کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • دانلود فایل ها در رابطه با : ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • تاثیر بازاریابی حسی بر جذب مشتری در صنعت هتل و رستوران- قسمت ۷
  • بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه استرس و رابطه آن با پرسشنامه سلامت عمومی- قسمت ۱۰
  • بررسی آزمایشگاهی خواص مکانیکی بتن خود تراکم حاوی ضایعات لاستیک تحت درجه حرارت های بالا- قسمت ۱۵
  • رابطه ی هوش معنوی با رهبری موثق مدیران و کارکنان فدراسیون ورزش های جانبازان و معلولین جمهوری اسلامی ایران- قسمت ۱۵
  • مطالعه ارتباط بین بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات با توانمندسازی کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی- قسمت ۱۳
  • بررسی تاثیر اقلام تعهدی و اقلام نقدی در پیش بینی ورشکستگی شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی- قسمت ۷
  • بررسی تطبیقی معاونت در جرم در حقوق کیفری ایران و لبنان- قسمت ۱۶
  • تاثیر هوش معنوی و باورهای غیرمنطقی بر توان مقابله با استرس (مورد مطالعه اداره گاز ناحیه کاشان)- قسمت ۱۰
  • تحقیقات انجام شده درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • منابع پایان نامه درباره بررسی قابلیت دو گونه گیاهی در جذب فلزات سنگین خاک (مطالعه ...
  • پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره یکپارچگی زنجیره تأمین با تأکید بر نقش باراندازهای میانی با فرض عدم قطعیت- ...
  • تاثیر مدیریت ارتباط با مشتری بر عملکرد تجاری بانک ها مطالعه موردی بانک‌ های صادرات استان گیلان- قسمت ۹- قسمت 2
  • بررسی رابطه ی بین جنسیت مشارکت اجتماعی- قسمت ۲
  • بررسی کابینه¬های مشروطه از فتح تهران تا کودتای رضاخان (۱۲۸۸-۱۲۹۹ه. ش)۹۲- قسمت ۳
  • مطالعه سقط جنین های ارادی و تجربه زیسته زنان- قسمت ۳- قسمت 2
  • جایگاه دستور زبان فارسی در ویرایش متون- قسمت 17
  • وجود یا عدم ضمان معاوضی در فسخ، اقاله و در دوران حق حبس- قسمت ۴
  • تاثیر چرخه عمر شرکت ها بر روی محافظه کاری شرکت ها- قسمت ۲۲
  • شناساندن مبانی نظری و منابع حقوقی تاسیس حقوقی اعاده حیثیت در حقوق جزای عمومی و سابقه تاریخی آن
  • تاریخ‌ نگاری دوران افشاریه- قسمت ۱۰
  • تحقیقات انجام شده درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سبک های هویت با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی شهر قزوین- قسمت ۶
  • پژوهش های انجام شده در مورد طراحی و ساخت سامانه اندازه گیری دمای چند کاناله با ...
  • علل و عوامل مؤثر بر تخلفات انتظامی قضات در نظام قضایی ایران- قسمت ۹
  • تحلیل فرهنگ سازمانی ورابطه آن با اخلاق حرفه ای معلمان- قسمت ۷
  • سیاست‌های آمریکا درعراق پس از صدام و پیامدهای آن بر موازنه قوا درخاورمیانه- قسمت ۲
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه طراحی چارچوب مفهومی سیستم مدیریت ایده ها در بخش دولتی- فایل ...
  • بررسی تاثیر انتصاب های مبتنی بر شایستگی مدیران بر بهره ...
  • تأثير گروه های مرجع بر سبک پوشش جوانان مطالعه موردي دانش آموزان مقطع متوسطه منطقه سنگر- قسمت 16
  • سنجش بنیادهای نظری و مواد اعلامیه جهانی حقوق‌بشر با مبانی و آموزه‌های قرآن و نهج‌البلاغه- قسمت ۲
  • مبانی آزادی اجتماعی از دیدگاه امام خمینی(ره) و مقایسه با آزادی لیبرالیسمی- قسمت ۴
  • مطالب پایان نامه ها درباره کتاب شناسی دستور زبان فارسی دوره معاصر- فایل ۵۷




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      تاثیر آموزش حین خدمت بر کارایی و اثر بخشی مدیران مدارس- قسمت ۵ ...

