۵ـ ۳ـ پیش نویسها …………………………………………………………………………………..
فصل ششم
۹۱
۶ـ ۱ـ نتیجه گیری ………………………………………………………………………………………
۹۴
۶ـ ۲ـ فهرست منابع …………………………………………………………………………………..
پ
فصل اول
کلیات
۱ـ ۱ـ مقدمه:
طنز و طنزآوری یکی از شیوه های خاص برای بیان مسائل انتقادی و نارساییهای جامعه، همراه با خنده و شوخی است. طنز آیینۀ تمامنمای حقیقت از سویی و بیانگر نابسامانیها، پلشتیها و معایب فرد و جامعه از سوی دیگر است از این روست که طنزپرداز، پاسدار ارزشهای انسانی است. او با حربۀ بیان به دفاع از تزلزل و تباهی معنویات در روزگار خود برمیخیزد؛ شعور بشری را علیه ترس، خرافات و بیرسمیها تحریک می کند؛ بی عدالتی را نشان میدهد؛ نیروی آگاهی را بر میانگیزد؛ شعورها را متوجه دردها می کند و در پی کشف دردها برمی آید و تقوا را گرامی میدارد. ظرافت طبع طنزسراست که می تواند لبخند را از میان قطرات اشک توأم با درد بیرون آورد تا آن را بزرگ جلوه دهد. در ادبیات فارسی، شاعران و نویسندگان طنزپردازی چون حافظ و عبید زاکانی، ستارگانی درخشان هستند که با تلألو خود جامعۀ خویش را روشن می کنند و با رسالت و تعهد اجتماعی که در زمان خود احساس می کنند، به پیکار با زشتیها برمیخیزند و مجموعۀ عناصر ناراحتیزا و کشندهای را که جامعه با آن در گیر است، با طعن و طنز و در نهایت شوخطبعی و ظرافت عریان می کنند. مبنای این پژوهش بررسی طنز دو هنرمند صاحب قلم یعنی عبید زاکانی و حافظ شیرازی و بیان وجوه شباهت و تفاوت طنز آن دو است. این رساله شامل شش فصل است که در فصل اول به نام کلیات، به بیان مسأله، اهداف تحقیق، پیشینۀ تحقیق و فرضیه ها پرداخته شده است و فصلهای بعدی به ترتیب عبارتند از:
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
ـ فصل دوم: شناخت ماهیت طنز و انواع آن؛
ـ فصل سوم: اوضاع و احوال ایران در عصر عبید زاکانی و حافظ شیرازی؛
ـ فصل چهارم: زندگینامۀ عبید زاکانی و حافظ شیرازی؛
ـ فصل پنجم: بررسی طنز در آثار عبید زاکانی و دیوان حافظ شیرازی؛
ـ فصل ششم: نتیجه گیری.
۱ـ ۲ـ بیان مسأله:
عبید زاکانی از مهمترین شاعران و نویسندگان طنزپرداز در ادبیات فارسی است. روزگار زندگی عبید زاکانی، یعنی قرن هشتم هجری سرشار از تهاجمات خارجی، جنگهای داخلی و آسیبهای اجتماعی و فردی بود. عبید زاکانی این زشتیها را با شعر و نثر و در قالب طنز، به نقد میکشد. حافظ شیرازی نیز گرچه به عنوان شاعر غزلسرا شهرت دارد، اما غزلهای وی سرشار از اشارات انتقادی و طنز تلخ اجتماعی است. در این تحقیق بر آنیم که با مقایسۀ طنز در آثار عبید زاکانی و حافظ شیرازی به دریافتی روشنتر از پدیده طنز در ادبیات کلاسیک پارسی برسیم.
۱ـ ۳ـ اهداف تحقیق:
ـ شناخت ماهیت طنز به طور عام؛
ـ شناخت وجوه طنز در آثار عبید زاکانی؛
ـ شناخت وجوه طنز در آثار حافظ شیرازی؛
ـ شناخت اوضاع سیاسی، اجتماعی، دینی و ادبی ایران در قرن هشتم هجری.
۱ـ ۴ـ فرضیه ها:
ـ طنز در آثار عبید زاکانی و حافظ شیرازی، معطوف به نقد کژیهای اجتماعی و فردی است.
ـ به سبب شباهتهای بستر اجتماعی و تاریخی شعر حافظ و آثار عبید زاکانی، به طنزی نزدیک به هم در آثار این دو بر میخوریم.
۱ـ ۵ـ اهمیت و ضرورت تحقیق:
ادبیات، آیینۀ تمامنمای اوضاع فرهنگی و فکری جامعه است و شناخت طنز در آثار قرن هشتم هجری، دریچهای روشن برای شناخت اوضاع و احوال ایران عصر مغول و تیموریان است. از این جهت، این تحقیق علاوه بر آنکه به جهت جنبه های صرف ادبی مفید است، فوایدی در دیگر رشتهها از قبیل جامعه شناسی، روانشناسی و تاریخ نیز دارد.
۱ـ ۶ـ پیشینۀ تحقیق:
دربارۀ طنز و ماهیت آن به طور عام و دربارۀ آثار عبید زاکانی و حافظ شیرازی به طور خاص، آثار بسیاری تألیف و تصنیف شده است که از میان آنها میتوان به«طنز و رمز، عبید زاکانی» اثر مهدی نصیری دهقان و کتاب«عبید زاکانی لطیفه پرداز و طنزآور بزرگ» اثر بهروز صاحب اختیار، «زاکانی نامه» علی اصغر حلبی، «غزلهای حافظ» اثر پرویز خانلری و «شرح شکن زلف بر حواشی دیوان حافظ» اثر فتحالله مجتبائی اشاره کرد.
۱ـ ۷ـ روش تحقیق:
توصیفی و تحلیلی
فصل دوم
شناخت ماهیت طنز به طور عام و انواع آن
در زبان متعارف و ادبیات، واژگان بسیاری که حوزه معنایی مشترک میان آنها عنصر خنده و شوخ طبعی است، به طنز و طنزپردازی نظر دارند، از آن جمله واژگان طنز، طنازی، شوخطبعی، مزاح، هزل، هجو، مطایبه، کنایه، طعنه، نقیضه، جوک، لطیفه، فکاهه و… در ادبیات واژگان استهزاء، افسوس کردن، سخریه، شوخی، تماشا، تقلید، مسرت، مضحک، لاغ، لوده، دلقک، و ترکیبات خنده، لبخند، گلخند، ریشخند، زهرخند، نیشخند… نگاهی به تعاریف این واژگان در فرهنگهای فارسی از جمله لغتنامۀ دهخدا، فرهنگ معین و عمید و فرهنگهای انگلیسی آکسفورد و کمبریج نشان میدهد که حوزه معنایی مشترک میان این واژگان یعنی عامل خنده و شوخی، خود مشکلات و کژفهمیهای بسیاری را در دستهبندی، معادلیابی و کاربرد آنها در زبان متعارف عموماً و زبان ادبی خصوصاً پیش میآورد. البته کاربرد این واژگان به جای هم در زبان متعارف و روزمره به خودی خود اشکالی پیش نمیآورد. آنچه در زبان متعارف درجه نخست اهمیت را دارد، اطلاع رسانی فرستنده به گیرنده است. از این رو گر چه واژگان معرف خنده در دو زبان روزمره فارسی و انگلیسی هر یک معانی مختص به خود را دارند، مادامی که این واژگان در حد جمله، گزاره، عبارت، بند، متن و ژانر ادبی مطرح نشوند، به کارگیری آنها به جای هم محل اشکال نیست. اما وقتی پای متن تخصصی به میان میآید، آنگاه دسته بندی این واژگان امری ضروری و بسیار حیاتی است. در واقع وقتی از متن طنز آمیز سخن به میان میآوریم، منظور این است که چگونه، جملات به هم میپیوندند تا سخن معنیدار پیوستهای را در قالب حکایت کوتاه خندهدار، لطیفه، طنز، هزل، هجو و غیره تشکیل دهند(حری، ۱۳۷۸: ۲۲ـ۲۱).
طنز در اصل واژهای عربی است به معنای سخریه و مسخره کردن و در فرهنگهای فارسی به معنای ناز، سخریه، سخن به رمز گفتن، طعنه و فسوس کردن، افسوس داشتن، عیب کردن، لقب کردن و بر کسی خندیدن آمده است(جوادی، ۱۳۸۴: ۱۱).
در فرهنگ فارسی دکتر معین طنز را به معنای افسوس کردن، سخره کردن، طعنه زدن و مسخره و سرزنش را اسم مصدر آورده و اسم آن را به معنای ناز آورده(معین، ۱۳۸۱: ذیل «طنز»).
دهخدا طنز را به معنای فسوس کردن، طعنه، سخریه و طناز را به معنای فسوس کننده و افسونگر آورده است(دهخدا، ۱۳۷۷: ذیل«طنز»).
حسن عمید طنز را در فرهنگ خود به معنای فسوس کردن، ناز کردن، طعنه، سرزنش، ناز و کرشمه آورده است(عمید، ۱۳۸۹: ذیل«طنز»).
خسرو طیار در فرهنگ انگلیسی خود ۱Satire را به معنی طنز یا کاریکاتور انتقادی یا سیاسی به کار برده(طیار، ۱۳۸۶: ۲۵۸۳).
محمد رضا باطنی Satire را به عنوان اسم به معنای طنز، طنز نویسی و اثر طنزآمیز و انتقادی معنا کرده است(باطنی، ۱۳۷۸: ۷۴۹).
اولین نکتهای که از بررسی سطحی واژگان طنز خصوصاً در فرهنگهای سنتی فارسی حاصل می آید این است که تعاریف بسیاری از واژگان، شبیه هم بوده و مرز مشترک میان آنها طولانی است. نکته دوم این است که بررسی تمایز میان واژگان، بیشتر در سطح واژه و جمله مطرح شده است و هیچ یک از فرهنگهای سنتی، واژگان معرف خنده را در سطح متن یا ژانر ادبی بررسی نکرده اند.به دیگر سخن مشکل وقتی جدیتر می شود که بخواهیم خیل متون مطایبهآمیز مثلاً آثار عبید زاکانی یا حکایات ملانصرالدین را ذیل واژگانی مثل طنز، هجو، هزل، طنز پرخاشگر، کنایه و… قرار دهیم.در واقع، بر اساس این فرهنگها هیچ گونه معیاری کارساز برای تمییز متون مختلف مطایبه آمیز به دست نمیدهد. نکته سوم فرهنگهای جدید برای هر یک از واژگان اصلی طنز در زبان انگلیسی، چندین برابر پیشنهاد کرده اند و همین چند معادل کار بررسی دقیقتر را با دشواری روبرو کرده است، چرا که اولاً هر یک از برابرها خود در فرهنگهای زبان فارسی، معناهای متعدد دارند که گاه با یکدیگر نیز از سر ناسازگاری بیرون میآیند. در ثانی، وقتی واژگان معرف خنده را در فرهنگهای توصیفی انگلیسی بررسی میکنیم، به مواردی بر میخوریم که چندان، با معنای برابرهای پیشنهادی سازگاری ندارند شاید این امر نیز این است که هنوز هیچ فرهنگی در زبان فارسی پدید نیامده است که واژگان طنز و طنز پردازی را بر اساس ویژگیهای واژگانی و زبانی شناختی آنها مورد امعان نظر قرار دهد، چنان که در زبان انگلیسی این کار انجام شده است(حری، ۱۳۷۸: ۳۰).
۲ـ ۱ـ طنز در مصطلحات ادبی و هنری
طنز به نوعی خاص از آثار منظوم یا منثور ادبی گفته می شود که اشتباهات یا جنبه های نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی، سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوهای خندهدار به چالش میکشد. طنز تفکر برانگیز است و ماهیتی پیچیده و چند لایه دارد. طنز گرچه طبیعتش بر خنده استوار است اما خنده را برای نیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عمق رذالتها تنها وسیله میانگارد. طنز گر چه در ظاهر میخنداند اما در پس این خنده واقعیتی تلخ و وحشتناک وجود دارد که در عمق وجود خنده را میخشکاند و او را به تفکر وا میدارد. طنز هنری است که انسان در تلاش برای دگرگون ساختن جهان به دست میآورد و همیشه به شکل کنش و واکنش و در نتیجه نگاه وی به محیط و واقعیت(به طور خاص) نمود پیدا می کند. طنز راستین که از حوادث واقعی زندگی نشأت گرفته و مبتنی بر واقعیتهای زندگی بوده، ضمن دادن تصویر هجوآمیز از جهات منفی زندگی، معایب و مفاسد حقایق تلخ مختلف فردی و اجتماعی را به صورتی اغراقآمیز یعنی زشتتر و بدترکیبتر از آنچه هست نمایش میدهد و از این طریق تضاد عمیق وضع موجود با اندیشه یک زندگی عالی و مألوف را آشکار میسازد. البته امروزه غالباً به هر امر خنده دار و مضحک، طنز اطلاق شده و معمولاً در بسیاری از موارد، طنز یا مطربی، دلقکی، پوزخند، تمسخر، تحقیر و طعنههای زننده یکسان پنداشته می شود و طنز صرف رسانیدن مخاطب به خنده از سریعترین راه و یا هر وسیله ممکن دانسته شده است؛ که این تعریف از طنز با مفهومی که از طنز اصیل مورد نظر است تفاوت دارد(صدر، ۱۳۸۱: ۷).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:45:00 ب.ظ ]