تأثیر رفتار اخلاقی و رضایت شغلی بر تعهد سازمانی کارمندان مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحیه یک رشت- قسمت ۶ | ... | |
۳- ویژگیهای ساختاری: مشخص شده است تعهد با میزان رسمیت، وابستگی وظیفهای و عدم تمرکز در سازمان دارای رابطه مثبت است به علاوه تعهد با میزان مشارکت افراد در تصمیمگیری و میزان مالکیت فرد بر واحد تولیدی و کنترل سازمان نیز دارای رابطه مثبت است. پس تغییرات ساختاری میتواند تا حدی تعهد کارکنان را تحتتأثیر خود قرار دهد. (همان)
۲-۲-۴-۲) تعهد مستمر تعهد مستمر نمایانگر شناسایی و تعیین هزینههای ناشی از ترک سازمان توسط فرد میباشد. بنابراین، هر عاملی که بتواند هزینههای مذکور را افزایش و یا در آن تغییر ایجاد کند میتواند به عنوان یکی از عوامل تعیینکننده و مؤثر بر تعهد مستمر محسوب شود. متدوالترین عواملی که در این ارتباط مورد بررسی قرار گرفتهاند، اندوختهها یا سرمایهگذاریها در سازمان و فراهم بودن فرصتهای شغلی یا جایگزینهای موجود میباشد. بیکر(۱۹۸۰) معتقد است که تعهد به یک مسیر خاص از فعالیت هنگامی شکل میگیرد که فرد برای خویش سرمایههایی را کنار گذاشته باشد که اگر این فعالیت تداوم نباید آن سرمایهها را از دست بدهد. سرمایههای مذکور اشکال مختلفی دارند ولی میتوانند مرتبط با کار یا غیرمرتبط با آن باشند. به عنوانمثال، اتلاف وقت و هدر رفتن تلاشهایی که به منظور کسب مهارتهای غیرقابل انتقال صورت گرفته است، از دست دادن مزایای جذب سازمانی، از دست رفتن ارشدیت یا ایجاد اختلال در روابط شخصی و ایجاد فقر در زندگی خانوادگی میتوانند بهعنوان هزینههای بالقوه ناشی از ترک سارمان محسوب شوند. آزمون نظریه بیکر با توجه به این واقعیت که هزینههای ناشی از ترک سازمان برای افراد مختلف کاملاً متفاوت و متنوع است، مشکل میباشد. (نظری پویا، ۱۳۸۳، ۴۴-۴۳) .
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
۲-۲-۴-۳) تعهد هنجاری وینر (۱۹۸۲ به نقل از میمیر و آلن) معتقد است که احساس الزام به باقی ماندن در یک سازمان میتواند نتیجه درونی شدن فشارهای هنجاری باشد که قبل از ورود فرد به سازمان (یعنی اثرپذیری فرهنگی یا خانوادگی) با پس از ورود به سازمان (اثرپذیری سازمانی) بر وی اعمال شده است. به هر صورت، زمانی سازمان برای پیشرفت کارمند پاداشهایی را در نظر میگیرد (مثلاً پرداخت شهریه جهت تحصیل) یا هنگامی که سازمان هزینههایی را بهمنظور بهبود و توسعه مهارتهای شغلی یا حتی استخدام وی متحمل میشود (نظیر هزینههای مربوط به ارائه آموزشهای شغلی)، تعهد هنجاری میتواند در کارمند شکل گیرد. تشخیص سرمایهگذاریهای انجام شده توسط سازمان میتواند عدم توازنی را در رابطه میان فرد و سازمان ایجاد نماید و با توجه به این سرمایهگذاریها و هزینههای انجام شده توسط سازمان، این احساس در کارکنان بوجود آید تا زمانی که این دین بر عهده آنها است ملزم به جبران این اقدامات هستند. بدینترتیب نسبت به سازمان احساس تعهد خواهند نمود که ناشی از قدرشناسی از سازمان و وظیفه شناسی نسبت به آن است (نظری پویا، ۱۳۸۳، ۴۴).
۲-۲-۵) راه های ارتقاء تعهد به سازمان تعدادی از راهکارهای مهم برای افزایش تعهد سازمانی عبارتند از:
۲-۲-۶) مشکلات مربوط به تعهد سازمانی نکتهای که درباره تعهد به دفعات بیان میشود این است که جلب تعهد کارکنان به این سادگی که میگویند نیست. به عبارتدیگر تصور این که یک سازمان از کارکنانی تشکیل شده باشد که همه منافع مشترکی داشته باشند غیرواقعبینانه است. افرادی چون کایرت[۲۴] و مارچ[۲۵] (۱۹۶۳) معتقد بودند یک سازمان در دنیای واقعی، اتتلافی است از گروههای ذینفع. این دیدگاه تکثرگرا، مشروعیت منافع و ارزشهای مختلف را میپذیرد و بنابراین چنین میپرسند «تعهد نسبت به چی؟» بنابراین همانگونه که کویی[۲۶] و هارتلی[۲۷] (۱۹۹۱) گفتهاند تعهد یک موضوع همه یا هیچ، چیز نیست بلکه مسئله تعهدهای متعدد یا مختلف یک فرد میباشد. آنها مدعیاند که اگر از کارکنان انتظار نرود و آنها را ترغیب کنند که شدیداً به مجموعهای واحد از ارزشها و اهداف متعهد باشند، آنها نخواهند توانست با ابهامات و نااطمینانی که در زمان اعمال تغییر در حیات سازمانی بروز میکند، کنار بیایند. هماهنگی با ارزشهای تحمیلی مانع حل خلاق مشکل خواهد شد و تعهد بالا به سلسله اقدامات کنونی هم مقاومت کارکنان را در برابر تغییر افزایش خواهد داد و هم استرس و نگرانی آنها را در زمان اعمال تغییر. مدیران میتوانند با بهرهگیری از یک استراتژی تعهد تا حدی از بروز این مشکلات جلوگیری کنید و باید به نکاتی توجه کنند: اولاً باید پذیرفت منافع سازمان و منافع اعضای آن لزوماً با هم هماهنگ و یکی نیست. ثانیاً مدیران میتوانند عنوان کنند که هر یک از اعضای سازمان از موفقیت سازمان به نحوی از جهت امنیت شغلی، میزان پرداختها، فرصتهای پیشرفت و ترقی و غیره بهرهمند و منتفع خواهند شد. اما متقاعد ساختن کارکنان و اتحادیههای تجاری آنها به این که اقداماتی چون کوچکسازی، کاهش هزینهها یا انحلال، که بر امنیت شغلی و درآمد کارکنان اثر میگذارد، به نفع آنها نیز باشد، بسیار دشوار است (آرمسترانگ، ۱۳۸۶، ۲۲۶-۲۲۵).
۲-۲-۷) خلق استراتژی تعهد مشارکت دادن کارکنان در تعیین ارزشها کاری معقول است زیرا اولاً آن ها بیشتر نسبت به ارزشهای انتخاب شده احساس تعلق میکنند و به آنها احترام میگذارند. ثانیاً مدیریت نباید ارزشها را تعریف و آن را طوری تحمیل کند که مانع انعطافپذیری، خلاقیت و توانایی سازگاری آنها با تغییر گردد. ارزشها باید بر ضرورت انعطافپذیری، خلاقیت و کارگروهی و همچنین نیاز به عملکرد و کیفیت تأکید کنند. ثالثاً نباید از اینگونه عملیات انتظار چندانی برای زیاد کردن تعهد کارکنان داشت. آن ها ممکن است نرخ گردش کارکنان را کاهش دهند، شناخت آن ها از سازمان را افزایش بدهند و حس وفاداری آنها را نسبت به سازمان افزایش دهند. حتی رضایت شغلی را نیز ممکن است افزایش دهند اما مدرکی وجود ندارد که نشان دهد رضایت شغلی بیشتر لزوماً موجب بهبود عملکرد میشود. البته اگر عملیات مذکور روی هدف و ارزش خاص مثل کیفیت متمرکز شود، شانس بهبود عملکرد افزایش مییابد. شاید باور این عملیات «قلبها و ذهنها» برای افزایش تعهد کارکنان، موجب تغییر شکل یک شبه رفتار سازمانی خواهد شد. تأثیرگذاشتن بر روی رفتارها، حمایت از تلاشهای صورت گرفته برای وصول به اهداف و حفظ ارزشها ذاتاً باارزش و مفید خواهد بود. یک استراتژی تعهد به توسعه روشهای برقراری ارتباط با کارکنان، تهیه طرحهای آموزشی و پرورشی آن ها و تهیه طرحهایی برای افزایش مشارکت کارکنان و همچنین به معرفی فرایندهای مدیریت عملکرد و پاداش مربوط میشود. (آرمسترانگ، ۱۳۸۶، ۳۲۵-۲۲۷) بررسی اثر تبادل رهبر پیرو بر رضایت شغلی کارکنان از طریق نقش میانجی سرمایه روانشناختی
۲-۲-۸) عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی جرالد سالانیک معتقد است چهار عامل عمده به تعهد سازمانی منجر میشود و آن را تقویت میکند.
۲-۲-۹) شاخصهای تعهد سازمانی بهطورکلی، عنصر اصلی تعهد به ویژه از دیدگاه رفتاری عبارت است از رفتار و اقدام. بنابراین هر اقدامی با میزان تعهد متفاوتی همراه است که بر حسب شاخصهای تعهد عنوان میشود. مهمترین عامل تعهد، تقلید یا پیوند فرد با اقدام خود است و دارای چهار ویژگی میباشند که عبارتند از: (زارعی،۱۳۸۰، ۱۸)
۲-۲-۱۱) دیدگاههایی درباره تعهد سازمانی الف- تعهد را امری رفتاری تلقی میکند. این نوع تعهد، تعهد حسابگرانه نامیده میشود. برمبنای کارهای بکر و هومنز استوار است و افراد به دلیل سرمایهگذاریهایی که در سازمان کردهاند و منافع و مزایای آن به سازمان دلبسته میشوند و به اینترتیب تعهد مستمر را میتوان در این دیدگاه قرار دارد.
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:29:00 ق.ظ ]
لینک ثابت |