    از نظر خانم فالت : روابط انسانی عبارت است از توان برقراری ارتباط انسانی با معلمان و دانش آموزان ، از طریق پذیرش وجود ، شخصیت ، ویژگیهای فردی و همه تفاوتهایی که احتمالا با شخص مدیردارند.( میرکمالی،۲۸۴،۱۳۷۸)
    – ۱مقدمه
    کارائی و اثربخشی مدارس که مرکز آموزش و محور توسعه علمی و پیشرفت کشور از طریق آموزش می باشند، شدیدا تحت تأثیر توانائی ها، عملکرد و کارائی مدیر و وابسته به دانش،تخصص و تجربه اوست و این دانش و مهارت از طریق آموزش های قبل از خدمت و حین استخدام تأمین و به روز رسانی می شودکه در این میان اهمیت آموزش های ضمن خدمت به دلیل به هنگام بودن و در راستای ارتقاء سطح دانش و توانایی های مدیران غیر قابل انکار بوده و بعنوان یکی از متداول ترین و قابل قبول ترین روش های توسعه و ارتقاء دانش و تخصص مدیران تلقی می شود.در دنیای متحول کنونی ،تربیت و آموزش مداوم نیروی انسانی در سازمان های مختلف از جمله آموزش و پرورش ،دارای اهمیت و جایگاه خاصی است.پرداختن به آموزش کارکنان ،بویژه در سطح مدیریتی با برنامه ریزی های دقیق و حساب شده می تواند باعث بهبود کارائی و اثربخشی در هر سازمان شود(نصر اصفهانی و عزیزی،۱۳۸۹ :۷۹-۸۰)
    ضمنا آموزش ضمن خدمت یکی از مناسب ترین و دراختیارترین منابع و راهکارهای بهبود و ارتقاء منابع انسانی و دستیابی به دانش و مهارتهای لازم جهت رشد و ارتقاء است و حال آنکه آموزش پر هزینه و گران است و زمانی می تواند مقرون به صرفه ،مؤثر، قابل توجیه و اجرا باشد که براساس نیازسنجی مناسب و علمی و در قالب الگو و چهارچوبی از پیش طراحی و تعیین شده اجرا شود.امروزه آموزش و بهسازی منابع انسانی به عنوان یکی از استراتژیهای اصلی دستیابی به سرمایه انسانی، و سازگاری مثبت با شرایط تغییر به عنوان دو مزیت رقابتی سازمانها قلمداد می شود و از این رو جایگاه و اهمیت راهبردی آن در بقاء و توسعه سازمان نمایان شده است. بدیهی است این فعالیت نیز مانند هر فعالیت سازمانی دیگر مستلزم برنامه ریزی صحیح و اصولی است.در این راستا تعیین نیازهای آموزشی به عنوان اولین گام در برنامه ریزی آموزشی ضمن خدمت مطرح می شود که اگر به درستی طرح ریزی و اجرا گردد تمهیدی اساسی و مهم برای اثربخشی کارکرد آموزش های ضمن خدمت و طبعاً بهره وری شاغلین خواهد بود. (عباس زادگان و ترک زاده، ۱۳۸۹: ۱۳)
    هر سازمانی به افراد آموزش دیده و با تجربه نیاز دارد تا مأموریت خود را به انجام برساند.اگر توانائیهای کارکنان موجود پاسخگوی این نیاز باشد،آموزش کارکنان ضرورت چندانی نمی یابد. اما اگر چنین نباشد لازم است سطح مهارت ، توانائی و انطباق پذیری آنان افزایش یابد.این احتمال که فرد جوانی مهارتهایی را بیاموزد و آنها را تا حدود چهل سال کار خود بدون تغییر بنیادی ادامه دهد دیگر بسیار ضعیف یا به کلی محال است. در جامعه ای که به سرعت در حال دگرگونی است .آموزش کارکنان نه تنها مطلوب است بلکه فرایندی است که هر سازمانی باید برای آن منابعی را درنظر بگیرد تا همواره نیروی انسانی کارآمد و مطلعی در اختیار داشته باشد.
    (ربیعی مندجین،۱۳۸۸ :۹)
    هیچ کس نمی تواند ادعا کند که به صرف گذراندن دوره ها و یا دروسی که گذرانده است برای همیشه از کسب دانش و مهارت بی نیاز خواهد بود.تغییرات علم و تکنولوژی در جهان امروزه آن قدر شتابان است که بعضی از افراد معتقدند که دانش هر فرد حداکثر تا ۵ سال عمر کارآمدی دارد. هر سازمان در برنامه ریزی آموزش و نیروی انسانی خود ،جهت ها و تأکید هایی را منظور می کند تا از این طریق بتواند در راستای اصلاح رفتار کارکنان خود تغییراتی را بوجود آوردو موجبات اعتلای سازمان را فراهم آورد.(چایچی،۱۳۸۱، ۶)
    سروکار آموزش و پرورش با انسان است و انسان موجودی پویا،خلاق و روزبه روز در حال رشد و تعالی است و از سوی دیگر رسالت و وظیفه محوله بر آموزش و پرورش اقتضا می کند مدیران و مسئولین آن که همان عناصر هدایت کننده و جهت دهنده به سایر افراد سازمان می باشند و در حصول اهداف سازمانی ،اثربخشی و کارایی نقش حیاتی و مهم دارند از اطلاعات و مهارتهای لازم و کافی برخوردار و بهره مند باشند.زیرا نحوه کارکرد و عملکرد مدیران در آموزش و پرورش نیز همانند سایر سازمانها برعملکرد افراد و نهایتا خود سازمان و سپس برجامعه تأثیر عمیقی دارد .مدیـران در اثربخشـی سازمـان (انتخاب و تحقق اهداف مناسب) و کـارآیی آن (تحقق اهداف با حداقل منابع) نقـش مهمی دارند. چگونگی کارکرد مدیران در درون هـر سـازمـان از جمله سازمان آموزش و پرورش، بر عملـکرد جامعه تأثیر عمیقی می گذارد و منجر به تغییرات شگرف و بی سابقه در اقتصاد، سیاست علم، تکنولوژی و غیره می گردد.(پرداختچی،۱۳۸۴ ،۴)
    عکس مرتبط با اقتصاد
    آموزش ضمن خدمت مجموعه فعالیت های نیازسنجی و برنامه ریزی شده به منظور اصلاح و بالا بردن دانش، مهارت ها، نگرش ها و رفتارهای اعضای سازمان برای انجام دادن وظایف خاص محوله سازمانی است.(میرکمالی،۷،۱۳۸۷)
    بخش اول: کارایی
    ۲-۲ مفهوم کارایی:
    کارایی از مفاهیم مدیریت است که همواره مورد بحث و مطالعه دانشمندان و شاغلان مدیریت قرار گرفته است.گرچه کارایی مفهوم پیچیده ای دارد ولی بر اساس نظریه های ارائه شده معنای صریح و آشکاری دارد که بیشتر سازمان ها عملکرد خود را بر حسب آن ارزشیابی می کنند. آموزش و پرورش هم از این مقوله جدا نیست و عملکرد آن نیز بر حسب کارایی سنجیده می شود. اگرچه متغیرهای داخلی و خارجی بسیاری بر فرایند اجرای برنامه های آموزش و پرورش دانش آموزان و تحقق اهداف تأثیر بسزایی دارد و نمی توان این عوامل را در ارزشیابی کارایی مدارس دخیل ندانست، سنجش عملکرد آموزش و پرورش و میزان پیشرفت و توسعه آن باید بر اساس مفهوم کارایی و اثربخشی باشد( نیکنامی،۱۶،۱۳۸۵).
    ۲-۳ کارایی:
    ‌توجه‌ به‌ انسان‌ به‌عنوان‌ بزرگترین‌ سرمایه‌ سازمان‌ و مطالعه‌ رفتار وی، سابقه‌ کوتاهی‌ دارد. رشته‌ علمی‌ جدیدی‌ که‌ دارای‌ نگرش‌ سیستماتیک‌ به‌ رفتار انسان‌ در سازمان‌ است‌ و از یافته‌های‌ علوم‌ رفتاری‌ و مطالعات‌ و تجربیات‌ رفتار سازمانی‌ بهره‌گیری‌ می‌کند، عبارت‌ است‌ از بهسازی‌ نیروی‌ انسانی‌ و سازمان‌ که‌ با تلاش‌ و پیگیری‌ بی‌وقفه‌ صاحبنظران‌ مدیریت‌ روبه‌ توسعه‌ و تکامل‌ است.
    این‌ رشته‌ علمی‌ نوین‌ توانسته‌ است‌ با انجام‌ تغییرات‌ برنامه‌ریزی‌ شده، عوامل‌ انسانی‌ را با محیط‌ خارجی‌ سازگار کند، تعارضات‌ درون‌ سازمانی‌ را از بین‌ ببرد و باایجاد گروه های‌ منسجم‌ و مولد و مشارکت‌ دادن‌ کارکنان‌ در کلیه‌ فعالیتها و تلاشها، بهره‌وری‌ سازمان‌ را به‌نحوی‌ مطلوب‌ افزایش‌ دهد.
    هدف‌ اکثر مکاتب‌ مدیریت‌ افزایش‌ کارایی‌ و اثربخشی‌ سازمان‌ است. البته‌ تعدادی‌ از آنها به‌سبب‌ نگرش‌ محدود و مفروضاتی‌ که‌ درباره‌ سازمان‌ و انسان‌ دارند نتوانسته‌اند به‌ هدف‌ خود نائل‌ شوند.
    ‌به‌طور کلی‌ «بهبود وبازسازی‌ سازمان» فرایندی‌ است‌ که‌ از طریق‌ آن‌ دانش‌ و عملکردهای‌ علوم‌ رفتاری‌ برای‌ کمک‌ به‌ سازماندهی‌ در دستیابی‌ به‌ اثربخشی‌ بیشتر، از قبیل‌ بهبود شرایط‌ زندگی‌ (بالارفتن‌ رفاه) افزایش‌ بهره‌وری‌ و بهبود کیفیت‌ کالا و خدمات‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد. هدف‌ از بهبود و بازسازی‌ سازمان‌ بهبود تواناییها و امکانات‌ سازمان‌ برای‌ ارزیابی‌ و حل‌ مشکلات‌ سازمانی‌ است. از سوی‌ دیگر بهبود و بازسازی‌ سازمان‌ برای‌ بهبود کل‌ سیستم، یعنی‌ خود سازمان‌ و بخشهای‌ تابعه‌ آن‌ و ارتباط‌ با محیط‌ پیرامون‌ طراحی‌ می‌گردد.
    ‌۲-۴ اثربخشی‌ و کارایی‌:
    اغلب‌ اوقات‌ واژه‌های‌ اثربخشی‌وکارایی‌ به‌طور مترادف‌ و به‌جای‌ یکدیگر به‌کار برده‌می‌شوند.یکی‌ از تعاریفی‌ که‌ از اثربخشی‌ می‌توان‌ ارائه‌ نمود عبارت‌ است‌ از: «اثربخشی‌ سازمان‌ عبارت‌ است‌ از درجه‌ یا میزانی‌ که‌سازمان‌ به‌ هدفهای‌ موردنظر خود نائل‌ می‌آید».اثربخشی‌ یک‌ مفهوم‌ کلی‌ دارد.به‌بیان‌ ساده‌تراثربخشی‌ را می‌توان‌ «انجام‌ کارهای‌ درست» نامید.
    ‌‌اگر سازمانی‌ بتواند در مقایسه‌ با سازمان‌ دیگر با صرف‌ مقدار کمتری‌ از منابع‌ به‌ هدف‌ مشخص‌ برسد، می‌گویند که‌ کارایی‌ بیشتری‌ دارد. به‌عبارت‌ دیگر کارایی‌ به‌معنای‌ کمترین‌ زمان‌ یا انرژی‌ مصرفی‌ برای‌ بیشترین‌ کار انجام‌ شده‌ است.واژه‌ کارایی، مفهوم‌ محدودتری‌ دارد و در رابطه‌ با کارهای‌ درون‌ سازمانی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد. کارایی‌ سازمان‌ عبارت‌ است‌ از مقدار منابعی‌ که‌ برای‌ تولید یک‌ واحد محصول‌ به‌ مصرف‌ رسیده‌ است‌ و می‌توان‌ آن‌ را برحسب‌ نسبت‌ مصرف‌ به‌ محصول‌ محاسبه‌ کرد.
    ‌کارایی‌ که‌ در مهندسی‌ فیزیک‌ راندمان‌ ترجمه‌ شده‌ است، معمولا”به‌جای‌ بهره‌وری‌ نیز به‌کار برده‌ می‌شود. این‌ واژه‌ به‌طور ساده‌ به‌صورت‌ زیر تعریف‌ شده‌ است:
    واحد درون‌ دادبرون‌ داد مفید = کارایی‌
    هزینه‌ عملکرد، عملکرد(بر حسب‌ تولید یا خدمات) = کارایی‌
    ‌هنری‌ گانت‌ از دانشمندان‌ معاصر با فردریک‌ تیلور است‌ و همکاری‌ نزدیک‌ و مشترکی‌ را نیز با یکدیگر داشته‌اند. وی‌ در مورد شناخت‌ ارزش‌ واقعی‌ عناصر انسانی‌ که‌ در پژوهشهای‌ وی‌ دیده‌ می‌شود، به‌ این‌ نتیجه‌ رسیده‌ بود که‌ اثرات‌ انجام‌ کار صحیح‌ در نزد کارکنان‌ حاصل‌ انگیزه‌های‌ خودآگاه‌ درونی‌ آنهاست‌ و معتقد بود که‌ اگر در سازمانها مبادرت‌ به‌ ایجاد کاری‌ جدید گردد بایستی‌ کارگران‌ را به‌ کار جدید گمارد که‌ در آنها انگیزه‌ به‌ کار جدید به‌وجود آید تا بتوانند به‌خاطر دریافت‌ پاداشهای‌ بیشتر تا جایی‌ که‌ امکان‌ دارد کوشش‌ نمایند تا کار را به‌خوبی‌ انجام‌ داده‌ و در کار خود موفقیت‌ کسب‌ کنند. وی‌ احساس‌ کرده‌ بود که‌ این‌ عمل‌ نه‌تنها در انجام‌ کار مورد قبول‌ کارگر قرار می‌گیرد، بلکه‌ برای‌ کارگر هم‌ نیل‌ به‌ موفقیت‌ لذت‌بخش‌ است.به‌طور کلی‌ شناخت‌ و تشخیص‌ انگیزه‌های‌ کارکنان‌ در نزد «هنری‌ گانت» بیشتر از جنبه‌های‌ اقتصادی‌ و مادی‌ سرچشمه‌ گرفته‌ بود.
    کارایی‌ در نظریه‌«ماکس‌ وبر»: بخش‌ عمده‌ نظریه‌ کلاسیک‌ مربوط‌ به‌ سازمان‌ را می‌توان‌ در نوشته‌های‌ «ماکس‌ وبر» یافت. او اولین‌ نظریه‌ جامع‌ در مورد سازمان های‌ بوروکراتیک‌ را ارائه‌ داد و در واقع‌ «وبر» به‌جای‌ استفاده‌ از سازمان‌ از لغت‌ بوروکراسی‌ استفاده‌ کرد و منظور وی‌ از این‌ کار نظم‌ ایده‌آل‌ برای‌ ساختار رسمی‌ بود. به‌نظر او هرچه‌ سازمان‌ بتواند از لحاظ‌ وظایف‌ مشخص‌ شغلی، نظارت‌ مربوط‌ به‌ هماهنگی، فنون‌ مربوط‌ به‌ کنترل‌ و برنامه‌ رسمی‌تر باشد، در نیل‌ به‌ اهدافش‌ کاراتر خواهد بود. در این‌ نظریه‌ او جنبه‌های‌ غیرانسانی‌ شدن‌ مستتر در دیوانسالاری‌ خود را به‌عنوان‌ یک‌ نقطه‌ ضعف‌ مورد ملاحظه‌ قرار نداده‌ است.
    ‌ کارایی‌ در مکتب‌ روابط‌ انسانی: در قرن‌ نوزدهم‌ و بیستم‌ اندیشمندان‌ امور اقتصادی‌ و صنعتی‌ به‌ این‌ نتیجه‌ رسیده‌اند که‌ کارایی‌ و پویایی‌ کار در سازمانها و همچنین‌ اختراعات‌ و اکتشافات، بدون‌ استفاده‌ از عوامل‌ انسانی‌ میسر نیست‌ و همچنین‌ به‌ عامل‌ اصلی‌ تولید، یعنی‌ نیروی‌ انسانی‌ می‌بایستی‌ توجه‌ کافی‌ مبذول‌ گردد و دانش‌پژوهان‌ به‌خاطر بهزیستی‌ در جامعه‌ خود و انگیزه‌های‌ سلوکی‌ و رفتاری، انسان‌ را تا حدودی‌ بشناسد.
    کارایی‌ در نظریه‌ التون‌ مایو: پروفسور «التون‌ مایو» یکی‌ از دانشمندان‌ نهضت‌ یا مکتب‌ روابط‌ انسانی‌ است. وی‌ در آزمایشاتی‌ که‌ به‌ آزمایش‌ هاثورن‌ شهرت‌ یافت، بررسی‌ اثرات‌ مختلف‌ محیط‌ کار بر روی‌ کارایی‌ کارکنان‌ را مورد پژوهش‌ قرار داد و به‌ نتایج‌ شگفت‌انگیزی‌ در آن‌ زمان‌ دست‌ یافت‌ که‌
    به‌طور اختصار به‌ نتایج‌ آن‌ اشاره‌ می‌کنیم:
    نتایج‌ مرحله‌اول‌آزمایش‌ هاثورن: عامل‌ روحی‌وروانی‌ بیش‌از عوامل‌ فیزیکی‌محیط‌کار درافزایش‌و یاکاهش‌ تولید مؤثرند.
    مرحله‌ دوم: شناخت‌ ارزش‌ و اهمیت‌ وجود انسانی‌ از طرف‌ کادر مدیریت‌ یکی‌ از پدیده‌های‌ مهم‌ ازدیاد تولید است‌ و بدون‌ اینکه‌تغییرفیزیکی‌در محل‌کارایجادکندفقط‌باتوجه‌خاصی‌به‌ شخصیت‌ هریک‌ از افراد امکان‌ ازدیاد تولید میسر است.
    مرحله‌ سوم: در این‌ دوره، توجه‌ مستقیماً‌ برروی‌ تفکر تئوری‌ روابط‌ انسانی‌ معطوف‌ گردید و افزایش‌ کارایی‌ در آزمایشات‌ حاصله، نشانگر جنبه‌های‌ روانی‌ کار در تأثیر افزایش‌ کارایی‌ بوده‌ و نه‌ شرایط‌ فیزیکی‌ محیط‌ کار.
    مرحله‌ چهارم: در این‌ مرحله، کارکنان‌ مورد آزمایش، در مقابل‌ پاداش‌ مادی‌ و کنترل‌ و نظارت‌ شدید حین‌ انجام‌ کار، نسبت‌ به‌ افزایش‌ کارایی‌ به‌ عامل‌ محرک‌ و ایجاد انگیزش‌ در آنان، اذعان‌ داشتند، پاداش‌ مادی‌ نقش‌ محرک‌ نداشته‌ و
    کارکنان‌بدون‌اینکه‌کنترل‌ونظارت‌حین‌انجام‌کاردرموردآنهااجراگردد،آزادی‌عمل‌به‌عنوان‌عامل‌محرک‌درافزایش‌تولید شناخته‌ شد.
    ‌باشرح‌ این‌ دوره‌ها در آزمایش‌ هاثورن‌ ثابت‌ شد که‌ کارکنان‌ سازمانها، انسانهای‌ مادی‌ نبوده‌ بلکه‌ جنبه‌های‌ معنوی‌ در سرشت‌ آنها موثر است.
    کارایی‌ در نظریه‌ جرج‌ هومنز (نظریات‌ گروهی): نظریات‌ گروهی‌ را می‌توان‌ یکی‌ از نظریات‌ جدید قلمداد کرد. در بیست‌ سال‌ اخیر تلاشهای‌ فزاینده‌ای‌ در زمینه‌های‌ مختلف‌ به‌منظور کسب‌ دانش‌ بیشتر در مورد گروه ها به‌عمل‌ آمده‌ است. پویاییهای‌ گروه‌ یکی‌ از این‌ زمینه‌ها است. جرج‌ هونز نظریه‌پرداز گروه‌ کوچک، چارچوب‌ سیستماتیک‌ را برای‌ تجزیه‌ و تحلیل‌ گروه های‌ کوچک‌ ارائه‌ کرده‌ است.
    مدل‌ پیشنهادی‌ او توصیفی‌ است‌ از رفتار انسان‌ در کوچکترین‌ گروه هایی‌ که‌ خیلی‌ شبیه‌ واحدهای‌ اجتماعی‌ هستند. «هومنز» سه‌ عنصر مشترک‌ در همه‌ گروه های‌ کوچک‌ را خاطرنشان‌ می‌سازد:
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ۱- فعالیت‌ – کاری‌ که‌ همه‌ گروه‌ انجام‌ می‌دهند؛
    ۲- کنش‌ متقابل‌ – روابط‌ بین‌ اعضای‌ گروه؛
    ۳- احساسات‌ – دریافتهای‌ فیزیکی‌ و ذهنی‌ که‌ یک‌ عضو گروه‌ در ارتباط‌ با فعالیتهای‌ گروه‌ دارد.
    ‌باعنایت‌ به‌ آنچه‌ از مفهوم‌ کارایی‌ در مکاتب‌ مختلف‌ مدیریت‌ و در نظریات‌ دانشمندان‌ مختلف‌ این‌ علم‌ به‌دست‌ آمد، این‌ نتیجه‌حاصل‌می‌شودکه‌عوامل‌متفاوت‌و گوناگونی‌ در افزایش‌ کارایی‌ موثرند که‌ به‌اختصار به‌ برخی‌ از آنها اشاره‌ می‌کنیم.
    آموزش:آموزش‌ امروزه‌ به‌عنوان‌ یکی‌ از وظایف‌ مهم‌ سازمانها و مدیران‌ محسوب‌ می‌شود..
    ‌همان‌طور که‌ می‌دانیم‌ در اداره‌ امور یک‌ سازمان، وظیفه‌ دستگاه‌ مدیریت‌ است‌ که‌ آموزش‌ لازم‌ را به‌ کارکنان‌ سازمانی‌ بدهد و در آنها انگیزه‌های‌ لازم‌ به‌ خاطر یادگیری‌ شیوه‌ انجام‌ کار ایجاد کند و همچنین‌ عملیات‌ اجرایی‌ انجام‌ کار را به‌ کارکنان‌ خود تفهیم‌ کند.
    چرخش‌ شغلی: در سازمان های‌ جدید کارکنان‌ می‌خواهند یاد بگیرند و توانایی هایشان‌ را توسعه‌ دهند. این‌ امر بدان‌ معنی‌ است‌ که‌ آنها بایستی‌ با مجموعه‌ای‌ از چالشهای‌ مداوم‌ و مستمر روبرو شوند.
    بخش دوم : اهمیت آموزش
    ۲-۵ آموزش :
    بی تردید آموزش در زندگی بشر از اهمیت ویژه ای برخوردار است . چرا که آموزش، سازندگی و بهبود و تعالی انسان را به همراه دارد . آموزش یکی از پیچیده ترین وظایف در اداره هر سازمانی می باشد و همواره به عنوان وسیله ای مطمئن جهت بهبود کیفیت عملکرد و حل مشکلات سازمان مدنظر بوده و فقدان آن نیز یکی از مسایل اساسی و حاد در هر سازمانی می باشد . در واقع آموزش همواره چون منبعی فیاض و نورانی برای صیقل روح انسان و کسب مهارت ها در فرار راه بشر بوده است . علیرغم اهمیت وافر آموزش و توافق همگانی بر لزوم وجود آن، برداشت و قالب یکسانی درباره آن وجود ندارد (فتحی و اجارگاه،۸،۱۳۸۳)
    بنابراین ابتدا لازم است آموزش را از نظر لغوی مورد بررسی قرار دهیم . در فرهنگ عمید مقابل کلمه آموزش، معنای آموختن، تعلیم و یاددادن آورده شده است (همان،۷۷)
    فرهنگ حییم مقابل کلمه instruct معانی دستور دان و تعلیم دادن، چیز یاددادن و نیزدر مقابل کلمه instruction که در فارسی غالبا معادل کلمه آموزش در نظر گرفته می شود، معانی تعلیم ، آموزش و دستور آورده شده است (همان،۲۴۱)
    متخصصین آموزشی با توجه به دیدگاه و نظری که به آموزش دارند تعاریفی خاص ارائه داده اند از جمله :
    آموزش عبارتست از افزایش معلومات و مهارتهای یک فرد در یک شغل بخصوص (فوپو)
    آموزش عبارتست از باز کردن ابواب مغزی فرد برای پذیرش اطلاعات و معلومات (فارش)
    آموزش عبارتست از انتقال دانستنی ها، اطلاعات و مهارتها به فرد به شرطی که در او ایجاد تغییر کند و اصولا˝ آموزش، راهی است که اعتقاد به آن پدید آوردن دگرگونی و تحول است و آموزشی که هیچگونه تحولی نیانجامد از معنی حقیقی خود دور است (نقیب زاده،۱۲،۱۳۸۷).
    ۲-۶ آموزش مدیران آموزشی:
    علم مدیریت به مدیران آموزشی کمک می کند تا بتوانند دشواری های کار خود را از طریق مطالعه اصول و نظریه ها و آموزش فنون و روش های سودمند و مؤثر از میان بردارند . حال این سؤال مطرح است که مدیر آموزشی چگونه می تواند به نگرشی آگاهانه لازم در کار خود دست یابد؟ یقینا˝ تجارب گذشته، مبنا و اساس لازم را فراهم می سازد . هیچ کس نمی تواند تأثبر تجربیات گذشته را در شکل رفتار کنونی خود نادیده بگیرد . ولی وظایف رهبری و مدیریت آموزشی طوری نیست که فقط بتوان به تجربه گذشته اتکا و اکتفا کرد. تجربه امری حیاتی است و مدیران بدان نیاز دارند چیز دیگری مورد نیاز است و آن شوق و اشتیاق است. شوق فهم رابطه آموزش و پرورش جامعه . شوق به اینکه مدرسه را ابزاری مهم برای پرورش خود و تغییر و پیشرفت جامعه مبدل ساخت و شوق به اثبات اینکه مدیریت چگونه می تواند این وظیفه را تحقق بخشد . ولی تجربه و شوق تا آنجا که باید تعهدی نسبت به ارزشهای اساسی جامعه نیز در میان باشد، نه تعهدی بدون چون و چرا بلکه تعهدی با قصد انتقاد و بهسازی .
    (علاقه بند، ۱۳،۱۳۸۳)
    ۲-۷ آموزش از دیدگاه اسلام :
    آموزش همزمان با بعثت پیامبر اسلام (ص) اهمیت یافت. اولین آیه ای که بر رسول خدا نازل شد « اقراء باسم ربک الذی خلق » بود . « بخوان بنام پروردگارت که تو را آفرید » . پیامبر اسلام (ص) همواره در طول دوران رسالت خود هم به اهمیت آموزش تأکید داشتند هم ماهیت رسالتشان آموزش دادن بود . آموزش در اسلام آنقدر اهمیت و منزلت داشت که پیامبر اسلام به خاطر باسواد شدن افراد خود حاضر می شد اسرای جنگی را آزاد کند .
    صرفنظر از اهمیت آموزش در اسلام، به طور اخص پیامبر اسلام (ص) آموزش را تزکیه و تربیت می دانست .« لقد منﷲ علی المؤمنین اذا بعثت فیهم….. و بعملهم الکتاب و الحکمه» یعنی خداوند منت گذاشت بر مردم با ایمان که پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات خدا را برای آنان بخواند و آنها را از زشتی و پلیدی ها تزکیه کند و به آنها دانش و حکمت بیاموزد .(آل عمران آیه ۱۶۴)
    امام صادق (ع) معتقد است که آموزش بایستی با عمل و رفتار توأم باشد و تنها نباید به گفتار بسنده کرد . به نظر آیت الله حاج جعفر کاشف الغطاء ، آموزش یعنی تکرار مطالب و عادات انجام کارها (صحفی،۱۳۸۳)
    ۲-۸ مفهوم آموزش ضمن خدمت
    همانند بسیاری از مفاهیم دیگر که با قلمروهای پیچیده فعالیت­های انسانی سر و کار دارند ، آموزش ضمن خدمت مفهوم بحث برانگیزی است که درباره آن توافق وجود ندارد. به عبارت دیگر در کشورهای مختلف و حتی در سازمان‌های مختلف با توجه به گستره آموزش­های ضمن خدمت کارکنان، تعریف و برداشت­های متفاوتی از این واژه ارائه می‌شود.
    جان اف می[۱۳]، در تعریف آموزش ضمن خدمت می­گوید: آموزش ضمن خدمت عبارت است از بهبود نظام­دار و مداوم مستخدمین از نظر دانش، مهارت ­ها و رفتارهایی که به رفاه آنان و دانشگاه محل خدمتشان کمک می‌کند.
    پی یر و گاتر[۱۴] آموزش ضمن خدمت را نوعی کوشش نظام­دار تلقی می‌کنند که هدف اصلی آن عبارت است از: هماهنگ کردن و همسو کردن آرزوها، علایق و نیازهای آتی افراد با نیاز­ها و اهداف سازمان در قالب کارهایی که از افراد انتظار می­رود.
    گولدستین[۱۵] آموزش ضمن خدمت را فرایند اکتسابنظام­دار مهارت ­ها، قوانین، مفاهیم یا نگرش­هایی می­داند که به بهبود عملکرد افراد در محیط کار منجر می‌شود .(زارعی، متین و الیاسی، ۱۳۸۶، ۶۵)
    آموزش ضمن خدمت با آموزش حین کار[۱۶]تفاوت دارد آموزش ضمن خدمت مفهوم وسیع­تری از آموزش ضمن کار می­باشد و به کلیه آموزش­هایی اطلاق می‌شود که افراد در طول دوران خدمت در سازمان و حتی در برداشت گسترده­تر برای دوران بازنشستگی طی می­نمایند، در حالی که آموزش حین کار یا آموزش حین اشتغال به آن دسته از آموزش هایی اطلاق می‌شود که فرد ضمن کار معین، با روش­ها و فنون اجرای آن کار آشنا می­گردد. به عبارت دیگر، آموزش ضمن کار یکی از روش­های آموزش ضمن خدمت است که ماهیت و عملی کاربردی دارد
    (بزاز جزایری، ۱۳۸۴، ص۱۶).
    به طور کلی آموزش هایی را که در سازمان های مختلف ارائه می شود می توان درسه طبقه کلی قرار داد:
    الف : آموزش قبل از خدمت

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:51:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ارائه الگوی جامع سنجش انگیزش کارکنان- قسمت ۷ ...

    ۲- هویت کار[۳۶]
    منظور از هویت شغل عبارت از تفهیم این مطلب به کارکنان است که کارشان با سایر فعالیت­های سازمان چه ارتباطی دارد؟ برخی از کارکنان به علت اینکه از نحوه ارتباط کارشان با سایر فعالیت های سازمان آگاهی ندارند، در ضمن کار و یا در پایان آن احساس موفقیت نمی­ کنند. و اگر کار آنها به­گونه­ای باشد که احساس کنند کارشان با سایر کارها ارتباط دارد درخواهند یافت که در رسیدن به اهداف سازمان،کار مهمی را انجام می­ دهند و بدین­گونه رضایت شغلی آنان افزایش می­یابد .

    رابطه بین اخلاق، رضایت شغلی و تعهدسازمانی با ترک خدمت حسابرسان

    ۳- اهمیت کار[۳۷]
    میزان اثرگذاری کار مزبور بر کارها یا زندگی دیگران (چه در داخل و چه در خارج از سازمان ).
    ۴- آزادی عمل و استقلال[۳۸]
    میزان یا درجه ای که کارگر یا کارمند دارای استقلال یا آزادی عمل است و می ­تواند به هنگام انجام کار و تعیین مراحل انجام آن از اختیارات و آزادی عمل برخوردار شود.
    ۵- بازخورد[۳۹]
    رابینز بیان می کند: میزان یا درجه ای که نتیجه حاصل از کارهای انجام شده به فرد داده می­ شود و اطلاعات در مورد اثر بخشی عملکرد به صورت مستقیم به کارگر یا کارمند داده می شود.
    اما حالات روانشناختی به صورت زیر تعریف می شوند:
    ۱- احساس داشتن کار مهم
    میزانی است که افرادی که کار را تجربه کرده‌اند آن را معنا دار و با ارزش می دانند.
    ۲- احساس مسئولیت
    میزان مسئولیت و پاسخگوئی که افراد در مقابل نتایج کار خود دارند.
    ۳- آگاهی از نتایج
    میزانی که کارکنان به طور مستمر از اثر بخشی کار خود مطلع می شوند[۱۳].
    و در نهایت باید به این موضوع نیز اشاره کرد که کارهایی که به کارکنان اجازه می­دهد یک تکه کار هوشمند انجام دهند(متضاد تکرار یک وظیفه ساده) و به مهارت­ های مختلف نیاز دارند و دیگران را تحت تاثیر قرار می­ دهند با ارزش و معنادار هستند. یک اصل اساسی وجود دارد که تفاوتهای فردی میان افراد عکس العمل آن­ها در قبال کارهایشان را هدایت می‌کند. مدل هاکمن و الدهام این اثر را با متغیری به نام ” شدت نیاز به رشد”[۴۰] به مدل وارد می کند که به عنوان رفتارهای افراد که تعیین می­ کنند فرد تا چه حد به یک کار پیچیده و چالش بر انگیز پاسخ مثبت می­دهد؛ در نظر گرفته می­ شود.
    هاکمن و اولدهام پس از مطالعات فراوان بر روی نمونه­های گوناگون برای سنجش انگیزش کارکنان فرمول زیر را پیشنهاد دادند. این فرمول نمره بالقوه­ی انگیزش کارکنان را محاسبه می­ کند[۱۳]:
    بازخورد*استقلال داخلی*{۳/ (هویتمند بودن وظایف +مهم بودن وظایف + تنوع مهارت)} MPS[41]=
    در شکل زیر نمونه ­ای از کاربرد فرمول (۲-۲) آمده است:

    ارزیابی­ها و شواهد تجربی
    گرچه ممکن است وجود حالات روانشناختی در مدل مشخصه­های شغلی این باور را ایجاد کند که مدل جز دسته مدل­های شناختی است اما باید به این نکته توجه کرد که به دلیل ارتباط ویژگی­های شغل با انگیزش کارکنان و سایر پیامدهای فردی حاصل از انجام کار، این مدل اصولا یک مدل شناختی-اجتماعی است. این مدل همچنین به طرز روشنی از نظریه­ های مطروح در مبحث انگیزش بهره می­برد. ساختار مدل متاثر از نظریه­ های محتواییست. به طور مثال شکل کلی مدل مشابه سلسله مراتب نیازهای مازلوست و ارتباط اجزای آن با یکدیگر شبیه نظریه دو عاملی هرزبرگ است. تاثیرپذیری مدل از نظریه­ های فرایندی هم مشخص است. به طور مثال وجود بازخورد در مدل به عنوان یکی از ابعاد پنجگانه شغل، مسئله­ایست که در نظریه هدفگذاری به آن اشاره شده است[۱و۳۸].
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    پس از آشنایی کلی با مدل مشخصه­های شغلی، در ادامه به انتقادات وارد شده به این مدل پرداخته می­ شود. نهایتا در بخش ۲-۵ این انتقادات رفع و مدل اصلاحی معرفی می­گردد.
    نقد مدل
    در مجموع انتقادات زیر در خصوص این مدل می تواند مطرح شود:
    ۱) عدم توجه به اثر ساختار سازمانی
    در مدل هاکمن و اولدهام چگونگی تاثیر پذیری نتایج و پیامدهای کار از حالات روانشناختی و نیز حالات روانشناختی از ویژگی­های شغل بیان شده است، اما از بیان اینکه ویژگی­های شغل تحت تاثیر چه عاملی هستند، غفلت شده است. مطالعات انجام شده در حوزه منابع انسانی بیانگر این واقعیت هستند که ویژگی­های یک شغل تحت تاثیر مستقیم ساختار سازمان هستند. روبی و سیلز[۴۲]
    معتقدند ساختار یک سازمان یا مکانیستیک[۴۳] است و یا ارگانیک[۴۴]. بر اساس این تقسیم بندی اگر به طور مثال ساختار سازمان ارگانیک باشد، در چنین سازمانی کارکنان از استقلال کاری مناسبی برخوردارند، بازخورد کافی از شغل خود دریافت می­ کنند، از تنوع شغلی مناسبی برخوردارند و … . این در شرایطیست که سازمان­های با ساختار مکانیستیک درست در نقطه مقابل سازمان­های با ساختار ارگانیک قرار دارند. بر این اساس لازم است سطح چهارمی با عنوان ساختار سازمانی به مدل اضافه شود[۱۴].
    ۲) در نظر نگرفتن اثر پاداشهای خارجی
    حالات روانشناختی اشاره شده در مدل، همگی جز پا

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
    داش­های داخلی یک شغل محسوب می­شوند. به عبارت دیگر مدل برای محاسبه انگیزش کارکنان فقط به عوامل داخلی توجه کرده است و تاثیر پاداش­های خارجی مثل حقوق و دستمزد، شرایط محیط کار و … را نادیده گرفته است[۱۴].
    ۳) عدم توجه به برخی ابعاد مهم شغل
    بعضی ابعاد شغل که در رضایت و انگیزش کارکنان موثر هستند در مدل در نظر نگرفته شده است، مانند:روابط اجتماعی، مشارکت در تعیین اهداف، حجم کار و … [۱۴].
    ۴) نقش واسطه حالات روانشناختی جای سوال دارد
    با مطالعه ارتباط بین ابعاد شغل و حالات روانشناختی؛ نیاز به بازنگری در نقش حالات روانشناختی احساس می‌شود. این فرض که سطوح رضایت و انگیزش می‌توانند با حالات روانی مشخص مانند احساس مسئولیت تعیین شوند؛ ممکن است نادرست باشد.اگر فردی مسئولیت زیادی داشته باشد اما به آن مسئولیت تمایل نداشته باشد؛ مسئولیت اثر مثبتی بر انگیزه ایجاد نمی­ کند[۱۴].
    ۵) عدم مطالعه فرایندهای شناختی
    مدل ویژگیهای شغل فرایندهایی را که از طریق آنها دریافت پاداش به انگیزش و اقدامات مثبت (افزایش بهره وری)کارکنان تبدیل می شود؛ شرح نمی‌دهد. به عبارت دیگر مدل رضایت، انگیزش و عملکرد را به عنوان خروجی­های مستقل در نظر می­گیرد و سعی نمی­ کند تا روابط میان آنها را توضیح دهد[۱۵].
    مدل انتظار پورتر و لاولر[۴۵]
    این مدل در سال ۱۹۶۸ توسط پورتر و لاولر حول نظریه انتظار وروم پیشنهاد شد. شمای کلی این مدل در شکل زیر آمده است[۱۶]:

    مدل اصلاح شده پورتر و لاولر
    ارزیابی­ها و شواهد تجربی
    بر اساس این مدل تلاش کارکنان توسط دو عامل کلیدی تعیین می­ شود، اول پاداش که شامل پاداش­های خارجی مثل پرداختها و داخلی مثل احساس موفقیت می­ شود و دوم سطح مطلوبیت پاداش برای تامین رضایت شغلی فرد. بنابراین با افزایش کمیت پاداش­های دریافتی و همچنین ارائه پاداش­های مطلوبتر؛ می­توان انگیزش و در نتیجه تلاش فرد را افزایش داد. اما این تلاش ممکن است به عملکرد شغلی ( انجام وظایفی که شغل یک شخص را تشکیل می­دهد ) منجر نشود به دو دلیل: اول سطح توانایی فرد برای انجام شغل. به عبارت دیگر یک شخص ممکن است انگیزه بالایی داشته باشد ولی تلاش او به عملکرد مورد انتظار منتج نشود و دوم وضوح نقش فرد است.
    مورد بعدی رابطه بین عملکرد (در هر سطحی) و رضایت شغلی است. همانطور که در شکل(۲-۵) منعکس شده، پورتر و لاولر معتقد بودند که عملکرد و رضایت بسته به تعدادی از عوامل ممکن است مرتبط باشند یا نباشند، اول اینکه آنها اشاره کردند همیشه اینگونه نیست که عملکرد به پاداشهایی در سازمان منتج شود. علاوه بر این، آنها دریافتند که حداقل دو نوع از پاداشهای بالقوه قابل دسترس وجود دارد: پاداش­های داخلی و پاداش­های خارجی.
    پورتر و لاولر دریافتند که پاداش­های داخلی به طور موثرتری می­توانند در ارتباط با عملکرد خوب باشند تا پاداشهای خاجی، زیرا پاداشه­های داخلی (تقریباً بطور خودکار) از خود عملکرد ناشی می­ شود، در حالی که پاداش­های خارجی به منابع بیرونی وابسته است (اول باید عملکرد حاصل شده ادراک شود و سپس پاداش های بیرونی ارائه شود)[۱۶].
    پورتر و لاولر پیشنهاد کردند که سطح عملکردی که یک فرد باور دارد به دست آورده است، سطح پاداشهایی راکه او باور دارد منصفانه خواهد بود، تحت تأثیر قرار خواهد داد. بنابراین اگر یکی از کارکنان باور داشته باشد که تلاش­ هایش به درجه بالایی از عملکرد منتج شده است، سطح بیشتری از پاداش را انتظار خواهد داشت نسبت به وقتی که می­داند عملکردش به آن اندازه بالا نیست. یک پاداش خاص، اگر در دسترس باشد، برحسب ذهنیات افراد منصفانه بودنش ارزیابی می­ شود نه بر حسب سطح مطلق آن. ما گاهی اوقات جملاتی را می شنویم از قبیل اینکه: اضافه حقوقی که به من تعلق گرفت با توجه به همه آنچه که من برای این شرکت انجام دادم ناچیز بود. اینها در واقع این باور پورتر و لاولر را منعکس می­ کنند که رضایت بخش بودن یک پاداش که به دنبال عملکرد می ­آید به ارزش مطلق آن بستگی ندارد، بلکه برای اینکه پاداشی رضایت بخش باشد، میزان آن هر چند زیاد یا کم، باید توسط افراد منصفانه ادراک شود.
    همان طور که توسط چرخه بازخورد در بالای شکل نشان داده شد، سطح رضایت یا نارضایتی تجربه شده توسط شخص، ارزشی که او بر پاداش مورد بحث در آینده قرار می­دهد را تعیین می­ کند.
    پس از آشنایی کلی با مدل انتظار، در ادامه به انتقادات وارد شده به این مدل پرداخته می­ شود. نهایتا در بخش ۲-۵ این انتقادات رفع و مدل اصلاحی معرفی می­گردد[۱۶].
    نقد مدل
    در مجموع این انتقادات نسبت به مدل انتظار مطرح شده است:
    ۱) ارتباط بین پاداش و درک از احتمال اینکه تلاش به دریافت پاداش مطلوب منجر می‌شود به درستی مدل نشده است.
    ۲) تفاوتهای مفهومی بین رضایت و انگیزش مدل نشده است
    ممکن است فرد از پاداشهای دریافتی رضایت داشته باشد ولی این پاداشها موجب ایجاد انگیزه و در نتیجه تلاش بیشتر او نشود.
    ۳) مدل فرقی بین نیازها (پاداش­ها) داخلی و خارجی قائل نشده است. البته در شکل(۲-۵) که اولین اصلاح صورت گرفته بر مدل پورتر و لاولر است این مشکل برطرف شده است.
    ۴) عدم در نظر گرفتن کامل تفاوتهای فردی
    تفاوتهای فردی تنها در عبارت “احساس منصفانه بودن پاداش” که معیاری از درک فرد از عادلانه بودن پاداشهاست ؛ تا حدودی مدنظر بوده است. اما تمایلات فرد مثلا به دریافت پاداش
    داخلی یا خارجی را دربر نمی‌گیرد.
    ۵) مدل شدت نیاز به رشد را در نظر نمی‌گیرد.
    افرادی که ارزشهای کاری متفاوتی دارند، به تجربیات کاری مشابه، واکنشهای متفاوتی نشان می­دهند. فردی که شدت نیاز به رشد بیشتری داشته باشد ؛ پتانسیل انگیزشی بیشتری خواهد داشت.
    ۶) نقص در ارتباط برقرار شده بین عملکرد، پاداش و رضایت
    مدل فرض می‌کند که عملکرد فرد پاداشهای او را تعیین می‌کند در حالی که این امر به خصوص در زمینه پاداشهای داخلی برقرار نیست.
    ۷) ارتباط با نظریه انتظار روشن نیست( این نقد بیشتر به نام گذاری متغیرها برمی‌گردد).
    ۸) اثر ساختار سازمانی و ویژگیهای شغل در نظر گرفته نشده است[۱و۳۷].
    پس از آشنایی مختصر با دو مدل مشخصه­های شغلی و انتظار و همچنین بیان نقاط ضعف این مدل­ها، در بخش ۲-۵ به معرفی مدل جامع سنجش انگیزش که مدلیست حاصل از تجمیع این دو مدل، پرداخته می­ شود. بدیهیست مدل جدید ضمن پوشش نقاط ضعف دو مدل قبلی هم از خصوصیات مدل­های شناختی بهره­مند است و هم از خصوصیات مدل­های شناختی-اجتماعی.
    مدل جامع سنجش انگیزش
    در این بخش به معرفی مدل جامع سنجش انگیزش که حاصل تجمیع دو مدل شناختی انتظار و شناختی-اجتماعی مشخصه­های شغلی است، پرداخته می­ شود. بدین منظور در ابتدا فرایند اصلاح دو مدل و در سپس فرایند ایجاد مدل جامع شرح داده می­ شود.
    اصلاح مدل مشخصه­های شغلی
    بر اساس انتقادات مطرح شده در بخش ۲-۴-۱، مدل مشخصه­های شغلی هاکمن و اولدهام مورد بازبینی و اصلاح قرار می­گیرد.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:51:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      مشخص نمودن برخی از زوایای بسیار مهم پدیده عملکرد اقتصادی که از جایگاه ویژه ای برخوردار است- قسمت ۲۲ ...

    به بیان دیگر با بهره گرفتن از مفاهیم اقتصاد تولید می‌توان به سؤالات مربوط به تولید محصولات پاسخ داد. در واقع تعیین میزان بکارگیری مطلوب نهاده‌هایی مثل زمین، آب، … سایر عوامل تولید در هر یک از محصولات، همچنین مقدار بهینه هر یک از محصولات با در نظر گرفتن محدودیت نهاده‌ها و مسائلی از این قبیل با بکارگیری اصول اقتصاد تولید صورت می‌پذیرد.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    به ویژه آن که زارعین عمدتاً با این مسأله مواجهند که از یک سو مقدار نهاده در دسترس آن‌ ها به ویژه آب و زمین محدود است و از سوی دیگر مایل به تولید چندین محصول هستند.
    علاوه بر این بررسی موضوعاتی مثل اثر تغیر میزان یک نهاده بر تولید، اثر تغییر همزمان کلیه نهاده‌ها در تولید محصول نیز با بهره گرفتن از اصول اقتصادی تولید انجام می‌پذیرد.
    همچنین تعیین اندازه بهینه مزارع و واحدهای تولیدی کشاورزی، تعیین کارآیی و مقایسه آن در طول سال‌های مختلف برای یک واحد تولیدی یا مقایسه کارآیی واحدهای مختلف در طول یک دوره زمانی معین، عرضه محصولات و تقاضای نهاده‌های تولید از جمله سایر موضوعاتی است که در حیطه بررسی اقتصاد تولید است.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

    ۲-۴-۵-عناوین مهم اقتصاد تولید

     

    ۲-۴-۵-۱-نهاده یا عامل تولید

    به طور کلی هر چیزی که در فرایند تولید به کار برده می‌شود تا محصولی تولید شود، نهاده یا عامل تولید می‌گویند. برای مثال در تولید گندم ترکیبی از یک سری نهاده مثل زمین، آب، بذر گندم، نیروی کار، کود شیمیایی، و غیره به کار می‌رود.
    هر یک از این منابع را عامل تولید گندم می‌نامند. در یک تقسیم بندی کلی عوامل تولید شامل زمین، نیروی کار، سرمایه، مدیریت می‌شود. اما برحسب ماهیت تجزیه و تحلیل می‌توان عوامل تولید را به گروه‌های زیر تقسیم نمود.

     

    ۲-۴-۵-۲-تقسیم‌بندی عوامل تولید

    با در نظر گرفتن معیارهای متفاوت، نهاده‌های تولید به گروه‌های مختلفی تقسیم می‌شود.

     

    الف – نهاده‌های طبیعی و اقتصادی

    از این دیدگاه هر کالای طبیعی و از جمله هر نهاده طبیعی به صورت آزاد در طبیعت وجود دارد. از این رو گاهی به آن کالای آزاد نیز گفته می‌شود. بنابراین تعریف منابعی مثل نور خورشید نیز جزو نهاده‌های تولید محصولات کشاورزی به حساب می‌آید ولی این قبیل عوامل، اقتصادی نیستند.
    زیرا شرط آن که یک کالا و در این جا یک نهاده، اقتصادی باشد آن است که کمیاب باشد. محدودیت منبع در دسترس باعث می‌شود استفاده کنندگان آن حاضر به پرداخت قیمتی در ازای مصرف آن باشند. بنابراین نهاده اقتصادی هرچند که به مقدار زیادی نیز در دسترس باشد ولی بالاخره در حدی معین و محدود است.
    در این جا لازم است بین «کمیابی»[۲۲] و «کمبود»[۲۳] تمایز قائل شد. اصطلاح کمیابی فقط به معنای محدودیت در عرضه است. بنابراین کمیابی نهاده‌ها به این معنی است که چون منابع در دسترس برای تولید کالاها از نقطه نظر عرضه محدوداست، نمی‌توان تمام خواسته‌های انسان را برآورده ساخت. به همین جهت کمیابی ضرورت انتخاب را ایجاب می‌کند. اما کمبود که در مواردی فقدان یا عدم نیز گفته می‌شود عمدتاً در مورد نقصان درآمد و عدم کفایت مبلغ پیش‌بینی شده برای اجرای یک امر به کار برده می‌شود.
    علاوه بر این که از دیدگاه اقتصاد اسلامی، منابع طبیعی تولید به چهار دسته تقسیم شده است:
    ۱- زمین که مهم‌ترین ثروت تولیدی است و بدون آن هیچ فعالیت طبیعی امکان ندارد.
    ۲- مواد معدنی مثل زغال، گوگرد، آهن و غیره.
    ۳- آب‌های طبیعی که هم برای ادامه زندگی انسان و هم برای تولید محصولات کشاورزی ضرورت دارد.
    ۴- سایر ثروت‌های طبیعی، مثل پرندگان و حیوانات، جنگل‌ها، نیروهای آبشار و اکسیژن هوا و غیره.
    لازم به توضیح است که تقسیم بندی اخیر بر این مبنا استوار است که عوامل تولید به صورت عام شامل نیروی کار، سرمایه و طبیعت بیان گردیده است. و از بین این‌ها عوامل طبیعی تولید به صورت فوق تشریح گردیده است. بنابراین مقوله نهاده‌های آزاد یا طبیعی در مقابل نهاده‌های اقتصادی را نباید با منابع طبیعی تولید به شرح فوق اشتباه کرد.

     

    ب – نهاده‌های ملموس و ناملموس

    این تقسیم بندی به طور کلی از دیدگاه تئوری‌های مدیریت مطرح می‌شود. بر این اساس به عوامل تولیدی مثل زمین، نیروی کار، بذر و .. و نهاده‌های قابل لمس[۲۴] یا محسوس گفته می‌شود.
    در مقابل این‌ها عامل مدیریت[۲۵] به عنوان یک نهاده غیرقابل لمس یا نامحسوس معرفی می‌شود که برحسب تعریف عبارت است از هماهنگی و ترکیب سایر عوامل تولید برای دستیابی به یک سری اهدف معین در یک دوره زمانی معین است. براساس این تقسیم بندی رمز موفقیت در مزارعی که از نظر میزان کمی و کیفی عوامل تولید قابل لمس شرایط یکسانی با سایر مزارع وجو ددارد؛ فقط در اعمال مدیریت بهتر است.
    البته در مواردی مدیریت جزو اقلام نیروی کار به حساب می‌آید. با این وجود برای رعایت تمایز بین این دو واژه، نیروی کار برای کار جسمانی و مدیریت برای کار فکری و انجام کارها به وسیله سایرین به کار می‌رود.

     

    ج – نهاده‌های جاری[۲۶] و ذخیره‌ای[۲۷]

    برخی از نهاده‌ها مستقیماً در فرآید تولید با سایر نهاده‌ها ترکیب می‌شوند و به محض به کار رفتن در جریان تولید شکل اصلی خود را از دست می‌دهند. از جمله این عوامل، آب، کود شیمیایی و سم را می‌توان نام برد.
    ویژگی این نهاده‌ها این است که پس از استفاده شدن نمی‌توان مجدداً آن‌ ها را به شکل اولیه خود برگرداند، اما برخی دیگر از نهاده‌ها مستقیماً در جریان تولید به کار نمی‌روند در واقع خدمتی که از آن‌ ها حاصل می‌شود به عنوان نهاده به مصرف می‌رسد. از جمله ماشین آلات کشاورزی، انبارها و سیلوها را می‌توان ذکر نمود. با توجه به این مطلب برخی از عوامل تولید دارای این ویژگی هستند که اگر در یک دوره معین، مثلاً در یک فصل زراعی مورد استفاده قرار نگیرند، خدمتی که از آن‌ ها به دست می‌آید را نمی‌توان برای استفاده در دوره بعد ذخیره کرد. برای مثال ساختمان انبارها که علی‌الاصول عمر مفیدی دارند حتی اگر مورد استفاده واقع نشوند خود به خود مستهلک می‌شود.
    بنابراین اگر در یک دوره معین بدون استفاده باقی بمانند خدمتی که در این دوره می‌توانست به دست آید، عملاً از دست رفته است. همچنین آب رودخانه که نهایتاً پس از طی مسیر خود از دسترس خارج می‌شود در صورتی در جریان تولید مفید است که در هر دوره تولیدی به کار گرفته شود. در غیر این صورت قطعاً نمی‌توان آن مقدار آبی را که در آن دوره در رودخانه بوده را برای دوره‌های بعدی نگهداری کرد. این قبیل نهاده‌ها را اصطلاحاً نهاده‌های جاری یا غیرقابل ذخیره گویند.
    در مقابل این نهاده‌ها یک سری نهاده دیگری وجود دارند که حتی اگر در یک دوره معین به کار برده نشوند امکان ذخیره کرد آن ها به منظور استفاده در دوره بعد وجود دارد. مثلاً کود شیمیایی، سم و امثالهم جزو این نهاده ها به حساب می‌آیند. نهاده‌های اخیر را اصطلاحاً نهاده‌های ذخیره‌ای یا قابل ذخیره می‌گویند.
    البته ضروری است که برای این نوع تقسیم بندی نهاده‌ها را به درستی تعریف نمود، زیرا برای مثال ساختمان‌ها و سیلوهای کشاورزی یک عامل قابل ذخیره ولی خدمتی که از آن‌ ها به دست می‌آید غیرقابل ذخیره است. همچنین ماشین آلات کشاورزی و ادوات کشاورزی خود یک نهاده قابل ذخیره است ولی خدمت حاصل از آن‌ ها در هر دوره غیرقابل ذخیره است.

     

    د – نهاده‌های نرمال[۲۸] و پست[۲۹]

    اگر در اثر کاهش قدرت خرید تولیدکننده مقدار کمتری از نهاده‌ها در تولید محصول به کار رود آن نهاده را نرمال گویند. اما اگر در این اثر مثلاً افزایش قدرت خرید تولیدکننده مقدار کمتری از نهاده در جریان تولید به کار برده شود. آن نهاده را پست گویند.
    در واقع برخی از نهاده‌ها را می‌توان در جریان تولید جایگزین یکدیگر ساخت، منتهی در بین آن‌ ها یکی لوکس‌تر است. حال با افزایش قدرت خرید، تولید کننده نهاده لوکس را به جای نهاده قبلی به کار می‌برد و از این رو از مقدار به کارگیری نهاده قبلی می‌کاهد. به نهاده اخیر نهاده پست گفته می‌شود.

     

    هـ – نهاده ثابت[۳۰] و متغیر[۳۱]

    در صورتی که نتوان مقدار یک نهاده را در یک زمان معین تغییر داد به آن نهاده ثابت گویند. به بیان دیگر در طول دوره زمانی معین مقدار به کارگیری این قبیل نهاده‌ها بستگی به میزان تولید ندارد باید توجه داشت که برخی از این نهاده‌ها ماهیتاً ثابت و غیرقابل انتقال هستند (مثل زمین) ولی برخی دیگر را نمی‌توان از نظر مقدار در یک زمان معین تغییر داد.
    اما نهاده‌های متغیر به نهاده‌هایی گفته می‌شود که مقدار آن‌ ها به طور آزادانه تغییر می‌کند. به بیان دیگر مقدار به کارگیری آن‌ ها بستگی به میزان تولید دارد. یعنی به موازات تغییر در میزان تولیدی بایستی مقدار بیشتری از آن‌ ها را در جریان تولید به کار برد. مثلاً هرچه گندم بیشتری تولید شود در شرایط تکنولوژیکی معین الزاماً بذر گندم بیشتری نیز در جریان تولید این محصول به کار می‌رود. براساس این تقسیم بندی مفاهیم کوتاه مدت[۳۲] و بلندمدت[۳۳] تعریف می‌شود.
    کوتاه مدت به دوره‌ای از زمان گفته می‌شد که در آن یک یا چند نهاده قابل تغییر نیست. اما بلندمدت برای یک پروسه تولیدی معین، عبارت از کوتاه‌ترین مدت زمانی است که برای تغییر مقدار همه نهاده‌ها لازم است. به بیان دیگر در بلندمدت همه نهاده‌ها متغیر و در کوتاه‌مدت لااقل یکی از نهاده‌ها ثابت است.

     

    ۲-۴-۵-۳-نهاده‌های مهم تولید در کشاورزی

    در بررسی روابط تولید آشنایی با عوامل تولید از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در یک نگاه کلی این عوامل شامل زمین، نیروی کار، سرمایه و مدیریت است. در کشاورزی نهاده‌هایی مثل آب، ماشین‌آلات، بذر، سموم و کودهای شیمیایی، کود حیوانی و ساختمان‌ها را می‌توان در قالب سرمایه ذکر کرد. در این قسمت به معرفی اجمالی این نهاده پرداخته شده است.
    زمین [۳۴]
    از دید کلی زمین علاوه بر خاک، شامل منابعی مثل مواد معدنی، جنگل‌ها، آب‌های زیرزمینی و سایر منابعی که به وسیله‌ی طبیعت داده شده نیز می‌شود. این منابع علی الاصول به دو دسته تجدیدشدنی[۳۵] و غیرقابل تجدیدشدنی[۳۶] تقسیم می‌شود. بنابراین تقسیم بندی خاک سطحی به عنوان یک عامل کلیدی غیرقابل تجدید است.
    علاوه بر این زمین به عنوان یکی از عوامل تولید مهم در کشاورزی، غالباً جزو نهاده‌های ثابت است. از این دیدگاه زمین منبع پیچیده‌ای است که شامل موارد زیر می‌شود:
    ۱- کل اراضی قابل دسترس که شامل زمین‌های زراعی، مراتع، مساحت درختکاری شده و نیز اراضی موات می‌شود.
    ۲- نوع خاک که دربرگیرنده عواملی مثل شیب، عمق و رطوبت خاک می‌شود.
    ۳- میزان حاصلخیزی خاک.
    ۴- سیستم آبیاری و عرضه آب موجود یا پتانسیل توسعه یک سیستم آبیاری.
    ۵- عملیات و ساختارهای مربوط به حفاظت خاک.
    ۶- عوامل آب و هوایی مثل میزان بارندگی سالانه، فصل رشد و غیره.
    نیروی کار[۳۷]
    عامل نیروی کار در برگیرنده تمام خدمات حاصل از این نهاده در امر تولید است. البته مدیریت به عنوان عامل مجزا در تولید بررسی می‌شود. بنابراین در تولید محصولات زراعی نیروی کار شامل مقدار زیادی از این نهاده است که در عملیات کاشت، برداشت و داشت به کار می‌رود.
    نیروی کار هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی قابل بررسی است. از نظر کمیت غالباً مقدار نیروی کار برحسب تعداد نفرات در واحد زمان مثل نفر – روز (یا روز – نفر) یا نفر – سال و غیره بیان می‌شود. پس علیرغم آن که ممکن است زمان کاشت تا برداشت یک محصول چهار ماه باشد ولیکن اگر همه روزه دو نفر به طور کامل در این دوره زمانی به فعالیت پیرامون این محصول مشغول بوده باشند، عملاً ۲۴۰ روز ۲نفر در تولید محصول مورد نظر فعالیت داشته‌اند. زیرا:
    ۲۴۰ = (۳۰ روز ) × (۲ نفر ) = (۴ ماه)
    علاوه بر این قابل توجه است که بایستی در محاسبه مقدار نیروی کار، کار زنان و کودکان و به طور کلی نیروی کار خانوادگی در نظر گرفته شود. اما غالباً پیشنهاد می‌شود فعالیت انجام شده به وسیله زنان و افراد زیر ۱۶ سال و همچنین بالای ۶۴ سال تعدیل گردد. برای مثال می‌توان ساعات کار انجام شده توسط زنان را معادل فعالیت مردان و ساعات کار افراد کمتر از ۱۶ سال و بالای ۶۴ سال را معادل فعالیت مردانی قرار داد که در محدوده سنی فعال هستند. بنابراین علاوه بر کمیت کار بایستی کیفیت آن نیز در محاسبات منظور گردد. در رابطه با کیفیت نیروی کار علاوه بر سن و جنس عواملی مثل میزان مهارت و آموزش نیروی کار را نیز می‌توان در بعضی موارد در نظر گرفت. در صورت لزوم با عمال ضرایب خاصی امکان تعدیل فراهم می‌شود.

     

    سرمایه [۳۸]

    در تقسیم‌بندی کلاسیک نهاده‌ها به جز نیروی کار بقیه عوامل تولید تحت عنوان سرمایه محسوب می‌شود. اما به طور عام سرمایه عبارت از کالاهایی است که خدمات مفیدی را ارائه می‌کنند. از این نقطه نظر هر کالای سرمایه‌ای دارای دو ویژگی است:
    ۱ – این کالا مستقیماً در جهت ارضاء خواسته‌های مصرف کننده آن به کار نمی‌رود. بلکه از آن در جهت تولید کالاهای مورد مصرف آن‌ ها به کار می‌رود.
    ۲ – کالاهای سرمایه‌ای در طول عمر مفید خود به مصرف می‌رسند و اصطلاحاً مستهلک می‌شوند.
    در بخش کشاورزی ماشین آلات و ساختمان‌ها از عمده‌ترین کالاهای سرمایه‌ای هستند. در طول چندین فصل زراعی به کار گرفته می‌شود. برای مثال تراکتور صرفاً به خاطر تولید محصولات کشاورزی مورد استفاده واقع می‌شود و به خاطر در طول چندین فصل زراعی به کار گرفته می‌شود. در اقتصاد تولید معمولاً استهلاک سالیانه ساختمان‌های کشاورزی نیز که شامل کلیه سیلوها، انبارها، ساختمان‌های دامی و تمامی ساختمان‌های موجود در اراضی کشاورزی می‌شود جزو سرمایه ثابت به حساب می‌آیند.
    آب را نیز به عنوان یکی از مهم‌ترین و محدودکننده‌ترین نهاده‌های تولید کشاورزی می‌توان در این مقوله جای داد.
    گذشته از آن که در بسیاری از نقاط ایران کمبود نسبی آب مسایلی را ایجاد کرده است و از لحاظ مسایل فنی مباحث زیادی پیرامون آن وجود دارد ولیکن در بحث اقتصاد تولید، مقدار به کار رفته آن برای محصول مورد نظر همواره به عنوان یک مسأله تلقی می‌شود.
    در حقیقت اندازه‌گیری میزان دقیق آب مصرفی محصولات به ویژه در شرایطی که تلفات شدید آب مطرح است غالباً توسط مهندسین آبیاری انجام می‌گردد. با وجود این در اقتصاد تولید و به ویژه در تخمین تابع تولید یا مقدار آب و یا ارزش آب مصرفی به عنوان نهاده آب به کار می‌رود.
    در صورتی که مقدار آب مورد نظر باشد می‌توان با احتساب تعداد دفعات آبیاری محصول و ضرب آن در مقدار آب مصرفی در هر نوبت به کل میزان آب دست یافت. برای این کار معمولاً میزان آبدهی منبع تأمین آب معلوم است. بنابراین با آگاهی از تعداد ساعات هر نوبت آبیاری از این منبع می‌توان به میزان آب قابل دسترس در هر نوبت دست یافت.
    البته تلفات آب را نیز بایستی به حساب آورد، به نحوی که میزان آب قابل استحصال در سر مزرعه به عنوان رقم نهایی منظور گردد. اما در صورتی که ارزش آب ملاک قرار گیرد بایستی علاوه بر محاسبات فوق کلیه هزینه‌های تأمین آب در واحد زمان را محاسبه نمود.
    این هزینه‌ها شامل مواردی مثل استهلاک چاه، لایروبی، سوخت، موتور و پمپ، تعمیر و نگهداری و میزان حق آبه و هر قلم هزینه‌ای دیگر می‌شود. با داشتن مجموع هزینه‌ها برای یک واحد زمانی معین، مثلاً یک ساعت و همچنین میزان آب در دسترس در همین مدت زمانی به سادگی هزینه هر واحد آب به دست می‌آید.

     

    مدیریت[۳۹]

    در جریان سازماندهی سایر نهاده‌های تولید، تصمیم‌گیری درباره این که چگونه، چه وقت و چه محصولی تولید شود، جزو مشاغل روزمره کشاورز به حساب می‌آید. انجام این امور نیازمند پذیرش ریسک است. زیرا شرایط آب وهوایی و محیط غیرقابل کنترل کشاورزی از جمله عواملی است که باعث ایجاد نامطمئنی[۴۰] در کشاورزی می‌شود.
    با اعمال مدیریت صحیح از طریق مثلاً به کارگیری تکنیک‌های جدید تولید و سازماندهی سیستم تولید می‌توان تا حدودی این شرایط را کنترل کرد. زیرا مدیریت را می‌توان ترکیب و هماهنگی سایر عوامل تولید برای دستیابی به یک سری اهداف معین در یک زمان معین تعریف کرد.
    البته مدیریت از جوانب مختلف قابل ارزیابی است. از جمله در کنار توانایی‌های کلی مدیر بایستی به مهارت‌های تخصصی و آموزش‌های مدیر نیز توجه نمود. زیرا فقدان این موارد باعث کارآ نبودن و سودآور نبودن فعالیت تولیدی خواهد شد.
    به بیان دیگر اعمال مدیریت صحیح افزایش عملکرد محصولات و همچنین استفاده کارآ از منابع تولید را به همراه دارد. با توجه به این مطالب در مباحث اقتصاد تولید میزان کارآیی تولید را به عنوان میزان تولید مدیریت اعمال شده می‌توان در نظر گرفت.

     

    ۲-۴-۵-۴-روابط بین عوامل تولید[۴۱]

    به طور کلی آشنایی به ارتباط بین نهاده‌های تولید گام مهمی در مبحث تعیین ترکیب بهینه آن‌ ها است. این روابط عبارتند از:

     

     

    رابطه مکمل[۴۲]

    رابطه جانشینی کامل[۴۳]

    رابطه تقریباً جانشین[۴۴]

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:50:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تأثیر کنترلهای داخلی بر اثربخشی برنامه حسابرسی – مدارک تجربی از اعضاء جامعه حسابداران رسمی ایران- قسمت ۷ ...

    ماهیت خطرهای ناشی از محیط کنترلی ضعیف به‌گونه‌ای است که احتمالاً به یک خطر تحریف بااهمیت خاص در گروه های معاملات، مانده حسابها و موارد افشا محدود نمی‌شود. به عبارت دیگر، ضعفهایی چون عدم صلاحیت مدیریت می‌تواند اثر فراگیرتری بر صورتهای مالی داشته باشد و ممکن است مستلزم برخورد جامعتری توسط حسابرس باشد.
    حسابرس برای برآورد خطر ممکن است کنترلهایی را شناسایی کند که احتمالاً بتواند تحریف با اهمیت در ادعاهای خاص را پیشگیری یا کشف و اصلاح نماید. حسابرس معمولاً از کنترلها شناخت بدست می‌آورد و آنها را به ادعاهایی ربط می‌دهد‌که در فرایند‌ها و سیستمها وجود دارد. انجام چنین عملی مفید است چون هریک از فعالیتهای کنترلی اغلب به خودی خود به یک خطر مربوط نمی‌شود. اغلب، چندین فعالیت کنترلی همراه با سایر اجزای کنترلهای داخلی، برای مقابله با یک خطر، لازم است.برعکس، برخی فعالیتهای کنترلی ممکن است بریک ادعای بخصوص مربوط به یک گروه معاملات یا مانده حساب خاص اثری ویژه داشته باشد. برای مثال، فعالیتهای کنترلی که واحد مورد رسیدگی برای اطمینان یافتن از شمارش و ثبت درست موجودیهای پایان سال توسط کارکنان خود، برقرار می‌کند، مستقیما به ادعاهای وجود و کامل بودن مانده حساب موجودی مواد و کالا مربوط می‌شود.
    کنترلها می‌تواند بطور مستقیم یا غیر مستقیم به یک ادعا مربوط شود. هرچه ارتباط یک کنترل غیر مستقیم‌تر باشد، اثربخشی آن کنترل در پیشگیری یا کشف و اصلاح تحریفها در آن ادعا ممکن است کمتر باشد. برای مثال، بررسی خلاصه فروش فروشگاه های هرمنطقه توسط مدیر فروش، معمولاً به طور غیر مستقیم با ادعای کامل بودن درآمد فروش ارتباط دارد. از این‌رو، این امر ممکن است درکاهش خطر مرتبط به آن ادعا، از کنترلهایی که ارتباط مستقیم‌تری با آن ادعا دارند، مانند مطابقت مدارک حمل با صورتحساب فروش، اثربخشی کمتری داشته باشد.
    شناخت حسابرس از کنترلهای داخلی ممکن است تردیدهایی را درباره قابلیت حسابرسی صورتهای مالی واحد مورد رسیدگی ایجاد کند. نگرانی درباره صداقت مدیریت واحد مورد رسیدگی ممکن است چنان جدی باشد که حسابرس را به این نتیجه برساند که احتمال ارائه نادرست صورتهای مالی توسط مدیریت در حدی است که انجام حسابرسی میسر نیست. همچنین نگرانی در باره وضعیت و قابلیت اعتماد سوابق واحد مورد رسیدگی ممکن است سبب این نتیجه‌گیری حسابرس شود ‌که دسترسی به شواهد حسابرسی مناسب و کافی برای اظهارنظر مقبول درباره صورتهای مالی امکان‌پذیر نیست. حسابرس درچنین شرایطی، ارائه نظر مشروط، یا عدم‌اظهارنظر را مورد توجه قرار می‌دهد، اما گاه، تنها چاره حسابرس ممکن است کناره‌گیری از کار باشد.
    ۲-۱۹- خطرهای عمده مستلزم توجه خاص حسابرس
    تعیین خطرهای عمده، که در بیشتر حسابرسیها پیش می‌آید، به قضاوت حرفه‌ای حسابرس بستگی دارد. حسابرس برای این قضاوت، اثر کنترلهای شناسایی شده مرتبط با خطر را درنظر می‌گیرد تا این موضوع را مشخص کند که آیا ماهیت خطر، آثار احتمالی تحریف بالقوه (شامل امکان این که خطر به تحریفهای متعدد بینجامد) و احتمال وقوع خطر چنان می‌باشد که مستلزم توجه خاص حسابرس گردد. معاملات عادی و غیر پیچیده‌ای‌که به طور سیستماتیک پردازش می‌شود احتمال کمتری دارد که به‌خطرهای عمده بینجامد، زیرا، خطرهای ذاتی آنها کمتر است. ازسوی دیگر، خطرهای عمده اغلب از خطرهای تجاری که ممکن است به تحریف با اهمیت بینجامد، ناشی می‌شود. حسابرس در بررسی ماهیت خطرها، موضوعاتی شامل موارد زیر را مورد توجه قرار می‌دهد:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    این که آیا خطر، خطر تقلب است.

    مربوط بودن خطر به تحولات عمده اخیر در زمینه‌های اقتصادی، حسابداری یا غیره به‌نحوی که مستلزم توجه خاص باشد.
    حسابداری

     

    پیچیدگی معاملات.

    ارتباط خطر با معاملات عمده با اشخاص وابسته.

    میزان ذهنی بودن اندازه‌گیری اطلاعات مالی مربوط به خطر، به ‌ویژه در موارد وجود ابهامات متعدد در اندازه‌گیری.

    ارتباط خطر با معاملات عمده خارج از روال عادی فعالیت تجاری واحد مورد رسیدگی یا معاملاتی که به هر دلیل، غیرعادی به‌نظر می‌رسد.

    خطرهای عمده اغلب به معاملات عمده غیرمعمول و موضوعات عمده قضاوتی مربوط می‌شود. معاملات غیرمعمول، معاملاتی است که از لحاظ اندازه یا ماهیت، غیر عادی باشد و از این رو، به ندرت رخ می‌دهد. موضوعات قضاوتی می‌تواند شامل انجام برآوردهای حسابداری در مواردی باشد که ابهام اندازه‌گیری عمده‌ای وجود دارد.
    خطرهای تحریف با اهمیت می‌تواند در مورد خطرهای مربوط به معاملات عمده غیرمعمول ناشی از موضوعاتی چون موارد زیر، بیشتر باشد :

     

     

    دخالت زیاد مدیریت در تعیین نحوه عمل حسابداری.

    دستی بودن بخش عمده‌ای از عملیات گردآوری و پردازش اطلاعات.

    محاسبات یا استانداردهای حسابداری پیچیده.

    ماهیت معاملات غیرمعمول‌که ممکن است واحد مورد رسیدگی را در اعمال کنترلهای مؤثر نسبت به خطرها با دشواری روبرو کند.

    خطرهای تحریف با اهمیت ممکن است در مورد خطرهای مربوط به موضوعات قضاوتی عمده‌ای بیشتر باشد که مستلزم انجام برآوردهای حسابداری به دلیل موضوعاتی چون موارد زیر است :

     

     

    استانداردهای حسابداری مربوط به برآوردهای حسابداری یا شناخت درآمد عملیاتی ممکن است به‌گونه‌ای متفاوت تفسیر شود.

    قضاوت لازم ممکن است ذهنی، پیچیده یا نیازمند مفروضاتی درباره آثار رویدادهای آتی باشد، برای مثال، قضاوت درباره ارزش منصفانه.

    حسابرس باید در مورد خطرهای عمده، طراحی کنترلهای مربوط توسط واحد مورد رسیدگی، شامل فعالیتهای کنترلی مربوط را ارزیابی و چگونگی اجرای آنها را مشخص کند. شناخت حسابرس از کنترلهای واحد مورد رسیدگی در ارتباط با خطرهای عمده، به‌منظور فراهم نمودن اطلاعات مناسب برای اتخاذ یک رویکرد مؤثر حسابرسی، الزامی است. مدیریت باید از خطرهای عمده آگاه باشد، اما، خطرهای مربوط به معاملات غیرمعمول یا موضوعات قضاوتی عمده، اغلب احتمال کمتری دارد که مشمول کنترلهای عادی شود. از این‌رو، شناخت حسابرس از نحوه طراحی و اجرای کنترلها در مورد این خطرهای عمده توسط واحد مورد رسیدگی، شامل نحوه برخورد مدیریت با خطرها و نحوه اجرای فعالیتهای کنترلی (مانند بررسی مفروضات توسط مدیران ارشد یا کارشناسان، فرایندهای مدون انجام برآوردها یا تصویب توسط هیئت مدیره) برای مدیریت خطرهاست. برای مثال، در مواردی که رویدادی مانند دریافت اخطاریه در مورد دعوای حقوقی عمده وجود دارد، توجه به برخورد واحد مورد رسیدگی شامل موضوعاتی مانند نحوه ارجاع آن به کارشناسان مناسب (مانند مشاور حقوقی درون یا برون سازمانی)، چگونگی برآورد اثر بالقوه و چگونگی افشای موضوع در صورتهای مالی می‌باشد.
    ۲-۱۹-۱- خطرهایی‌که‌آزمونهای محتوا، به‌تنهایی شواهد حسابرسی مناسب و کافی برای آنها فراهم نمی‌کند
    حسابرس با شناخت سیستم اطلاعاتی واحد مورد رسیدگی در ارتباط با گزارشگری مالی، می‌تواند خطرهای تحریف با اهمیتی را شناسایی کند که مستقیما به ثبت و نگهداری سوابق گروه های معاملات یا مانده‌ حسابهای عادی و تهیه صورتهای مالی قابل اعتماد مربوط می‌شود. این خطرها شامل خطرهای پردازش نادرست یا ناقص است. معمولاً، این خطرها به گروه های معاملات عمده‌ای مانند درآمدهای عملیاتی، خریدها و دریافتها یا پرداختهای نقدی واحد مورد رسیدگی مربوط می‌شود.
    معاملات تجاری معمول، اغلب به طور خودکار پردازش می‌شود. درچنین شرایطی، ممکن است اجرای آزمونهای محتوا به تنهایی در رابطه با خطر جوابگو نباشد. برای مثال، درشرایطی که بخش عمده‌ای از اطلاعات واحد مورد رسیدگی، به طور الکترونیکی، مثلاً از طریق یک سیستم یکپارچه، شروع، ثبت، پردازش وگزارش می‌شود، حسابرس ممکن است تشخیص دهد که طراحی آزمونهای محتوای مؤثری که به تنهایی شواهد حسابرسی مناسب و کافی فراهم کندکه گروه های معاملات یا مانده حسابهای مربوط به‌طور با اهمیتی تحریف نشده است، میسر نیست. درچنین شرایطی، شواهد حسابرسی ممکن است تنها به شکل الکترونیکی در دسترس باشد و کافی و مناسب بودن آن معمولاً به اثر بخشی کنترلهای حاکم بر درست وکامل بودن آن بستگی دارد. افزون بر این، چنانچه اطلاعات تنها به‌طور الکترونیکی شروع، ثبت و پردازش یا گزارش شود و کنترلهای مناسب بطور مؤثر اعمال نشود، احتمال شروع نادرست یا تغییر اطلاعات و عدم کشف آن بیشتر می‌شود.
    ۲-۱۹-۲- تجدید نظر در برآورد خطر
    برآورد حسابرس از خطرهای تحریف با اهمیت در سطح ادعا مبتنی‌بر شواهد حسابرسی موجود است و ممکن است با کسب شواهد حسابرسی بیشتر در جریان حسابرسی، تغییر کند. به ویژه برآورد خطر ممکن است مبتنی‌بر این انتظار باشد که کنترلها به منظور پیشگیری یا کشف و اصلاح تحریف با اهمیت در سطح ادعا به‌طور اثربخش اجرا می‌شود. اما حسابرس در اجرای آزمون کنترلها برای کسب شواهد حسابرسی درباره اجرای اثربخش آنها، ممکن است در جریان حسابرسی شواهدی کسب کند که کنترلها در مقاطع زمانی مربوط به طور اثربخش اجرا نمی‌شود. همچنین، حسابرس در اجرای آزمونهای محتوا ممکن است تحریفهایی را کشف کند که از نظر مبلغ یا فراوانی، بیشتر از میزان مورد انتظار در برآوردهای خطر توسط وی باشد. در شرایطی که حسابرس با اجرای روش های حسابرسی لازم شواهدی کسب می‌کند که متناقض با شواهدی است که مبنای برآورد اولیه وی قرار گرفته است، در برآورد تجدیدنظر و درنتیجه، روش های حسابرسی لازم پیش‌بینی شده را تعدیل می‌کند..
    ۲-۲۰- برنامه ریزی حسابرسی
    ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻣﺴﺘﻠﺰم ﺗﺪوﻳﻦ ﻃﺮح ﻛﻠﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ اﺳـﺖ. ﻣﺰاﻳﺎی اﺻﻠﻲ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻛﺎر ﺑﺮای ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺻﻮرﺗﻬﺎی ﻣﺎﻟﻲ ﺑﻪ ﺷﺮح زﻳﺮ اﺳـﺖ
    • ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮس ﺑﺮای ﺗﻮﺟﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﻪ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﻣﻬﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ.
    • ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮس ﺑﺮای ﺗﺸﺨﻴﺺ و ﺣﻞ و ﻓﺼﻞ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﺸﻜﻼت ﺑﺎﻟﻘﻮه.
    • ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮس در ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﻲ و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑـﺮای اﻧﺠـﺎم اﺛﺮﺑﺨﺶ و ﻛﺎرآﻣﺪ آن.
    • ﻛﻤﻚ ﺑﻪ اﻧﺘﺨﺎب اﻋﻀﺎی ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ در ردهﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ ﻧﺤـﻮی ﻛـﻪ دارای ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﻳﻬﺎ و ﺻﻼﺣﻴﺘﻬﺎی ﻻزم ﺑﺮای ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ ﺧﻄﺮﻫﺎی ﻣﻮرد اﻧﺘﻈـﺎر ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻛﺎر ﺑﻴﻦ آﻧﻬﺎ.
    • ﺗﺴﻬﻴﻞ ﻫﺪاﻳﺖ و ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻲ اﻋﻀﺎی ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و ﺑﺮرﺳﻲ ﻛﺎر آﻧﻬﺎ.
    • در ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﻛﺎر اﻧﺠﺎم ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﺎن ﺑﺨﺸﻬﺎ و ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳـﺎن، در ﺻﻮرت ﻟﺰوم. .
    ﻫﺪف ﺣﺴﺎﺑﺮس اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﭼﻨﺎن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﮔﺮدد ﻛﻪ ﺑﻪﮔﻮﻧﻪای اﺛﺮﺑﺨﺶ اﻧﺠﺎم ﺷﻮد.ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﻣﺮﺣﻠﻪای ﻣﺠﺰا از ﻳﻚ ﻛـﺎر ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻧﻴـﺴﺖ، ﺑﻠﻜـﻪ ﻓﺮاﻳﻨـﺪی ﻣـﺴﺘﻤﺮ و ﭘﻮﻳﺎﺳﺖ ﻛﻪ ً ﻏﺎﻟﺒﺎ ﭘﺲ از ﮔﺬﺷﺖ ﻣﺪت زﻣﺎن ﻛﻮﺗﺎﻫﻲ از ﺗﻜﻤﻴﻞ ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻗﺒﻠﻲ (ﻳﺎ ﻫﻤﺰﻣﺎن ﺑﺎ آن) آﻏﺎز ﻣﻲﺷﻮد و ﺗﺎ زﻣﺎن ﺗﻜﻤﻴﻞ ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺟﺎری، اداﻣﻪ ﻣـﻲﻳﺎﺑـﺪ. در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺗﻮﺟﻪ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻲ از ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬـﺎ و روﺷـﻬﺎی ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﻗﺒﻞ از اﺟﺮای روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ دﻳﮕﺮ ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺷﻮد.
    ﺣﺴﺎﺑﺮسان ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﺮای ﺗﺴﻬﻴﻞ اﺟﺮا و ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ ﻛـﺎر ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ، ﺑﺮﺧـﻲ اﺟـﺰای ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ را ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻣﻄﺮح ﻛﻨﺪ (ﺑﺮای ﻣﺜـﺎل، ﺑـﻪ ﻣﻨﻈـﻮرﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﻛﺮدن ﺑﺮﺧﻲ از روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﺷﺪه ﺑﺎ ﻛـﺎر ﻛﺎرﻛﻨـﺎن واﺣـﺪ ﺗﺠﺎری). ﺑﺎ وﺟﻮد ﻃﺮح اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻃﺮح ﻛﻠـﻲ ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﺑﻪ ﻋﻬﺪه ﺣـﺴﺎﺑﺮس اﺳـﺖ. ﺣـﺴﺎﺑﺮس ﻫﻨﮕـﺎم ﻣﻄـﺮح ﻛـﺮدن ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻃﺮح ﻛﻠﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻳﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺮاﻗـﺐ ﺑﺎﺷـﺪ ﻛـﻪ اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻛﺎﻫﺶ ﻧﻴﺎﺑﺪ. ﺑﺮای ﻣﺜﺎل ﻣﻄﺮح ﻛﺮدن ﻣﺎﻫﻴﺖ و زﻣﺎﻧﺒﻨـﺪی ﺟﺰﺋﻴـﺎت روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮان اﺟﺮاﻳﻲ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﺷﺪن روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺮای ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﺷﻮد و اﺛﺮﺑﺨـﺸﻲ ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ را ﻛﺎﻫﺶ دﻫﺪ.
    ۲-۲۱- ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎی ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی
    ﺗﺪوﻳﻦ ﻃﺮح ﻛﻠﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ، ﺑﻪ ﺷﺮط ﺗﻜﻤﻴﻞ روﺷﻬﺎی ارزﻳﺎﺑﻲ رﻳﺴﻚ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺧﻄﺮ،در ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻮاردی از ﻗﺒﻴﻞ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت زﻳﺮ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮس ﻛﻤﻚ ﻣﻲﻛﻨﺪ:
    • ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻻزم ﺑﺮای ﺣﻮزهﻫﺎی ﺧﺎص ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ اﺳﺘﻔﺎده از اﻋﻀﺎی ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ در ﺣﻮزهﻫﺎی ﭘﺮﺧﻄﺮ ﻳﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن در ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﭘﻴﭽﻴـﺪه و ﺗﺨﺼﺼﻲ.
    • ﻣﻴﺰان ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻻزم ﺑﺮای ﺣﻮزهﻫﺎی ﺧﺎص ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﺗﻌﺪاد اﻋـﻀﺎی ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺮای ﻧﻈﺎرت ﺑﺮ ﺷﻤﺎرش ﻣﻮﺟﻮدﻳﻬﺎی ﻣﻬﻢ، ﻣﻴﺰان ﺑﺮرﺳﻲ ﻛﺎر ﺳـﺎﻳﺮﺣﺴﺎﺑﺮﺳﺎن در ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﮔﺮوه ﻳﺎ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﺑﻮدﺟﻪ زﻣﺎﻧﻲ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای ﺣﻮزهﻫـﺎی ﭘﺮﺧﻄﺮ،
    • زﻣﺎن ﺑﻜﺎرﮔﻴﺮی اﻳﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ
    • ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، ﻫﺪاﻳﺖ و ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻲ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﻳﺎﻓﺘﻪ، ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل زﻣـﺎن ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﺷﺪه ﺑﺮای ﺑﺮﮔﺰاری ﺟﻠﺴﺎت ﺗﻮﺟﻴﻬﻲ اوﻟﻴـﻪ ﺗـﻴﻢ ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و ﺟﻠـﺴﺎت ﺑﻌﺪی، ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﭼﮕـﻮﻧﮕﻲ اﻧﺠـﺎم ﺑﺮرﺳـﻴﻬﺎی ﻣـﺪﻳﺮ ﻣـﺴﺌﻮل ﻛـﺎر و ﻣـﺪﻳﺮ ﺑﺮرﺳﻲﻛﻨﻨﺪه ﻛﺎر (ﺑﺮای ﻣﺜﺎل اﻧﺠﺎم ﺑﺮرﺳﻴﻬﺎ در ﻣﺤﻞ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻳـﺎ در ﻣﺆﺳـﺴﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ) و ﺑﺮرﺳﻴﻬﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻛﻨﺘﺮل ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ.
    ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺗﻔﺼﻴﻠﻲﺗﺮ از ﻃﺮح ﻛﻠﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ اﺳـﺖ زﻳـﺮا درﺑﺮﮔﻴﺮﻧـﺪه ﻣﺎﻫﻴـﺖ، زﻣﺎنﺑﻨﺪی اﺟﺮا و ﻣﻴﺰان روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ اﻋﻀﺎی ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ اﺟﺮا ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻣﺰﺑﻮر در ﺟﺮﻳﺎن اﻧﺠﺎم ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺨﺸﻲ از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺻﻮرت ﻣﻲﮔﻴﺮد. در ﻧﺘﻴﺠﻪ وﻗﻮع روﻳﺪادﻫﺎی ﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮه، ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺷﺮاﻳﻂ، ﻳـﺎ ﺷـﻮاﻫﺪ ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺣﺎﺻـﻞ ازاﺟﺮای روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ، ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺿﺮورت ﻳﺎﺑﺪ ﺣﺴﺎﺑﺮس، ﻃﺮح ﻛﻠﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و در ﻧﺘﻴﺠﻪ، ﻣﺎﻫﻴﺖ، زﻣﺎنﺑﻨﺪی اﺟﺮا و ﻣﻴـﺰان روﺷـﻬﺎی ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻻزم را، ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﺗﺠﺪﻳﺪﻧﻈﺮ در ارزﻳﺎﺑﻲ ﺧﻄﺮﻫﺎ، ﺗﻌﺪﻳﻞ ﻛﻨﺪ. اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ اﺗﻔﺎق ﻣﻲاﻓﺘﺪ ﻛﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﺟﺪﻳﺪ ﻛﺴﺐ ﺷـﺪه ﺗﻮﺳـﻂ ﺣـﺴﺎﺑﺮس ﺑـﺎ اﻃﻼﻋـﺎﺗﻲ ﻛـﻪ ﻫﻨﮕـﺎم ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ، در اﺧﺘﻴﺎر وی ﺑﻮده اﺳﺖ ﺗﻔﺎوت ﺑﺎ اﻫﻤﻴﺘﻲ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ .
    از آنجا که ایجاد و بکارگیری سیستم کنترلهای داخلی در واحد های اقتصادی،موسسه ها و سازمانها حاصل فکر و ایده منظمی است. لذا به طور طبیعی می توان انتظار داشت که وجود و به کارگیری سیستم کنترل داخلی در کار و با توجه به تاثیر آن در برنامه ریزی دقیق و مناسب ، انجام منظم امور و فراهم نمودن امکان نظارت حرفه ای بهتر بر کار حسابرسی و اثربخش بودن برنامه حسابرسی تدوین شده را فراهم کند. حال با این توضیحات در مورد کنترلهای داخلی و برنامه حسابرسی به این نتیجه می رسیم که هر چه کنترلهای داخلی بصورت اثربخش انجام گرفته باشد برنامه حسابرسی نیز اثربخش تر خواهد بود.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۲-۲۲- تاریخچه
    ۲-۲۲-۱- مطالعات خارجی
    عبدالخلیق، اسنوبال وراگ(۱۹۸۳)[۷] درمقاله ای تحت عنوان تأثیر متغیرهای حسابرسی داخلی بر برنامه ریزی حسابرسی مستقل، روش پردازش الکترونیکی داده ها وهم چنین دومتغیر سازمانی وبرنامه ریزی کار حسابرسی مورد بررسی قراردادند.نتایج بررسی های ایشان نشان میدهد سطح سازمانی که حسابرسان داخلی نسبت به آن گزارش می دهندمهم ترین عامل تأثیر گذاربربرنامه ی حسابرسی است به عبارتی با افزایش بی طرفی حسابرسان داخلی می توان میزان اتکا به ایشان را افزایش داد.
    عبدالخالق ودیگران(۱۹۸۳)[۸]؛ اثربرخی متغیرهای حسابرسی داخلی(به عنوان مثال: آزمون یکپارچه امکانات، آزمون داده، نرم افزارحسابرسی کلی، سطحی که گزارشهای گروه حسابرسی داخلی وسطح مسئولیت پاسخگویی حسابرسان داخلی دربررسی تغییرات دربرنامه های کاربردی) به قضاوت های ایجاد شده بوسیلهی حسابرسان خارجی دربرنامه ریزی برنامه ی حسابرسی را ارزیابی کرده اند. اینیافته ها نشان دادکه سطح اداری که رئیس بخش حسابرسی داخلی گزارش می دهدوسطح استقلال سازمانی کارمندان حسابرسی داخلی فاکتورهای مهمی هستند که قضاوت حسابرسان خارجی دربرنامه ریزی برنامهی حسابرسی را تحت تأثیر قرارمی دهند.
    تئبر(۱۹۸۳)[۹]، به دوموضوع اصلی درحسابرسی، یعنی، قابلیت اطمینان کنترل داخلی ومتعاقب آن تصمیم برنامه ریزی برنامه حسابرسی پرداخته است. بطور کلی، نتایج تحقیق درجه ای ازاجماع درمیان پاسخ دهندگان درمرحله ی برنامه ی حسابرسی مقدماتی ویک تفاوت معنی دار در مرحله ی تجدیدنظر(اصلاح) برنامه ی حسابرسی نشان میدهد. که روش حسابرسی، وظایف مرتبط با حسابرسی وتجربه، ممکن است اجماع را تحت تأثیر قراردهد.
    دونالد ال مینی(۱۹۹۶)[۱۰]، با عنوان ارزیابی کنترل داخلی و تعدیل برنامه حسابرسی صورت گرفته است که در این تحقیق به بررسی کیفیت کنترلهای داخلی در جلوگیری از وقوع تخلفات به استثناء تخلفات ناشی از تبانی و ارتباط آن با تعدیل برنامه حسابرسی حداقل پرداخته شده است . نتایج این تحقیق نشان می دهد که ارزیابی کنترلهای داخلی در طول انجام رسیدگی در شرکتها ،به تعدیل برنامه حسابرسی منجر می شود؛
    کیوآداکر،ماک ومی جور(۱۹۹۶)[۱۱]، رابطه ی بین ریسک حسابرسی (بعنوان جزئی از اجزای کنترل داخلی) وجزئیات برنامه ریزی حسابرسی را بررسی کرده اند.نتایج نشان داد که تنوع زیادی درجنبه های ریسک حسابرسی بین مشتریان ودرمیان جنبه های ریسک حسابرسی هرمشتری وجود دارد. این مطالعه همچنین نشان دادکه- دربرخی درجات- تنوع ریسک دائم وجود دارد. برنامه های حسابرسی بطور قابل ملاحظه ای بین مشتریان دائم، مختلف است با این حال مطالعات نشان دادکه، علاوه برریسک، سایر فاکتورها مثل: فشارزمانی، محدودیت بودجه ای وتغییرات درتیم حسابرسی ممکن است برنامه ریزی برنامه ی حسابرسی را تحت تأثیر قراردهد.
    رایت وبیدرد(۲۰۰۰)[۱۲] به بررسی فرایند تصمیم گیری دربرنامه ریزی شواهد حسابرسی پرداختند. آنها دریافتند که عوامل ریسک صاحب کار اثرات فراگیری برسراسر فرایند برنامه ریزی دارد، برشدت فرضیه های اشتباه، اثربخشی برنامه ی حسابرسی، وتصدیق آزمون های حسابرسی اثر می گذارد.
    آسر و رایت(۲۰۰۴)[۱۳]، اثر انواع مختلف ارزیابی ریسک(یعنی، چک لیست ریسک استاندارد درمقابل عدم استفاده از چک لیست)وابزارهای توسعه ی برنامه(یعنی، برنامه ی استاندارد درمقابل نبود استاندارد) برروی دوجنبه ی اثربخشی برنامه ریزی تقلب، یعنی، کیفیت روش های حسابرسی مربوط به یک معیارتأیید اعتبارشده بوسیله ی پنل کارشناسان، وگرایش به همفکری با کارشناسان تقلب را ارزیابی کرده اند، ۶۹ حسابرس ارزیابی ریسک راانجام وبرنامه ی حسابرسی را بسط دادند یافته های مطالعه نشان دادکه حسابرسانی که ازچک لیست استاندارد استفاده کرده اند نسبت به آنهایی که ازچک لیست استاندارد استفاده نکرده بودند ریسک پایین تری را برآورد کردند ، نتایج همچنان نشان داد، حسابرسانی که برنامه حسابرسی استاندارد را طراحی کرده بودند بطورنسبی برنامه ی تقلب قابل اجرای کمتری نسبت به آنهایی که فاقد این برنامه بودند انجام دادند اما دراستفاده ازکارشناسان تقلب جالب نبود.
    کریزین(۲۰۰۵)[۱۴] به بررسی اثر درستکاری مدیریت برشواهد برنامه ریزی حسابرسی پرداختند. نتایج مطالعه ی آنها ازاهمیت ارزیابی درستکاری مدیریت دربرنامه ریزی حسابرسی وکشف کژنمایی حمایت می کند.
    فاکوکاوا، ماک ورایت(۲۰۰۶)[۱۵] بررسی کردند که آیا تنظیم برنامه ی حسابرسی(یعنی؛ماهیت، اندازه، زمانبندی ونیروی انسانی) تحت تأثیر ارزیابی ریسک با بهره گرفتن ازداده های بایگانی ۲۳۵ مشتری درشرکتهای حسابرسی ژاپن می شود؟ بطورکلی نتایج تحقیق نشان داد تنها رابطه ی کمی بین ریسکهای مشتری وفرایند برنامه ریزی حسابرسی وجود دارد. بویژه نتایج تحقیق نشان دادکه، اگرچه برنامه ی حسابرسی به ماهیت ارزیابی ازمتغیرهای ریسک حسابرسی مبتنی است، وابستگی بین ریسک های مشتری وبرنامه ی حسابرسی تا اندازه ای بطورنسبی کم هست. نتایج تحقیق همچنین نشان دادکه، ریسکهای مشتری شامل ریسک کسب وکاروریسک تقلب، برنامه ی حسابرسی را تااندازه ای تحت تأثیر قرارمیدهد. بالاخره نتایج تحقیق، یک اثرجانشینی بین قضاوت برنامه ریزی حسابرسی درواکنش به مشتری مخاطره آمیز، ازقبیل، افزای ش میزان آزمایشهای اعتبارسنجی درحالیکه میزان تأیید کاهش می یابد پیشنهادکرد.
    ۲-۲۲-۲ مطالعات داخلی
    رضایی(۱۳۷۵)با بررسی تحلیل میزان اتکا حسابرسان مستقل بر کنترلهای داخلی شرکتهای مور درسیدگی به این نتیجه رسید که روش حسابرسی مبتنی بر سیستم به طور کامل اجرا نمی گردد وی معضلات زیر را در این رابطه بر شمرده است: آموزش ناکافی حسابرسان به صورت دانشگاهی و سر درگمی گسترده درباره شناخت وارزیابی کنترلهای داخلی ، نبود نگرش ژرف و نبود استانداردهای حرفه ای مناسب، بالا بودن احتمال زیر پا گذاشتن کنترلهای داخلی توسط مدیریت، کافی نبودن روش های کنترل داخلی برای هدفهای ویژه کنترلی، زمان بر بودن انجام کنترلها نسبت به آزمون های اثباتی و در نهایت نبود نظام کنترل داخلی یکپارچه و مطلوب در اکثر شرکتها.
    جهانگشای رضایی(۱۳۷۵) موضوع بررسی تحلیلی میزان اتکای حسابرسان مستقل برکنترلهای داخلی شرکتها ی مورد رسیدگی را انجام داده است که دراین تحقیق میزان اتکای حسابرسان مستقل به کنترلهای داخلی به منظور کاهش آزمونهای محتوا مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق عدم اتکای حسابرسان مستقل را نسبت به سیستم کنترلهای داخلی به منظور کاهش آزمونهای محتوا و کاهش حجم عملیات حسابرسی در شرکتها به علت وجود نقاط ضعف با اهمیت، نشان میدهد.
    اکبری(۱۳۷۸)،به بررسی رابطه محدودیت زمانی و ساختار برنامه حسابرسی بر عملکرد و اجرای حسابرسی پرداخت و بیان نمود که افزایش محدودیت زمانی،منجر به کاهش کارایی و اثربخشی ساختار برنامه ای می گردد.
    قدیمی(۱۳۸۳)، استانداردهای حسابرسی تدوین شده توسط انجمن های حرفه ای معتبر خارجی و نشریات داخلی در خصوص کنترلهای داخلی را مورد مطالعه قرار داد و به این نتیجه رسید که استانداردهای حسابرسی ایران به منظور ارزیابی اثربخشی کنترلهای داخلی و برنامه حسابرسی کافی نیست.
    حساس یگانه و رحیمیان(۱۳۸۶)، به بررسی توجیح تصمیمات دربرنامه ریزی حسابرسی پرداخته اند دراین مقاله بیان شده است که حسابرسان پس از مشاهده ی نوسان های غیرمنتظره درتوضیحات دریافت شده ازمدیریت واحد مورد رسیدگی، درباره ی تجدید نظر دربرنامه حسابرسی وتوجیهات مستندسازی شده درکاربرگ های حسابرسی برای برنامه ریزی تصمیم گیری میکنند. از آنجا که اغلب تعیین درستی تصمیمات گرفته شده برای برنامه ریزی حسابرسی کار مشکلی است لذا توجیه چنین تصمیماتی برای قضاوت درباره کیفیت حسابرسی اهمیت زیادی دارد دراین مورد این موضوع اهمیت دارد که آیا انتظارفرایند بررسی،کیفیت توجیهات حسابرسی را افزایش میدهد وروی اطلاعات مورد استفاده دراین توجیحات تأثیرمی گذارد.
    ودیعی و کوچکی(۱۳۸۷)، با ارزیابی اثربخشی نظام کنترلهای داخلی از دیدگاه حسابرسان مستقل و تاثیر آن بر فرایند برنامه حسابرسی به این نتیجه رسید که سیستم کنترل داخلی شرکتها به منظور دستیابی به اهداف واحد اقتصادی، فاقد اثربخشی کافی است و ارزیابی حسابرسان مستقل از این کنترلها برای اجرای عملیات حسابرسی در شرکتها تاثیر گذار نیست.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:50:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      رابطه بین انعطاف پذیری مالی و سیاست های نقدی با تاکید بر چرخه عمرشرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران۹۲- قسمت ۵ ...

    بدهیهای محتمل الوقوع

    تغییر در ساختار حقوقی شرکت

    بکارگیری سرمایه

    تغییر در ساختار گروه ها

    ۲-۲-۴- ارتباط بین ریسک و انعطاف­پذیری مالی
    بین انعطاف­پذیری مالی و ریسک رابطه­ای معکوس وجود دارد. بعبارتی اگر انعطاف­پذیری مالی در یک شرکت کمتر گردد سطح ریسک آن شرکت بالاتر می­رود. یک شرکت که بطور کامل از ظرفیت استقراض خود برای پروژه­ های مختلف سرمایه ­گذاری استفاده کرده ممکن است نرخ بازده خیلی بالایی بدست آورد اما هزینه آن مستلزم قربانی کردن انعطاف­پذیری مالی و افزایش منحنی ریسک شرکت است (هاپکینز،۱۹۸۰).
    انعطاف­پذیری مالی ضعیف ممکن است در نهایت بر توان پرداخت بدهیهای شرکت در شرایط نامطلوب و بقای یک شرکت در زمان بحران، تاثیرگذار باشد. اطلاعات تغییرات انعطاف­پذیری مالی اخیر شرکت در ارزیابی منحنی ریسک آن بسیار مهم است(قوی،۱۳۹۰).
    عوامل کلیدی که در ارزیابی انعطاف­پذیری مالی ممکن است به افشا در صورتهای مالی نیاز داشته باشند چنین تعریف می­شوند:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    مبالغ دارایی عملیاتی

    توانایی کسب تامین مالی اضافی

    توانایی افزایش جریان­های وجوه نقد کوتاه مدت.

    اصطلاح انعطاف­پذیری مالی مجددا در پیش نویس هیات استانداردهای حسابداری مالی امریکا در مورد اطلاعات جریان وجه نقد ارائه شده است. استفاده از اطلاعات در مورد موقعیت­ مالی واحد در کمک به استفاده­کنندگان در ارزیابی عواملی همچون نقدینگی و انعطاف­پذیری مالی و سودآوری و ریسک شرکت با اهمیت می­باشد.
    حسابداری
    ۲-۲-۵- جزئیات انعطاف­پذیری مالی
    اکاپوس و دونالسون[۲۸](۱۹۷۱) در زمینه مطالعات انعطاف­پذیری مالی در تامین مالی شرکت­ها پیشگام می­باشند. انعطاف­پذیری مالی بر چارچوب مفهومی جدید در پژوهشاتی که در زمینه تئوری ساختار سرمایه می­باشد استوار است. آنان پی بردند که مدیران مالی برای تامین مالی شرکت نمی­توانند تنها از بدهی استفاده کنند، زیرا گرایش به سمت بدهی­ها بیشتر، نمی­توانند یک سپر دفاعی در برابر حوادث غیر منتظره آتی ایجاد نماید، بلکه ریسک شرکت را نیز بالا می­برد. شواهد بیانگر این است که در مقایسه با مدل موازنه ایستا و مدل سلسله مراتب ( در نظریه موازنه ایستا، فرض بر وجود ساختار سرمایه بهینه است. این ساختار از طریق ترکیبی از منابع مختلف تامین مالی که هزینه­ها و منافع حاصل از تامین مالی از طریق بدهی را با عم برابر می­سازد قابل دسترسی است. همچنین در این نظریه فرض می­ شود که نسبت اهرمی بهینه یا هدف وجود دارد و بازار هرگونه انحراف از این نسبت را خبری نامطلوب تلقی می­نماید. این اهرم مالی بهینه را می­توان از طریق برقراری توازن بین هزینه­ها و منافع حاصل از مبالغ اضافه بدهی شناسایی کرد. نظریه سلسله مراتب مبتنی بر عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سرمایه ­گذاران برون شرکتی دارای اطلاعات بیشتری راجع به وضعیت مالی و عملکرد جاری و آتی شرکت بوده و سعی می­ کنند در زمانیکه شرکت دارای عملکرد ضعیفی است به بدهی روی نیاورد). کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در دهه ۸۰ محققین و مدیران شروع به شناسایی و درک چالش­های بزرگ برای مدیران ارشد در فرایند تامین مالی مورد انتظار و قابل پیش ­بینی کردند. در واقع هدف بالا بردن توانایی شرکت برای گرفتن اعتبارات با نرخ مناسب و حمایت از خودشان در برابر تنگناهای تامین مالی در شرایط غیرمنتظره بود. انعطاف­پذیری تنها در حوزه مالی مهم نیست بلکه در حوزه های کاربردی تجاری همچون انعطاف­پذیری شرکتی، مسائل راهبردی و عملیاتی نیز کاربرد دارد. حفظ انعطاف­پذیری شرکت نقش بسیار مهمی در موفقیت و بقای سازمان بازی می­ کند(زارع تیموری،۱۳۹۰).
    بنابراین انعطاف­پذیری مالی در برنامه راهبردی تامین مالی شرکتها می ­تواند نقش ارزشمندی را برای شرکت­ها به منظور برخورد با بی ثباتی و تناقص آتی ایجاد نماید. ازاینرو انعطاف­پذیری مالی برای یک شرکت مطلوب بوده و مطالعات تجربی صورت گرفته بیانگر این است که مدیران بشدت نسبت به انعطاف­پذیری مالی در انتخاب ساختار سرمایه خود حساس هستند(میتو و بانسل،۲۰۰۴[۲۹]).
    بطور کلی تئوری­های تصمیم ­گیری در مورد ساختار سرمایه با تئوری میلرومودیلیانی ( اگر سرمایه ­گذاران بطور کلی همانند و همزمان با شرکتها قادر به اخذ وام یا پس­انداز وجوه در دسترس باشند و تصمیمات تامین مالی شرکتها، کل جریانه­های نقدی آنها را تحت تاثیر قرار ندهد انتخاب نحوه و منبع تامین مالی بین اوراق بدهی و سهام بر کل ارزش بازار شرکتها تاثیر نمی­گذارد) شروع شد و بیشتر با در نظر گرفتن نواقص بازار و تلاش برای فهمم واقعیت رفتار شرکت استوار است. تئوری انعطاف­پذیری مالی بر عناصر هر دو تئوری موازنه ایستا و تئوری سلسله مراتب برمی­گردد. در واقع این تئوری ترکیبی از عدم اطمینان آتی شرکت و تلاش برای تعدیل ساختار سرمایه و نگهداری وجه نقد است. شرکتها شاید به وسیله حفظ انعطاف­پذیری مالی قادر به واکنش موفقیت­آمیز به فرصت­های سرمایه ­گذاری باشند هرچند که مدیران و محققان هنوز در انتظار یک تئوری قوی و تعمیم پذیرتر جهت تشریح تصمیمات ساختار تامین مالی شرکت هستند(زارع تیموری،۱۳۹۰).
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    ۲-۲-۶- منابع مختلف انعطاف­پذیری مالی
    شرکتها برای تامین مالی مورد نیاز برای راه­اندازی و اجرای پروژه­ های پیش روی خود گزینه­ های مختلفی پیش رو دارند(موین و بویلیا ۲۰۱۰). انعطاف­پذیری مالی ارتباط نزدیک در مواجه با نیازهای سرمایه ­گذاری آتی و سایر موارد مشابه دارد. میزان وجه نقد موجود در شرکت و میزان استفاده از ظرفیت بدهی، از منابع اصلی انعطاف­پذیری مالی است که به طور بالقوه مورد توجه قرار می­گیرد. در واقع فرم هیبریدی(ترکیبی) روشی برای افزایش انعطاف­پذیری مالی است که مورد توجه قرار می­گیرد. زیرا ترکیب مختلف از میزان بدهی و وجه نقد ممکن است منجر به تفاوت عمده در ارزش شرکت گردد(قوی،۱۳۹۰).
    ۲-۲-۶-۱- بدهی[۳۰]
    استفاده از بدهی به عنوان یک منبع تامین مالی بر مبنای چهار انگیزه مهم است(دنیس[۳۱]،۲۰۰۹).

     

     

    تمایل به جذب سرمایه ­گذاری

    افزایش سرمایه گذاری به منظور تضمین فعالیت تجاری روزانه

    تامین تسهیل در سودآوری عملیاتی

    استفاده از بدهی برای پرداخت و توزیع سود بین سهامداران

    بر مبنای تئوری موازنه ایستای سنتی مبالغ بهینه بدهی در ساختار سرمایه شرکت­ها به وسیله هزینه ناتوانی مالی و مزایای ناشی از سپر مالیاتی در نگهداشت بدهی تعیین می­ شود. بر مبنای مفاهیم انعطاف­پذیری مالی پیشنهاد می­ شود که شرکتها بدهی کمتری را تحمل نمایند، زیرا در غیر اینصورت آنها بابت استفاده از ظرفیت بدهی خود، انعطاف­پذیری مالی خود را قربانی می­نمایند. همچنین بهره ­برداری از ظرفیت بدهی در زمان حال باعث آسیب­پذیری بیشتر در برابر تغییرات سرمایه ­گذاری آتی می­گردد(بایون،۲۰۰۷). هزینه حفظ انعطاف پذیری مالی بخاطر عدم استفاده کامل از ظرفیت بدهی، صرف­نظر کردن از مزایای سپر مالیاتی است.
    این امر بیانگر این است که تئوری انعطاف­پذیری مالی یک موقعیت ایستا بین هزینه­ها و مزایای حاصل از انعطاف­پذیری ایجاد می­ کند.
    ۲-۲-۶-۲- وجه نقد[۳۲]
    بررسی رفتار شرکتها روند قابل ملاحظه­ای در انباشت وجه نقد را نشان می­دهد. در ۳۰ سال گذشته میانگین نسبت وجه نقد به دارایی در شرکتهای امریکایی دو برابر شده است بنابراین از دیدگاه تئوریک باید اغلب شرکتها بتوانند همه تعهدات مربوط به بدهی خود را پرداخت نمایند، اما در واقعیت اینطور نیست. بررسی­ها دلایل چندگانه­ای برای رشد چشمگیر در افزایش مانده وجه نقد را نشان می­دهد که می­توان دلایل این امر را ناشی از تغییرات شرکتها و تغییرات محیطی دانست(باتس[۳۳]،۲۰۰۸).
    ریسک نوسان­پذیری جریان­های نقدی رابطه مثبت با نسبت وجه نقد به دارایی­ های شرکت دارد و در واقع شرکتها میزان وجه نقد نگهداری شده خود را برای واکنش در نوسان­پذیری جریانات نقدی اصلاح می­نمایند. ریسک ذاتی صنعت و تغییرات در محیط خارجی( شرایط اقتصاد کلان) به ویژه در دنیای رقابتی کنونی یک عامل تعیین کننده ­ای برای تعیین ریسک محیط است(هان[۳۴]،۲۰۰۷).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    از سوی دیگر وجه نقد به عنوان یک سپر مطمئن در برابر افزایش ریسک بکار می­رود در حالیکه به انعطاف­پذیری مالی شرکت نیز کمک می­گند. هاواکیمیان(۲۰۰۷) ادعا می­ کند شرکت­ها تا زمانیکه به بازارهای سرمایه خارجی مناسب دستیابی دارند نیازی به نگهداری وجه نقد ندارند. نگهداری وجه نقد منافع و هزینه های متعددی را می ­تواند برای شرکت ایجاد نماید. از جمله قابلیت نقد شوندگی بالا و هزینه معاملاتی اندکی بعنوان مزایای نگهداری وجه نقد به شمار می­آید، اما نگهداری وجه نقد نه تنها دارای مزیت مالیاتی نیست بلکه طبق تئوری نمایندگی، نگداری وجه نقد سبب سوء استفاده مدیریت می­گردد(باتیس[۳۵]،۲۰۰۸).
    ۲-۲-۷-سایر منابع انعطاف­پذیری مالی
    منابع کم اهمیت­تر که بندرت در پیشینه پژوهشات مالی مورد بحث قرار میگیرد سیاست و مبالغ سود تقسیمی است. همچنین تامین نقدینگی خارجی که در زمان سقوط و شکست بازارهای تامین مالی مورد استفاده قرار می­گیرد نیز استراتژیک می­باشد(وانگ[۳۶]،۲۰۰۶) پی بردند که انعطاف­پذیری مالی بالاتر برای شرکت­های که فرصت­های ترقی و پیشرفت بیشتری، اندازه کوچکتر و توزیع سود تقسیمی و نسبت سرمایه ­گذاری بیشتری دارند مطلوب می­باشد. در ضمن نتایج پژوهش آنان بر نقش سطوح پایین اهرم­ها در حفظ انعطاف­پذیری مالی می­ کند(احمدی،۱۳۸۵).
    ۲-۲-۷-۱-انواع تامین مالی
    یکی از تصمیمات که مدیران واحد اقتصادی به منظور حداکثر ساختن ثروت سهامداران اتخاذ می­نمایند، تصمیمات مربوط به تامین مالی شرکت است. این نوع تصمیمات مربوط به ساختار سرمایه و همچنین تعیین و انتخاب بهترین شیوه تامین مالی و ترکیب آن می­باشد. در نتیجه یک مدیر مالی می ­تواند از طریق ایجاد تغییر در مواردی مانند سود هر سهم، خط مشی تقسیم سود، زمانبندی ریسک سودآوری و انتخاب شیوه تامین مالی بر ثروت سهامداران اثر بگذارد. منابع مالی هر واحد اقتصادی از منابع داخل و خارجی تشکیل شده است. منابع داخلی شامل جریانات نقدی حاصل از عملیات و وجوه حاصل از فروش دارایی­ ها و منابع خارجی شامل استقراض از بازارهای مالی و انتشار سهام می­باشد.
    ۲-۲-۷-۲-ظرفیت وام و انعطاف­پذیری مالی
    شرکت­ها باید ظرفیت مناسبی از وام گیری را برای استفاده از منابع تامین مالی از طریق بدهی در شرایط مطلوب حفظ کند. به عنوان مثال شرکت طرحی را در بخش پژوهشات و توسعه به انجام رسانده و به توسعه آن امیدوار است و نمی­خواهد با انتشار سهام، سود خود و سهامداران فعلی را کاهش دهد و در نتیجه چنانچه هنوز ظرفیت وام گرفتن داشته باشد سریعا وام گرفته و محصول را تولید نموده و با افزایش قیمت سهام و سودآوری بالای محصول، وام خود را بازپرداخت می­ کند. اینکه شرکت سرمایه خود را از طریق بدهی یا انتشار سهام عادی بدست می­آورد به انعطاف­پذیری در تامین مالی بستگی دارد. مقصود از انعطاف­پذیری در تامین مالی این است که شرکت­ها تا حد معینی می ­تواند از طریق استقراض تامین مالی کنند، در غیر اینصورت بر اثر بالا رفتن نسبت بدهی، ریسک مالی شرکت به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت و شرکت دیگر قادر نخواهد بود در سالهای بعد از طریق استقراض تامین مالی کند. ولی انتشار سهام عادی یا افزایش سرمایه از محل سود انباشته اساس و مبنایی می­ شود که شرکت می ­تواند در آینده به پشتوانه آن از طریق بدهی و استقراض از بانک­ها تامین مالی کند. شرکتی که بخواهد در امر تامین مالی انعطاف­پذیری را رعایت کند آن را در سیاست تقسیم سود می­گنجاند و در اجرای این دستورالعمل فقط درصد نسبتا اندکی از سود شرکت را بین سهامداران تقسیم می­ کند(همان منبع).
    علاوه بر آن پایین بودن نسبت بدهی و اهرم در ساختار سرمایه، سبب انعطاف­پذیری مالی می­ شود. بدین صورت که چنانکه احتمال افزایش نرخ بهره در آینده نزدیک بالا باشد و افزایش چشمگیری بیابد می­توان با صدور اوراق قرضه، قرضه بلند مدت تا چند سال با بهره کم منابع مالی را تضمین نمود(پارسائیان،۱۳۸۲).انعطاف­پذیری مالی سبب خواهد شد که شرکت بتواند در شرایط خاص همچون تغییر سیاستهای دولت، کسادی بازار و کاهش عرضه و تولید ناشی از کمبود سوخت و برق و گاز و ناآرامی نیروی کار، حساسیت رقابتی بالا، فوریت فرصتهای سرمایه ­گذاری سودآور، وجوه مورد نیاز را از طریق بدهی تامین کند. اما این نباید سبب شود تا در شرایط مناسب، شرکت جهت انعطاف­پذیری مالی، سهام منتشر کند و سبب سقوط قیمت آن گردد(افشاری،۱۳۷۹).
    معمولا در زمان تدوین سیاست تقسیم سود شرکت، میزان و درصد اجزاء تشکیل دهنده سرمایه شرکت تعیین می­ شود و در این رابطه به دو عامل باید توجه خاص شود:

     

     

    انعطاف­پذیری در تامین مالی.

    سیاست تقسیم باقیمانده سود.

    ۲-۲-۸- مفاهیم نظری گزارشگری مالی و انعطاف پذیری مالی
    در مفاهیم نظری استانداردهای حسابداری ایران در خصوص صورتهای مالی و نیازهای استفاده­کنندگان در باره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انععطاف­پذیری مالی واحد تجاری نیز موارد زیر ذکر شده است:

     

     

    بند ۱-۱ هدف صورتهای مالی عبارت از ارائه اطلاعاتی تلخیص وطبقه بندی شده درباره وضعیت مالی،عملکردمالی وانعطاف پذیری مالی واحدتجاری که برای طیفی گسترده از استفاده­کنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد.

    بند ۲-۱ صورتهای مالی همچنین نتایج وظیفه مباشرت مدیریت یاحسابدهی آنهارادرقبال منابعی که دراختیارشان قرارگرفته است منعکس می­ کند. استفاده کنندگان صورتهای مالی برای اتخاذ تصمیمات اقتصادی، غالبا خواهان ارزیابی وظیفه مباشرت یا حسابدهی مدیریت می­باشند. تصمیمات اقتصادی مزبور به عنوان نمونه شامل مواردی از قبیل فروش یا حفظ سرمایه ­گذاری در واحد تجاری و انتخاب مجدد یا جایگزین مدیران می­باشد.

    بند ۵-۱ استفاده کنندگان صورتهای مالی به اشخاصی اطلاق می­ شود که جهت رفع نیازهای اطلاعاتی متفاوت خود از صورتهای مالی استفاده می­ کنند. تامین نیازهای اطلاعاتی تمام استفاده کنندگان توسط صورتهای مالی امکان­ پذیر نیست ولی نیازهایی وجود دارد که برای استفاده کنندگان مشترک است بالاخص همه استفاده­کنندگان به نوعی به وضعیت مالی، عملکرد مالی و انععطاف­پذیری مالی واحد تجاری علاقمند هستند.

     

     

    بند ۶-۱ مدیریت واحد تجاری مسئول تهیه و ارائه صورتهای مالی می­باشد. مدیریت به شکل و محتوای صورتهای مالی علاقمند است زیرا این صورتهای مالی ابزار اصلی انتقال اطلاعات مالی در مورد واحد تجاری به اشخاص خارج از آن است. مدیریت از اطلاعات کافی در انجام وظایف برنامه ­ریزی، تصمیم ­گیری و کنترل کمک می­گیرد و قادر است شکل و محتوای چنین اطلاعات اضافی را در راستای رفع نیازهای خود تعیین کنند. گزارش چنین اطلاعاتی خارج از دامنه کاربرد این مجموعه است. معهذا اطلاعات مندرج در صورتهای مالی منتشره بایستی با اطلاعات مورد استفاده مدیریت جهت ارزیابی وضعیت مالی عملکرد مالی انعطاف پذیری مالی واحد تجاری در تضاد نباشد.

    بند ۷-۱ اتخاذ تصمیمات اقتصادی توسط استفاده­کنندگان صورتهای مالی مستلزم ارزیابی توان واحد تجاری جهت ایجاد وجه نقد و زمان و قطعیت ایجاد آن است. این توان در نهایت تعیین کننده ظرفیت واحد تجاری جهت انجام پرداختهایی از قبیل پرداخت حقوق و مزایا به کارکنان، پرداخت به تامین کنندگان کالا و خدمات، پرداخت مخارج مالی، انجام سرمایه ­گذاری بازپرداخت تسهیلات دریافتی و توزیع سود بین صاحبان سرمایه است. ارزیابی توان ایجاد وجه نقد از طریق تمرکز بر وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریانهای نقدی واحد تجاری و استفاده از آنها در پیش بینی جریانهای نقدی مورد انتظار و سنجش انعطاف پذیری مالی، تسهیل می­گردد.

    بند ۸-۱ وضعیت مالی یک واحد تجاری دربرگیرنده منابع اقتصادی تحت کنترل آن، ساختار مالی آن، میزان نقدینگی و توان بازپرداخت بدهیها و ظرفیت سازگاری آن با تغییرات محیط عملیاتی است. اطلاعات درباره وضعیت مالی در ترازنامه ارائه می­ شود. اطلاعات درباره منابع اقتصادی تحت کنترل واحد تجاری و کاربرد این منابع در گذشته برای پیش ­بینی توانایی واحد تجاری جهت ایجاد وجه نقد از این منابع در آینده مفید است.این اطلاعات همچنین برای پیش ­بینی میزان موفقیت احتمالی واحد تجاری جهت دستیابی به تسهیلات مالی بیشتر مفید می­باشد. اطلاعات در مورد نقدینگی و توانایی بازپرداخت بدهیها برای پیش ­بینی توان واحد تجاری جهت ایفای تعهدات مالی خود در سررسید مفید است. نقدینگی به فراهم بودن وجه نقد در آینده نزدیک پس از احتساب تعهدات مالی تا آن زمان اطلاق می­ شود. توان بازپرداخت بدهیها به فراهم بودن وجه نقد جهت ایفای تعهدات مالی در سررسید و طی مدتی بالنسبه فراتر از آینده نزدیک اطلاق می­ شود. اطلاعات مربوط به ناسازگاری با تغییرات محیط عملیاتی برای ارزیابی میزان ریسک تحمل زیان یا کسب منافع از تغییرات غیرمنتظره مفید می­باشد. این وضعیت به انعطاف پذیری مالی نیز مربوط می­باشد.

    بند ۱۰-۱ اطلاعات در مورد جریانهای نقدی در صورت جریان وجه نقد ارائه می­ شود. این اطلاعات از جنبه­ های دیگر، عملکرد مالی واحد تجاری را از طریق انعکاس مبالغ و منابع اصلی جریانهای ورودی و خروجی وجه نقد به نمایش می­گذارد. اطلاعات موصوف جهت ارزیابی میزان تاثیر عملکرد مالی واحد تجاری بر جریانهای نقدی آن مفید می­باشد و بالاخص در راستای ارزیابی انعطاف پذیری مالی، مربوط تلقی می­ شود.

    بند ۱۱-۱ انعطاف پذیری مالی عبارت از توانایی واحد تجاری مبنی بر اقدام موثر جهت تغییر میزان و زمان جریانهای نقدی آن می­باشد به گونه­ ای که واحد تجاری بتواند در قبال رویدادها و فرصت­های غیرمنتظره واکنش نشان دهد. مجموعه صورتهای مالی اطلاعاتی را که جهت ارزیابی انعطاف پذیری واحد تجاری مفید است منعکس می­ کند. انعطاف پذیری مالی واحد تجاری را قادر می­سازد تا از فرصتهای غیرمنتظره سرمایه ­گذاری به خوبی بهره گیرد و در دورانی که جریانهای نقدی حاصل از عملیات مثلا بدلیل کاهش غیر منتظره سرمایه ­گذاری به خوبی بهره گیرد و در دورانی که جریانهای نقدی حاصل از عملیات مثلا بدلیل کاهش غیر منتظره در تقاضا برای محصولات تولیدی واحد تجاری در سطح پایین و احتمالا منفی قرار دارد به حیات خود ادامه دهد.

    بند ۴۱-۶ انعطاف پذیری مالی در فصل اول توصیف شده است. انعطاف پذیری مالی از منابع مختلفی نشات می­گیرد، به طور مثال مشارکت، توان کسب سرمایه جدید در کوتاه مدت از طریق صدور اوراق مشارکت، توان دستیابی به وجه نقد از طریق فروش داراییها بدون اختلال در عملیات در حال تداوم و توان نیل به بهبود سریع در خالص جریانهای نقدی ناشی ار عملیات از جمله این منابع است.

    بند ۴۲-۶ انعطاف پذیری مالی متضمن از دست دادن برخی منابع در قبال بدست آوردن برخی مزایاست. بطور مثال نگهداری داراییهایی که به راحتی در بازار قابل دادوسند است، نشانگر انعطاف پذیری مالی است اما همین امر ممکن است متضمن بسنده کردن به نرخ بازدهی باشد که به مراتب کمتر از نرخی است که می­توان سرمایه ­گذاری در داراییهایی با نقدینگی کمتر بدست آورد. انعطاف پذیری مالی می ­تواند مخاطرات مرتبط با عملیات را، مثلا تقلیل خط ورشکستگی به هنگام تنزل خالص جریانهای نقدی ناشی از عملیات، کاهش دهد. به طور کلی در هر سطح مخاطره عملیاتی، یک واحد تجاری که از انعطاف پذیری مالی بالایی برخوردار است در مقایسه با واحد تجاری با انعطاف پذیری مالی پایین در مجموع با مخاطره کمتری روبه رو می­باشد.

    بند ۴۳-۶ صورتهای مالی اساسی مجموعا اطلاعاتی را که برای ارزیابی انعطاف پذیری مالی مفید است ارائه می­ کند. بطور مثال صورت جریان وجه نقد این اطلاعات را از طریق گزارش جریانهای نقدی ناشی از عملیات وافشای رابطه آنها با سود فراهم می­آورد. این اطلاعات می ­تواند در پیش ­بینی جریانهای نقدی آتی ناشی از عملیات بیشتر باشد توان آن واحد تجاری برای مقابله با تغییرات نامساعد در شرایط عملیاتی یا مالی بیشتر خواهد بود. ترازنامه اطلاعاتی را برای ارزیابی انعطاف پذیری مالی از طریق مشخص کردن ماهیت منابع موجود و مبلغ موجود و مبلغ وزمان ادعاهای موجود بر این منابع ارائه می­ کند.

    ۲-۳- بخش دوم:چرخه عمر شرکت
    ۲-۳-۱- چرخه عمر شرکت
    هر شرکت مانند تمام موجودات زنده مراحل تولد، رشد، پیری وشایدمرگ راطی نموده ودرهرمرحله ازعمرخود دارای الگوهای رفتاری خاص به منظورغلبه وچیرگی برمسائل آن دوره ویامشکلات مربوط به انتقال ازدوره ای به دوره دیگر هستند. مواردی نیز پیش می آید که این سیستم ها در حل مسائل باز می مانند و به منظور تشخیص و درمان نیازمند دخالت و معالجه عوامل بیرون از سیستم می شوند. به شکل زیر به دقت توجه فرمائید:

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:50:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم