کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • تبیین جایگاه و نقش فلسفه تعلیم و تربیت در نظام های آموزشی کشورهای مختلف- قسمت 4
  • رابطه‌ی بین سبک‌های هویّت و تاب‌آوری با شادمانی در دانش‌آموزان استان گلستان- قسمت ۱۲
  • قلمرو ولایت فقیه در احکام شرعی با تأکید بر اجرای عدالت درجامعه- قسمت ۷
  • راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع بهینه سازی چندهدفی مدل جانمایی تسهیلات با سرویس دهندگان ثابت و تقاضای تصادفی ...
  • شیوه‌ های تعیین قانون حاکم بر ماهیت دعوی در داوری‌ های تجاری بین ‌المللی با تأکید بر رویه قضایی- قسمت ۶
  • دانلود مطالب پژوهشی در مورد بررسی زمینه های سیاست جنایی تقنینی ایران در قبال افساد فی الارض- فایل ...
  • ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • " دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | مدل مراقبت معنوی در ایران – 2 "
  • شاخصه های الگوی مسکن پایدار (با تاکید بر نقش عرصه های ...
  • پیش فروش ساختمان از دیدگاه فقه وحقوق ایران- قسمت ۴
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در رابطه با مدلسازی و آشکارسازی درخت رطوبتی و تنزل عایقی ناشی از آن- ...
  • نقش میزان توجه به اقدامات مدیریت منابع انسانی در ارتقاء عملکرد تعاونیهای تولید کشاورزی استان گیلان- قسمت ۱۲- قسمت 2
  • بررسی عوامل موثر بر نگرش به قوانین و مقرارات اداری در شهر خرم آباد- قسمت ۱۲
  • بررسی و شناخت مهمترین ویژگی ها و مختصات سبکی و محتوایی غزلیات اهلی ...
  • دانلود فایل ها در مورد مسئولیت پرسنل نیروهای مسلح در خصوص تیراندازی درحین انجام وظیفه ...
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره شما نمی‌توانید موارد درون زباله‌دان را ویرایش کنید. مورد را به ...
  • اشکال اولیای دم در حقوق ایران با تکیه بر قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲- قسمت ۴
  • ترجمه بخشی از کتاب۹۲ The Philosophy of the Upanishads- قسمت ۶- قسمت 3
  • پروژه های پژوهشی در مورد دانش‌آفرینی در سازمان‌های رسانه‌ای با استفاده از مدل نوناکا مورد ...
  • ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • ارزیابی ارتباط میان ابعاد رهبری معنوی و رضایت شغلی کارکنان شعب بانک پارسیان در استان تهران- قسمت ۶
  • صناعات بدیعی در بوستـان سعـدی۹۱- قسمت ۹- قسمت 2
  • اثر سطوح مختلف آبشویی با پساب بر بیلان املاح خاک- قسمت ۵- قسمت 2
  • آگاهی از انرژی بر اساس فعالیت فردی کاربر در تلفن همراه۹۳- قسمت ۱۰- قسمت 2
  • بررسی تاثیر انتصاب های مبتنی بر شایستگی مدیران بر بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل- قسمت ۸- قسمت 2
  • بررسی عوامل مؤثر بر مقبولیت و اعتبار گزارشهای قضایی مامورین انتظامی در مقام ضابط دادگستری شهر ایلام در سال۱۳۹۲- قسمت ۸
  • مقابله ملی و بین المللی با قاچاق انسان- قسمت ۳
  • بررسی رابطه تمرکز صنعتی با ارزش افزوده اقتصادی و بهره وری در صنایع تولیدی- قسمت ۵
  • بررسی عوامل مؤثر بر مقبولیت و اعتبار گزارشهای قضایی مامورین انتظامی در مقام ضابط دادگستری شهر ایلام در سال۱۳۹۲- قسمت ۷
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد رابطه مؤلفه های مدیریت دانش و هوش سازمانی در هیئت های ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه در مورد تاثیرهشت هفته تمرینات ثبات دهنده بر تعادل ، درد و حس وضعیت در ...
  • دانلود پژوهش های پیشین در رابطه با ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • بررسی تأثیر نرخ سود در بازار پول بر عملکرد بازار سهام بر اساس مدل تصحیح خطا- قسمت ۴




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      صناعات بدیعی در بوستـان سعـدی۹۱- قسمت ۱۱ ...

    زمیـن به تیـغ بلاغت گـرفتـه ای سعـدی سپاس دار که جز فیـض آسمانی نیست
    بدین صفت که در آفاق صیت شعر تو رفت نرفت دجله که آبش بدین روانی نیست
    هیچ کس بیشتر و بهتر از خود سعدی به اهمیت زیبایی و نیکویی کاری که کرده است واقف نبوده تا بدان حدّ که آن را «فیض آسمانی» دانسته است. همچنین هیچ شاعر، ادیب و اندیشمند دیگری را نمی یابیم که تا حد او، از اهمیت و کیفیت شهرت خود سخن گفته باشد سعدی گاه گاه به مناسبتی خود را مدح کرده است و این ستایش از خویش نشان از آن دارد که به واقع نمی توانسته از این حقیقت گویی صرفنظر نماید زیرا :
    سعدی به پاکبـازی و رنـدی مثل نشد تنـها در این مدینه که در هر مدینه ای
    شعرش چو آب در همه عالم چنان شده کز پارس می رود به خراسان سفینه ای
    او به درستی شعرش را به «آب روان» تشبیه نموده که به همان زلالی و سیاسی در پهنه «آفاق جریان داشته و در سر راه همه تشنگان را سیراب کرده است. خوشبختانه این شهرت در میان حیاتش چه در شیراز و چه در نقاط دیگر ایران و جهان اسلام آن مقدار فراگیر بوده که از آن آگاهی یابد یا بهتر گفته شود. آوازه شهرتش از راه دور باز گردد و به گوش فراگیر بوده که از آن آگاهی یابد یا بهتر گفته شود، آوازه شهرتش از راه دور بازگردد و به گوش خود وی نیز برسد: چنانکه می نویسد» ذکر جمیل سعدی که در افواه «عوام» افتاده است وصیت سخنش که در بسط زمین رفته و رقعه منشاتشکه چون کاغذ زر می برند.- گلستان ص ۳۰
    تازه این شهرت در نیمه راه زندگی وی بوده است و به حق خویشتن را «اندر بحر معنی گوهر یکدانه» دانسته است.- غزلیات ص ۶۲۱
    نتیجه :
    من خود این سنگ به جان می طلبیدم همه عمر کاین قفس بشکند و مرغ به پرواز آید سعدی شیرازی یکی از چهار سخن گوی بی بدیل ایران در طول زندگی پر بار نزدیک به یک قرنی خود چهار مرحله متمایز را تجربه کرده و گذرانیده است. در حالیکه این چهار مرحله چون دانه های گردنبندی درشت و درخشان به یک رشته مستحکم ولی ظریف کشیده شده که رشته زندگی وی را ساخته و پرداخته است هنگامی که در هر یک از این مراحل نظر می افکنیم در می یابیم که در عین چندگانگی، یگانگی و هماهنگی خاصی در بین آنها وجود دارد و یا بهتر گفته شود آن رشته پیوند دانه ها، حقیقت جویی یافتن فلسفه و حکمت زندگی و در نهایت راهبری «خلق» برای یک زندگی نیکو و شادکام و ساختن در حد امکان یک آرمان شهر است که بتوان توسعه ای جهانی یابد. مرحله اول : دوران کودکی و نوجوانی سعدی است آن زمان که اتابک سعد بن زنگی در رأس فرمانروایی شیراز مستقر بود. شیراز دوران نسبتاً آرامی را سپری می کرد او تحت تربیت و تعلیم پدرش شخصیتی فرزانه و دیوانی قرار داشت به فرمانروا معرفی شده بود تا او را در کنف حمایت گیرد علوم فقهی و عرفانی را می آموخت در شیراز که از جهات سیاسی و فرهنگی شهر استثنایی بود، روزگاری می گذرانید و از همان ابتدا که جوانه های نبوغ و بلوغ فکری در وی شکفته می شد. گرایش های عارفانه را در خود می یافت ولی دیری نپایید که پدر را از دست داد از زیر چتر حمایت او به در افتاد و می بایست راه خود را در پیش گیرد. بدین جهت به این سو و آن سو سر زد با درویشان و قلندران محشور شده، آزادی و آزادگی را برگزیده و گاه مورد طعنه واقع شده و سرانجام قلندروار راه سفر پیش گرفته است. که در این راه خود را درویش قلّاش می خوانده است.
    مرحله دوم : دوران سفر دور و دراز سعدی است جوانی بیست و چند ساله در جست و جوی حقیقت و با گرایش های درویش- قلندری «راه بیابان» گرفته تجاوز از بیست سال در چهار گوشه جهان اسلام به گردش درآمده با عالمان عارفان و اندیشمندان نشست و برخاست داشته و سرانجام در علوم شریعت و طریقتی سرامده شده است با سیر وسلوک از هر خرمنی خوشه ای چیده ریاضت ها کشیده که بیشترین و مهمترین آنها در بیابان های فلسطین و مکه بوده است «هفت شهر عشق» را پیموده و سرانجام در بیت المقدس و مکه به انتهای راه و هدف رسیده شبی در خرقه رندآسا گذر کردم به میخانه ز عشرت می پرستان را منور بود کاشانه
    مرحله سوم : پایان سفر و بازگشت به شیراز که سعدی شتابان بالا و مشتاق خود را به وطن مالوف می رساند در این زمان او چهل و اندی سال داشته که اوج بلوغ روحی و جسمی یک انسان در این سن می باشد او با ورود به این بلوغ و با دستیابی به جهان بسی ژرف و وسیع یافتن آنچه در جستجویش بود و بازنگری در حال و کار خود؛ و این بار سفر به دوران خویشتن به این نتیجه رسیده که «گشودند از درون حال در تحقیق سعدی را» و آنگاه در خود «رسالتی» می یابد که باید آن را به انجام رساند و آن در حد توان ساختن یک (آرمان شهر) است به همین وصل سومین مرحله از مراحل چهارگانه زندگی خود را آموزگار می خواند و شغل، تمام و کار خویش را در این کلمه خلاصه می کند. بخش ابتدایی این دوره اوج شکوفایی شیراز عهد سلغری از سویی و زندگی سعدی از سویی دیگر است. او مورد قبول حکومت و مردم قرار دارد و پس از آنکه مغولان از مرکز تبریز بر حکومت فارس پنجه انداخته اند معهذا هنوز سلغریان بر منطقه احاطه دارند اینک سعدی موعظه می کند، پند می دهد، عارف و عامی را به فلاح و رستگاری و نیکی و نیک بختی فرا می خواند. این سومین مرحله پربارترین مراحل زندگی اوست، زیرا پختگی کامل رسیده «گلستان و بوستان» را نگاشته و در خانه – خانقاه خود در زیر کهندزباستانی در کنار «حوض ماهی» در گوشه ای دنج و زیبا که خود آن را «بوستان» نام نهاده سکنی گرفته و به ارشاد شاگردان خویش از هر گروه پرداخته است. او با رسیدن به «دانایی» دریافته که برای حصول به هدف خویش یعنی نیکبخت ساختن انسانها می بایست با هر یک از آنان به طریق خاص خود وی روبرو شود عوام و خواص به معنی عرفانی آن از یکدیگر جدا هستند «عوام» را می بایست از طریق شریعت و خواص را از راه طریقت ارشاد کرد تحت تعلیم و تربیت قرار داد. از این روی روش تربیتی دوگانه خویش را پیش می گیردو از بین همه مشرب های عارفانه – صوفیانه«طریقت فتوت» را که جنبه کردارگرایانهتصوف و با طبیعت او سازگارتر است بر می گزیند و به کار می بندد خود را پیر کهن می خواند و می نویسد «جوانمردا، از تو تا خدای یک قدم را هست دانی چه کنی؟ خود را فراموش کن و با لطف او دست در آغوش کن» -رسایل نثر ص ۹۱۳پنهان کاری را به کناری می نهد که آن را صلاح نمی داند و با سر سختی به مبارزه با زهد ریایی می پردازد.
    مرحله چهارم : این دوره از زندگی سعدی سخت گذشته است؛ هر چند که به او آزادی نرسیده باشد. سلغریان فروپاشیده اند، مغولان بر شیراز و فارس و سراسر ایران تسلط کامل یافته، فرمانروایی ایلخانی را به ثمر رسانیده اند. دوستان و حامیان او در داخل و خارج شیراز قلع و قمع گشته اند جامعه دستخوش دگرگونی، آشوب و در نتیجه تزلزل گردیده. اقتصاد و فرهنگ سقوط کرده و می بایست شدیداً مراقب چنین جامعه طوفانزده و نگون بختی بوده و از گذشته و حال سود جست با وجود اینکه او مورد تکریم و احترام ایرانی و ترک و مغول در داخل و خارج است معهذا نگران وضع موجود می باشد سعدی به دوران کهولت رسیده، خود را «پیر کهن» و «فرسوده روزگار» می خواند.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    هر چه جلوتر می رود بیشتر بر شرایط موجود روزگار واقف می گردد در می یابد که باید با روش رفق و مدارا و آهسته و پیوسته به نبرد با این وضع و با بیگانه پرداخت بر این باور پای می فشارد که می بایست شریعت و طریقت در آشتی به سر برند. و آنگاه است که خود را «فقیه کهن جامه» می خواند و به شدت است اندر کار تجدید حیات آنچه که از دست رفته است می شود و ما در اینجا او را «پخت روزگار» می خوانیم.
    فرجام کلام اینکه : سعدی سرانجام با در پیش گرفتن راهی که در نوجوانی، پدرش پیش پای وی نهاد. و اومدتی دراز تجربیات دیگری را به آن افزوده بود و با احساس همیشگی وجود «رسالتی» در خود برای ساختن «آرمان شهری» که انسان ها در آن با آرامش و نیکبختی بسر برند از مظاهر و مواهب آفریدگار سود می جوید همه غرایز، حواس و نیروهای مادی و معنوی انسان – خلیفه الله یا بهتر گفته شود جسم و روح هر دو از سویی و «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» از سوی دیگر را به کار وا می دارد و تا حدی گرایش های «وحدت وجودی» خود را نمایان می سازد. هنگامی که در بهاران در باغی و یا دشتی، شبی را به صبح رسانیده سحرگاهان که خورشید از پس کوهسار، گوشه ای از خود را نمایان ده، نسیم سحری با بوی گل و ریحان بینی و پیشانی او را نوازش داده آوای پرندگان گوش او را پر از نوا و موسیقی طبیعت کرده و او یکباره از بستر جسته و گفته «مرغ تسبیح خوان و من خاموش»- گلستان ص ۸۴، مواعظ ص ۸۳۰که این اتفاق دوبار تکرار شده – در این جمله کوتاه، آفریرکارو همه مظاهر گویا و زیبای او را به یاد آورده و برخاسته خود «تسبیح» گفته و روز روحانی پر نشاط و پر باری را آغاز کرده تا آن را به شاگردان خود القا کرده زیرا او «آموزگار» است و بقول خود : «معلم حس بشیرت است». است».
    بخش ۲: نمونه های شعری
    «جناس»
    جناس تام :
    آنست که در نظم یا نثر کلماتی به کار می رود که عینا مثل هم اما معنی آنها مختلف باشد در جناس تام دو لفظ باید در چهار چیز متفق باشند . ۱- تعداد حروف ۲- نوع حروف ۳- ترتیب حروف ۴- حرکات حروف
    نمونه های شعری
    زرش داد و گوهر به شکر قدوم بپرسیدش از گوهر و زاد و بوم
    ز فرمانبرانم کسی گوش داشت که اغوش را اندر آغوش داشت
    میازار پرورده خویشتن چو تیر تو دارد به تیزش مزن (بوستان سعدی)
    اگر یک سری موی برتر پرم فروغ تجلی بسوزد پَرَم
    جناس در کلمات قافیه (پَرَم : بپرم – پَرَم : پرمن) (۸۴ دیباچه)
    زرش داد و گوهر به شکر قدوم بپرسیدش از گوهر و زاد و بوم
    جناس تام سنگ قیمتی معنی می دهد و در مصراع دوم دوده و نژاد (۱۱۰ باب اول)
    ز فرمانبرانم کسی داشت که آغوش را اندر آغوش داشت
    جناس تام بین دو کلمه ی آغوش و آغوش یک لفظ در دو معنی متفاوت «بغل و کنار و بَر»(۱۴۶ باب اول)
    میازار پرورده ی خویشتن چو تیر تو دارد به تیرش مزن
    در کلمه «تیر» جناس تام: معنی نخست به معنی بهره و سهم و دوم به معنی چوبه ی تیر(۱۵۴ باب اول)
    بحمدالله، این سیرت و راه راست اتابک ابوبکربن سعد راست
    جناس تام در کلمات «راست و راست»(۳۱۵ باب اول)
    (راه) راست به معنی روش نیکو و رفتار و راست دوم به معنی وجود داشتن
    وز آن کس که خیری بماند روان دمادم رسد رحمتش بر روان
    جناس تام در کلمات روان در مصرع اول به معنی جاری و رونده (صفت فاعلی بیان حالت) و در مصرع دوم به معنی جان کندن.(۳۴۸ باب اول)
    چو بخشش نگون بود در کافِ کُن نکرد آنچه نیکانش گفتند: کُن
    کاف کن، روز ازل و آغاز خلقت جناس تام در کُن.
    کُن فعل امر حاضر عربی و فعل امر فارسی کُن در عربی یعنی به وجود بیاور و بشو.(۴۷۵ باب اول)
    گدارا چو حاصل شود نانِ شام چنان خوش بخسبد که سلطانِ شام
    جناس تام در کلمه ی شام به معنی غذای شب و شام، نام کشوری که امروز سوریه نام دارد.
    طمع کرده بودم که کرمان خورم که ناگه بخوردند کرمان سرم
    جناس تام در کلمات کرمان (یکی از استانهای ایران) و کرمان : کرم ها. (۴۹۹ باب اول)
    مرو بر سر رشته بار دگـر مبادا که دیگر کند رشته سر
    جناس در کلمه رشته که در مصراع اول به معنی روش و در مصراع دوم به معنی کرم است.(۵۷۶ باب اول)
    شنیدم که در مصر، میری أجَلّ سپه تاخت بر روزگارش، أجل
    آرایه جناس در کلمات (أجَلّ) است أجَلّ (اجلل) افعل تفضیل عربی به معنی بزرگتر و اجل در مصراع دوم به معنی زمان مرگ و پایان مدت زندگی.(۵۸۴ باب اول)
    نباید به رسمِ بد، آیین نهاد که گویند لعنت بر آن کاین نهاد
    جناس تام در کلمات نهاد، (نهاد در مصرع اول بن ماضی فعل و مصدر مرخم است و در مصراع دوم فعل ماضی.(۷۴۶ باب اول)
    تو حاصل نکردی به کوشش بهشتخدا در تو خوبی بهشتی، بهشت
    جناس تام در کلمات (بهشت) بهشت در مصراع اول به معنی مینو و پردیس و در مصرع دوم به معنای گذارد از مصدر بهشت.(۷۹۴ باب اول)
    غم خویش در زندگی خور که خویش به مرده نپردازد ار حرص خویش
    خویش در مفهوم «خود» ضمیر مشترک و در مفهوم «خویشاوند» اسم است. جناس تام(۴ باب دوم)
    به سرهنگِ سلطان چنین گفت زن که خیز ای مبارک! درِ رزق زن
    جناس تام در کلمه «زن» زن در مصرع اول جنس مونث است و در مصرع دوم فعل است(۱۴۰ باب دوم)
    یکی دست گیرم به چندین دِرم که چندی است تا من به زندان دَرَم
    جناس در کلمات (دِرم و دَرم)(۱۵۶ باب دوم)
    همه شب نبودش قرار و هُجوع ز تسبیح و تهلیل و مارا ز جوع
    (هجوع و جوع جناس)(۲۷۲ باب دوم)
    قیامت کسی بیند اندر بهشت که معنی طلب کرد و دعوی بهشت
    آرایه جناس تام در (بهشت: فردوس و بهشت فعل ماضی به معنی فروگذارد و رها کرد.(۲۸۰ باب دوم)
    چو حاتم به آزادگی سرنهاد جوان را برآمد خروش از نهاد
    جناس تام در کلمه «نهاد»(۳۲۹ باب دوم)
    که من گر گُلی بر وجودت زنم به نزدیک مردان نه مَردم، زنم
    (جناس تام در کلمات «زنم» زنم مصرع اول فعل مضارع التزامی و مصرع دوم زن هستم) (۳۳۲ باب دوم)
    به زاری به شمشیر زن گفت زن : مرا نیز با جمله گردن بزن
    جناس در کلمه «زن» که دوباره و به دو معنی آمده و نیز کلمه بزن که فعل امر است.(۳۵۱ باب دوم)
    نهاده پدر چنگ درنای خویش پسر چنگی و نایی آورده پیش
    آرایه جناس در تکرار کلمات چنگ و نای که در مصرع اول به معنی چنگال و گلوگاه و در مصرع دوم نام دو ساز است.(۴۳۴ باب دوم)
    دلارام در بَر، دلارام جوی لب تشنگی خشک بر طَرفِ جوی
    جناس در کلمات (جوی : جوینده، جوی : نهر و رود کم آب) (۱۲باب سوم)
    به یک نعره، کوهی ز جا برکنند به یک ناله شهری به هم بر کنند
    جناس در کلمات برکنند (برمی دارند و ویران می کنند، بَر کُنند : بر می آشوبند)(۲۹ باب سوم)
    زیادِ مَلِک چون مَلَک نارمند شب و روز چون دد زمردم رمند
    آرایه لفظی جناس در کلمات نارمند، نمی آرَمند و رَمَند: می گریزند(۷۸ باب سوم)
    یکی، شاهدی در سمرقند داشت که گفتی به جای سمر، قند داشت

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 02:21:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      رقص در اسلام- قسمت ۷ ...

    آیات عظام: امام، بهجت، تبریزی، خامنه ای، سیستانی، فاضل و گلپایگانی: «هر عملی که عرفاً بدان رقص بگویند.»
    مکارم شیرازی: «رقص حرکات موزونی است که به منظور لهو و لعب انجام می شود.»[۱۱۲]
    براین اساس، اگر در جایی رقص صدق کند، حکم آن از دیدگاه مراجع عظام تقلید به شرح زیر است:
    امام خمینی (رضوان الله علیه): «بنابر احتیاط واجب رقصیدن خانم ها در هر کجا اعم از مجلس عقد و عروسی و یا مولودی ها جایز نیست مگر رقصیدن زن برای همسر خود.»[۱۱۳]
    حضرت آیت الله گلپایگانی (رضوان الله علیه): «فقط رقصیدن زن برای شوهرش جایز است و در غیر این مورد حرام است.»[۱۱۴]
    حضرت آیت الله اراکی: «رقص اشکال دارد.»[۱۱۵]
    حضرت آیت الله بهجت: «رقص مطلقاً اشکال دارد.»[۱۱۶]
    حضرت آیت الله صافی گلپایگانی: «فقط رقص زن برای شوهرش جایز است و در غیر این صورت حرام است.»[۱۱۷]
    حضرت آیت الله وحید خراسانی: «رقصیدن مطلقاً ـ با قطع نظر از ترتب هرگونه خلاف شرع و عنوان حرام دیگری ـ بنابر احتیاط واجب جایز نیست.»[۱۱۸]
    حضرت آیت الله سیستانی: «به احتیاط واجب جایز نیست به جز رقص زن و شوهر در جایی که دیگری نباشد.»[۱۱۹]
    حضرت آیت الله مکارم: «تنها رقص زن برای شوهرش جایز است و بقیه اشکال دارد.»[۱۲۰]
    مقام معظم رهبری: «اصل رقصیدن اشکال ندارد مگر این که مستلزم فعل حرامی باشد. [مانند تحریک شهوت حرام، استماع موسیقی و …] و در این مسئله فرقی بین انواع رقص ها نیست.»[۱۲۱]
    همچنین پاسخ مراجع عظام به این سؤال که آیا زن یا مرد می تواند به تنهائی و به دور از چشم دیگران (حتی از نگاه همسر خود) برای ورزش بدن برقصد؟ به این شرح است:
    آیات عظام امام، تبریزی، خامنه ای و سیستانی: «اشکال ندارد، ولی سزاوار است مؤمن از لهو اجتناب کند.»[۱۲۲]
    آیات عظام بهجت، فاضل، نوری و وحید: «بنابر احتیاط واجب جایز نیست.»[۱۲۳]
    آیات عظام صافی و مکارم: «حرام است.»[۱۲۴]
    نتیجه این که اگر عنوان رقص[۱۲۵] یا استماع موسیقی حرام بر حرکات ورزشی صدق کند؛ اشکال دارد و در غیر این صورت اشکالی ندارد و در این گونه امور لازم است هر مکلفی به مرجع تقلید خود رجوع نماید.
    به هر حال سؤالات ذکر شده به دفاتر مراجع نیز ارسال شده و جواب های زیر دریافت گردیده است:
    دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):
    «در صورتی که موزیک مناسب مجالس لهو و فساد نباشد مانعی ندارد.»
    دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):
    «اگر موسیقى مطرب لهوى نباشد مانعى ندارد و تشخیص آن به عهده خود مکلّف است.»
    رقص اگر موجب تهییج شهوت یا مستلزم کار حرام یا ترتّب مفسده‌اى باشد یا زن ‏در بین مردان نامحرم برقصد، حرام است.‏
    ۳٫۴٫۵٫۲٫ رقص زن برای زن
    آیات عظام بهجت، فاضل، نورى، وحید خراسانی و سیستانى: بنابر احتیاط واجب جایز نیست. [۱۲۶]
    آیات عظام تبریزى، خامنه‏اى، امام خمینى: اگر باعث تحریک شهوت یا ارتکاب گناه و یا ترتب مفسده نشود، اشکال ندارد (ولى براى مؤمن سزاوار آن است که از لهو اجتناب نماید.)[۱۲۷]
    آیت الله صافى، آیت الله مکارم: رقص زن براى زن حرام است.[۱۲۸]

    ۳٫۴٫۵٫۳٫ رقص در میان جمع محرم ها
    جواب: مشهور فقها، رقص زن را فقط برای شوهرش جایز می دانند بنابراین در جایی که دیگران هستند رقص جایز نیست و نیز رقص زنان در مجالس زنانه و رقص مردان در مجالس مردانه جایز نیست.[۱۲۹]

    ۳٫۴٫۵٫۴٫ رقصیدن عروس و داماد و دادن پول شادباش
    نظر برخی از مراجع تقلید درباره پولی که هنگام رقصیدن عروس و داماد، مهمانان به عنوان شاد باش، به صورت نقدی به آنها می دهند، این گونه است:
    دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
    اگر در مقابل رقص حرام باشد، دریافت آن جایز نیست.
    دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
    هدیه است و فی نفسه اشکال ندارد.
    دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
    دادن و گرفتن این پول ها جایز نیست و همچنین توجه داشته باشید تنها رقص زن براى شوهرش جایز است، و بقیّه اشکال دارد. البتّه منظور رقص لهوى است، نه هرگونه حرکات منظّم و موزون.[۱۳۰]
    مقام معظم رهبری: اصل رقصیدن اشکال ندارد مگر این که مستلزم فعل حرامی باشد. [مانند تحریک شهوت حرام، استماع موسیقی و …] و در این مسئله فرقی بین انواع رقص ها نیست.[۱۳۱]
    ایشان می فرمایند: به طور کلی اگر رقص به گونه ای باشد که منجر به تحریک شهوت شود یا مستلزم فعل حرام یا ترتب مفسده ای باشد، حرام است.[۱۳۲]
    اگر رقص زن برای شوهرش یا بر عکس، همراه ارتکاب حرامی نباشد، اشکال ندارد.[۱۳۳]

    فصل چهارم: دلایل حرمت رقص
    در مورد حکم حرمت رقص هیچ دلیلی برای منع وجود ندارد و فقها زمانی که از رقص صحبت می کنند از مباحث دیگری صحبت می کنند و بخاطر آنان رقص را حرام می دانند. بعضی از شافعیان (مثل فورانی و غیر او) رقص را مباح می دانند مطلقاً، و در حکم رقص تقسیم بندی کرده اند و گفته اند بیشتر رقص ها چون که آبرو را ساقط می کنند حرام است، وگرنه که حرام نیست، بعضی از شافعیان گفته اند: اگر رقص به قصد لهو و لعب باشد حرام است و اگر این قصد در رقص لحاظ نشود جایز می باشد، جایز است، ابن حزم گفته است : رقص و پایکوبی در ایام عید جایز می باشد.[۱۳۴]
    حنیفه رقص را مطلقاً حرام می داند، ابن عابدین گفته است: همانا کسی که رقص را حلال می داند رقصی است که عبارت از میل دادن، فرو افتادن، اوج گرفتن بوسیله ی حرکات موزون است، همچنانکه بعضی از صوفیه انجام می دهند، علما بر کفر آن حکم کرده اند، و نقل شده در کتاب البزازیه از قرطبی که ائمه اجماع بر اینگونه رقص نموده اند، و گفته: دیدم فتوای شیخ الاسلام کرمانی را به کفرکسی که این نوع رقص را حلال بشمارد.[۱۳۵]
    بعضی از شافعی ها و بخش اعظم حنابله به کراهت رقص حکم کرده اند.[۱۳۶]
    ۴٫۱٫ دیدگاه قرآن
    کسانی که قائل به حرمت رقص هستند می گویند خداوند در قرآن کریم فرموده: «و لا تمش فی الارض مرحاً؛ در زمین به حالت شادی راه نروید.»[۱۳۷]
    مراد از آیه نهی از آن است که راه رفتن انسان نوعی باشد که اهل کبر و بزرگان راه می روند. و همچنینن خداوند فرموده اند: «و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا؛ بندگان خداوند رحمان کسانی اند که بر زمین با وقار راه می روند.»[۱۳۸]
    مراد از هون در آیه این نیست که آنها در زمین مانند مریض ها از روی تصنع و ریاء راه می روند، بلکه مراد از آن آرامش و وقار است، همانا روایت شده است تا جایی که جاهلان فکر می کنند مریض اند، امّا این گروه مریض نیستند و آنها به خدا سوگند که سالمند، ولی ترسی بر آنها هست که غیر آنها ندارند و آنها دنیا را بخاطر علمشان به آخرت ترک کرده اند.[۱۳۹]
    هنگامی که خداوند وصف کرده بندگانش از مؤمنین را که آنها با وقار و آرامش در زمین راه می روند، پس کسی که از روی کبر و سرور بر زمین راه برود از عباد الرحمن نیست، کسی که رقص انجام می دهد نمی گویند که با سکینه و آرامش و وقار راه می رود بلکه می گویند از روی فرح و کبر راه می رود، پس آیه دلالت بر حرمت انجام رقص می کند.
    همچنین خداوند فرموده: «واقصد فی مشیک؛ در راه رفتن خودت معتدل باش.»[۱۴۰]
    یکی از وصیت های لقمان را به فرزندش روشن نموده است. طبری در معنای عبارت گفته است: تواضع در راه رفتن به هنگام راه رفتن است نه آنکه کبر کند یا عجله کند و گفته: اهل تأویل مثل حرف ما را گفتند، مگر اینکه فردی از آنان گفته: امر و دستور داده به تواضع در راه رفتن و از اقوال آنهاست که: دستور داده است که با سرعت رفتن را ترک کند، روایت شده از قتاده که در باب این آیه گفته است: لقمان نهی کرده از کبر و کسی که رقص انجام دهد، در رفتنش متواضع نبوده است و همانا متکبرانه با عجله و با فخر فروشی راه رفته است و همه اینها از طرف شارع نهی شده است.[۱۴۱]
    خداوند در قر آن کریم می فرماید: «یا أیها النبی قل لأزواجک و نباتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیهن ذال أدنی أن یعرفن فلا یؤذین؛ ای پیامبر به زنانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو که روپوش های صورت را بیاندازند این نزدیکتر است که شناخته شوند و اذیت نشوند.»[۱۴۲]
    و همچنین «و لا یبدین زینتهن إلا ماظهر منها؛ زینت های خود را آشکار نکنید مگر آنچه خودش ظاهر است.»[۱۴۳] نهی از آشکار کردن زینت نهی از آشکار کردن موضع زینت است، چرا که زینت در جاهایی از بدن واقع می شود که حلال نیست به آنها نگاه شود مگر آنها که در آیه ذکر شده اند ، علماء در بیان مراد زینت ظاهر اختلاف کرده اند، از ابن مسعود روایت شده که آن زینت ظاهر از لباس است، در روایت دیگری گفته است که رداء (لباس بلند) و مقنعه و آن قسمت پایین لباس است، در روایت سومی است که آن لباس و جلباب است، از سعید بن جبیر و حسن بصری و محمد بن سیرین و نخعی و غیر آنها مثل قول او را گفته اند، از ابن عباس روایت شده است و ابن عمر و عایشه و سعید بن جبیرکه گفته اند در اینها زینت است. زمخشری گفته است: همانا زینت آن چیزی است که بوسیله آن زنان خود را می آرایند و از آرایش سرمه و خضاب، پس ظاهر است از این و آنچه مخفی است مثل گوشواره و خلخال و گردنبند، پس نباید آن را آشکار کند مگر برای آن ها که در آیه ذکر شده است، و اینکه در آیه زینت ذکر شده است نه جایگاه های آن برای مبالغه است، در امر به اینکه حفظ شوند و بپوشانند، همانطور که وقتی نهی از آشکار کردن آن ها خود زینت است برای این است که فهمیده شود که نگاه کردن به آنها حرام است، تا مکان های آنها پوشانده شود، چرا که نگاه کردن به جایگاه های آن ممکن است که خطر داشته باشد و اینکه واجب است زنان در پوشاندن آنها احتیاط کنند و در آشکار کردن آنها تقوا پیشه کنند. پس آیه واجب کرده است که زنان مؤمن عورتشان بپوشانند و چیزی از آن را آشکار نکنند برای کسی که حلال نیست به آنها نگاه کنند. هنگامی که زن به تنهایی بدون همراهی مردی برقصد، یا اگر در محضر مردان نامحرم باشد. یا مردان نامحرم او را از طریق دوربین ببینند، که این رقص بر دو چیز مشتمل است غیر از حرکات رقص، آنها عباتند از: ۱- آشکار کردن عورتش برای کسی که حلال نیست نگاه کردن به آن. ۲- نگاه کردن مردان به عورت زن نامحرم راغب به این کار به غیر از ضرورت یا حاجتی. برای بیان این دو فرع حکم آنها اینگونه است: همانا فقها در تعریف عورت زن که مورد رغبت است اختلاف دارند که بعضی گفته اند: تمام بدن زن آزاد که مورد رغبت است را درمورد مرد نامحرم عورت می دانند. به غیر از صورت، کف دو دست، پس واجب است که زن غیر این دو جایگاه را بپوشاند. بعضی دیگر گفته اند: تمام بدن زن آزاد مورد رغبت عورت است پس واجب است که زن آنها را بپوشاند و بر کسی حلال نیست به آنها نگاه کند، آشکار نکند مگر در جایگاه ضرورت و حاجتی. همانا کسی که می رقصد بیشتر بدنش آشکار می شود، از جاهایی که مورد اتفاق فقهاست که عورت محسوب می شود و لباسهای نازک می پوشد و بقیه اجزاء بدنش که معلوم نیست وصف می شود.
    همچنین در سوره احزاب، آیه ۳۳ خدواند فرموده است: «و قرن بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیه الأولی؛ و در خانه های خود آرام گیرید و مانند زمان جاهلیت خود را آشکار نکنید.»
    خداوند نهی کرده است که زنان پیامبر خود را آشکار کنند، و آن این است که زن زینت و نیکی هایش را بپوشاند تا شهوت مردان را جلب نکند مثل کار زنان در جاهلیت. در مورد جاهلیت اولی اختلاف شده است، گفته شده که در آن بین آدم و نوح است، گفته شده آن بین نوح و ابراهیم است، گفته شده است بین نوح و ادریس است، گفته شده بین موسی و عیسی است و نیز گفته شده بین عیسی و محمد (صلی الله علیه و آله) است. ابن عطیه گفته است که آنچه نزد من ظاهر می باشد این است که اشاره به جاهلیتی دارد که در عصر خودشان بوده است پس امر کرده که از آن روش مستقل شوند، آن جاهلیت سیرۀ کفر بوده قبل از آمدن شرع، چرا که آنها غیرت نداشتند و تمام کارهای زنان بدون پوشش بود و کلمه اولی نسبت به حالت اسلام است، پس جاهلیت دیگری معنی ندارد. شوکانی گفته است: ممکن است مراد از جاهلیت دیگر آنچه باشد که در اسلام اتفاق می افتد از اینکه خود را شبیه جاهلیت کنند در گفتار و رفتار، پس معنای آیه این می شود: ای زنان مسلمان بعد از اسلام آوردنتان مثل زمان جاهلیت خود را آشکار نکنید که قبلاً آنگونه بودید، یا اینکه بوسیله ی گفتار یا رفتارتان مثل جاهلیتی که قبلاً در آن بودید نشوید، و این ادب است اگر چه خداوند خطاب به زنان پیامبر فرموده ولی زنان امت هم تابع آنها هستند. چراکه لفظ عام است و صدق می کند بر زنان پیامبر و غیر آنها که معتبر این است که لفظ عمومیت داشته باشد همانگونه که اصولیان گفته اند. پس واجب است زنان مؤمن آشکار نکنند زینت ها و محاسن خودشان را آنچنان که واجب شده پوشانده شود در حضور کسانی که حلال نیست به آنها نگاه کنند.[۱۴۴]
    خدواند همچنین در خصوص مردان می فرماید: «قل للمؤمنین یغضوا من أبصارهم؛ به مؤمنان بگو که چشم هایشان را بپوشانند.»[۱۴۵]
    خداوند مردان مؤمن را امر کرده است که چشم هایشان را بپوشانند در جایی که محل فتنه و گناه است و محرک شهوت است. همانا مفسران قرآن گفته اند: همانا چشم پوشی یعنی بستن پلکها که نتوانند ببینند و بیشتر آنها گفته اند همانا «من» در آیه بیانگر بعضیت است، مراد آیه این می شود که در بعضی جاها چشم پوشی کنند، و گفته شده است که علت بعضیت این است که: بخشیده شده است که بیننده یک نگاه بدون قصد بیاندازد. پس دلالت آیه بر حرمت نگاه کردن مرد به زن نامحرم بدون ضرورت واضح است.
    خدواند فرموده است: «و أذا سألتموهن متاعافاسألوهن من وراء حجاب؛ هنگامی که ای مردان از زنان کالای می خواهید از پشت پرده بگیرید و بخواهید.»[۱۴۶]
    این آیه اگر چه مخصوص زنان پیامبر است امّا چون لفظ عمومیت دارد بر مادران مسلمانان و غیر آنها از زنان مسلمان صدق می کند.
    شیعه و اهل سنت در برداشت از این آیات مطرح شده، تقریباً نظرات مشابه ای دارند که بصورت کلی از نظر شیعه بر گرفته از تفسیر نمونه بیان می کنیم . البته شایان ذکر است که شیعه فقط در رابطه با معنی و شان نزول سخن می گوید و تفسیر به رای ندارد .
    آیه ۶۳ سوره فرقان:
    بحث جامع و جالبى پیرامون صفات ویژه بندگان خاص پروردگار که تحت عنوان «عِبادُ الرَّحْمنِ» آمده، مطرح مى‏شود، و دوازده صفت از صفات ویژه آنان را بیان مى‏کند و در حقیقت تکمیلى است براى آیات گذشته که مشرکان لجوج هنگامى که نام خداوند رحمان برده مى‏شد از سر استهزاء و غرور مى‏گفتند: رحمان چیست؟ جایى که بندگان او این قدر عالى مقام و با شخصیتند عظمت خداى رحمان را بهتر مى‏توان درک کرد. نخست مى‏گوید: «و بندگان خاص خداوند رحمان کسانى هستند که با آرامش و بى‏تکبر بر روى زمین راه مى‏روند» (وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً).
    نخستین توصیف نفى کبر و غرور و خود خواهى است که در تمام اعمال انسان و حتى در کیفیت راه رفتن او آشکار مى‏شود زیرا ملکات اخلاقى همیشه خود را در لا بلاى اعمال و گفتار و حرکات انسان نشان مى‏دهند، تا آنجا که از چگونگى راه رفتن یک انسان مى‏توان با دقت و مو شکافى به قسمت قابل توجهى از اخلاق او پى برد. آرى! آنها متواضعند، و تواضع کلید ایمان است.
    دومین وصف آنها حلم و بردبارى است چنانکه قرآن در ادامه همین آیه مى‏گوید: «و هنگامى که جاهلان آنها را مورد خطاب قرار مى‏دهند (و به جهل و جدال و سخنان زشت مى‏پردازند) در پاسخ آنها سلام مى‏گویند» (وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً). سلامى که نشانه بى‏اعتنایى توأم با بزرگوارى است، نه ناشى از ضعف، نه سلام تحیت که نشانه محبت و پیوند دوستى است.[۱۴۷]
    آیه ۱۹سوره لقمان:
    در این آیه دو برنامه دیگر اخلاقى را که جنبه اثباتى دارد- در برابر دو برنامه گذشته که جنبه نفى داشت- بیان کرده، مى‏گوید: پسرم! «در راه رفتن اعتدال را رعایت کن» (وَ اقْصِدْ فِی مَشْیِکَ). «از صداى خود بکاه» و هرگز فریاد مزن (وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ). «چرا که زشت‏ترین صداها صداى خران است»! (إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ).
    در واقع در این دو آیه از دو صفت، نهى و به دو صفت، امر شده: «نهى» از «خود برتر بینى»، و «خود پسندى»، که یکى سبب مى‏شود انسان نسبت به بندگان خدا تکبر کند، و دیگرى سبب مى‏شود که انسان خود را در حد کمال پندارد، و در نتیجه درهاى تکامل را به روى خود ببندد هر چند خود را با دیگرى مقایسه نکند. و «امر» به رعایت اعتدال در «عمل» و «سخن»، زیرا تکیه روى اعتدال در راه رفتن یا آهنگ صدا در حقیقت به عنوان مثال است.

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 02:21:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مفهوم دفاع مشروع بعنوان یکی از عوامل رافع مسئولیت بین المللی کشورها- قسمت ۶ ...

    کمیته جدید در تابستان ۱۹۶۸ تشکیل جلسه داد. پس از بحثهای عمومی و مقدماتی، آشکار شد نقطه نظرهای پیشین همچنان باقی است. در سال ۱۹۶۹ سه طرح در دستور کار کمیته قرار گرفت. یک طرح از جانب شوروی بود و سیزده دولت هم مشترکا طرح دیگری ارائه دادند. طرح سوم نیز توسط شش دولت عرضه شد که به طرح شش قدرت معروف است. همینکه طرحها مورد مقایسه و بحث قرار گرفتند، عرصه های عمده اختلاف پدیدار شدند. برخی مسائل اساسی مطرح شده چنین بودند: آیا تعریف در مورد واحدهای سیاسی که دولت شناخته نمی شوند بکار می رود؟ چه اقداماتی را باید تجاوزکارانه شمرد؟ نقش نیت تجاوزکارانه چیست؟ کدام اقدام را نباید تجاوزکارانه تلقی کرد و اثرات و نتایج حقوقی تجاوز کدامند؟ برای تسهیل تعریف تجاوز متن تلفیقی جامعی تهیه شد که همه اختلاف نظرها و اتفاق نظرهای سه طرح ارائه شده را مفصل و با جزئیات در خود داشت. آشکار شده بود که طرح سیزده دولت با طرح شوروی نکات مشترک بسیار دارد و در مقابل، طرح شش دولت برخی مسائل جدید و اختصاصی داشت. متن تلفیقی از سال ۱۹۷۰ مبنای کار کمیته ویژه قرار گرفت و پس از نزدیک کردن نقطه نظرهای مختلف، تعریف تجاوز بعمل آمد که به صورت قطعنامه ۳۳۱۴(XXIX) در تاریخ ۱۴ دسامبر ۱۹۷۴ از تصویب مجمع عمومی گذشت. موفقیت جامعه بین المللی پس از پنجاه سال تلاش برای تعریف تجاوز، در نتیجه روح تشنج زدائی بود که از اواخر دهه ۱۹۶۰ بتدریج در محیط بین المللی بوجود آمد.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

    ۳-۳- گفتار سوم ـ بررسی و تحلیل قطعنامه تعریف تجاوز

    قطعنامه تعریف تجاوز دارای یک سند تصویب و یک ضمیمه است. در سند تصویب، مجمع عمومی سازمان ملل متحد ضمن اعلام تصویب قطعنامه اعتقاد خود را در تقویت صلح و امنیت بین المللی بیان داشته، از فعالیت کمیته ویژه تعریف تجاوز قدردانی نموده و از همه خواسته است از کاربرد زور و انجام اقدامات تجاوزکارانه خودداری کنند. مجمع عمومی در همین جا توجه شورای امنیت را به تعریف تجاوز جلب و به آن توصیه کرده است که در احراز تجاوز، تعریف مزبور را به نحو مقتضی راهنمای خود قرار دهد. ضمیمه قطعنامه تعریف تجاوز دارای یک مقدمه در ده بند و هشت ماده است که اکنون بررسی و تحلیل می شود.
    الف. یکپارچگی ضرورت تعریف تجاوز
    در آغاز بحث توجه به دو نکته در مورد تعریف تجاوز ضروری است: نخست ماده ۸ قطعنامه درباره یکپارچگی مقدمه و همه مواد، و دیگر مجموعه بندهای پنجم،نهم و دهم مقدمه راجع به ضرورت و سودمندی تعریف تجاوز.ماده ۸ قطعنامه چنین مقرر می دارد:
    (مقررات بالا در تفسیر و اجرا پیوند دارند و هر یک از آنها باید در چهارچوب دیگر مقررات تفسیر شود.)
    متن این ماده، از اعلامیه اصول حقوق بین الملل مربوط به روابط دوستانه و همکاری میان ملتها طبق منشور ملل متحد اقتباس شده است. ماده ۸ از لحاظ حقوقی ارزشمند می باشد، زیرا روشن و مؤکد می سازد که قطعنامه تعریف تجاوز را باید به صورت یک کل در نظر گرفت؛ همه مقررات آن با یکدیگر ارتباط دارند و یکایک آنها باید با توجه کامل به همین ارتباط مورد تفسیر قرار گیرند. البته در متن قطعنامه تعریف تجاوز ارجاعات مکرر به مقررات مختلف قطعنامه وجود دارد و همین ارجاعات، پیوند میان مقررات مزبور را آشکار می کند؛ اما تصریح این پیوند در ماده ۸، ارزش حقوقی رعایت آن پیوندها را مورد تأیید قرار می دهد. محتوای ماده ۸ نه تنها مواد بلکه بندهای دهگانه مقدمه قطعنامه تعریف تجاوز را نیز در برمی گیرد.
    در مورد ضرورت تعریف تجاوز، تدوین کنندگان متن قطعنامه سرانجام روی بندهای سه گانه زیر از مقدمه توافق کردند:
    بند پنجم: (همچنین با توجه به اینکه تجاوز که جدی ترین و خطرناکترین شکل کاربرد غیرقانونی زور در شرایط برخاسته از وجود انواع سلاحهای دارای قدرت انهدام گسترده، در بردارنده تهدید احتمالی یک برخورد جهانی با همه نتایج مصیبت بارش است، باید در مرحله فعلی مورد تعریف قرار گیرد.)
    بند نهم: (با اعتقاد به اینکه قبول تعریف تجاوز اثری بازدارنده بر متجاوز بالقوه دارد، احراز اقدامات تجاوزکارانه و عملی کردن اقدامات سرکوب کننده آنها را آسان می گرداند، و همچنین حفظ منافع قانونی و حقوق قربانی تجاوز و رساندن کمک به آن را تسهیل می کند.)
    بند دهم: (با ایمان به اینکه گرچه مسئله وقوع اقدام تجاوزکارانه باید با توجه به شرایط ویژه هر مورد بررسی شود، با این حال، تنظیم اصولی اساسی به عنوان راهنمای احراز چنین اقدامی مطلوب است.)
    ضرورت تعریف تجاوز، بیشتر از شرایط بین المللی و توسعه تکنولوژی انواع سلاحهای مخرب ناشی می شد. همه دولتها با در نظر داشتن احتمال کاربرد آن سلاحها در جنگی تجاوزکارانه و با توجه به نتایج فاجعه آمیز آن، در لزوم تعریف تجاوز اتفاق نظر داشتند تا بدان وسیله از کاربرد سلاحهای مزبور جلوگیری کنند.
    ب. تعریف کلی تجاوز و اقدامات تجاوزکارانه
    ۱_ تعریف کلی تجاوز و واحدهای سیاسی مشمول تعریف:
    قطعنامه از تجاوز، تعریفی مرکب به دست می دهد؛ یعنی تعریفی کلی همراه با فهرستی از اقدامات منع شده.
    ماده ۱ که به تعریف کلی اختصاص دارد، حاکی است:
    (تجاوز عبارت است از کاربرد نیروی مسلح توسط یک دولت علیه حاکمیت، تمامیت ارضی، یا استقلال سیاسی دولتی دیگر، یا کاربرد آن از دیگر راه های مغایر با منشور ملل متحد، آنچنانکه در این تعریف آمده است.)
    این ماده آشکار می کند که تعریف کلی تجاوز تنها به کاربرد نیروی مسلح اشاره دارد. اما رسیدن به این توافق نظر آسان نبود. تعدادی از دولتها عقیده داشتند که تعریف باید دیگر شکلهای تجاوز را نیز در برگیرد. برحسب همین نظر بود که تجاوز اقتصادی و ایدئولوژیک مورد توجه خاص قرار گرفت. عده ای دیگر نیز خواستار آن بودند که کاربرد زور بطور کلی منع شود. از لحاظ قابلیت اجرا کاربرد نیروی مسلح یگانه راه حل مناسب به نظر می آمد، گرچه احتمال هم می رفت که عبارت مندرج در بند ۴ ماده ۲ منشور یعنی (تهدید به زور یا استعمال آن) در تعریف تجاوز بکار برده شود. سرانجام در جریان بحثها کاربرد نیروی مسلح مورد توافق تدوین کنندگان قرار گرفت و صرف تهدید به کاربرد نیروی مسلح برای احراز وقوع تجاوز کافی دانسته نشد. فزون بر آن، مواد ۲و۴ تعریف به شورای امنیت آز ادی عمل فراوانی می دهد تا علاوه بر کاربرد نیروی مسلح، در صورت اقتضا، اقدامات دیگری را نیز که مستلزم استفاده از نیروی مسلح نیست، تجاوز بداند. بنابراین کاربرد نیروی مسلح تنها نکته قابل توافق برای تعریف تجاوز بود. به این ترتیب، تجاوز اقتصادی و ایدئولوژیک نیز به سبب آنکه امکان داشت از راه کاربرد نیروی مسلح صورت نگیرد، در تعریف وارد نشد. به هر حال، طبق تعریف حاضر چنین تجاوزی اگر از راه کاربرد نیروی مسلح صورت پذیرد در چهارچوب تعریف توافق شده قرار خواهد گرفت. نکته مهم دیگر در مورد ماده ۱ آن است که نیروی مسلح باید توسط یک دولت علیه دولت دیگر بکار برده شود و این ماده آشکار می کند که تجاوز تنها خصلت خارجی دارد و اقدامات مسلحانه داخلی دولتها را در بر نمی گیرد. در مورد این قسمت از ماده ۱ ضمنا باید گفت که کاربرد نیروی مسلح باید علیه (حاکمیت، تمامیت ارضی، یا استقلال سیاسی دولتی دیگر) باشد. از نظر حقوقی درج این سه اصطلاح در تعریف زائد است و چیزی به تعریف کلی یا به مشخص تر کردن تجاوز نمی افزاید؛ زیرا گفتن کاربرد نیروی مسلح توسط یک دولت علیه دولتی دیگر کافی به منظور است و چنین کاربردی در واقع علیه حاکمیت، تمامیت ارضی، و استقلال سیاسی دولتها صورت می گیرد.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    اهمیت قسمت آخر ماده ۱ که مقرر می دارد: (…. یا کاربرد آن از دیگر راه های مغایر با منشور ملل متحد، آنچنانکه در این تعریف آمده است)، در کوشش به انطباق تعریف با منشور نهفته است. این عبارت بریا تضمین کاربرد مجاز نیروی مسلح طبق منشور، مانند دفاع از خود، آورده شد تا چنین اقدامی تجاوز تلقی نشود.
    در ماده ۱ یادداشتی توضیحی به این شرح آمده است:
    (یادداشت توضیحی: در این تعریف، واژه (دولت):
    الف. بی توجه به مسائل شناسائی، یا اینکه دولتی عضو ملل متحد است یا نه، بکار برده شده است.
    ب. در صورت اقتضا مفهوم (گروه دولتها) را در بردارد.)
    با توجه به وجود کشوهای تقسیم شده مانند آلمان و کره و مسائل مربوط به عضویت آنها در سازمان ملل متحد یا مسائل مربوط به شناسائی دولتهائی مانند رودزیا (زیمبابوه) و اسرائیل، بند (الف) به عنوان یک توضیح در زیر تعریف آورده شد تا مسئله شناسائی و عضویت دولتها در این سازمان را خارج از مقوله تعریف تجاوز قرار دهد.
    درباره بند (ب) نیز باید گفت که اشاره به (گروه دولتها) از نظر حقوقی اهمیت چندانی ندارد؛ زیرا در هر حال متن تعریف دربرگیرنده یک یا چند دولت است. به سبب آنکه در متن تعریف کلی تجاوز، واژه دولت بطور مفرد بکار برده شده بود و برخی از دولتها خواهان بکار بردن صورت مفرد و جمع آن با هم بودند، بند(ب)یادداشت توضیحی در واقع نوعی سازش به شمار می آمد.
    ۲ـ اقدامات دارای کیفیت تجاوز
    علاوه بر تعریف کلی تجاوز، قطعنامه اقداماتی را بر می شمارد و آنها را دارای کیفیت تجاوز می داند. ماده ۳ که اقدامات دارای کیفیت تجاوز را نام می برد چنین آغاز می شود:
    (هر یک از اقدامات زیر، بدون توجه به اعلان جنگ، با در نظر گرفتن و طبق ماده ۲، کیفیت اقدام تجاوزکارانه خواهند یافت).
    بند آغازین ماده ۳ با اشاره صریح به ماده ۲ تعریف، اهمیت این ماده را مورد تأکید قرار می دهد. همچنین با گفتن (بدون توجه به اعلان جنگ)، کیفیت تجاوزکارانه یک اقدام را به (اعلان جنگ) وابسته نمی گرداند؛ زیرا جنگهای امروزین بدون اعلان رسمی آغاز می شوند.
    ماده ۳ پس از بند آغازین اقداماتی را که دارای کیفیت تجاوز شمرده شده اند، در هفت مورد اعلام می دارد. مورد نخست (بند (الف) چنین است:
    (تهاجم یا حمله نیروهای مسلح یک دولت به سرزمین دولتی دیگر، یا هرگونه اشغال نظامی، هرچند موقت، ناشی از چنان تهاجم یا حمله ای، یا هرگونه ضمیمه سازی سرزمین یک دولت یا قسمتی از آن با بهره گرفتن از زور…)
    در رابطه با این بند، پذیرفته شده بود که (تهاجم یا حمله) در صدر اقدامات دارای کیفیت تجاوز قرار دارد. در مورد این بند اندکی اختلاف نظر وجود داشت. در طرح پیشنهادی شوروی دولتی متجاوز به شمار می رفت که با بهره گرفتن از نیروی مسلح (به سرزمین دولت دیگر) هجوم آورده باشد. در طرح شش قدرت به (سرزمین تحت صلاحیت دولتی دیگر) اشاره شده بود تا علاوه بر (دولت)، واحدهای سیاسی وابسته به آن، مناطق انحصاری اقتصادی و مانند آنها را نیز در برگیرد. سیزده دولت به منظور تعدیل طرح شش قدرت پیشنهاد کردند که فقط از (سرزمینهای دولت دیگر) نام برده شود. اما سرانجام با در نظر گرفتن یادداشتهای توضیحی ماده ۱حساسیت مسئله از میان رفت و توافق بعمل آمد که تنها از (سرزمین دولتی دیگر) یاد گردد.
    مورد دیگر اختلاف نظر به (اشغال نظامی و ضمیمه سازی سرزمین یک دولت یا قسمتی از آن) مربوط می شد. این نکته بیش از هر مورد تأکید و توجه سیزده دولت بود. تأکید و توجه مزبور بازتاب احساسات دولتهایی بود که تمام یا قسمتهائی از سرزمینشان در اشغال نظامی دولتی دیگر قرار داشت. این دولتها استدلال می کردند که تهاجم مقدمه اشغال نظامی و اشغال نظامی، هرچند موقت، پیش درآمد ضمیمه سازی است. اما به نظر می آید با توجه به اینکه تهاجم یا حمله در رابطه با بند آغازین ماده ۳ به عنوان اقدام دارای کیفیت تجاوز و در رابطه با ماده ۲ به عنوان نشانه اولین اقدامی تجاوزکارانه تلقی شده است، این پرسش برجا می ماند که آیا آوردن (اشغال نظامی هر چند موقت) یا (ضمیمه سازی سرزمین ی دولت یا قسمتی از آن، با بهره گرفتن از زور) واقعا چیزی به این جرم شناخته شده می افزاید یا خیر؟ می توان دریافت ضرورتی برای آوردن آنها در این بند از ماده ۳ وجود نداشت؛ زیرا اشغال نظامی و تصرف اراضی ناشی از آن یقینا توسط حقوق بین الملل از طریق اعلامیه روابط دوستانه منع شده است. این ممنوعیت در بند ۳ ماده ۵ و بند هفتم مقدمه قطعنامه تعریف تجاوز – که در جای خود بحث می شود – مورد تأکید قرار گرفته است.
    برخلاف بند (الف)، بند (ب) ماده ۳ موردی را در برمی گیرد که لزوما تهاجم یا حمله واقعی به سرزمین دولت دیگر را شامل نمی شود. این بند حاکی است:
    (بمباران سرزمین یک دولت توسط نیروهای مسلح دولتی دیگر، یا کاربرد هر نوع سلاح توسط یک دولت علیه سرزمین دولتی دیگر…)
    بند (ب) در کل، مورد توافق نمایندگان بود و در طرحهای پیشنهادی اختلاف زیادی در مورد این بند وجود نداشت. اختلاف مهم در مورد نوع سلاحها بود. شوروی و پاره ای دولتهای دیگر اعتقاد داشتند (کاربرد سلاحهای هسته ای، میکربی، شیمیایی و دیگر سلاحهای دارای قدرت انهدام گسترده) مورد اشاره قرار گیرد، و استدلال می کردند که گنجاندن این عبارت نشان دهنده تنفر ویژه جامعه بین المللی نسبت به اینگونه سلاحها است. مخالفان استدلال می کردند که عدم مشروعیت حمله ناشی از نوع سلاح نیست، و ذکر (هر نوع سلاح) چنان فراگیر است که برشماری انواع سلاحها را زائد می گرداند. این استدلال با توجه به بند پنجم مقدمه که از (سلاحهای دارای قدرت انهدام گسترده) نام می برد، پذیرفته شد.
    اقدام دیگری که دارای کیفیت تجاوز دانسته شده در بند (ب) ماده ۳ آمده است:
    (محاصره بنادر یا سواحل یک دولت توسط نیروهای مسلح دولتی دیگر…)
    در بحثهای کمیته ویژه پیرامون گنجاندن این بند در فهرست اقدامات دارای کیفیت تجاوز، تفاهم اساسی بوجود آمده بود؛ از این رو بحث چندانی در نگرفت. تنها در سال ۱۹۷۴ مسئله دسترسی کشورهای محصور در خشکی سبب اختلاف نظرهایی شد. به نظر برخی از دولتها، از جمله افغانستان، قطع دسترسی اینگونه کشورها به دریا می توانست با نتایج محاصره بنادر و سواحل قابل قیاس باشد. مخالفان استدلال می کردند از آنجا که مسئله وقوع کشورهای محصور در خشکی مورد بحث کنفرانس حقوق دریاها می باشد، بهتر آن است حل این مسئله برعهده آن کنفرانس گذاشته شود. ضمنا اظهار عقیده می شد که اشاره به قطع دسترسی کشورهای محصور در خشکی به دریا در تعریف که تنها کاربرد نیروی مسلح را تجاوز تلقی می کند، منطقی نیست؛ زیرا قطع دسترسی به دریا ضرورتا مستلزم کاربرد نیروی مسلح نمی باشد. بنابراین تصمیم گرفته شد در تعریف به این مورد اشاره نشود.
    بند بعدی ماده ۳، بند (ت) است که مقرر می دارد:
    (حمله نیروهای مسلح یک دولت به نیروهای زمینی، دریائی یا هوائی، یا ناوگانهای هوائی و دریائی دولتی دیگر…)
    تنها اختلاف در مورد قسمت نخست این بند، یعنی (حمله نیروهای مسلح یک دولت به نیروهای زمینی، دریائی یا هوائی) دولتی دیگر بر سر عمدی یا غیرعمدی بودن حمله بود. در جریان بحث آشکار شد که بعید است شورای امنیت با توجه به اختیاراتی که دارد یک حادثه غیر عمدی یا اتفاقی را اقدامی تجاوزکارانه تشخیص دهد(۱) . بنابراین از ذکر کلمه عمدی در این بند خودداری شد.
    در جریان بحث پیرامون بند «ت» در سال ۱۹۷۳ این مسئله نیز مطرح گردید که آیا حمله به ناوگانهای غیر نظامی یک دولت اقدامی دارای کیفیّت تجاوز به شمار میرود یا خیر؟ برخی از دولتها، از جمله ژاپن معتقد بودند حمله به ناوگانهای غیر نظامی دارای کیفیّت جاوز است واستدلال میکردند که حمل و نقل دریائی و ماهیگیری از نظر اقتصادی برای آنها دارای اهمیّت حیاتی است؛ بنابراین حمله به آن ناوگانها با حمله به نیروهای زمینی، دریائی یا هوائی یک دولت قابل مقایسه است. در مقابل، برخی دولتهای دیگر معتقد بودند که گنجاندن عبارت ناوگانهای دریائی و هوائی ممکن است به حقّ حاکمیّت و صلاحیّت دولتهای ساحلی در آبهای سرزمینی و منطقه انحصاری اقتصادی لطمه وارد آورد و مانع دفاع مشروع آنها بشود.(۲) توافق نهائی براین استدلال استوار بود که اقدام دولت ساحلی برای دفع ناوگان خارجی از مناطق تحت حاکمیّت و صلاحیّتش یک اقدام انتظامی و حفاظتی است نه اقدامی نظامی. فزون بر آن، حوادث کوچک با توجّه به اصل تناسب عکسالعمل با عمل آنچنان شدّتی ندارند که بتوان آنها را اقدامی دارای کیفیّت تجاوز دانست.
    یکی از بندهای بحثانگیز ماده ۳ بند «ث» آن بود که مقرّر میدارد:
    «استفاده یک دولت از نیروهای مسلّح، مغایر با شرایط مورد توافق با دولتی دیگر که در سرزمین آن مستقّر شدهاند، یا ادامه حضور آن نیروها در این سرزمین پس از پایان مورد توافق…»
    مسائل ناشی از تشکیل اتّحادیّه های نظامی، پس از جنگ دوم جهانی، برخی از دولتها را بر انگیخت تا وضع دو لتهای میزبان در مقابل نیروهای خارجی در سرزمینشان را مشخص کننند و دولتهای اعزام کننده آن نیروها را از تخلف از موارد توافق شده بازدارند. به همین سبب شش قدرت پیشنهاد کردند که استفاده یک دولت از نیروهای مسلحش که بنا به موافقتنامهای در سرزمین دولت دیگر مستقر شدهاند، برخلاف موادّ موافقتنامه یا نگاه داشتن این نیروها خارج از مدت مقرر اقدامی تجاوزکارانه به شمار آید.(۳) دولتهای مختلف استدلال میکردند که موارد مشمول این شرط در برخی مواقع ممکن است مستلزم کاربرد نیروی مسلح نباشد؛ بنابر این
    گنجاندن آن در تعریفی از تجاوز که بر کاربرد نیروی مسلح مبتنی است، منطقی نیست. پس از بحثهای طولانی، مخالفان از موضعشان دست کشیدند و با درج آن شرط به صورت بند «ث» موافقت کردند.
    بند بعدی – بند «ج» – به تسهیل انجام اقدام دارای کیفیت تجاوز مربوط بود و حاکی است :
    «اجاره یک دولت برای استفاده از سرزمینش که در اختیار دولتی دیگر قرار داده است به منظور انجام اقدامی تجاوزکارانه علیه دولیتی ثالث…»
    این بند نشان میدهد که در اقدام دارای کیفیت تجاوز ممکن است دو دولت مقصّر باشند: نخست، دولتی که اجازه میدهد سرزمینش برای انجام اقدام دارای کیفیت تجاوز مورد استفاده قرار گیرد؛ دوّم، دولتی که با به دست آوردن این اجازه به چنان اقدامی مبادرت میورزد یا دامنه آن را گسترش میدهد. بند «ج» در هیچیک از طرحهای پیشنهادی وجود نداشت و برای نخستین بار در سال ۱۹۷۳ توسط ایتالیا مطرح شد. متن پیشنهادی به رضایت و موافقت دولت میزبان اشاره داشت؛ زیرا نماینده ایتالیا معتقد بود که استفاده از سرزمین یک دولت بیآنکه این دولت موافقت یا رضایت داشته باشد، نباید موجب مسئولیتش شود. مخالفان معتقد بودند که درج این بند بوجود آورنده عنصر تجاوز مضاعفی است که احتمال دارد روند محکومیت دولت متجاوز را پیچیده گرداند.(۴) پس از تبادل نظرها بند «ج» مادّه ۳ با حذف عبارت «رضایت و موافقت»، به صورت بالا تصویب شد.
    بند پایانی مادّه ۳ – بند «چ» – چنین مقرر میدارد:
    «اعزام دسته ها، گروه ها، نیروهای نامنظّم یا مزدوران مسلح توسط یا از جانب یک دولت به منظور انجام عملیات مسلّحانه علیه دولتی دیگر با آنچنان شدتی که در زمره اقدامات فهرست شده بالا قرار گیرند، یا درگیر شدن قابل ملاحظه دولت مزبور در آن عملیات …»
    آشکار است که این بند تجاوز اقتصادی و ایدئولوژیک را دربر نمیگیرد؛ زیرا مقصود از اقدامات تجاوزکارانه غیر مستقیم آن است که دولتی بدون استفاده از نیروهای مسلح خود از راه اعزام گروه های نامنظم مسلح، حاکمیت و تمامیت ارضی دولتی دیگر را مورد تعرض قرار دهد. طیّ سالها بحث پیرامون تعریف تجاوز، وقوع اقدامات تجاوزکارانه غیر مستقیم یکی از موانع عمده دستیابی به توافق بوده است. قدرتهای غربی استدلال میکردند که امروزه حمایت از گروه های مسلح رایجترین شکل تجاوز بهشمار میآید و بنابر این هیچ تعریفی از
    تجاوز بدون اشاره به این مورد نمیتواند واقعی یا قابل قبول باشد. دولتهای کوچک و جهان سوّمی از یکسو نگران بودند که اگر به تجاوز غیر مستقیم اشاره نشود، ممکن است رسیدن به توافق درباره تجاوز غیر مستقیم به درازا انجامد، و از سوی دیگر اگر در فهرست اقدامات دارای کیفیت تجاوز گنجانده شود، ممکن است توسط دولتهای قدرتمند به عنوان خرابکاری، مستمسک ضربه زدن به دولتهای حامی گروه های مبارز قرار گیرد و زیر پوشش دفاع مشروع، بهانه تهاجمی جمعی باشد.(۵)
    به هر حال، در سال ۱۹۷۳ پیرامون اشاره به تجاوز غیر مستقیم در تعریف، توافق عمومی بدست آمد. این نکته اشیان اهمیّت است که بند مزبور تنها به اقدامات مسلّحانه توسط گروه ها یا دسته های سازمان یافته اشاره میکند، نه به اقدامات مسلّحانه فردی. بند «چ» با اشاره به «اقدامات فهرست شده»، آشکارمیسازد که تنظیم کنندگان تعریف، اقدامات مسلّحانه جزئی را در نظر نداشتهاند. فزون برآن، بند مزبور به دو نوع اقدام دارای کیفیت تجاوز اشاره میکند: نخست، اقدامی که یک دولت مسئول آنها است، و دوم اقداماتی که دولت بطور قابل ملاحظه درگیر آنها میشود.
    پس از ارائه تعریفی کلی از تجاوز و تعیین اقدامات دارای کیفیت تجاوز، موضوع تشخیص و آثار حقوقی تجاوز مطرح میگردد.
    ج. تشخیص و آثار حقوقی تجاوز
    ۱٫ تشخیص تجاوز
    معیارهای تشخیص تجاوز و رکن مسئول تشخیص آن در مادّه ۲ تعریف تجاوز آمده است که مقرر میدارد:
    «پیشدست یک دولت در کاربرد نیروی مسلح مغایر با منشور، نشانه اولیه اقدامی تجاوزکارانه به شمار خواهد آمد، گرچه شورای امنیّت طبق منشور میتواند نتیجه بگیرد که احراز وقوع تجاوز با توجّه به دیگر شرایط مربوط از جمله کافی نبودن شدّت اقدامات بعمل آمده یا نتایج آنها، قابل توجیه نیست.»
    عبارت سازی مادّه ۲ آشکار میسازد که تدوین کنندگان آن با مشکلات فراوانی روبورو بودهاند. از همان آغاز کوشش برای تعریف تجاوز، دو طرز تلقّی عمده در تشخیص تجاوز وجود داشت: در یکسو برخی از دولتها مانند شوروی برای قبولاندن اصل پیشدستی تلاش میکردند. از نظر آنها متجاوز دولتی بود که ابتدا به یکی از اقدامات منع شده متوسل میشد. در سوی دیگر، دولتهایی بودند که اصل پیشدستی را نمیپذیرفتند و بر اهمیّت
    نیّت تجاوزکارانه تأکید داشتند. از این گروه میتوان به فرانسه، ایالات متّحده و بریتانیا اشاره کرد. بسیاری از دولتها نیز خواهان سازش میان این دو طرز تلقی بودند.
    دولتهای طرفدار اصل پیشدستی، تقدم در کاربرد نیروی مسلح توسط یک دولت علیه دولت دیگر را برای تجاوزکارانه دانستن یک اقدام کافی میدانستند.(۶) طرفداران نیت تجاوزکارانه نیز در مقابل، استدلال میکردند که غالباً تشخیص پیشدستی در مبادرت به اقدامی تجاوزکارانه ناممکن است و پیشدستی در کاربرد نیروی مسلح در حد ناچیز، امکان دارد بهانه اقدام تلافیجویانه در حد وسیع قرار گیرد. منطقی نیست که در عصر اتم دولتی در معرض نابودی قرار گیرد به صرف اینکه دولتی که نیت تجاوزکارانه دارد هنوز دست به اقدام نزده است. طرفداران اصل پیشدستی در پاسخ به جانبداران نیت تجاوزکارانه استدلال میکردند که اثبات نیت ممکن نیست و معیار قراردادن آن، فشاری غیر منطقی بر قزبانی تجاوز تحمیل میکند.
    در پی این استدلالهای دور از هم، کوشش برای سازش دو طرز تلقی آغاز شد. بنابر این پیشنهاد گردید که پیشدستی در کاربرد نیروی مسلح «مغایر با منشور»، نشانه اولیه تجاوز به شمار رود(۷) و به شورای امنیت
    اختیار داده شود تا «دیگر شرایط مربوط» را در نظر گیرد. عبارت «دیگر شرایط مربوط» چنان گسترده و مبهم بود که اجازه تفسیر مقاصد و نیات طرفها را میداد.(۸) بعلاوه، شایان ذکر است که وجود «نشانه اولیه» به معنای دلیل تجاوز نیست، بلکه فقط یک نشانه است و شورای امنیت باید با درنظر گرفتن این نشانه تجاوز را تشخیص دهد. شورای امنیت در این تشخیص علاوه بر «توجه به دیگر شرایط مربوط» باید «شدت اقدامات به عملآنده یا نتایج آنها» را نیز در نظر گیرد. به دیگر سخن، باید حداقلی برای شدت و اقدامات به عمل آمده وجود داشته باشد.ماده ۲ در واقع مادّه اساسی تعریف تجاوز به شمار میرود . به شورای امنیت اختیار کامل میدهد که رغم تفسیرهای مختلف طرفهای یک مورد تجاوز، تصمیم بگیر که آیا تجاوزی رخ داده است یا خیر و در این تصمیمگیری، همه جنبههایی را که از تفسیر این مادّه ناشی میشود مورد توجه قرار دهید
    فزون بر آن در تشخیص تجاوز، شورای امنیت توجه دارد که طبق بند ۱ مادّه ۵ «هیچ ملاحظهای با ماهیت سیاسی، اقتصادی، نظامی و غیره نمیتواند توجیه کننده تجاوز باشد.». به دنبال تشخیص تجاوز، این مسئله مطرح میگردد که چه آثاری بر این عمل مترتب است؟

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 02:21:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و ارزش بازار شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران- قسمت ۵ ...

    اینکه عملکرد بتواند بر ساختار مالکیت تأثیر بگذارد(صادقی،رحیمی،۱۳۹۱: ۹۲).
    فرضیه ثبات مدیریتی و همگرایی منافع:
    طرفداران فرضیه ثبات مدیریتی بر این باورند که زمانی که سهامداران مستقیماً در مدیریت شرکت حضور دارند، با توجه به ثباتی که آنها در جایگاه سازمانی شرکت به دست می آورند، به اطلاعاتی دسترسی پیدا می کنند که این امر موجب به وجود آمدن عدم تقارن اطلاعاتی بین آنها و سایر سهامداران می شود و بنابراین، ممکن است که تصمیمات آنها در جهت حداکثر کردن ثروتشان اخذ گردد(جانگ و همکاران،۲۰۰۲: ۳۰۴) .این وضعیت از دیدگاه سایر سرمایه گذاران باعث عدم شفافیت گزارش های مالی می شود و در نتیجه، آنها در واکنش به آن و در جهت حفاظت از خود، محدودیت های قراردادی بیشتری را بر مالک/ مدیر تحمیل می کنند که باعث می شود احتمال دستکاری گزارش های مالی و بخصوص سودهای گزارش شده توسط مدیریت بیشتر شود تا در نهایت باعث کاهش کیفیت سود شود(ابراهیمی کردلر،اعرابی،۱۳۸۹: ۹۸) .
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    طرفداران فرضیه همگرایی منافع معتقدند که به دلیل کاهش هزینه های نمایندگی که در صورت وجود مالک-مدیر ایجاد می گردد، وی به گونه ای رفتار می کند که ارزش شرکت بیشتر شود و سود بیشتری حاصل شود که این مساُله موجب حداکثر شدن منافع سایر سهامداران نیز می گردد و آنها در واکنش به این اقدام مدیریت، محدودیت های کمتری را بر وی تحمیل می کنند .این اقدام سایر سهامداران باعث می شود که مدیر شرکت، انگیزه کمتری به منظور تحریف اطلاعات مالی داشته باشد و به عبارت دیگر، گزارش های مالی با کیفیت تری را ارائه نماید(فان و همکاران،۲۰۰۲: ۴۰۴).
    مالکیت نهادی
    سهامداران نهادی در دهه های اخیر یه یکی از مهمترین اجزای بازار سرمایه در بیشتر کشورهای جهان تبدیل شده اند.به طوری که حجم بزرگی از سرمایه گذاری های انجام شده را این نهادها صورت داده اند.در حقیقت سرمایه گذاران نهادی منابعی برای نفوذ و نظارت بر شرکت و مدیران دارند و یکی از روش های حل مشکل نمایندگی این است که از طریق مالکیت نهادی ، رابطه بین مدیران شرکت و ذی نفعان به هم نزدیک شود(کاظمی، محمد نژاد،۱۳۹۰: ۱۱۱)بر اساس فرضیه نظارت فعال ، سرمایه گذارن نهادی ، سهامداران متبحری هستند که دارای مزیت نسبی در جمع آوری و پردازش اطلاعات هستند.منطق فرضیه نظارت فعال این است که به علت بالا بودن هزینه نظارت، فقط سهامداران بزرگ نظیر سرمایه گذاران نهادی می توانند با دستیابی به مزایای کافی، انگیزه نظارت را داشته باشند.سهامداران نهادی ، سهامدارانی با افق دید بلند مدت هستند که مبادلات خود را به تنهایی بر مبنای اخبار سود ترتیب نمی دهند.درحقیقت سهامداران نهادی به ارزش بلند مدت شرکت توجه زیادی داشته و عمدتاً از توانایی و قدرت کنترل شرکت نیز برخوردارند(گاسپار و همکاران،۲۰۰۵: ۱۳۶).در نوشته های دانشگاهی بر اهمیت نقش سرمایه گذاران نهادی، تأکید شده است.وجودمیانجی بزرگ، مانند یک سرمایه گذار نهادی، می تواند مشکلات کارگزاری را به دلیل توانایی برخورداری از مزیت صرفه اقتصادی ناشی از مقیاس و تنوع بخشی حل و فصل نماید(رحمانی و همکاران،۱۳۸۹: ۴۱). گلاستن و میلگروم(۱۹۸۵) معتقدند وجود نهادهای با مزیت اطلاعاتی سبب بروز هزینه های کژگزینی برای سرمایه گذاران بی اطلاع می شود و درنتیجه نقدشوندگی کاهش می یابد .نظریه پرطرفدار دیگر آن است که با وجود چندین سرمایه گذار نهادی و ایجاد رقابت بین آن ها، احتمال اثرگذاری اطلاعات در قیمت ها افزایش می یابد .مندلسن و تونکا(۲۰۰۴) مدعی هستند که نهادها سبب کاهش عدم اطمینان در مورد قیمت واقعی دارایی ها، کاهش در زیان های ناشی از معاملات، افزایش رغبت سرمایه گذاران و درنهایت افزایش در نقدشوندگی بازار می شو ند.گروهی دیگر نیز معتقدند وجود مالکان نهادی، که با دید بلندمدت سرمایه گذاری نموده اند، سبب می شود با کاهش تعداد سهام شناور در دسترس، نقدشوندگی کاهش یابد(کاتو،۲۰۰۹).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    انواع مالکیت نهادی (فعال و منفعل)
    بر اساس شواهد حاصل از تحقیقات پیشین(نویسی،نایکر،۲۰۰۶) تأثیر سرمایه گذاران نهادی بر رویه های اتخاذ شده شرکت مشابه با هم نبوده، انگیزه های یکسانی برای نظارت بر این رویه ها ندارند. بر این اساس، سرمایه گذاران نهادی را می توان به دو دسته منفعل و فعال تقسیم کرد. سرمایه گذاران نهادی منفعل دارای گردش پرتفوی بالایی بوده و استراتژی معاملاتی لحظه ای دارند. برای مثال، با یک خبر خوب سهام می خرند و با خبر بد سهام را می فروشند. برای این مالکان، قیمت جاری سهام بسیار مهم بوده، دارای دیدگاه کوتاه مدت و گذرا هستند و عملکرد جاری را به عملکرد بلندمدت شرکت ترجیح می دهند. بنابر این، انگیزه زیادی برای نظارت بر مدیریت و داشتن نماینده ای در هیات مدیره شرکت های سرمایه پذیر ندارند، زیرا بعید است که منافع این نظارت در کوتاه مدت نصیب آنها شود (مهرانی و همکاران،۱۳۸۹: ۵۱).تمرکز بیش از حد این سهامداران بر عملکرد و سود جاری، ممکن است انگیزه هایی را برای خوش بینی مدیریت در ارائه سود حسابداری جهت نیل به اهداف کوتاه مدت، فراهم آورد. بنابراین، به نظر می رسد این مالکان علاقه ای به استفاده از رویه های محافظه کارانه سود ندارند.در مقابل، سرمایه گذاران نهادی فعال، دیدگاه بلند مدت داشته، عملکرد بلند مدت شرکت را مد نظر دارند. بنابراین، انگیزه زیادی برای داشتن نماینده در هیات مدیره شرکت های سرمایه پذیر دارند. گردش پایین سبد سهام سرمایه گذاران بزرگ بیانگر انگیزه این سهامداران برای نگهداری سهام و تشویق مدیران به بهبود عملیات و افزایش ثروت سهامداران است. این سهامداران با نظارت فعالانه بر مدیریت و تصمیمات وی، انگیزه هایی را برای مسؤولیت پذیری بیشتر مدیریت فراهم می آورند. آلمازان و همکاران(۲۰۰۵) دریافتند که هر چه سطح مالکیت نهادی فعال بیشتر شود، سطح نظارت بر مدیر و رویه های اتخاذ شده از سوی او بیشتر می شود. همچنین، محققانی نظیر چونگ و فیرس و کیم(۲۰۰۲) نیز نشان دادند که حضورسرمایه گذاران نهادی فعال، سبب کاهش استفاده از رویه های غیر محافظه کارانه برای مدیریت سود می شود.
    حسابداری
    مالکان خانوادگی
    مالکان خانوادگی به افراد یک یا چند خانواده گفته می شود که کنترل شرکتی (تملک حداقل ۵۰% سهام) را در اختیار دارند(آریفین،۲۰۰۳).در بسیاری از کشورهای توسعه یافته یا در حال توسعه ، شرکتها معمولاً خانوادگی هستند.در شرکتهای خانوادگی نسبت به شرکتهای سهامی عام،مسائل نمایندگی کمتری به چشم می خورد.زیرا تضاد منافع کمتری بین مالک و مدیر وجود دارد.از این رو هزینه های کنترل در آنها کمتر است و این امر سبب می شود که این شرکتها موثر و کارآمدتر بوده و ارزش بازار بیش تری داشته باشند.اگر مالکیت خانوادگی بیانگر یک ساختار سازمانی کارآ باشد، آنگاه مدیریت سود فرصت طلبانه محدود خواهد شد(احمدپور، منتظری،۱۳۹۰: ۹).اما اگر این گونه شرکتها متعلق به یک گروه تجاری باشند، ممکن است این الگو حفظ نشود.در این شرکتها انگیزه زیادی برای سلب مالکیت از سهامداران اقلیت و مدیریت سود فرصت طلبانه وجود دارد.شرکتهای خانوادگی از طریق ساختار مالکیت هرمی و گروه های تجاری خود، می توانند از سهامداران اقلیت، سلب مالکیت کنند.این رخدادها به این دلیل است که این گونه شرکتها توسط مالکانی استثمار شده اند که از آنها برای جمع آوری وجوه از عموم و انتقال به شرکتهای دیگر در گروه تجاری استفاده می کنند.(سیرگار،۲۰۰۸).کیم و یی (۲۰۰۵) شواهدی یافتند که مدیریت سود فرصت طلبانه در شرکتهای با گروه تجاری در مقایسه با شرکتهای بدون گروه تجاری، بسیار بیشتر است.
    فرصتهای رشد و ساختار مالکیت :
    تاثیرساختار مالکیت بر روی ارزش شرکت بر گرفته از تضاد منافع بین سهامداران است.کورو (۲۰۰۲) اعتقاد دارد وقتی که سهامداران عمده درصد مناسبی از سهام را در اختیار داشته باشند، می توانند سیاستهای خود را بر شرکت تحمیل و منافع خصوصی را جذب نمایند. هرگاه حقوق کلیه سهامدارن به طور یکسان رعایت نشود، تمرکز مالکیت در دست عده ای از سهامداران عمده افزایش می یابد . پژوهش های قبلی نشان داده است که سهامداران عمده (کنترل کننده) بر خلاف سهامداران اقلیت، به منظور بهبود عملکرد بنگاه اقتصادی بر روی مدیران نظارت و کنترل بیشتری دارند. جایش کومار(۲۰۰۴) در بررسی تاثیر ساختار مالکیت بر ارزش شرکت ها در کشور هند به این نتیجه رسید که مدیران بیشترین تاثیر را بر عملکرد شرکت داشته ، سهامداران خارجی و شرکتهای هلدینگ به طور معناداری بر ارزش شرکت تاثیرگذار نیستند. سیفرت(۲۰۰۲) با بررسی کشورهای آلمان، انگلستان، ایالات متحده و ژاپن دریافت که وجود سهامداران عمده در ترکیب مالکیت شرکت با ارزش شرکت، رابطه معناداری دارد. فرث و همکاران(۲۰۰۲) در بررسی شرکتهای چین به این نتیجه رسیدند که بین مکانیسمهای کنترلی در راهبری شرکتها و ارزش شرکت رابطه معناداری وجود دارد.آنلین چن و کائو (۲۰۰۵) میان ساختار مالکیت، سرمایه گذاری و ارزش شرکت را برای ۵۰۰ شرکت نمونه تولیدی کره جنوبی بررسی کردند . براساس نتایج رگرسیون حداقل مربعات معمولی، ساختار مالکیت بر سرمایه گذاری و ارزش شرکت موثر بوده است. لوپز و ویسنته(۲۰۱۰) معتقدند که فرصتهای رشد در توانایی سهامداران عمده برای سلب مالکیت وجوه از سهامداران اقلیت، تاثیرگذار است. آنان در تحقیقی که به همین منظور انجام شد، به این نتیجه رسیدند که بین ساختار مالکیت و ارزش شرکت رابطه غیر خطی وجودداشته، فرصتهای رشد باعث افزایش شدت این رابطه غیرخطی خواهند شد.
    ساختار مالکیت و عملکرد شرکت
    پایه و اساس مطالعات حاکمیت شرکتی ، تئوری نمایندگی است و مسائل نمایندگی نیز ناشی از مجزاسازی مالکیت از کنترل می باشد. فرض تئوری نمایندگی بر این است که بین منافع سهامداران و مدیریت یک تعارض بالقوه وجود دارد و مدیران به دنبال کسب حداکثر منافع خود از طریق سهامداران شرکت هستند که این منافع ممکن است در تضاد با منافع سهامداران باشد . در نگاه کلی ،راهبری شرکتی شامل ترتیبات حقوقی ، فرهنگی و نهادی می شود که سمت وسوی حرکت وعملکرد شرکت ها را تعیین می کنند. اعضای هیئت مدیره و ترکیب آنان مدیریت شرکت که توسط مدیرعامل یا مدیر ارش د اجرایی هدایت می شود و سایر ذی نفع ها که امکان اثرگذاری بر حرکت شرکت دارند (سلمن،۱۳۸۴: ۴۵).
    معیارهای ارزیابی سنتی بر پایه اطلاعات تاریخی قرار دارند . طرفداران این معیارها به مطلوبیت اطلاعات تاریخی اعتقاد دارند و بر این باورند که این اطلاعات بستر تاریخی واحد تجاری را بهتر نشان می دهند، چراکه گزارشگری مالی تاریخی با تدارک نوعی یکنواختی در ارا ئه اطلاعات مالی هنوز هم از جایگاه خاصی برخوردار است و این جایگاه به واسطه ویژگ ی های همچون فرض ثبات واحد پولی ، اصل تطابق و اصل تحقق درآمدها و هزینه ها حفظ شده است . در ضمن، داده های مالی قابلیت اتکا ء بیشتری دارند و مهم ترین این شاخص ها عبارتند از سود خالصP/E ،ROE ،EPS وتقسیم سود(عباس زادگان،۱۳۸۵: ۷۴). توسعه بازارهای سرمایه نقش معیارهای ارزیابی عملکرد را در انعکاس عملکرد شرکت ها پررنگ ساخته است . شاخص های متنوعی در ارزیابی عملکرد شرکت ها مطرح هستند که به برخی از آنها تحت عنوان شاخص های سنجش عملکرد سنتی اشاره شد ، اما طبق آنچه در نوشته های مختلف آمده است این معیارها برای کمک به تصمیم گیری در شرایط فعلی کافی نیست که سرعت تغییرات زیاد است و رقابت بسیار نزدیک بین بنگاه های اقتصادی وجود دارد. ضمن اینکه همانند گذشته سهامداران منتظر کسب بازده توسط مدیران نمی شوند، بلکه از مدیران می خواهند تدابیری بیندیشند تا ارزش سرمایه گذاری آنها حداکثر شود. از اینرو، شاخص های مالی نمی توانند عملکرد شرکت ها را به گونه ای مطلوب نشان دهند .مهم ترین ومتداول ترین شاخص های غیرمالی مبتنی بر ارزش عبارتند از ارزش افزوده اقتصادی،تحلیل ارزش برای سهامداران، ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده نقدی(ظریف فرد، ناظمی، ۱۳۸۲: ۲۰).
    ارزش افزوده اقتصادی : اقتصاددانان معتقد ند برای آن که شرکتی ایجاد ارزش نمایند و ثروت خود را افزایش دهند می بایست بازدهی آنها بیشتر از هزینه های بدهی و حقوق صاحبان سهام آن باشد . در این راستا ، در دهه ۱۹۹۰ مؤسسه استرن استوارت بجای سود علامت تجاری با نام ارزش افزوده اقتصادی ابداع نمود و این معیار را جایگزین سود و جری ان های نقدی عملیاتی کرد و آن را یک معیار داخلی و خارجی بررسی عملکرد معرفی کرد . معیار ارزش افزوده اقتصادی هزینه فرصت تمام منابع بکار رفته در شرکت را مدنظر قرار می دهد. اگر سود خالص شرکتی برابر با هزینه فرصت سرمایه بکار گرفته شده باشد شرکت هیچ ارزشی ایجاد نکرده است ، حتی اگر مبلغ سود خالص در سطح بالایی باشد سهامداران با سرمایه گذاری در پروژه های دیگر با ریسک مشابه و بازدهی معادل هزینه فرصت سرمایه بکار گرفته شده در شرکت نیز بالاتر باشد ارزش سهم شرکت افزایش یافته و به تبع آن ثروت سهامداران افزایش می یابد (زولهنر،۲۰۰۳).
    Q توبین: برای محاسبه Q توبین از نسبت ارزش بازار شرکت به ارزش دفتری دارایی استفاده می شود یعنی ارزش سهام عادی در پایان سال به اضافه ارزش بازارسهام ممتاز در پایان سال به اضافه ارزش دفتری بدهی جاری و غیر جاری در پایان سال تقسیم بر ارزش دفتری کل دار ایی ها (ملکیان واصغری،۱۳۸۵). ساختار مالکیت به عنوان یکی از معیارهای حاکمیت شرکتی مطرح می شود و به صورت های مالکیت نهادی بودن ، مالکیت حقیقی بودن ، مالکیت تمرکز ، مالکیت پراکندگی و مالکیت درونی بودن بررسی شده است .
    ارزش شرکت
    مفاهیم ارزش شرکت: برای محاسبه ارزش از چندین مفهوم مختلف، بشرح ذیل، استفاده شده است.
    ارزش دفتری
    ارزش دفتری یکی از مفاهیم حسابداری است و با بهره گرفتن از این معیار، ارزش هر یک از اقلام دارایی بر اساس روش های حسابداری مورد استفاده تعیین می گردد. ارزش دفتری دارایی ها همان ارقام و مقادیری است که در ترازنامه شرکت منعکس می شود . بر این اساس، ارزش یک سهم عادی از تقسیم ارزش حقوق صاحبان سهام عادی بر تعداد سهامی که در دست سهامداران است محاسبه می شود. از آنجا که ارزش های دفتری متاثر از روش های حسابداری هستند، لذا نمی توان چندان بر ارزشهای دفتری هر سهم به عنوان ملاکی برای تعیین ارزش سهام اتکا نمود(ساعی و همکاران،۱۳۸۹: ۱۶۶).
    ارزش سهام بر مبنای قیمت های جایگزینی دارایی ها پس از کسر بدهی ها
    ارزش جاری دارایی ها معمولا به واسطه ی مرور زمان و نیز اثر تورم با ارزش های تاریخی (ترازنامه ای) آن ها متفاوت خواهد بود. لذا ارزش های تاریخی اگر چه قابل اعتمادتر هستند اما برای ارزشیابی سهام چندان مربوط به شمار نمی روند . از این رو در روش حاضر، کلیه دارایی های شرکت مشتمل بر دارائیهای پولی و غیرپولی (مشهود و غیر مشهود) مورد ارزیابی قرار می گیرند. و ارزش سهام مساوی است با ارزش جاری دارائیها پس از کسر ارزش جاری برآوردی بدهی های آن.
    ارزش بازار
    ارزش بازار عبارت است از قیمت فروش یک قلم دارایی در شرایط عادی تجاری. اگر اوراق بهادار شرکت در بورس اوراق بهادار معامله شود، معمولا قیمت معامله مؤید ارزش بازار آن سهم می باشد. اعتبار این ارزش منوط به تداوم بازاری دارد که این قیمت از آن استخراج شده است. باید توجه داشت که این ارزش با ارزش ذاتی سهام می تواند متفاوت باشد . غالبا، تفاوت بین ارزش جاری بازار و ارزش ذاتی – که می توان آن را ارزش واقعی یا ارزش تئوریک سهام دانست .مبنای تصمیمات خرید و فروش سهام است. در ضمن ارزش بازار سهام زمانی قابلیت اتکاء دارد که برآیند حجم مبنای از سهام باشد، تا بتوان آن را برای کل سهام شرکت و در نتیجه محاسبه ارزش آن استفاده نمود.
    ارزش با فرض تداوم فعالیت شرکت
    ارزش یک شرکت را می توان با فرض تداوم فعالیت آن، و به عنوان یک فعالیت اقتصادی به طور کل ارزیابی نمود. لذا کسی که با این دیدگاه به شرکت می نگرد در صدد بر نمی آید که ارزش شرکت را بر اساس مقادیر مندرج در ترازنامه مشخص کند، بلکه توا نایی شرکت را در مورد قابلیت ایجاد سود در آینده مورد توجه قرار م یدهد. بر اساس این روش به عوامل موثر بر ارزش شرکت مانند قدرت سودآوری، فرصت های رشد، ساختار سرمایه و میزان ریسک مالی شرکت توجه می شود که در چارچوب مدل های مختلفی ارزش شرکت را برآورد می نمایند .ارزش شرکت در این روش مساویست با مبلغ تنزیل شده جریانات نقدی آتی با بهره گرفتن از یک نرخ بازده مناسب.
    مدلهای تعیین ارزش شرکت
    مدلهای اقتصادی و مدلهای حسابداری
    در مدلهای اقتصادی برای تعیین ارزش شرکت، فرض می شود که قیمت سهام به وسیله ی سرمایه گذاران با هوشی تعیین می شود که فقط به دو چیز توجه دارند: جریان نقد بدست آمده در طول یک فعالیت اقتصادی و ریسک دریافت های نقدی. در روش های اقتصادی اذعان می شود که اگر چه کسب و اندازه گیری درآمد یا سود ناشی از عملیات شرکت مهم است، با این وجود، به همان اندازه اهمیت دارد که بیان شود درآمد با حجمی از سرمایه ی بکار رفته برای کسب آن مرتبط است. از این رو روش های اقتصادی مزبور راه هایی (و تعاریف ) ویژه برای محاسبه سود اقتصادی و سرمایه ی اقتصادی یک شرکت دارند.استوارت در کتاب جستجو برای ارزش معتقد است، دو پاسخ (یا مدل) رقیب برای این پرسش وجود دارد که چه چیزی قیمت سهام را تعیین می کند: مدل حسابداری ارزش و مدل اقتصادی ارزش. در حالی که مدل های حسابداری بر صورت سود و زیان و ترازنامه تاکید می کنند، مدل های اقتصادی اساس خود را تنها بر صورت گردش وجوه نقد قرار می دهند. استوارت، مدل حسابداری ارزش را فاقد واقع بینی کافی دانسته و تاکید می کند آنچه ارزش شرکت را تعیین می کند، نه سود، بلکه جریان های نقدی است.
    ۱- مدل های عمومی
    به طور کلی هرسهم دو نوع جریان نقدی ایجاد می کند. اول سود سهام که به طور منظم ( مثلاً سالانه) پرداخت می گردد و دوم قیمت فروش سهام در تاریخ واگذاری آن چنانچه سهم برای یک دوره ی طولانی نگهداری شود، ارزش فعلی قیمت آتی با توجه به افق زمانی کاهش می یابد و مقدار آن تقریباً برای مدت پنجاه سال یا صد سال صفر می شود)پاندی[۴۶]،۲۰۰۳). بنابراین، قمیت سهام در زمان صفر برابر با ارزش فعلی جریان سود سهام برای یک دوره ی نامحدود می باشد. بنابراین قیمت سهام طبق معادله ی زیر(۲-۱) محاسبه می شود:
    (۲-۱)

    به طوری که:
    = (ارزش فعلی سرمایه گذاری سهام عادی)
    Div= (سود سهام پرداختنی در زمان t ام)
    مدل های مختلفی برای ارزشگذاری سهام با توجه به الگوی پرداخت سود سهام متفاوت وجوددارد. این سیاست که شرکتی تمام سود کسب شده را به عنوان سود سهام نقدی به سهاداران خویش پرداخت کند، در اکثر اوقات مطلوب به نظر نمی رسد. شرکت ها همواره فرصت های سرمایه گذاری مطلوبی دارند و یک مدیر کارامد باید ازفرصت های ایجاد شده استفاده کند و از طریق ارزش شرکت راافزایش دهد. چناچه شرکتی سود سهام را در یک پروژه سرمایه گذاری نکند، ارزش فعلی خالص هر سهم این پروژه در تاریخ صفر برابر با « ارزش فعلی خالص[۴۷] ( هر سهم) و فرصت های رشد» خواهد بود از آنجا که با انجام سرمایه گذاری توسط شرکت، ارزش سهم پروژه مورد نظر به قیمت اصلی هر سهم شرکت اضافه می شود، قیمت هر سم پس از انجام سرمایه گذاری به این قرار خواهد بود:
    (۲-۲)
    در این فرمول:
    NPV= ارزش فعلی خالص
    GO= فرصت های رشد
    معادله (۲-۲) نشان می دهد که قیمت یک سهم می تواند به دو عامل ارزش شرکت وارزش مازاد بستگی داشته باشد. به منظور افزایش ارزش، تحقق دو شرط زیر ضروری است:
    ۱- سودهای کسب شده باید به منظور سرمایه گذاری در پروژه های آتی انباشته شود.
    ۲- پروژه ها باید دارای ارزش فعلی خالص مثبت باشد.
    ۲- مدل ارزشگذاری MVA[48]
    از مدل هایی که امروزه برای قیمت گذاری سهام کاربرد فراوانی پیدا کرده است مدل قیمت گذاری ارزش افزوده بازار می باشد. این مدل می گویدکه ارزش شرکت عبارت است از:
    ارزش شرکت = سرمایه +
    که EVA[49] عبارت است از ارزش افزوده اقتصادی(پورحیدری،اکبری،۱۳۸۹: ۶۷).
    ۳- مدل گوردن
    گوردن[۵۰] با بهره گرفتن از روش سرمایه گذاری سود انباشته مدلی را برای ارزشگذاری سهام پیشنهاد کرده است. او نیز از مکتب بازار ناقص پیروی می کرده و مدل وی بر اساس مفروضات زیر است:
    ۱- سودهای انباشته تنها منبع تأمین مالی شرکت ها هستند. (به همین علت گوردن، تقسیم سود و تصمیمات سرمایه گذاری را مانند مدل والتر فرض می کند). ۲- نرخ بازده سرمایه گذاری شرکت ثابت باقی می ماند. ۳- نرخ رشد شرکت تابعی از سود نگهداری شده و نرخ بازدهی آن است. این فرض وابسته به دو فرض اول است. ۴- هزینه ی سرمایه برای شرکت ثابت، ولی بزرگ تر از نرخ رشد است. ۵- شرکت دارای عمر نامحدود است. ۶- مالیات بر درآمد وجود ندارد.
    گوردون ابتدا مدل زیر را برای ارزش گذاری سهام پیشنهاد، ولی بعدها آن را برای ریسک تجدید نظر کرد: که در آن:
    (قیمت هر سهم در آغاز سال صفر)، E0 (سود هر سهم در پایان سال صفر)، b
    (درصد سود نگهداری شده)، k (نرخ بازده مورد توقع سهامداران)،
    r (نرخ بازده سرمایه گذاری) و br (نرخ رشد سود هر سهم و سود تقسیمی)،
    در خصوص مدل گوردون باید گفت:
    ۱- وقتی نرخ بازده با نرخ تنزیل برابر باشد (r > k)، به مجرد این که نسبت سود پرداختی (D/E) کاهش یابد، قیمت هر سهم هم افزایش می یابد.
    ۲- وقتی نرخ بازده از نرخ تنزیل کمتر باشد (r = k)، قیمت هر سهم از تغییرات نسبت سود پرداختی متأثر نخواهد گردید.
    ۳- وقتی نرخ بازده از نرخ تنزیل کمترل باشد (r < k)، به محض افزایش نسبت سود پرداختی قیمت هر سهم کاهش می یابد. بنابر موارد فوق، مدل گوردون با منطقی دیگر عاملاً بکارگیری خط مشی هایی مشابه با مدل والتر را تجویز می کند:
    ۱- نسبت بهینه پرداخت سود سهام برای یک شرکت روبه رشد(r > k) صفر می باشد (D = 0).
    ۲- نسبت سود پرداختی برای یک شرکت معمولی تأثیری بر ارزش سهام ندارد .
    ۳-نسبت بهینه سود پرداختی برای یک شرکت روبه تحلیل (r < k) صد درصد یا یک است. (b = 1).
    گوردن بعدها مدل اولیه خود را با وارد کردن ریسک اصلاح کرد.
    ۴- مدل میلر ومودیگلیانی
    این دو محقق دو نظریه درباره ارزش شرکت ارائه کرده اند. طبق نظریه ی اول آن ها یک واحد تجاری
    نمی تواند ارزش کل سهام صادره اش را با تغییر در ساختار سرمایه تغییر دهد که به آن قضیه نامربوط بودن نیز اطلاق می گردد. هم چنین براساس نظریه ی دوم، هزینه ی سرمایه تابع خطی از نسبت بدهی به سرمایه یک واحد تجاری است. به نظر این دو محقق ارزش شرکت مطلقاً به سیاست تقسیم سود سهام بستگی ندارد. آن ها به بازار کامل اعتقاد داشتند و ویژگی های بازار کار را برای تئوری های خود در نظر می گرفتند. آنها برای اثبات نظریه خود، ابتدا مدل ساده ارزشگذاری زیر را مطرح کردند:
    (۲-۵)
    که در آن:
    (قیمت هر سهام در زمان صفر)، D1 (سود هر سهم در زمان یک)،
    P1 (قیمت هر سهم در زمان یک) و r (نرخ تنزیل) (فرض بر این است که این نرخ ثادبت می ماند).

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 02:21:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی عددی تأثیر ابعاد هندسی نازلهای تزریق جهت افزایش عملکرد سرمایشی دستگاه ورتکس تیوب- قسمت ۴ ...

    ۱-۱ رانکیو-هیلش ورتکس تیوب
    در قرن نوزدهم فیزیکدان بریتانیایی جیمز ماکسول پیشنهاد داد که یک سیستم با دو خروجی مجزای آب سرد و گرم عبوری از یک لوله می­توان ساخت که با باز و بسته کردن یک شیر کوچک کار کند. شیر باید به طور خودکار زمانیکه یک مولکول از آب گرم به آن می­رسد، باز و هنگامیکه یک مولکول از آب سرد به آن می­رسد، بسته شود.[۲] این وسیله خیالی می­توانست به عنوان منبعی جهت دست­یابی به سیال­های سرد و گرم به طور همزمان باشد. این دستگاه که ابتدا با نام لوله جنّی ماکسول نامیده می­شد، یک قرن بعد به واقعیت تبدیل شد و امروزه به نام ورتکس تیوب شناخته می­ شود. شکل ۱-۱ یک طرح شماتیک از این دستگاه را نشان می­دهد که هوای متراکم ورودی را به دو جریان هوای سردتر و گرمتر تقسیم می­ کند. جذابیت این وسیله برای محققین همانطور که اشاره شد، عدم استفاده از هر گونه ابزار متحرک و یا کار ورودی به آن می­باشد.

    شکل ۱-۱: نحوه عملکرد و اجزای یک ورتکس تیوب [۳]
    همانطورکه اشاره شد در اصل ورتکس تیوب به نام دو دانشمند شناخته می­ شود، اولی یک فرانسوی به نام رانکیو که در سال ۱۹۳۳ ورتکس تیوب را کاملاً به طور تصادفی کشف نمود و دوم یک آلمانی به نام رودولف هیلش که در سال ۱۹۴۶ با انجام کارهای آزمایشگاهی جامع و انتشار مقاله­ای در این زمینه، دستگاه را با موفقیت ساخت و تست نمود. تحقیقات این دو نفر به صورت جزئی­تر در ادامه بحث می­ شود.
    ۱-۲ تحقیقات رانکیو
    یکی از جامع­ترین مقالات دارای جزئیات مربوط به آنالیز نحوه کشف ورتکس تیوب، توسط فولتن [۱] اندکی بعد از کشف آن توسط رانکیو منتشر شد که در آن اشاره به این موضوع شده است که رانکیو دمای سکون[۴] را با دمای استاتیک[۵] اشتباه گرفت و برای همین ورتکس تیوب ساخته شده توسط وی درست کار نکرد. شکل ۱-۲ ورتکس تیوب طراحی شده توسط رانکیو[۴] را نشان می­دهد.

    شکل ۱–۲: سطح مقطع ورتکس تیوب طراحی شده توسط رانکیو [۴]
    ورتکس تیوبهای مدرن امروزی از لحاظ ساختار و نحوه طراحی شبیه آنچه در شکل ۱-۳ نمایش داده شده است، می­باشد که همراه با نقشه انفجاری آن است. این ورتکس تیوب ساخته­ شرکت Exair می­باشد.

    شکل ۱-۳: ورتکس تیوب مربوط به شرکت Exair [5]
    نخستین مقاله انتشار یافته در زمینه ورتکس تیوب مربوط به رانکیو در سال ۱۹۳۱ می­باشد. وی در این مقاله نشان داد که ورودی هوا به صورت مماسی و شامل یک یا چند نازل تزریق[۶] می ­تواند باشد. او همچنین توضیح داد که چگونه می­توان با تنظیم اندازه قطر خروجی سرد یا تغییر مساحت خروجی گرم، به میزان سرمایش مورد نظر رسید. همچنین نتیجه گرفت که اگر خروجی گرم بسته باشد، دمای روی دیواره لوله[۷] به بیشترین مقدار خود می­رسد و نیز اینکه با افزایش فشار، دمای خروجی سرد کاهش می­یابد. خلاصه تئوری رانکیو به این صورت است که جریان گاز دارای چرخش در یک ورق ضخیم روی دیواره منبسط می­ شود و لایه ­های داخلی این ورق روی لایه ­های خارجی بوسیله­ یک نیروی گریز از مرکز فشار می­آورند و آنها را فشرده می­سازند و بنابراین باعث حرارت دادن به آنها می­شوند. در همان زمان لایه ­های داخلی منبسط می­شوند و سرد می­گردند و اصطکاک میان لایه ­ها نیز به کمترین مقدار خود می­رسد.[۴]
    ۱-۳ تحقیقات هیلش
    هیلش[۶] یک مقاله در سال ۱۹۴۶ منتشر نمود و در آن به طور مختصر به کار رانکیو در سال ۱۹۳۳ به عنوان منبع اصلی این ایده اشاره نمود و به طراحی مشابهی برای ورتکس تیوب خود دست یافت. او در این مقاله نوشت که هوا از طریق اریفیس در یک میدان سانتریفیوژی از ناحیه فشار بالا در دیواره لوله به یک ناحیه فشار پایین در نزدیکی محور لوله انبساط می­یابد. در طول این انبساط هوا بخش قابل توجهی از انرژی جنبشی خود را از طریق افزایش اصطکاک به لایه ­های محیطی می­دهد. بنابراین این لایه ­ها با افزایش دما روبرو می­شوند. اصطکاک داخلی باعث جریان یافتن انرژی از محور لوله به محیط آن می­ شود و سعی در رسیدن به یک سرعت زاویه­ای واحد[۸] و یکنواخت در سطح کل لوله می­نماید. [۶]
    نکته قابل ذکر این است که طبقه بندی ورتکس تیوب بر اساس محل قرار­گیری خروجی هوای سرد در دو نوع بنا شده است. اولی ورتکس تیوب با جریان مخالف[۹] که با توجه به شکل ۱-۴، این وسیله شامل یک قسمت ورودی با یک سری نازل­های دارای یک سوراخ مرکزی، یک لوله گرم و یک شیر مخروطی می­باشد. گاز فشرده با فشار و سرعت بالا به درون نازل ها وارد می­ شود. با انبساط هوای داخل لوله، گردابه­ای سریع تشکیل شده که با تنظیم شیر مخروطی می­توان مقدار هوای سرد را تغییر داد و در نهایت گازهایی که از اطراف سوراخ عبور می­ کنند سرد و باقی مانده آن، گرم می­ شود.

    شکل۱-۴: شماتیک ورتکس تیوب با جریان مخالف [۷]
    ورتکس تیوب نوع دوم، ورتکس تیوب با جریان موازی[۱۰] می­باشد و همانند حالت قبلی بوده با این تفاوت که هوای سرد به طور هم مرکز با هوای گرم خارج می شود. عملکرد آن نیز شبیه به حالت جریان مخالف است. طرح کلی این نوع ورتکس تیوب در شکل ۱-۵ نشان داده شده است.

    شکل ۱-۵: شماتیک ورتکس تیوب با جریان موازی [۷]
    بعد از هیلش، تقریباً همه از طراحی ورتکس تیوب با جریان مخالف استفاده کرد­ه­اند تا نوع جریان موازی آن. این امر به این خاطر است که طراحی و ساخت ورتکس تیوب با نوع جریان مخالف ساده­تر است و دو جریان سرد و گرم مجزا در دو خروجی روبروی هم بدست می­آید. در این پایان نامه نیز بر روی ورتکس تیوب با جریان مخالف کار می­ شود.
    ۱-۴ ورتکس تیوب مخروطی یا واگرا [۱۱]
    در این نوع از ورتکس تیوبها که در شکل ۱-۶ دیده می­ شود، تیوب یا لوله­ی ورتکس تیوب دارای زاویه واگرایی حدوداً ۴ الی ۷ درجه می­باشد، این نوع از ورتکس تیوبها در مقایسه با انواع مرسوم از طول کارکرد کمتری برخوردارند و برای کاربردهای خاص استفاده می­شوند.

    شکل ۱-۶: شماتیک ورتکس تیوب مخروطی [۷]

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

     

    ۱-۵ ساختار کلی دستگاه

    همان­گونه که قبلاً گفته شد ورتکس تیوب دارای هندسه­ای نسبتا ساده می­ باشد و به دور از هر گونه پیچیدگی در تعدد اجزاء تشکیل دهنده بوده که این مساله از مهمترین امتیازات در مورد ورتکس تیوب می­باشد. به طور کلی یک ورتکس تیوب شامل بدنه­ای ساخته شده از یک لوله با طول و قطر مشخص و نیز از یک یا چند نازل برای ورود جریان به داخل دستگاه که ابعاد هندسی نازلها و لوله بسته به طراحی متغیر خواهند بود، می­باشد. همچنین یک شیر کنترل کننده در انتهای گرم وجود دارد که میزان باز­شدگی این شیر نقش تعیین کننده ­ای در بازده­ی دستگاه دارد و در نهایت یک خروجی سرد اجزای اصلی تشکیل دهنده ورتکس تیوب هستند. شکل ۱-۷ ساختار کلی دستگاه به همراه اجزای تشکیل دهنده وکلیه قطعات موجود در یک ورتکس تیوب را نشان می دهد.
    اجزای دستگاه عبارتند از :

     

     

    یک یا چند نازل ورودی Injection Nozzle

    بدنه لوله Tube

    محفظه چرخش Vortex Chamber

    اورینگ یا واشر های حلقوی O-ring

    خروجی هوای سرد Cold Exit

    خروجی هوای گرم(دریچه قابل تنظیم ) Hot End Valve

    شکل ۱-۷: اجزا تشکیل دهنده ورتکس تیوب به همراه پلان مونتاژ [۷]

     

    ۱-۶ مزایا و معایب ورتکس تیوب

    باید خاطر نشان کرد هر چند ورتکس تیوب برخی معایب مانند پایین بودن راندمان به نسبت سایر وسایل مهندسی را دارد اما این وسیله یک وسیله منحصر بفرد می­باشد. از آنجایی که در مراکز صنعتی و کارخانجات، خط هوای فشرده موجود می­باشد و از طرفی چون ورتکس تیوب­ها به عامل محرک دیگری به جز هوای متراکم نیاز ندارند، از این وسیله در مراکز صنعتی به طور گسترده می­توان استفاده نمود. کوچک بودن، سبک و کم حجم بودن، تعمیر و نگهداری آسان، هزینه ساخت پایین، تولید هوای سرد فوری، دوام بالا (زیرا از استیل ضد زنگ ساخته می­ شود و دارای محیط کاری تمیز می­باشد)، امکان تنظیم هوای سرد و گرم­، قیمت ارزان­، نداشتن قسمت متحرک و … همگی از مزایای ورتکس تیوب به شمار می­روند. همچنین هوا در این دستگاه به عنوان یک مبرد بدون آلایندگی­های زیست محیطی محسوب می­ شود [۸ و۹ ].
    ۱-۶-۱ مزیت­های عمده ورتکس تیوب

     

     

    نداشتن قسمتهای متحرک ونیز وسیله­ای با قابلیت اطمینان بالا

    عدم نیاز به نگهداری که این امر به نوبه خود باعث کاهش هزینه­ها خواهد شد.

    ساختمان فشرده وکم حجم

    عدم وجود فن و …

    قابل کنترل

    عدم آلودگی محیط زیست و عاری از هر گونه ماده خطرناک مثل گاز فرئون و …
    عکس مرتبط با محیط زیست

     

    عدم نیاز به انرژی حرارتی­، الکتریکی و مکانیکی یا فرایند شیمیایی

    هزینه ساخت پایین

    تولید هوای سرد و گرم جداگانه

    دوام بالا

    امکان تنظیم هوای سرد و گرم

    قیمت ارزان

    و …

    ۱-۶-۲ برخی معایب ورتکس تیوب
    ورتکس تیوب وسیله ای بسیار مفید و کاربردی است طوری که برخی آنرا لوله جادویی نیز نامیده­اند اما با این وجود برخی معایب نیز برای آن متصور است. از جمله:

     

     

    پایین بودن راندمان تبرید در مقایسه با سایر وسایل مهندسی

    نیاز به منبع هوای فشرده

    ایجادآلودگی صوتی

    در مورد ایجاد آلودگی صوتی باید گفت که امروزه شرکتهای تولید کننده ورتکس تیوب این مشکل را با اتصال خفه کن[۱۲] تا حدود زیادی حل نموده ­اند.
    ۱-۷ ورتکس تیوب­های تجاری
    اگر­چه هنوز دلیل قانع کننده ­ای برای توجیه پدیده­ جدایش دما در ورتکس تیوب ارائه نشده است، اما این مانع از رشد کاربرد این وسیله در صنایع مختلف نمی­ شود. خصوصاً اینکه اندازه کوچک دستگاه و جاگیر نبودن آن بسیار مورد توجه است و برای خنک­کاریهای موضعی استفاده فراوان از آن می­ شود. این نکته را باید ذکر کرد که اگرچه ورتکس تیوب، دو جریان سرد و گرم تولید می­ کند اما عمده کاربردهای صنعتی آن در خنک­کاری می­باشد. شرکت­ها و کارخانه­های زیادی در دنیا در زمینه ساخت ورتکس تیوب فعالیت می­ کنند، از جمله شرکت­های Exair و ITW Vortec که هر دو در آمریکا هستند و برای بازارهای بریتانیا، ایرلند و سایر کشورهای اروپایی محصولات خود را صادر می­ کنند.
    ۱-۸ کاربردهای ورتکس تیوب
    ۱-۸-۱ خنک کاری موضعی

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 02:21:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم