلمرو؛ هدف این نوشتار نیز مشخص گردد. زیرا گامهای بعدی، در پی تبیین مقدمات و مبانی برداشته خواهد شد و تا چنین مقدمات و تمهیداتی بدرستی تشریح نشوند، امکان داوری و یافتن محل اختلاف و تبیین آثار و نقاط اشتراک و افتراق آن، مشکل خواهد بود.مباحث این فصل را طی چند گفتار ومبحث مورد تأمل و مداقه قرار می دهیم:

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

    مبحث اول – تعاریف

    دراین مبحث به تعریف مهمترین اصطلاحات به کار رفته در پایان نامه در سه گفتار شامل فسخ وجبران خسارت ومسولیت قهری و قرار دادی می پردازیم.

     

    گفتار اول ـ تعریف فسخ

    چندین معنی در خصوص فسخ در لغت آمده است، از جمله : «زایل گردانیدن دست کسی را از جای، تباه گردانیدن رای را، شکستن، جدا جدا کردن، ویران ساختن، برانداختن بیع و آهنگ و مانند آن را، سست گردانیدن، کهنه و پاره شدن جامه و جز آن، …»[۷] و « برهم زدن معامله و باطل کردن پیمان»[۸]
    در اصطلاح حقوقی، فسخ عبارت است از پایان دادن به هستی حقوقی قرارداد بوسیله یکی از طرفین یا شخص ثالث. فسخ یک عقد در واقع انشای یک طرفه انحلال آن و ماهیتاً به منزلۀ نوعی ایقاع است.[۹] بنابراین، فسخ یک نوع فعل اعتباری و ذهنی است که به صورت یک طرفه واقع می شود. چنین عملی مطابق عموم مقررات و منابع فقهی موجود، عمل حقوقی محسوب و از نظر ماهیتی، نوعی ایقاع است که با یک اراده انجام می گردد. یکی از نویسندگان حقوق مدنی در تعریف ایقاع می نویسد: « انشاء اثرحقوقی است که بایک اراده انجام می شود »[۱۰] نتیجتاًً در تعریف ایقاع باید گفت: « ایقاع، انشاء عمل حقوقی است که با یک اراده انجام می شود و برخلاف عقد، نیازی به قبول ندارد.» مشهور فقها نیز گفته اند:[۱۱] «خیار، مالکیت بر فسخ عقد است». مالکیت و تسلط بر فسخ عقد ممکن است ناشی از مجوز های قانونی وشرعی باشد مانند غالب خیارات و یا ناشی از تراضی متعاقدین مانند خیار شرط. اگر چه اکثر نویسندگان، از مفهوم فسخ همین تعریف را با کمی تغییر ارائه می دهند، اما به نظر می رسد که این تعاریف جامع نبوده و صرفاً به آثار فسخ پرداخته اند. پایان دادن به هستی حقوقی قرارداد و انحلال عقد، اثر فسخ است در حالی که منشاء و مبنای حق فسخ نیز باید در تعریف گنجانده شود تا بتواند معنا و مفهوم اصلی فسخ را برساند.
    بنظر می رسد عبارت زیر بهتر حق فسخ را تعریف نموده است:
    « فسخ عبارت از حقی است اصولاًً مالی که به واسطه قانون و یا اشتراط احد از طرفین در عقد و به منظور جلوگیری از ضرر و یا حدوث پشیمانی و برای هر یک از متعاملین یا هر دو آنها و یا ثالث، ایجاد شده و به صاحب آن حق می دهد که بطور یک طرفه عقد را منحل و به هستی و موجودیت حقوقی قرارداد پایان دهد.»[۱۲]
    بنابراین، به نظر می رسد در تعریف فسخ می توان گفت : حق فسخ، اختیاری است که توسط مقنن و یا طرفین به ذیحق آن اعطاء می گردد تا با اجرای آن خود را از ضرر محتمل الوقوع برهاند.

     

    گفتاردوم ـ جبران خسارت

    دربیان مفهوم خسارت تعاریف بسیارگسترده وعمیقی ودر عین حال کلی ومجهول می باشد به معنای ضرر زدن، زیانمندی، ضرر وزیان و… عنوان نموده اند وحکم به پرداخت خسارت اصل عمومی وکلی آن است که خواهان حق دارد به طورکلی وکامل از جبران خسارت بهرمند شودبه خاطر چیزی که از دست داده[۱۳] بدین ترتیب مطالبه خسارت درصورتی به نتیجه می رسد که طلبکار ثابت کند ضرربه او وارد شده است.[۱۴]
    در حقوق ایران طرفین وقتی می توانند مطالبۀ خسارت نمایند که اثبات کنند طرف مقابل با انقضاء مدت از انجام تعهدات خود امتناع کرده است.[۱۵] البته متعهد وقتی محکوم به تأدیۀ خسارت می گردد که نتواند اثبات نماید که عدم انجام تعهد به واسطۀ علت خارجی بوده است که قابل انتساب به وی نبوده و دفع آن خارج از حیطۀ اقتدار او بوده است. در حقوق ایران، در این که آیا پس از فسخ معامله، هر یک از طرفین خواهند توانست تفاوت قیمت کالا در معاملۀ اول را با قیمت کالا در معاملۀ دوم (جایگزین) به عنوان خسارت مطالبه نماید، جای تردید است. ولی با توجه به اینکه روش مزبور، شیوه ای برای ارزیابی خسارت است و شیوه های ارزیابی خسارت در حقوق ایران در اختیار دادگاه می باشد و محدودیتی دراین باره وجود ندارد، می توان گفت که شیوۀ مبتنی بر محاسبۀ تفاوت قیمت قرارداد اول با قیمت معاملۀ جایگزین در حقوق ایران قابل قبول است. در مواردی که برای بایع حق فسخ بوجود می آید، وی حق خواهد داشت که معامله را فسخ کند و در نتیجه مجدداًً مالک مبیع گشته و حق بازفروش آن را نیز پیدا خواهد نمود. و اگر آنرا با رعایت موازین قانونی به قیمتی کمتر از قیمت قرارداد اول بفروشد، در نتیجه مستحق دریافت خسارت و مابه التفاوت ثمن از خریدار اول می گردد.
    همچنین در اینکه آیا در صورت فسخ قرارداد و رد مبیع و ثمن به صاحبان اولیۀ آنها و کاهش یا افزایش در قیمت مبیع، طرفین می توانند پس از استرداد عوضین، تفاوت قیمت بازار با قیمت قراردادی را به عنوان خسارت مطالبه کنند نیز، جای تردید است و در قانون مدنی ایران این امر پیش بینی نشده است. البته مادۀ ۳۹۱ ق.م مقرر نموده که در صورت مستحق للغیر درآمدن کل یا بعض از مبیع، بایع باید علاوه بر رد ثمن، در صورت جهل مشتری، غرامات وارده بر مشتری را نیز بپردازد. سؤال این است که غرامت وارده به مشتری چه نوع غرامتی است؟ آیا افزایش قیمت مبیع و در نتیجه ارزش افزوده، غرامت محسوب می شود یا نه؟ نظریه مشورتی ادارۀ حقوقی قوۀ قضائیه[۱۶] ، در پاسخ به این سؤال، بیان می دارد که غرامت وارده به مشتری علی الاصول خسارات و مخارجی است که مشتری در معاملۀ مربوطه بابت دلالی و باربری و تعمیرات و امثال آن، متحمل می شود و شامل افزایش قیمت ملک نمی گردد. با این وجود ، بنظر می رسد با استناد به قواعد عمومی مسئولیت مدنی و با عنایت به اینکه روش مزبور هم شیوه ای برای ارزیابی خسارت است، می توان به امکان مطالبۀ تفاوت قیمت حکم داد.
    در مورد خسارات تأخیر تأدیه ثمن و یا دیگر تعهدات پولی ؛ در حال حاضر، با توجه به نظرات متعدد شورای نگهبان در مورد حرمت اخذ خسارت تأخیر پرداخت وجه، وضعیت حقوق ایران مشخص نیست. با وجود این، با توجه به تبصرۀ ۲ مادۀ ۵۱۵ و مادۀ ۵۲۲ قانون جدید آئین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹ که به تأئید شورای نگهبان نیز رسیده است، یا طبق قواعد عمومی مسئولیت مدنی از جمله قاعدۀ تسبیب، می توان آن را پذیرفت.[۱۷]
    در حقوق ایران، مادۀ ۴۷ قانون اجرای احکام مدنی، مشابه مادۀ ۷۵کنوانسیون است. این ماده بیان می کند: «هرگاه محکوم به، انجام عمل معین باشد و محکوم علیه از انجام آن امتناع ورزد و انجام عمل توسط شخص دیگری ممکن باشد، محکوم له می تواند تحت نظر دادورز آن عمل را به وسیلۀ دیگری انجام داده و هزینۀ آن را مطالبه کند.»
    به علاوه، در مادۀ ۲۳۸ قانون مدنی نیز در مورد شرط ضمن عقد، شبیه این مقرره ذکر شده است. اما در آنجا اعمال این حق مشروط بر این است که ابتدا اجبار مشروط علیه بر انجام تعهد خواسته شود و در مرحلۀ بعد، تعهد توسط دیگری و به هزینۀ او اجرا می گردد.

     

    گفتارسوم ـ مسولیت قهری و قراردادی

    قانونگذار برای حفظ امنیت مالی و جانی و نیز حفظ حرمت و حیثیت آحاد جامعه مقررات و قواعدی را وضع کرده است که مفاد این مقررات حدود و ثغور آزادی، آبروی آحاد مردم، ابعاد قانونی شخصیت اشخاص، دامنه شهرت تجاری فرهنگی و بطور خلاصه سرمایه‌های مادی و معنوی آنها را معین می‌کند بطوری که هر فرد زیان دیده‌ای از نظر مادی یا معنوی می‌تواند براین‌اساس از طریق مراجع ذیصلاح قانونی و قضایی احقاق حق نماید.
    در قراردادها همواره صحبت از توافق طرفین است در حالی که در مسئولیت‌مدنی هیچ توافقی وجود ندارد و آنچه که مورد مطالعه قرار می‌گیرد قواعد حاکم بر جبران خسارت است و نیز اینکه راه‌ها و ادله جبران خسارت چیست و اصولاً چرا باید جبران خسارت کرد و هم چنین منابع جبران اینگونه خسارت‌ها و چگونگی جبران آن کدام است؟
    اگر دقت شود در انواع مسئولیت‌های‌مدنی هم قواعد کلی و عمومی وجود دارد و هم قواعد و احکام مسئولیت‌های ‌مدنی خاص و برای شناخت این قواعد بدواً بایستی مفهوم مسئولیت‌مدنی بدرستی تبیین و روشن گردد:
    مسئولیت ‌مدنی دارای یک مفهوم خاص و یک مفهوم عام می‌باشد که این مسئولیت در مفهوم اَخّّص خود تنها مسئولیت غیر قراردادی را در بر می‌گیرد.
    واژه مسئولیت در زبان عربی مصدر جعلی از کلمه مسئول است و در آیات و احادیث اسلامی به معنی مورد بازخواست و مجازات واقع شدن به دلیل انجام یا خودداری از انجام کاری به کار رفته است.[۱۸] با مراجعه به قرآن کریم واژه مسئولیت‌ در مفاهیم ذیل استعمال گردیده است:
    ۱- آیه ۳۶ سوره اسراء: بیگمان انسان در برابر کارهایی که چشم و گوش و دل و سایر اعضای دیگر وی انجام می‌دهند مورد بازخواست قرار می‌گیرد.
    ۲- آیه ۲۴ سوره صافات: آنان را نگه دارید که باید بازپرسی شوند و از عقاید و اعمالشان پرسیده شود.
    حدیث نبوی کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته می‌گوید همه حامی و نگهبان زیردستان خود هستید و نسبت به آنها بازخواست می‌‌شوید.
    با دقت در مفاهیم فوق مشخص می‌شود که مسئولیت‌ به لحاظ ماده و مفهوم پرسش که در آن نهفته است و بیشتر به معنی معادل مواخذه می‌باشد، از آثار ضمان می‌باشد یعنی وقتی کسی نسبت به مال یا شخص یا شیئی معین ضامن و متعهد شد ناگزیر نسبت به آن مورد پرسش و مواخذه هم واقع می‌شود و این اثر امری خارج از ماهیت تعهد و التزام می‌باشد.
    واژه مسئولیت در ماده ۳۳۵ و عنوان فصل سوم کتاب دهم جلد دوم قانون مدنی که در ارتباط با اختیارات و وظایف و مسئولیت قیّم است و نیز در مواد ۳۱۵- ۳۳۲- ۳۳۳- ۳۳۴- ۶۱۶- ۶۷۳- ۱۲۱۵- ۱۲۳۸- ۱۲۳۹ قانون مدنی استعمال شده است.[۱۹]
    حال می‌پردازیم به اینکه جنس مسئولیت‌ چه می‌باشد و اصولاً مسئول بودن به چه چیزی اطلاق می‌گردد برداشت وجدانی ما از مسئولیت یک حس است در درونمان که از آن به وجدان هم تعبیر می‌شود بطور مثال وقتی ما به صورت ارادی پا روی مورچه‌ای می‌گذاریم عموماً بعد از آن یک حس و حالت ناخشنودی به ما دست می‌دهد که آن حس را می‌شود مسئولیت نامید به این تعبیر جنس مسئولیت یک حس است که به دوش انسان سنگینی می‌کند و دل انسان را می‌آزارد.
    اما در ادبیات حقوقی صحبت از احساس نیست بلکه صحبت از تکلیفی است که به حکم قانون باید انجام شود یعنی وقتی می‌گوییم که مسئولیت داریم یعنی به حکم قانون باید کاری را انجام بدهیم یا انجام ندهیم پس مسئولیت حقوقی مسئولیتی است که رنگ دولتی به آن خورده شده باشد به عبارت دیگر هر مسئولیتی که تخلف از آن مستوجب تعقیب دولتی باشد مسئولیت حقوقی نام دارد.
    تفاوت مسئولیت قراردادی با مسئولیت‌ مدنی عبارت است از:
    ۱- در مسئولیت قراردادی وجود یک قرارداد معتبر شرط استقرار مسئولیت است در حالی که در مسئولیت‌مدنی قراردادی بین طرفین وجود ندارد و در بیشتر موارد تا قبل از ورود خسارت طرفین از همدیگر شناخت قبلی هم ندارند.
    ۲- مسئولیت قراردادی در نتیجه نقض تعهد قراردادی بوده ولی مسئولیت‌مدنی در نتیجه نقض تعهد قانونی یا تعهد عرفی می‌باشد.
    ۳- محل اقامه دعاوی ناشی از مسئولیت‌های قراردادی اصولاً محل انتقاد قرارداد یا محلی است که اجرای تعهدات قراردادی در آنجا صورت می‌گیرد در حالیکه در مسئولیت‌مدنی اصل کلی مراجعه به محل اقامت خوانده برای تنظیم دادخواست لازم الرعایه است.
    ۴- تخلفات از تعهدات قراردادی ما غالباً قابل احصاء هستند اما مسئولیت‌مدنی را نمی‌شود احصاء کرد و نسبت به کل دنیا قابل اعمال است.
    ۵- مسئولیت‌مدنی وقتی حادث می‌شود که اصل تکلیف ساقط می‌شود و رابطه‌ای اضافی بوجود می‌آید و براساس این مسئولیت مسئول مکلف به پرداخت وجه به عنوان خسارت می‌شود در حالی که در مسئولیت قراردادی اصل الزام به انجام تعهد قراردادی است به عبارت دیگر هدف در مسئولیت‌ قراردادی رسیدن به جایی است که اگر قرارداد اجرا می‌شد به آن‌جا می‌رسیدیم در حالی که مسئولیت‌مدنی هدف اعاده وضعیت سابق می‌باشد.[۲۰]
    ۶- در مسئولیت قراردادی اهلیت، شرط تحقق مسئولیت قراردادی است در حالی که در مسئولیت‌مدنی اهلیت، شرط تحقق مسئولیت ‌مدنی نیست.
    ۷- در مسئولیت قراردادی بار اثبات دلیل به عهده مسئول و متعهد و خوانده است در حالی که در مسئولیت‌مدنی بار اثبات دلیل به عهده زیاندیده یا خواهان است.
    ۸- در مسئولیت قراردادی دامنه ضرر قابل جبران محدود به ضرری است که در زمان عقد قرارداد قابل پیش‌بینی بوده است ولی در مسئولیت‌مدنی ضرر به طور مطلق اعم از قابل پیش‌بینی و غیر قابل پیش‌بینی ضمان آور و قابل جبران است.

     

    مبحث دوم – ماهیت فسخ

    در این مبحث ماهیت فسخ از منظر کنوانسیون و حقوق ایران مورد بررسی قرار می گیرد.

     

    گفتار اول – ماهیت فسخ درکنوانسیون

    فسخ قرارداد موضوع مادۀ ۸۱ کنوانسیون ، توسط مواد ۴۹ (فسخ توسط خریدار) و ۶۴ (فسخ توسط فروشنده) مشخص شده است و می تواند در دو مورد رخ دهد: اول، وقتی که طرف مقابل مرتکب نقض اساسی قرارداد از طریق عدم اجراء، اجرای ناتمام و یا تأخیر در اجرای قرارداد می شود و طرفی که مستحق اجراء است تصمیم می گیرد که قرارداد را فسخ کند، و دوم، وقتی که یک طرف مهلت اضافی برای اجراء به طرف دیگر ابلاغ کرده است، ولی طرف دیگر از اجرا کردن ظرف مهلت اضافی تعیین شده در آن ابلاغیه، ناتوان باشد و یا اعلام نماید که تعهدات خود را اجراء نخواهد کرد، و طرف اول تصمیم می گیرد قرارداد را فسخ نماید. در هر صورت، وقتی هم که طرفی که انجام نداده، مسئول خسارت ناشی از یک اشکال خارج از کنترلش نباشد، ممکن است فسخ رخ دهد.[۲۱]
    در کنوانسیون ، اثر فسخ در مادۀ ۸۱ تا ۸۴ شرح داده شده است. این چهار ماده با آثار حاصل از اعلان فسخ انجام شده توسط یک طرف، در مطابقت با شرایط مندرج در مواد ۴۹،۵۱، ۶۴، ۷۲ و ۷۳ کنوانسیون ، ازاهمیت نابرابر برخوردارند.[۲۲] در میان این چهار ماده، مادۀ۸۱ آثار اساسی فسخ را بیان می کند،[۲۳] مواد ۸۲ تا ۸۴ نیز وظایف فروشنده و خریدار را در موارد فسخ قرارداد مشخص نموده و قواعد دقیقی را برای اجرای برخی از جنبه های مادۀ۸۱ ارائه می دهند.[۲۴]
    در کنوانسیون فسخ عقد موجب انحلال عقد از زمان انشای عقدبیع می شود. بنابراین اگر مورد معامله مثلاً عین معینی بوده که با انعقاد عقد بیع به مالکیت خریدار درآمده باشد، با اعلام فسخ، مالکیت مبیع از تاریخ انعقاد قرارداد به فروشنده برمی گردد. یعنی وقتی که قرارداد فسخ می شود، هر دو طرف از ایفای تعهدات خود در آینده مبری می شوند و اعاده آن چیزی که قبلاً تحویل داده شده است ممکن است لازم باشد.[۲۵]
    از ابتدا، باید روشن شود که کنوانسیون شامل”اقاله” یا “فسخ مبنی بر رضایت طرفین” نمی شود. یعنی، وقتی فسخ قرارداد رخ می دهد که در آن طرفین، با رضایت متقابل، به لغو قرارداد و به خلاصی هر یک از دیگر تعهدات قرارداد توافق کردند. این وضعیت که توسط توافق آنها بر بطلان قرارداد بوجود آمده[۲۶]تا اندازه ای که طرفین توسط عبارات متناقض در فسخ قرارداد سرگردان نشوند،[۲۷] بر طبق کنوانسیون نافذ است.[۲۸] با این وجود، مفاد مادۀ ۸۱ کنوانسیون نیز در جهت تکمیل و حمایت از توافق بر بطلان اعمال می شود. [۲۹]
    کنوانسیون شامل موارد محدودی است که در آن یکی از طرفین ” بطور یک جانبه” قرارداد را به دلیل جلوگیری از نقض عهد توسط طرف دیگر فسخ می کند.[۳۰] فسخ فرایندی است که از طریق آن طرف زیان دیده، با اعلام به طرف دیگر، تعهدات طرفین قرارداد را باطل می کند. در صورتی که قرارداد فسخ نشده باشد،کنوانسیون بیان می کند که مبادله اصلی کالا و قیمت، حتی با وجود نقض، باید بوسیلۀ خسارات و یا دیگر تدابیر جبران نقض در این تبادل، به اتمام برسد.[۳۱]
    باید گفته شود که ناتوانی برای فسخ مؤثر قرارداد، بدان معنی است که طرفین موظف به انجام تعهدات قراردادی خود باقی می مانند. وقتی که در فرایند فسخ یکی از طرفین از دنبال کردن روش های مناسب برای فسخ ناتوان باشد، (مثلاً، عدم اعلام به موقع و مشخص فسخ به طرف دیگر) و یا یک طرف فاقد دلایل اساسی برای فسخ باشد (به عنوان مثال، عدم نقض اساسی)، دادگاه ها آنرا بعنوان یک شکست در فسخ مؤثر، قلمداد می کنند.[۳۲]
    در هر صورت، به عنوان یک قاعده، فسخ قرارداد فقط تصریح می کند که قرارداد انجام نخواهد شد. هنگامی که قرارداد فسخ شده است، طرفین حق انجام مفاد قرارداد را از دست می دهند و دوباره آزادی انتقال مال خود را بدست می آورند. تا قبل از آن، وظیفه آنها است که به قرارداد وفادار باقی بمانند.[۳۳] با این حال، در مورد ” فسخ مبنی بر رضایت طرفین “، اعلام شده است که حقوق و تعهدات طرفین، توسط توافق فسخ طرفین اداره می شود.[۳۴]
    در این راستا، حکمی در [اتریش [دیوان عالی کشور.]] صادر شده است :[۳۵]
    ” کنوانسیون شامل آثار ناشی از فسخ مبنی بر رضایت طرفین قرارداد، نمی شود. این مسئله به قصد طرفین برای رسیدن به ترتیبات مناسب و یا به مقررات کافی برای فسخ توافقی بستگی دارد. با این حال، همانند اینجا که، هیچ ترتیبات مناسبی ایجاد نشده است، باید خلأهای موجود، بر اساس کنوانسیون و نه از طریق مراجعه به قوانین ملی پر شود. از آنجایی که طرفین بطور خودکار آثار قانونی فسخ توافقی را در توافقنامه خود برای فسخ، تنظیم نمی کنند — مخصوصاً تحمل ضمان، محل اجرا و تحمل هزینه ها -این خلأ باقی مانده باید با توجه به مادۀ ۷ (۲) کنوانسیون از طریق تفسیر کردن پر شود .”
    علاوه بر این، باید روشن شود که مادۀ ۸۱و مواد دیگر کنوانسیون ، تنها بین طرفین مؤثر هستند. آنها آثار قرارداد را نسبت به اشخاص ثالث تحت تأثیر قرار نمی دهند، یعنی کسانی که ممکن است، قبل از فسخ توسط خریدار، طی قرارداد هایی(مثل فروش مجدد، اجاره، و غیره) داخل موضوع شده باشند. این موضوع تحت حاکمیت قانون قابل اعمال است.[۳۶]

     

    گفتاردوم – ماهیت فسخ درحقوق ایران

    در اصطلاح حقوقی، فسخ عبارت است از پایان دادن به هستی حقوقی قرارداد بوسیله یکی از طرفین یا شخص ثالث. بدین ترتیب فسخ یک عقد در واقع انشای یک طرفه انحلال آن و ماهیتاً به منزلۀ نوعی ایقاع است.[۳۷] و مبنای این حق، اختیاری است که بنا به توافق طرفین یا مستقیماً به حکم قانون برای یک یا دو طرف قرارداد و یا شخص ثالث شناخته شده است.
    به نظر عده ای[۳۸]در فسخ، بر خلاف اقاله که با تراضی واقع می شود، ارادۀ باطنی و اشتیاق فسخ کننده، اثری ندارد و فقط تصمیم او باید اعلان شود و چهرۀ بیرونی بیابد، هرچند که به آگاهی طرف دیگر عقد نرسد. آنها لزوم اطلاع طرف قرارداد را از فسخ، از شرایط فسخ ندانسته اما اعلام و چهره بیرونی آنرا ضروری می دانند. علاوه بر حق الزام متعهد و مشروط علیه به انجام تعهد یا شرط، حق فسخ، ازجمله حقوقی است که به صاحب حق داده شده تا به انتخاب خود یکی از آنها را انتخاب کند مگر اینکه در مورد خیارات مشروطی که بر مبنای مادۀ ۱۰ ق.م تجویز می شوند، صریحاًً اعمال حق فسخ تنها ضمانت اجرای تخلف متعهد یا مشروط علیه از ایفاء تعهد یا شرط مندرج در عقد باشد. بدین معنی که حق الزام متعهد که از حقوق اولیه و اصلی ناشی از قراردادهای لازم است، با تخلف و ارادۀ متعهد منتفی گشته و برای ذوالخیار چاره ای جز فسخ عقد نمی ماند.
    ویژگی حقوق ایران در مبحث ضمانت اجرای قرارداد، برای این که متعهدله بتواند از ضمانت اجرای عدم انجام تعهد قراردادی استفاده کند، آن است که یا باید برای ایفاء تعهد مدت معینی مشخص گردیده و آن مدت منقضی شده و متعهد به تعهد خود عمل نکرده باشد، و یا این که اگر برای ایفاء تعهد مدتی مشخص نشده، متعهدله انجام تعهد را مطالبه کرده باشد، البته مشروط بر این که تعیین زمان انجام تعهد در اختیار متعهدله باشد، و متعهد به تعهد خود عمل ننماید.[۳۹] در واقع عنصر زمان اجرای تعهد در حقوق ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بدون فرا رسیدن آن، تقاضای خسارت و یا فسخ قرارداد وجهۀ قانونی ندارد و خود سبب مسئولیت خودداری از اجرای تعهد خواهد بود. به عبارت دیگر، دیر شدن اجرای تعهد و یا نقص در اجرای تعهد سبب مسئولیت است و نه غیر آن.[۴۰] به گفتۀ یکی از حقوقدانان: « هر جا که تعهد ناشی از قرارداد انجام نمی شود و اجرای مستقیم آن نیز ( بدون این که مانع خارجی سبب آن باشد) امکان ندارد، مسئولیت قراردادی مطرح است، خواه عدم انجام دربارۀ تمام تعهد باشد یا بخشی از آن.»[۴۱]
    در حقوق ایران از حق فسخ به ویژه در مبحث سقوط تعهدات تحت عنوان خاص فسخ ذکری نشده است ولی در قانون مدنی بصورت پراکنده به شرایط و آثار و احکام فسخ اشاره گردیده است. در مادۀ ۲۱۹ ق.م، انواع خیار فسخ ذکر شده است. بعلاوه، طرفین می توانند با بهره گرفتن از اصل آزادی اراده و با توجه به خیار شرط و یا مادۀ ۱۰ ق.م، در عقود و قرادادها خیاراتی قید نماید. همۀ این خیارات اصل لزوم قراردادها را مورد تهدید قرار می دهد.[۴۲]
    در حقوق ایران فسخ عقد موجب انحلال عقد از زمان انشای فسخ می شود. بنابراین اگر مورد معامله مثلاً عین معینی بوده که با انعقاد عقد بیع به مالکیت خریدار درآمده باشد، با اعلام فسخ، مالکیت مبیع از تاریخ فسخ به فروشنده برمی گردد و یا اگر مورد معامله کلی فی الذمه ای بوده که فروشنده می بایست مصداق آنرا تعیین و به خریدار تسلیم نماید، با اعلام فسخ، تعهد وی از این حیث ساقط شده و دیگر تکلیفی از لحاظ تهیه مصداق کلی مورد نظر و تحویل آن به خریدار ندارد. گفتنی است که هر چند ایجاد عقد مستلزم توافق اراده های دو طرف عقد است ولی فسخ عقد عملی است یک طرفه و با اجماع شرایط قانونی، اراده یکی از طرفین به تنهایی قادر به مرتفع ساختن عقد و زوال تعهدات ناشی از آن است. معذلک بعد از فسخ، هر دو طرف قرارداد، از تعهدات قراردادی خود مبری می شوند. یعنی به عنوان مثال همانطور که با اعلام فسخ قرارداد از ناحیه بایع، دیگر نامبرده تکلیفی در جهت تهیه و تسلیم مبیع کلی مورد معامله ندارد، متقابلاً خریدار نیز از هر گونه تعهد ناشی از عقد بیع اعم از پرداخت ثمن یا دیگر شروط قراردادی مبری می شود.

     

    مبحث سوم -انواع فسخ

     

    گفتار اول – انواع فسخ در کنوانسیون

    در این گفتار انواع فسخ قرارداد بیع در کنوانسیون مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به اینکه این گونه قراردادها در کنوانسیون به اقساطی و غیر اقساطی تقسیم شده اند. این گفتار را در دو بند بشرح زیر ادامه می دهیم.

     

    بند اول – فسخ در «قراردادهای اقساطی»[۴۳]

    در کنوانسیون قراردادهای اقساطی تعریف نشده اند. در فرهنگ حقوقی بلک (Black)در تعریف قرارداد اقساطی چنین آمده است: « هر نوع توافقی که متضمن اجرا یا پرداخت در فواصل زمانی مختلف باشد ».[۴۴] مستنبط از مادۀ۷۳ کنوانسیون، در صورتی قرارداد، اقساطی تلقی میشود که کالا به نحو اقساط تسلیم شود. بنابراین اگر توافق شود ثمن معامله به اقساط پرداخت ولی مبیع یکجا تحویل شود، قرارداد منعقده اقساطی نبوده و مشمول مادۀ۷۳ نخواهد بود. چنانچه مبیع و ثمن هر دو به اقساط تسلیم و پرداخت شوند، قرارداد بیع منعقده، اقساطی است.
    در قراردادی که تعهدات متعدد به طور پی در پی و در دفعات متعدد اجراء می گردد، اگر طرف متعهد مرتکب نقض اساسی در اجرای یکی از این تعهدات خود شود، طرف مقابل حق خواهد داشت که قرارداد را در بخش مربوط به آن تعهد فسخ نماید. با اینکه اصولاً در این گونه قراردادها عدم اجرای بخشی از قرارداد مستلزم فسخ کل آن نیست، اما همانند آنچه در بند ۲ مادۀ ۵۱ کنوانسیون آمده است، چنانچه عدم اجرای قسمتی از قرارداد طوری به کل آن لطمه بزند که به جهت پیوند و ارتباط میان اجزاء، نقض اساسی کل قرارداد تلقی گردد، عدم اجرای جزئی نیز به طرف مقابل حق فسخ کل قرارداد را بدهد. مفاد مادۀ ۷۳ کنوانسیون [۴۵] بیان کنندۀ فسخ قراردادی که بیش از یک مدت زمان طول می کشد نیست، بلکه بیشتر وضعیت مربوط به قرارداد های اقساطی برای تحویل کالا در حقوق بیع بین المللی را تعیین می کند.[۴۶] اولین گام، فسخ تحویل اقساط معیوب است. زیرا بموجب مادۀ. ۷۳ (۱) کنوانسیون در حالت نقض اساسی توسط طرف متعهد، طرف متضرر در رابطه با آن قسط اختیار فسخ دارد. با این حال، چنانچه طرف زیاندیده بر اساس دلایل خوبی مثل تأخیر های متعدد در اجرای تعهدات، به این نتیجه برسد که متعهد در اجرای تعهدات و اقساط آینده مرتکب نقض اساسی خواهد شد، حق خواهد داشت در یک ظرف زمانی متعارف قرارداد را بطور یکجانبه فسخ نماید.[۴۷] با توجه به مادۀ ۷۳ (۲) کنوانسیون ، فسخ به دلایل نقض مقدماتی و حتی بموجب مادۀ ۷۳ (۳) کنوانسیون ، اگر اقساط مستقل باشند، برای تحویلی که قبلاً انجام شده است، اعاده رخ نخواهد داد.
    در مورد قراردادی که بیش از یک مدت زمان توسعه دارد، اما نه به عنوان یک قرارداد اقساطی، به عنوان مثال، یک قرارداد فراخوانی برای تحویل ماشین آلات و نصب آنها در محل توسط پرسنل فروشنده، بر اساس مادۀ ۳ (۲) کنوانسیون و طبق اصول مادۀ ۷۳ کنوانسیون باید حق فسخ در نظر گرفته شود.
    بنابراین، در قراردادهای اقساطی، هر قسط به منزله یک قرارداد مستقل به شمار میرود که متعهدله به موجب بند۱و۲ مادۀ۷۳ کنوانسیون حق دارد در صورت تحقق نقض اساسی نسبت به آن قسط، با رعایت شرایط مندرج در مادۀ۲۵ و بند۱مادۀ۴۹، قرارداد را نسبت به همان قسط فسخ کند. همچنین متعهدله میتواند در مورد هر یک از اقساط برای متعهد مهلت اضافی تعیین و در صورت عدم اجرای تعهد در این مدت به استناد مادۀ۴۷وقسمت ب بند۲مادۀ۴۹کنوانسیون، قرارداد را نسبت به آن قسط فسخ کند. در قراردادهای غیراقساطی نیز که موضوع آن از لحاظ طبیعی قابل تجزیه است، می توان دقیقاً به همین ترتیب عمل کرد.

     

    بند دوم – فسخ در قرارداد های غیراقساطی

    از نظر کنوانسیون فسخ کل قرارداد فقط در مواردی که نقض انجام شده نسبت به کل قرارداد اساسی تلقی میگردد، مجازاست، بنابراین هنگامی که فروشنده قسمتی از کالا را تسلیم نمی کند یا قسمتی از کالا منطبق با اوصاف مندرج در قرارداد نیست و این نقض جزئی هم نسبت به کل قرارداد اساسی محسوب نمی شود، خریدار ناگزیر به قبول کل قرارداد و استفاده از سایر ضمانت اجراهای ناشی از نقض، نظیر مطالبه خسارت یا تقلیل ثمن یا اجرای اجباری قرارداد بوده و حق فسخ ندارد. به علاوه مادۀ۷۳ نیز اختصاص به فرض ویژه قراردادهای اقساطی دارد و در سایر موارد قابل اعمال نیست.
    همچنین با توجه به مادۀ۵۱ کنوانسیون در قراردادهای غیر اقساطی، هنگامی که بخشی از کالا تسلیم نشده یا بخشی از کالای تسلیم شده منطبق با اوصاف مورد توافق نیست، اعمال مواد ۴۶ تا ۵۰ از جمله حق فسخ تمام و یا بخشی از قرارداد به دلیل عدم اجرای تعهد در مهلت اضافی تعیین شده ( قسمت ب بند۱مادۀ۴۹) را تجویز کرده است. در رأیی که از سوی یکی از مراجع داوری صادر شده، به خریدار اجازه داده شده است که قرارداد را نسبت به یک قسمت از دستگاه فروخته شده که از نظر کارکرد، مستقل از سایر اجزا بوده است، فسخ کند.[۴۸]
    از نظر کنوانسیون خریدار فقط در صورتی می تواند از تمام قرارداد اجتناب کند که عدم توفیق در تسلیم کالای مطابق با قرارداد منجر به نقض اساسی قرارداد گردد. وقتی قسمتی از کالا مقدور التسلیم نباشد با به دلیل عدم مطابقت با اوصاف مندرج در قرارداد برای خریدار مطلوب نباشد خریدار فقط حق دارد، بیع را نسبت به مقدار یادشده فسخ کند و نمی تواند نسبت به مقدار دیگر که سالم است فسخ نماید به عبارتی دیگر چون در تجارت بین المللی عرفاً قیمت و مشخصات کالاهای مورد معامله معمولاً به تفصیل و جداگانه نوشته می شود. لذا گرایش به تجزیه بیع و فسخ فقط قسمت معیوب یا غیر مطابق با قرارداد، بر فسخ تمام عقد بیع ترجیح داده شده است.
    از نظر کنوانسیون هر قراردادی تجزیه پذیر محسوب شده و فسخ جزئی در مورد آن جایز است مگر در قراردادهایی که به اعتبار قصد و اراده مشترک ( علی رغم تجزیه پذیری ظاهری آن یا پیش بینی اقساط متعدد در آن) یا به اعتبار تجزیه ناپذیری واقعی و فیزیکی موضوع قرارداد، تجزیه آنها ممکن نیست.
    بنابراین، به موجب مواد ۵۱ و ۷۳ کنوانسیون، چه در قراردادهای اقساطی و چه در قراردادهای غیر اقساطی، اصل تجزیه پذیری قرارداد است. لذا چنانچه نقض انجام شده ناظر به بخشی از قرارداد باشد، متعهدله فقط حق فسخ قرارداد را نسبت به همان قسمت دارد. مگر این که در قراردادهای غیر اقساطی، نقض یک بخش، نقض اساسی نسبت به کل قرارداد تلقی شود یا در قراردادهای اقساطی، به لحاظ پیوند و وابستگی میان اقساط، کل قرارداد را بیهوده سازد که در این دو صورت متعهدله حق دارد تمام قرارداد را فسخ کند.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:48:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی پیرنگ در داستان¬های مثنوی معنوی- قسمت ۸ ...

    سویِ شاهنشاه بردندش به ناز تا بسوزد بر سرِ شمعِ طراز
    شاه ، دید او را بسی تعظیم کرد مخزن زر را بدو تسلیم کرد
    پس حکیمش گفت کای سلطان مِه آن کنیزک را بدین خواجه بدِه
    تا کنیزک در وصالش خوش شود آبِ وصلش دفع آن آتش شود
    (۱/۱۸۶-۲۰۱)

    گره‌گشایی:
    طبیب با دادن زهری قتّال به زرگر، موجب کاهش زیبایی زرگر میشود تا عشق او در دل کنیزک سرد شود و دیگر شوق پیشین را به دیدار او نداشته باشد. از این طریق، عشق کنیزک به زرگر را تبدیل به عشق پادشاه میکند و منجر به گرهگشایی داستان میشود.
    مدّت شش‌ماه میراندند کام تا به صحّت آمد آن دختر تمام
    بعد از آن از بهر آن شربت بساخت تا بخورد و پیش دختر میگداخت
    چون ز رنجوری جمالِ او نماند جانِ دختر در وبالِ او نماند
    چونکه زشت و ناخوش و رُخ زرد شد اندک اندک در دل او سرد شد
    (۱/۲۰۳-۲۰۶)
    ۲-۱-۳-۲٫ تحلیل ساختاری طرح داستان شیر و نخجیران
    چکیدۀ داستان شیر و نخجیران:
    در مرغزاری گروهی از نخچیران و وحوش زندگی میکردند. در حوالی آنان، شیری بود که بعد از رنج بسیار یکی از آنها را شکار میکرد. روزی وحوش به نزد شیر میروند و با او قرار میگذراند که روزی یکی از وحوش به نزد شیر برود تا شیر به عنوان طعمه و شکار از او استفاده نماید، با این شرط که شیر، مزاحم وحوش دیگر نشود. شیر نیز این قرار را میپذیرد؛ امّا زمانی که قرعه به نام خرگوش میافتد، خرگوش دیرتر از موعد مقرّر به نزد شیر میرود و با مکری که اندیشیده است، شیر را در چاه می‌اندازد.
    ساختار طرح کلی داستان شیر و نخجیران:
    طرح کلی این داستان بهصورت زیر میباشد:
    ۱-بیان کشمکش نخجیران با شیر در وادی خوش در آغاز داستان ۲- رفتن نخجیران نزد شیر و گفتوگوها بین آنها ۳- افتادن قرعه بر خرگوش و امتناع او از رفتن به پیش شیر ۴- مشاجرۀ خرگوش با نخجیران ۵- رفتن خرگوش به نزد شیر ۶- رفتن شیر با خرگوش بر سر چاه و افتادنش در چاه ۷- بازگشت خرگوش به نزد نخچیران.
    میدانیم که پیرنگ «نقل حوادث است با تکیه بر موجبیّت و روابط علّت و معلولی » (فورستر، ۱۱۸:۱۳۸۴)، لذا پیرنگ داستان شیر و نخجیران بدین‌گونه است:
    گروهی از نخچیران در مرغزاری میزیستند و شیری در آن حوالی هر روز به آنها حمله میکرد. این باعث تیره‌شدن زندگی آن وحوش شده بود. آنها روزی به نزد شیر رفتند و از او خواستند که دیگر به آنها حمله نکند، به این شرط که هر روز یکی از وحوش برای چاشتِ شیر به نزد او برود. شیر شرط آنها را پذیرفت. روزی قرعه به نام خرگوش افتاد، امّا چون او این قرعه را به نوعی ستم بر خود میدانست، از رفتن به نزد شیر امتناع کرد؛ به همین سبب بین او با نخچیران مشاجرهای درگرفت و نخچیران از او خواستند که به نزد شیر برود تا شیر نرنجد. خرگوش برای اجرای نقشۀ خود، با تأخیر به نزد شیر رفت و علّت دیر آمدنش را مانع بودن شیری در میان راه برای او بیان کرد. شیر هم برای نابودی آن شیر دیگر، همراه خرگوش به جایگاه مورد نظر رفت. خرگوش او را بر سر چاهی برد، شیر هم چون عکس خود و خرگوش را در آن چاه دید؛ برای کشتن آن شیر، در چاه پرید و مُرد.
    این داستان با رخ‌دادن حادثهای پس از حادثۀ دیگر پیش‌میرود و بین اجزای آن رابطۀ علّی و معلولی محکمی برقرار است، امّا باورپذیر بودن که آن را به عنوان یکی از ویژگیهای طرح برشمردهاند (اسماعیل‌لو، ۵۲:۱۳۸۴)، در قسمت آخر داستان در مثنوی ضعیف است. در قسمت پایان داستان، این سؤال برای خواننده پیش میآید که چگونه، شیری که برای قانع‌کردن وحوش، آن‌همه استدلال آورده است، به‌راحتی فریب خرگوش را میخورد و نمیتواند عکس خود را در چاه از شیر واقعی تشخیص دهد.
    طرح دارای سه بخش آغازی، میانی و پایانی است. داستان مورد نظر نیز دارای این سه بخش است. مولانا در مثنوی قصّه را با جدال بین وحوش و شیر شروع کرده و از همان آغاز، فضای جنگ و جدلیِ داستان را به نمایش گذاشته است. قسمت میانی داستان از افتادن قرعه به نام خرگوش آغاز میشود که قسمت دعوای لفظی بین خرگوش با نخچیران را مولانا به اصل داستان – از کلیله و دمنه- افزوده است. با رفتن خرگوش به نزد شیر، قسمت پایانی داستان آغاز میشود و سرانجام داستان با افتادن شیر در چاه و بازگشت خرگوش به میان وحوش پایان مییابد.
    گره‌افکنی:
    در داستان شیر و نخچیران، گرهافکنی هنگامی رخ‌میدهد که خرگوش از رفتن به نزد شیر سر بازمیزند و روند طبیعی داستان را تغییر میدهد:
    قرعه بر هر که فتادی روز روز سویِ آن شیر او دویدی همچو یوز
    چون به خرگوش آمد این ساغر به دَور بانگ زد خرگوش کآخر چند جَور؟
    (۱/۱۰۰۱-۱۰۰۲)
    کشمکش:
    کشمکش دارای انواع مختلفی مانند کشمکش جسمانی، ذهنی، اخلاقی، عاطفی و اجتماعی است. کشمکش در این داستان به صورت جسمانی و مجادلۀ لفظی است؛ مانند کشمکش بین شیر و نخچیران؛ کشمکش لفظی خرگوش با نخچیران و کشمکش بین خرگوش با شیر که دو مورد آخر افزودۀ مولانا به اصل داستان است:
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

    کشمکش بین خرگوش و شیر:
    چون رسید او پیشتر نزدیک صف بانگ برزد شیر، های ! ای ناخلف
    من که گاوان را ز هم بدریدهام من که گوشِ شیرِ نر مالیدهام
    نیم‌خرگوشی که باشد کو چنین امرِ ما را افکَند اندر زمین ؟
    گفت خرگوش اَلاَمان عذریم هست گر دهد عفو خداوندیت دست
    گفت چه عذر ، ای قصورِ ابلهان این زمان آیند در پیشِ شهان ؟
    (۱۱۵۸-۱۱۶۳/۱)
    کشمکش بین خرگوش و نخچیران:
    قوم گفتندش که ای خر ، گوش دار خویش را اندازۀ خرگوش دار
    هین چه لافست این که از تو بهتران در نیاوردند اندر خاطر آن ؟
    مُعجِبی یا خود قضا مان در پیَست ورنه این دَم لایقِ چون تو کیَست؟
    گفت ای یاران ، حقم الهام داد مر ضعیفی را قوی‌رایی فتاد
    آنچه حق آموخت مر زنبور را آن نباشد شیر را و گور را
    (۱/۱۰۱۰-۱۰۱۴)

    تعلیق:
    در داستان شیر و نخچیران در مثنوی، تعلیق به سه شیوه صورت میگیرد:
    شیوۀ نخستین این است که راز و ابهامی را از طریق یکی از شخصیّتهای داستان پیش میکشد؛ بدون اینکه این راز را برای خواننده گرهگشایی کند. بدینگونه خواننده را وامیدارد که برای پی بردن به آن راز، خواندن داستان را ادامه دهد. نمونۀ این تعلیق در داستان مذکور، هنگامی است که نخچیران از خرگوش می‌خواهند که اندیشهای را که برای نابودی شیر دارد بیان کند. امّا خرگوش از این کار امتناع میکند و باعث میشود تا خواننده، مشتاق خواندن ادامۀ داستان بماند:
    بعد از آن گفتند کای خرگوشِ چُست در میان آر آنچه در إدراکِ تُست
    ای که با شیری تو در پیچیدهای بازگو رأیی که اندیشیدهای
    مشورت ، ادراک و هشیاری دهد عقلها مر عقل را یاری دهد
    گفت پیغامبر ، بکن ای رایزن مشورت ، کَالمُستَشارُ مُؤتَمَن
    گفت هر رازی نشاید بازگفت جفت طاق آید گهی، گه طاق جفت
    (۱/۱۰۴۶-۱۰۵۰)
    این شیوه با شیوه های نوین در ادبیات داستانی امروز قابل تطبیق است. در داستانهای امروز، «هول و ولا ممکن است که به دو صورت در داستان بهوجود آید، یکی آنکه نویسنده راز سر به مُهری را در داستان پیش بکشد و گرهافکنی بکند و وضعیّت و موقعیّت غیرعادی بهوجود آورد که خواننده مشتاق تشریح و توضیح گرهگشایی آن شود» (میرصادقی، ۷۳:۱۳۸۵).
    شیوۀ دیگر، بیان مفاهیم عرفانی از دیدگاه و دیدگاه های خود مولوی در لابهلای داستان است؛ به‌گونهای که خواننده به‌راحتی متوجّه قطع مستقیم روایت داستان نمیشود. سومین شیوه، آوردن قصّههایی در میان قصّۀ اصلی است. مولانا در میان این داستان، چهار قصّۀ فرعی (داستان نگریستن عزرائیل به مردی و گریختن آن مرد به هندوستان، از یافتِ تأویل مگس، قصّۀ هدهد و سلیمان و قصّۀ آدم) را آورده که باعث شده است تا خواننده را در حالت انتظار ادامۀ داستان نگه‌دارد.
    بحران:
    بحران لحظهای است که «نیروهای متقابل برای آخرین‌بار با هم تلاقی میکنند و عمل داستانی را به نقطۀ اوج یا بزنگاه می‌کشانند و موجب دگرگونی زندگی شخصیّتهای داستانی میشوند و تغییر قطعی در خطّ اصلی داستان بهوجود میآورند» (همان : ۷۶). در داستان مورد بررسی، خرگوش شخصیّت مقابل شیر است؛ زیرا نقشۀ کشتن شیر را او میکشد. شیر نیز از این دشمنی خرگوش با خود، آگاهی ندارد. آخرین دیدار آنها هنگامی است که خرگوش بعد از تأخیر زیاد به نزد شیر میرود و بحران در داستان را به وجود میآورد و داستان را به سوی نقطۀ اوج میکشاند.
    نقطۀ اوج:
    با توجه به اینکه نقطۀ اوج، قسمتی از داستان است که در آن، بحران و هیجان در داستان به اوج خود میرسد و داستان در پایانِ آن گرهگشایی میشود، میتوان گفت، در این داستان هنگامی که خرگوش شیر را بر سر چاه میبرد و شیر عکس خود را در چاه میبیند و آن شیر را واقعی میپندارد، داستان به نقطۀ اوج خود میرسد :
    چون که شیر اندر برِ خویشش کشید در پناهِ شیر تا چَه میدوید
    چون که در چَه بنگریدند اندر آب اندر آب از شیر و او در تافت تاب
    شیر عکس خویش دید از آب ، تفت شکل شیری در بَرش خرگوشِ زفت
    (۱/۱۳۰۹-۱۳۱۱)
    با پریدن شیر در چاه، داستان گرهگشایی میشود و خواننده به سرانجام شخصیّتهای داستان پی میبرد : شیر در چاه میافتد و میمیرد و خرگوش با شادمانی و پیروزی به نزد نخچیران باز میگردد.
    ۲-۱-۳-۳٫ داستان حلوا خریدن شیخ احمد خضرویه جهت غریمان
    داستان حلوا خریدن شیخ خضرویه از دیگر داستانهای بلندی است که میتوان گفت از طرح و پیرنگی قوی برخوردار است. لذا برای اثبات این سخن، به شرح داستان بر پایۀ روابط علّی و معلولی میپردازیم:
    شیخ صوفی زندگی شگفتی داشت و چون از بزرگان پول زیادی گرفته و آن را برای فقیران خرج کرده بود، همواره مقروض بود. امّا به خاطر اینکه شیخ، خالصانه با تمام مال و توان خود در این راه تلاش میکرد، خداوند هم وام او را از هر طریقی که بود ادا مینمود. تا اینکه روزی شیخ نشانه های مرگ را در خود دید و در بستر افتاد. لذا چون چهارصد دینار به مردم بدهکار بود، در دم آخر تمام بستانکاران دور او جمع شده بودند و از اینکه شیخ رو به مرگ است و پولشان از بین میرود، از درد و غم به خود میپیچیدند. با این حال، شیخ با تأسّف به آنها نگاه میکرد و علّت درد و ناراحتی آنها را اطمینان نداشتن به خداوند میدانست و اینکه خیال میکنند در بارگاه خداوند چهارصد دینار پیدا نمیشود که با آن وام شیخ پرداخت شود. در این زمان بود که کودک حلوافروشی در بیرون، مشتری میطلبید. شیخ هم با شنیدن صدای کودک، به خادم خود دستور داد برای شیرین‌کردن دهان بستانکاران و کم‌شدن درد و ناراحتی آنها، حلوای کودک را بخرد. کودک هم با وعدۀ نیم‌دینار با طبق حلوا به درون آمد و آن را در پیش شیخ گذاشت. بستانکاران با اشارۀ شیخ، تمام حلوا را خوردند. پس کودک از شیخ نیم‌دینار خود را طلب کرد و چون شیخ ادعای بیپولی کرد، کودک از غصّه طبق را به زمین زد و ناله و گریه را سرگرفت. در پی فریاد و سروصدای کودک، عدّۀ زیادی دور او جمع شدند و رو به شیخ کردند که این چه کاری بود، مال ما را که میخوری، دیگر با این کودک بدبخت چرا اینکار را کردی؟ امّا شیخ هیچ اعتنایی به بد و بیراه دیگران نداشت و دیگر اخم و ناراحتی آن جمع را به یاد نمیآورد، چون او کار دیگری داشت و در خلوت خود با جهان دیگر خوش و شادکام بود. تا اینکه موقع غروب درحالی‌که همه ناراحت بودند، خادمی با طبقی پر از حلوا و چهارصد درم و نیم‌دینار در کنار آن، وارد شد. مردم هم با دیدن این صحنه به اشتباه خود پی بردند و از ناسزا و حرفهای بیربط خود طلب بخشش کردند. شیخ هم در مقابل پوزش مردم گفت: من شما را بخشیدم و بدانید که راز و علّت این کار، اشک و گریۀ کودک است که موجب کرم و عطای خداوند بر ما شد، لذا اگر کودک نمیگریست و اشک از چشم او نمیریخت، این کرامت هم از منِ شیخ صادر نمیشد.
    این داستان با رخ‌دادن حادثهای پس از حادثۀ دیگر، پیش میرود و بین اجزای آن روابط علّی ومعلولی محکمی برقرار است و شامل سه بخش آغازی، میانی و پایانی میباشد. با توجه به اینکه مقدمّه، آغازگر حکایت است و بسیار سریع و کوتاه، تصویری از صحنۀ حکایت و شخصیّتهای آن ارائه میدهد، میتوان گفت مولانا این قصّه را با معرّفی شیخ صوفی (شخصیّت اصلی داستان) و توصیف و مَنِش و اخلاق او میپردازد و از این طریق، خواننده را با فضای کلّی داستان آشنا میکند. بخش میانی قصّه هم که موضوع اصلی را دربردارد و با مکالمه گسترش مییابد؛ از بیمار شدن شیخ صوفی آغاز میشود و البته با کشمکش‌ها و درگیریهای لفظی بین شیخ و بستانکاران و کودک حلوافروش همراه است. امّا با آمدن خادمی به همراه طبقی پر از حلوا و چهارصد درم و نیم‌دینار در کنار آن، قسمت پایانی آغاز میشود و سرانجام شخصیّت اصلی داستان یعنی شیخ، با وقوع این حادثه، حقانیّت خود را اثبات میکند.
    شروع:
    در شروع این داستان، شخصیّت اصلی یعنی شیخ معرفی میشود و با شخصیّتپردازی او علاقۀ خواننده را به خواندن ادامۀ داستان جلب میکند، چنانکه شخصیّت اصلی داستان، شیخی است که همواره با گرفتن وام از بزرگان به کارهای خیر و کمک به فقرا میپردازد، لذا خداوند هم به خاطر اینکه خاطر صوفیِ پیر را میخواهد، وامهای او را ادا میکند؛ چنانکه بنا به گفتۀ مولانا خداوند، حتی برای این دوستار خود، ریگ را هم نرم میکند.
    بود شیخی دائماً او وامدار از جوانمردی که بود او نامدار
    ده هزاران وام کردی از مِهان خرج کردی بر فقیرانِ جهان
    هم به وام او خانقاهی ساخته جان و مال و خانقه در باخته
    وامِ او را حق زِ هر جا میگذارد کرد حق بهر ِ خلیل از ریگ آرد

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:48:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تاثیر سهولت کسب و کار(EDB) و سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) بر رشد اقتصادی- قسمت ۵- قسمت 2 ...

    هایمر فرضیه سازمان صنعتی را که توسط کیندل برگر، کیوز و دانینگ بسط داده شده بود، توسعه داد. مطابق با این فرضیه، هنگامی که بنگاهی شرکتهای تابعه خود را در دیگر کشورها بر پا میکنند، با عدم مزیتهای متعددی در رقابت با بنگاه های داخلی مواجه میگردد. این عدم مزیتها از تفاوت در زبان، فرهنگ، نظام قانونی و دیگر تفاوتهای بین کشوری بروز مینماید؛ مثلاً شرکتهای فراملیتی ممکن است دستمزد بیشتری را در کشور میزبان نسبت به بنگاه داخلی پرداخت نمایند؛ زیرا شاغلینی که در آن جا کار میکنند، نسبت به کارگران خارجی با مخاطرهی بیشتری مواجه هستند. اگر با وجود این عدم مزیتها بنگاه بخواهد سرمایهگذاری مستقیم خارجی انجام دهد، باید برخی از مزیتها را که از داراییهای نامشهود برمیخیزد از قبیل علامت تجاری مشهور، حق امتیاز فناوری محافظت شده، مهارتهای مدیریتی و دیگر عوامل ویژه بنگاه دارا باشد. طبق کیندل برگر، مزیت های نسبی مربوط به ویژگیهای بنگاه، باید قابل انتقال به شرکتهای تابعه خارجی باشد و باید به اندازه کافی بزرگ باشد تا به عدم مزیتها چیره گردند.

    علیرغم توان نسبی فرضیه سازمان صنعتی هایمر در تبیین برخی موارد، این فرضیه کاملاٌ متقاعد کننده به نظر نمیرسد. این فرضیه از تبیین این مساله که چرا شرکتها علیرغم برخورداری از اشکال ارزان توسعه خود همچون صادرات، از طریق سرمایهگذاری مستقیم خارجی به منظور افزایش مزیتهای خود وارد میشوند، ناتوان میباشد ( گلاکو و کوین، ۲۰۰۴، ص ۱۷).

     

    نظریهی درونیسازی

    در دههی ۱۹۷۰ شاخهای از ادبیات سرمایهگذاری مستقیم خارجی با عنوان تئوری درونیسازی سرمایهگذاری مستقیم خارجی ظهور یافت. مبنای آن، تئوری شرکت کوز(۱۹۳۷) بود که اقدام به آزمون نقش هزینه های معاملاتی در شکلگیری سازمان میکرد. دغدغه اصلی تئوری کوز این بود که چرا شرکتها بهوجود میآیند و چرا همه معاملات یک اقتصاد در بازار روی نمیدهد؟ وی پاسخ به این سوالات را در قالب هزینه های معاملاتی از جمله هزینه تعیین قیمت بازار، هزینه مذاکرات، هزینه های امضا و اجرای قراردادهای میان طرفین معامله مورد بحث قرار داد. بهزعم کوز برای غلبه بر این مشکلات و کاهش هزینه های معاملاتی نیاز به مدیریت منابع و معاملات داریم. زمانی که این امر اتفاق بیفتد، یک شرکت متولد میشود و به تبع آن منافع ناشی از اقدامات عمدتاٌ به جای بازار در درون بنگاه و سازمان بهدست میآید. در چنین وضعیتی ما شاهد درونیسازی فعالیت در درون ساختار شرکت خواهیم بود (جونز، ۲۰۰۵، ص ۳۳).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    فرایند درونیسازی بعدها در جهت تبیین تولید بین المللی و سرمایهگذاری مستقیم خارجی توسعه یافت و از طرفدارن پیشگام این تئوری باکلی و کاسون بودند. طبق نظر این دو، عملیات شرکتها به ویژه شرکتهای بزرگ، تنها تولید کالا و خدمات را شامل نمیشود بلکه فعالیتهایی از قبیل بازاریابی، آموزش، تحقیق و توسعه، تکنیکهای مدیریتی و مداخله در بازارهای مالی را نیز شامل میشود که این فعالیتها در ارتباط متقابل با یکدیگر بوده که از آن میتوان به محصولات واسطهای یاد کرد. بهزعم باکلی و کاسون یکی از محصولات واسطهای کلیدی در تئوری درونیسازی سرمایهگذاری مستقیم خارجی “شناخت” میباشد.
    تئوریهای درونیسازی سرمایهگذاری مستقیم خارجی نقش پر اهمیتی در توسعهی تئوری سرمایهگذاری مستقیم خارجی در دههی ۱۹۷۰ ایفا نموده است. این تئوری از پاسخ به این سوال که سرمایهگذاری مستقیم خارجی در چه مکانهایی روی میدهد ناتوان است. همچنین این تئوری یک رویکرد پویا نیست، چرا که برای ایجاد یک رویکرد پویا بایستی رویکردهای مختلف را که بر پویایی و عدم تعادل در سطوح بنگاه، بازار و رقابت بین المللی تمرکز یافتهاند با یکدیگر ادغام کرد (باکلی ۱۹۹۰، ص ۶۶۳). به زعم باکلی و کاسون در یک رویکرد پویا به سرمایهگذاری مستقیم خارجی بایستی موضوعات جدید همچون مخاطرات مشترک بین المللی، همکاری و شبکه های تجاری، فرهنگ مشارکتی و تحول ساختاری مورد لحاظ قرار گیرد (شیخ الاسلامی، ۱۳۸۴، ص ۳۸).

     

    فرضیهی چرخه عمر محصول

    ورنون مدل معروف” چرخهی زندگی” را ارائه کرد. این فرضیه، جهت توضیح گسترش شرکتهای چند ملیتی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم بیان گردید. مطابق با این فرضیه، تولید از طریق چرخهای از ابتکار شروع شده، رشد نهایی یافته، رشد آن کاهش و در آخر زوال مییابد. این نتیجه، در واکنش به فرایند معرفی و ابداع، شیوع، بلوغ و پیری میباشد. این فرضیه مسلم میدارد که بنگاه های دارای سرمایهگذاری مستقیم خارجی، در مرحلهی بخصوصی از چرخهی زندگی، ابتدا دست به تولید ابداع می زند. این سه مرحله به شرح زیر است:
    در اولین مرحله، به خاطر نزدیک بودن به مصرفکنندگان نیاز به کارایی و هماهنگی بین واحدهای تولید و تحقیق و توسعه، تولید در کشور داخل انجام میگیرد. در طی این مرحله از چرخهی زندگی تولید، تقاضا برای تولید جدید از نظر قیمت بیکشش است و در نتیجه بنگاه ابداعگر میتواند قیمت نسبتاً بالایی را دریافت نماید. در طی این گذار، تولید به دلیل باز خورد از طرف مشتریان بهبود مییابد.
    در مرحلهی دوم، با بلوغ بنگاه ها و صادرات تولیدات این بنگاه ها به کشورهای توسعه یافته با سطح درآمد بالا، به خاطر ظهور تقاضا در این کشورها، مشخص میگردد. تقاضا به صورت مداوم رشد میکند و رقابت پدیدار میگردد و بنگاه های ابداعگر در این کشورها جهت روبرو شدن با تقاضای داخلی متوسل به سرمایهگذاری مستقیم خارجی میگردد. در این مرحله کشور میهن صادرکننده خالص و کشور خارجی واردکننده خالص میگردد.
    این مرحله، با متعارفسازی کل تولید و فرایند آن، به دلیل آنکه موقعیت انحصاری به مدت طولانی برای بنگاه های ابداعگر وجود ندارد، مشخص میگردد. در این مرحله، رقابت قیمتی از جانب دیگر تولیدکنندگان، به بنگاه ابداعگر فشار وارد میکند تا در کشور در حال توسعه سرمایهگذاری نماید و به جستجوی مزیتهای هزینهای بپردازد. این متعارفسازی و جستجوی مزیتهای هزینهای، موجب بالندگی محصول میگردد.

     

    نظریه مکان

    مطابق با این نظریه سرمایهگذاری مستقیم خارجی به دلیل عدم جابجایی بعضی از عوامل تولید، از قبیل کارگر و منابع طبیعی، به وجود میآید. این عدم تحرک، منجر به تفاوتهای مکانی بر حسب هزینه عوامل تولید میگردد. یکی از تفاوتهای مکانی برحسب هزینه های عوامل تولید، مزیتهای مکانی و دستمزد میباشد؛ بنابراین، سطح دستمزدها در کشور میزبان نسبت به سطح دستمزدها در کشور داخل، یکی از عوامل تعیین کننده سرمایهگذاری مستقیم خارجی میباشد.

     

    پارادایم التقاطی دانینگ

    دانینگ با مطالعه تاریخ تئوریپردازی راجع به سرمایهگذاری مستقیم خارجی اقدام به ارائه رویکردی مینماید که طیف وسیعی از تئوریها را در خود جای میدهد. وی درصدد پاسخ به” چرایی”، “میزان” و “مکان” بود. مفروضات اصلی پارادایم دانینگ عبارتند از: مزیتهای مالکیتی، مزیتهای ناشی از درونیسازی و مزیتهای مکانی (دانیینگ، ۱۹۹۷، ص ۴۱۸-۳۹۵).
    به گفته وی شرکتها زمانی روی به سرمایهگذاری مستقیم خارجی خواهند آورد که مزیتهای سهگانه مالکیت، موقعیت مکانی و درونیسازی وجود داشته باشد. هر چند این شرایط برای تحقق سرمایهگذاری مستقیم خارجی ضروری میباشند ولی الزامی نیستند. در خصوص شرط اول باید گفت که هر شرکت باید از داراییهای خاص و منحصر به فردی که آن را بر سایر رقبایش برتری میبخشد، برخوردار باشد. در خصوص مزیت دوم (مکان و موقعیت) دانینگ استدلال میکند که هر شرکت باید از مزیت انحصار تولید در یک کشور خارجی خاص برخوردار باشد، به نحوی که سرمایهگذاری از طریق سرمایهگذاری مستقیم خارجی نسبت به سرمایهگذاری از طریق صدور محصول، برای شرکت مزیتبخشتر باشد و بالاخره به نظر دانینگ یک شرکت باید داراییهای خود را به جای انعقاد قرداد و اعطای لیسانس، در درون خود درونیسازی کند.
    پارادایم التقاطی دانینگ علیرغم نقاط قوت عدیده خود از جمله لحاظ کردن متغیرهای تئوریهای متعدد سرمایهگذاری مستقیم خارجی، از یک نقطه ضعف اساسی رنج میبرد. دربرگرفتن متغیرهای متعدد تاثیرگذار بر شکلگیری سرمایهگذاری مستقیم خارجی که با هدف تاثیرگذاری همزمان بر انگیزشهای شرکت جهت وارد شدن در عرصهی تولید خارجی از یکسو و کشور میزبان جهت جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی از سوی دیگر صورت گرفته است، عملیاتی شدن این پارادایم را دشواریهای جدی مواجه میسازد. در واقع پیش بینیهای قابل آزمون را نمیتوان از این پارادایم استخراج کرد. برای مثال در حالی که متغیرهای مربوط به مزیت مکانی به راحتی قابل آزمون هستند، بررسی پیوند بین مزیتهای مالکیتی و ناشی از درونیسازی امری بسیار دشوار است (گلاکو و کوین، ۲۰۰۴، ص۲۰).

     

    سرمایهگذاری مستقیم خارجی و رشد اقتصادی

    در خصوص اثر سرمایهگذاری مستقیم خارجی و فعالیت شرکتهای فراملیتی در کشورهای میزبان ، دو دیدگاه موافق و مخالف وجود دارد .
    طرفداران فعالیت فراملیتی معتقدند ورود FDI از مجاری گوناگون بر رشد اقتصادی تاثیر مثبت میگذارد. این مجاری عبارتند از: تامین سرمایه، انتقال فناوری، انتقال مهارت و مدیریت ، ارتقای توان نیروی کار، دسترسی به شبکه توزیع بین المللی شرکتهای فراملیتی، تسهیل ورود به بازار جهانی برای کشور میزبان، تاثیر بر اشتغال و سطح دستمزدها و تقویت پیوند بین صنایع.
    در چارچوب مدلهای رشد نئوکلاسیکی نظیر سولو سرمایهگذاری مستقیم خارجی به دلیل بازدهی نزولی سرمایه فیزیکی، تنها بر روی سطح تولید سرانه اثر میگذارد و قادر به تغییر نرخ رشد بلندمدت نیست، اما دانینگ[۴۶] سرمایهگذاری مستقیم خارجی را چیزی فراتر از انتقال سرمایه و شامل انتقال تکتولوژی، مهارتهای سازمانی و مدیریتی میداند. بنابراین در در چارچوب نظریه های نوین که بر پایهی نظریه های نئوکلاسیک و رشد درونزا است، سرمایهگذاری مستقیم خارجی نه تنها بر روی سطح تولید سرانه اثر میگذارد، بلکه میتواند رشد اقتصادی کشورها را نیز افزایش دهد. براساس این دیدگاه رشد اقتصادی مستلزم سرمایهگذاری است. از منظر تئوریهای جدید رشد، انتقال فناوری از طریق سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا اغلب این کشورها فاقد زیرساختهای لازم مانند: جمعیت تحصیل کرده، بازار آزاد و ثبات اقتصادی و اجتماعی برای نوآوری در نتیجه ارتقای رشد هستند[۴۷]. همچنین شرکتهای فراملیتی امکان دسترسی ارزان به فناوریهای جدید را برای کشورهای در حال توسعه فراهم میکند و درنتیجه قابلیت‌های محلی فناوری و توان رقابت در بازارهای بین المللی را برای بنگاه های محلی امکان پذیر میکند[۴۸]. کومار و پرادهان[۴۹] مهارتهای سازمانی و مدیریتی، روش های بازاریابی و دسترسی به بازارهای بین المللی از طریق شرکتهای چند ملیتی را از دیگر مزایای جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی نام بردند. علاوه بر موراد ذکر شده، سرمایهگذاری مستقیم خارجی میتواند در تامین مالی و تامین کالاهای سرمایهای و واسطهای نیز به کارمیرود[۵۰]. همچنین ایمان و ناگاتا[۵۱] سرمایهگذاری مستقیم خارجی را عاملی برای تشویق دیگر شرکتهای چندملیتی برای سرمایهگذاری در کشور میزبان میدانند. دوپاسکوایر و همکاران (۲۰۰۶ )، مزایای سرمایهگذاری مستقیم خارجی را شامل: افزایش اشتغال و رشد، مکمل پسانداز داخلی، ادغام با اقتصاد جهانی، افزایش مهارتهای نیروی انسانی محلی، انتقال فناوری پیشرفته و افزایش کارایی میدانند. به لحاظ تئوری، سرمایهگذاری مستقیم خارجی با افزایش انباشت سرمایه در کشور میزبان، بهبود کارایی بنگاه های محلی، افزایش رقابتپذیری، تغییر فناوری، تقویت سرمایه انسانی، افزایش صادرات و افزایش پیوندهای پسین و پیشین تولید با شرکتهای چند ملیتی، رشد را تحت تاثیر قرار میدهد[۵۲].
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    اما در مقابل، مخالفان سرمایهگذاری مستقیم خارجی و فعالیت شرکتهای فراملیتی در کشور میزبان، معتقدند ورود شرکتهای فراملیتی به کشور میزبان، تعادل موجود در بازار را به هم زده، به بنگاه های محلی فشار وارد کرده تا از سهم سودهای خود محافظت کنند. بنگاه های فراملیتی به دلیل فناوری ویژه، دارای قدرت انحصاری بوده و درصدد انتقال تکنولوژی به کشور میزبان نیستند بلکه تنها به انتقال مراحل نهایی تولید (مونتاژ) اکتفا میکنند. عدم ارتباط با صنایع داخلی و انجام خریدهای بین المللی، از صحنه خارج کردن بنگاه های داخلی، محروم کردن بنگاه های محلی از بهرهگیری از منابع محدود داخلی، تخریب محیط زیست، قیمتگذاری تصنعی به منظور خارج کردن سود خود از کشور میزبان، ایجاد اختلال در بازار کار از طریق پرداخت دستمزد بالاتر به نیروی کار و اختلال در فعالیت بومی و محلی که نرخهای بیکاری را افزایش میدهد از پیامدهای منفی فعالیت شرکتهای فراملیتی در کشورهای میزبان میباشد.
    عکس مرتبط با محیط زیست
    پیروان این نظریه ادعا میکنند که جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی یک ساختار صنعتی انحصاری ایجاد میکند. همچنین تعدادی از صاحبنظران با مطرح کردن اثرات نامطلوب اقتصادی- اجتماعی، بیثباتی اقتصادی و ورود عظیم کارگران خارجی، مزایای جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی را زیر سوال میبرند. کروگمن[۵۳] بیان میکند که در طول دوران بحران اقتصادی، سرمایهگذارن خارجی با بهره گرفتن از مزایای نقدینگی، داراییهای سرمایهگذارن داخلی را به دست میآورد نه به خاطر مزیت فناوری. در صورتی که شرکتهای فراملیتی امتیازات قابل توجهی از کشور میزبان به دست آورند، سرمایهگذاری مستقیم خارجی ممکن است بر چشم انداز رشد کشور میزبان اثر منفی داشته باشد[۵۴]. هاسمن و فرناندز[۵۵] عدم کارکرد صحیح بازارهای محلی را دلیل رشد اخیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشورهای آمریکای لاتین میدانند. هم چنین رازین و همکاران[۵۶] استدلال میکند سرمایهگذاران خارجی ممکن است به دلیل مزیت اطلاعات نامتقارن بیشتر سرمایهگذاری کنند. علاوه بر موارد ذکر شده، شرکتهای فراملیتی میتوانند با سواستفاده از موقعیت برتر بازاری، امتیازاتی را از دولتهای کشور میزبان در برابر محل سرمایهگذاری بگیرند[۵۷]. کارکوویچ و لواین[۵۸] ادعا کردند که اثرات مثبت سرمایهگذاری مستقیم خارجی در سطح کلان به دلیل کنترل نکردن تورش همزمانی و اثرات خاص یک کشور، با تردید مواجه است. با توجه به تناقض این دیدگاه ها، مطالعات تجربی بسیاری به بررسی رابطه بین سرمایهگذاری مستقیم خارجی و رشد اقتصادی پرداختهاند که تفاوت در نتایج مطالعات انجام شده، اهمیت بررسی نهادها و آزادی اقتصادی در فرایند توسعه را نشان میدهد[۵۹].

     

    فصل سوم: بررسی شاخص های فضای کسب و کار

     

     

     

    فصل سوم

     

    بررسی شاخصهای فضای کسب و کار

     

    مقدمه

    در بررسی عوامل فرار سرمایه میتوان از گزارش بانک جهانی استفاده کرد که با نظرسنجی از حدود ۳۰۰۰۰ بنگاه در بیش از ۵۳ کشور در حال توسعه در زمینه فضای کسب و کار به این نتیجه رسید که مهم ترین عوامل بازدارنده سرمایهگذاری یا به عبارتی فرار سرمایه از کشورهای در حال توسعه عبارتند از:

     

     

    نااطمینانی سیاستها

    بیثباتی نرخ مالیاتها

    فساد

    بالا بودن هزینه منافع مالی

    مقررات نیروی کار

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:48:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      رابطه نگرش مذهبی با بهزیستی روانشناختی و فرسودگی شغلی در معلمان مرد مدارس متوسطه شهر شهرکرد- قسمت ۵ ...

    ۲-۵-۳-رشد شخصی[۴۹] :
    یا توانایی شکوفا ساختن کلیه نیروها و استعدادهای خود ، پرورش و به دست آوردن توانائی های جدید که مستلزم روبرو شدن با شرایط سخت و مشکلات می باشد . زیرا رویاروئی با این شرایط باعث می شود فرد نیروهای درونی خویش را بجوید و نیز توانائی های جدیدی را به دست آورد . چه زمانی بیشتر احتمال یافتن این نیروها می رود ؟ زمانی که فرد تحت فشار است ، این استعدادها مکررا کشف می‌شوند و قدرت خود را در تغییر شرایط نشان می دهند .
    خود شکوفائی انسانها در طی چالشها و شرایط نا مطلوب، بیانگر توانائی روانی انسان در کنار آمدن با مشکلات، تحمل بسیاری از مصیبتها و بازگشت پس از پشت سر گذاشتن آن و پیشرفت پس از گذار از موانع می باشد (ریف ،۲۰۰۲).
    ۲-۵-۴- تسلط بر محیط[۵۰] :
    یکی دیگر ازکلیدهای رسیدن به بهزیستی ، تحت کنترل داشتن جهان پیرامون است . یعنی هر کس باید بتوانه تا حد زیادی بر زندگی و محیط اطرافش تسلط و احاطه داشته باشد ، و این کار در گرو این است که فرد محیطش را مطابق خصوصیات و نیازهای فردی خود شکل دهد و بتواند آنرا به همان شکل نگه دارد . چنین تسلط و احاطه ای تنها از تلاش و عملکرد خود فرد و در متن کار ، خانواده و زندگی اجتماعی او به دست می آید . داشتن کنترل در زندگی ، چالشی است که انسان تا آخر عمر با آن رو برو است . این جنبه از بهزیستی بر این نکته تأ کید دارد که ، برای ایجاد و حفظ محیط کاری و خانوادگی مطلوب هر شخصی ، همواره به نیروی خلاقه او احتیاج است .چنین محیطی است که برای فرد و اطرافیانش بهترینها را به همراه دارد و زمانی که در چنین محیطی قرار داریم متوجه می شویم که تسلط ، قوی ترین نیرو و توانائی انسان است (ریف ،۲۰۰۲).

    ۲-۵-۵- خود مختاری[۵۱] :
    به این معنا ست که فرد بتواند بر اساس معیارها و عقاید خویش عمل کرده و زندگی کند ، حتی اگر بر خلاف عقاید و رسوم پذیرفته شده در جامعه باشد . یک انسان کاملا رشد یافته و خود شکوفا ، کسی است رها از هر گونه قرارداد اجتماعی و سنن. به نظر می رسد این بعد از بهزیستی کاملا مفهوم فضیلت غربی را میرساند که در آن فرد برای رسیدن به خود مختاری و انتخاب سبک زندگی بر اساس خواسته‌ها و دیدگاه‌های شخصی و درونی خویش‌، کاملا انزوا طلب می شود و حتی برخی از ننگها را می‌پذیرد. بنا براین فردی که چنین روشی را برای زندگی بر می‌گزیند ، توانائی زندگی در تنهائی و بی کسی را دارد . چنین طرز زندگی هم شجاعت و هم تنهائی را می طلبد (ریف،۲۰۰۲).
    ۲-۵-۶- روابط مثبت با دیگران[۵۲] :
    عبارت است از برقراری روابط نزدیک و صمیمی با دیگران و اشتیاق برای برقراری چنین رابطه ای و نیز عشق ورزیدن به دیگران. این جنبه اجتماعی – ارتباطی بهزیستی، در بر گیرنده بالا و پائین شدن های روابط و تعاملات اجتماعی بین فردی است. به این معنا که روابط می‌تواند از یک رابطه شدیدا عاشقانه و صمیمی تا روابطی پر از مشکل و نا راحتی در نوسان باشد .تجزیه و تحلیل عمیق تر روابط انسانها (آنچه ما آنرا صمیمیت میدانیم ) ما را به آنجا می رساند که روابط صمیمانه ، در حقیقت آمیخته ای از احساسات مثبت و منفی افراد نسبت به یکدیگر است . چگونگی در هم آمیختن این دو احساس متضاد ، چیزی است که ما برای درک بهتر عملکردهای فردی به دنبالش هستیم (ریف،۲۰۰۲).

    ۲-۶- مفهوم فرسودگی شغلی :
    سندروم فرسودگی شغلی که در پاسخ به فشارهای کاری ایجاد می‌شود به عنوان فرایندی که در آن رفتارها و نگرش کارکنان نسبت به کار خود منفی و بد بینانه می شود تعریف می گردد .فرسودگی شغلی شامل سه بعد خستگی هیجانی ، مسخ شخصیت ، و عدم کفایت فردی است .
    خستگی هیجانی را به عنوان فشار روانی ، احساس تحت فشار قرار گرفتن و از میان رفتن منابع هیجانی در فرد بیان می کنند . مسخ شخصیت در واقع نگرش منفی و بد بینانه نسبت به دیگران و مراجعین می‌باشد . کاهش احساس کفایت شخصی نیز کم شدن احساس لیاقت و توان اجرای موفقیت آمیز وظیفه در انجام کار یا مسئولیت در ارتباط با دیگران و نگرش و ارزیابی منفی نسبت به خود است. این سندروم به عنوان ناتوانی در تطابق یا مواجهه طولانی مدت با استرس های عاطفی ، کاری یا استفاده فراوان و مکرر از انرژی و منابع است که منجر به احساس شکست ، تحلیل رفتن و خستگی می گردد. عوارض ناشی از فرسودگی شغلی نه تنها علائم و نشانه های جسمانی و روانشناختی را در افراد ایجاد می کند، بلکه باعث افزایش غیبت از کار به علت بیماری ، نارضایتی از کار ، تمایل به ترک خدمت و برآیندهای نامناسب کاری می شود (لی ،ارلی[۵۳]،۲۰۱۴).
    فرسودگی شغلی را تخریب تدریجی روحیه اشتیاق در نتیجه گیری های روزانه و استرسهای فرضی که در کار و زندگی روزمره دیده می شود تعریف کرده اند .فرسودگی شغلی نوعی اختلال است که به دلیل قرار گرفتن طولانی مدت اشخاص در معرض فشار روانی در او ایجاد می شود و نشانه های فرضی آن هم فرسودگی هیجانی جسمی و ذهنی است . همچنین عزت نفس فرد مبتلا به این عارضه کم می شود و احساس نا سودمندی می‌کند .فرسودگی کاری در حقیقت نوعی از فرسودگی روانی است که با فشارهای روانی و استرس های مربوط به شغل و محیط کار توأم گشته است .این اختلال در بین انواع مشاغل مشاهده می شود و با محرکهای تنش زائی مانند داشتن مراجعان بیش از حد در یک زمان و نداشتن وقت کافی و فقدان حمایت یا قدر دانی مرتبط است .حتی امروزه یکی از منابع اصلی فشار روانی به عنوان عامل اصلی فرسودگی شغلی عدم مهارت و تخصص در زمینه شغلی و کاری می باشد که فرد در یک سازمان به عهده دارد (فولاد بند،۱۳۸۷).
    محیط بشر شامل عوامل فیزیکی ،اجتماعی و روانی است که هر کدام در وضعیت سلامتی بشر نقش مهمی دارند یکی از عوامل تنیدگی زا در انسان محیط کار وی است که می تواند دیگر حیطه های زندگی او را تحت تأثیر قرار دهد . قسمت عمده ای از زندگی روزانه هر شخص صرف اشتغال به کار می شود وفرسودگی شغلی نشانگان فرو پاشی عاطفی بعد از سالها درگیری و اشتغال به کار است . این نشانگان به خصوص در بین افرادی که در شغلهای خدمات انسانی از قبیل آموزشی و پزشکی کار می‌کنند بیشتر شایع است . نشانه های فرو پاشی شغلی با فقدان شور و اشتیاق ، احساس محرومیت و شکست ،غیبت از کار ،بی علاقگی نسبت به قبول مسئولیت ،افسردگی و علائم جسمانی مشخص می شود .علل فروپاشی شغلی متعددند،بعضی علل خارجی هستند مثل وظایف محیط کار و بعضی علل داخلی هستند مثل درگیر شدن بیش از حد در کار و انتظارات غیر واقعی در مورد آنچه می تواند انجام شود .امروزه در بسیاری از سازمانها فشارهای عصبی و روانی به درجات گوناگونی وجود دارد .یکی از پیامد های این عوامل پدیده فرسودگی شغلی است . فرسودگی در نتیجه استرس افزایش می یابد و وقتی انگیزه رو به کاهش می گذارد دچار فرسودگی شغلی می شویم .(ساراسون[۵۴] ۱۹۹۹ / به نقل از ساعتچی ۱۳۸۹).

    کسانی که فاقد تعادل بین کار و زندگی شخصی هستند و کسانی که کارشان یکنواخت است و کسانی که نسبت به کارشان راضی نبوده و آشکارا با مردم خصومت می ورزند یا کسانی که درگیر تصمیم گیری درباره زندگی و مرگ افراد هستند،مثل کادر درمانی و پزشکان ،و کسانی که کارشان به توجه دقیق نیاز دارد و کسانی که کارشان تکراری است مثل معلمان و کسانی که سر و کارشان با مردم است بیشتر از همه در معرض فرسودگی شغلی قرار می گیرند .به ویژه اگر احساس کنند تلاشهایشان به هدف مطلوب منجر نمی شود.وکسی از فرسودگی شغلی ایمن نیست ،افراد در هر حرفه ای و در هر سطحی می توانند در معرض فرسودگی شغلی قرار گیرند (بورالی پاتر[۵۵]۱۹۹۹/ به نقل از الماسی فرد،۱۳۸۸ ) .
    ۲-۷- مروری بر مطالعات انجام شده داخلی :
    فرسودگی شغلی یک موضوع جدی برای اعضای هیئت علمی است و در افراد مختلف به شیوه های گوناگون نمایان می شود .بسیاری از افرادی که در حیطه آموزش مشغول به کار هستند نشانه هائی از قبیل سردردهای ناگهانی و بیماری و استرس در روابط شخصی و حرفه ای ، افسردگی و کاهش بهره وری را تجربه کرده اند . پژوهشها نشان داده است که فرسودگی در بین اعضای هیئت علمی ، آنها را به سمت تدریس پائین تر از استاندارد ، فقدان اشتیاق در پژوهش و سایر تکالیف شغلی ، بی عاطفگی نسبت به امور دانشجویان ، کاهش انعطاف پذیری و ناتوانی در به روز بودن آموخته ها در دنیای حرفه ای و کاهش توانائی در مدیریت کلاس سوق می دهد. مروری برروی پژوهشها در مورد فرسودگی شغلی اعضای هیئت علمی نشان می دهد که در سراسر دنیا تعداد زیادی از آنها فعالیت تدریس و پژوهش هائی را که بر عهده دارند بدون انرژی، اشتیاق و جدیت و یا هدفمندی خاصی انجام می دهند . در یک مطالعه جامع در مورد اعضای هیئت علمی گزارش شده که حدود ۲۰ درصد از آنها فرسودگی شغلی بالائی را تجربه می کنند و بیش از نیمی از اعضای هیئت علمی نسبت به شغل خود احساس عدم کفایت فردی می کرده اند (عارفی، ۲۰۱۰).
    پژوهشی که بر روی ۳۱۶ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد به خوبی نشان داد که عقاید وشعائر مذهبی نقش مهمی در پیشگیری وکاهش مشکلات هیجانی و روانی بازی می کند (ضرغامی،۱۳۹۰) .
    پژوهشها نشان می دهند که بین مذهب و معنا بخشی زندگی،علائم سلامت جسمی و روانی و بین انجام دادن مناسک دینی و مرگ و میر رابطه محکمی وجود دارد. به این صورت که مذهبی بودن و انجام اعمال مرتبط با آن خطرات مرتبط با مرگ ومیر را کم میکند و انجام دادن مناسک دینی و پیوند اجتماعی محکم بر خاسته از مذهبی بودن در تأثیر مثبت مذهب بر سلامتی نقش مثبت دارد (ویلیامز و استرن هال[۵۶] ۲۰۰۷ /عسگری۱۳۹۲) .
    در پژوهشی ارتباط بین احساس ذهنی بهزیستی و فعالیتهای مذهبی در بین گروهی از مسلمانان انجام گرفت که نتایج بدست آمده نشان داد رابطه معناداری بین باورها و اعتقادات مذهبی و رضایت از زندگی وجود دارد (هادیان فرد، ۱۳۸۴).
    همچنین یافته های یک پژوهش بیانگر آن بود که رضایت از زندگی همبستگی معنا داری با باور به اصول دین ،انجام مناسک مذهبی ،دوستی و بندگی خدا دارد (کشاورز،۱۳۸۸).
    با وجود این که برای عده بی شماری تأثیر مثبت مذهب بر سلامت جسم و روان امری مسلم به شمار می آید ،در باره تأثیر اعتقادات مذهبی بر بهداشت روانی دیدگاه های ضد و نقیضی وجود دارد .مثلا بر خلاف ارزیابی منفی فروید [۵۷]و الیس[۵۸] از نقش وتأثیر مذهب بر سلامت روان، افرادی چون جیمز[۵۹] ، یونگ،[۶۰] آلپورت[۶۱] ، مازلو[۶۲]،آدلر[۶۳]و فروم [۶۴] با نگرشی مثبت از پیامدهای جهت گیری مذهبی بر بهداشت روانی سخن گفته اند (معتمدی وهمکاران ۱۳۸۴).
    بررسی های مختلف نشان می دهد که نگرش مذهبی با افسردگی، اضطراب،پرخاشگری و خود بیمار انگاری رابطه منفی دارند (شریفی وهمکاران ۱۳۸۵).
    نتایج پژوهش احمدی و همکاران (۱۳۸۵)نشان داد که تقیدات مذهبی در تمامی ابعاد سازگاری زناشوئی نقش دارد.تقیدات مورد بررسی در پژوهش آنها عبارت بودند از : اقامه نماز ، روزه گرفتن، تلاوت قرآن ،اهتمام به نماز ،شرکت در نماز جماعت و جمعه، انجام دادن امر به معروف و نهی از منکر ، اجرای واجبات دین از روی علاقه ،نوع پوشش،میزان گرایش به مد روز ، ارتباط با نا محرم ،توجه به مادیات ،اعتقاد به پول به عنوان حلال مشکلات ،اعتماد به مذهب به عنوان کلید خوشبختی ،میزان توکل به خدا برای حل مشکلات زندگی ،که مشخص شد انسانهای مذهبی و خدا شناس چون از احکام دین پیروی می کنند و ملاک تدین را مهمترین ملاک برای انتخاب همسر در نظر دارند درنتیجه همسر خود را به عنوان بنده خدا قبول داشته و از ظلم وستم بر او پرهیز می کنند و در روابط خود با همسر ضمن رعایت اصول بهداشتی با صداقت ،عطوفت و مهربانی رفتار می کنند و تمام رفتار و کردار آنها حتی در روابط جنسی با همسر جهت گیری الهی دارد پس می توان انتظار داشت که رضایت زناشوئی متأثر از میزان تقیدات مذهبی افراد است(احمدی،۱۳۸۵).
    در بررسی رابطه مذهبی و پاسخهای مقابله ای و سلامت روانی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد نشان داده شد که بین نگرش مذهبی و سلامت روانی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد که این امر حکایت از بالا بودن همیشگی اثرات مذهب و دین داری در مقابله با تنشهای روحی روانی می باشد (نجفی، ۱۳۸۷).

    نظریه پردازانی هم وجود دارند که راه رسیدن به شادکامی و خوشبختی روانشناختی را در پرتو توجه به ارزشها و اهداف معنوی ،نیازهای بنیادی ،معنادار بودن و هدفمندی زندگی ،عشق و علایق دینی و الهی می دانند و شواهد تجربی آنها حاکی از رابطه مثبت معنا دار بین نگرش دینی و شادکامی می باشد (یزدانی، ۱۳۸۲).
    ۲-۸- مروری بر مطالعات انجام شده خارجی :
    مذب عامل مهم و نیرومندی برای تاب آوری است .انسانهای با ایمان در رویاروئی با شرایط ناگوار توانائی قابل ملاحظه ای نشان میدهندو بسیاری از افراد مذهبی این احساس را دارند که ایمان در هنگام بحران به عنوان یک فرصت برای دستیابی به پیامدهای ارزشمند بیشتر به آنها کمک خواهد کرد همچنین دیانت برای تنشهای مهم زندگی تاب آوری و تحمل ایجاد می کند و در زمان های مختلف مذهب در کمک به انسان برای حفظ روابط با مقدسات مؤثر است و دیانت اجتماعی مثل حضور در کلیسا و تعامل با افراد مذهبی احتمال ابتلا به اضطراب فراگیر را کاهش داده و نیروی قدرتمندی برای تاب آوری در افراد ی که در زندگی تجارب آسیب زای زیادی را تجربه کرده اندایجاد می کند(کومینگز[۶۵]،۲۰۱۰).
    امروزه مذهب و معنویت و تأثیرات آنها بر سلامت جسمانی و روانشناختی موضوع بسیاری از تحقیقات و فعالیتهای بالینی است(میلر۲ ،۲۰۰۳ ،میلر و تورسن [۶۶]،۲۰۰۳ )ادبیات تحقیق شامل میزان قابل توجهی از پژوهشهائی است که نشان دهنده مذهب و معنویت با سلامت جسمانی و روانی هستند (کوئینگ ولارسون [۶۷] ،۲۰۰۱،لارسون ولارسون ۴ ۲۰۰۳، مک کالی و همکاران[۶۸]،۲۰۰۶،سیمپسون[۶۹]،نیومن®[۷۰]، وفوکوا[۷۱] ، ۲۰۰۷ ).
    .بسیاری از این پژوهشها اهمیت مذهب و معنویت را در فراهم کردن بافت ،معنا، و پرورش بهزیستی روانشناختی فرد نشان داده اند (ایمونس[۷۲] ۲۰۰۵ ، پارگامنت[۷۳]و ماهونی[۷۴] ،۲۰۰۵ ).
    سسرو[۷۵] ، بدروسیان[۷۶]،فیونتس[۷۷]و برنستین [۷۸]در پژوهشهای خود نشان دادند که کسانی که از اعتقادات مذ هبی قوی تری برخوردارند نسبت به مقابله با عوامل فشارزای روانی، شخصی و عملکرد تحصیلی از نیروی بیشتری برخوردارند و در رویاروئی با این عوامل فشارزا کمتر دچار افسردگی و دیگر بیماریها می شوند.
    دزوتر[۷۹]نشان داد که باور به اینکه خدائی هست که موقعیتها را هدایت می کند و ناظر بر بندگان خویش است تا حد زیادی اضطراب را کاهش می دهد به طوری که اغلب افراد مؤمن رابطه خود را با خداوند مانند یک دوست بسیار صمیمی توصیف می کنند و معتقدند که می توان از طریق اتکا و توسل به خداوند موقعیتهای غیر قابل تحمل را به طریقی تحمل کرد(دزوتر،۲۰۰۶).
    تحقیقاتی که در مورد مقایسه سلامت روانی معلمان با دیگر گروه های شغلی صورت گرفته است ، نتایج حاکی از آن است که خستگی مزمن ، اختلالات روانی ف افسردگی و اضطراب و نیز فرسودگی شغلی در معلمان نسبت به دیگر گروه های شغلی بیشتر است و در میان مشغله های پر خطر ، معلمان سطوح بالائی از استرس شغلی را نشان می دهند . معلمان از طرفی یکی از اصلی ترین نیروهای تأثیر گذار در فرایند توسعه و پیشرفت هستند واز طرف دیگر به علت فعالیتهای شدید و مشکلاتی که در مدرسه با مدیر ، والدین و دانش آموزان دارند و به خاطر زحمتهای فراوانی که در مدرسه برای کنترل رفتار آنها می کنند دائما در تنش و اضطراب به سر می برند و باید با روش های مختلف و مؤثر مقابله ای بتوانند فشارهای ناشی از مدرسه و دانش آموزان را تحت کنترل درآورند (فینالی[۸۰] ،۲۰۰۷).
    از دید روانشناسی اجتماعی ،هر فرد شاغل در هر حرفه با هر نقش اجتماعی که به عهده داشته باشد می تواند به نحوی در معرض استرس ناشی از محیط کار قرار گیرد ولی ماهیت بعضی از مشاغل ایجاب می کند که شاغلان آن بیشتر در معرض تنش شغلی قرار گیرند . از جمله در بیشتر حرفه های درمانی و آموزشی و تربیتی که دارای روابط انسانی هستند تنیدگی بیشتری در ارتباط با شغل وجود دارد و فشارهای روانی واسترس های ناشی از کار اگر بیش از حد طولانی مدت باشد می توانند باعث عوارض جسمی ، روانی ، ورفتاری شوند (سانتین[۸۱]،۲۰۱۰).
    فرسودگی شغلی که از نظر معنا یک حالت خستگی بدنی ، هیجانی و ذهنی را در بر می گیرد عوارض متعددی برای فرد، خانواده، زندگی اجتماعی، سازمان و جامعه بر جای می‌گذارد .که از مهمترین این عوارض می‌توان غیبت و تأخیرهای متوالی، شکایات مختلف روان شناختی، کاهش کیفیت ارائه خدمات، تعارضات بین فردی و روحیه پایین کارکنان را نام برد . این عوارض با اختلال هائی چون خستگی بدنی، کسالت و بی خوابی، روی آوردن به مواد و مشکلات زناشوئی و بی تفاوتی و دلسردی و کاهش رضایت شغلی همراه است . فرسودگی شغلی نشانگانی است که تقریبا در هر گروه شغلی تجربه می شود ولی بیشتر در گروه های شغلی پر تنش که خدمات مستقیم به مردم ارائه می دهند و روابط انسانی رو در رو دارند مانند پزشکان و پرستاران و معلمان تجربه می شود (آلپا رسالن[۸۲] ،۲۰۰۹).
    همچنین لارسون [۸۳]و همکاران نشان دادند که ایمان مذهبی ارتباط مستقیم با بهداشت روانی دارد و مکانیسمهای سازگاری را افزایش می دهد. هارولد [۸۴]وهمکارانش نیز نشان دادند که دین می تواند نقش توانمند سازی را در گروه خاصی از افراد میانسال ایفا نموده طوری که بتوانند به صورت مؤثری بر ترس و فشارهای روانی غلبه کنند (هارولد، ۱۹۹۲).
    پژوهشها نشان می‌دهد که باورهای مذهبی عمیق و انجام فعالیتهای مذهبی حتی با مصرف الکل و مواد مخدر و استعمال دخانیات رابطه منفی دارد (رو و ونگ [۸۵]،۲۰۰۶،استوارت [۸۶]،۲۰۰۱).در یک مطالعه که پس از طبقه بندی گروه‌های سنی‌، جنسی و نژادی و همتاسازی سطح تحصیلات انجام شد مشخص شد که افراد با گرایشهای مذهبی در هر روز به طور میانگین پنج نخ کمتر سیگار مصرف می‌کنند (گیلوم[۸۷] ،۲۰۰۶).
    در پژوهش دیگری ارتباط بین نگرش های مذهبی و رفتارهای خطر ساز در جوانان بررسی شد و نتیجه گرفته شد که جوانان مذهبی به طور معنا داری رفتارهای خطر ساز مثل پرسه زدن در خیابان ،فعالیت‌های جنسی نامشروع، سیگار کشیدن و مصرف الکل را کم تر انجام می دهند (سینها، سنان و گلز[۸۸] ،۲۰۰۸ ).
    در یک مطالعه دو سو کور ،دعا درمانی توأم با موسیقی درمانی ،تصویر سازی ذهنی و لمس جسمی بر روی بیماران قلبی با مذاهب سنتی مسیحی ،یهودی،مسلمان وبودائی مورد بررسی ومقایسه قرار گرفتکه نتایج نشان دادمداخلات فوق در کاهش علائم بیماری و کاهش مرگ ومیر بیماران حتی مذهب بودا که اعتقادی به خداوند ندارند مؤثر بوده است وهیچگونه تفاوت معنی داری بین چهار گروه مذهبی در این زمینه وجود نداشت)کورکوف[۸۹]، ۲۰۰۵).
    کوئینگ[۹۰] و همکاران (۲۰۰۱) نشان دادند که اعتقادات مذهبی با افسردگی و خلق پایین مرتبط است. از لحاظ نظری گفته می شود چون مقابله های مذهبی منبع حمایت عاطفی، اجتماعی و امید هستند از این رو افرادی که از این مقابله ها در زندگی روزمره خود استفاده می کنند کمتر از دیگران دچار افسردگی و اضطراب می‌شوند.
    بسیاری از تحقیقات نشان داده است که دین و معنویت به بهداشت جسم و روان تأثیر مثبت دارد. تورسن[۹۱]،هریس[۹۲]،اومن[۹۳] (۲۰۰۱) نشان دادند که التزام دینی با عوامل بهداشتی جسمی مانند میزان پایین بیماریهای شریانی،فشار خون پایین ،میزان پایین سکته قلبی ،بهبودی عمومی عملکرد جسمی مرتبط است به این صورت که گرایشهای مذهبی به طور مستقیم با مؤلفه های بهداشتی و روانی مرتبط هستندواین گرایشات آثار خود رااز طریق سایر متغییرها از جمله رضایت از زندگی و نیز رفتارهای مقابله ای سالم تسهیل می کنند.
    دیویس[۹۴] وهمکاران (۲۰۰۳) در مطالعه ای بر روی ۴۵ نفر از نوجوانان ۱۴ تا ۱۷ ساله به این نتیجه رسیدند که بین اعتقادات مذهبی و رضایت از زندگی رابطه مثبت و معنا دار وجود دارد(براون و تیمی[۹۵]،۲۰۰۹) .
    پژوهش تیونه- بویله[۹۶] وهمکاران(۲۰۰۶) نشان می دهد که باورهای مذهبی در مقابله با بیماری سرطان نتایج مثبتی به همراه دارد .
    آدینگتن هال[۹۷] (۲۰۰۴)و در پژوهشهای خود نشان داد که باورهای مذهبی و داشتن فعالیت مذهبی با افزایش قدرت مقابله با بیماری،به ویژه بیماریهای مزمن رابطه مثبت دارد.
    پژوهشها نشان داده است که گرایشهای مذهبی سبب ارتقای سلامت عمومی ،معنا بخشیدن وامید به زندگی و بهبود ارتباطات اجتماعی و افزایش عزت نفس می گردد.(تروینووپارگامنت [۹۸]،۲۰۰۷).
    در پژوهش دیگری نقش باورهای اخلاقی و مذهبی به عنوان عوامل محافظت کننده سلامت روانی بر روی سربازان قدیمی جنگ بوسنی و هرزگوین بررسی گردید و نتایج آن نشان داد بین باورهای اخلاقی و مذهبی با علائم شدید استرس پس از سانحه ،افسردگی ،اضطراب و سوء مصرف الکل وتوتون همبستگی منفی معنی داری وجود دارد . به عبارت دیگر با افزایش باورهای اخلاقی و مذهبی در سربازان ،علائم اختلالات فوق کاهش بیشتری را نشان می دهد( پاژوویک[۹۹] ،۲۰۱۰) .
    ۲-۸- رابطه ایمان و مذهبی بودن :
    ایمان یکی از پر کاربردترین مفاهیم قرآنی است و مقصد تعلیمات ادیان آسمانی به ویژه اسلام است .ایمان یکی از عناصر اساسی اسلام است . مرحوم علامه طباطبائی تعاریف گوناگونی را برای ایمان بیان کرده است، از جمله اینکه ایمان عبارت است از : «اذعان و تصدیق به چیزی با التزام به لوازم آن » .بنابر این ایمان به خداوند در عرف قرآن تصدیق به وحدانیت او ، پیامبران ،قیامت و آنچه که پیامبران آورده اند همراه با پیروی کامل از ایشان است . ایمان در ساختار معنا شناختی خود عنصر مهم تسلیم یا انقیاد را در بر می گیرد .کسی که ایمان می آورد به معنائی که شریعت الهی قائل است ، تسلیم فرمان های الهی نیز شده است . معنای اصلی ایمان تصدیق ،اقرار ،و معرفت است . ایمان به این معنا ،نوعی عمل باطنی قلبی است که اساس واقعی آن ،تصدیق است و عمل ،چیزی است که به دنبال آن می آید .به همین دلیل است که پیامبر اکرم (ص) ایمان را بدین عنوان که ذاتأ باور قلبی و تسلیم قلب، یعنی ایمان به خدا فرشتگان ،کتب آسمانی و فرستادگان او است توضیح می دهد (علامه طباطبایی).
    از طرفی گرایشهای ایمانی با گرایشهای مذهبی گره خورده است به این گرایشها سبب می شود که انسان تلاشهایی بر خلاف گرایشهای طبیعی فردی خود انجام دهد و در صورت امکان ، هستی و چیستی خود را در راه ایمان و مذهب خویش فدا کند وبه صورت کلی یکی از معیارهای اصیل و اصلی ایمان، مذهبی بودن فرد است .به این صورت که ایمان بدون مذهب و مذهب بدون ایمان قدرت لازم را هر یک به تنهائی برای مقابله با وسوسه های نفس و انجام عبادت وبندگی خالص خداوند را ندارند ( مطهری ،۱۳۷۸) .
    ۲-۹- ویژگیهای افراد مذهبی :
    تمام افراد بشر چون مبتلا به تعلقات مادی و مسائل زندگی دنیوی هستند و روی مصلحت اندیشی ها وآرزوهای تخیلی خود اساس حیات خود را استوار می نمایند ،پیوسته در خوف و اندوه به سر می برند ولحظات زیادی بر آنها می گذرد که اضطراب و غصه ذهن آنها را احاطه کرده است و اگر بواسطه بعضی از مشغولیات خود را از این حالات دور کنند باز هم خوف و اندوه در کمون ذهن انسان مخفی شده و به مجرد رفع مانع سر بیرون آورده و انسان را در در رنج و مرارت میبرد .انسان به هیچ وجه نمی تواند کاری بکند که اصل ماده خوف وحزن واضطراب را از وجود خود ریشه کن کند و برای همیشه خوش و خرم باشد و تمام تفریحات و لذتهایی که در دنیا از آنها متمتع می گردد برای آن است که فقط خود را از آن اضطرابها و غصه ها دور نماید و به محض اینکه از تمام آن لذتها کامیاب شد خوف و اضطراب پنهان شده ظهور و بروز نموده واو را ناراحت میکند وعلت این مسئله آن است که انسان در این دنیا ودر زندگی دل بستگی هایی دارد وچون عالم دنیا بر محور ماده و طبع دور می زند و ماده دائمأ در حال تغییر و تبدیل و فساد است لذا متعلقات قلبی انسان نیز دچار این تبدیل وتغییر بوده وبا فقدان آن در آینده هراس واضطراب وجودش را احاطه می کند اما انسانهای مؤمن و مذهبی و در رأس آنها اولیای خدا که به مرحله خلوص رسیده اند دامان خود را از این تعلقات تکان داده و تغییر وتبدیل زمان ومکان و آثار دیگر ماده روی افکار آنها اثر نمی گذارد.افراد مؤمن و مذهبی کسانی هستند که بر امور گذشته تأسف نخورده وبر امور آینده که در آن به آنها خیری داده می شود خیلی خوشحال و مسرور نمی گردند آنان انسانهایی هستند که ایمان آورده و از قبل تقوا را پیشه خود ساخته بودند یعنی پس از ایمان قلبی، بر اساس آن ایمان رفتار کرده و متقی شده اند .آن ایمان وتقوا موجب ایمان و تقوای بهتری شده و دائمأ بر درجات ایمانشان افزوده می شود . این افراد در این دنیا به سکینه خاطر ،و طمأنینه ،آرامش دل و تمتع از مواهب الهی و استفاده درست از سرمایه های خدادادی نائل می شوند و در آخرت هم به رضوان خدا و انس و هم نشینی با پیامبران و ملائکه و ائمه نائل آمده وبه آنها بشارت می دهند به وارد شدن به جنت و عبور از صراط و بدست آوردن نعیم و کوثر وشفاعت و معیت با پاکان و پیامبران ومقام امن وسلام و جمال حضرت باری تعالی ( حسینی طهرانی ،۱۳۸۷) .
    در قرآن کریم درآیه های متعددی ویژگیهای افراد مؤ من و بشارتها و وعده و وعیدهایی که به خاطر ایمان و تحمل سختیهای دنیا به آنها داده شده بیان گردیده است . همین ایمان قلبی و اعتقاد به مبدأ و معاد باعث می شود که آستانه تحمل انسان در شدائد دنیوی و سختیهای زندگی و شغل بالا رفته وبا آرامش بیشتری روزگار را سپری کنند .انسانهای مؤمن در حقیقت کسانی هستند که توجه و گرایش خود را به باطن دنیا کرده و خود را متوجه و مشغول به امور باقی و ابدی می کنند ،در صورتی که افراد غیر مؤمن گرایش و توجهشان به ظاهر دنیا بوده و خود را مشغول امور موقت و گذران دنیا می کنند پس هر چیزی از امور دنیا که ترسناک و اضطراب آور و خسته کننده باشد آنها را فرسوده می کند و با کم و زیاد شدن لذتهای دنیا حالات و روحیات خوب و بد آنها نیز کم وزیاد می شود .افراد مؤمن اعتقاد دارند ذکر و یاد خدا موجب زدوده شدن زنگار دلها از ریب و شک شده خستگی و فرسودگی امور دنیا را از جان و تن بیرون می برد و دلها با یاد خدا روشن شود و جلا گیرد . بواسطه یاد خدا گوشهای دل بعد از سنگینی و گرانی بشنوند و آیات خدا را درک کنند و چشم های دل پس از تاریکی و پنهانی بصیرت بینا و روشن شود و آیات الهی را ببیند و حقائق و اسرار را بفهمد ودلها پس از ستیزگی و سر کشی آرام گیرد و رام شود. همیشه خداوند از ابتدای خلقت و در طول زمانها بندگان خاص و صالحی را با الهام و القای مطالب و وحی و سخن گفتن با آنان برای راهنمایی انسانها فرستاده است و پیامبران به منزله چراغ درخشان و راهنمایانی از جنس خود بشر در تاریکیهای جهل و ظلمت دنیا بوده اند .انسانهای مؤمن نیز با پیروی از پیامبران و پیشوایان خود و تا حد توان و ظرفیت وجودی خود با پیروی از دستورات دین و مذ هب امور دنیا و آخرت خود را تدارک دیده و به مقام سکینه و آرامش رسیده اند(حسینی طهرانی، ۱۳۸۷).
    فلاسفه و روانشناسان غیر مسلمان نیز در خصوص دین و دینداری و ویژگیهای افراد دیندار نظرات جالبی دارند . مثلأ به تعبیر نیچه۱ « هر کس چرایی زندگی را یافته است آنرا با هر چگونگی خواهد ساخت » روشن است که جز با شناخت راهی که آفریدگار یکتا به انسان ارائه کرده است همه مشمول نقصان خواهد بود و این در تحلیل بسیاری از روانشناسان مانند ویلیام جیمز ، اریک فروم ویونگ آمده است .فروم همانند یونگ در تحلیل عوارض ناشی از پیروی از مکاتب غیر خدایی اعتقاد دارد که جامعه صنعتی غرب انسان را از فطرت خود دور کرده است و پیدایش بسیاری از مشکلات را که سالیوان آنها را مشکلات زندگی می نامد ناشی از نپرداختن به دین الهی می داند .بنیامین راش پدر روانپزشکی آمریکا به مطالعات مذهبی به نحوی اهمیت داده است که بیان می کند «مذهب آنقدر برای پرورش و سلامت روحی آدمی اهمیت دارد که هوا برای تنفس و زنده ماندن جسم » از این رو از جوانان متدین انتظار می‌رود که خیلی کمتر دچار انحراف و جرم شوند ،این انتظار به دلیل آموزه های دینی در خصوص زشتی جرائم مختلف است و فرد به دلیل دینداری و رسیدن به آرامش و اطمینان خاطر و قطع تعلق به مسائل این جهان ،شهوت و غضب ، که سرچشمه بسیاری از کجروی ها می باشد را مهار کرده و تا حدودی خود را از چتر و بند آنها رهانیده است و بنابراین انگیزه ای برای انجام انحرافات ندارد .و می‌توان اعتراف کرد که پرهیز از جرم و انحراف بدون دینداری ممکن نیست (آزموده،۱۳۸۶) .
    حضرت علی (علیه السلام) در مورد بعضی از ویژگیهای انسانهای پرهیزکار می فرماید : « خدا رحمت کند کسی را که چون سخن حکیمانه بشنود ،خوب فرا گیرد ،و چون هدایت شود بپذیرد ،دست به دامن هدایت کننده زند تا نجات یابد .مراقب خویش در برابر پروردگار باشد ،از گناهان خود بترسد ،خالصانه گام بردارد ،عمل نیکو انجام دهد ،ذخیره ای برای آخرت فراهم آورد ، واز گناه بپرهیزد ،همواره اغراض دنیائی را از سر دور کند ،و درجات آخرت بدست آورد . با خاسته های دل مبارزه کند ، آرزوهای دروغین را طرد کند ،و استقامت را مرکب نجات خود قرار دهد . تقوا را زاد و توشه مردن خود گرداند ،در راه روشن هدایت قدم بگذارد ،و از راه روشن هدایت فاصله نگیرد . چند روز زندگی دنیا را غنیمت شمارد و پیش از آنکه مرگ او فرا رسد خود را آماده سازد و از اعمال نیکو توشه آخرت بر گیرد (نهج البلاغه ،خطبه ۷۶).
    همچنین امیرالمومنین (علیه السلام ) در خطبه همام سیمای پرهیزکاران را اینگونه بیان مینماید :پس از ستایش پروردگار ،همانا خداوند سبحان پدیده ها را در حالی آفرید که از اطاعتشان بی نیاز ،و از نافرمانی آنان در امان بود،زیرا نه معصیت گناهکاران به خدا زیان میرساند و نه اطاعت مؤمنان برای او سودی دارد، روزی بندگان را تقسیم ،و هر کدام را در جایگاه خویش قرار داد .اما پرهزکاران ،در دنیا دارای فضیلت‌های برترند ،سخنانشان راست ، پوشش آنان میانه روی، و راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است ،چشمان خود را از آنچه خدا حرام کرده می پوشانند ، و گوشهای خود را وقف دانش سودمند کرده اند ، و در روزگار سختی و گشایش حالشان یکسان است . و اگر نبود مرگی که خدا بر آنان مقدر فرموده ،روح آنان حتی به اندازه بر هم زدن چشم ،از شوق دیدار بهشت واز ترس عذاب جهنم در بدنها قرار نمی گرفت . خدا در جانشان بزرگ و دیگران کوچک مقدارند . بهشت برای آنان چنان است که گوئی آن را دیده و در نعمتهای آن به سر می بردند و جهنم را چنان باور دارند که گوئی آن را دیده ودر عذابش گرفتارند. دلهای پرهیزکاران اندوهگین و مردم از آزارشان در امان،تن هایشان لاغر و در خواست هایشان اندک ونفسشان عفیف و دامنشان پاک است .در روزگار کوتاه دنیا صبر کرده تا آسایش جاودانه قیامت را بدست آورند. تجارتی پر سود که پروردگارشان فراهم فرموده ، دنیا می خواست آنها را بفریبد اما عزم دنیا نکردند می خواست آنها را اسیر خود گرداند که با فدا کردن جان خود را آزاد ساختند. پرهیزکاران در شب بر پا ایستاده مشغول نمازند ، قرآن را جزء به جزء و با تفکر و اندیشه می خوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروی درد خود را می یابند .وقتی به آیه ای برسند که تشویقی در آن است با شوق و طمع بهشت به آن رو می آورند و با جان پر شوق در آن خیره شوند و گمان می برند که نعمتهای بهشت برابر دیدگانشان قرار دارد و هر گاه به آیه ای می رسند که ترس از خدا در آن باشد گوش دل به آن می سپارند و گویا صدای بر هم خوردن شعته های آتش در گوششان طنین افکن است، پس قامت به شکل رکوع خم کرده پیشانی و دست وپا بر خاک مالیده واز خدا آزادی خود را از آتش جهنم می طلبند . پرهیزکاران در روز دانشمندانی بردبار و نیکو کارانی با تقوا هستند که ترس الهی آنان را چونان تیر تراشیده لاغر کرده است کسی که به آنان می نگرد می پندارد که بیمارند اما آنان را بیماری نیست و می گوید مردم در اشتباهند در صورتی که آشفتگی ظاهرشان نشان از امری بزرگ است از اعمال اندک خود خوشنود نیستند و اعمال زیاد خود را بسیار نمی شمارند .نفس خود را متهم می کنند واز کردار خود ترسناکند . هر گاه یکی از آنان را بستایند از آنچه در تعریف او گفته شد در هراس افتاده می گوید :من خود را از دیگران بهتر می شناسم وخدای من مرا بهتر از من می شناسد . بار خدایا مرا بر آنچه می گویند محاکمه نفرما و بهتر از آن قرارم ده که می گویند و گناهانی که نمی دانند بیامرز. و از نشانه های پرهیز کاران این است که او را اینگونه می بینی :در دینداری نیرومند ، نرمخو و دور اندیش است ،دارای ایمانی پر از یقین ،حریص در کسب دانش ،با داشتن علم بردبار ،در توانگری میانه رو ،در عبادت فروتن ،در تهیدستی آراسته ،در سختیها بردبار ،در جستجوی کسب حلال ، در راه هدایت شادمان و پرهیزکننده از طمع ورزی می باشد. اعمال نیکو انجام می دهد و ترسان است ،روز را به شب می‌رساند با سپاسگذاری ،و شب را به روز می آورد با یاد خدا ،شب می خوابد اما ترسان ،و بر می خیزد شادمان . ترس برای اینکه دچار غفلت نشود و شادمانی برای فضل و رحمتی که به او رسیده است . اگر نفس او در آنچه دشوار است فرمان نبرد از آنچه دوست دارد محرومش می کند . روشنی چشم پرهیزکار در چیزی قرار دارد که جاودانه است و آن را ترک می کند که پایدار نیست . بردباری را با علم و سخن را با عمل در می آمیزد .پرهیزکار را می بینی که : آرزویش نزدیک ،لغزشهایش اندک ،قلبش فروتن ،نفسش قانع، خوراکش کم ، کارش آسان ، دینش حفظ شده ، شهوتش در حرام مرده ، و خشمش فرو خورده است. مردم به خیرش امید وار و از آزارش در امانند .اگر در جمع بی خبران باشد نامش در گروه یاد آوران خدا ثبت می گردد، و اگر در یاد آوران باشد نامش در گروه بی خبران ثبت نمی شود .ستمکار خود را عفو می کند و به آن که محرومش ساخته می بخشد . به آن کس که با او بریده می پیوندد ،از سخن زشت دور ، گفتارش نرم ،بدی های او پنهان ،و کار نیکش آشکار است .نیکی های او به همه رسیده آزار او به کسی نمی رسد .در سختی ها آرام و در ناگواری ها برد بار و در خوشی ها سپاسگذار است . به آن که دشمن دارد ستم نکند و نسبت به آنکه دوست دارد به گناه آلوده نشود . پیش از آنکه بر ضد او گواهی دهند به حق اعتراف می کند و آنچه را به او سپرده اند ضایع نمی سازد و آنچه را به او تذکر دادند فراموش نمی کند .مردم را با القاب زشت نمی خواند ،همسایگان را آزار نمی رساند ،در مصیبتهای دیگران شاد نمی شود و در کار ناروا دخالت نمی کند و از محدوده حق خارج نمی شود .اگر خاموش است سکوت او اندوهگینش نمی کند و اگر بخندد آواز خنده او بلند نمی شود و اگر به او ستمی روا دارندصبر می کند تا خدا انتقام او را بگیرد .نفس او از دستش در زحمت ولی مردم در آسایشند .برای قیامت خود را به زحمت می افکند ولی مردم را به رفاه و آسایش می رساند . دوری او از برخی مردم از روی زهد و پارسائی و نزدیک شدنش با بعضی دیگر از روی مهربانی و نرمی است .دوری او از روی تکبر و خود پسندی و نزدیکی او از روی حیله و نیرنگ نیست .«سخن امام علی (ع) که به اینجا رسید ناگهان همام ناله ای زد و جان داد ، امام (ع)فرمود سوگند به خدا من از این پیشامد بر همام می ترسیدم ،سپس فرمود :آیا پندهای رسا با آنان که پذیرنده آنند چنین می کند؟ (نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳).
    ۲-۱۰- رابطه مذهب با بهزیستی روانشناختی :
    بر اساس الگوی بهزیستی روانشناختی ریف و کیز[۱۰۰]سازه بهزیستی روانشناختی از شش عامل :زندگی هدفمند، رابطه مثبت با دیگران، رشد شخصی ،پذیرش خود، خود مختاری و تسلط بر محیط، تشکیل می‌شود .از این منظر شاخص سلامتی به عنوان نداشتن بیماری تعریف نمی شود به طوری که به جای تأکید بر بد یا بیمار بودن بر خوب بودن تأکید می شود (ریف،۱۹۹۵).
    بنابر این ویژگیهایی مانند سازش یافتگی ،شادمانی،اعتماد به خود ، و ویژگیهای مثبتی از این دست نشان دهنده سلامتی و بهزیستی روانشناختی است. در این حالت است که مذهب می تواند به عنوان یک اصل وحدت بخش و یک نیروی عظیم برای سلامتی روان مفید و کمک کننده باشد .چنان که سازمان جهانی بهداشت در تعریف ابعاد وجودی انسان، به ابعاد جسمانی ، روانی ،اجتماعی و معنوی اشاره می کند و بعد چهارم، یعنی بعد معنوی را نیز در تحول و تکامل انسان مطرح می سازد .بدین ترتیب انتظار می‌رود مذهب و دستیابی به معنویت به عنوان بخش مهمی از زندگی بر ارتقای سلامت و بهزیستی مؤثر باشد (امیری،۱۳۸۴).
    سلامت روان یکی از ابعاد سلامت در نظر گرفته می شود و بر طبق تعریف کارشناسان سازمان بهداشت جهانی سلامت روانی عبارت است از حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط عدم بیماری و ناتوانی و با تأکید برای آن که هیچ یک از این ابعاد بر دیگری الویت ندارد.روانشناسی بهداشت در سالهای اخیر اهمیت زیادی برای نقش راهبردهای مقابله و سبک زندگی افراد در چگونگی وضعیت سلامت جسمانی وروانی آن قائل شده است. شیوه های مقابله ،توانائی های شناختی رفتاری هستند که فرد مضطرب به منظور کنترل نیازهای رفاهی درونی و بیرونی فشار آور به کار می گیرد .یکی از شیوه هائی که اخیرأ روند رو به گسترش بوده است شیوه های مقابله مذهبی و معنوی است که موجب آرامش و سلامت فرد می شود . یافته های اخیر نشان می دهد از آنجائی که این نوع مقابله ها هم منبع حمایت عاطفی و هم وسیله ای برای تفسیر مثبت حوادث زندگی هستند می توانند مقابله های بعدی را تسهیل کنند بنا براین به کار گیری آن برای اکثر افراد سلامت ساز است ( براون و تیمی[۱۰۱]،۲۰۰۹).
    علاوه بر این، نظریات ارائه شده در این زمینه از قبیل تأثیر ایمان در درمان اضطراب‌، بازگشت انسان به گرایش دینی در زندگی برای درمان بیماریهای روانی ، انسان متدین و عدم ابتلاء به بیماری‌های روانی، عظمت و لذت ایمان در زندگی فردی و حتی اینکه تنها راه درمان افراد در زمینه از هم پاشیدگی اخلاقی را بازگشت به دین می دانند هم حاکی از اثر معنوی ایمان و مذهب در سلامت انسان می باشد . (تروینو[۱۰۲] ،۲۰۰۹)
    همچنین با مطالعه ای که توسط. بیرمن و الکس[۱۰۳]انجام گرفت نشان دادکه رویکرد دینی تنها پیش بینی کننده سلامت روانشناختی بوده است به این صورت که رویکرد مذهبی درونی با سطح بالا تر سلامتی و رویکرد مذهبی پایین با سطح سلامتی و رویکرد روانشناختی پایین تر ارتباط دارد. تحقیقات آنها نشان می‌دهد که فراوانی فعالیت های مذهبی فردی شاخص تعیین کننده‌ای در واریانس علائم افسردگی، اضطراب و احترام به نفس بوده است و حضور در کلیسا شخص را در مقابل خود کشی محافظت می‌کند(بیرمن وآلکس،۲۰۰۶).
    بر اساس مطالعات انجام شده نگرش مذهبی می تواند در زندگی شخص بسیار مؤثر باشد و به میزان بسیار زیادی در زندگی زناشوئی و ارتباطات آنها با یکدیگر اثر می گذارد .مذهب شامل رهنمودهایی برای زندگی و ارائه دهنده سامانه باورها و ارزشها است که این ویژگی می تواند زندگی زناشوئی را متأثر سازد . همچنین علاوه بر رابطه دین با سلامت روانی و سازش یافتگی فردی ،غالبأ بر ارتباط مثبت دین با سازش یافتگی و سلامت روانی و رابطه منفی آن با اختلالات روانی تأکید شده است . و در ارتباط بین نگرش دینی ،سازش یافتگی با محیط کار و خود پنداره نشان داده شده است که نگرش دینی با خود پنداره رابطه مثبت دارد و به همسازی بیشتر در افراد منتهی می شود(هانلر[۱۰۴]،۲۰۰۵) .
    ۲-۱۱- رابطه مذهب با فرسودگی شغلی :
    داشتن معنا در زندگی ،امیدواری به یاری خداوند در شرایط مشکل زا ،بهره مندی از حمایتهای اجتماعی و معنوی ،احساس تعلق داشتن به منبعی والا همگی از جمله روش هایی هستند که کارکنان ادارات و معلمان با دارا بودن آنها می توانند در مواجهه با حوادث آسیب رسان ،مصائب ومشکلات شغلی فشار کمتری را متحمل شوند و سلامت روان خویش را در حد بهینه حفظ نمایند . معلمانی که دارای سلامت روان بالاتری باشند و با هدفمندی و امید در مدرسه حاضر شوند بهتر می توانند به فعالیت پرداخته به دانش آموزان خدمت کنند (بابلی،۱۳۷۸).
    مذهب می تواند به عنوان یک منبع مقابله با تنیدگی های زندگی مورد توجه قرار گیرد .پارگامنت معتقد بود که افراد در خلاء وبدون منابع با رویدادهای تنشگر زندگی روبرو نمی شوند بلکه آنان به سیستم باورها و اعمالی تکیه می کنند که عواطف ناشی از موقعیتهای دشوار را کاهش می دهد . ضمن آن که فرد می تواند آنچه در حال وقوع است را به خواست خداوند که می خواهد او را مورد امتحان قرار داده تا به او مطلبی را بیاموزد نسبت دهد و یا موقعیتها و شکستهای روز مره را به عنوان پاداش یا تنبیه الهی در نظر بگیرد (یگانه، ۱۳۹۲).
    در مجموع رابطه بین مذهب وروانشناسی سازش یافتگی در پژوهشهای مختلف یافته های متناقضی در پی داشته است .برخی پژوهشها این رابطه را به گونه ای منفی ارزیابی نموده اند. مثلا الیس[۱۰۵] از یازده شیوه مذهبی که از طریق آن مشکلات روانی وفرسودگی ایجاد می شود نام می برد گر چه وی بعدها موضع خود را مورد باز بینی و اصلاح قرار می دهد (الیس،۱۹۸۸).

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
     
     
     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:48:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم