کارکرد روانی:
انسانها همیشه با هم ودر کنار هم زندگی کرده اند و جهان تنها در پرتو مشارکت فعال زنان و مردان همه گروه ها و جوامع ، تنگناهای آینده را پشت سر خواهد گذاشت.
همیاری و همکاری ذهن انسان را از در گیر بودن برای مقابله با مشکلات رها می کند و آرامشی به انسان می دهد که هیچ وقت احساس تنهایی نمی کند و با امید به زندگی اجتماعی خود ادامه می دهد وحس اعتماد را در انسان زنده نگاه می دارد .
چهارچوب نظری
هر تحقیقی باید چهارچوب نظری داشته باشد. بدین معنی که محقق باید در روند تحقیق خود از یک یا چند مکتب پیروی کند که در این تحقیق از مکتب کنش متقابل نمادین استفاده می شود.
مکتب کنش متقابل نمادین
از مقدمان سنت متقابل نمادی، می توان از جمله «جان دوئی[۱۸]»، «کولی[۱۹]»، «ویلیام توماس[۲۰]»، «پیرس[۲۱]»، «وبر[۲۲]»، «بالدوین[۲۳]»، «زنانسکی[۲۴]» نام برد. مباحث اساسی کنش متقابل نمادی را باید در آراء «هربرت بلومر[۲۵]» جستجو کرد… به طور کلی دیدگاه کنش متقابل نمادی، بر پویایی کنش متقابل اجتماعی بین فرد و جامعه و نتایج این فرایند تاکید دارد.(محمدزاده، امید، ۱۳۸، ۶۲).
کنش متقابل نمادی نیز بر روی عمل انسان به عنوان ملاک حقیقت علمی تاکید دارد. به علاوه در کنش متقابل نمادی همانند عمل گرایی، منطق صوری پایگاه مبهمی دارد و در عقل هرگز جایگاه معتبر و قابل درکی نداشته است. عمل گرایان بین جسم و یا تن و روان تمایز قائل نمی شدند، بنابراین سعی می کردند عمل انسان را پایه و مبنا بدانند نه محصول تن آدمی به اعتقاد آنان همه چیز را باید از عمل شروع کرد.
چهار برداشت عمده کنش متقابل عبارتند از :
۱- مردم به صورت فردی یا اجتماعی براساس معنی چیزهایی که جهان را تشکیل می دهند، رفتار می کنند.
۲- ارتباط افراد با هم امری ضروری است زیرا آنان از طریق نمادها و اشارات، رفتار یکدیگر را درک و تفسیر می کنند.
۳- کنش اجتماعی، در یک جریان توجیه و تفسیر وضعیتی که افراد با آن مواجه اند، ساخته می شود.
۴- شبکه ارتباطات متقابل و به هم پیوسته کنش ها که سازمانها، نهادها، گروه فعالان و غیره را می سازد، شی نیست بلکه حرکت و پویایی دارد.(همان، ۶۲).
معانی و نمادها به کنش اجتماعی انسان(که مربوط به کنش گر واحد است) و کنش متقابل اجتماعی او (که دو یا چند کنشگر را به کنش متقابل اجتماعی می کشاند)، ویژگی های متمایزی می بخشند. کنش اجتماعی همان کنشی است که افراد از طریق آن، با دیگران به گونه ذهنی کنش برقرار می کنند. به عبارت دیگر، انسان ها در زمان انجام دادن یک کنش، می کوشند تأثیر کنش شان را بر کنش گران درگیر دیگر، سبک سنگین کنند. هر چند انسان ها غالباً به کنش های بی تفکر و خو کرده دست می زنند، اما ظرفیت درگیرشدن در کنش اجتماعی را نیز دارند. اما انسان ها در فراگرد کنش متقابل اجتماعی، به گونه ای نمادین معناهایی را به دیگران انتقال می دهند. دیگران این نمادهای معنی دار را تفسیر می کنند و بر پایه تفسیرشان از این نمادها، واکنش نشان می دهند. به عبارت دیگر، کنشگران، حین کنش متقابل اجتماعی، در فراگردی از نفوذ متقابل قرار می گیرند.
دیدگاه کنش متقابل نمادین به رفتارهای شکل گرفته و ثابت، توجه کمتری دارد و توجه اش بیشتر روی رفتارهایی است که در جریان زندگی اجتماعی شکل می گیرد.(همان، ۶۳).
نظر دورکیم در مورد همیاری
دورکیم در بررسی های خود نشان می دهد که جامعه از لحاظ همگرایی و یاریگری یا به طور کلی نوع انسجام و روابط اجتماعی دوگونه اند؛ اجتماعات نخستین که همه اعضای آن بنا بر سنت واحد مشابه و بر اساس رسم و عادت از خود واکنشها و رفتارهای همانندی نشان می دهند و با یکدیگر همکاری دارند. پیوستگی افراد در این قبیل اجتماعات خود به خودی، مکانیکی و ناآگاهانه و بر اساس سنت قرار دارد.
نوع دوم یاریگری، همیاری و کمک رسانی متأثر از نظام اجتماعی ویژه ای است که به پیروی از اندیشه فردی و به طور مستقل وجود دارد، این نوع همکاری بنابر نیاز جامعه آگاهانه است و اعضای جامعه در عین حال که نقش و کارکرد معینی در جامعه بر عهده دارند با فرد دیگر جامعه در ارتباط و کنش متقابل هستند.
مانند اندامهای یک ارگانیسم یعنی قلب، مغز، چشم و … هریک دارای کارکرد ویژه ای هستند و در عین نسبت به هم و نسبت به کل جامعه روابط و کنشهای متقابل دارند. بنابراین اعضای جامعه اندام واره ای و ارگانیکی است و نیازهای مشترک اعضای جامعه زمینه را برای کار جمعی فراهم می آورد.
شیوه های دیگر ازهمیاری
در ایران می توان نمونه های بسیاری از همیاری و تعاون مردم در اداره امور را شاهد بود. در طی سالهای جنگ تحمیلی، کمک ها و مساعدت های مردم در پشت جبهه بود که به رزمندگان اسلام امید می بخشید. تشکیل کمیته های بسیج بانوان، تهیه و تدارک انواع مربا، کمپوت، لباس و آذوقه کمک شایانی در طول جنگ به مسئولین نمود.
هنگام زلزله، و وقوع بلایای طبیعی، باز این دست کمک مردم است که به یاری می شتابد. خون خود را اهدا می کنند، لباس و آذوقه فراهم می کنند و در این هنگام است که دلها یکسان می تپد و این همان روح تعاون و همیاری است که انسانها با یکدیگر دارند، به ویژه مسلمانان که بر طبق دستورات و اعتقادات دینی و الهی خود این فریضه را بسیار نیکو بجا می آورند(ارفع، ۱۳۸۵: ۳۵).
فصل سوم
روش تحقیق
مقدمه
در این فصل به بررسی روش تحقیق، جامعه آماری و نحوه تشکیل گروه های همیاری و معرفی آنها پرداخته می شود و کارکردهای این گروه ها بیان می گردد.
روش پژوهش:
در جمع آوری مطالب تحقیق، متناسب با شرایط و موقعیت محقق، از روش های مشاهده مشارکتی، مصاحبه، استفاده از عکس برداری و در مواردی نیز جهت تکمیل تحقیق از روش اسنادی استفاده شده است.
جامعه مورد بررسی:
جامعه مورد بررسی شامل کلیه شهروندان خانم ساکن مجیدیه شمالی واقع در منطقه ۴ تهران می باشد.
نمونه و روش نمونه گیری
حجم نمونه شامل سه گروه و ۵۰ نفر(اعضای گروه ها) می باشد که به روش گزینشی در دسترس و از بین گروه های تشکیل دهنده قرض الحسنه انتخاب شده اند.
روش تحلیل داده ها
داده ها به صورت توصیفی-تحلیلی پردازش می شوند.
صندوق قرض الحسنه
سازو کار و نحوۀ کارکرد صندوقهای قرض الحسنۀ مردمی با خودجوشی خیرانه افراد فامیل، هم محلهای ها (به ویژه زنان محله) و همکاران، به این صورت میباشد:
نحوه تشکیل صندوق قرض الحسنه:
وقتی توسط خانمهای فامیل یا هم محله تصمیم گرفته شد که یک صندوق قرض الحسنه را تشکیل دهند، در ابتدا در مورد مبلغ به توافق میرسند و معین میکنند که ماهانه مبلغی، معمولاً به تناسب توان و تمایل عمومیشان( از حدود پنج هزار تومان تا بالای ده هزار تومان می باشد) را نزد یک نفر که به عنوان سرگروه انتخاب میشود، میگذارند.این شخص، فردی است که همه به او اطمینان صد در صد دارند. این شخص یا سرگروه نیز وظایفی را باید متقبل شود. در ابتدا باید مبالغ مشخص شده را از افراد شرکت کننده در روز معین قرعه کشی جمعآوری کند. حتی برای به موقع آوردن پول به افراد شرکت کننده یادآوریهای لازم را میکند.گاهاً دیده میشود که اولین پول جمع شده به سرگروه داده میشود که مسئولیت مهمی را به عهده گرفته است. اما در برخی مواقع پول جمع شده فی المجلس به یک نفر که بیش از دیگران نیازمند است وام داده میشود. مراسم قرعه کشی باید با حضور تمام اعضاء صورت گیرد.
کارکردهای صندوق قرض الحسنه
این نوع همیاری دربین افرادی که صندوق قرض الحسنه تشکیل می دهند، دارای کارکردهای خاصی است:
کارکرد روانی:
شامل در برداشتن اوقات فراغت، با خبرشدن اعضای فامیل از حال یکدیگر و آگاهی یافتن از مشکلات دوستان. گریز از تنهایی و فرار از روزمرگی زندگی است. این افراد دور هم جمع میشود، ساعتی را دور هم شاد هستند و به درد دل هم گوش میدهند و خوش میگذرانند.
کارکرد اجتماعی:
در اختیار گذاشتن تجربیات بزرگسالان به جوانان، راهنمایی و مشاوره های مادرانه و در برخی موارد طریقه پخت غذا. و اما در مورد کژکارکردهای آن می توان به این موضوع تأکید کرد که مشاورههایی که به هم میدهند، به نظر من خطرساز است. چون این افراد هیچکدام در این زمینه اطلاعات کافی ندارند و هیچکدام روانشناس یا مشاوران حاذقی نیستند که با اطمینان کامل راهنمایی کنند و گاهاً دیده شده که این راهنماییها موجب بروز مشکلات جدیدی شده است و در آخر یک مشکل بزرگ و جدیدی به وجود میآید.
کارکرد اعتقادی:
مذهب همواره در بین مردم جایگاهی ویژه دارد، به گونه ای که روح افراد با آن عجین است و دورهم جمع شدن های دوستانه نیز محلی است برای یاد کردن از اموات و درگذشتگان اعضاء..
کارکرد اقتصادی:
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 04:46:00 ب.ظ ]